سودگرایى بنتام، یکى از تأثیرگذارترین مکاتبى است که حوزه تأثیر آن بر اخلاق و حقوق مشهود است و داراى نقاط قوت و ضعف قابل ملاحظهاى است. هرچند سودگرایى را نمىتوان نوآورى بنتام دانست. اما وى سودگرایى را به طور مستدل ارائه کرد و تفسیرى جاودانه از آن ارائه نمود. «لذت» و «الم» دو مفهوم بنیادین سودگرایى هستند؛ زیرا سود یعنى افزایش لذت و کاهش الم، و سودگرایى، همانگونه که از نامش آشکار است، اصل سود را اصل اولیه مىداند. مقصود از سود، نه سود شخصى بلکه سود جمعى است؛ به گونهاى که معیار هر عمل اخلاقى نزد بنتام، «بیشترین سود براى بیشترین افراد» است.
این مقاله به روش تحلیل اسنادى نگارش یافته است و سعى بر آن است با تحلیل مقدمات، اصول و نتایج تفکر بنتام، بررسى نقّادانهاى از آن به عمل آید و حاصل مقاله اینکه بزرگترین مزیت فایدهگرایى به دست دادن ملاک عینى و عملى است. به عبارت دیگر، سودگرایى مدعى است: تنها، اصل فایده یعنى «بیشترین سعادت بیشترین افراد»، ملاکى براى عمل به دست مىدهد. بنتام حتى براى سنجش لذات که واحدند و نتیجه عملاند ملاکهاى هفتگانه ارائه مىدهد که ذیل بُعد کمّى مىگنجند و از سویى مکتب بنتام علىرغم مزیتى که دارد نمىتواند به تمامى انتقادهاى وارده پاسخ قانعکننده و درخورى بدهد. در پایان اشکالات وارد بر نظریه بنتام در سودگرایى مطرح شده است.