معرفت، سال هجدهم، شماره نهم، پیاپی 144، آذر 1388، صفحات 47-

    شناخت بُهره اسماعیلى

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    علی اصغر احمدی / *کارشناس ارشد - کلام شیعی - دانشگاه قم / ahmadi.ali266@gmail.com
    چکیده: 
    همچنان‏که در دین اسلام مثل سایر ادیان، شاخه‏هایى به نام مذاهب سربرآورده، در خود این مذاهب نیز شعبه‏هایى به وجود آمده است. شیعه یکى از مذاهب اسلامى است که شعبه‏هایى همچون جعفرى، زیدى و اسماعیلى از آن برآمده‏اند. بُهره شاخه‏اى از فرقه شیعه اسماعیلى است.  از آنجا که نام «بُهره» براى بسیارى از تحصیل‏کرده‏ها حتى کسانى که در حوزه تاریخ و فرق فعالیت دارند، نام بیگانه‏اى است، این مقاله بر آن است تا از زوایاى گوناگون به معرفى این جماعت اسماعیلى بپردازد.  گرچه بُهره اسماعیلى و دیگر انشعابات شیعى با مکتب شیعى اصیل اثناعشرى فاصله زیادى دارند، اما نباید به فراموشى سپرده شوند، بلکه با شناخت دقیق زوایاى فکرى ـ اعتقادى آنها مى‏توان زمینه‏هاى وفاق بین آنها و مکتب جعفرى را بیشتر کرد. تدوین این مقاله را با چنین رویکردى مى‏باید ارزیابى نمود.  «بُهره» نام شعبه‏اى از اسماعیلیه هند است که دامنه هندى شاخه مستعلویه به شمار مى‏رود. این جماعت که در سراسر جهان به ویژه در هند، مصر و یمن پراکنده‏اند، علاوه بر داشتن اشتراکات زیاد با دیگر شیعیان به ویژه شیعه امامیه، داراى باورها و آیین‏هاى خاصى هستند. از نظر سیاسى منفعل، اما از نظر اقتصادى کاملاً فعال عمل مى‏کنند. تأسیس بنیادها و مؤسسات و مراکز خیریه در سراسر جهان، اعتبار این جماعت اندک را از نظر اجتماعى بسیار بالا برده است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    شناخت بُهره اسماعیلى

    پیدایش، باورها، آیین‏ها

    على‏اصغر احمدى1

    چکیده

    همچنان‏که در دین اسلام مثل سایر ادیان، شاخه‏هایى به نام مذاهب سربرآورده، در خود این مذاهب نیز شعبه‏هایى به وجود آمده است. شیعه یکى از مذاهب اسلامى است که شعبه‏هایى همچون جعفرى، زیدى و اسماعیلى از آن برآمده‏اند. بُهره شاخه‏اى از فرقه شیعه اسماعیلى است.

     از آنجا که نام «بُهره» براى بسیارى از تحصیل‏کرده‏ها حتى کسانى که در حوزه تاریخ و فرق فعالیت دارند، نام بیگانه‏اى است، این مقاله بر آن است تا از زوایاى گوناگون به معرفى این جماعت اسماعیلى بپردازد.

     گرچه بُهره اسماعیلى و دیگر انشعابات شیعى با مکتب شیعى اصیل اثناعشرى فاصله زیادى دارند، اما نباید به فراموشى سپرده شوند، بلکه با شناخت دقیق زوایاى فکرى ـ اعتقادى آنها مى‏توان زمینه‏هاى وفاق بین آنها و مکتب جعفرى را بیشتر کرد. تدوین این مقاله را با چنین رویکردى مى‏باید ارزیابى نمود.

     «بُهره» نام شعبه‏اى از اسماعیلیه هند است که دامنه هندى شاخه مستعلویه به شمار مى‏رود. این جماعت که در سراسر جهان به ویژه در هند، مصر و یمن پراکنده‏اند، علاوه بر داشتن اشتراکات زیاد با دیگر شیعیان به ویژه شیعه امامیه، داراى باورها و آیین‏هاى خاصى هستند. از نظر سیاسى منفعل، اما از نظر اقتصادى کاملاً فعال عمل مى‏کنند. تأسیس بنیادها و مؤسسات و مراکز خیریه در سراسر جهان، اعتبار این جماعت اندک را از نظر اجتماعى بسیار بالا برده است.

    کلیدواژه‏ها: بُهره، بُهره اسماعیلى، جماعت بُهره، مستعلیه.

    مقدّمه

    فرقه اسماعیلیه یکى از فرقه‏هاى شیعى بانفوذ در جهان اسلام است که در برخى از دوره‏هاى تاریخى به حاکمیت و اقتدار سیاسى نیز رسیده است. گرچه تقسیم‏بندى اولیه این فرقه به دو گروه «نزاریه» و «مستعلیه» در اواخر قرن پنجم از آن اقتدار و شکوه کاسته است، ولى هرگز نمى‏توان این فرقه را از مجموعه فرق اسلامى به طور مشخص، شیعى، بى‏اعتبار و بى‏رونق تلقّى کرد؛ چراکه دو گروه مزبور امروز با عناوین «خوجه» و «بهره» در نقاط مختلف جهان به حیات عقیدتى ـ اجتماعى خود همچنان ادامه مى‏دهند.

     با وجود این، متأسفانه هنوز تحقیق جامع و کاملى از اسماعیلیه و دو گروه مذکور به عمل نیامده است. یکى از علت‏هاى عمده آن، پراکندگى و گستردگى دامنه تحقیقاتى است که در این خصوص انجام شده است. از بین همه منابع موجود درباره اسماعیلیه، شاید تنها بتوان کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه دکتر فرهاد دفترى را یگانه منبعى دانست که به طور منسجم، جامع و کامل، اسماعیلیه و عقاید آن را داستان‏وار بیان کرده است.

     هرچند این کتاب نیز به برخى ابهامات موجود در خصوص خوجه‏ها و بهره‏ها، پاسخى نمى‏دهد. بعید نیست که این امر به خاطر روند توصیفى و گزارشى اثر باشد که نویسنده در پیش گرفته است.

     تحقیق حاضر در حقیقت، پرده از چهره ناشناخته جماعت بى‏نام و نشان اسماعیلى ـ بُهره ـ برمى‏دارد و زمینه تحقیقى کامل‏تر و بنیانى‏تر را براى علاقه‏مندان فراهم مى‏کند.

     در ضرورت تحقیق حاضر همین بس که «بُهره» یک شعبه شیعى است و با نام شیعه در گوشه گوشه این جهان پهناور به فعالیت مذهبى خود مى‏پردازد. از این‏رو، هم شناخت این جمعت اندک در جغرافیاى شیعه به معناى عمومى و کلى آن و هم پى بردن به ضعف‏ها و قوت‏هاى فکرى، عقیدتى و آئینى آنها در دستور کار این تحقیق است.

     آنچه در این تحقیق قابل توجه است، برجسته‏سازى و چیدمان منطقى و منظم مطالب پراکنده‏اى است که در منابع تحقیقى مربوط به فرقه اسماعیلى آمده است.

