راهکارهای حفظ و تقویت حیا در کودکان از منظر فریقین
/ استادیار گروه تاریخ مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / aminrostami@iki.ac.irArticle data in English (انگلیسی)
راهکارهای حفظ و تقویت حیا در کودکان از منظر فریقین
علی امینرستمی / استادیار گروه تاریخ مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی aminrostami@iki.ac.ir
زهرا محمدپَرچَوی / سطح 4 فقه خانواده جامعۀالزهرا zmparchavi@gmil.com
دريافت: 01/09/1403 پذيرش: 14/02/1404
چکیده
از وظايف مهم والدین، تربیت فرزندان از سنین کودکی است و یکی از اقسام آن، تربیت جنسی آنان میباشد. حفظ و تقویت حیا در دوران کودکی، در پیشگیری از ناهنجاریهای اخلاقی در سنین جوانی، نقش مستقیم دارد. در نگاشته پیشرو کوشیدیم تا راهکارهای حفظ حیا و تقویت آن را در کودکان، به روش توصیفی ـ تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانهای با استفاده از آیات و روایات از دیدگاه فریقین مورد بررسی قرار دهیم.
نتایج حاصل از این پژوهش، نشان میدهد که توجه دادن کودک به نظارت خداوند بر اعمال و رفتار او، زمینهسازی والدین برای رعایت حجاب، تشویق به چشم فروانداختن (غض بصر) از دیدن صحنههای حرام از دوران کودکی و سایر آموزشهای قبل از بلوغ چون آموزش اذن گرفتن در ورود به حریمهای خصوصی والدین و دیگران، ازجمله راهکارهای قرآنی برای حفظ و تقویت حیا در کودکان است. همچنین با توجه به روایات فریقین، مخفی نگاه داشتن روابط زناشویی از کودک، جدا ساختن بستر خواب کودکان، دور نگه داشتن کودک از هرگونه عامل محرک و پرهیز از خلوت کردن با جنس مخالف از راهکارهای روایی حفظ حیا در کودکان است.
كلیدواژهها: فریقین، تربیت کودک، حفظ حیا، استئذان، غض بصر.
مقدمه
تربيت فرزند یکی از مهمترين مسائلى است كه قرآن کریم بر روى آن تكيه كرده و یکی از ویژگیهای مؤمنان راستین را، توجه به این مسئله بیان میفرماید: «وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّيَّاتِنا قُرَّةَ أَعْيُنٍ» (فرقان: 74)؛ کسانی که میگویند خدایا همسران و فرزندان ما را مایۀ روشنی چشم ما قرار ده. عالمان اهلسنت، ازجمله طبری (م310ق) و ابوالسعود (م951ق) در تفاسیرشان مراد از این آیه را تنها مطلوبیت دعا ندانستهاند، بلکه بیان میکنند، دعا دلیل شوق و عشق درونی مؤمنان است و مسلماً چنین افرادی از هرچه در توان دارند در راه اصلاح و تربیت خانواده فروگذار نمیکنند و با ارشاد آنها به بهشتی که خدا وعده داده، قلبشان در دنیا و آخرت روشن میگردد (طبرى، 1412ق، ج19، ص33؛ ابوالسعود، 1983، ج6، ص231).
قرآن کریم در آیهای دیگر نیز به این مسئولیت خطیر اشاره کرده و میفرماید: «يا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» (تحریم: 6)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خود و اهل خود را از آتشى كه آتشگيرانهاش مردم و سنگ است، حفظ كنيد. (قوا) از ماده وقایه بهمعنای نگه داشتن است. در این آیه منظور نگهدارى خويشتن از چیزی است که او را اذیت میکند و به او آسیب میرساند. وقود به فتح واو، اسم چیزی است که به وسیله آتش میسوزد و مراد از آتش نیز، آتش جهنم است که به واسطه سوختن، مردم در آن عذاب میشوند (راغب اصفهانى، 1412ق، ص882). همانگونه که خداوند در آیاتی که بیانگر عذاب جهنم است، میفرماید: «ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُون» (غافر: 72)؛ آنگاه در آتش برافروخته مىشوند. در تفسیر آیۀ پیشگفته (تحریم: 6)، عالم حنفی اهلسنت، ابوبکر احمد بن علی رازی معروف به جصاص و مفسران شیعه نظیر علامه طباطبائی تصریح کردهاند که حفظ کردن خود و اهل خود از آتش جهنم، با ترك معاصى و نگهدارى خانواده و فرزندان به وسیلۀ تعليم و تربيت و فراهم ساختن محيطى پاك و خالى از هرگونه آلودگى، در فضاى خانه و خانواده است (جصاص، 1405ق، ج1، ص243؛ طباطبائى، 1390ق، ج19، ص334).
علاوه بر آیات قرآن، در روایات متعددی به وظایف والدین در تربیت فرزندان و مسئولیت آنها در این زمینه اشاره شده است. در روايتي رسول اکرم در مورد عملکرد برخی از پدران آخرالزمان هشدار داده و فرمودند: «وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ فَقَالَ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِيءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاءٌ» (شعیری، بیتا، ص106؛ محدث نوری، 1408ق، ج15، ص164)؛ واي به فرزندان آخرالزمان، از [روش ناپسند] پدرانشان. عرض شد: يا رسولالله از پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، بلکه از پدران مؤمن آنان که هيچيک از واجبات احکام ديني را به فرزندان خود نميآموزند و هرگاه فرزندانشان در پي تعليم مسائل ديني باشند، آنان را از اين امر بازميدارند و به ناچيزي از امور مادي درباره آنان قانعاند، من از اين قبيل مردم بيزارم و آنان نيز از من بيزارند.
گستره روابط اجتماعی، دسترسی آسان به فضاهای باز مجازی و ترویج بیحیايی و لذتگرایی از طرق مختلف، تربیت صحیح فرزندان، که یکی از مهمترین دغدغههای والدین بهشمار میرود، را بسیار دشوار کرده است. از بین رفتن حیا و عفت، کنار گذاشتن حجاب، رابطه با جنس مخالف و انحرافات جنسی در دوران نوجوانی و بعد از آن، از مهمترین مشکلاتی است که خانوادهها با آنها درگیر هستند. ازاينرو بهرغم وجود آثاری متنوع در این زمینه، ضرورت پژوهشی درخور که بتواند راهکارهای مؤثر و مفیدی با استنباط از آیات و نیز روایات فریقین ارائه دهد، لازم مینمود. بر این اساس و با توجه به اینکه سن مناسب برای تربیت از کودکی آغاز میگردد؛ سؤال اصلی پژوهش این است که از منظر قرآن و روایات فریقین چه راهکارهایی برای حفظ و تقویت حیا در کودکان وجود دارد؟
درباره تربیت جنسی کودک بهطور عام و تقویت حیا و عفت بهطور خاص پژوهشهای متعددی صورت گرفته است. پژوهشهایی که به تربیت جنسی کودکان پرداختهاند عبارتند از:
کتاب تربیت جنسی کودک و نوجوانان (شاره و کیخا، 1402). در این کتاب به موضوعاتی در زمینۀ تربیت جنسی کودک و نوجوان و پیشگیری از آزار جنسی پرداخته شده و نویسندگان با بیان سناریوهایی از اتفاقات و مشکلات واقعی مراجعان، به مراحل رشد جنسی کودکان و علل اختلالات آن، به هدف سلامت جنسی کودک و نوجوان پرداختهاند.
