جهانیشدن فرایندی است که چونان اختاپوس، عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بشر امروز را در چنبره سلطه خود درآورده و استقلال دولت ـ ملتها را در جهان به چالش کشیده است. این پدیده به دلیل سیّالیت طبیعت آن و در حال «شدن» بودنش، همواره جلوه های نوینی را در دهکده جهانی از خود نشان داده و تفاسیر و پردازشهای زاینده ای را نمایانده است. فراوانی رویکردها به این پدیده و قلمرو هژمونیک آن، موجب سردرگمی پژوهشگران این عرصه شده و ورود و خروج منطقی و جهانگسترانه به آن را با دشواری مواجه ساخته است.
بر این اساس، رسیدن به تعریفی واحد و تحدید دقیق قلمرو آن و مهمتر از همه، برونرفت از بافت شبکه ای جهانی شدن و اتخاذ شیوه ای واحد در برابر آن، امری مشکل مینماید. نشان دادن نمودهای واگرایانه جهانی شدن در خرده نظامهایی مانند «خاورمیانه» در سه عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ و معرفی راهکارهی مواجهه با آن که همواره در میان اندیشمندان مسلمان چالش برانگیز بوده، تلاشی است که در متن مقاله حاضر بری اثبات فرضیه اصلی صورت گرفته است.