     این تحقیق بر آن است تا با طرح برخى عناوین کلى، به شش سؤال عمده در خصوص جماعت بُهره، به صورت گزارش دسته‏بندى شده و موضوعى، پاسخ دهد که عبارتند از:

     1. بُهره از چه واژه و زبانى گرفته شده و به چه معناست؟

     2. چگونه از دل تاریخ اسماعیلیه، «بهره» سربرآورده است؟

     3. در درون این شعبه کوچک، چه انشعاباتى به وجود آمده است؟

     4. بهره‏ها به چه امورى اعتقاد و باور دارند و قوانین مهم آنها چیست؟

     5. فعالیت‏هاى مهم مذهبى ـ قومى بُهره‏ها کدامند و چه اقداماتى براى انجام چنین فعالیت‏هایى صورت مى‏گیرد؟

     6. بهره‏ها از نظر جمعیتى و موقعیت‏هاى اجتماعى، سیاسى و اقتصادى در چه وضعیتى به سر مى‏برند؟

    1. شناخت لغوى و معنایى بهره

    در ضبط لغوى کلمه «بهره» فرهنگ دهخدا، فرهنگ فارسى معین و برهان قاطع، اتفاق دارند که با ضمه «ب» و فتحه «ر» است. در فرهنگ دهخدا آمده است: بهره }بُ رَ{ (اِ خ) شعبه‏اى است از اسماعیلیه هند.2 اما در دائره‏المعارف تشیع ضبط آن به گونه‏اى دیگر آمده است: کلمه بهره (بوهره) یا بهاره یا وهره از اصل گجراتى بهره «Bohora» یا از ریشه هندى «Vohra» یعنى تجارت گرفته شده است.3

     دکتر دفترى در این‏باره آورده است: بنا بر توضیحات ریشه‏شناسى معمولى نام بُهْرا (بُهُرا) از اصطلاح گجراتى، «وُهْروو» (ویَهوُهار) به معناى تجارت «داد و ستد کردن» گرفته شده است.4

     درباره معناى لغت بهره تقریبا مى‏توان گفت: اتفاق‏نظر وجود دارد که به همان معناى «تجارت» است که پیش‏تر بدان اشاره شد. نویسنده کتاب شیعه در مصر آن را به معناى «تاجر» آورده است.5

     دکتر مشکور نیز به نقل از دائره‏المعارف تشیّع مى‏نویسد:

    نام بهره کلمه گجراتى است که در آن زبان به معنى تاجر و فروشنده است، ولى جالب توجه است که نویسنده شیعه در مصر ظاهرا تنها کسى است که وجه تسمیه بهره و حتى ریشه آن را به گونه‏اى غیر آنچه مشهور است ذکر مى‏کند. او مى‏گوید: بهره در زبان عربى به معناى «تاجر» است. شاید علت پیدایش کلمه بهره و اطلاق آن بر شاخه اسماعیلیه مستعلیه، به روابط تجارى که هندیان شیعه مذهب با مصر و یمن داشتند باز مى‏گردد.6

    در کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه، دو وجه تسمیه براى بهره آمده است. احتمال مى‏رود که این اسم را از آن‏روى بر اسماعیلیان گجرات گذاشته باشند که آنها در اصل یک جامعه تجارت پیشه بوده‏اند. تجارت و داد و ستد همچنین پیشه گروندگان قدیم گجرات به اسلام بوده است. بنا بر تبیینى دیگر، بهرها را از آن‏رو چنین نامیدند، که از کاست وُهْرَه هندو به کیش اسماعیلى درآمدند.7

     آنچه همه محققان بر آن اتفاق‏نظر دارند این است که بهره، فرقه‏اى از اسماعیلیه است که در هند غربى به سر مى‏برند و بیشترشان در اصل هندو هستند که با اعراب یمنى مخلوط شده‏اند8 و بعضى هم بازماندگان مستعلیه یمن‏اند که به هند مهاجرت کرده با هم‏کیشان خود درآمیخته‏اند.9

    2. پیدایش بهره

    اولین انشعاب در فرقه اسماعیلیه که منجر به بحران شدید و به تدریج سقوط دولت فاطمى مصر ـ که طرف‏داران اصلى اسماعیلیه بودند ـ گردید. در اواخر قرن پنجم هجرى اتفاق افتاد.

     قضیه از این قرار است که مستنصر، خلیفه قدرتمند فاطمى، شش پسر به نام‏هاى محمّد، نزار، عبداللّه، اسماعیل، حیدر و احمد داشت و قدرت اصلى دولت فاطمیان در زمان مستنصر به دست بدر جمالى و پس از او به دست پسرش، افضل بود که هر دو ـ پدر و پسر شیعه امامیه بودند. بعد از مرگ مستنصر، افضل، احمد فرزند کوچک مستنصر، ملقب به مستعلى ـ را براى خلافت تعیین نمود. همین مسئله باعث ناخرسندى نزار ـ پسر بزرگ‏تر مستنصر ـ شد و از بیعت با مستعلى خوددارى کرد و به خاطر ترسى که از افضل داشت به اسکندریه گریخت. در آنجا با حاکم شهر، سپاهى را علیه افضل آماده کرد، اما شکست خورد. به نوشته برخى از مورّخان افضل او را دوباره تعقیب کرد ولى چون امان خواست رهایش کرد. عده‏اى دیگر مى‏گویند: نزار به دست مستعلى افتاد و زندانى شد و به واسطه سخت‏گیرى‏هاى مستعلى، مرد.

     در برخى منابع تاریخى نیز آمده است که نزار در اسکندریه به حسن صباح پیوست و با دخترش ازدواج نمود. آن‏گاه حسن صباح به نفع نزار، فرقه‏اى را به نام «نزاریه» تشکیل داد و با ایجاد یک گروه انتحارى، تمام مخالفان را از سر راه برداشت. بدین‏سان، فرقه اسماعیلیه پس از خلافت مستنصرباللّه فاطمى در سال 487 ق به دو شاخه «مستعلیه» و «نزاریه» تقسیم گردید. آن‏گاه به مرور زمان از دل شاخه مستعلیه اسماعیلى، جماعتى به نام «بهره» و از دورن شاخه نزاریه اسماعیلى، جماعتى دیگر به نام «آغاخانیه یا خوجه» سر برآوردند.10

     نظر دیگرى درباره بهره و خوجه وجود دارد و آن اینکه اساسا بهره همان اسماعیلیه مستعلى و خوجه همان اسماعیلى نزارى است، منتها به نام و عنوان هندى. به بیان دیگر، این‏گونه نیست که این دو نام، عنوان و اصطلاح جدید دو گروه و جماعت پیشین باشند و اکنون دیگر خبرى از شاخه «مستعلى» و «نزارى» به همین نام در دنیا نیست، بلکه همین دو شاخه وقتى به هند آمدند به خاطر همنامى با گروه‏هاى محلى علاقه‏مند به این عقاید، «بهره» و «خوجه» نامیده شدند. در دائره‏المعارف تشیع ذیل واژه «بهره» آمده است:

    بعد از مستنصر باللّه (487 ق)، بین فاطمیان بر سر جانشین او اختلاف افتاد. بعضى پسر او، المصطفى لدین‏اللّه نزار (437ـ487ق) را امام و خلیفه دانستند ـ که حسن صباح حجت او بود ـ و در عراق و شام و خراسان و لرستان پراکنده و به نام نزاریه معروف گشتند. همین گروهند که در هند به نام خوجه (خواجه) و آقاخانى مشهورند و بعضى دیگر از المستعلى باللّه پسر دیگر المستنصر پیروى کرده و او را به جاى پدر در قاهره بر مسند خلافت نشاندند. این جماعت را در مصر و یمن و مغرب آفریقا مستعلیه و در هند بهره خواندند. اما وقتى «بهره» به طور مطلق گفته شود مقصود اسماعیلیه مستعلیه هندند.11

    3. انشعابات درونى

    همچنان‏که نهضت اسماعیلیه در سال 487 ق با بحران داخلى بر سر جانشینى مستنصر باللّه مواجه شد و در نتیجه، آن دو شاخه نزاریه و مستعلویه از پیکره اسماعیلیه سر برآوردند که همیشه با هم درگیرى و نزاع داشته و دارند، شاخه مستعلویه نیز در سال 524 ق دچار بحران بر سر جانشینى آمر مقتول شد که در نتیجه آن، مستعلویه به دو شاخه «حافظیه» و «طیبیه» تقسیم شد. ماجرا از این قرار است که پس از کشته شدن آمر به دست نزارى‏ها، عده‏اى ادعاى حافظ پسر عمو و جانشین آمر را براى خلافت دولت فاطمى پذیرفتند و به «حافظیه» معروف شدند. برخى دیگر، کودک نوزاد آمر به نام طیب را به عنوان جانشینى پذیرفتند که به «طیبیه» معروف گشتند. پس از مدتى یمن پایگاه اصلى طیبیه شد و داعیان طیبى به مرور زمان توانستند پیروان زیادى را در هند غربى، در میان بهره‏هاى گجرات و سایر نقاط پیدا کنند و به آیین اسماعیلى درآورند.

     در سال 999 ق بین جانشینان داعى بیست و ششم طیبیان بر سر خلافت، اختلاف افتاد که در نتیجه آن، بهره طیبى به دوشاخه «داودیه» و «سلیمانیه» تقسیم شد. داودیه به اکثر بهره طیبى گفته مى‏شود که پس از مرگ داودبن عجب شاه، بیست و ششمین داعى مطلق، داود برهان‏الدین یا داودبن قطب شاه را براى جانشینى برگزیدند، اما سلیمانیه به جماعت قلیلى از بهره طیبى گفته مى‏شود که ادعاى سلیمان‏بن حسن را براى جانشینى ترجیح دادند؛ نکته قابل ملاحظه این است که ادعاى دو گروه داودیه و سلیمانیه گویا دعوایى یمنى ـ هندى بود؛ به این معنا که اکثریت طیبیان یمن، سراغ سلیمان‏بن حسن رفتند و به اصطلاح سلیمانیه شدند و اکثریت بهره‏هاى طیبى هند، به دنبال داود برهان‏الدین یا داود قطب شاه راه افتادند و داودیه شدند. گرچه قرابت‏هاى زیادى بین بهره‏هاى داودى سلیمانى وجود دارد، اما نمى‏توان این دو گروه را یکى دانست؛ چراکه از نظر وابستگى به مذهب و آیین‏هاى مذهبى و سنت، تفاوت‏هاى روشنى بین آنها وجود دارد. براى مثال، بهره داودى تقیّدات مذهبى ـ سنتى بیشترى دارند، به آداب و رسوم خویش پایبندند، از زبان محلى گجراتى استفاده مى‏کنند، با مسلمانان سنى‏مذهب ازدواج نمى‏کنند، تحت نظارت شدید مرکز داعى، قرار دارند و در مقابل تغییر و تحول جدید منفعل نیستند؛ اما بهره سلیمانى این‏گونه نیستند. نوعى روحیه سکولاریستى در این گروه دیده مى‏شود، تقیّدات مذهبى آنها کم‏رنگ است، و شدیدا به جریانات ترقى‏خواه جدید متمایلند. بهره داودیه نیز به مرور زمان به سه طایفه تقسیم شد: «بهره علییه»، بهره «ناکوشیه» و بهره «جعفریه». «ناکوشیه» تحت تأثیر عقاید هندویى، خوردن گوشت را از گناهان مى‏شمارند. فرقه «جعفریه» در عهد مظفر شاهى که از سال 1407 تا 1411 بر گجرات حکومت مى‏کرد، به مذهب سنت و جماعت درآمدند. در منابع تحقیقى موجود، مطلبى در خصوص اینکه از بین این سه طایفه بهره داودى، کدام‏یک طرف‏داران بیشتر و موقعیت بهترى دارد نیامده است.12

    4. اعتقادات و باورها

    طبیعى است در بحث از بهره که جماعتى است شیعى، سخن از مذهب خاص و رسمى چندان منطقى به نظر نمى‏رسد، اما به خاطر گرایشى که در طول تاریخ از طرف این جماعت به اهل تسنن به وجود آمده است، جست‏وجو درباره مذهب بهره ضرورى مى‏نماید.

     شک نیست که بهره‏هاى نخستین به خاطر ارتباط دقیق با مبانى اسماعیلیه، مذهب شیعى اسماعیلى داشتند، اما با گذشت زمان، در گجرات زمینه‏هایى به وجود آمد که برخى را به اجبار به سمت سنى‏گرى سوق داد. با ظهور دعوت اسماعیلى در هند ـ گجرات ـ شاهان محلى در برابر مسلمانان سخت‏گیرى نمى‏کردند. از این‏رو، بهره‏هاى شیعى نخستین براى تبلیغ و ترویج آیین خود مشکلى نداشتند، ولى با انقراض دولت هندوان و مسلط شدن سنیان متعصب بر امور منطقه، کار بر بهره و سایر شیعیان سخت شد، به گونه‏اى که عده زیادى از آنان تغییر مذهب دادند و سنى شدند. بخصوص در زمان پادشاهى مظفرشاه گجراتى (810 ـ813 ق) بیشتر بهره‏هاى شهرنشین به زور به مذهب اهل تسنن کشانده شدند.

     از جمله افرادى که در سنى کردن بهره‏ها نقش داشت، فردى به نام پیر سیدجعفر (سنى و صوفى شیرازى) بود که سنیان بهره را به نام او «بهره جعفرى» مى‏گویند. گذشته از سنى‏گرى، اندکى از جماعت بهره به خاطر ارتباط با آیین‏هاى موجود در هند به ویژه گجرات ـ مرکزشان ـ مذهب جینى دارند و جمعى نیز به مذهب هندویى خود باقى ماندند. با وجود این، بهره‏هاى امروز، همه شیعه نیستند، بلکه گرایش‏هاى مذهبى سه‏گانه سنى، جینى، و هندویى نیز در بین آنها دیده مى‏شود.13

     یکى از نویسندگان در اثر خود آورده است:

    بهره به دو گروه بزرگ که تاجر و شیعه مذهبند و دیگرى که کشاورز و سنى مذهب باشند، تقسیم مى‏شوند. بعضى از بهره‏هاى سنى بندر گجرات، در بیرمانى (برمه) به تجارت مشغولند و گروه ثروتمندى را تشکیل مى‏دهند. اکثریت «بهره» بدون شک از اصل هندو هستند که اجداد ایشان بدین مذهب «اسماعیلى» گراییدند.14

    به نظر برخى، بهره‏ها در اصول اعتقادى چندان اختلافى با شیعه امامیه ندارند. هرچند این نظر قابل پذیرش نیست، اما هرگز نمى‏توان اشتراکات این جماعت را از حیث مسائل عقیدتى با شیعه امامیه نادیده گرفت.

