شناسايى و طبقهبندى موانع توليد علم
شناسايى و طبقهبندى موانع توليد علم
از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى استان قم
سيفاله فضلالهى1
چكيده
ريشهيابى موانع پيشروى توليدات علمى، بخصوص در دانشگاهها كه مىتوانند با برخوردارى از اعضاى هيأت علمى توانمند گام بلندى در بهرهورى سرمايه و محور توسعه، ارتقا جايگاه علمى و رشد اجتماعى و فرهنگى كشور بردارند يك ضرورت استراتژيك است.
تحقيق حاضر به بررسى و شناسايى موانع توليد علم و طبقهبندى آن از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم مىپردازد. روش تحقيق توصيفى از نوع پيمايشى و جامعه آمارى دربرگيرنده كليه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم است كه از بين آنها يك نمونه 226 نفرى به صورت تصادفى طبقهاى انتخاب شد. براى گردآورى اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. تجزيه و تحليل اطلاعات براساس آزمون خى دو نشان داد مهمترين موانع بازدارنده توليد علم به ترتيب موانع انگيزشى، اقتصادى، ادارى و بروكراتيك، خدمات علمى ـ پژوهشى و فردى مربوط به توانمندىهاى فنى و تخصصى هستند و تأكيد بر آموزشمحورى دانشگاهها به جاى پژوهشمحورى، عدم حمايتهاى مالى در انتشار، تأليف و ترجمه كتب و مقالات و پايين بودن تسلط استادان به زبان انگليسى به ترتيب، مؤثرترين و آشنايى اندك آنان به شيوههاى پژوهش علمى كماثرترين عامل در اين فرايند شناخته شد.
كليدواژهها : توليد علم، عوامل فردى، عوامل انگيزشى، عوامل اقتصادى، عوامل ادارى و بروكراتيك.
مقدّمه
پويايى شگرف علمى در شناخت جهان هدفدار و قانونمند، با اتكا به خلّاقيتهاى نهفته الهى و قوّه فعال انديشه و ارزش بخشيدن به مرتبه تفكر و تعليم و تعلم، به نوآفرينى و پيشرفت فضاى عمومى زندگى و ارتقاى تمدن بشر منجر شده است. اين پيشرفت، حاصل تلاقى و تلفيق فرهنگها و تمدنهاى گوناگون و نتيجه فرايند رشد يابندهاى در ابعاد مختلف است كه توانمندى، توسعه و استقلال واقعى كشورها را ـ كه با توانايى آنها در توليد علم و تحقيقات نسبت مستقيم دارد ـ دربر مىگيرد.
ارتقاى شناخت و معرفت جامعه در تمام زمينهها، بيش از پيش در گرو توسعه علمى است. براى تحقق توسعه علمى بايد بسترهاى مناسب علمى فراهم شود؛ چراكه توليد علم از نشانههاى آفرينش فرهنگى است كه فقط در يك مجموعه منظم و خلّاق صورت مىگيرد. بايد توجه داشت كه توليد علم بدون توجه به زمينههاى فرهنگى و منزلت اجتماعى و تحول فكرى و نهادينه و نظاممند كردن و به عبارتى، مديريت منطقى و مؤثر امكانپذير نيست. بدون ترديد، هم سرچشمه دردها و هم آغاز درمانشان در توسعهيافتگى علمى است.
توجه به تجديد ساختار علمى كشور، رفع اقدامات موازى و توجه به حرمت و منزلت نهاد دانشگاه، دانشگاهيان و دانشجويان از بديهىترين لوازم و مقتضيات تحرّك و توسعه علمى هستند كه با مديريت و برنامهريزى مؤثر مىتوان در توليد علم و نهضت نرمافزارى مورد تأكيد مقام معظم رهبرى گامى بلند برداشت تا شاهد ارتقاى جايگاه واقعى كشورمان در عرصه علمى و بينالمللى و توليد علم به جاى ترويج آن بود. هدف در اين پژوهش، شناسايى و طبقهبندى موانع پيشروى توليد علم از منظر اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم در راستاى توجه دادن سياستگذاران، مسئولان، برنامهريزان و رؤساى دانشگاهها به اين مهم و برنامهريزى براى مديريت مؤثر آن مىباشد.
بيان مسئله
امروزه بارزترين شاخص توسعهيافتگى هر كشورى، توان و ظرفيت توليد علمى و فنى است و يكى از مهمترين مراكز توليد علم، دانشگاهها و مراكز آموزش عالى هستند كه معمولا كاركرد اصلى آنها شامل توليد دانش، انتقال (آموزش) و اشاعه آن در جهت توسعه فرهنگ و روش زندگى عموم مردم جامعه است. دانشگاهها با برخوردارى از سه ويژگى ثبات شغلى، آزادگى علمى و استقلال از ديگر سازمانها قابل تشخيص هستند. مهمترين تمايز دانشگاهها، برخوردارى آنها از نيروى انسانى متخصص و توانمند، يعنى اعضاى هيأت علمى است كه مديريت صحيح، انگيزش مناسب و بموقع، رفع مشكلات رفاهى و اقتصادى و دغدغههاى ادارى و بروكراتيك و حمايت آموزشى و ارتقا و روزآمد كردن آن نقش بسزايى در تحقق اهداف علمى آنان مىتواند داشته باشد. از آنرو كه پژوهش و توليد علم يكى از مهمترين شاخصههاى توسعه جوامع محسوب مىشوند، تحقيق حاضر سعى دارد موانع توليد علم از جمله موانع ادارى و بروكراتيك، انگيزشى، اقتصادى، فردى و تخصصى و خدمات علمى پژوهشى را از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى استان قم شناسايى و طبقهبندى كند تا بسترهاى مناسب برنامهريزى براى يك جهش علمى به سمت ارتقاى جايگاه علمى كشور و به عبارتى، جنبش نرمافزارى موردنظر رهبر معظم انقلاب فراهم شود.
اهميت مسئله
دانشگاهها به عنوان مهمترين مراكز توليد علم تلقّى مىشوند كه نه تنها تربيت نخبگان را به عهده دارند و مبنايى را براى جامعه برخوردار از فناورى مهيا مىكنند، بلكه از اين نظر كه مهمترين نهاد تربيت نيروى خلّاق و متفكر محسوب مىشوند تأثير گستردهاى بر فرهنگ، امور سياسى، نوآورى و خلّاقيت دارند و بر آفرينش و ترويج دانش در جوامعى كه نخبگان علمى و پژوهشى آن اندكاند كمك مىكنند. همچنين مرز بين جوامع پيشرفته و عقبمانده تا حد زيادى بستگى به ميزان توليدات علمى آن جامعه دارد. بنابراين، ريشهيابى موانع توليدات علمى كه سر راه گرايش اعضاى هيأت علمى به توليدات علمى قرار گرفتهاند و طبقهبندى آنها از اهميت خاصى برخوردار است. ضمن اينكه با شناسايى و بررسى مشكلات و طبقهبندى آنها مىتوان اقدامات منظم و برنامهريزى شدهاى را از سوى دانشگاهها شاهد بود.
