سقراط نامى است که با حکمت پیوند جاودانى یافته است. در اهمیت سقراط همین بس که او استاد محبوب افلاطون است. افلاطون کسى است که فیلسوفى همچون وایتهد دربارهاش مىگوید: تمامى فلسفه غرب چیزى جز تعلیقاتى بر فلسفه او نیست. ارسطو نیز که به «فیلسوف مطلق» شهرت دارد و فلسفه اسلامى و غربى وامدار اویند، شاگرد باواسطه سقراط است. جایگاه سقراط در حکمت و فضیلت تا جایى است که برخى او را پیامبر پنداشتهاند. اینکه سقراط آموزگار فرزانگى است، قولى است که جملگى برآنند.
هدف این پژوهش اجمالى، آگاهى از حیات و آشنایى با شیوه تفکر سقراطى و نقش او در گسترش فرزانگى است. با تأمّل در آثار بر جاى مانده حاوى حکمت سقراطى و تحلیل آنها، خواهیم یافت که سقراط فقط مرد اندیشه نبود، بلکه حکمت و فضیلت را به عنوان عناصر جدایىناپذیر در وجود خویش جمع کرده بود. او با ابداع روش استقرایى ویژهاش و جستوجوى خستگىناپذیرش در نیل به ذات و حقیقت اشیا، تفکر فلسفى را در مسیر راستینش قرار داد.