منبع شناسي تفسير موضوعي قرآن
منبع شناسي تفسير موضوعي قرآن
گروه كارورزي تفسير موضوعي مؤسسه امام خميني (ره)
مقدّمه
«تفسير موضوعي» به معناي گردآوري آيات مربوط به يك موضوع و تبيين و استنطاق آن ها براي استخراج نظر قرآن كريم درباره آن موضوع، همزاد با نزول قرآن كريم است. در سخن پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) و امامان معصوم(عليهم السلام) اين شيوه از تفسير ديده مي شود،1 مفسران مسلمان نيز به اين شيوه تفسيري اهتمام داشته اند.2 ولي در خصوص مباحث نظري تفسير موضوعي مانند تعريف، اهميت، انواع و قواعد آن، از پيشينيان نگاشته كمتري به چشم مي خورد. خوشبختانه برخي قرآن پژوهان در چند سال اخير به اين مهم پرداخته و كتاب ها و مقالاتي به رشته تحرير در آورده اند. ظاهراً اولين منبع در خصوص بحث نظري تفسير موضوعي، كتاب البداية في التفسير موضوعي: دراسة منهجية و موضوعية تأليف عبدالحي فرماوي است كه چاپ دوم آن به سال 1397 ق. مي رسد.3
در اين مقال، نخست منابع مربوط به مباحث نظري تفسير موضوعي، اعم از كتاب و مقاله بررسي مي شود، و سپس منابع تفسير موضوعي گزارش مي گردد. اين يادآوري لازم است كه به علت كثرت تك نگاري هايي كه به يكي از موضوعات قرآني پرداخته اند، از بيان آن ها خودداري كرده و تنها به چند تفسير موضوعي، كه تمام آيات قرآن يا بخش عظيمي از آيات را بررسي كرده اند، بسنده كرديم،4 و نيز ذكر منابع براساس اهميت منبع مي باشد.
أ. منابع مربوط به مباحث نظري تفسير موضوعي
1. كتاب ها و پايان نامه ها
كتاب ها و پايان نامه هايي كه از مباحث نظري مربوط به تفسير موضوعي سخن گفته اند، دو دسته مي باشند: يكي، منابع مستقل و ديگري، منابع غير مستقل:
منابع مستقل: مراد از منابع مستقل، نگاشته هايي است كه تمام مطالب آن مربوط مسايل تفسيري است. اين منابع عبارتند از:
1. روش شناسي تفاسير موضوعي قرآن، هدايت جليلي، تهران، كوير، 1372، (شيعه).
نويسنده اين كتاب، مطالب كتاب خويش را بر اساس يك مدخل و سه مرحله اساسي «توصيف، تبيين، توصيه» پايه ريزي كرده است. مدخل داراي 9 فصل مي باشد: «بستر تاريخي تفسير موضوعي، تاريخ تفسير موضوعي، جايگاه تفسير موضوعي در طبقه بندي تفاسير، تفسير موضوعي روش يا روش ها، تفسير موضوعي گام دوم، تفسير موضوعي ضرورتي آشكار، وزن ادله معارض تفسير موضوعي در ميزان نقد، حيطه موضوعات در تفسيرموضوعي، دو گام در تحديد تفسير موضوعي.»
مؤلف در مرحله اول به توصيف 10 نمونه از تفاسير موضوعي معاصر پرداخته و آشنايي با نوع موضوعات انتخاب شده و فلسفه گزينش آن ها و روند استنتاج مفسران را بيان كرده است.
وي در مرحله «تبيين» با ارائه تعريفي از تفسير موضوعي، تعريف هاي مطرح شده از سوي ديگران را ناتمام دانسته است. ترسيم اركان تفسير موضوعي به دو صورتِ دروني (كتاب و سنّت) و بيروني (معلومات پيشين و باورهاي يقيني مفسّر) از ديگر مطالب مرحله دوم است.