     رکن اصلى مجموعه اعتقادى بهره را «امامت» تشکیل مى‏دهد. آنها شش امام از دوازده امام را قبول دارند؛ یعنى از امام على علیه‏السلام تا امام جعفر صادق علیه‏السلام. بقیه امامان خود را از نسل اسماعیل، پسر امام جعفر صادق علیه‏السلام مى‏دانند. آنها مقام امیرالمؤمنین على علیه‏السلامرا از امام بالاتر مى‏دانند و او را اساس مى‏خوانند. از نظر آنها، امام در بالاترین مقام روحانى قرار دارد و صاحب ولایت مطلقه در جهان است. خادمان خاص امام بیست و شش نفرند که بیست و پنج تن داراى مقام حجت و یک نفر داعى بلاغ است. اگر امام غایب باشد این افراد نیز با او در پرده غیبت به سر مى‏برند و مقام بعد از داعى مطلق نایب امام و صاحب اختیار دعوت و پیشواى ولایت خواهد بود. در غیبت امام و حجت، سلسله مراتب روحانیت بهره به شرح ذیل است:

     1. داعى مطلق که امروز او را ملاجى یا ملاصاحب نیز مى‏گویند؛

     2. مأذون؛

     3. مکاسر یعنى خویشاوند و همسایه نزدیک؛

     4. مشایخ که عهده‏دار دعوت و امور دینى هستند؛

     5. ملّا که پیشنماز مسجد و معلم کودکان است؛

     6. میان صاحب که روحانى محله و پیشنماز است؛

     7. عامل که نماینده داعى مطلق و مأمور جمع‏آورى وجوه شرعى و عشریه است.

     بیعت با امام و بستن میثاق وفادارى با داعى مطلق در جماعت بهره بسیار مهم است.

     عقاید بهره درباره توحید، نبوت، ولایت، کتاب و سنت، بسیار نزدیک به عقاید شیعه اثناعشرى است.15

     نویسنده کتاب شیعیان تانزانیا، عقاید بهره‏ها را به شرح ذیل برشمرده است:

     1. تنها یک خدا وجود دارد.

     2. حضرت محمّد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پیامبر، و على علیه‏السلام وصى و شریک بوده و همواره جانشین پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله به شمار مى‏رود.

     3. امامان مکمل پیامبران هستند با این تفاوت که پیامبران مبلغان شرایع ظاهرى و امامان مبلغان شرایع باطنى اسلام هستند.

     4. نسل شیعیان فعلى از حضرت على علیه‏السلام نشأت مى‏گیرد.

     5. در جهان فعلى همواره امامى وجود خواهد داشت که به صورت منظم هدایت مؤمنان را بر عهده مى‏گیرد. این شخص مأمور خدا بر روى کره زمین است.

     6. امامت به طور مستقیم از نسل پیامبر ادامه خواهد یافت.

     7. هر کس با امام زمان خود مخالفت کند شریک و همراه شیطان است.

     8. مرتبه امامت هرگز از امام برداشته نخواهد شد (حتى در صورت ارتکاب محرّمات).

     9. دعوت تا روز قیامت دایمى خواهد بود.16

     همان‏گونه که ملاحظه مى‏گردد، مسائل اعتقادى «بهره» با محورى‏ترین رکن آن یعنى امامت گره خورده است. از سال 1965م با درگذشت طاهر سیف‏الدین داعى مطلق، فرزندش محمّد برهان‏الدین به عنوان داعى مطلق و امام بیست و یکم به زعامت این فرقه برگزیده شد. برهان‏الدین به سبب ثروت بیش از حد و نظم و رونق خاصى که به تشکیلات بهره‏ها بخشید، از اعتبار در عرصه جهان اسلام برخودار است. او اقدامات زیادى براى بسط و گسترش این جامعه (بهره) انجام داده است که از آن جمله مى‏توان به تأسیس «الجامعة السیفیه» و آکادمى آموزش زبان عربى اشاره کرد. ارتباطات او با پیروانش در سراسر جهان، زبانزد است.17

     بهره‏ها علاوه بر مسائل اعتقادى، یک سرى اصول مسلم، قوانین و میثاق‏هایى نیز دارند. اصول مسلم بهره‏ها که هیچ کس حق تجاوز از آنها را ندارد عبارتند از:

     1. هویت یک مؤمن و حفظ این اعتبار بستگى به درجات عقیده وى دارد. فرهنگ و آداب و رسوم امامان مقدس نمایانگر و مسخرکننده عقیده مؤمنان است.

     2. ایمان مؤمن و عقیده وى سازنده دین و دنیاى اوست. بر طبق این اصل، مؤمنان باید از پروردگار، پیامبر و امامان بر حق پس از وى اطاعت نموده و در کلیه مسائل جانشین آنها شخص داعى پنجاه و دوم مراجعه نمایند.

     3. فراگیرى علوم و دانش‏هاى گوناگون بر هر مؤمن و مؤمنه واجب و ضرورى است.

     4. پروردگار عالم انسان‏ها را با هدفى عالى خلق کرده و امکانات گوناگون را در اختیار آنها قرار داده است. از این‏رو، جامعه بهره باید همواره شکرگزار خداوند بوده و در راه تشکر و بندگى معبود خود گام بردارند.

     5. تمرینات جسمى در راه افزایش توانایى‏هاى فیزیکى و بدنى و توسعه قواى عقلى و ذهنى جوانان لازم و ضرورى است.

     مهم‏ترین قوانین بهره نیز به شرح ذیل است:

     1. اعتقاد در برگیرنده برائت و ولایت است. از این‏رو، مؤمنان باید سر به فرمان این عقیده نهند.

     2. قرآن کریم مبناى هر مؤمن در تمام مراحل زندگى است. از این‏رو، تمامى مؤمنان باید ضمن قرائت روزانه آن، سعى کنند مفاهیم معنوى آن را درک نمایند و سرمشق زندگى خود قرار دهند.

     3. زبان عربى، زبان اسلام و زبان کلیه مذاهب نشأت گرفته از اسلام است. باید تدبیرى اندیشیده شود که پیروان بهره به عربى مسلط شوند یا حداقل بتوانند از آن استفاده نمایند.

     4. زنان بهره باید فاطمه زهرا علیهاالسلام را همواره سرمشق و الگوى خود قرار دهند.