کتاب تربیت جنسی کودکان (از تولد تا ۹ سالگی) (حسامی، 1400). نويسنده در این اثر به تغییرات جسمی، ذهنی، اخلاقی و اجتماعی نوجوانان در دوران بلوغ پرداخته است. همچنین تربیت جنسی کودک و نوجوان و رابطه آن با سایر ابعاد شناختی، اخلاقی و معنوی با حفظ و رعایت حیامندی مورد توجه قرار داده است.
مقالۀ «مبانی، اصول و اهداف تربیت جنسی در اسلام و غرب» (خاتون کرمي، 1402). در این مقاله بعد از بیان مبانی و اصول تربیت در اسلام و غرب، به آموزش تربیت جنسی به موقع، برای عدم انحراف کودکان، عفت عمومی جامعه و اعتدال در میل جنسی تأکید شده است.
مقالۀ «روشهای تربیت جنسی در دوره کودکی مبتنیبر سیره و سنت نبوی» (موسوی و جهانی، 1402). در این مقاله نویسنده به روشهای تربیت جنسی در سنت رضوی اشاره کرده است. پرهیز از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودک توسط نامحرم، خودداری از برهنه کردن کودکان و آموزشهای اخلاقی ازجمله مواردی است که به آن اشاره شده است.
مقالۀ «راهکارهای قرآنی و روایی در تربیت جنسی بر اساس ساختار وجودی انسان» (حاجیزاده و ديگران، 1402). در این مقاله راهکارهای مستخرج از قرآن و احادیث برای تربیت جنسی، بر سه محور بینش، گرایش و کنش انسانی ارائه گردیده است.
مقالۀ «بررسی آموزههای قرآن در تربیت جنسی فرزندان» (شبیری، 1400). در این مقاله آموزههای دینی برای برطرف کردن نیازهای جنسی مورد توجه قرار گرفته است. این آموزهها شامل ازدواج، مدارا و دوستی والدین با فرزندان در قالب بازی، تکریم شخصیت و واگذاری مسئولیتها به آنان میباشد.
در زمینۀ حیا بهمعنای عام نیز پژوهشهایی صورت گرفته است، ازجمله:
مقالۀ «دیدگاه اسلام در مورد حیا و راههای تقویت آن در سبک زندگی اسلامی» (محمدخانی، 1403). در این مقاله نویسنده بعد از تعریف مسئلۀ حیا، راههای تقویت آن در سبک زندگی اسلامی را معرفی کرده است. پاکدامنی، مراقبت جنسی زوجین، رعایت پوشش اسلامی و ازدواج از اساسیترین عوامل تقویت حیا در سبک زندگی اسلامی شمرده شده است.
مقالۀ «علل و آثار کاهش حیا و افزایش بیحیایی و راهکارهای برونرفت از این وضعیت» (قاسمی شهری، 1395). در این مقاله بعد از تعریف «حیا»، جایگاه والای آن در آیات و روایات مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین آسیبهای فقدان حیا و تلاش در جهت ارتقاء سطح حیامندی در جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
مقالۀ «آثار فردی و اجتماعی شرم و حیا» (کریمي، 1389). در این مقاله مقولههای شرم و حیاء، عقل و دین مورد توجه قرار گرفته و این نتیجه به دست آمد که این سه مقوله از هم تفکیکناپذیزند و در سیره عملی و نظری مؤمن از هم جدا نمیشوند. همچنین نویسنده در مقام تبیین شرم و حیا و آثار آن در جامعه با تأکید بر سیرۀ عملی نسوان، مطالبی را مطرح کرده است.
مقالۀ «حیا از منظر قرآن و روایات و جایگاه آن در تعلیم و تربیت» (جباری و ديگران، 1401). در این پژوهش ضمن بررسی مبانی قرآنی و روایی حیا، اهداف، اصول و روشهای پرورش حیا تبیین شده است. اهداف تعلیم و تربیت حیا در چهار حیطه اعتقادی، اخلاقی، دنیوی و اخروی مورد بررسی قرار گرفته است که عبارتند از: قرب الهی، رشد مکارم اخلاقی، تسلط بر نفس و امیدواری. اصول تربیتی حیا بیان شده است که عبارتند از: اصل تفکر، اصل کرامت، اصل اعتدال و اصل زهد. در بخش روشهای تربیتی حیا نیز مطالبی چون روش الگودهی، روش محبت و روش تذکر مورد بحث قرار گرفته است.
درباره حیای کودک به صورت خاص نیز تحقیقاتی صورت گرفته، ازجمله:
کتاب کودک با حیای من (نجمالسادات، 1402). در این کتاب راهکارهای تربیتی و دینی کودک قبل از بارداری تا سنین کودکی فرزند، ازجمله مراقبتهای والدین قبل از تولد، بعد از تولد برای تربیت کودک حیامند، ارائه شده است. وجه افتراق این تحقیق با کتاب کودک با حیای من در ارائه راهکارها از دیدگاه فرقین است.
کتاب چگونه فرزندان با حیا داشته باشیم؟ (شاهمحمدپور، 1395)، نیز به راهکارهای تقویت حیا در کودکان از حیث علوم تربیتی و روانشناسی پرداخته است.
مقالۀ «ضرورت و راهکارهای آموزش و ترویج حیا، عفت و حجاب در بین کودکان و نوجوانان» (حسینی واعظ، 1396). نویسنده بیشتر به امر حجاب پرداخته، بعد از بیان ضرورت تربیت دینی و عواقب بیتوجهی به آن راهکارهایی همچون عمق بخشیدن به آموزههای دینی، الگوسازی و شیرینسازی عفاف و حجاب، محبت و تشویق و بصیرتبخشی و قصهگویی را بهعنوان راهکارهایی برای نهادینه کردن حجاب و عفاف در کودکان معرفی میکند.
مقالۀ «نقش حیا در پرورش فرزندان پاکدامن از منظر قرآن و روایات» (محزونی، 1395). نويسنده به مسئلۀ حیا، از منظر آیات و روایات به صورت اجمالی اشاره کرده و ارتقای کیفیت آن را در جامعه بررسي نموده است.
با توجه به پیشینۀ فوق، در زمینۀ تربیت جنسی کودک و همچنین حیای کودک، پژوهشهایی توسط نویسندگان مختلف صورت گرفته است، اما در موضوع «راهکارهای حفظ و تقویت حیا در کودکان از منظر فریقین» با بررسی دادههای دینی از کتاب و سنت از منظر عالمان شیعه و سنی، پژوهشی صورت نگرفته است و پردازش به مسئله حفظ و تقویت حیا در کودکان از این منظر، نقطه تمایر پژوهش حاضر با سایر نگاشتههای پژوهشگران ارجمند است. بنابراین در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانهای بر اساس تحلیل محتوا با توجه به منابع غنی اسلامی ازجمله قرآن و روایات فریقین، به این موضوع میپردازیم.
1. مفهومشناسی
1ـ1. واژۀ حیا
حیا در لغت، از ریشه «ح ی و» یا «ح ی ی» از استحیاء، بهمعنای شرم (قرشى، 1412ق، ج2، ص215) و خوددارى نفس از زشتيها و یا ترك زشتيهاست (راغب اصفهاني، 1412ق، ج1، ص573). برخی از لغتشناسان نیز آن را بهمعنای ترس از عیب و عار دانستهاند (معلوف، 2000، ص355).
