معرفت، سال سی و چهارم، شماره دوم، پیاپی 321، تابستان 1404، صفحات 73-82

    تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه‌دیدگی با نگاهی به مبانی اسلامی

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ وحید نکونام / دانشیار حقوق جزا و جرم‌شناسی، گروه حقوق، دانشگاه حضرت معصومه (س) / vahid.nekoonam@gmail.com
    dor 20.1001.1.10236015.1404.34.2.1.1
    doi 10.22034/marifat.2025.5001495
    چکیده: 
    گسترش مطالعات بین‌رشته‌ای در دهه‌های اخیر با ظهور مباحث پست‌مدرنیسم سبب شد سبک زندگی به‌عنوان موضوعی مهم مورد توجه اندیشمندان قرار گیرد. در حوزه مطالعات جرم‌شناختی نیز سبک زندگی در مباحث علت‌شناسی وقوع جرم و پیشگیری از آن حائز اهمیت است. با این توضیح، هدف اصلی این پژوهش تبیین ارتباط میان سبک زندگی به‌عنوان یک شاخص روان‌شناختی ـ جامعه‌شناختی در موضوع پیشگیری از بزه‌دیدگی است. این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای صورت گرفته، همچنین گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و از طریق مطالعه منابع معتبر انجام شده است. بر اساس یافته‌های پژوهش شکل‌گیری سبک زندگی تابع مؤلفه‌های فرهنگی و اجتماعی و تحول در نگرش‌ها و رجحان‌های فردی و اجتماعی است. ازاین‌رو هرچند سبک زندگی در ظاهر هویتی فردی می‌باشد، لیکن کنش میان زندگی فردی، اجتماعی و فضای مجازی در شکل‌گیری آن مؤثر است. در موضوعات جرم‌شناختی، توجه به علت‌شناسی وقوع جرم و پیشگیری از آن، مهم‌ترین حوزه‌های بحث می‌باشد. در این راستا مؤلفه‌هایی چون روحیه صبر و مدارا، محافظت از آماج‌ها، نوع پوشش، تعاملات خانوادگی، تغییر در کالبد شهری، میزان استفاده از فضای مجازی در سبک زندگی بزه‌دیده نقش مهمی در پیشگیری از جرم ایفا می‌کند.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Impact of Lifestyle on Victimization Prevention: An Islamic Perspective
    Abstract: 
    The expansion of interdisciplinary studies in recent decades along with the emergence of postmodernism has made lifestyle a key focus. In criminology, lifestyle is vital for understanding crime etiology and prevention. This study aims to explain the relation between lifestyle, as a psycho-sociological indicator, and victimization prevention. The descriptive-analytical method and library sources were used in this study. The data were collected through documentary method and studying reliable sources. The research findings show that the formation of a lifestyle depends on cultural and social factors and changes in individual and social attitudes. Although lifestyle is seemingly individual, it is shaped by interactions between personal and social life and cyberspace. In criminology, etiology and its prevention are the most important issues. Components like patience and tolerance, goal protection, types of clothing, family interactions, urban design, and controlled cyber usage in victims’ lifestyles significantly contributes to crime prevention.
    References: 
    • Berelson, B and Steiner, G.A. (2010). Human Behaviour. Harout Brace & World Pub.
    • Bourdieu, P. (2003). Distinction: A Social Critique of the Judgement of Taste. NewYork: Routledge & Kegan paul.
    • Buelga, S., Cava, M. J., & Musitu, G. (2012). Validación de la escala de victimización entre adolescentes a través del teléfono móvil y de Internet. Revista Panamericana de Salud Pública, 32, 36–42.
    • Cao, Y., &Feng, Y. (2020). Victims of family in the COVID-19 pandemic: Weakened self-help system. Southern Weekly, march 19. In Chinese. Accessed: https://link.springer.com /article/10.1007/.
    • Cohen, L. E., & Felson, M. (1979). Social change and crime rate trends: A routine activity approach. American Sociological Review, 44(4), 588-608.
    • Frith, Emily (2017). Social media and children mental health: a review of the evidence. Education Policy Institute, London.
    • Halder, D. And Jaishankar, K. (2010). Cyber Crime and Victimization of Women: Laws, Rights, and Regulations. USA: IGI Global.
    • Heather A. Turner, David Finkelhor, and Richard Ormrod (2012). Family Context, Victimization, and Child Trauma Symptoms: Variations in Safe, Stable, and Nurturing Relationships During Early and Middle Childhood. American Journal of Orthopsychiatry,82, 209–219. 
    • Hinduja, S., & Patchin. J. W. (2018). Cyberbullying: An exploratory analysis of factors related to of fending and victimization. Deviant Behavior, 29, 129–156.
    • Jaishankar K (2007). Cyber criminology: Evolving a novel discipline with a New journal, nternational Journal of Cyber Criminology, India, 1-1, 1-6.
    • Kattryn t-dominic v (2008). the psychology of life style. London: Routledge.
    • Lab, P. Steven (2014). Crime Prevention; Approaches. Practices and Evaluations: Anderson Publishing.
    • Ridings, Catherine M., Gefen, David. and Arinze, Bay (2002). Some Antecedents and Effects of Trust in Virtual Communities. The Journal of Strategic Information Systems. 11, 271-295.
    • Simmel g, (1990). the philosophy of money. tom bohomer&pavid frisby (trans), 3rd Edition. New York: Routledge.
    متن کامل مقاله: 

    تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه‌دیدگی
    با نگاهی به مبانی اسلامی
    وحید نکونام /         دانشیار حقوق جزا و جرم‌شناسی، گروه حقوق، دانشگاه حضرت معصومه     vahid.nekoonam@gmail.com
    دريافت: 11/10/1403                    پذيرش: 18/01/1404
    چکیده
    گسترش مطالعات بین‌رشته‌ای در دهه‌های اخیر با ظهور مباحث پست‌مدرنیسم سبب شد سبک زندگی به‌عنوان موضوعی مهم مورد توجه اندیشمندان قرار گیرد. در حوزه مطالعات جرم‌شناختی نیز سبک زندگی در مباحث علت‌شناسی وقوع جرم و پیشگیری از آن حائز اهمیت است. با این توضیح، هدف اصلی این پژوهش تبیین ارتباط میان سبک زندگی به‌عنوان یک شاخص روان‌شناختی ـ جامعه‌شناختی در موضوع پیشگیری از بزه‌دیدگی است. این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای صورت گرفته، همچنین گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و از طریق مطالعه منابع معتبر انجام شده است. بر اساس یافته‌های پژوهش شکل‌گیری سبک زندگی تابع مؤلفه‌های فرهنگی و اجتماعی و تحول در نگرش‌ها و رجحان‌های فردی و اجتماعی است. ازاين‌رو هرچند سبک زندگی در ظاهر هویتی فردی می‌باشد، ليکن کنش میان زندگی فردی، اجتماعی و فضای مجازی در شکل‌گیری آن مؤثر است. در موضوعات جرم‌شناختی، توجه به علت‌شناسی وقوع جرم و پیشگیری از آن، مهم‌ترین حوزه‌های بحث می‌باشد. در این راستا مؤلفه‌هایی چون روحیه صبر و مدارا، محافظت از آماج‌ها، نوع پوشش، تعاملات خانوادگی، تغییر در کالبد شهری، میزان استفاده از فضای مجازی در سبک زندگی بزه‌دیده نقش مهمی در پیشگیری از جرم ایفا می‌کند.