     5. فرهنگ اسلامى یکى از غنى‏ترین فرهنگ‏هاى جهانى است. کسانى که با وارونه جلوه دادن این فرهنگ سعى در تقلید از سایر فرهنگ‏هاى منحط عربى دارند، دشمنان اسلام به شمار مى‏روند.

     6. ازدواج براى زنان جماعت بهره امرى شایسته و در سن مناسب ضرورى است. زنى که از این فرمان سرپیچى کند، مؤمنه خوانده نمى‏شود.

     7. تجارت و فعالیت‏هاى اقتصادى امورى پسندیده به شمار مى‏رود، ولى باید مراقب بود که از راه راست، غافل نشد.

     8. تعلیمات مذهبى باید به طور کامل به کودکان آموخته شود.

     9. در هر شهرى جماعت بهره باید فعالیت‏هایى در راه کمک به عموم مردم شهر خود انجام دهد.

     10. جوامع بهره باید با سیاست‏هاى دولت‏ها در جهت ریشه‏کن نمودن بیمارى‏ها، فقر و بیسوادى هماهنگ باشند.

     11. باید به کشورهاى عقب‏مانده با احداث استادیوم‏هاى ورزشى کمک شود.

     گذشته از این قوانین و اصول مسلم بهره‏ها، برهان‏الدین، داعى پنجاه و دوم، قوانین دیگرى را به عنوان میثاق‏نامه تنظیم کرد و صاحبان دعوت خود را ملزم به اجراى کامل آنها نمود. از جمله آن قوانین، مى‏توان به موارد زیر اشاره کرد:

     1. ختنه نمودن دختران؛

     2. نظر دادن در کلیه امور زندگى حتى خصوصى‏ترین مسائل زناشویى توسط خود برهان‏الدین یا صاحب دعوت؛

     3. مقرّر نمودن ده‏ها مالیات و عوارض؛ نظیر سهم امام، خمس، مالیات فرزند، خانه، دارایى، و...؛

     4. ممنوع بودن عقد و ازدواج، کفن و دفن مردگان، نام‏گذارى کودکان و... بدون اجازه برهان‏الدین یا صاحب دعوت؛

     5. لزوم ارسال سالانه مالیات‏ها، نذورات و هدایا به محل سکونت برهان‏الدین با نظارت صاحبان دعوت.18

    5. آیین‏ها (فعالیت‏هاى مذهبى ـ قومى)

    یکى از آیین‏هاى مؤکد بهره‏ها، تجدید بیعت با داعى مطلق است که هر سال در روز هجدهم ذى‏الحجة الحرام ـ روز عید غدیر و انتصاب امام على علیه‏السلام به خلافت و ولایت ـ صورت مى‏گیرد. هر فرد بهره که به سن بلوغ مى‏رسد باید با داعى مطلق میثاق وفادارى ببندد.

     بهره‏ها بعکس خوجه‏ها، به حج و نماز و روزه، جهاد و سایر فروع دین کاملاً معتقدند و براى زیارت روضه مطهر رسول‏اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و مرقد امامان علیهم‏السلام ـ تا امام ششم ـ به مدینه و عراق مى‏روند. قبور امامان و داعیان اسماعیلى را نیز زیارت مى‏کنند. در شهرهاى زیارتى به هزینه جماعت بهره اقامتگاه‏هایى براى ایشان آماده شده است.

     رسوم ازدواج، ولادت، فوت، اعیاد مذهبى و روزهاى بزرگى که برگزار مى‏کنند، مخلوطى از سنن هندویى و رسوم شیعیان اثنا عشرى است.19

     بهره‏ها داراى اصول و مقرّرات مذهبى خاص خود هستند که از جمله آنها مى‏توان به اجراى فرایض مذهبى برگزارى نماز جماعت، برگزارى مسابقات تلاوت قرآن کریم، شرکت در رقابت‏هاى بین‏المللى حفظ و قرائت قرآن کریم در کشورهاى مختلف اسلامى، برپایى مراسم شهادت و تولد ائمّه اطهار علیهم‏السلام تا امام ششم ـ زیارت قبور ائمّه اطهار علیهم‏السلام(به ویژه کربلا و نجف)، اختصاص مبالغ کلان براى ترمیم و توسعه این زیارتگاه‏ها و ارسال نذورات و هدایا به حضور امام فعلى خود، سید برهان‏الدین، اشاره کرد.20

     علاوه بر موارد مذکور، بهره‏ها موقوفاتى در هند و عراق دارند و حتى گروهى از آنها ساکن عراق هستند و از درآمد خود اموال زیادى را در امور خیریه صرف مى‏کنند.

     لباس بهره‏ها یکنواخت و یک‏رنگ است. از این‏رو، تشخیص رئیس و مرئوس در بین آنها بسیار سخت است. آنها به لباس سفید حتى در زمستان علاقه‏مندند و غالبا عمامه به سر مى‏گذارند و موى محاسنشان را بسیار بلند مى‏کنند. زن‏هایشان نهایت حجاب را دارند.21

    6. وضعیت جمعیتى، اجتماعى، سیاسى‏واقتصادى‏بهره

    تا این لحظه آمار دقیقى از تعداد بهره‏هاى موجود در سراسر دنیا وجود ندارد. از این‏رو، محققان آمارهاى گوناگونى در این‏باره ارائه داده‏اند. برخى با تقسیم بهره‏ها به داودى و سلیمانى، به ارائه آمار داودیه پرداخته، اما از جمعیت سلیمانیه یادى نکرده‏اند. براى نمونه، دکتر مشکور در فرهنگ فرق اسلامى آورده است: عدد داودیه از سلیمانیه بیشتر است و شمار ایشان بر صد و چهل هزار نفر مى‏رسد و ملایان و پیشوایان ایشان از قرن هجدهم تاکنون در شهر سورات اقامت دارند.22 در مقابل، برخى با ذکر این تقسیم‏بندى، فقط تعداد جمعیت «سلیمانیه» را ذکر کرده‏اند. براى نمونه دکتر فرهاد دفترى مى‏نویسد:

    کل تعداد سلیمانیان یمنى را در حال حاضر مى‏توان حدود 50000 تا 70000 تن دانست که بیشتر در نواحى شمالى یمن در مناطق واقع در شمال مرز یمن و عربستان زندگى مى‏کنند، تا دهه‏هاى اول قرن بیستم، سلیمانیان هند هنوز تعدادشان از هزار تن کمتر بود. در حال حاضر تنها چند هزار بهره سلیمانى وجود دارد که عمدتا در بمبئى، بارودا، احمدآباد و حیدرآباد دکن به سر مى‏برند. عده‏اى سلیمانى نیز در پاکستان هستند.23

    دکتر مشکور مجموعه کلى بهره‏ها را بدون ذکر شاخه‏هاى داودى و سلیمانى در ایالت گجرات هند، دویست و شصت هزار نفر ذکر مى‏کند.24 داود الهامى در کتاب سیرى در تاریخ تشیّع تعداد بهره‏ها را غیر از آنچه تا حال آمده است ذکر مى‏کند. وى مى‏نویسد: اسماعیلیان معتدلى که به «مستعلوى» بستگى دارند، هم‏اکنون در یمن و هندوستان زندگى مى‏کنند. در هندوستان (گجرات) بیش از 150 هزار نفر مستعلیه اقامت دارند، ایشان را در آنجا «بهارا» یا «بُهره» یعنى بازرگانان مى‏نامند.25

