Abstract:
یکى از مسائلى که ذهن هر محقق را مشغول مى سازد این است که چرا در جهان معاصر، با وجود قانون و قدرت هاى سیاسى و مجریان قانون، ظلم و تجاوز و تعدّى به افراد، گروه ها و ملل مستضعف وجود دارد؟ با توجه به این مسئله، هدف اصلى این نوشتار این است که ثابت کند چیزى که جاى آن در بسیارى از نظام هاى سیاسى خالى است، عدالت اجتماعى از منظر فقه سیاسى است. در این نوشتار، نگارنده با بهره گیرى از روش تحلیلى ـ استنباطى با مراجعه به متون و منابع فقه سیاسى (کتاب، سنّت و عقل) موضوع عدالت در نظام سیاسى را مورد بررسى قرار داده است. از جمله یافته هاى این مقاله این است که هرگاه نظام سیاسى مبتنى بر عدالت اجتماعى باشد به تمامى نیازمندى هاى بشر پاسخ مناسب داده است. با توجه به ناتوانى نظام هاى سیاسى لیبرالیزم و سوسیالیزم در تحقق عدالت اجتماعى، نظام سیاسى اسلامى که مبتنى بر رویه عدالت اجتماعى است مى تواند بشر را به سعادت واقعى برساند.