    كليدواژه‌ها: سبک زندگی، بزه‌دیدگی، پیشگیری وضعی، پیشگیری اجتماعی، حقوق اسلام.
     
    مقدمه
     
    از زمان ظهور مطالعات جرم‌شناختی حول پدیده مجرمانه، توجه متفکران عمدتاً بر بزه و بزهکار متمرکز و سیاست جنایی بر این دو محور استوار گردیده بود، ليکن در دهه‌های اخیر به موضوع بزه‌دیده به‌عنوان یک وضعیت ماقبل جنایی و مؤثر در ارتکاب جرم توجه ویژه‌ای شده است؛ چراکه برای ارتکاب جرم علاوه بر وجود یک مرتکب با انگیزه و دارای مهارت و ابزار لازم، یک آماج مناسب و حفاظت‌نشده نیز لازم می‌باشد. این بُعد به نوعی به بزه‌دیده، رفتارهای وی و محیط پیرامونی او می‌پردازد. به قول مارک آنسل یکی از تحولات علوم جنایی پس از ملحوظ داشتن عمل مجرمانه و شخصیت مجرم، توجه به بزه‌دیده است و این تحول، علمی نوین به نام بزه‌دیده‌شناسی را ایجاد نموده است (آنسل، 1391، ص150). در این بحث برخی نویسندگان در تقسیم بزه‌دیدگان، فرضی را مطرح می‌کنند که در آن خود بزه‌دیده خواسته یا ناخواسته با ایجاد موقعیت‌های خطرناک شرایط بزه‌دیدگی را فراهم می‌آورد (ویانو، 1376، ص449).
    بحث بزه‌دیدگی از منظر جرم‌شناسی حداکثر قدمتی صد ساله دارد. با این حال، دین مبین اسلام از بدو پیدایش در بسیاری از آموزه‌های خود به تأثیر سبک زندگی بر بزه‌دیدگی توجه داشته است؛ چراکه فهم علل و زمینه‌های بزه‌دیدگی راه را برای پیشگیری هموار می‌سازد. پیشگیری از جرم ماهیتی کیفری و غیرکیفری دارد و با وجود آنکه تمامی جوامع از ابزارهای کیفری برای این منظور بهره می‌گیرند، ليکن توجه به پیشگیری غیرکیفری نیز اهمیت قابل‌توجهی خواهد داشت.
    یکی از حوزه‌های قابل بحث در این حیطه موضوع سبک زندگی است. اهمیت پرداختن به سبک زندگی در پیشگیری از بزه‌دیدگی در آن است که بررسی این امر تأثیر بسزایی در شناخت عوامل و زمینه‌های بزه‌دیدگی دارد. با وجود آنکه در موضوع سبک زندگی به طور عام و تأثیر سبک زندگی بر بزهکاری به طور خاص، آثاری به رشته تحریر درآمده است، ليکن پژوهش حاضر به جهت تمرکز بر موضوع پیشگیری از بزه‌دیدگی و اشاره به برخی آموزه‌های دینی در این عرصه بدیع می‌باشد.
    1. رابطه میان سبک زندگی و انواع پیشگیری
    بر اساس یک تقسیم‌بندی کلی، پیشگیری به کیفری و غیرکیفری تقسیم می‌گردد و حتی برخی نویسندگان در تعریف پیشگیری تنها بر اقدامات غیرکیفری و غیرقهرآمیز تأکید داشته‌اند (نیازپور، 1383، ص170). شورای اروپا در توصیه‌نامه شماره 7 (83) R به کشورهای عضو، پیشگیری کیفری را از محدوده پیشگیری خارج ساخت (ابراهیمی، 1387، ص78). پیشگیری از بزه‌دیدگی نیز در زمره پیشگیری غیرکیفری قرار می‌گیرد. مطابق یک دسته‌بندی کلاسیک و رایج، پیشگیری غیرکیفری به اجتماعی و وضعی تقسیم می‌گردد. پیشگیری اجتماعی با ایجاد تغییر در فرد و جامعه به دنبال جلوگیری از جرم به شکل همیشگی و پایدار است. این رویکرد با دخالت فعال حاکمیت در محیط زندگی عمومی مردم و توجه به علل زیربنایی بزه و آسیب‌های اجتماعی، بستر زیست کرامت‌مدار شهروندان را از طریق پاسداشت حقوق سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فرآهم می‌آورد. به دیگر سخن، این نوع پیشگیری فعالیت‌هایی چون کاهش فقر و آسیب‌های اجتماعی، بیکاری، آموزش و پرورش ناکارآمد و شناخت علل بنیادین رفتار منحرفانه را شامل می‌شود (Lab, 2014, p. 353). با این بیان، پیشگیری اجتماعی خود به دو گونه محیط‌مدار (Environmental crime prevention) و رشدمدار (Developmental crime Prevention) تقسیم می‌گردد.
    مقصود از پیشگیری وضعی نیز مجموعه‌ تدابیری‌ است که‌ با تسلط بر شرایط پیرامونی و محیط با کاهش‌ وضعیت‌های‌ پیش‌جنایی‌‌ که‌ وقوع‌ جرم‌ را مساعد می‌کند، به دنبال افزایش‌ خطر شناسایی‌ و دستگیری‌ بزهکاران‌ بالقوه‌ است (Berelson-Steiner, 2010, p. 169). به بیان دیگر، پیشگیری وضعی از جرم بر طراحی و کنترل محیط فیزیکی متکی است، به این منظور که فرصت‌های ارتکاب جرم را کاهش داده و یا خطر تعقیب را، درصورتی‌که ارعاب مؤثر واقع نشود، افزایش دهد (Bourdieu, 2003, p. 127).