حيا در اصطلاح عبارت است از حالت و خويى نفسانى در انسان كه مانع ارتكاب اعمال زشت مىشود. مقابل آن، بىشرمى قرار دارد (هاشمی شاهرودی، 1382، ج3، ص387). همچنین به ممانعت از خواهش نفسانی و ترک عمل زشتی که مورد مذمت دیگران است، حیا گفته میشود که بر دو قسم است: یک قسم آن حیای نفسانی خوانده میشود که خداوند در تمام انسانها به ودیعه گذاشته است، مثل حیا از کشف عورت. قسم دوم حیا ایمانی نامیده میشود که بهمعنای خوف بنده مؤمن از خداوند در انجام معاصی است (سید مرتضی، 1405ق، ج2، ص54؛ واعظزاده خراسانى، 1388، ج14، ص535). از نگاه دانشوران علم اخلاق، حیا ملکهای نفسانی است که مانع از ارتکاب قبائح میگردد (شهيد ثانى، 1377، ص570).
خداوند در قرآن کریم چند بار از حیا سخن گفته است. گاهی عدم حیا به خدا نسبت داده شده است: «إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها» (بقره: 26)؛ خداوند حیا نمیکند از اينكه به پشهاى ـ يا فروتر [يا فراتر] از آن ـ مَثَل زند. گاهی نیز به رسول اکرم به صورت مثبت و به خدا به صورت منفی نسبت داده شده است: «إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي مِنَ الْحَق» (احزاب: 53)؛ اين [رفتارِ] شما پيامبر را مىرنجاند، و[لى] از شما حیا میکند، و حال آنكه خدا از حق[گويى] شرم نمىكند. آیۀ شریفه درباره مهمانیهایی است که حضرت برگزار کرده و از مردم پذیرایی میکردند. مدعوین بعد از خوردن طعام خانه حضرت را ترک نکرده و به صحبت با یکدیگر پرداخته و اسباب زحمت حضرت را فراهم میکردند و حضرت حیا میکرد که به آنها بگوید منزل وی را ترک کنند، اما خداوند حیا نمیکند و حدود الهی را برای تربیت افراد بیان میکند (ر.ک. طباطبائى، 1390ق، ج16، ص337). همچنین واژۀ حیا درباره دختران حضرت شعیب به کار رفته است: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي عَلَى اسْتِحْياءٍ» (قصص: 25)؛ پس يكى از آن دو دختر ـ درحالىكه به حيا گام برمىداشت ـ نزد وى آمد. ابن ابيحاتم رازی (م327ق) در تفسیر آیه مینویسد: مقصود آیه این است که دختران شعیب با حیا راه میرفتند؛ یعنی با پیراهن و لباس خودشان را پوشانده بودند (ابن ابىحاتم، 1419ق، ج9، ص2965). علامه طباطبائی در تکمیل بیان وی میافزاید: «و عفاف از کیفیت راه رفتنشان پیدا بود» (طباطبائى، 1390ق، ج16، ص26).
با توجه به آیاتی که ذکر آن گذشت، حیا به صورت منفی و مثبت به کار میرود. برای بیان احکام الهی به منظور تربیت افراد و همچنین در برابر منافقان، حیا داشتن موضوعیت ندارد، اما در برابر نامحرم حیا داشتن پسندیده بوده و با توجه به روایات، شعبهای از ایمان است. همچنانکه رسول خدا فرمود: «الْحَيَاءُ شُعْبَةٌ مِنْ الإِيمَانِ» (ابونعیم اصفهانی، 1417ق، ج1، ص127).
2ـ1. عفت
یکی از واژگانی که معمولاً در کنار واژه حیا به کار میرود، واژۀ عفت است که در لغت بهمعنای خویشتنداری در برابر محرمات است (فراهيدى، 1409ق، ذیل واژه عفف). در برخی منابع بهمعنای امتناع ورزیدن نیز آمده است: «عف عن الشیء ای امتنع عنه و هو عفیف»؛ از چیزی عفاف ورزید، یعنی از آن امتناع کرد، پس او عفیف است (طريحي، 1375، ذیل واژۀ عفف).
این واژه در اصطلاح بهمعنای، پاكدامنى و خويشتندارى از ارتكاب اعمال ناشايست است؛ ازاينرو علماى اخلاق در تعريف آن گفتهاند: عفت عبارت از: اعتدال قوۀ شهوى بدون افراط و تفريط. در روايتى، تهتك (پردهدرى و افراط در قوۀ شهوى) ضد عفت برشمرده شده است.
عفت و عفاف در روايات، بيشتر بر عفت شكم و فرج اطلاق شده و مراد از آن، باز نگهداشتن آن دو، از شهوات و لذتهاى حرام، بلكه از مكروهات و مشتبهات؛ اعم از خوردنى، آشاميدنى و روابط نامشروع، و حتى از مقدمات آنها، همچون تحصيل مال حرام، بوسيدن، لمس كردن و نگاه حرام مىباشد (هاشمی شاهرودی، 1382، ج5، ص411).
3ـ1. فریقین
فریقین از ریشه (ف ر ق) و مفرد آن فِرقه است. فرقه و فَریق بهمعنای طائفه (حسيني زبيدي، 1414ق، ج13، ص396) و یا گروه جداشده از دیگران است (مصطفوی، 1368، ج9، ص73؛ قرشى، 1412ق، ج5، ص168) که در آیات قرآن نیز به آن اشاره شده است: «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ...» (توبه: 122)؛ چرا از هر گروه دستهاى براى تفقّه در دين كوچ نميكنند. «فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ» (شورى: 7)؛ و گروهی در بهشت جاودان و فرقهای در آتش سوزان روند.
فریقین تثنیه فریق، بهمعنای دو گروه و در اصطلاح فقها به اهلسنت و شيعه گفته مىشود (مروج، 1379، ص384).
2. اهمیت مسئله حیا در کودکان و مسئولیت والدین
گوهر حیا ودیعهای است که خداوند در وجود بشر قرار داده است. امروزه يکي از خطراتي که کودکان با آن مواجهاند، از بین رفتن حیا و به دنبال آن بيدار شدن و تحريک زودرس غريزه جنسي است. برخي بر اين پندارند که کودک قبل از بلوغ، از مسائل جنسي چيزي نميفهمد و در اينباره احساسي ندارد، اما چنين تصوري صحيح نيست. دانشمندان عقيده دارند احساسات و لذتهاي جنسي از زمان کودکي وجود دارد و آثاري از آن مشاهده ميشود و اگر در حد طبيعي باشد غالباً عواقب بدي به همراه نخواهد داشت. ليکن اگر از حد طبيعي تجاوز کرد، باعث تحريک زودرس غريزه جنسي میگردد و چون در اين زمان ارضاي غرایز جنسي از طريق مشروع و به وسيله ازدواج غالباً امکانپذير نيست، ممکن است به انحراف کشيده شود (اميني، 1387، ص351). بنابراین پدر و مادر بايد از قبل به فکر پيشگيري بوده و سعي در حفظ حیا و تقویت آن در کودکان داشته باشند تا غريزه جنسي آنها قبل از موعد طبيعي بيدار نشود و اين دوران را به سلامت سپري کنند.