فرضيههاى تحقيق :
1. از موانع مهم توليد علم موانع فردى (فنى و تخصصى) تأثيرگذار است.
2. نحوه ارائه خدمات علمى ـ پژوهشى در دانشگاهها از موانع توليد علمى است.
3. موانع انگيزشى مهمترين مانع توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى است.
4. موانع اقتصادى از موانع مهم تأثيرگذار در توليد علم است.
5. از موانع توليد علم موانع ادارى و بروكراتيك موجود در دانشگاههاست.
تعريف عملياتى واژهها
توليد علم : اسنادسازى، ثبت اختراعات، چاپ مقالات در مجلات معتبر داخلى و خارجى، و ارائه تفكر و ايدههاى جديد پس از مطالعات نظرى و علمى؛ و به عبارت ديگر: هر دانشى كه ايدهاى جديد را در سطح بينالمللى ارائه دهد و به ثمر رساند، توليد علم محسوب مىشود.
عوامل فردى : توانمندى فنى و تخصصى اعضاى هيأت علمى دانشگاهها (مانند توانايى استفاده از رايانه و اينترنت، روشهاى تجزيه و تحليل اطلاعات)، آشنايى با زبان انگليسى و... .
عوامل انگيزشى : عواملى كه اعضاى هيأت علمى دانشگاهها را براى فعاليتهاى پژوهشى وادار به فعاليت بيشترى نمايد؛ مانند امكان چاپ و انتشار مقالههاى علمى ـ پژوهشى آنان در نشريات تخصصى.
عوامل اقتصادى : شامل عواملى از جمله پايين بودن حقالتحقيق، سقف پايين اعتبارات طرحهاى پژوهشى و... مىباشد.
عوامل ادارى و بروكراتيك : مانند طولانى شدن فرايند طرح و تصويب موضوعات پژوهشى، فقدان قوانين و مقرّرات جامع براى حمايت از پژوهش اساتيد.
روش پژوهش، جامعه آمارى و شيوه نمونهگيرى
روش پژوهش در اين تحقيق، توصيفى (از نوع پيمايشى) است. در اين روش، وضعيت موجود يا آنچه هست، از طريق مراجعه به جامعه آمارى مطالعه مىشود. جامعه آمارى تحقيق، قريب 550 نفر (شامل تمام اعضاى هيأت علمى شاغل در دانشگاهها و مراكز آموزش عالى داير در سطح استان قم با مرتبه علمى مربى، استاديار، دانشيار و استاد) مىباشد كه از اين تعداد، مطابق جدول برآورد حجم نمونه مورگان و جرسى 226 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند كه بر اساس روش تصادفى طبقهاى و به نسبت اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.
ابزار گردآورى و تجزيه و تحليل اطلاعات
براى جمعآورى دادهها، پرسشنامهاى حاوى 20 سؤال بسته و 2 سؤال باز كه اعضاى هيأت علمى بتوانند به بيان ديدگاههاى خود بپردازند استفاده شد. براى توزيع پرسشنامهها و جمعآورى اطلاعات، پژوهشگر شخصآ به اساتيد هر دانشگاهى مراجعه نمود و پس از توجيه، به جمعآورى دادهها پرداخت. براى تجزيه و تحليل اطلاعات، از آمار توصيفى در حد ميانگين، درصد، جدول، نمودار و آمار استنباطى در حد آزمون خى دو (مجذور كاى) براى تصميمگيرى در مورد تفاوت فراوانىهاى مورد مشاهده و مورد انتظار براى تصميمگيرى به منظور رد يا تأييد فرضيهها استفاده شده است.
پيشينه تحقيق در خارج
زاكاس (1991)2 در پژوهشى، توليدات اطلاعاتى بخش رياضى دانشگاههاى يونان را با استفاده از شاخصهاى كتابسنجى مطالعه كرد. بوردنس3 و همكارانش (1992) پژوهشى تحت عنوان «تحليل كتابسنجى اطلاعات علمى منتشر شده توسط فارماكولوژيستهاى اسپانيا طى سالهاى (89ـ84)» انجام دادند و دريافتند كه توليد اطلاعات علمى در طول مدت پژوهش افزايش چشمگيرى داشته است، به گونهاى كه تعداد مقالات از سال 1984 تا 1989 دو برابر شده بود.
هارت (1998)4 در پژوهشى تحت عنوان «رابطه بين وظايف و الگوى جمعآورى اطلاعات در اعضاى هيأت دانشگاه رفردونيا» نقش عواملى همچون تدريس، پژوهش و كارهاى اجرايى بر الگوى جمعآورى اطلاعات توسط اعضاى هيأت علمى را مورد بررسى قرار داد. يافته نشان داد كه وظايف و عملكرد آموزشى، پژوهشى و اجرايى تأثير بسزايى بر الگوى جمعآورى اطلاعات دارند و عواملى همچون سن، داشتن مدارك دكترى و كيفيت و نوع مدارك نيز از تأثير بالايى برخوردارند.
پيشينه تحقيق در داخل
عباس صادقى (1370) مشكلات رشتههاى علوم انسانى را از ديدگاه اساتيد دانشكده علوم انسانى دانشگاه اصفهان مطالعه كرد و دريافت كه فراهم نبودن اهميت شغلى و رفاه اجتماعى و اقتصادى موجب كمتوجهى آنان به تحقيقات انسانى مىشود. 53% از اساتيد فقدان مراكز تحقيقاتى فعال در حوزه علوم انسانى را در بىعلاقگى به پژوهش مؤثر دانستند و 97% فشار و تراكم برنامههاى درسى را به عنوان مانع تأييد كردند.
رويا براتپور (1381) در بررسى عوامل تأثيرگذار بر فعاليتهاى علمى ـ پژوهشى از ديدگاه اعضاى هيأت علمى گروههاى كتابدارى دانشگاههاى دولتى ايران، نشان داد عوامل فردى، اجتماعى، اقتصادى، رفاهى و بروكراسى ادارى در فعاليتهاى مذكور مؤثر بوده و عوامل بروكراسى ادارى با ميانگين 94/3 بيشترين تأثير، و عوامل اقتصادى با 61/ 3 كمترين تأثير را دارند. عوامل اجتماعى با 93/3 در جايگاه دوم، انگيزشى با 85/3 در جايگاه سوم و عوامل رفاهى و حمايتى با 8/3 در رتبه چهارم قرار گرفتهاند.