«پر كردن ذهن از معارف مربوط به موضوع، تنقيح و تصحيح انديشه هاي بيرون ديني، سعي در درك عميق معضلات نظري و عملي عصر و مطالعه سير تاريخي پديده تفسير» توصيه هايي است كه پايان دهنده كتاب ياد شده است.
2. تفسير موضوعي قرآن، حبيب الله زارعي، پايان نامه كارشناسي ارشد، علوم قرآني، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(قدس سره)، 1378. (شيعه)
اين اثر داراي يك مقدمه و 9 فصل است. نويسنده پس از بيان ضرورت تفسير قرآن و تقسيم آن به ترتيبي و موضوعي و تعريف تفسير موضوعي به تقسيم آن به تفسير موضوعي اصطلاحات قرآن، سوره ها و موضوعات قرآن پرداخته است. وي پيشينه تفسير موضوعي را همزاد با نزول قرآن، و پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) را اولين مفسّر موضوعي مي داند و در ادامه، به علل گرايش تفسير موضوعي كه «شناخت بهتر قرآن و درك عميق تر واقعيات، حاكميت انديشه هاي جاهليت نوين و نگرشي تخصيي به مسائل» باشد، مي پردازد.
اين اثر تفسير موضوعي را به اين دليل كه راهي براي اثبات اعجاز قرآن، عاملي براي وحدت مسلمانان و پاسخگوي نياز بشر به دين است، داراي اهميت بسياري مي داند. و به دنبال آن، به مباني نظري تفسير موضوعي در محورهاي معجزه قرآن، هدايت، جامع، حق قرآن و ناظر بودن آيات بر يكديگر پرداخته است. اين منبع براي اثبات صحت تفسير موضوعي به دلايل عقلي و نقلي استناد جسته و در پايان به شبهات مطروحه در خصوص اين نوع تفسير، پاسخ گفته است.
3. مباني و سير تاريخي تفسير موضوعي قرآن، بهروز يدالله پور، چ اول، قم، دارالعلم، 1383. (شيعه)
اين منبع از يك مقدمه و 4 فصل و نتيجه تشكيل مي دهد. نويسنده نخست به تعريف تفسير موضوعي، اهميت و ضرورت آن، مراحل تفسير و روش تحقيق در اين نوع تفسير پرداخته و پس از آن، سير تاريخي تفسير موضوعي از صدر اسلام تا كنون و نيز تطور و مراحل سير نگارش آن در عصر حاضر را رقم زده و چند كتاب شناسي از آيات احكام، آيات نازله در شأن اهل بيت(عليهم السلام)، آيات متشابه و ناسخ و منسوخ را بر شمارده است. وي در ادامه، ادله عقلي و نقلي مخالفانِ تفسير موضوعي (نزول تدريجي و عدم يك جا نازل شدن قرآن، روايت نهي ضرب القرآن بعضه ببعض، نظم و ترتيب خاص حاكم بر قرآن و جغرافياي آيات، مانع از تفسير موضوعي است) را نقل و نقد نموده و مباني و ادله اثباتي (مباني قرآني و روايي و عقلي) اين روش را برمي شمارد كه تفسير موضوعي بر ادله و مستندات قرآني استوار بوده و اين شيوه در سنت نبوي و سيره امامان معصوم(عليهم السلام)وجود دارد و از نظر عقل نيز پذيرفته شده و در عصر كنوني نياز مبرم به آن مي باشد.
اين كتاب، در پايان به رابطه ميان تفسير ترتيبي و تفسير موضوعي اشاره كرده و نيز به ارتباط بين تفسير قرآن با قرآن و تفسير موضوعي توجه نموده است و تحليل مفهومي روايت «ضرب القرآن بعضه ببعض» و عدم منافات آن با تفسير قرآن به قرآن و موضوعي را بيان مي كند.
4. مباحث في التفسيرالموضوعي، مصطفي مسلم، دمشق، دارالقلم، 1421ق، ص 15 تا 91. (اهل سنّت).