اگرچه موضوع این پژوهش راهکارهای تقویت حیا در کودکان، و طبیعتاً ناظر به چند سال بعد از تولد است، اما توجه به چند مطلب ضروری به نظر میرسد: اول اینکه، وراثت یکی از عوامل اساسی و مؤثر بر رشد جسمی و اخلاقی کودک است، ازاینرو انتخاب همسر عفیف و پاکدامن، اولین سنگبنا در تربیت فرزند با حیا است. دوم اینکه خانواده هر فرد، محل رشد و تربیت اوست و سلامت اخلاقی خانواده، با حیا بودن و مراتب ایمانی آنها تأثیر فراوانی در تربیت فرد و تربیت فرزندی که از او متولد میشود، دارد. بنابراین رسول اکرم میفرماید: «اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ فَإِنَّ الْخَالَ أَحَدُ الضَّجِيعَيْنِ» (کلینی، 1407ق، ج10، ص590؛ طوسی، 1407ق، ج7، ص402؛ قاضی نعمان مغربی، 1383ق، ج2، ص574)؛ براى نطفههاى خود جایگاه مناسب اختيار كنيد. پس بهدرستى كه دایی یکی از شریکهای همسر است [در خصوصیات فرزند موثر است]. و در بیانی دیگر فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ إِيَّاكُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ قِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا خَضْرَاءُ الدِّمَنِ قَالَ الْمَرْأَةُ الْحَسْنَاءُ فِي مَنْبِتِ السَّوْءِ» (کلینی، 1407ق، ج10، ص591؛ صدوق، 1413ق، ج3، ص391؛ حلی، بیتا، ج2، ص569)؛ بر شما باد پرهيز و اجتناب از خضراء دمن (گیاه روییده در خرابه). گفته شد يا رسولالله خضراء دمن چيست؟ فرمود: زن زيبا که در محیط بد بزرگ شده است. مراد از خضراء الدمن درخت سرسبزی است که در سرگین رشد میکند، اگرچه ظاهرش خوب است، ولی منشأ آن چیزی جز سرگین گاو و شتر نیست.
همچنین عملکرد والدین در دوران بارداری نیز تأثیر فراوانی بر جنین دارد. تغذیه حلال، ترک محرمات و انجام واجبات، اعمال عبادی مادر باردار و آرامش روحی روانی او نباید مورد غفلت واقع شود (انصاری شيرازي و ديگران، 1429ق، ج1، ص50).
3. راهکارهای قرآنی تقویت حیا در کودک از منظر فریقین
مهمترین منابع دینی و تربیتی در میان اندیشمندان اسلامی، قرآن کریم است. حفظ حیا و تقویت آن از مسائلی است که قرآن کریم به آن توجه داشته و برای آن راهکارهایی را ارائه کرده که در این بخش به برخی از آنها اشاره میکنیم.
1-3. نهادینه کردن خداباوری
از منظر اندیشمندان اسلامی، یکی از مهمترین راهکارهای حفظ حیا و تقویت آن در کودکان، شناخت خداوند، نهادینه کردن خداباوری در وجود آنها و توجه دادن آنها به نظارت او، بر اعمال و رفتار آنهاست که بهترین زمان آموزش، از همان ابتدای طفولیت است؛ زیرا آموزش در کودکی مانند حکاکی بر روی سنگ ماندگار است. در آیات بسیاری از قرآن کریم، امر به توحید و ترک شرک به خداوند مطرح شد: «وَ قَضى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ» (اسراء: 32)؛ پروردگارت چنين حكم رانده كه به جز او كسى را نپرستيد. همچنین نظارت خداوند بر اعمال و رفتار افراد نیز به کرات گوشزد شده است: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرى» (علق: 14)؛ آیا نمیدانید که خداوند میبیند. سیرۀ اولیای الهی در تربیت فرزندانشان اینگونه بود که اوصاف خداوند و نعمتهایش را برای آنها بازگو میکردند و به آنها امر میکردند در مخلوقات خداوند تفکر کنند. در وصیت حضرت لقمان به پسرش آمده است: «يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم» (لقمان: 13)؛ اى فرزندم، به خدا شرك مياور كه بهراستى شرك ستمى بزرگ است. بیهقی با سند خود از وهب بن منبه که سرگذشتنویس انبیاء (قصص الانبیاء) بود، نقل میکند: لقمان به فرزندش سفارش میکند: «يا بنيّ أرج اللّهَ رَجَاءً لَا يُجَرِّئُكَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ، و خَفِ اللّهَ خَوْفًا لَا يُؤَيِّسُكَ من رحمته» (بیهقی، 1421ق، ج2، ص18)؛ ای فرزندم به خدا امید داشته باش، بهاندازهای که جرئت بر معصیت نداشته باشی و از خدا بترس، درعینحالی که به رحمت او امید داری. این روایت با سندی دیگر از امام صادق نیز نقل شده است (صدوق، 1376، ص14؛ شعیری، بيتا، ص98).
آشنا کردن کودکان با خالق هستی، علاوه بر اینکه مانع از کفر و شرک است، سبب تقویت خداباوری و درک حضور او و در ادامه حفظ حیا در آنان است. به این بیان که همانگونه که قبلاً اشاره شد حیا بهمعنای شرم داشتن است و این شرم در نتیجه درک نظارت شخص ناظر، در انسان به وجود میآید. هرچه این ناظر در نظر شخص مهمتر و با عظمتتر باشد، شرم و حیا در محضر او نیز بیشتر است. چنانچه در سورۀ «یوسف»، علت شرم داشتن و امتناع او از پذیرش درخواست زلیخا آمده است: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ» (یوسف: 24)؛ آن زن قصد او كرد؛ و او نيز ـ اگر برهان پروردگار را نمىديد ـ قصد وى مىنمود! اين چنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم.
اینکه مراد از برهان در آیه شریفه چیست، نظرات متفاوتی در تفاسیر امامیه و اهلسنت وجود دارد. دو تن از عالمان اهلسنت، طبرانی (م360ق) و طبری (م310ق) احتمالات زیر را مصداق برهان رب در برابر یوسف ذکر کردهاند: نمایان شدن تصویر یعقوب در برابر چشمان یوسف، صدای منادی که او را از گناه بازمیداشت و سه آیه که در مقابل دیدگان یوسف نقش بست: «وَ اتَّقُوا يَوْماً تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ» (بقره: 281)؛ و بترسيد از روزى كه در آن، به سوى خدا بازگردانده مىشويد؛ «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً» (اسراء: 32)؛ و به زنا نزديك مشويد؛ چراكه آن همواره زشت است؛ «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ كِراماً كاتِبِينَ» (انفطار: 10ـ11)؛ و قطعاً بر شما نگهبانانى [گماشته شده]اند. [فرشتگان] بزرگوارى كه نويسندگان [اعمال شما] هستند (طبرانى، 2008، ج3، ص478؛ طبرى، 1412ق، ج12، ص111). مراد از برهان هر کدام از موارد فوق باشد، یادآور وجود با عظمت خداوند تبارک و تعالی است که باید یوسف در برابر او شرم و حیا داشته باشد، همچنانکه داشت. در روایتی نیز از امام سجاد نقل شده است که فرمود: یوسف در برابر درخواست زلیخا میگوید: «مَعاذَ اَللّهِ إِنَّا مِنْ أَهْلِ بَيْتٍ لاَ يَزْنُون» (صدوق، 1385، ج1، ص48)؛ پناه بر خدا، ما از اهلبیتی هستیم که زنا نمیکنیم.
بهعبارت دیگر، يوسف هيچ مانعى كه از هوای نفسش جلوگيری کند، جزء اصل توحید و ایمان به خداوند تبارک و تعالی نداشت. درواقع محبت الهي كه وجود او را پر و قلب او را مشغول كرده بود، سبب شد تا تسلیم زلیخا نشود و در پاسخ زليخا به اين جمله قناعت كند و بگوید: پناه مىبرم به خدا، او پروردگار من است: «مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي» (یوسف: 23) (طباطبائی، 1390ق، ج11، ص120).