دادخواه (1382) در مقاله خود نشان داد كه در حوزه موانع شخصى، مشغلهكارى؛ در حوزه درونسازمانى، پايين بودن حقالتحقيق نسبت به زمان صرف شده؛ در حوزه برونسازمانى، بىتأثير بودن نتايج تحقيق در تصميمگيرىها؛ در حوزه ماهيت تحقيق، ظريف و حساس بودن تحقيقات علمى؛ در حوزه نگرشى، برخوردارى از ديدگاه مثبت نسبت به پژوهش براى ارتقاى جامعه، از موانع موردنظر اعضاى هيأت علمى دانشگاهها مىباشد و موانع نگرشى مهمترين موانع شناخته شدند.
پارياد (1382) در پاياننامه خود تحت عنوان «بررسى موانع انجام پژوهش در بين اعضاى هيأت علمى گروههاى علوم انسانى دانشگاههاى اصفهان و منطقه غرب كشور» با انتخاب يك نمونه آمارى 134 نفرى، دريافت مقرّرات مالى دست و پاگير، كمبود تسهيلات، نداشتن توانايى حرفهاى براى پژوهش، پايين بودن انگيزه، پايين بودن جايگاه پژوهش، نظام ادارى، محدود بودن شبكههاى اطلاعرسانى، تراكم برنامههاى درسى و عدم برگزارى كارگاههاى پژوهشى، از جمله موانع انجام پژوهش به شمار مىروند.
عنبرى (1383) با مطالعه ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى اراك پيرامون مشكلات موجود در انجام فعاليتهاى پژوهشى و نيز تجزيه و تحليل اطلاعات جمعآورى شده از 117 نفر نمونه كه براى كل جامعه آمارى بود، نشان داد بالا بودن ساعات موظف تدريس و پايين بودن ميزان تسلط به زبان انگليسى از مهمترين عوامل بازدارنده پژوهش مىباشند. كيفيت حقيقى تأليفات و متن ترجمهشده، طولانى بودن فواصل تشكيل شده تأليف و ترجمه، روند كند بررسى و تصويب مقالات و درآمدزايى كم تحقيق نسبت به حقالتدريس، از موانع مهم ديگر به شمار مىروند.
مهدى محمّدى و همكاران (1384) در مطالعهاى تحت عنوان «بررسى كمّى ميزان توليدات علمى اعضاى هيأت علمى دانشگاه آزاد اسلامى واحد استان قم و آسيبشناسى پژوهش از ديدگاه آنان» با انتخاب 132 نفر به عنوان نمونه، به اين نتيجه رسيد كه به طور كلى 7/54% از اساتيد مسائل و مشكلات اقتصادى، 2/52% بىتوجهى جامعه به توليدات علمى، 3/55% در اولويت بودن برنامههاى آموزشى در مقايسه برنامههاى پژوهشى از سوى مسئولان، 3/52% تدريس بيشتر از حداكثر آموزش عالى و 7/47% بالا بودن ميزان تدريس موظفى اساتيد را از عوامل مؤثر در عدم گرايش به فعاليتهاى پژوهشى مىدانند.
كوركى (1385) در مقاله «بررسى عوامل تأثيرگذار بر عدم گرايش به نگارش مقالات علمى از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى همدان» با مطالعه توصيفى ـ مقطعى به صورت سرشمارى و مراجعه به 260 نفر و بهرهگيرى از پرسشنامه، نشان داد مشغله زياد در امور آموزشى، تدريس يا درمان، دشوارى انجام پروژههاى اصيل پژوهشى و گزارش نتايج به صورت مقاله، طولانى بودن زمان ارائه تا چاپ مقالات در مجلات علمى، و نداشتن تسلط كافى به زبان انگليسى به ترتيب با ميانگينهاى 89/3، 88/3، 84/3 و 83/3 بيشترين تأثير را داشتهاند.
مسعود رسولآبادى (1386) در يك مطالعه توصيفى ـ تحليلى با عنوان «بررسى ميزان آشنايى اعضاى هيأت علمى و مدرسين دانشگاه علوم پزشكى كردستان با شيوههاى جستوجوى اطلاعات در اينترنت و رابطه آن در فعاليتهاى علمى و پژوهشى آنان» با جمعآورى اطلاعات از 140 نفر، نشان داد كه 7/58% از جامعه مورد مطالعه با استراتژى جستوجو آشنا نبوده و 2/42% اصلا آن را به كار نمىبرند. 44% قادر به بازيابى اطلاعات مورد نياز خود به ميزان زياد و خيلى زياد هستند و 6/77% در مجلات خارجى و 28% در مجلات داخلى مقالهاى ندارند. 62% هيچ تأليف و ترجمهاى و 34% اصلا طرح تحقيقاتى نداشتهاند.
كريميان (1387) در پاياننامه خود موانع فعاليتهاى تحقيقاتى در دانشگاه از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى شيراز را مطالعه كرد. او با انتخاب يك نمونه 227 نفرى به شيوه تصادفى و طراحى پرسششنامه و جمعآورى اطلاعات، دريافت كه مطابق آزمونهاى تحليل واريانس متغير، شاخص لامبداى ويكلز آزمون T تكنمونهاى، T گروههاى مستقل در آزمون تعقيبى توكى موانع مالى بيشترين و موانع سياسى كمترين ميانگين را به خود اختصاص مىدهند، اما نگرش اعضاى هيأت علمى در مورد موانع يادشده بر ميزان تحقيقات تأثيرى نداشت. البته بين ديدگاه اعضاى هيأت علمى به تفكيك جنسيت، مرتبه علمى، رشته تحصيلى، دانشكده و مسئولان اجرايى تفاوت معنادارى وجود داشت و در مورد سابقه خدمت تفاوت معنادارى مشاهده نشد.
تجزيه و تحليل اطلاعات
از مجموع 226 پرسشنامه توزيع شده بين اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم، تعداد 148 عدد (41/81%) جمعآورى و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. دادهها نشان داد 31 نفر (84/16%) از پاسخدهندگان زن و 153 نفر (15/83%) مرد بودند. جدول شماره 1 نشانگر اين نكته است :
جنسيت |
زن |
مرد |
جمع |
تعداد |
31 |
153 |
184 |
درصد84/ |
1615/ |
83 |
100 |
جدول (1): جنسيت
همچنين براساس دادههاى جدول شماره 2، تعداد 23 نفر از پاسخدهندگان (5/12%) زير 30 سال، 76 نفر (30/41%) بين 40ـ30 سال و 85 نفر (19/69%) 40 سال به بالا هستند.
