یکى از مباحث محورى هویّتساز هر تمدنى «طبقهبندى» علوم است. هر تمدنى که بتواند به خوبى از عهده این مهم برآید و تقسیمبندى مستقل و منسجمى از علوم ارائه نماید، در واقع توانسته است هویّت فرهنگى و معرفتى خود را از هجوم و نفوذ دیگران حفظ نماید. بىشک، این مهم بر عهده اندیشمندان هر جامعه است. غزالى، از متفکران بنام و صاحبنظر مسلمان، علاوه بر تسلط کامل به مبانى اسلامى، به این مقوله در کتب متعدد خود پرداخته است.
نوشتار حاضر به روش مطالعه اسنادى، درصدد تبیین دیدگاه غزالى درباره طبقهبندى علوم است. ایشان با در نظر داشتن دو مطلب سلسله مراتبى بودن علوم و تفاوت در میزان کاشفیت علوم، به تقسیمبندى علوم پرداخته است. وى علوم را به دو دسته کلى «دینى» و «غیردینى» تقسیم کرده است و علوم دینى را به دو دسته «مکاشفه» و «معامله» تفکیکپذیر مىداند. وى معتقد است علوم مکاشفه در صدر علوم است و روش آن شهودى است و نه حسى که هرکس قادر به کسب این علم نیست.
بهترین علم از میان علوم معامله از جمله سیاست از دیدگاه غزالى، علم فقه است و این علم کانون همه علوم معامله است.