با توجه به مطالب پیشگفته اولین و مهمترین عامل تقویت حیا درک وجود ناظر است. بنابراین والدین وظیفه دارند کودکان خود را از همان ابتدا با خداوند آشنا کرده و با اشاره به نعمتهای خداوند و میزان قدرت او این مسئله را گوشزد نمایند که خداوند در همه حال، حتی در خلوت، حاضر و ناظر بر اعمال آنهاست.
2-3. چشم فرو بستن از نگاه حرام
یکی دیگر از راهکارهای قرآن برای حفظ حیا در افراد، کنترل نگاه است. خداوند تبارک و تعالی در اینباره میفرماید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ... وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ...» (نور: 30ـ31)؛ به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را [از آنچه حرام است مانند ديدن زنان نامحرم و عورت ديگران] فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ كنند... و به زنان با ايمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ كنند... .
غضّ، بهمعنای خفض و کم کردن است. غض بصر، به کم کردن نگاه، صرفنظر کردن از چیزی و نادیده گرفتن آن است (معلوف، 2000، ص1057). به اتفاق نظر مفسران امامیه و اهلسنت مراد از غض بصر در آیه چشمپوشی از چیزهایی است که نگاه کردن بر آن شرعاً جایز نیست (طبرانى، 2008، ج4، ص421؛ جصاص، 1405ق، ج5، ص171). در منابع فقهی نیز به استناد این آیه و روایات ذیل آن حکم به وجوب غض بصر داده شده است (نجفی، بیتا، ج2، ص3). کنترل نگاه در بزرگسالی، مقدماتی دارد و آن آموزش دادن از سنین کودکی است. کودک و نوجوان را بايد بهگونهاي آموزش داد تا آداب نگاه کردن را مطابق رهنمودهاي اسلام بياموزد و به کار بندد تا کمکم عادت کند و برایش ملکه شود. بنابراين لازم است که محارم را از غيرمحارم تشخيص دهد و بداند که نظر کردن به هريک تا چه حدی جايز و در چه شرایط و وضعیتی حرام است.
افزون بر اینکه باید آنها را از تأثير نگاه به نامحرم در انحرافات جنسی، آگاه کرد. چشمچراني زمينۀ بيعفتي و روابط نامشروع را فراهم ميسازد؛ ازاينرو خداوند در آيۀ پیشگفته، بلافاصله پس از امر به خودداري از چشمچراني، به حفظ دامن از آلودگي دستور ميدهد که گویای آن است چشمچراني، با آلودگي دامن، مرتبط است. در حقيقت چشمچراني، رفتار انحرافي جنسي است که انحرافات جنسي ديگر را باعث ميگردد (فقيهي، 1429ق، ص152) که در روایات هم به آن اشاره شده است (ر.ک. مجلسى، 1410ق، ج101، ص34). همچنین عواقب نگاه به نامحرم و پاداش ترک نگاه نیز باید برای آنها گفته شود. در احاديث وارده از فریقین، نگاه تیری از تیرهای شیطان معرفی شده، همچنین ترک نگاه، پاداش اخروی را به همراه دارد (کلینی، 1407ق، ج11، ص289؛ سيوطى، 1404ق، ج5، ص41). بنابراين، والدين متعهد باید دختران و پسرانشان را مقيد کنند که از نگاه به نامحرم بپرهيزد و این مسئله سبب حفظ حیا در آنان میگردد.
3-3. اجازه خواستن هنگام ورود بر دیگران
یکی دیگر از راهکارهای قرآن برای حفظ حیا در کودکان، تعلیم اجازه خواستن هنگام ورود بر دیگران، بهویژه والدین در ساعات خاص است. قرآن در اینباره میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ وَ الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلاثَ مَرّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلاةِ الْفَجْرِ وَ حِينَ تَضَعُونَ ثِيابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَ مِنْ بَعْدِ صَلاةِ الْعِشاءِ» (نور: 58)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بردگان شما و همچنين كودكانتان كه به حد بلوغ نرسيدهاند، در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح و نيمروز هنگامىكه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون مىآورديد و بعد از نماز عشاء.
بنا بر نظر مشترک بین مفسران امامیه و اهلسنت یکی از راهکارهای تقویت حیا، اذن گرفتن در موارد خاص برای ورود به حریم خصوصی دیگران است (ر.ک. طبرسى، 1372، ج7، ص243؛ سيوطى، 1404ق، ج5، ص56؛ مکارم شیرازی و ديگران، 1371، ج14، ص540). در مورد اینکه مخاطب آیۀ شریفه چه کسانی هستند در میان اندیشمندان اسلامی اختلافنظر وجود دارد. برخی خطاب آیه را اماء و عبید (واحدی، 1415ق، ج2، ص769)، برخی فرزندان ممیز نابالغ دختر و پسر (جصاص، 1405ق، ج4، ص321) و برخی نیز مخاطب را طبق ظاهر آیه هر بالغی در هر حال و اطفال در سه زمانی که در آیه آمده (راوندی، 1405ق، ج2، ص130) میدانند.
برخی دیگر با توجه به فقره «اَلَّذِينَ مَلَكَتْ»، مخاطبان حکم را اعم از عبید و اماء و اجانب و محارم میدانند؛ زیرا تعبیر «اَلَّذِينَ» عام بوده و تخصیص نخورده است. افزون بر اینکه مراد (الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ) نیز اعم از ذکور و اناث و محارم و اجانب به شرط تمیز است که در آیۀ قبل به آن اشاره شده است (مقدس اردبیلی، بیتا، ص549؛ سيوطى، 2008، ج5، ص57؛ جصاص، 1405ق، ج4، ص321). همچنین ابن ابیحاتم با سند خود از سعید بن جبیر که از تابعان و شیعیان امام سجاد بود (شوشتری، 1415ق، ج5، ص85)، نقل میکند: منظور آیه کودکانی هستند که هنوز به سن احتلام نرسیدند: «و الَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ يعني الصِّبْيَانَ الَّذِينَ لَمْ يَحْتَلِمُوا» (ابن ابیحاتم، 1419ق، ج8، ص2634). همچنین از ابنعباس نقل شده که گفت: منظور آیه این است که وقتی کسی با اهل و عیالش بعد از عشاء خلوت کرد، هیچ خادم و کودکی نباید تا وقت نماز صبح، بدون اجازه بر او وارد شود (ابن ابیحاتم، 1419ق، ج8، ص2634)
صرفنظر از اختلاف مذکور، مهمترين مسئلهاى كه در اين آیه بیان شد، رعایت عفت عمومى و پیشگیری از هرگونه آلودگى جنسى از دوران کودکی است. درواقع آیه شریفه، راهکاری برای مخفی ماندن برخی امور از دید کودکان، قبل از فرا رسیدن زمان خاص بیان میکند. سه وقت مورد اشاره قرآن؛ قبل از نماز فجر، نیمروز و بعد از نماز عشاء، زمانهایی است که مردم معمولاً لباسهاى رويى خود را درمىآورند و خود را مقيد به پوشانيدن خويش مانند ساير اوقات نمىدانند و گاه مرد و زن با هم خلوت مىكنند. این زمانها درواقع، اوقات خصوصى افراد محسوب میشود (سيوطى، 1404ق، ج5، ص56؛ مکارم شیرازی و ديگران، 1371، ج14، ص540).
