نامه رسيده قرآن مترجم، بدون متن عربى؛ چرا؟
نامه رسيده
قرآن مترجم، بدون متن عربى؛ چرا؟
راز بقاى معجزه جاودانه قرآن اين است كه واضع كلمات و جملات آن، خودِ خداوند متعال است؛ نه كسى مىتواند به آن اضافه كند و نه از آن بكاهد؛ نه تغيير دهد و نه حتى مىتواند سوره يا سطرى مثل آن بياورد، و اين تحدّى قرآن است با انسان در همه دورانها، تا بدانند و يقين كنند كه اين كلام خداست و از جنس كلام مخلوق نيست. تحريف كتب آسمانى پيشين هم رازى جز اين نكته ندارد كه واضع كلمات و جملات آنها انسان است، حتى در مواردى كه معناى پيام الهى محفوظ مانده باشد. وقتى كلمات مخلوق براى بيان پيام خالق وضع مىشوند چون كلمات مخلوقاند، قابل تغييرند و مىتوان با كلمات و جملات و تركيبات جديدى آن را بيان نمود. و اين نكته است كه قرآن با تحدّى خود، آن را براى ما معلوم مىنمايد. اما اگر هر بار، حتى به قدر تفاوت كلمات مترادف، كه همگى يك معنا را به نحو كلى مىرسانند، ولى هر كدام تفاوتهايى با يكديگر دارند - كه همين تفاوتها باعث انتخاب اين كلمات در مورد خاص مىشوند - تغيير كند، اين باعث انحراف از آن معناى دقيق كلام و پيام الهى، خواهد شد. حتى اگر در ابتدا به نحو بسيار ظريف باشد، اما در نهايت به تبديل و تحريف كلى پيام مىانجامد. همينگونه بود كه كتب الهى پيشين تحريف شدند و تفسير شخصى افراد به آنها اضافه گرديد تا هماكنون - براى مثال - در تورات و انجيل جز چند جمله كه بيشتر آنها در سفر «پيدايش» است، مابقى جز تفسير و كلام منحرف شده اشخاص نيست. دليل آن اين است كه نمىتوان دو چاپ از كتب عهد جديد و عهد قديم را پيدا كرد كه همانند يكديگر بوده، هيچ تفاوتى با هم نداشته باشند. ولى اين افتخار جاودانه قرآن مسلمانان است كه ميان قديمىترين نسخه خطى قرآن در دست بشر با آخرين چاپ آن پس از 1400سال، هيچ تفاوتى در كلمات و جملات وجود ندارد.
اكنون دشمنان آگاه اسلام و قرآن با تجربه تاريخى انحراف امّتها و اديان و تحريف كتب آسمانى برآنند كه معجزه جاودانه قرآن را نيز به چنين سرنوشتى دچار نمايند. اخيرا ترجمههاى فارسى از قرآن بدون متن اصلى عربى آن در دسترس مردم قرار گرفتهاند، بدين عنوان كه «قرآن را فارسى بخوانيد.» روشن است كه در نگاه اول، اين كار خوبى به نظر مىرسد تا مردمى كه زبان عربى نمىدانند به سهولت بتوانند به معناى قرآن دست يابند، اما سرنوشت اين عمل چيز ديگرى خواهد بود: پس از مدتى كه ترجمههاى قرآن بدون متن اصلى و عربى - كه عين كلام خداست - در جامعه نشر پيدا كردند و مردم به آنها عادت نمودند، چون به ظاهر فهم آنها آسان است و انسان آنچه را به سهولت بفهمد به آن انس مىگيرد، متن فارسى در مراجعات مردم جاى متن عربى را خواهد گرفت. در نتيجه:
اولا، پس از مدتى مثل همه كتابها كه از زبان عربى يا هر زبان ديگر ترجمه مىشوند - غير از كتب تخصصى براى متخصصان هر رشته علمى - ديگر هيچ فارسى زبانى لزومى براى مراجعه به متن زبان اصلى آن اثر نمىبيند و هيچ كس به متن اصلى و كلام جاويد و معجزه قرآن مراجعه نمىكند.
