دولت دینى همواره از دغدغه هاى بنیادین دین داران در طول تاریخ بوده و تلاش براى تحقق آن از کارویژه هاى اصلى ایشان بوده و هست. در مقاله حاضر، که نگاه نوینى به دولت دینى دارد، چشم انداز دولت دینى، عدالت، سیاست ها و اهداف دولت بر محوریت عدالت بازتعریف مى شود؛ بازتعریفى که در چارچوب نظرى عدالت در فرایند سه مرحله اى هژمونى ظلم، چالش ظلم با عدالت و در نهایت، فراگیرى عدالت صورت بندى مى گردد. در این فرایند، میزان توسعه یافتگى اندیشه اى جامعه از ضعف به شدت در حال حرکت است که رابطه اى مستقیم با حاکمان این جوامع دارد. حاکمان مستبد، حاکمان زمینه ساز و در پایان، حاکم عادل دولت دینى پایان تاریخ، براى جوامع در مراحل سه گانه تصویر مى شود.