با توجه به آیۀ شریفه، بر والدین لازم است به کودکان آموزش دهند که هرگاه میخواهند به اتاق آنان وارد شوند، ابتدا در بزنند و اجازه بگیرند و اگر به آنها اجازه داده شد، وارد شوند. آموزش اذن گرفتن از کودکی سبب میشود که این رفتار در آنان ملکه شود و در بزرگسالی نیز بدون اذن وارد حریم خصوصی دیگران نشوند و این مسئله سبب تقویت حیا و عفت در آنان گشته و آنان را از انحرافات جنسی بازمیدارد.
4-3. رعایت حجاب شرعی
امر به حجاب در آیات قرآن به صراحت بیان شده است: «... وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ...» (نور: 31)؛ [به زنان با ایمان بگو اطراف] روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند و زينت خود را آشكار ننمايند...؛ «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ...» (احزاب: 59)؛ اى پيامبر! به زنها و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه سر و تمام بدن خود را با جلباب بپوشانند.
به اتفاق فقهای فریقین، رعایت حجاب بعد از سن بلوغ بر دختران واجب است (شافعی، 1403ق، ج1، ص109؛ حکیم، 1374، ج5، ص239؛ خوئی، 1418ق، ج32، ص40؛ بیهقی، 1424ق، ج6، ص95). دیدن خون حیض یکی از نشانههای بلوغ دختران است، اما در مورد سن که یکی دیگر از نشانههای بلوغ آنان شمرده شده است، اختلافنظر وجود دارد. فقهای امامیه پایان 9 سال قمری (خوئی، 1418ق، ج7، ص67)، حنبلیه و شافعیه و حنفیه 15 سال و مالکیه 17 سال میدانند (ابن منذر، 1405ق، ج4، ص389؛ جعفر پیشهفرد، 1388، ص453).
اگرچه کودک قبل از سن بلوغ تکلیفی ندارد، اما باید توجه داشت که همه تکالیف دینی نیازمند آموزش پیش از زمان وجوب است و نمیتوان بدون هیچ مقدمهای کودکان را یکشبه به انجام وظایف دینی ملزم نمود. بر همین اساس، در روایات وارده، بر آموزش تدریجی تکالیف دینی، ازجمله روزه سفارش شده است (كلينى، 1407ق، ج4، ص125). بنابراین والدین باید قبل از سن بلوغ و قبل از اینکه دیگران بر افکار و عقاید فرزندانشان تأثیر بگذارند و حجاب و عفاف را در نظرشان کمرنگ و دست و پاگیر نشان دهند، خود آنان از سنین کودکی به آنها آموزش دهند تا در بزرگسالی به حجاب رغبت داشته باشند و این مسئله تأثیر فراوانی بر حفظ حیا و عفت در کودکان دارد.
برای تشویق کودکان به حجاب راهکارهای مختلفی وجود دارد. پدر و مادر باید در مورد فلسفه حجاب و فوايد آن در حد درک و فهم فرزندانشان، با آنها گفتوگو کنند و سپس با آشنا کردن آنها با افراد محرم و نامحرم مقدمات حجاب آنان را فراهم کنند. آشنا کردن فرزندان با الگوهایی دینی مانند دختر رسول اکرم که سرور زنان عالم است (نسائی، 1411ق، ج5، ص145؛ حاکم نیشابوری، 1435ق، ج5، ص382)، در این زمینه مؤثر است. افزون بر اینکه مادر، خود هم میتواند الگوی بسیار مؤثری برای کودک باشد.
4. راهکارهای روایی
علاوه بر آیات قرآن کریم، در روایات وارده نیز راهکارهایی برای تقویت حیا کودکان ارائه شده است که به چند مورد اشاره میشود:
1-4. مخفی نگه داشتن روابط زناشویی از کودک
یکی از دستورات مهم اسلام، بعد از تولد و پیش از ممیز شدن بچهها، این است که زن و شوهر عمل زناشویی خود را حتی از طفل شیرخوار پنهان کنند. روایات پرشماری در اینباره از معصومان رسیده است. در کتاب وسائل الشیعه بابی با عنوان «كراهة جماع المرأة و الجارية و في البيت صبي أو صبية» آورده است (حر عاملی، 1409ق، ج2، ص132). برای عدم اطاله کلام تنها به یک روایت از رسول خدا اشاره میکنیم که فرمود: «وَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنَّ رَجُلاً غَشِيَ اِمْرَأَتَهُ وَ فِي اَلْبَيْتِ صَبِيٌّ مُسْتَيْقِظٌ يَرَاهُمَا وَ يَسْمَعُ كَلاَمَهُمَا وَ نَفَسَهُمَا مَا أَفْلَحَ أَبَداً إِذَا كَانَ غُلاَماً كَانَ زَانِياً أَوْ جَارِيَةً كَانَتْ زَانِيَةً» (کلینی، 1407ق، ج5، ص500؛ حر عاملی، 1409ق، ج20، ص133)؛ رسول خدا میفرماید: به خدایی که جانم در دست اوست سوگند، اگر مردی با همسرش آمیزش کند و در اتاق طفل بیداری باشد که آن دو را در حال جماع مشاهده کند و سخنانشان و حتی صدای نفسشان را بشنود، هرگز سعادتمند نخواهد شد و زمانی که بزرگ شود، چه پسر باشد چه دختر، آلوده به زنا خواهد شد.
دین مبین اسلام به جهت تقویت حیا و عفت از دوران شیرخوارگی دستور داده است پدران و مادران فرزندان خویش را از دیدن مناظر شهوتانگیز و شنیدن کلمات مهیج که عامل مؤثری برای بیدار کردن غریزه جنسی است، دور نگاه دارند. پدران و مادرانی که دارای ملکه حیا و عفت هستند و از رفتار و گفتار منافی با عفت در حضور فرزندان اجتناب میکنند، میتوانند فرزندانی عفیف، سالم و طبیعی بار آورند.
2-4. جدا ساختن بستر خواب کودکان از یکدیگر
یکی دیگر از راهکارهای تقویت حیا در کودکان، جدا کردن بستر و محل خواب آنان از یکدیگر است. زمان جدا کردن بستر خواب کودکان از یکدیگر در روایات به صورت متفاوتی بیان شده است: رسول خدا میفرماید: بستر خواب کودکان را در 10 سالگی از هم جدا کنید (بیهقی، 1424ق، ج2، ص3 و24). در روایاتی دیگر، 6 سالگی یا 7 سالگی در جداسازی مکان خواب اطفال توصیه شده است (مجلسی، 1410ق، ج101، ص50).
آنچه از مجموع روایات فریقین به دست میآید این است که بستر خواب کودکان را باید از سنین کودکی از هم جدا کرد. بهتر است آغاز جداسازی بستر کودکان، از شش سالگی باشد و هرچه از این سن بگذرد، جداسازی بستر تأکید بیشتری پیدا میکند. رعایت این مسئله، سبب حفظ حیا و تقویت آن در کودکان و زمینهساز جلوگیری از انحراف آنان در آینده میباشد.