سن فراوانى |
تعداد |
درصد |
زير30سال |
23 |
5/12 |
40ـ30سال |
76 |
30/41 |
40سال به بالا |
85 |
19/69 |
جمع |
184 |
100 |
جدول (2): مشخصات فردى (سن)
تحليل اطلاعات، بيانگر مجرّد بودن 13 نفر (06/7%) از پاسخدهندگان در مقابل 171 نفر (93/92%) متأهل مىباشد. اين مهم در جدول شماره 3 قابل ملاحظه است.
وضعيت تأهل فراوانى
|
تعداد |
درصد |
مجرد |
13 |
06/7 |
متأهل |
171 |
93/92 |
جمع |
184 |
100 |
جدول (3): مشخصات فردى (وضعيت تأهل)
از نظر مرتبه علمى، تعداد 85 نفر (19/46%) از اعضاى هيأت علمى داراى مرتبه علمى مربى، 90 نفر (91/48%) استاديار، 7 نفر (80/3%) دانشيار و تنها 2 نفر (08/1%) استاد بودند. جدول شماره 4 نشانگر اين موارد است.
مرتبه علمى فراوانى |
مربى |
استاديار |
دانشيار |
استاد |
جمع |
تعداد |
85 |
90 |
7 |
2 |
184 |
درصد |
19/46 |
91/48 |
80/3 |
08/1 |
100 |
جدول (4): مشخصات فردى (مرتبه علمى)
دادههاى جدول شماره 5، سابقه كار اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى مورد مطالعه را نشان مىدهد. تعداد 53 نفر (80/28%) زير 5 سال، 63 نفر (13/34%) بين 10ـ5 سال، 32 نفر (39/17%) بين 15ـ10 سال و 36 نفر (56/19%) بالاى 15 سال سابقه عضويت در هيأت علمى دارند.
سابقه كار فراوانى |
تعداد |
درصد |
زير5 سال |
53 |
80/28 |
10ـ5 |
63 |
23/34 |
15ـ10 |
32 |
39/17 |
15سال به بالا |
36 |
56/19 |
جمع |
184 |
100 |
جدول (5): مشخصات فردى (سابقه خدمت)
در مورد دانشگاه محل كار اعضاى هيأت علمى نيز ـ همچنانكه در جدول شماره 6 ملاحظه مىشود ـ تعداد 61 نفر (15/33%) در دانشگاه قم، 15 نفر (15/8%) در پرديس قم دانشگاه تهران، 23 نفر (5/12%) در دانشگاه علوم پزشكى، 54 نفر (34/29%) در دانشگاه آزاد اسلامى قم، 17 نفر (23/9%) در دانشگاه مفيد و 14 نفر (60/7%) در دانشگاه پيام نور مشغول فعاليت علمى ـ پژوهشى هستند.
فراوانى دانشگاه |
قم |
پرديس |
علوم پزشكى |
آزاد |
مفيد |
پيام نور |
جمع |
تعداد |
61 |
15 |
23 |
54 |
17 |
14 |
184 |
درصد |
15/33 |
15/8 |
5/12 |
34/29 |
23/9 |
60/7 |
100 |
جدول (6): مشخصات فردى (دانشگاه محل خدمت)
بر اساس اطلاعات جدول شماره 7، براى تصميمگيرى در مورد فرضيه شماره يك (توانمندىهاى فنى و تخصصى)، از پنج مؤلفه استفاده شد كه از 39 نفر (19/21%) «دشوارى امكان ادامه تحصيل و ارتقاى سطح علمى و توانمندىهاى تخصصى اعضاى هيأت علمى به عنوان يك مانع براى توليد علم» را «بسيار زياد»، 62 نفر (69/33%) «زياد»، 51 نفر «71/27%) «متوسط»، 22 نفر (95/11%) «كم» و 10 نفر (43/5%) «خيلى كم» دانستند. نمره كلى آنان به اين مؤلفه 650 و رتبه آن از ميان 20 مؤلفه، 17 تعيين شد.
در مورد «نقش آشنايى كم بعضى از اعضاى هيأت علمى با شيوههاى بهرهگيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى در بازدارى از توليد علم»، 31 نفر (84/16%) گزينه «بسيار زياد»، 49 نفر (63/26%) «زياد»، 63 نفر (23/34%) «متوسط»، 33 نفر (93/17%) «كم» و 8 نفر (97/5%) «خيلى زياد را انتخاب كردهاند كه نمره كل آن 614 و رتبه آن 19 مىباشد.
«آشنايى اندك بعضى از اعضاى هيأت علمى با شيوههاى علمى ـ پژوهشى» از ديدگاه تعداد 17 نفر (23/9%) «بسيار زياد»، 51 نفر (71/27%) «زياد»، 69 نفر (5/37%) «متوسط»، 36 نفر (56/19%) «كم» و 11 نفر (97/5%) «خيلى كم» در توليد علم به عنوان مانع تلقّى شده كه نمره آن 579 و رتبه آن 20 مىباشد.
«پايين بودن ميزان تسلط اعضاى هيأت علمى به روشهاى تجزيه و تحليل آمارى در پژوهش» از نظر 48 نفر (28/22%) «بسيار زياد»، 62 نفر (69/33%) «زياد»، 49 نفر (63/26%) «متوسط»، 24 نفر (04/13%) «كم» و 8 نفر (34/4%) «خيلى كم» مانع توليد علم به شمار آمده كه نمره كلى آن 656 و رتبه آن 15 (در بين 20 مؤلفه) تعيين شده است.
در خصوص «پايين بودن ميزان تسلط اعضاى هيأت علمى دانشگاهها به زبان انگليسى براى استفاده از منابع خارجى»، دادهها نشانگر اين است كه 68 نفر (95/36%) نقش بازدارندگى آن را «بسيار زياد»، 62 نفر (69/33%) «زياد»، 35 نفر (02/19) «متوسط» 14 نفر (60/7%) «كم» و 5 نفر (71/2%) «خيلى كم» دانستهاند كه نمره كلى آن 726 و رتبه آن 3 بوده است.
تجزيه و تحليل دادههاى جمعآورى شده براساس آزمون خى دو (مجذور كاى) در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a بيانگر وجود تفاوت معنادار بين دادهها بوده و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه موانع فردى (توانمندىهاى فنى و تخصصى اعضاى هيأت علمى) به عنوان يك مانع جدى تأثيرگذار در توليد علم مىباشد. در اين بين، پايين بودن ميزان تسلط اعضاى هيأت علمى دانشگاهها به زبان انگليسى با كسب رتبه 3 مهمترين عامل تأثيرگذار، و آشنايى اندك بعضى از آنان با شيوههاى پژوهشى ـ علمى با كسب رتبه 20 كمترين تأثير را در اين مهم داشته است. جدول شماره 7 اين مسئله را نشان مىدهد.
