اگرچه ثمره نهضت ترجمه گشایش پنجره هاى جدید به دنیاى اندیشه بود، ولى در عرصه تولید علم، موجب ایستایى بیش از پیش و حتى وابستگى فکرى و ظهور پدیده نوین استعمار فکرى شد. نیاز به تجددطلبى در علوم انسانى نه با ترجمه و واردات بى رویه افکار مغرب زمین، که با تولید علم و نظریه پردازى صورت مى گیرد.
به نظر مى رسد گفتمانى که در ایران به دنبال بومى سازى علوم اجتماعى و علوم انسانى است، دچار نوعى خلط بحث شده است؛ زیرا به هر شکلى که مؤلفه هاى نظریه هاى غربى جرح و تعدیل گردد، موضوع جدیدى متولد خواهد شد که به طور طبیعى باید روند تکوین نظریه سازى را طى کند. متأسفانه ما میان سؤال و مسئله تمایز قائل نمى شویم و بسیارى از تحقیقات در علوم انسانى و اجتماعى پاسخ به سؤال است نه مسئله. در حالى که مشکل جامعه ما «حل مسئله» است. این مقاله با رویکرد نظرى و با هدف بررسى فرایند بومى سازى و با تولید علم در ایران اسلامى است.