    در نظریه سبک زندگی، الگوی پیشگیرانه، بر اساس مفهوم خطر دنبال می‌شود. از این منظر بسیار ضروری است که روشن شود چرا برخي از گروه‌هاي انساني بيشتر از ديگران در معرض خطر بزه‌ديدگي قرار دارند. طبعاً اگر بتوان این عوامل را بازشناسی کرد، می‌شود از آن به‌عنوان یک عامل بازدارنده و پیشگیرانه در بحث بزه بهره برد. فردسون و گاروفالو بر این باورند که الگوهاي عملكرد يا شيوه سبك زندگي افراد، تحت تأثير سه عامل نقش اجتماعی، موقعیت فردی در ساختار اجتماعی و عقلانیت افراد قرار دارد (اکبری، 1380، ص54). اینکه فرد در جامعه چه نقشی داشته و روابط و مناسبات او با سایر اقشار جامعه چگونه است؛ موقعیت افراد در ساختار اجتماع از این منظر که هرچه موقعیت شخص بالاتر باشد خطر بزه‌دیدگی کاهش می‌یابد؛ همچنین عقلانیت از این جهت که به افراد امکان تشخیص موقعیت‌ها و شناخت رفتارها و اتخاذ تمهیدات رفع خطر را می‌دهد، مؤلفه‌های تأثیرگذار موضوع هستند.
    با این توضیحات مشخص می‌گردد که بحث سبک زندگی در هر دو موضوع پیشگیری وضعی و اجتماعی مؤثر خواهد بود.
    2. ادبیات نظری
    گئورگ زیمل که از پیشروان طرح بحث سبک زندگی در حوزة مطالعات جامعه‌شناسی است در تبیین مفهوم سبک زندگی به تلاش انسان برای یافتن فردیت برتر خود در فرهنگ عینی‌اش و شناساندن این جایگاه به دیگران اشاره نموده است (simmel, 1990, p. 310). آدلر روان‌شناس آلمانی نیز سبک زندگی را کلیت بی‌مانند و اختصاصی انسان که همه فرایندهای عمومی زندگی در ذیل آن تعریف می‌شود، معرفی می‌کند (kattryn-dominic, 2008, p. 235).
    سبک زندگی رفتار و منش نیست، بلکه امری است که همه رفتارها و تجربیات انسانی را هدایت می‌کند و خود به واسطه خوی‌ها و منش شخصی شکل می‌گیرد (شاکسمیت و دیگران، 1383، ص127). این مفهوم، نظام‌واره و سيستم خاص زندگي است که به يک فرد، خانواده يا جامعه با هويت خاص اختصاص دارد. اين نظام‌واره هندسة کلي رفتار بيروني و جوارحي است و افراد، خانواده‌ها و جوامع‌ را از هم متمايز مي‌سازد.
    نظریه سبک زندگی در یک چارچوب وسیع در ذیل نظریه‌های انتخاب عقلانی قرار می‌گیرد. نظریه فعالیت‌های روزانه نیز زیرمجموعه همین دیدگاه است. به نظر برخی نویسندگان، نظریه انتخاب عقلانی در پی علت‌شناسی بزهکاری و انگیزه‌های وقوع جرم نیست، بلکه به علل وضعی نظر دارد. ازاين‌رو کارکرد آن بیشتر در پیشگیری وضعی است (والکلیت، 1386، ص82).
    برخی نویسندگان چون هیندلنگ، گات فردسن به دنبال درک این معنا بوده‌اند که به چه دلیل برخی گروه‌های خاص از مردم بیش از دیگران در خطر بزه‌دیدگی هستند. پاسخ آنان این بود که فعالیت‌های الگوبندی‌شده یا شیوه زندگی افراد به نرخ‌های متفاوت مجرم‌زایی می‌انجامد (ویلیامز و فرانكلين، 1391، ص245).
    کوهن نیز معتقد است همان متغیرهایی که برخورداری از مزایای زندگی را افزون می‌سازد موقعیت‌های وقوع خشونت و تعدی را نیز افزایش می‌دهد. برای مثال، استفاده از خودرو، همان‌طور که برای شهروندان تسهیل‌کننده است، آماج‌های آسیب‌پذیر را برای سرقت خودرو فراهم می‌آورد. فعالیت‌هایی چون حضور در کلاس درس، حضور زنان در فعالیت‌های شغلی، شهرنشینی، حاشیه‌نشینی، استفاده از فناوری‌های الکترونیکی خطر بزه‌دیدگی را افزایش می‌دهد (Cohen, 1979).
    مطابق نظریه سبک زندگی فردسون که در بالا اشاره شد، سبک‌های متفاوت زندگی افراد آنها را در مجاورت بیشتر بزهکاران قرار داده و احتمال بزه‌دیدگی‌شان را افزایش می‌دهد، ازاين‌رو بر اساس این رویکرد بزه‌دیدگی یک پدیده اتفاقی نیست. تمرکز این دیدگاه بر وضعیت پیش‌جنایی است؛ یعنی عواملی که بزه‌دیدگی را به دنبال دارد.
    بنابراین، طبعاً می‌توان با ملاحظه عواملی همچون نقش اجتماعی فرد، موقعیت اجتماعی او و میزان عقلانیتی که در زندگی روزمره به کار می‌گیرد، احتمال بزهکاری یا بزه‌دیدگی او را پیش‌بینی نمود، و تمهیدات لازم را برای رفع خطر لحاظ کرد. براي مثال كساني كه به واسطه نقش و موقعيت اجتماعي‌شان، تعامل بيشتري با مجرمان و مكان‌هاي جرم‌خيز دارند، خطر و احتمال بزه‌ديدگي‌شان بيشتر است و برعكس، افرادي كه متعلق به طبقات بالاي اجتماع بوده و به واسطه شيوه و سبك زندگي‌شان با مجرمان و محل‌هاي جرم‌خيز سروكاري ندارند، با خطر بزه‌ديدگي كمتري مواجه هستند (اكبري‌، 1380، ص869).