مؤلفها
|
|
خيلى زياد
|
زياد
|
متوسط |
كم
|
خيلى كم
|
جمع
|
رتبه |
|
دشوارى امكان ادامهتحصيل و ارتقاىسطح علمى وتوانمندىهاىتخصصى اعضاىهيأت علمى
|
تعداد درصد نمره
|
39 19/ 21 195
|
62 69/ 33 248
|
51 71/ 27 153
|
22 95/ 11 44
|
10 43/ 5 10
|
184 100 650
|
17
|
|
آشنايى كم بعضى ازاعضاى هيأت علمىبا شيوههاى بهرهگيرىاز اينترنت، رايانه ومنابع پژوهشى
|
تعداد درصد نمره
|
31 84/ 16 155
|
49 63/ 26 196
|
63 23/ 34 189
|
33 93/ 17 66
|
8 34/ 4 8
|
184 100 614
|
19
|
|
آشنايى اندك بعضى ازاعضاى هيأت علمىبا شيوههاى علمى ـپژوهشى
|
تعداد درصد نمره
|
17 23/ 9 85
|
51 71/ 27 204
|
69 5/ 37 207
|
36 56/ 19 72
|
11 97/ 5 11
|
184 100 579
|
20
|
|
پايين بودن ميزانتسلط اعضاى هيأتعلمى به روشهاىتجزيه و تحليل آمارىدر پژوهش
|
تعداد درصد نمره
|
41 28/ 22 205
|
62 69/ 33 248
|
49 63/ 26 147
|
24 04/ 13 48
|
8 34/ 4 8
|
184 100 656
|
15
|
|
پايين بودن ميزانتسلط اعضاى هيأتعلمى دانشگاهها بهزبان انگليسى
|
تعداد درصد نمره
|
68 95/ 36 340
|
62 69/ 33 248
|
35 02/ 19 105
|
14 60/ 7 28
|
5 71/ 2 5
|
184 100 726
|
3
|
|
جدول (7): فرضيه شماره يك (موانع فردى و توانمندىهاى فنى و تخصصى تأثيرگذار در توليد علم)
براى ارزيابى فرضيه شماره دو (موانع مربوط به خدمات علمى و پژوهشى تأثيرگذار بر توليد علم)، از چهار مؤلفه استفاده شد. همچنانكه در جدول شماره 8 ملاحظه مىشود، «عدم وجود فضاى فيزيكى مناسب براى استفاده از شبكه اينترنت و مطالعه كتب مورد نياز» با كسب نمره 685 و رتبه 10 به عنوان مهمترين عامل تأثيرگذار در خصوص خدمات علمى و پژوهشى شناخته شده است. «كمبود مجلات علمى و پژوهشى براى انتشار مقالات اعضاى هيأت علمى دانشگاهها» با نمره 678 و رتبه 11 در جايگاه دوم قرار گرفته است. از سوى ديگر، «كمبود كتب مرجع و دشوارى دسترسى به منابع معتبر از جمله نشريات پژوهشى و...» با نمره 671 و رتبه 5/12 در رتبه سوم و «عدم توجه كافى به برگزارى كارگاههاى آموزشى مربوط به روششناسى تحقيق و مأخذشناسى» با نمره 655 و رتبه 16 در بين چهار مؤلفه در جايگاه آخر قرار گرفت.
مؤلفهها
|
بسيار زياد
|
زياد
|
متوسط
|
كم
|
خيلى كم
|
جمع
|
رتبه
|
|
عدم وجود فضاى فيزيكى مناسب براى استفاده از شبكه اينترنت و مطالعه كتب موردنياز
|
تعداد درصد نمره
|
62 69/ 33 310
|
48 08/ 26 192
|
46 25 138
|
17 23/ 9 34
|
11 97/ 5 11
|
184 100 685
|
10
|
كمبود مجلات علمى و پژوهشى براىانتشار مقالات اعضاى هيأت علمى دانشگاهها
|
تعداد درصد نمره
|
62 69/ 33 310
|
49 63/ 26 196
|
39 19/ 21 117
|
21 41/ 11 42
|
13 06/ 7 13
|
184 100 678
|
11
|
كمبود كتب مرجع ودشوارى دسترسى به منابع معتبر از جمله نشريات پژوهشى و...
|
تعداد درصد نمره
|
56 43/ 30 280
|
46 25 184
|
49 67/ 26 147
|
27 67/ 14 54
|
6 26/ 3 6
|
184 100 671
|
5/ 12
|
عدم توجه كافى به برگزارى كارگاههاى آموزشى مربوط به روششناسى تحقيق و مأخذشناسى
|
تعداد درصد نمره
|
39 19/ 21 195
|
63 23/ 34 252
|
52 26/ 28 156
|
22 95/ 11 44
|
8 34/ 4 8
|
184 100 655
|
16
|
جدول (8): فرضيه شماره 2 (موانع مربوط به خدمات علمى و پژوهشى تأثيرگذار بر توليد علم)
بر اساس آزمون خى دو (مجذور كاى) در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a، چون خى دو محاسبه شده از خى دو جدول بزرگتر است، پس فرضيه تأييد شد. با توجه به معنادار بودن تفاوت بين فراوانىهاى مورد مشاهده و مورد انتظار، با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه يكى از مهمترين موانع تأثيرگذار براى توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم موانع مربوط به خدمات علمى و پژوهشى است.
در مورد فرضيه شماره سه (موانع انگيزشى تأثيرگذار بر توليد علم) از چهار مؤلفه استفاده شد. از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم «تأكيد بيشتر بر آموزشمحورى در دانشگاهها به جاى پژوهشمحورى» با كسب نمره 782 و رتبه اول، نه تنها در بين مؤلفههاى چهارگانه، بلكه در بين 20 مؤلفه مورد مطالعه مهمترين عامل بازدارنده براى توليد علم در دانشگاهها مىباشد كه بايد مورد توجه سياستگذاران و برنامهريزان آموزش عالى هم قرار گيرد. پس از آن «نامناسب بودن فرايند تشويق اعضاى هيأت علمى به انجام طرحهاى تحقيقاتى» با نمره 724 و رتبه 4 در جايگاه دوم، و «عدم توجه به ايجاد انگيزش در استادان براى مشاركت فعال در همايشهاى علمى ـ پژوهشى» با نمره 719 و رتبه 6 در جايگاه سوم و «محدوديت مراكز انتشار مقالات علمى ـ پژوهشى در استان» با نمره 687 و رتبه 9 در جايگاه آخر قرار گرفتند. جدول شماره 9 جزئيات دقيق ديدگاه اساتيد را نشان مىدهد.