ثانيا، با متن فارسى كه فهم آن براى هر فارسى زبانى به ظاهر ممكن مىشود، مبحث مهم مبيّنات قرآن، كه همانا فهم و تفسير قرآن به وسيله اهلبيت: است و مهمترين وظيفه و فلسفه وجودى ايشان مىباشد و يكى از مهمترين مباحث همه علماى شيعه در طول تاريخ اسلام است از بين مىرود و مقام انحصارى اهلبيت: زايل مىگردد و مردم از فهم باطن قرآن محروم مىمانند و هركس هر فهمى از قرآن، آن هم از ترجمه آن را حجت مىداند و لزوم فحص از رأى اهلبيت: براى فهم قرآن نيز از بين مىرود. و فهم از كلام خدا، كه پايه همه معارف از اصول و فروع است، منحرف مىگردد و شيعه به سرنوشت انحرافات و تفرقه امّت اسلام، كه از اهلبيت: مهجور ماندهاند، دچار مىگردد؛ چنانكه امروز مباحث وهابيّت در حجيّت فهم ظواهر قرآن بدون نياز به فحص از اهلبيت: در همه جا، حتى در ايران، در بين مردم در حال رشد و رواج است و رجوع به ترجمه اين مسأله را قوت مىبخشد.
ثالثا، وقتى متن قرآن ترجمه يك انسان جايزالخطا باشد و طبق اصل ثابت زبانشناسى، كه اصولا ترجمه در همه زبانها نمىتواند معناى دقيق متن اصلى را عينا منتقل كند و اين دليل عدم دقت همه ترجمههاست، با ترجمه قرآن و جاىگزينى آن به جاى متن اصلى عربى، قرآن نيز سرنوشت تحريف كتب آسمانى پيشين را پيدا مىكند كه نه تنها معجزه كلام جاويد قرآن كه خدا به آن تحدّى مىكند و دليل حقّانيت قرآن و مصون بودن از تحريف آن در همه قرون و اعصار است از بين مىرود؛ بلكه فقط كافى است در هر بار ترجمه مجدّد، طبق ذوق و سليقه مترجم، يك كلمه مترادف جايگزين شود. در نتيجه، پس از مدتى، اثرى از پيام خدا نخواهد ماند و قرآن نيز چون تورات و انجيل، در هر دورهاى كتاب ديگرى خواهد بود غير از آنچه در دوره قبل بوده است.
خطر بزرگى اسلام و قرآن و جامعه اسلامى و هدايت جامعه بشرى را تهديد مىكند! مىخواهند آخرين پيام خدا را از بين ببرند! امروز ترجمه فارسى بدون متن اصلى، عربى، فردا ترجمه انگليسى بدون متن اصلى عربى، و پس فردا ترجمه چينى بدون متن اصل عربى، و همين روند ادامه پيدا خواهد كرد. بر همه مسلمانان و دانشمندان جهان اسلام و حاكمان مسلمان واجب است از كلام خدا، كه همانا اساس و پايه و رمز بقاى اسلام و راه سعادت بشر است، حراست كنند و از بذل همه چيز خود در اين راه دريغ ننمايند؛ چنانكه تاريخ انبيا و اوصيا سرتاسر فداكارى حفظ و ابلاغ پيام خداست به انسان. حتى اگر اين مطالب در مقام استعداد و احتمال هم باشد، چون محتمل عظيم است، بايد آن را بسيار جدّى گرفت و آگاهانه اين مسأله را ريشهيابى نمود و مانع پخش اين كتب و اين تفكر شد و اين توطئه عظيم را خنثى نمود. «و ما عَلى الرسولِ الاّ البلاغُ.» (مائده: 99 )
سيدمهدى كشفى - تهران دوم شعبان 1424