    این امر سبب توجه به نقش‌آفرینی بزه‌دیده به‌عنوان متغیری مستقل در شکل‌گیری جرم گردید و به مرور برخی جرم‌شناسان جرم را مولود رفتارهای بزه‌دیده و کنش وی با بزهکار دانستند (ویانو، 1376، ص443). برای مثال پژوهش ولفانگ در خصوص قتل در آمریکا نشان داد که در بسیاری از آنها بی‌احتیاطی قربانی در تحقق قتل سهم بسزایی دارد (گیدنز، 1378، ص151). پژوهش بودون و بوریکا نیز ثابت کرد تغییر در سبک زندگی مانند برچیده شده مغازه‌های محلی و رشد فروشگاه‌های زنجیره‌ای، افزایش اشتغال زنان، سپری کردن بخش عمده‌ای از زمان در بیرون از خانه توسط اعضای خانواده و مسیرهای طولانی میان خانه تا محل کار، هسته‌ای‌شدن خانواده‌ها و کاهش ارتباطات اجتماعی زمینه‌ساز بزه‌دیدگی هستند (بودون ـ بوریکا، 1377، ص36).
    مبانی اسلام نیز به موضوع سبک زندگی توجه ویژه‌ای داشته است و این مبانی مبتني‌بر آموزه‌هایی است که نقش مهمی در تحقق آرمان جامعه بدون جرم دارد؛ چراکه تعالیم این دین که از قرآن، روایات و عقل نشئت می‌گیرد با تأکید بر سبک زندگی مؤمنانه، نه‌تنها انسان را از ارتکاب جرم دور می‌دارد، بلکه در پیشگیری از بزه‌دیدگی نیز مؤثر است.
    پیشگیری از وقوع جرم و ارزیابی میزان تأثیر آنها در علوم جنایی و اجتماعی مورد توجه بوده و هست و گام اول و اساسی آن تغییر بینش و نگرش افراد می‌باشد. یک بعد اساسی پیشگیری اتخاذ تدابیری است که انسان را از ارتکاب اعمال مجرمانه و ناپسند برحذر دارد، ليکن بعد دیگر آن تغییر رفتارها و رویکردهایی است که زمینه بزه‌دیدگی افراد را فراهم می‌آورد.
    با وجود آنکه خاستگاه مفهوم سبک زندگی به جهت توجه به افتراقات فردی، رجحان‌ها و عادت‌ها در نگاه نخستین امری روان‌شناختی است، ليکن به دلیل کارکردهای اجتماعی در دهه‌های اخیر مورد توجه علوم جرم‌شناسی، جامعه‌شناسی و مطالعات فرهنگی قرار گرفته است و این مفهوم به جهت مواجهه با متغیرهای فرهنگی، اجتماعی، دینی و... نیازمند تحلیل بین‌رشته‌ای می‌باشد. ازاين‌رو سبک زندگی که در نظریه‌های کلاسیک روان‌شناسی تنها امری فردی محسوب می‌شد دیگر تاب این نگاه محدود را ندارد.
    با این بیان، اولاً سبک زندگی معطوف به سلوک فردی است، ليکن به جهت مناسبات اجتماعی این سلوک نمی‌تواند بدون تأثیرپذیری از محیط اطراف باشد. ثانیاً سبک زندگی در سطح عمومی برآیند رفتارهای عامه مردم است و افراد تحت تأثیر موقعیت‌ها و شرایط و اوضاع و احوال محیط پیرامونی رفتار کرده و از آن تأثیر می‌پذیرند، ازاين‌رو سبک زندگی تحت تأثیر ملاحظات اجتماعی خواهد بود. ثالثاً خانواده‌ای که فرد در بستر آن رشد می‌کند و نیز محیط‌های آموزشی و همسالان نقش شگرفی در سبک زندگی وی ایفا می‌کند، هرچند در دهه اخیر فضای مجازی نیز در این عرصه به بازیگری مهم تبدیل شده است.
    با این اوصاف سبک زندگی ارتباط مستقیمی با بزه‌دیدگی دارد. برای نمونه به هر میزان فرد فعال‌تر بوده و حضور اجتماعی بیشتری داشته باشد، احتمال بزه‌دیدگی او افزون‌تر است. جوان‌ها به جهت ارتباطات اجتماعی بیشتر و روحیه ریسک‌پذیری، بیشتر در معرض بزه‌دیدگی هستند. با این اوصاف برای بررسی تأثیر سبک زندگی بر بزه‌دیدگی چند عامل نقش تعیین‌کننده‌ای دارند:
    اول. خلقیات و ویژگی‌های فردی که در رفتارهای انسان بروز و ظهور می‌یابد. این امر به نوعی به رویکرد عقلانی که افراد در مواجهه با پدیده‌های اجتماعی دارند مرتبط است. برای مثال روحیه جوانی با ریسک‌پذیری همراه بوده و به دلیل خطرپذیری، امکان بزه‌دیدگی را افزایش می‌دهد.
    دوم. نقش اجتماعی و موقعیت فرد در ساختار اجتماع، یعنی نقشی که مردم در جامعه ایفا می‌کنند و جایگاهی که در ساختار اجتماعی دارند.
    سوم. عاملی که در دهه اخیر مهم تلقی می‌شود نقش فضای مجازی در پدیده‌های مختلف است؛ چراکه در فضای مجازی شخصیت افراد متفات می‌باشد. چه‌بسا یک انسان عادی به یک انسان جذاب، فردی گوشه‌گیر به انسانی اجتماعی، انسانی متزلزل به فردی قدرتمند تبدیل گردد. نقاب فضای مجازی سن، جنسیت، وضعیت‌های اقتصادی و اجتماعی را در پس زمینه از بین می‌برد و فعالان این عرصه در وضعیتی برابر قرار می‌گیرند و در اینجاست که شخصیتی متفاوت از فضای حقیقی پیدا می‌کنند. این موضوع به مرور سبک زندگی مجازی را شکل می‌دهد که این امر نیز در بزه‌دیدگی نقش خواهد داشت.
    با توجه به این تفکیک به بررسی تأثیر این سه مؤلفه بر بزه‌دیدگی و راهکارهای پیشگیری از آن می‌پردازیم.
    3. سبک زندگی فردی و بزه‌دیدگی
    در این بحث بایسته است تمام مواردی که به جهت ویژگی‌های فردی و شخصیتی در موضوع اثرگذار است مورد توجه قرار گیرد. از جهت اعتقادی، خداباوری و نفی پلورالیسم دینی سبب معنابخشی به زندگی انسان و آرامش درونی می‌گردد. انسان بی‌اعتقاد در مواجهه با مشکلات احساس یأس و پوچی و اضطراب و بی‌هویتی می‌کنند و این خود زمینه تن دادن به هر رفتاری است که عملاً در بسیاری از موارد زمینه بزه‌دیدگی را فرآهم می‌آورد. در این شرایط اصولاً با بزه‌دیدگانی مواجه هستیم که خود در تحقق بزه‌دیدگی نقش دارند.