مؤلفهها
|
بسيار زياد
|
زياد
|
متوسط
|
كم
|
بسيار كم
|
جمع
|
رتبه |
|
تأكيد بيشتر برآموزشمحورى دردانشگاهها به جاى پژوهشمحورى
|
تعداد درصد نمره
|
98 26/ 53 490
|
50 17/ 27 200
|
24 04/ 13 72
|
8 34/ 4 16
|
4 17/ 2 4
|
184 100 782
|
1
|
نامناسب بودن فرايند تشويق اعضاى هيأت علمى به انجام طرحهاى تحقيقاتى
|
تعداد درصد نمره
|
60 60/ 32 300
|
72 13/ 39 288
|
39 19/ 21 117
|
6 26/ 3 12
|
7 80/ 3 7
|
184 100 724
|
4
|
عدم توجه به ايجاد انگيزش در استاد انبراى مشاركت فعال در همايشهاى علمى ـ پژوهشى
|
تعداد درصد نمره
|
63 23/ 34 315
|
64 78/ 34 256
|
39 19/ 21 117
|
13 06/ 7 26
|
5 71/ 2 5
|
184 100 719
|
6
|
محدوديت مراكز انتشار مقالات علمى ـ پژوهشى در استان
|
تعداد درصد نمره
|
59 06/ 32 295
|
57 97/ 30 228
|
38 65/ 20 114
|
20 86/ 10 40
|
10 43/ 5 10
|
184 100 687
|
9
|
جدول (9): فرضيه شماره سه (موانع انگيزشى تأثيرگذار بر توليد علم)
بر اساس آزمون مجذور كاى (خى دو) در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = aچون خى دو محاسبه شده از خى دو جدول بزرگتر است، پس فرضيه صفر رد مىشود و با توجه به معنادار بودن فراوانىهاى مشاهده شده با فراوانىهاى مورد انتظار، با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه از مهمترين موانع تأثيرگذار براى توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم موانع انگيزشى است.
در مورد فرضيه شماره چهار (موانع اقتصادى تأثيرگذار در توليد علم) نيز از چهار مؤلفه استفاده شد كه از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم «عدم حمايتهاى مالى مناسب در تأليف و ترجمه كتب و مقالات و انتشار آن» با نمره 743 و رتبه 2 مهمترين مانع اقتصادى مؤثر در توليد علم است و «پايين بودن ميزان حقالزحمه اجراى طرحهاى پژوهشى» با نمره 720 و رتبه 5 در جايگاه دوم قرار دارد. «تأخير در پرداخت بودجه و اعتبار طرحهاى پژوهشى مصوب» با نمره 688 و رتبه 8 در موقعيت سوم و در نهايت، «عدم حمايتهاى مالى واحدهاى دانشگاهى از برگزارى همايشهاى علمى و پژوهشى» با نمره 659 و رتبه 14 در جايگاه چهارم قرار گرفت. جدول شماره 10 گوياى اين واقعيت است.
مؤلفهها
|
بسيار زياد
|
زياد
|
متوسط |
كم
|
بسيار كم
|
جمع
|
رتبه
|
|
عدم حمايتهاى مالى مناسب در تأليف و ترجمه كتب ومقالات و انتشار آن
|
تعداد درصد نمره
|
74 21/ 40 370
|
64 78/ 34 256
|
29 76/ 15 87
|
13 06/ 7 26
|
4 17/ 2 4
|
184 100 743
|
2
|
پايين بودن ميزان حقالزحمه اجراى طرحهاى پژوهشى
|
تعداد درصد نمره
|
51 71/ 27 255
|
62 69/ 33 248
|
52 26/ 28 156
|
10 43/ 5 20
|
9 84/ 4 9
|
184 100 688
|
8
|
تأخير در پرداخت بودجه و اعتبارطرحهاى پژوهشى مصوب
|
تعداد درصد نمره
|
61 15/ 33 305
|
66 86/ 35 264
|
43 36/ 23 129
|
8 34/ 4 16
|
6 26/ 3 6
|
184 100 720
|
5
|
عدم حمايتهاى مالى واحدهاى دانشگاهى از برگزارى همايشهاى علمى وپژوهشى
|
تعداد درصد نمره
|
35 02/ 19 175
|
69 5/ 37 276
|
53 8/ 28 159
|
22 95/ 11 44
|
6 71/ 2 5
|
184 100 659
|
14
|
جدول (10): فرضيه شماره چهار (موانع اقتصادى تأثيرگذار در توليد علم)
بر اساس آزمون مجذور كاى (خى دو) در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = aچون خى دو محاسبه شده از خى دو جدول بزرگتر است، پس فرضيه صفر رد مىشود و با توجه به معنادار بودن فراوانىهاى مشاهده شده با فراوانىهاى مورد انتظار، با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه از موانع تأثيرگذار در توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم موانع اقتصادى است.
براى تصميمگيرى در خصوص فرضيه پنجم (موانع ادارى و بروكراتيك تأثيرگذار بر توليد علم) از سه مؤلفه استفاده شد كه از ديدگاه اعضاى هيأت علمى «دشوارى تصويب طرحهاى پژوهشى و طولانى شدن فرايند ادارى تصويب طرحهاى ارائه شده» از طرف آنان با كسب نمره 707 و رتبه 7 مهمترين عامل تأثيرگذار از نظر ادارى و بروكراتيك مىباشد و پس از آن، «فقدان قوانين و ضوابط مشخص در جهت ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى اساتيد» با نمره 671 و رتبه 5/12 در جايگاه دوم و «وجود قوانين و ضوابط بازدارنده براى پژوهش» با نمره 645 و رتبه 18 در جايگاه سوم و آخر قرار دارد كه نشانگر نداشتن اهميت بسيار بالاى آن است. جدول شماره 11 گوياى اين امر است.
