ارائة تعریفی دقیق از تمدن، کلید ورود به مباحث تمدنی است. مقاله تلاش می کند با روش تحلیلی ـ اسنادی، بر پایة تعریف مفهوم تمدن از دیدگاه علامه مصباح، تحلیل دقیقی از تمدن و مؤلفه های این مفهوم ارائه کند و لایه های درهم تنیده و پنهان این تعریف، نمایان شود. در تجزیه و تحلیل تعریف، و تفکیک مفاهیم و نیز سرفصل ها ما با چهار سرفصل اصلی در تعریف علامه مصباح مواجه هستیم: ویژگی های کلی تمدن؛ زیربنا و بنیان تمدن؛ ساخت تمدن؛ و فرایند تمدن سازی براساس هرم نیازمندی های کلان بشری. سعی شده است با این کار، مفاهیم تعریف در دسته بندی هایی توزیع شود تا از بی شکلی و پراکندگی معنایی مفاهیم و واژه های تعریف جلوگیری شود.
در این تعریف، تمدن مفهومی است که از ویژگی های کلان زندگی انسان هایی حکایت می کند؛ چتری که بر همة فعالیت های اجتماعی سایه می افکند؛ از انسان هایی سخن می گوید که نوعی وحدت ارگانیک و اندامواره برای خود قائل اند و زندگی آنها از نوعی ثبات برخوردار است؛ کسانی که با تقسیم کار اجتماعی و با استفاده از همة نعمت های مادی و غیرمادی در شکل طبیعی و مصنوعی، تلاش های برنامه داری برای رفع نیازها، دفع خطرها، ارتقای بهره ها و رسیدن به آرمان ها انجام می دهند.