سخن آغازین
Article data in English (انگلیسی)
سخن آغازین
مشارکت سیاسی؛ اتحاد ملّی و انسجام اسلامی
«مشارکت سیاسی» در ادبیات سیاسی مفهومی بسیار مهم و حیاتی است و همه نظامهای سیاسی اعم از مردمسالار، دموکراتیک و غیردموکراتیک، در بلندمدت، بدون مشارکت سیاسی مردمی امکان بقا و استمرار ندارند. دائرهالمعارف علوم اجتماعی، مشارکت سیاسی را عبارت از فعالیتهای داوطلبانهای میداند که اعضای یک جامعه در انتخاب حکام به طور مستقیم یا غیرمستقیم و در شکلگیری سیاستهای عمومی انجام میدهند.1 مشارکت سیاسی را شرکت در فرایندهای سیاسی که به گزینش رهبران سیاسی منجر میشود و سیاست عمومی را تعیین میکند یا بر آن اثر میگذارد، تعریف کردهاند.2
اجمالاً، مشارکت سیاسی، پایبندی شهروندان به هنجارها و ارزشهای اجتماعی، قوانین و مقرّرات عمومی و حضور فعال در عرصه تصمیمسازیهای سیاسی است که مسئولیتپذیری آنان را فراهم میآورد. در واقع، مشارکت سیاسی، تعامل دو سویه مردم و حاکمیت، در اجرای برنامهها و طرحهای توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.
مشارکت سیاسی برای هر نظام سیاسی دارای آثار و پیامدهایی است: ثبات و کارآمدی هر نظام سیاسی همواره نیازمند تأیید و به رسمیت شناختن آن از سوی مردم است؛ زیرا مردم، در همه نظامهای سیاسی نقش اول را در ثبات و کارآمدی نظام خویش ایفا میکنند. اما از منظر دینی و در نظامهای مردمسالار دینی، هرچند مردم در مشروعیت حکومت نقشی ندارند، اما در کارآمدی و فعلیت قدرت مشروع و حاکمیت دینی، نقش برجستهای بازی میکنند. این همان چیزی است که در ادبیات سیاسی، از آن با عنوان «مقبولیت» یاد میشود. نیل به این مهم، انعقاد یک قرارداد حقوقی و اجتماعی را ایجاب میکند. مشارکت مردم در فرایند تعیین سرنوشت اجتماعی خویش و اعتبار نظام سیاسی، همان چیزی است که این خواست را برآورده میسازد.3
از سوی دیگر، در فلسفه سیاسی اسلام، اصولاً حکومت و قدرت سیاسی امانتی گرانبها و در عین حال، سنگین بر دوش مسئولان جامعه اسلامی است. از اینرو، حفظ نظام سیاسی و حرکت در مسیر سلامت جامعه، و ثبات نظام سیاسی، مستلزم هوشیاری و حضور فراگیر مردم در عرصههای گوناگون اجتماعی و سیاسی است. در این میان، انتخابات، تجلّی عینی مشارکت سیاسی است. اعمال یا عدم اعمال مشارکت سیاسی به طور کلی، بازتاب اقبال یا اعراض مردم نسبت به نظام سیاسی است. همچنانکه حضور فعال و پرشور مردم در عرصه انتخابات، نشانه تأیید و حمایت از نظام سیاسی است.
علاوه بر این، میان دو مقوله «اتحاد ملّی و انسجام اسلامی» با «مشارکت سیاسی» رابطه نزدیک و تنگاتنگی وجود دارد. به گونهای که مشارکت سیاسی، در شکلگیری سامانه نظام سیاسی و ثبات آن نقش اساسی دارد؛ هر چه میزان مشارکت سیاسی بیشتر باشد، میزان ثبات، کارآمدی و مقبولیت نظام سیاسی بیشتر خواهد بود. از اینرو، میتوان گفت: ملتی که دارای مشارکت سیاسی بالاست، از وحدت، یکدلی و یکرنگی بهره میبرد، و آنگاه که این مشارکت آگاهانه و با مدیریت و برنامهریزی درست به جریان افتد، شکل اجتماعی به خود گرفته، اتحاد ملّی و انسجام اسلامی را در یک جامعه دینی تقویت خواهد کرد. این مهم، موجب تقویت بیش از پیش رضایت و اعتماد عمومی شهروندان نسبت به حاکمیت سیاسی خواهد بود.
بنابراین، با افزایش مشارکت سیاسی، وفاق و اتحاد ملّی، انسجام و یکپارچگی افراد جامعه تقویت میشود. همبستگی، عامل پیوند اجتماعی است که آحاد افراد جامعه را علیرغم داشتن علایق، سلایق و نیازها، به یکدیگر پیوند میدهد. در یک جامعه دینی، عامل پیوند گروهها و آحاد جامعه، دین و ارزشها و هنجارهای دینی است. سمتوسوی حرکت حاکمیت، جامعه، و اساس و فسلفه مشارکت سیاسی و محور و مبنای همبستگی در اسلام، احیای دین و ارزشهای دینی است. مشارکت سیاسی، که معمولاً به تبع همبستگی و وفاق ملّی پدید میآید، پذیرش آگاهانه و شرکت فعال و مؤثر افراد یک جامعه برای رسیدن به هدف خاص در قالب تعامل، همکاری و همیاری از روی میل، رغبت، شوق و با استفاده از همه امکانات بالقوّه و بالفعل در تعیین سرنوشت خویش در عرصه سیاست میباشد.
از جمله راهکارهای افزایش مشارکت سیاسی، آگاهی دادن به مردم از توانمندی، ظرفیتها، استعدادها و نیز حقوق شهروندی آنان در باب مسئولیتهای فردی و اجتماعی در عرصه سیاست است که میتواند عامل مؤثری در بهسازی و نوسازی و آبادانی کشور باشد. اگر مردم به این حقیقت پی ببرند که خواستن، توانستن است و اگر بخواهند میتوانند همه امور را مطابق ذوق و سلیقه خویش بسازند، و در این زمینه آگاهی لازم به آنان داده شود، قطعا به صورت آگاهانه در فعالیتهای سیاسی حضور فعال و پویا خواهند داشت.
بنابراین، اگر افراد جامعه و عموم مردم به توان، استعداد، و نقش خویش در ساختن جامعه و نظام سیاسی آگاهی داشته باشند و از میزان اثرگذاری خویش بر آن و نیز از هزینههای عدم مشارکت و از فواید مشارکت خود در رشد، توسعه و بهبود زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خویش آگاه شوند، البته احساس نیاز به مشارکت سیاسی و اجتماعی داشته، آگاهانه و با رضایتخاطر، وارد عرصه مشارکت سیاسی شده، حضوری فعال در تصمیمگیریهای کلان، عمران و آبادانی کشور خواهند داشت.
امید که در سال «اتحاد ملّی و انسجام اسلامی» شاهد حضور پرشور مردم در عرصه انتخابات مجلس هشتم و مشارکت سیاسی آنان باشیم و بدینسان، شاهد تقویت پایههای مردمی نظام مردمسالار دینی خود باشیم. انشاءاللّه.
دبیر گروه جامعهشناسی
1ـ محبوب شهبازى، تقدیر مردمسالارى ایرانى تهران، روزنه، 1380، ص 59.
2ـ نیکلاس آبراکرامى، استفن هیل و برایان، اس. ترنر، فرهنگ جامعهشناسى، ترجمه حسن پویان تهران، چاپخش، 1367، ص 286.
3ـ سیدمحمّد هاشمى، حقوق اساسى جمهورى اسلامى ایران تهران، دادگستر، 1380، 91.