اين كتاب از يك مقدمه و پنج بخش و خاتمه تشكيل شده است. نويسنده نخست به پيدايش تفسير و چگونگي گسترش آن پرداخته و سپس تعريف، پيدايش، انواع و اهميت تفسير موضوعي را مطرح مي كند. وي روش هاي تفسير موضوعي را به سه صورت «جمع آوري آيات بر اساس يك لفظ و شرح و توضيح آن ها (مانند كتب اشباه و نظائر)، روش به دست آوردن يك موضوع در تمام قرآن، روش تفسير موضوعي يك سوره قرآن» مي داند و در ادامه، به علم مناسبات پرداخته و پيوستگي تمام سوَر و پيوستگي آيات در يك سوره را به اثبات مي رساند.
مؤلف «الوهيت من خلال الايات» و نيز «بررسي سوره كهف» را نمونه عملي تفسير موضوعي خويش قرار داده و اميدوار است كه ديگر پژوهشگران، مباحث اين روش تفسيري را منقح و تكميل نمايند.
5. المدخل الي التفسير الموضوعي، عبدالستار فتح الله سعيد، قاهره، كلية اصول الدين، 1406ق، ص 3 تا 10 و 19 تا 94. (اهل سنّت)
اين منبع داراي يك مقدمه و دو باب (باب اول، بحث نظري و باب دوم، چند نمونه از تفسير موضوعي) است. نويسنده ابتدا به تعريف ، پيدايش، تدوين، انواع و شيوه هاي تفسير پرداخته و سپس وارد مبحث تفسير موضوعي مي شود. وي پيشينه تفسير موضوعي را از زمان پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) مي داند كه به مرور زمان رشد و گسترش يافته و در سه شكل مختصر، متوسط و گسترده انجام گرفته است. وي در ادامه به اسباب گسترش و اهميت آن پرداخته و در پايان، به قدم هايي كه براي تفسير موضوعي خاص لازم است برداشته شود و نيز قواعد آن اشاره مي كند.
مؤلف موضوعات زير را نمونه هايي از تفسير موضوعي (شيوه عملي خود) برمي شمارد:
1) توحيد در قرآن; 2) معيت در ضوء قرآن; 3) تبعيت در قرآن; 4) علم و علماء در ضوء قرآن; 5) قيامت و خصوصيات آن در قرآن.
6. التفسيرالموضوعي بين النظرية و التطبيق (دراسة نظرية و تطبيقيّة مرفقة بنمازج و لطائف التفسير الموضوعي)، صلاح عبدالفتاح الخالدي، اردن، دارالنفائس، 1418 ق، ص 29 تا 81 و 296. (اهل سنّت)
اين اثر داراي يك مقدمه و دو باب (بحث هاي نظري و بررسي هاي تطبيقي) و خاتمه است. نويسنده پس از بيان معناي لغوي و اصطلاحي تفسير و تحول آن در طول تاريخ، به تعريف تفسير موضوعي، مهم ترين تأليفات و پيشينه آن پرداخته است و در ادامه، تفاوت بين تفسير موضوعي و تفسير ترتيبي را بيان كرده و علل ظهور و انواع آن را برشمارده است. در پايان، به قدم ها و قواعدي (ده قاعده) كه براي تفسير موضوعي لازم است، اشاره دارد. وي موضوع «جهل» و «شوري» در قرآن و نيز سوره محمّد(صلي الله عليه وآله) را نمونه تطبيقي خود قرار داده است.
7. منهجية البحث في التفسير الموضوعي للقرآن الكريم، زياد خليل محمد الدغامين، بيجا، دارالبشير، 1416ق، ص 13 تا 49 و 171 تا 174. (اهل سنت)
اين پژوهش داراي يك مقدمه و دو بخش و خاتمه است. نويسنده در بخش نخست، به بيان مباحثي چون تلاش قرآن پژوهان قديم و جديد در مورد وحدت موضوعي در قرآن پرداخته و سپس، به بحث تفسير موضوعي از ديدگاه دانشمندان معاصر همراه با نقد و نظر پيرامون آن ها مي پردازد. در پايان، موضوع «مكر از ديدگاه قرآن» را نمونه تطبيقي خود قرار مي دهد.
