این پژوهش، به بررسی خطاهای شناختی میپردازد که به عنوان زیربنای احساس فرد برای رفتار میتواند بسیار تأثیرگذار باشد. هدف این تحقیق، مقابله با خطاهای شناختی است تا از این طریق، از بروز رفتارهای منفی برخاسته از افکار منفی جلوگیری شود. روش تحقیق، تحلیل محتواست که به صورت نظری و در محیط کتابخانه انجام گرفته است. در این تحلیل، از مبانی روانشناختی با استفاده از آیات و روایات بحث شده است. یافته ما در این تحقیق نشان میدهد که خطاهای شناختی عمدتا برخاسته از حدسهای غیرقطعی و تکیه بر ذهنیتهای ناصواب است و فرد خطافکر همواره میخواهد رفتار دیگران را حدس بزند و بر اساس تحلیل نادرست، آنها را به اموری منفی متصف سازد که غیرواقعی است و درباره خودش اعتقاد دارد که درست حدس میزند. سؤال این است که، آیا میتوان ذهن دیگران را خواند؟ آیا دسترسی به افکار دیگران به راحتی پدید میآید؟ چه دلیل و شاهدی میتوان یافت که حدس ما قطعی است؟