     قریب به پنجاه هزار نفر از آنها در جزیره‏العرب و سواحل خلیج فارس و در «حماة و لاذقیه» در سوریه به سر مى‏برند. در کنار این، آمارهایى که در دائره‏المعارف تشیّع، آمده، بسیار جالب توجه است. در آنجا آمده است: «تعداد بهره اسماعیلى در سراسر جهان حدود بیست هزار نفر است که حدود هزار نفر آنها بهره سلیمانى و بقیه داودى هستند.»26 به نظر مى‏رسد بهترین آمارى که در خصوص جمعیت بهره‏ها در دست است آمارى است که آقاى دفترى در کتاب تاریخ و عقاید اسماعیلیه آورده است. او مى‏نویسد:

    به موجب سرشمارى سال 1931، شماره بهره‏ها از هر فرقه و مذهب از جمله بهره‏هاى اسماعیلى و سنى و هندو و جینى در هند، در حدود 210000 تن بوده است. بر پایه بعضى تخمینات جدیدتر که در آنها افزایش‏هاى طبیعى سالانه نیز در نظر گرفته شده است، گمان مى‏رود که در حال حاضر، کلاً حدود 500000 تن داودى در جهان وجود داشته باشد که از این تعداد چهار پنجم آنها در هند، زندگى مى‏کنند و حدود 30000 در کراچى پاکستان به سر مى‏برند. داودیان یمن نیز حدود 5000 نفر هستند. حدود 20000 داودى هم در حال حاضر در تانزانیا وجود دارند. گروه‏هاى تجارت‏پیشه کوچکى از بهره‏هاى داودى نیز در سیلان (سریلانکا) در مناطقى از خاور دور و در امتداد کناره‏هاى جنوبى خلیج فارس وجود دارد. در دهه‏هاى اخیر نیز صدها نفر به اروپا و آمریکا مهاجرت کرده‏اند.27

    متفاوت‏ترین و عجیب‏ترین آمار در خصوص جمعیت بهره را نویسنده کتاب شیعیان تانزانیا ارائه داده است. وى مى‏نویسد: «از لحاظ اجتماعى جمعیت فعلى شیعیان بهره در کل جهان چهار میلیون نفر برآورد گردیده که در کشورهاى مختلف دنیا پراکنده شده‏اند.»28

     آنچه از لحاظ اجتماعى در جامعه بهره کاملاً مشخص است، نظم و نسق حاکم بر آن است که سبب انسجام آن و فرمان‏بردارى کامل اعضا از پیشواى خود شده است. مرکز این جماعت در هندوستان و شهر بمبئى است. در حال حاضر قریب 470 مرکز بهره در سراسر جهان وجود دارد که هر یک از این مراکز به وسیله قانون اساسى که از سوى داعى مطلق تدوین شده اداره مى‏گردد. این مراکز مجموعه‏اى کامل از مساجد، مسافرخانه، مدرسه، کودکستان، سالن اجتماعات، بیمارستان و غیره‏اند. بر طبق آخرین آمار سال 1995م بهره‏ها در سراسر جهان داراى 700 مسجد، 137 مسافرخانه، 52 قبرستان، 26 بیمارستان، 5 کتابخانه، 21 زایشگاه، 400 سالن اجتماعات، 4 کالج، 350 دبستان و 3 یتیم‏خانه‏اند.29

     بهره‏ها از نظر سیاسى چندان فعال نیستند و معمولاً منفعل عمل مى‏کنند. در امور سیاسى دولت‏ها دخالت نمى‏کنند و تمام همّ و غمشان حفظ موجودیت خود در سایه آرامش کشورهاست. از این‏رو، روابط بسیار خوبى با دولت‏ها برقرار مى‏کنند و براى حفظ این روابط، دولت‏ها را از لحاظ مالى و پولى مدد مى‏رسانند.

     بُهره‏ها از نظر اقتصادى در وضعیت بسیار مطلوبى به سر مى‏برند. اکثر آنها به مشاغل تجارى و خرید و فروش اشتغال دارند. با این حال، همواره نگران آینده خود هستند. آنها معمولاً پول‏هاى نقد خود را به بانک‏هاى اروپایى به ویژه لندن ارسال مى‏کنند. ساختن مراکز مهم تجارى، صنعتى، مذهبى و فرهنگى که پیش‏تر بدان اشاره شد، نشان‏دهنده وضعیت مطلوب این جماعت از نظر اقتصادى است. در میان این جماعت فقیر دیده نمى‏شود و به محض مشاهده موردى از فقر، به سرعت رسیدگى مى‏کنند. داعى مطلق براى رسیدگى به وضع نیازمندان، بنیادهایى به نام «بنیاد سیفى»، «بنیاد یادبود دکتر طاهر سیف‏الدین» و «بنیاد برهانى» تأسیس کرده است. تمامى این مراکز خیریه در هندوستان، پاکستان، انگلستان، سریلانکا، کنیا، اوگاندا و تانزانیا مشغول به فعالیت هستند. درآمد حاصله از این بنیادها بدون هرگونه دخل و تصرف به طور کامل به مصرف خدمات عمومى و امور عام‏المنفعه مى‏رسد. تنها در هند، بیش از دو هزار خانه توسط این بنیادها، وقف گردیده و در اختیار مستمندان قرار گرفته است.30

    بررسى و ارزیابى

    بى‏شک شیعه اثناعشرى، امروز دقیقا ادامه همان جریان تشیعى است که در زمان حضرت رسول صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهاز دامن اسلام برآمده و با رهبرى راستین حضرت على علیه‏السلام آغاز و اصول اعتقادى و باورهاى مذهبى اصیل آن، از طریق امامان معصوم علیهم‏السلامبه شیعیان در سراسر عالم منقل شده است. این فرقه از شیعه، که به حق «مکتب اهل‏بیت علیهم‏السلام» نامیده شده است، بنابر ادلّه گوناگون عقلى و نقلى، خالص‏ترین، اصیل‏ترین و مبنایى‏ترین فرقه مذهبى جهان اسلام به شمار مى‏رود. از این‏رو، در گروه عمده باقى‏مانده از شیعیان یعنى زیدیه و اسماعیلیه با انشعابات درونى‏شان، براى ارزیابى میزان هماهنگى با مکتب اهل‏بیت علیهم‏السلام، باید با این مکتب الهى سنجیده شوند. بنابراین، براى سنجش اندیشه‏اى «جمعیت بهره» بهترین ملاک، تطبیق دادن باورها و آموزه‏هاى آنها با عقاید شیعه جعفرى است.

     در این مختصر، ضمن طرح وجوه مشترک عقاید و افکار بهره با امامیه در برخى زمینه‏هاى اصولى، در محورهاى زیر به نقد آنها بپردازیم تا میزان فاصله آموزه‏اى جمعیت مذکور با شیعه امامیه مشخص گردد.