وي در بخش دوم، تلاش مفسران پيرامون وحدت موضوعي در يك سوره را نقد و بررسي كرده و وحدت موضوعي سوره حجر را نمونه كار عملي خويش قرار داده است. مؤلف در خاتمه كتاب، تفسير موضوعي را مهم ترين شيوه تفسيري زمان كنوني براي به دست آوردن حقايق قرآن مي داند.
8. دراسات في التفسير الموضوعي للقصص القرآن، احمد جمال العمري، قاهره، مكتبة الخانچي، 1406ق، ص 43 تا 75 (اهل سنّت)
اين منبع مشتمل بر مقدمه و 14 فصل و خاتمه است. نويسنده پس از بيان واژه «تفسير» در لغت و اصطلاح، وارد بحث تفسير موضوعي شده و به معرفي اجمالي و بعضاً تفصيلي آثاري كه از ديرباز در اين خصوص نگاشته شده، پرداخته و روش هاي مفسران را بررسي و سپس، وارد تفسير موضوعي قصه هاي قرآن مي شود.
9. مصادر التفسيرالموضوعي، احمد رحماني، قاهره، مكتبة وهبة، بيتا، ص 24 تا 40 و 53 تا 62. (اهل سنّت)
اين كتاب هشت منبع را براي تفسير موضوعي معرفي و بررسي مي كند:
1) نظم الدرر في تناسب الايات و السور، تأليف برهان الدين بقاعي; 2) تفسير موضوعي از ديدگاه ابن باديس; 3) البداية في التفسير موضوعي: دراسة منهجية و موضوعية، تأليف عبدالحي فرماوي. (فرماوي نخست روش هاي تفسيري را به طور عام بيان كرده و پس از آن به مفهوم، پيدايش، اهميت و نياز به تفسير موضوعي و تأليفات آن و فرق آن با ساير روش هاي تفسير پرداخته است. وي چهار موضوع «رعاية اليتيم و امية العرب و آداب الاستئذان و غض البصر في القرآن» را در بخش تطبيقي مي آورد.5 4) تجربة ]محمّد[ باقر صدر در تفسير موضوعي; 5) بحثي درباره المدخل الي التفسيرالموضوعي، تأليف عبدالستار فتح الله سعيد; 6) تجربة علي حسين خفاجي در رساله اش: التفسير موضوعي للقرآن الكريم; 7) مباحث في التفسيرالموضوعي، تأليف مصطفي مسلم; 8) سخني درباره تفسير الاساس في التفسير، تأليف سعيد حوّي.
10. التفسير الموضوعي للقرآن في كفتي الميزان، عبدالجليل عبدالرحيم، عمان، 1412ق. ص 7 تا 100. (اهل سنّت)
اين پژوهش داراي مقدمه و 3 فصل و خاتمه است. مؤلف نخست، به سبب توجه علما به تفسير موضوعي، تعريف و ارتباط آن با تفسير تحليلي و انواع آن پرداخته و پس از آن، شرايط لازم براي تفسير موضوعي را بيان كرده و ده نمونه از تأليفات در اين زمينه را بررسي نموده است. وي تفسير سوره علق را نمونه تطبيقي بين نظريه و عمل قرار داده است.
11. ابحاث في التفسيرالموضوعي، محمد بسام الشويكي، دمشق، دارالعصمه، 1422ق، ص 1 تا 13. (اهل سنّت)
اين پژوهش داراي چند بحث تفسيري است. نويسنده ابتدا تعريف، پيدايش، انواع، اهميت و شرايط تفسير موضوعي را به رشته تحرير درآورده و سپس به مباحث علم المناسبات و انواع المناسبات، فن قصه در قرآن، اسرائيليات و اثر آن در تفسير پرداخته است و عصمت پيامبران و شبهات پيرامون عصمت را نمونه عملي خويش قرار مي دهد.