    روحیه صبر و مدارا و خویشتن‌داری در افراد در بسیاری از موارد از بزه‌دیدگی آنان جلوگیری می‌کند. در سخنی از پیامبر اکرم منقول است کسی که چهار خصلت داشته باشد، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است. یکی از آن موارد حلم و بردباری است تا به وسیله آن جهل جاهل را از خود دور کند (مجلسي، 1410ق، ج100، ص238). این ویژگی در جرایم علیه تمامیت جسمانی مانند قتل و ضرب و جرح و نیز جرایم مالی چون تخریب که افراد در تماس مستقیم هستند، تأثیرگذار خواهد بود. حتی در روایات تأکید می‌گردد در مقابل چنین افراد بی‌خردی حلم و بردباری داشته باشید (کلینی، 1407ق، ج8، ص170).
    شخصیتی که مبتنی‌بر روحیه صبر و مدارا و تحریک نکردن است، کمتر بزه‌دیده واقع می‌گردد؛ چراکه برخی بزهکاران به دلیل مشکلات روانی و عقده‌های درونی با کمترین فشار تحریک شده و دست به ارتکاب جرم می‌زنند و خویشتن‌داری زمینه را از چنین افرادی می‌گیرد. از منظر اسلام عدم توجه به گفتار هتک‌آمیز و سرزنش جاهلان با عبارت «اعرض عن الجاهلین» (اعراف: 199) بیان شده و بهترین روش نادیده انگاشتن آنان است (مکارم شیرازی و ديگران، 1364، ج7، ص64). همچنین ضعیف بودن از بعد جسمی و ذهنی از امور دیگری است که انسان را معد برای بزه‌دیدگی می‌سازد. در جرایم علیه تمامیت جسمانی، افراد ضعیف بیشتر آسیب‌پذیر هستند و در جرایم مالی چون کلاهبرداری ضریب هوشی در بزه‌دیدگی و حجم آن مؤثر است.
    نکته مهم دیگری که سهم بسزایی در فرایند بزه‌دیدگی دارد، عدم محافظت از آماج‌هاست؛ یعنی بزه‌دیده به جهت خصلت‌های فردی مراقبت‌های لازم را انجام نمی‌دهد. همچنین وضعیت‌هایی مانند عادت به‌تنهایی و رها کردن منزل در مدت طولانی، آماج‌ها را بی‌حفاظ می‌سازد. کراهتی که در برخی روایات نسبت‌به تنها خوابیدن و سفر کردن مطرح شده می‌تواند در این راستا باشد (صدوق، 1413ق، ج2، ص277).
    موضوع دیگر در این حوزه اعتیاد به مواد مخدر و الکل به‌عنوان یک سبک زندگی، علاوه بر اینکه خود نوعی بزهکاری است، زمینه بزه‌دیدگی را نیز فراهم می‌کند. افراد معتاد از یک‌سو بیشتر در موقعیت‌های خطرناک که مجرمان بالقوه در آن حضور دارند قرار می‌گیرند و طبعاً برای مجرمان در دسترس‌تر هستند و از سوی دیگر، وضعیت خاص ناشی از وابستگی به مواد، مقاومت آنان را در مقابل بزهکاران کاهش می‌دهد.
    افرادی که تحت تأثیر الکل یا مواد مخدر قرار دارند، معمولاً قدرت قضاوت و توانایی تصمیم‌گیری درست را از دست می‌دهند. این وضعیت ممکن است آنها را در موقعیت‌های خطرناک قرار دهد، مانند:
    ورود به مکان‌های ناامن؛ ارتباط با افراد خطرناک یا مجرمان؛ عدم تشخیص تهدیدهای اطراف.
    این افراد اغلب با برچسب‌های منفی از جانب جامعه مواجه می‌شوند. این مسئله می‌تواند حمایت اجتماعی از آنها را کاهش داده و آنها را از دسترسی به کمک‌ها و حمایت‌های لازم محروم کند. در چنین شرایطی، افراد ممکن است به‌راحتی توسط دیگران فریب بخورند و یا قربانی خشونت شوند.
    افراد معتاد برای تأمین هزینه‌های مصرف خود ممکن است به طور مداوم تحت فشار مالی قرار بگیرند. این وضعیت می‌تواند آنها را به سمت اقدامات پرخطر و جرایم کوچک مانند سرقت سوق دهد، و همچنین زمینه را برای سوءاستفاده دیگران فراهم کند:
    ـ افراد ممکن است طعمه کلاهبرداران شوند.
    ـ برای تأمین نیاز مواد، مجبور به مبادلاتی ناعادلانه یا غیرقانونی شوند.
    یکی از موضوعات مربوط به سبک زندگی فردی، نوع پوشش افراد است. این امر در زنان بیشتر موضوعیت پیدا می‌کند، بدین جهت رعایت الزامات پوشش در بسیاری از مکاتب و فرهنگ‌ها ازجمله اسلام توصیه شده است. اميرالمؤمنين علي در نامه 31 نهج البلاغه دلیل شدت حجاب را حفظ زنان عنوان کرده‌اند؛ چراکه فقدان حجاب نگاه ابزاری را نسبت‌به آنان تقویت می‌کند. این موضوع مورد اعتراف جرم‌شناسان غربی نیز قرار گرفته و آنان نیز فرهنگ برهنگی را موجب افزایش بزهکاری می‌دانند (پیکا، 1370، ص52).
    در قرآن، فلسفه حجاب به‌عنوان امری که از اذیت و آزار زنان جلوگیری می‌کند بیان شده است (احزاب: 59)؛ در جای دیگر قرآن نیز به زنان توصیه شده به نحو هوس‌انگیز سخن نگویند تا افراد بیماردل در آنان طمع نکنند (احزاب: 32).
