یکی از منابع اثبات آموزههای دینی، روایات است. روایات متواتر و روایات آحاد محفوف به قرائن قطعی در حوزههای فقه، علم کلام، تفسیر قرآن، تاریخ و مانند آن مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. گرچه روایات آحاد معتبر ظنّی، دستمایه فقها برای استخراج احکام فقهی میباشند؛ اما آیا از روایات آحاد معتبر ظنّی میتوان در موضوعات غیرفقهی از جمله مسائل اعتقادی استفاده کرد یا خیر؟
این نوشتار با بررسی آراء و اقوال اندیشمندانی که در اینباره اظهارنظر کردهاند و با بهرهگیری از روش کتابخانهای، با هدف ارائه پاسخی درخور به سؤال مذکور سامان یافته است.
برخی یافته های این پژوهش عبارتند از: حفظ مرزبندی بین اخبار متواتر، روایات آحاد قطعی و ظنّی، حیثیت صدور و دلالت روایات و نیز شیوه استنتاج در مباحث عقلی و نقلی.