12. دراسات في التفسيرالموضوعي للقرآن الكريم، زاهر بن عواض الالمعي، چ اول، رياض، مطابع الفرزدق، 1405ق، ص 5 تا 23. (اهل سنّت)
اين كتاب نخست تعريف، پيدايش و گسترش و اهميت تفسير موضوعي و تفاوت آن با انواع ديگر تفسير را بيان كرده و پس از ذكر تناسب آيات و سور و وحدت موضوعي در چند سوره از قرآن به موضوعات: توحيد، ملائكه، پيامبران و رسولان، كتاب هاي آسماني، اخلاق، ايمان به غيب و... در قرآن پرداخته است.
13. الشيخ محمد الغزالي رائد منهج التفسير الموضوعي في العصر الحديث، مسعود فلوسي، بيروت، دارالوفاء، 1421ق، ص 49 تا 126. (اهل سنّت)
اين كتاب در شرح زندگاني و بررسي آثار و ديدگاه دانشمند، محمد غزالي است كه بخشي از آن، ديدگاه وي در خصوص تفسير موضوعي را به بررسي نشسته است. نويسنده تعريف و اهميت تفسير موضوعي را از ديدگاه غزالي بيان كرده و متذكر مي شود كه روش موضوعي به معناي كنار گذاشتن بقيه شيوه ها نيست، و در ادامه به نمونه هايي از آثار وي در اين زمينه اشاره مي كند.
منابع ضمني: علاوه بر منابع مستقل، برخي منابع از مباحث نظري تفسير موضوعي در ضمن مطالب ديگر سخن گفته اند كه عبارتند از:
1) المدرسة القرآنية، سيد محمّدباقر صدر، قم، مركز بررسي آثار شهيد صدر، 1421ق، ص 19 تا 24. (شيعه)
اين كتاب مجموع چند درس شهيد صدر در حوزه نجف اشرف بوده كه دو درس اول آن مربوط به روش تفسير موضوعي قرآن است. مي توان اين كتاب را مهم ترين منبع براي معرفي تفسير موضوعي دانست. قرآن پژوهان معاصر با مراجعه به آن مطالبي را در خصوص تفسير موضوعي بيان كرده اند، و مقالات متعددي نيز در شرح نظرات نويسنده به رشته تحرير درآمده است.6
اين منبع نخست به بيان تفسير ترتيبي و كاستي هاي آن پرداخته و سپس به تعريف و مزاياي تفسير موضوعي و تفاوت اين دو روش تفسيري مي پردازد و براي پاسخ گويي به نياز زمان، با اصل قراردادن تفسير ترتيبي، نگرش موضوعي را در كامل كردن شيوه ترتيبي مؤثر دانسته و آن را گامي فراتر از تفسير ترتيبي مي داند. در پايان، دلايل ضروري نبودن تفسير موضوعي در عهد رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) و لزوم پرداختن به آن عصر در حاضر بيان شده است. شهيد صدر بحث «فلسفه تاريخ و سنّت هاي اجتماعي از ديدگاه قرآن» را نمونه عملي تفسير موضوعي خويش قرار داده است.
2) تفسير و مفسران، محمّدهادي معرفت، قم، مؤسسه فرهنگي التمهيد، 1380، ج 2، ص 526 تا 555. (شيعه)
اين كتابِ دو جلدي داراي 14 فصل است كه فصل چهاردهم آن در خصوص تفسير موضوعي مي باشد. نويسنده، نخست به ويژگي هاي تفسير موضوعي (والايي در هدف، ژرف نگري و نقش اثباتي) پراخته و سپس انواع آن را برمي شمارد. به نظر وي انواع تفسير موضوعي از اين قرار است: تفاسير موضوعي فراگير و مستقل، تفسير لغوي (تفسير غريب القرآن) و تفاسير متشابهات قرآن، مؤلف براي هر نوع چند نمونه همراه با شرح مختصري معرفي مي كند.