    خلاصه آنکه سبک زندگی فردی در شکل باورها، شیوه گذران روزها، شغل و تحصیلات، عادات غذایی، نوع پوشش و چگونگی کسب درآمد و خرج آن تجلی می‌یابد. این موارد با همه جنبه‌های آن، نقشی دوگانه بر بزه‌دیدگی ایفا می‌کند. اگر این سبک زندگی در راستای انتخاب‌های سالم، پایبندی به ارزش‌ها، و برنامه‌ریزی آگاهانه باشد، احتمال بزه‌دیدگی کاهش می‌یابد. در مقابل، سبک زندگی ناسالم یا رفتارهای پرخطر، افراد را در معرض آسیب و قربانی شدن قرار خواهد داد.
    4. سبک زندگی اجتماعی و بزه‌دیدگی
    زندگی اجتماعی همان‌گونه که سهولت را به همراه داشته است فرصت‌های بزه‌دیدگی را نیز افزایش می‌دهد. استفاده مداوم از خودرو با وجود رفاه و سرعت عمل، بهترین فرصت را برای مجرم مهیا می‌سازد. سبک زندگی اجتماعی و بزه‌دیدگی ارتباط بسیار قوی با تعاملات اجتماعی دارد. بر اساس پژوهشی که در آمریکا انجام شده است افراد جوان، مجرد، بیکار و سیاه‌پوست بیشتر در معرض خطر بزه‌دیدگی هستند تا افراد بزرگسال، متأهل، شاغل و سفیدپوست، و البته این تفاوت می‌تواند ناشی از سطوح مختلف آمادگی‌های ساختاری و همچنین تفاوت‌های موجود در فعالیت‌های روزانه و سبک زندگی باشد (سلیمی و داوری، 1385، ص260).
    یکی از ابعاد مهم نظریه سبک زندگی تأکید بر این امر است که میان احتمال وقوع جرم و میزان حضور افراد در مکان‌های جرم‌خیز و پرخطر رابطه معناداری وجود دارد، ازاين‌رو سکونت یا اشتغال و یا رفت و آمد در چنین مراکزی خطر بزه‌دیدگی را افزایش می‌دهد. کوهن و فلسون در مطالعات خود تأکید دارند که «تغییر در کالبد محیط شهری» و به‌طورکلی طراحی محیطی در میزان وقوع جرم تأثیر داشته و ازاين‌رو ابزارهایی چون ایجاد محدودیت و کنترل دسترسی، دشوار کردن اهداف مجرمانه، کنترل و مراقبت از عرصه‌های عمومی و مداخلات و پیوستگی‌های اجتماعی محله‌ای، مشرف بودن، نورپردازی فضای عمومی، در پیشگیری نقش مهمی دارد (نوروزی و نصیری سقرلو، 1394، ص104).
    با این اوصاف، سبک زندگی به‌خودي‌خود در ساختار امنیتی محیط عمومی تأثیرگذار است و البته این امر نیازمند مشارکت جمعی شهروندان، دولت، شهرداری‌ها و نهادهای انتظامی است.
    در زندگی اجتماعی، خانواده به‌عنوان کوچک‌ترین و در عین حال، مهم‌ترین رکن در موضوع بزه‌دیدگی نقش‌آفرین است؛ چراکه سبک زندگی در گام نخست در خانواده شکل می‌گیرد و این کانون، مکانی برای بروز و ظهور عواطف انسانی و پرورش اجتماعی و محلی برای آرامش فرد، حفظ سنت‌ها و هنجارهای اجتماعی است. عملکرد ناسالم خانواده علاوه بر ایجاد اختلالات روانی، زمینه‌ساز ناهنجاری‌های اجتماعی خواهد شد. این بدان معناست که خانواده در سلوک فردی و اجتماعی افراد مؤثر است. نوع مدیریت خانواده در سهل‌گیری یا سختگیری از موضوعاتی می‌باشد که بر شیوه زندگی و ترجیحات فرد تأثیرگذار می‌باشد. رویکرد خانواده از جهت روابط فی‌مابین، پیوستگی یا ازهم‌گسستگی، اشتغال پدر یا مادر و و یا هردوی آنان در نوع رفتار اعضای آن مؤثر است (Heather, Tumer, Finkelhor, Ormod, 2012).
    یکی دیگر از ابعاد تغییر از سبک زندگی سنتی به مدرن، حضور زنان در فعالیت‌های اجتماعی به‌خصوص در مراکز غیردولتی و شرکت‌های خصوصی است که به همان میزان که محدودیت‌های خانه‌نشینی را کاهش داده و استعدادهای فردی آنان را شکوفا می‌سازد، خطر بزه‌دیدگی را افزایش می‌دهد.
    در سبک زندگی اجتماعی، یکی دیگر از موارد تسهیلگر در بزه‌دیدگی، آپارتمان‌نشینی است. نیومن پژوهشگر حوزه معماری، طراحی ساختمان‌ها را به صورت آپارتمانی و مجتمع مورد انتقاد قرار می‌دهد؛ چراکه این ساختمان‌ها زمینه بزه‌دیدگی افراد را فراهم می‌سازد. وی بیان می‌دارد با تغییرات محیطی، سبک زندگی و عادات روزانه افراد تغییر کرده و آنها می‌توانند رویکرد بهتری نسبت‌به رفتارهای ضداجتماعی داشته باشند (جانکی فیروز و قورچی بیگی، 1388، ص347). زندگی در مجتمع‌های آپارتمانی به دلیل عدم انسجام محیطی، وجود ورودی‌ها و خروجی‌های غیرقابل کنترل، ارتباط کم ساکنان، شرایط بزه‌دیدگی را تسهیل می‌کند؛ این در حالی است که محله‌های قدیمی به جهت ارتباط منسجم ساکنان و شناخت افراد از یکدیگر و احساس مسئولیت متقابل سبب کاهش جرم می‌گردد.
    5. سبک زندگی مجازی و بزه‌دیدگی
    در سال‌های اخیر به دلیل گسترش شبکه‌های مجازی شاهد تغییر در عادات و عقاید و رفتارهای مردم هستیم، به نحوی که متفکران برای بیان این وضعیت از تعبیر زیست مجازی، یعنی حضور مردم به شیوه سازمان‌یافته جهت برقراری ارتباط در حوزه علائق مشترک، یاد می‌کنند که البته روز به روز این فضا تأثیر بیشتری بر زیست حقیقی انسان می‌گذارد (Riding, Gefen, Arinze, 2002, p. 273). جایگاه فضای مجازی در زندگی امروز بشر به‌حدی است که می‌توان با بهره‌گیری از هوش مصنوعی و کنار هم قرار دادن کلیدواژه‌های مندرج در جست‌وجوهای افراد در موتورهای جست‌و‌جو نیمرخ (Profile) از شخصیت کاربر که شامل سلیقه‌ها، علایق، عادات و وضعیت جسمی و روحی اوست ترسیم نمود. این امر سبب گردیده این فضا به دنیای واقعی نزدیک شده و حتی برخی از آن به فراواقعیت تعبیر کرده‌اند (مختاري و ملک‌احمدی، 1396، ص75).