     الف. در حوزه اعتقادات: بهره‏ها به طور مستقیم به سه رکن اعتقادى مسلمانان یعنى توحید، نبوت، معاد و یک رکن اختصاصى شیعیان یعنى امامت، ایمان دارند. در این میان، آنچه آنها را بیشتر به شیعه اثناعشرى نزدیک مى‏کند، تأکید زیاد بر رکن رکین امامت است. بهره‏ها شش امام از دوازده امام را قبول دارند. آنان امامان را مکمّل پیامبران و از نسل پیامبر و امام على علیه‏السلام مى‏دانند؛ چیزهایى که در مکتب اهل‏بیت علیهم‏السلام بر آن تأکید شده است.

     آنچه در این میان «بهره» را از مکتب اهل‏بیت علیهم‏السلامدور مى‏کند، عدم اعتقاد به شش امام پس از امام جعفر صادق علیه‏السلام است. در حالى که بر طبق روایات معتبر، امامان معصوم علیهم‏السلام پس از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهدوازده نفرند که اولین آنها، امام على علیه‏السلام و آخرین آنها حضرت حجّت (عج) است.31

     امامیه با اعتقاد به دوازده امام معصوم علیهم‏السلام، در حقیقت تمام دوران بعد از وجود نورانى پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را تا قیامت کبرى، با رهبرى امام معصوم علیه‏السلامبراى عبور از شرایط طوفانى حوادث و هدایت صحیح جامعه بشرى لازم مى‏داند. برخلاف اعتقاد بهره، که با پیوند زدن افراد غیرمعصوم با نام داعى مطلق به رشته محکم امامان معصوم علیهم‏السلام، سعى در هدایت افراد جامعه را دارند، غافل از اینکه غیرمعصوم به هر نام و عنوانى، قدرت هدایت صحیح بشر به سمت کمال را ندارد.

     از سوى دیگر، آنچه از اعتقاد بهره به شش امام معصوم نخستین برمى‏آید، این است که یا آنها اصولاً نصب امام از جانب خدا را به آن معنا که امامیه معتقد است قبول ندارند، یا این نصب را تا امام صادق علیه‏السلامقبول دارند. در هر صورت باز هم اختلاف مبنایى بین نظر آنها با نظر بسیار دقیق امامیه در این خصوص وجود دارد. امامیه جریان نصب الهى  را به طور مستمر تا امام دوازدهم، ثابت مى‏داند. پس با وجود تأکیدات فراوان جماعت بهره بر اصل «امامت»، امام‏شناسى آنها هم در حوزه مصادیق عینى امامان و هم از نظر مفهوم‏شناسى، ابتر است. از این‏رو، آنها نمى‏توانند با چنین افکارى، نمایندگان واقعى تفکر شیعى بر مبناى آنچه اهل‏بیت علیهم‏السلاممى‏پسندند، در مناطق خود به شمار آیند. نکته دیگر در خصوص عقاید اینکه در این شعبه اسماعیلى، بر عدالت به عنوان یکى از اصول مذهب شیعه تأکید نمى‏شود.

    ب. در حوزه اصول و قوانین: تأکید بر امورى همچون حفظ هویت مؤمن، اعتبار ایمان در سازندگى دین و دنیاى فرد، فراگیرى دانش، شکرگذارى از نعمات خداوند، مبنا قرار دادن قرآن در زندگى، الگوگیرى زنان از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام، سعى در حفظ فرهنگ اسلامى، ازدواج زنان، تجارت و فعالیت اقتصادى سالم، تعلیم مسائل مذهبى به کودکان، کمک به کشورهاى عقب‏مانده از جمله مسائل مثبت مورد تأیید مکتب اهل‏بیت علیهم‏السلام است. در کنار مسائل صحیح نامبرده، از اصول و قوانینى یاد مى‏شود که هیچ سنخیتى با شیعه اثناعشرى ندارد، به عنوان نمونه، به دور اشاره مى‏شود:

     1) بازگذاشتن دست صاحب دعوت و دادن اختیارات غیراصولى و غیرشرعى به او؛ صاحب دعوت که اکنون محمد برهان‏الدین است آن‏قدر اختیار دارد که مى‏تواند و باید در خصوصى‏ترین مسائل زناشویى جماعت بهره نظر بدهد و هیچ عقد، ازدواج، کفن و دفنى بدون اجازه او مشروعیت ندارد! این در حالى است که در مکتب امامیه با وجود ولایت مطلقه امامان معصوم علیهم‏السلام، هرگز چنین مسائلى مطرح نیست؛ چراکه در چنین نظراتى هم بوى استکبار و دیکتاتورى فقهى به مشام مى‏رسد و هم نوعى لاابالى‏گرى و اباحه‏منشى دیده مى‏شود و در برخى موارد عسر و حرج نیز وجود دارد.

     2) بهره‏ها طبق میثاق‏نامه رسمى مطرح‏شده از سوى برهان‏الدین، ملزم به ختنه کردن دختران هستند، در حالى که در بین شیعه امامیه از گذشته تا به حال شاید حتى یک عالم شیعى را نتوان پیدا کرد که حکم به وجوب و الزام ختنه دختران کرده باشد.32

     ج. در حوزه اجتماعى و سیاسى: یکى از امورى که «بهره» را در معرض تهدید جدى قرار مى‏دهد، قرار گرفتن در میان اکثریت غالب هندوها و اهل‏سنّت در مناطقى همچون هندوستان و یمن است. بعید نیست که بسیارى از آموزه‏ها و آداب و رسوم این جماعت، متأثر از این دو باشد. از آنجا که این جماعت در همه مناطق جهان، در اقلبت به سر مى‏برند، نمى‏توانند و نتوانستند فعال عمل کنند. بنابراین، برخلاف اندیشه سیاسى شیعه امامیه که معمولاً فعال عمل مى‏کنند، این گروه عمدتا مواضعى منفعلانه در قبال دولت‏ها و کشورها اتخاذ مى‏کنند و حتى حاضرند براى حفظ موجودیت خود به کشورهایى نظیر مصر باج بدهند.

    نتیجه‏گیرى

    «بُهره» که واژه‏اى گجراتى است، نام شعبه‏اى از اسماعیلیه هند به معناى تجارت و داد و ستد کردن مى‏باشد. این اسم را از آن‏روى به اسماعیلیان گجرات داده‏اند که آنها در اصل جامعه تجارت‏پیشه بوده‏اند.

     اولین انشعاب در فرقه اسماعیلیه در اواخر قرن پنجم هجرى اتفاق افتاد که در پى آن اسماعیلیه به دو شاخه مستعلیه و نزاریه تقسیم شد. بُهره برآمده از شاخه مستعلیه و خوجه برآمده از شاخه نزاریه اسماعیلیه است. بعدها در خود بُهره نیز انشعاباتى به نام‏هاى داودى و سلیمانى به وجود آمد.

     بهره‏هاى نخستین از نظر اعتقادى مذهب شیعه اسماعیلى داشتند، اما به خاطر برخى جریانات تاریخى به مذهب اهل تسنن روى آوردند. بهره‏هاى امروزه، سه دسته‏اند: شیعه، سنى و هندو. در مجموع، عقاید بهره‏ها در توحید، نبوت، امامت و... بسیار به شیعه اثناعشرى نزدیک است.