3-4. دور نگه داشتن کودک از هرگونه عامل محرک
یکی دیگر از راهکارهای حفظ حیا، دور نگه داشتن کودک ممیز از هرگونه عامل برانگیزنده جنسی؛ مانند نشاندن دختر بچه روی زانوی بیگانه، پرهیز افراد بالغ از بوسیدن کودکان جنس مخالف و ممیز است. در روایات به این امر مهم اشاره شده است. از امام موسی بن جعفر نقل شده است که فرمود: «إِذَا أَتَتْ عَلَى الْجَارِيَةِ سِتُّ سِنِينَ، لَمْ يَجُزْ أَنْ يُقَبِّلَهَا رَجُلٌ لَيْسَتْ هِيَ بِمَحْرَمٍ لَهُ وَ لَا يَضُمَّهَا إِلَيْهِ» (طوسی، 1407ق، ج7، ص461؛ حر عاملى، 1409ق، ج20، ص231)؛ زمانی که دختر بچه به سن شش سالگی رسید جایز نیست مرد نامحرم او را ببوسد و همچنین نباید او را در آغوش بگیرد. در روایتی دیگری از امام صادق نقل شده است: «اذَا بَلَغَتِ الْجَارِيَةُ سِتَّ سِنِينَ فَلَا يُقَبِّلُهَا الْغُلَامُ وَ الْغُلَامُ لَا يُقَبِّلُ الْمَرْأَةَ إِذَا جَازَ سَبْعَ سِنِينَ» (صدوق، 1413ق، ج3، ص437؛ حر عاملى، 1409ق، ج20، ص230)؛ زمانی که دختر بچه به ششسالگی رسید پسر جوان او را نبوسد و همچنین پسر بچه زمانی که به 7 سالگی رسید، زنان نامحرم را نبوسد.
پوشش نامناسب والدین در برابر فرزندان و یا پوشش نامناسب خود فرزندان نیز تأثیر فراوانی در از بین رفتن حیا دارد. در روایتی از رسول اکرم آمده است که: «مَا بَيْنَ السُّرَّةِ و الركبة عَوْرَةٌ« (حمیری، 1413ق، ص130؛ طبرانی، 1405ق، ج2، ص205؛ بیهقی، 1424ق، ج2، ص323)؛ از ناف تا زانو عورت است. اگرچه عورت در لغت و اصطلاح بهمعنای آلت تناسلى مرد و زن و نيز آنچه انسان از آشكار شدنش شرم دارد، اطلاق مىگردد (هاشمي شاهرودي، 1382، ج5، ص510). اما از دیدگاه برخی از فقها علاوه بر محدوده ناف تا زانو کل بدن زن، بجز وجه و کفین عورت است (صیمری، 1408ق، ج1، ص135). اگرچه رعایت حجاب در برابر فرزند واجب نیست، اما محرک بودن برخی از قسمتهای بدن اقتضا میکنند که والدین از لباسهای مهیج و یا باز در برابر کودکان استفاده نکنند و به کودکان نیز این مسئله را آموزش بدهند. رعایت مواردی که در این روایات مطرح شده برای تقویت حیا و جلوگیری از تهییج غریزه جنسی کودکان مؤثر است.
4-4. پرهيز از خلوت کردن با نامحرم
یکی دیگر از راهکارهای تقویت حیا در همگان، بهویژه در کودکان، پرهیز از خلوت کردن با جنس مخالف است. در روایات پرشماری خلوت کردن زن و مرد با یکدیگر نهی شده است. دلیل این نهی نیز در خود روایات بیان شده است و آن سوق داده شدن آنان به گناه توسط شیطان است. امام صادق میفرماید: «فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّيَا فِي بَيْتٍ، كَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّيْطَانَ» (صدوق، 1413ق، ج3، ص252؛ ابنحنبل، 1416ق، ج24، ص461؛ حر عاملي، 1409ق، ج19، ص154)؛ اگر زن و مرد در خانهاي با هم خلوت کنند، نفر سوم آنها شيطان است. دختر و پسري که در سنین کودکی و نوجواني به سر ميبرند و محرکات دروني براي ميل به يکديگر در آنان وجود دارد، از خلوت کردن با هم، بهویژه در جايي که فرد ديگري نميتواند وارد شود، خودداري کنند؛ زيرا خلوت کردن، اثربخشي آن محرکات را چند برابر ميکند و زمينه انحراف افراد را فراهم مینماید. بنابراین بايد به کودکان آموزش داد که از خلوت کردن با فرد نامحرم، حتي در فضاي مجازي بپرهيزند؛ زيرا زمينهاي براي ورود شيطان و مقدمه وقوع فعل حرام است.
نتیجهگیری
حفظ و تقویت حیا در کودکان تأثیر فراوانی در تربیت آنان دارد. در منابع فریقین راهکارهایی برای این مسئله مطرح شده است. بر اساس آموزههای قرآن کریم، ایمان به خدا و تقویت خداباوری، آموزش حجاب و تمرین آن از کودکی، آموزش پرهیز از نگاه به صحنههای حرام، شناخت محارم از غیرمحارم و آموزش اذن گرفتن در ورود به حریم خصوصی پدر و مادر و دیگران از راهکارهای حفظ و تقویت حیا و عفت در کودکان است. همچنین مخفی نگاه داشتن امور زناشویی والدین از کودکان، جدا کردن بستر خواب آنان از یکدیگر، دور نگه داشتن کودک از عوامل محرک، جلوگیری از خلوت با نامحرم و رعایت پوشش والدین در برابر فرزندان از دیگر راهکارهای حفظ حیا میباشد که در روایات به آن اشاره شده است.
- قرآن کریم. ترجمۀ آیتالله ناصر مکارم شیرازی.
- ابن ابىحاتم، عبدالرحمن بن محمد (1419ق). تفسیر القرآن العظیم مسندا عن الرسول. ریاض: مکتبة نزار مصطفى الباز.
- ابنحنبل، احمد بن محمد (1416ق). مسند احمد بن حنبل. بیروت: مؤسسة الرسالة.
- ابنمنذر، محمد بن ابراهیم (1405ق). الأوسط فی السنن و الإجماع و الاختلاف. ریاض: دار طیبه.
- ابوالسعود، محمد بن محمد (1983م). تفسیر ابى السعود. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله (1417ق). المسند المستخرج على صحیح الإمام مسلم. تحقیق محمدحسن اسماعیل شافعی. بیروت: دار الکتب العلمیه.
- امینی، ابراهیم (1387). اسلام و تعلیم و تربیت. چ سوم. قم: بوستان کتاب.
- انصارى شیرازى، قدرتالله و دیگران (1429ق). موسوعة احکام الأطفال و أدلتها. قم: مرکز فقهى ائمه اطهار(ع).
- بیهقی احمد بن حسین، (1424ق)، السنن الکبری، قم، دار الکتب العلمیة.
- بیهقی، احمد بن حسین (1421ق). شعب الإیمان. قم: دار الکتب العلمیه.
- جباری، کامران و دیگران (1401). حیا از منظر قرآن و روایات و جایگاه آن در تعلیم و تربیت. تربیت اسلامی، 40، 23ـ33.
- جصاص، احمد بن على (1405ق). احکام القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- جعفر پیشهفرد، مصطفی (1388). درآمدی بر فقه مقارن. تهران: بعثه مقام معظم رهبری معاونت امور روحانیون.
- حاجیزاده، حسین و دیگران (1402). راهکارهای قرآنی و روایی در تربیت جنسی بر اساس ساختار وجودی انسان. نامه الهیات، 64، 34ـ51.
- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله (1435ق). المستدرک علی الصحیحین. مصر: دار التاصیل.