    برخی جرم‌شناسان معتقدند واگرایی فضای فیزیکی و مجازی، مؤلفه مهمی در ایجاد جرایم و بالطبع بزه‌دیدگی است. نظریه (انتقال فضا) تعبیری برای رویکرد افرادی است که رفتارهای هنجارمند و ناهنجار خود را در فضای مجازی نشان می‌دهند (Jaishhankar, 2007, p. 7). نکته قابل‌ملاحظه در حوزه فضای مجازی آن است که نه‌تنها سبک زندگی بر بزه‌دیدگی در این فضا تأثیرگذار است، بلکه خود این فضا نیز با تغییر سبک زندگی انسان، زمینه بزه‌دیدگی در فضای حقیقی را فرآهم می‌آورد.
    توسعه فناوری‌های نوین در عین آنکه معرف موفقیت در توسعه و بهبود حیات اجتماعی است، زمینه بزه‌دیدگی در فضای مجازی می‌گردد. بزه‌دیدگی در این محیط می‌تواند افسردگی و اضطراب، گسترش افکار خودکشی، احساس تنهایی و پوچی و ناسازگاری‌های اجتماعی، خودپنداره منفی و خود را سزاوار سوءاستفاده دانستن را به دنبال داشته باشد. پژوهش بوئلگا و ديگران در سال 2012 به این نتیجه رسید که میان بزه‌دیدگی در فضای مجازی با تنهایی و انزوا و افسردگی و استرس ادراک‌شده همبستگی معناداری وجود دارد. روابط خوب اعضای خانواده زمینة گفت‌وگوی هدفمند آنان را در خصوص مخاطرات فضای مجازی فراهم می‌کند و این امر بزه‌دیدگی را کاهش می‌دهد (Buelga-Martinez-Cava, 2012).
    در سطح خانواده جو منفی خانوادگی و چالش‌های مستمر زمینه آسیب‌پذیری بیشتر افراد را در فضای مجازی میسر می‌کند. روابط ناهنجار خانوادگی سبب می‌شود افراد زمان بیشتری را در فضای مجازی سپری کنند تا این امر به نوعی جایگزین تعاملات خانوادگی گردد و از سوی دیگر، این ناهنجاری‌ها استمرار بزه‌دیدگی در این فضا را در پی دارد. فشار اطرافیان به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های بزه‌دیدگی در فضای مجازی تلقی می‌شود؛ چراکه نارضایتی فرد از اطرافیان، بی‌احتیاطی و رفتارهای جسورانه را در وی تقویت می‌کند و این امر خود تسریع‌کننده بزه‌دیدگی است؛ همچنین این موضوع سبب می‌گردد چنین افرادی به پیشنهاد ارتباط و دوستی دیگران پاسخ مثبت دهند و عملاً در بسیاری از موارد با این اقدام بزهکاران را وارد حریم خصوصی خود می‌کنند.
    جنسیت نیز در فضای مجازی تأثیر مهمی دارد؛ چراکه زنان به دلیل داشتن زمان، بیشتر از این فضا استفاده می‌کنند. بر اساس آمارهای موجود دختران دو برابر پسران در شبکه‌های اجتماعی حضور دارند (Fritht, 2017). مطابق پژوهش دیگری حدود 73 درصد بزه‌دیدگان فضای سایبر زن هستند (Halder, 2010).
    در سبک زندگی مجازی، گاهی با بزه‌دیدگان دارای خطرپذیری بالا مواجه هستیم که زندگی شخصی ـ اجتماعی‌شان آنان را در معرض خطر تحمل آسیب قرار می‌دهد، مانند کودکانی که مدت استفاده آنان از فضای مجازی زیاد بوده و تحت نظارت و کنترل نیز نمی‌باشند؛ در برخی موارد اگر فعالیت مجازی چنین افرادی توجه مجرم را جلب نماید، چه‌بسا بکوشد به او دسترسی فیزیکی نیز پیدا کند. ازاين‌رو مهارت استفاده از این فضا و زمان صرف‌شده برای فعالیت در اینترنت ارتباط مستقیمی با بزه‌دیدگی دارد؛ همچنین کسانی‌که در زندگی واقعی خود زورپذیر هستند، اصولاً در فضای مجازی نیز بیشتر متحمل بزه‌دیدگی می‌شوند. در پژوهشی که در سال 2008 انجام پذیرفت چنین افرادی بیش از دو و نیم برابر بزه‌دیدگی در فضای مجازی را تجربه کرده‌اند (Hinduja- Patchin, 2018, p. 42).
    مثال قابل‌توجه در خصوص تأثیر تغییر سبک زندگی بر بزه‌دیدگی، قرنطینه ناشی از کرونا ویروس بود. در این وضعیت افراد به جهت ایمن نبودن مکان‌های عمومی ضمن اجتناب از حضور فیزیکی در بیرون از خانه، اقدام به فعالیت‌های روزانه آنلاین می‌کردند و این تغییر در عادات زندگی روزانه محیط جرم و بزه‌دیدگی را تغییر داد. بر اساس گزارشی که در آوریل 2020 از سوی مقامات قضایی چین ارائه گردید شیوع ویروس سبب گردید نرخ بازداشت‌ها 41 درصد کاهش یابد. این در حالی است که نرخ جرم رایانه‌ای حدود 41 درصد و جرایم اینترنتی 32 درصد افزایش یافت (Cao-Feng, 2020).