     بهره‏ها علاوه بر عقاید، داراى اصول مسلم، قوانین و میثاق‏هایى هستند که در عمل شدیدا به آنها پایبندند.

     یکى از آیین‏هاى مؤکد آنها، تجدید بیعت با داعى مطلق در روز عید غدیر است. بهره‏ها به حج مى‏روند و نماز را برپا مى‏دارند و روزه مى‏گیرند، به زیارت قبر مطهر رسول‏اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهو مرقد امامان معصوم علیهم‏السلام تا امام ششم مى‏روند، لباس آنها یکنواخت و یک‏رنگ است، زن‏هایشان نهایت حجاب را دارند.

     طبق درست‏ترین قول، تعداد مجموعه بهره‏هاى داودى و سلیمانى در جهان حدود بیش از پانصد هزار نفر است که تقریبا یک چهارم آنها در هند و بقیه در سراسر جهان به ویژه در کراچى پاکستان، مصر، یمن و تانزانیا، به سر مى‏برند.

     نظم و ترتیب اجتماعى حاکم بر این جماعت زبانزد است. در حال حاضر قریب چهارصد و هفتاد مرکز بُهره در سراسر جهان وجود دارد.

     بهره‏ها از نظر سیاسى چندان فعال نیستند و براى حفظ موجودیت خود، روابط خوبى با دولت‏ها برقرار مى‏کند، اما از نظر اقتصادى بسیار فعال هستند. به دلیل تأسیس بنیادهاى خیریه گوناگون در سراسر جهان به وسیله داعى مطلق براى رسیدگى به وضع نیازمندان، در میان این جماعت نیازمندى دیده نمى‏شود.


    • ··· منابع
      ـ احمدى، عرب و امیر بهرام، شیعیان تانزانیا، تهران، الهدى، 1379.
      ـ الوردانى، صالح، شیعه در مصر (از عصر امام على علیه‏السلام تا امام خمینى)،ترجمه‏قاسم‏مختارى،تهران،سازمان‏تبلیغات‏اسلامى،1376.
      ـ الهامى، داود، سیرى در تاریخ شیعه، قم، مکتب اسلام، 1375.
      ـ جمعى از مؤلفان، تاریخ تشیّع (2)، زیر نظر سید احمدرضا خضرى، تهران، سمت، چ سوم، 1386.
      ـ جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، تهران، مؤسسه دائره‏المعارف تشیّع، 1371.
      ـ حرّ عاملى، محمّدبن حسن، وسائل‏الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانى شیرازى، طهران، مکتبة الاسلامیة، ط. الثانیة، 1396ق.
      ـ دفترى، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‏اى، تهران، فروزان، 1375.
      ـ دهخدا، على‏اکبر، فرهنگ دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، 1339.
      ـ زین عاملى، محمّدحسین، شیعه در تاریخ، ترجمه محمّدرضا عطایى، مشهد، بنیاد پژوهش‏هاى‏اسلامى‏آستان‏قدس،چ‏دوم،1375.
      ـ سبحانى، جعفر، راهنماى حقیقت، تهران، مشعر، چ پنجم، 1387.
      ـ مشکور، محمّدجواد، تاریخ شیعه و فرقه‏هاى اسلام، تهران، کتابفروشى اشراق، 1362.
      ـ مشکور، محمّدجواد، فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى آستان قدس، چ دوم، 1372.

    • پى نوشت ها
      1 دانشجوى کارشناسى ارشد کلام شیعى، دانشگاه قم. دریافت: 11/4/88 ـ پذیرش: 29/6/88.
      2ـ على‏اکبر دهخدا، فرهنگ دهخدا، ذیل واژه.
      3ـ جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، ج 3، ص 527.
      4ـ فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‏اى، ص 340.
      5ـ صالح الوردانى، شیعه در مصر از عصر امام على علیه‏السلام تا امام خمینى، ترجمه قاسم مختارى، ص 194.
      6ـ محمّدجواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقه‏هاى اسلام، ص 232.
      7ـ فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص 340.
      8ـ محمّدجواد مشکور، تاریخ شیعه و فرقه‏هاى اسلام، ص 232.
      9ـ ر.ک: جمعى از مؤلفان، تاریخ تشیّع 2، زیرنظر سیداحمدرضا خضرى، ص 526 / محمّدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 108.
      10ـ ر.ک: صالح الوردانى، شیعه در مصر، ص 194 / محمّدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 409ـ410.
      11ـ ر.ک: جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، ج 3، ص 526.
      12ـ براى اطلاع بیشتر درباره انشعابات درونى بهره، ر.ک: محمّدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 109 / جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، ج 3، ص 527 / فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص 143ـ144 و 293ـ294 و 366ـ367.
      13ـ ر.ک: جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، ج 3، ص 526 / فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص 144.
      14ـ محمّدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 109.
      15ـ ر.ک: جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیع، ج 3، ص 528.
      16ـ ر.ک: عرب احمدى و امیر بهرام، شیعیان تانزانیا، ص 257ـ258.
      17ـ همان، ص 256.
      18ـ براى آگاهى بیشتر از قوانین، اصول مسلم و میثاق‏هاى بهره‏ها ر.ک: همان، ص 258ـ262.
      19ـ ر.ک: جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، ص 528.
      20ـ عرب احمدى و امیر بهرام، شیعیان تانزانیا، ص 197.
      21ـ ر.ک: محمّدحسین زین عاملى، شیعه در تاریخ، ترجمه محمدرضا عطایى، ص 90 / فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص 146.
      22ـ محمّدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 109.
      23ـ فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص 364ـ365.
      24ـ محمّدجواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، ص 410.
      25ـ ر.ک: داود الهامى، سیرى در تاریخ تشیّع، ص 492.
      26ـ جمعى از نویسندگان، دائره‏المعارف تشیّع، ص 529.
      27ـ فرهاد دفترى، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص 356ـ357.
      28ـ عرب احمدى و امیر بهرام، شیعیان تانزانیا، ص 197.
      29ـ همان.
      30ـ همان، ص 262ـ263.
      31ـ ر.ک: جعفر سبحانى، راهنماى حقیقت، ص 308ـ315.
      32ـ ر.ک: محمّدبن حسن حرّ عاملى، وسائل‏الشیعه، تحقیق عبدالرحیم ربانى شیرازى، ج 15، ب 56، ص 166.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    احمدی، علی اصغر.(1388) شناخت بُهره اسماعیلى. ماهنامه معرفت، 18(9)، 47-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علی اصغر احمدی."شناخت بُهره اسماعیلى". ماهنامه معرفت، 18، 9، 1388، 47-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    احمدی، علی اصغر.(1388) 'شناخت بُهره اسماعیلى'، ماهنامه معرفت، 18(9), pp. 47-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    احمدی، علی اصغر. شناخت بُهره اسماعیلى. معرفت، 18, 1388؛ 18(9): 47-