- حر عاملى، محمد بن حسن (1409ق). وسائل الشیعة. قم: مؤسسۀ آل البیت(ع).
- حسامی، فاران (1400). تربیت جنسی کودکان (از تولد تا ۹ سالگی). چ هشتم. تهران، دانژه.
- حسینیواعظ، محبوبهسادات (1396). ضرورت و راهکارهای آموزش و ترویج حیا، عفت و حجاب در بین کودکان و نوجوانان. در: سومین کنفرانس سراسری دانش و فناوری علوم تربیتی مطالعات اجتماعی و روانشناسی ایران.
- حسینی زبیدی، محمد مرتضى (1414ق). تاج العروس من جواهر القاموس. بیروت: دار المکتبة الحیاة.
- حکیم، سیدمحسن (1374). مستمسک العروة الوثقی. قم: دار التفسیر.
- حلی، حسن بن یوسف (بیتا). تذکرة الفقهاء. تهران: مکتبة المرتضویه.
- حمیرى، عبدالله بن جعفر (1413ق). قرب الإسناد. تصحح مؤسسة آلالبیت(ع). قم: مؤسسة آل البیت(ع)
- خاتون کرمی، نجیبه ( 1402). مبانی، اصول و اهداف تربیت جنسی در اسلام و غرب. پژوهشهای اخلاقی، 55، ص173ـ192.
- خوئی، سیدابوالقاسم (1418ق). موسوعة الإمام الخوئی. قم: مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی.
- راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1412ق). مفردات الفاظ القرآن. بیروت: دار العلم.
- راوندى، قطبالدین (1405ق). فقه القرآن. چ دوم. قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی.
- سید مرتضی علمالهدی، علی بن حسین (1405ق). رسائل الشریف المرتضی. قم: دار القرآن الکریم.
- سیوطى، عبدالرحمن بن ابىبکر (1404ق). الدر المنثور. قم: کتابخانه آیتالله مرعشى نجفى.
- شاره، حسین و اشرف کیخا، ( 1402)، تربیت جنسی کودک و نوجوانان، تهران، ترانه.
- شافعی، محمد بن ادریس (1403ق). کتاب الام. بیروت: دار الفکر.
- شاهمحمدپور، صمد (1395). چگونه فرزندان با حیا داشته باشیم؟، قم، میراث انبیاء(ع).
- شبیری، اعظم (1400). بررسی آموزههای قرآن در تربیت جنسی فرزندان. مطالعات خانواده و تربیت اسلامی، 4، 63ـ90.
- شعیری، محمد بن محمد (بىتا). جامع الأخبار. نجف: مطبعة الحیدریه.
- شوشترى، محمدتقى (1415ق). قاموس الرجال. چ دوم. قم: جامعۀ مدرسین.
- شهید ثانى، زینالدین بن على (1377). شرح مصباح الشریعه. ترجمۀ عبدالرزاق گیلانى. تهران: پیام حق.
- صدوق، محمد بن على (1376). الأمالی. چ ششم. تهران: کتابچى.
- صدوق، محمد بن على (1413ق). من لا یحضره الفقیه. قم: جامعۀ مدرسین.
- صدوق، محمد بن علی (1385). علل الشرائع. قم: داوری.
- صیمری، مفلح بن حسن (1408ق). تلخیص الخلاف و خلاصة الاختلاف. قم: کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی.
- طباطبائى، سیدمحمدحسین (1390ق). المیزان فی تفسیر القرآن. چ دوم. بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
- طبرانی، سلیمان بن احمد (1405ق). المعجم الصغیر. تحقیق محمد شکور بن محمود. بیروت: المکتب الاسلامی.
- طبرانى، سلیمان بن احمد (2008م). التفسیر الکبیر. اردن: دار الکتاب الثقافی.
- طبرسى، فضل بن حسن (1372). مجمع البیان فی تفسیر القرآن. چ سوم. تهران: ناصر خسرو.
- طبرى، محمد بن جریر (1412ق). جامع البیان فى تفسیر القرآن. بیروت، دار المعرفه.
- طریحی، فخرالدین (1375). مجمع البحرین. تحقیق احمد حسینی اشکوری. چ سوم. تهران: مکتبۀ المرتضویه.
- طوسی، محمد بن حسن (1407ق). تهذیب الاحکام. تحقیق حسن موسوی خرسان. چ چهارم. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- فراهیدى، خلیل بن احمد (1409ق). کتاب العین. چ دوم. قم: هجرت.
- فقیهی، علینقی (1429ق). تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث. قم: دارالحدیث.
- قاسمی شهری، سیدعلی (1395). علل و آثار کاهش حیا و افزایش بیحیایی و راهکارهای برونرفت از این وضعیت. دانشنامه علوم قرآن و حدیث، 6، 119ـ160.
- قاضی نعمان مغربی، نعمان بن محمد (1383ق). دعائم الإسلام. قم: مؤسسة آلالبیت(ع) لاحیاء التراث.
- قرشى، علىاکبر (1412ق). قاموس قرآن. چ ششم. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- کریمی، حسین (1389). آثار فردی و اجتماعی شرم و حیا. درسهایی از مکتب اسلام، 597، 52ـ63.
- کلینی محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی. قم: دارالحدیث.
- مجلسی، محمدباقر (1410ق). بحار الأنوار. بیروت: مؤسسة الطبع و النشر.
- محدث نورى، حسین بن محمدتقى، (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. تحقیق مؤسسۀ آلالبیت. قم: مؤسسۀ آل البیت(ع).
- محزونی، پریسا (1395). نقش حیا در پرورش فرزندان پاکدامن از منظر قرآن و روایات. قرآن و عترت، 5، 51ـ74.
- محمدخانی، زهرا (1403). دیدگاه اسلام در مورد حیا و راههای تقویت آن در سبک زندگی اسلامی. پژوهشهای نوین در آموزههای قرآن و سنت، 14، 123ـ138.
- مروج، حسین (1379). اصطلاحات فقهی. قم: بخشایش.
- مصطفوى، حسن (1368). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- معلوف، لوئیس (2000م). المنجد فی اللغة العربیة المعاصرة. بیروت: دار المشرق.
- مقدس اردبیلى، احمد بن محمد (بیتا). زبدة البیان فی أحکام القرآن. تحقیق محمدباقر بهبودی. تهران: مکتبة المرتضویه.
- مکارم شیرازى، ناصر و دیگران (1371). تفسیر نمونه. چ دهم. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
- موسوی، سیدعلی و جهانی، مهدی (1402). روشهای تربیت جنسی در دوره کودکی مبتنیبر سیره و سنت نبوی. امام رضا و علوم روز، 2، 156ـ179.
- نجفی، محمدحسن (بیتا). جواهر الکلام. تصحیح عباس قوچانی و دیگران. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
- نجمالسادات، ساجدهسادات (1402). کتاب کودک با حیای من. قم: هاجر.
- نسائی احمد بن علی (1411ق). السنن الکبری. بیروت: دار الکتب العلمیه.
- واحدى، على بن احمد (1415ق). الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز. بیروت: دار القلم.
- واعظزاده خراسانى، محمد (1388). المعجم فى فقه لغة القرآن و سر بلاغته. تحقیق گروه قرآن آستان قدس رضوی. چ دوم. مشهد: آستان قدس رضوى.
- هاشمی شاهرودی، سیدمحمود (1382). فرهنگ فقه مطابق مذهب اهلبیت(ع). قم: مؤسسۀ دائرةالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهلبیت(ع).