3) زن در آيينه جلال و جمال، عبداللّه جوادي آملي، تهران، رجا، 1374، ص 49ـ61. (شيعه)
اين كتاب يك موضوع مستقل «شخصيت زن» از ديدگاه قرآن است كه بخشي از آن به شيوه تفسير موضوعي مي پردازد. نويسنده ابتدا به فرق ميان تفسير موضوعي با تفسير ترتيبي اشاره كرده و سپس مراحل هفتگانه اي را براي رسيدن به تفسير موضوعي بيان مي كند و در ادامه، تعليم موضوعات را نيز از طريق خود قرآن مي داند.
4) تفسير سوره حمد، سيد محمّدباقر حكيم، قم، مجمع الفكر الاسلامي، 1420ق، ص 91ـ114.
نويسنده در مقدمه پنجم اين منبع، نخست روش هاي تفسيري را طبق نظر شهيد صدر بر دو گونه ترتيبي و موضوعي تقسيم مي كند و سپس تعريف تفسير ترتيبي، مزايا و كاستي هاي آن و نيز تعريف و مزاياي تفسير موضوعي و تفاوت آن با تفسير ترتيبي را بيان مي كند. وي در پايان، بين تفسير ترتيبي و موضوعي مقايسه اي كرده و هر دو را روشي اساسي براي تفسير مي داند.
5) علوم قرآني، سيد محمّدباقر حكيم، ترجمه محمدعلي فشاركي، تهران، تبيان، 1378، ص 359ـ504.
بخش چهارم اين كتاب، مربوط به «تفسير موضوعي و نمونه هايي از آن» است كه در 9 صفحه از اين بخش مباحث نظري مانند تعريف تفسير موضوعي، سه معنا براي «موضوعي بودن»، نياز زمان به تفسير موضوعي و فهرست اجمالي موضوعات قرآني و شيوه قرآن در ارائه آن ها آمده است و بقيه اين بخش مربوط به شيوه عملي اين نوع از تفسير مي باشد كه نويسنده موضوعات «قصص قرآن، مطالعه داستان حضرت موسي(عليه السلام)، فواتح سور و جانشيني انسان از طرف خداوند را مطرح كرده است. مؤلف بيشتر مطالب خويش را مرهون استادش، آية اللّه شهيد صدر هستند، هر چند خود ابتكارات و اضافاتي نيز دارند.
6) روش شناسي اهل بيت(عليهم السلام) در تفسير، تأويل و تطبيق، حسين تقوي دهاقاني، قم، مؤسسه فرهنگي منهاج، 1381، ص 129ـ146. (شيعه)
اين اثر روش هاي تفسيري اهل بيت(عليهم السلام) را برمي شمارد كه يكي از آن ها شيوه موضوعي است. مؤلف در اين بخش، پس از تعريف و اهميت تفسير موضوعي به نمونه هاي آن در روايات پرداخته و سپس قواعد تفسير موضوعي را بيان مي كند.
7) تفسيرالقرآن بالقرآن عندالعلامة الطباطبائي، خضير الجعفر، قم، دارالقرآن الكريم، 1411ق. ص 97ـ123. (شيعه)
اين منبع داراي يك مقدمه و 3 باب و خاتمه است. در فصل دوم از باب دوم، تفسير موضوعي نزد علامه طباطبائي بيان شده است. نويسنده پس از تعريف و پيشينه تفسير موضوعي، چند نمونه تفسير موضوعي را از تفسيرالميزان مطرح مي كند: 1. جهاد; 2. ابليس; 3. بيماري دل; 4. روح در قرآن.
