این مقاله ابعاد و اضلاع گوناگون معناى زندگى «شخص» را مورد تحلیل و بررسى قرار مىدهد. این تحلیل با نگاه «سوم شخص» صورت گرفته تا بتواند دیدى شمولى داشته باشد؛ زیرا یافتن معناى زندگى انسان جز از طریق آشنایى با جنبههاى روحى و روانى و موقعیتى که در آن زندگى مىکند و حتى جز از طریق معرفت به اجزاى هستى امکانپذیر نیست. با تأمّل در خدا، انسان و هستى، بصیرت ما نسبت به موقعیت انسان در عالم هستى عمیقتر خواهد شد و به تفسیر صحیحى درباره معناى زندگى شخص دست مىیابیم.
این مقاله با رویکرد تحلیلى و نظرى نگارش یافته و هدف از آن، سعى در تبیین معناى زندگى است تا خواننده را به عنوان یک تحلیلگر در یافتن معناى زندگى خود یارى دهد. تأثیر فهم موقعیت و جایگاه انسان در معنادارى زندگى، همچنین میزان تأثیر دین و اخلاق در معنادارى زندگى از دیگر اهداف این پژوهش است.