مؤلفهها
|
|
بسيار زياد
|
زياد
|
متوسط
|
كم
|
بسيار كم
|
جمع
|
رتبه
|
دشوارى تصويب طرحهاى پژوهشى وطولانى شدن فرايند ادارى تصويب طرحهاى ارائه شده
|
تعداد درصد نمره
|
57 97/ 30 285
|
60 60/ 32 240
|
53 80/ 28 159
|
9 89/ 4 18
|
5 17/ 2 5
|
184 100 707
|
7
|
فقدان قوانين و ضوابط مشخص درجهت ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى اساتيد
|
تعداد درصد نمره
|
44 91/ 23 220
|
62 69/ 33 248
|
53 80/ 28 159
|
19 32/ 10 38
|
6 26/ 3 6
|
184 100 671
|
5/ 12
|
وجود قوانين وضوابط بازدارنده براى پژوهش
|
تعداد درصد نمره
|
31 84/ 16 155
|
70 04/ 38 280
|
50 17/ 27 150
|
27 67/ 14 54
|
6 26/ 3 6
|
184 100 645
|
18
|
جدول شماره (11): فرضيه پنجم (موانع ادارى و بروكراتيك تأثيرگذار بر توليد علم)
بر اساس آزمون مجذور كاى (خى دو) در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a چون خى دو محاسبه شده از خى دو جدول بزرگتر است، پس فرضيه صفر رد مىشود و با توجه به معنادار بودن فراوانىهاى مشاهد شده با فراوانىهاى مورد انتظار، با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه از موانع مهم ديگر تأثيرگذار در توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى مورد مطالعه و موانع بروكراتيك و ادارى است كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
تجزيه و تحليل اطلاعات نشان مىدهد كه از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم، موانع انگيزشى بيش از موانع اقتصادى در توليد علم به عنوان يك عامل بازدارنده نقش داشته است و پس از موانع اقتصادى، به ترتيب موانع ادارى و بروكراتيك، و موانع مربوط به خدمات علمى ـ پژوهشى قرار دارند و موانع فردى مربوط به مهارتهاى فنى و تخصصى در اولويت آخر قرار دارد. به عبارت بهتر، موانع انگيزشى مهمترين و موانع فردى كماهميتترين عوامل بازدارنده توليد علم مىباشند. در جدول شماره 12 تمام مؤلفهها به ترتيب اهميت و اولويت از1تا20نشاندادهشده است.
رديف
|
مؤلفه
|
رديف
|
مؤلفه
|
1
|
تأكيد بر آموزشمحورى به جاى پژوهشمحورى در دانشگاهها
|
11
|
كمبود مجلههاى علمى ـ پژوهشى براى انتشارمقالههاى علمى اساتيد در كشور
|
2
|
عدم حمايتهاى مالى مناسب در تأليف وترجمه كتب، مقالات و انتشار آن
|
12
|
كمبود كتب مرجع و دشوارى دسترسى به منابع و نشريات
|
3
|
پايين بودن ميزان تسلط اعضاى هيأت علمى دانشگاهها به زبان انگليسى
|
13
|
فقدان قوانين و ضوابط مشخص در جهت ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى اساتيد
|
4
|
نامناسب بودن فرايند تشويق اعضاى هيأت علمى به انجام طرحهاى تحقيقاتى
|
14
|
عدم حمايتهاى مالى واحدهاى دانشگاهى ازبرگزارى همايشهاى علمى ـ پژوهشى
|
5
|
پايين بودن ميزان حقالزحمه اجراى طرحهاى پژوهشى |
15
|
پايين بودن ميزان تسلط اعضاى هيأت علمى به روشهاى آمارى در پژوهش
|
6
|
عدم توجه به ايجاد انگيزش در اساتيد براى مشاركت فعال در همايشهاى علمى و پژوهشى
|
16
|
عدم توجه كافى به برگزارى كارگاههاى آموزشى مربوط به روششناسى تحقيق و مأخذشناسى
|
7
|
دشوارى و طولانى بودن فرايند طرح و تصويب طرحها
|
17
|
دشوارى امكان ادامه تحصيل و ارتقاى سطح علمى اعضاى هيأت علمى
|
8
|
تأخير در پرداخت بودجه و اعتبار طرحهاى پژوهشى مصوب
|
18
|
وجود قوانين و ضوابط بازدارنده براى پژوهش
|
9
|
محدوديت مراكز انتشار مقالات علمى ـ پژوهشى در استان
|
19
|
آشنايى كم اساتيد با شيوههاى بهرهگيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى
|
10
|
عدم وجود فضاى فيزيكى مناسب براى استفاده از شبكه اينترنت و مطالعه منابع
|
20
|
آشنايى اندك اساتيد با شيوههاى پژوهش علمى
|
جدول (12): موانع تأثيرگذار بر توليد علم به ترتيب اهميت و اولويت اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى قم
بر اساس دادههاى جمعآورى شده در خصوص فرضيه اول، اكثريت قاطع پاسخدهندگان (88/54%) موانع فردى مربوط به توانمندىهاى فنى و تخصصى اعضاى هيأت علمى دانشگاهها (مانند دشوار بودن ادامه تحصيل و ارتقاى سطح علمى، و توانايى و مهارت كم در بهرهگيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى، ناآشنايى با شيوههاى پژوهش علمى، پايين بودن ميزان تسلط به روشهاى تجزيه و تحليل آمارى و پايين بودن ميزان تسلط به زبان انگليسى) را به عنوان مانع جدى در توليد علم تأييد كردند.
در فرضيه دوم، مىتوان گفت: از ديگر موانع توليد علم مورد تأكيد اساتيد، كمبود مجلات علمى ـ پژوهشى براى انتشار مقالههاى علمى آنان در سطح كشور، كمبود كتب مرجع و دشوارى دسترسى به منابع، عدم جديت دانشگاهها در برگزارى كارگاههاى آموزشى براى ارتقاى توانمندى اساتيد به منظور تحقيق و مأخذشناسى، و فقدان فضاى فيزيكى براى استفاده از شبكه اينترنت و مطالعه منظم مىباشد كه فرضيه را تأييد مىكند. به عبارت ديگر، از موانع جدى ديگر براى توليد علم موانع مربوط به خدمات علمى و پژوهشى است.
در خصوص فرضيه سوم نيز اطلاعات جمعآورى شده، موانع انگيزشى را به عنوان مهمترين مانع تأثيرگذار در توليد علم نشان داده، آن را تأييد مىنمايد. بنابراين، مشاركت دادن فعال اساتيد در همايشهاى علمى و پژوهشى از طريق ايجاد انگيزه مناسب، اصلاح فرايند تشويق اساتيد به انجام طرحهاى پژوهشى، افزايش مراكز انتشار مقالات در سطح استان، و زمينهسازى براى پژوهشمحورى و كاستن از تأكيد بر آموزشمحورى در دانشگاهها مىتواند اين مانع را تا حد زيادى برطرف كند.
آزمون فرضيه شماره چهار بيانگر تأييد آن با اطمينان 99% مىباشد كه نشانگر تأكيد اعضاى هيأت علمى دانشگاهها بر موانع اقتصادى به عنوان عامل تأثيرگذار در توليد علم است. آنان حمايتهاى نامناسب مالى براى انتشار، تأليف، ترجمه مقالات و كتابها، تأخير در پرداخت اعتبار طرحها، پايين بودن ميزان حقالزحمه اجراى طرحها، و حمايتهاى نامناسب مالى واحدهاى دانشگاهى از برگزارى همايشهاى علمى ـ پژوهشى را در توليد علم به عنوان مانع تأييد نمودند.
