فیض، در خانوادهاى اهل علم به دنیا آمد. در محضر بزرگان دانش آموخت و در علوم گوناگون صاحبنظر شد. سرانجام در کاشان به تدریس و تألیف پرداخت. علاوه بر تربیت شمارى از بزرگان، دویست اثر از خود به یادگار گذاشت. از نظر پارسایى و وارستگى زبانزد عام بود. در تفسیر، اخلاق، فقه، عرفان، بیانهاى ناب دارد و در آراى خود از قرآن و احادیث بهره گرفته است. در آغاز به دنبال فقه بود، سپس به عرفان روى آورد و در آخر خود را مقلّد قرآن و پیرو حدیث نامید. وى در نشر فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام کوشید. در جوانى به دنبال وحدت بین صوفىها و مخالفان بود، که همین موضوع سبب نسبتهاى ناروا به فیض گردید. او سرانجام رفتار و روش صوفیه را برخلاف شریعت خواند.
این مقاله با رویکرد تحلیلى و اسنادى و با هدف به تصویر کشیدن شخصیت فیض و ارزیابى نسبتهاى داده شده چون صوفیگرى، به اوست.