    مهم‌ترین مؤلفه پیونددهنده نظریه سبک زندگی و فعالیت روزانه با پیشگیری وضعیت‌محور، کاربست تدابیر وضعی است، ازاين‌رو هرگونه بی‌توجهی به امنیت رایانه ناشی از ویژگی‌های فردی یا عدم مهارت در این عرصه تعیین‌کننده می‌باشد. در این راستا می‌توان به نصب دیوار آتشین و ویروس‌کش‌ها و به‌روزرسانی آنها، عدم ذخیره رمز عبور در مرورگرها، خارج کردن سیستم از دسترسی از راه دور، رمزگذاری بر روی فایل‌ها و پوشه‌ها، عدم استفاده از رمزهای قابل پیش‌بینی مانند سال تولد، شماره شناسنامه و البته قرار دادن ترکیب حروف و اعداد و علائم بر روی رمزها، استفاده از نرم‌افزارهای کنترل شبکه، ارائه خدمات اینترنتی بر مبنای احراز هویت، پرهیز از دانلود نرم‌افزارهای ناشناخته و ایجاد شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های آموزشی و فرهنگی منطبق با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی اشاره نمود. البته این موارد به‌تنهایی نمی‌تواند از بزه‌دیدگی پیشگیری نماید؛ چراکه درونی‌سازی هنجارها و ارزش‌های جامعه از طریق پیشگیری رشدمدار و نیز نگاه اجتماعی به پدیده مجرمانه تأثیر عمیق‌تری در موضوع پیشگیری دارد.
    نتیجه‌گیری
    تحولات نوین علوم اجتماعی و جرم‌شناسی توجه پژوهشگران را بر بُعد دیگر پدیده مجرمانه، یعنی بزه‌دیده یا قربانی جرم معطوف ساخت. بر این اساس در رویکرد بزه‌دیده‌محور، سبک زندگی قربانی جرم شامل زیست فردی، تعاملات اجتماعی و کنش‌ها در فضای مجازی، مؤلفه مهمی در بزه‌دیدگی هستند. بر این اساس در پژوهش صورت‌گرفته سه حوزه مورد توجه قرار گرفت. در سبک زندگی فردی خداباوری، روحیه صبر و مدارا و خویشتن‌داری، محافظت از آماج‌ها، عادت به‌تنهایی یا رها کردن منزل در مدت طولانی، اعتیاد به مواد مخدر و الکل و نوع پوشش در بزه‌دیدگی مؤثر است.
    در سبک زندگی اجتماعی حضور در مکان‌های جرم‌خیز، تغییر کالبد محیط شهری، کنترل و مراقبت از عرصه‌های عمومی، نوع تعاملات خانوادگی رابطه مستقیمی بر بزه‌دیدگی دارد؛ همچنین در سبک زندگی مجازی، میزان استفاده از شبکه‌های اجتماعی، جنسیت و مهارت استفاده از این فضا و کاربست تدابیر وضعی عناصر تعیین‌کننده در مقوله بزه‌دیدگی هستند.
    مزیتی که پیشگیری از طریق تغییر در سبک زندگی ایجاد می‌کند آن است که اولاً فرد با مشارکت در خودمراقبتی، عدم تحریک دیگران و رعایت احتیاطات لازم امکان بزه‌دیدگی را به حداقل می‌رساند و ثانیاً این وضعیت حتی در خصوص بزهکارانی که ارزیابی دقیقی از رفتار خود ندارند، نیز مؤثر است؛ چراکه به جای منصرف کردن بزهکار، امکان ارتکاب جرم را کاهش می‌دهد. در این راستا مهم‌ترین راهکار کاهش بزه‌دیدگی، آموزش مهارت‌های زندگی است. این آموزش‌ها به طور نظام‌مند و کاربردی می‌تواند از بزه‌دیدگی افراد پیشگیری نماید.
     

    References: 
    • آنسل، مارک (1391). دفاع اجتماعی. ترجمة علی‌حسین نجفی ابرندآبادی. تهران: گنج دانش.
    • اکبری، لیلا (1380). بررسی شیوه‌های پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان. پایان‌نامه کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی. تهران: دانشگاه تهران.
    • ابراهیمی، شهرام (1387). پیشگیری از جرم در چالش با موازین حقوق بشر. رسالة دکتری حقوق کیفری و جرم‌شناسی. تهران: دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
    • بودون، بوریکاد و ریمون، فرانسیس (1377). جرم. بصیرت. 15، 31-38.
    • پیکا، ژرژ (1370). جرم‌شناسی. ترجمة علی‌حسین نجفی ابرندآبادی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی.
    • جانکی فیروز، محمود و قورچی بیگی، مجید (1388). نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم. مطالعات حقوق خصوصی. 2، 345-367.
    • سلیمی، علی و داوری، محمد (1385). جامعه‌شناسی کجروی. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • شاکسمیت، جنت و دیگران (1383). اوقات فراغت و سبک زندگی جوانان. ترجمة فرامرز ککولی دزفولی. تهران: سازمان ملی جوانان.
    • صدوق، محمد بن علی (1413ق). من لا یحضره الفقیه. قم: دفتر انتشارات اسلامى.
    • کلینى، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
    • گیدنز، آنتونی (1378). جامعه‌شناسی. ترجمة منوچهر صبوری. تهران: نشر نی.
    • مجلسی، محمدباقر (1410ق). بحار الأنوار. بیروت: مؤسسة الطبع و النشر.
    • مختاری، مریم و ملک‌احمدی، حکیمه (1396). هرزه‌نگاری و فراواقعیت. راهبرد فرهنگ. 37، 71-99.
    • مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1364). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
    • نوروزی، نادر و نصیری سقرلو، اقلیمه (1394). نقش سبک زندگی در پیشگیری از جرم. تهران: مجد.
    • نیازپور، امیرحسین (1383). حقوق پیشگیری از بزهکاری در ایران. حقوقی دادگستری. 48 و 49، 169-226.
    • والکلیت، ساندرا (1386). شناخت جرم‌شناسی. ترجمة حمیدرضا ملک محمدی. تهران: میزان.
    • ویانو، امیلییو (1376). بزه‌دیده‌شناسی. ترجمة نسرین مهرا. تحقیقات حقوقی. 122، 438-456.
    • ویلیامز، مک شین، فرانکلین، مریلین (1391). نظریه‌های جرم‌شناسی. تهران: میزان.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    نکونام، وحید.(1404) تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه‌دیدگی با نگاهی به مبانی اسلامی. فصلنامه معرفت، 34(2)، 73-82 https://doi.org/10.22034/marifat.2025.5001495

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    وحید نکونام."تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه‌دیدگی با نگاهی به مبانی اسلامی". فصلنامه معرفت، 34، 2، 1404، 73-82

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    نکونام، وحید.(1404) 'تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه‌دیدگی با نگاهی به مبانی اسلامی'، فصلنامه معرفت، 34(2), pp. 73-82

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    نکونام، وحید. تأثیر سبک زندگی بر پیشگیری از بزه‌دیدگی با نگاهی به مبانی اسلامی. معرفت، 34, 1404؛ 34(2): 73-82