پناهندگى و جستوجو براى یافتن مأمنى مناسب براى فرار از خطرات تهدیدکننده، پدیدهاى به قدمت تاریخ بشرى است. از جمله مباحثى که فقه امامیه و حقوق بینالملل به آن اهتمام ورزیده، مسئله پناهندگى است. وجود احکام و مقرّرات مفصل راجع به پناهندگى در فقه، اشاره صریح قرآن کریم و روایات اسلامى به حق پناهندگى و اهمیت و تبیین حقوق پناهنده، از جمله دلایل انجام این تحقیق است. در حقوق بینالملل نسبت به رعایت حقوق پناهندگان تأکید شده است. علمرغم وجود این تأکیدات و تشکیل کنوانسیونها و اتخاذ تدابیر گوناگون در این عرصه، به واسطه فقدان ضمانت اجرایى قوى در این خصوص دولتهاى پذیرنده پناهنده خود را ملزم به رعایت این مقرّرات نمىدیدند. در نتیجه، در جهان شاهد تعداد زیادى از انسانهاى پناهنده هستیم. این مقاله، با رویکرد نظرى و اسنادى، ضمن بررسى مبناى پناهندگى در فقه و حقوق بینالملل، حقوق و تکالیف متقابل دولتهاى پذیرنده و پناهندگان را مورد بحث قرار داده است.