در مورد فرضيه شماره پنج مبنى بر موانع ادارى و بروكراتيك تأثيرگذار بر توليد علم، اطلاعات نشانگر تأييد آن با 99% اطمينان مىباشد. بنابراين، دشوار يا طولانى شدن فرايند پيشنهاد يا تصويب طرحهاى ارائه شده، فقدان قوانين و مقرّرات مشخص و مناسب براى ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى اساتيد در دانشگاهها، و وجود قوانين و ضوابط بازدارنده براى پژوهش، در توليد علم مشكلساز مىباشند.
همچنين مقايسه نمرات و رتبههاى محاسبه شده از طريق اطلاعات جمعآورى شده نشان مىدهد موانع توليد علم از نظر اساتيد دانشگاههاى قم به ترتيب اهميت عبارتند از: 1. موانع انگيزشى؛ 2. موانع اقتصادى؛ 3. موانع ادارى و بروكراتيك؛ 4. موانع فردى (مهارتهاى فنى و تخصصى اساتيد).
نيز تأكيد بر آموزشمحورى به جاى پژوهشمحورى در دانشگاهها، به عنوان تأثيرگذارترين مانع، و آشنايى اندك اساتيد با شيوههاى پژوهشى علمى به عنوان كماثرترين مانع مورد تأييد قرار گرفت.
پيشنهادها
1. با توجه به در اولويت قرار گرفتن تأكيد دانشگاهها بر آموزش و محدوديت آن در مقابل پژوهش، به نظر مىرسد بايد در رويكردها سياستگذارىهاى آتى دانشگاهها و مراكز آموزش عالى، تجديدنظر اساسى صورت گرفته و در راستاى توليد علم و ارتقاى جايگاه علمى كشور، از وظايف آموزشى به نفع وظايف پژوهشى اساتيد كاسته شود تا وظايف آموزشى مانع پژوهش نگردد.
2. با توجه به طبقهبندى موانع انگيزشى، به نظر مىرسد سياستگذاران، برنامهريزان و مديران آموزش عالى تمهيدات لازم را براى رفع مشكلات انگيزشى و تقويت انگيزهها به منظور انجام فعاليتهاى پژوهشى و توليد علم از راههاى گوناگون، از جمله افزايش حمايتهاى علمى ـ پژوهشى، افزايش مراكز انتشار مقالات علمى، و به كارگيرى عوامل مناسب براى تشويق محققان انجام خواهند داد.
3. علىرغم اذعان اساتيد دانشگاهها مبنى بر برخوردارى از توانمندىهاى علمى، آموزشى و پژوهشى مناسب و آشنايى كافى با روشهاى تحقيق، آمار، و استفاده از رايانه و منابع پژوهشى، به نظر مىرسد كسب اولويت سوم در بين بيست فهرست عامل براى مؤلفه پايين بودن ميزان تسلط اساتيد به زبان انگليسى، مؤيد نياز جدى براى ارائه آموزشهاى كاربردى مناسب از طريق روشهاى مختلف است، هرچند برگزارى كارگاههاى مختلف براى روزآمد كردن دانش، بينش و توانش شخصى اساتيد امرى بديهى است.
4. تدوين قوانين مشخص براى ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى و ارائه تسهيلات ترغيبى و حمايتى ضرورتى اجتنابناپذير است.
منابع
ـ براتپور، رؤيا، بررسى عوامل تأثيرگذار بر فعاليتهاى علمى ـ پژوهشى اعضاى هيأت علمى گروههاى كتابدارى دانشگاههاى دولتى ايران از ديدگاه آنان، پاياننامه كارشناسى ارشد كتابدارى، دانشكده مديريت و اطلاعرسانى پزشكى، دانشگاه علوم پزشكى ايران، 1381.
ـ پارياد، رحمان، بررسى موانع انجام پژوهش در بين اعضاى هيأت علمى گروههاى آموزشى علوم انسانى در دانشگاههاى اصفهان و منطقه غرب كشور، پاياننامه كارشناسى ارشد، رشته علوم تربيتى، اصفهان، دانشگاه اصفهان، 1382.
ـ حسنزاده، رمضان، روشهاى تحقيق در علوم و فناورى، تهران، ساوالان، 1382.
ـ دادخواه، بهروز و همكاران، «ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى استان در مورد تحقيق و موانع تحقيق در اين دانشگاهها در سال 1382»، علمى پژوهش دانشگاه علوم پزشكى اردبيل، ش 27 (بهار 1387)، ص 37ـ44.
ـ رسولآبادى، مسعود، «بررسى ميزان آشنايى اعضاى هيأت علمى و ساير مدرسين دانشگاه علوم پزشكى كردستان با شيوههاى جستوجوى اطلاعات در اينترنت و رابطه آن بر فعاليتهاى علمى و پژوهشى آنان»، مجله الكترونيكى نما (تيز 1386).
ـ صادقى، عباس، بررسى مشكلات تحقيق در رشتههاى علوم انسانى از ديدگاه اساتيد دانشكدههاى علوم انسانى دانشگاه اصفهان، پاياننامه كارشناسى ارشد، رشته علوم تربيتى، اصفهان، دانشكده علوم تربيتى و روانشناسى دانشگاه اصفهان، 1370.
ـ عنبرى، زهره و همكاران، «ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى اراك پيرامون مشكلات موجود در انجام فعاليتهاى پژوهشى»، مجله ايرانى آموزش در علوم پزشكى، ش 2 (پاييز 1384)، ص 209ـ211.
ـ كريميان، زهرا، بررسى موانع فعاليتهاى تحقيقاتى در دانشگاه از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى شيراز، پاياننامه كارشناسى ارشد، رشته علوم تربيتى، تهران، دانشكده علوم تربيتى و روانشناسى دانشگاه شهيد بهشتى، 1387.
ـ كوركى، مسعود و همكاران، «بررسى عوامل مؤثر بر عدم گرايش به نگارش مقالات علمى از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى همدان»، مجله دانشگاه علوم پزشكى و خدمات بهداشتى ـ درمانى همدان، ش 46 (زمستان 1386)، ص 59ـ63.
ـ محمّدى، مهدى و همكاران، بررسى ميزان توليدات علمى اعضاى هيأت علمى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم و آسيبشناسى، قم، معاونت پژوهشى دانشگاه آزاد آزاد اسلامى، 1384.
- Zachosu, G, "Research out put evalution of two university departments in Greece with the use of biblometric indicators", Sceintometric, 21, pp. 795-822.
- پى نوشت ها