Abstract:
دانشمندان علوم اجتماعی از دیرباز، مباحثی مربوط به گرایشهای اجتماعی انسان را مطالعه و بررسی کردهاند و با تعمیق و تدقیق در آنها توانستهاند جامعهشناسی را علم مستقلی قرار دهند و جایگاه آن را به مرتبهای ارتقا بخشند که میتوان ادعا نمود امروزه بدون آگاهی و مطالعه آن، داشتن جامعه مترقّی و متمدّن امری دشوار مینماید.
مباحث این علم تا آنجا که مربوط به حیطه آن است و میان متفکران و جامعهشناسان مورد بحث قرار گرفته، تقریبا روشن و شفاف است، اما آنجا که موضوع به مبانی فلسفی و عقلی ارتباط پیدا میکند و صبغه عقلی محض به خود میگیرد با مشکل مواجه بوده و محل برخی نزاعهاست.
آنچه در این نوشتار بدان پرداخته شده در اصل، دیدگاه فلسفه در یکی از مباحث جامعهشناسی در خصوص اصالت فرد، جامعه و یا هر دو است. در این بحث، برخی از فلاسفه بر اصالت جامعه تأکید دارند و برخی نیز با ارائه برخی دلایل، تلاش دارند تا عقیده خود را به اثبات رسانند.