امروزه غرب مدعى جهانىشدن است و با سیطره رسانهاى خود، به یکه تازى در این عرصه مى پردازد. اما تفاوتهاى بنیادینى میان نگاه اسلام و غرب به این مفهوم وجود دارد. تبیینها از ماهیتِ جهان، انسان، هدف و دین، از منظر اسلام و غرب، گوناگون است. حتى اساسا دین در فرهنگ غربى فاقد جامعیت است و به گونهاى تعریف مىشود که عرصه هاى مسائل اجتماعى و سیاسى را دربر نمى گیرد. ازاینرو، بنا بر مبانى فکرى و عملى غرب، نمى توان از منظر دین به مسئله «جهانى شدن» و «دهکده جهانى» اندیشید. هدف این مقاله بازنمایى تفاوتهاى جهانى شدن اسلامى و غربى در مبانى، اهداف، اصول، راهبردها، قوانین و راهکارهاى عملى در تدبیر امور جهان و انسان است که با روش تحلیلى و مقایسهاى به ارائه برخى از آنها مى پردازیم. جهانى شدن غربى به دنبال حاکم ساختن روحیه سکولاریسم، مادهگرایى، منفعتمحورى و رفاهخواهى است، درحالىکه جهانىشدن اسلامى به دنبال تعالى و پیشرفت انسان در ابعاد مادى و معنوى است.