خشونت خانگى انواع مختلفى از جمله قتل، ضرب و جرح، توهین و تحقیر را دربر مىگیرد. اما انواع مهمترى از خشونت نیز وجود دارد که هژمونى فرهنگى مانع از آن است که حتى از سوى افرادى که متحمل آن مىشوند، خشونت تلقّى شود. هدف این پژوهش، بررسى مهمترین عوامل همسرآزارى با هدف ارائه تبیینى دینى است که با رویکرد تحلیلى به بررسى متون دینى پرداخته است. تحمیل کار در منزل و قبح طلب اجرت در موارد مشروع و مهریه از سوى زن، همان خشونت نمادین است که زمینهساز بسیارى از انواع خشونتها مىشود. اما اگر باور جمعى انجام این امور را لطف زن و نه وظیفه الزامى او بداند، اولاً، توقع انجام آنها از بانو نمىرود؛ ثانیا، در مقابل ترک آن آزار یا توبیخى وجود نخواهد داشت و ثالثا، در صورت انجام این امور از سوى بانو، وى مورد تقدیر شایسته قرار مىگیرد. بر این اساس، بهترین راهبرد کاهش خشونت خانگى، تحقق هنجارهاى دینى در عرصه اجتماع مىباشد.