8) الامام الشهيد حسن البنا و منهجهه في تفسير القرآن الكريم، عماد محمود عبدالكريم، قاهره، دارالتوزيع و النشرالاسلامية، 1425ق، ص 157ـ184. (اهل سنّت)
اين منبع داراي يك مقدمه و 13 فصل است. فصل دهم آن روش موضوعي در تفسير را بيان مي كند. نويسنده، نخست تفسير موضوعي را بر دو قسمِ يك موضوع در تمام قرآن و يك سوره از قرآن، تقسيم كرده و هر كدام را تعريف و مهم ترين تأليفات در آن را ذكر كرده است، سپس هر دو قسم را بر آثار حسن البنا تطبيق مي دهد.
9) فقه پژوهي قرآني: درآمدي بر مباني نظري آيات الاحكام; محمدعلي ايازي، قم، بوستان كتاب، 1380. (شيعه)
اين كتاب داراي يك مقدمه و 9 فصل است كه روش تفسير موضوعي و قواعد و شيوه آيات احكام قرآن را بيان مي كند. استنباط فقهي از آيات تاريخي، مثل ها و قصه هاي قرآن از مباحث مهم اين منبع است.
مقالات: مقالاتي كه درباره مباحث تفسير موضوعي انتشار يافته اند، عبارتند از:
1. «التفسير الموضوعي مقارنات بين السيد الصدر و آخرين»، خالد توفيق، الفكر الاسلامي، سال هفتم، ش 24 و 25، رمضان 1421ق، ص 5ـ88.
اين مقاله مقايسه اي است ميان تفسير موضوعي از ديدگاه شهيد صدر و ديگر مفسران موضوعي، نويسنده نخست تعريف تفسير موضوعي را از چند قرآن پژوه نقل و نقد و بررسي مي كند، سپس روندي از گسترش تفسير در ميان مسلمانان با گرايش هاي گوناگون را ترسيم مي كند تا نشان دهد كه تفسير موضوعي در چنين اوضاع و احوال علمي و اجتماعي به وجود آمده و آن نياز شديد مسلمانان به دانستن نظرات قرآن كريم است. وي در ادامه به تفاوت تفسير موضوعي با تفسير قرآن با قرآن مي پردازد كه بسياري اين دو روش تفسيري را يكي مي دانند، و نيز فوائد تفسير موضوعي را از ديدگاه شهيد صدر برمي شمارد. وي امور زير را براي مفسّر موضوعي لازم مي داند: (شناخت عميق نسبت به اسلام، آگاهي عميق از وضع زندگي مسلمانان و قدرت خلاقيّت بر تجزيه و تحليل معارف اسلام و درك مسائل زندگي انسان بدون تأثير پذيرفتن از آن ها.)
در بخشي از اين پژوهش، اين سؤال مطرح مي شود: آيا تفسير موضوعي روشي جديد در تفسير و فهم قرآن است و يا شيوه و راهي براي فهم بحث هاي گذشته؟
به نظر نويسنده تفسير موضوعي روشي نو در فهم قرآن و محتواي تفسير بوده و كاملا از تفسير ترتيبي جدا است، نه صرف حركتي نو براي فهم قديم از تفسير باشد.
مؤلف در پايان مقايسه اي ميان نظرات شهيد صدر، عبدالله درّاز و ناصر مكارم شيرازي در تفسير موضوعي و تأليفات آنان انجام مي دهد و نطريه صدر را داراي عمق بيشتر و تحولي در تفسير مي داند.
2. «شكوفايي تفسير موضوعي در بستر قرن اخير»، سيد ابراهيم سجادي، پژوهش هاي قرآني، ش 7 و 8، پائيز و زمستان 1375، ص 128ـ149.
نويسنده در مقدمه با اشاره به تحول فرهنگي و جريان خيزش تفسير موضوعي در قرن 14 به بررسي موضوعات زير پرداخته است:
«پيشينه تفسير موضوعي، سه نظريه پيرامون پيوستگي معارف و مفاهيم قرآن (ارتباط سيستمي مفاهيم قرآن، يگانگي موضوعي هر سوره، ارتباط و همسويي بيان هاي گسسته قرآن در يك موضوع)، گستردگي موضوعات قرآني در نگاه مفسران قرن.»
وي با بر شمردن شرايط تفسير موضوعي (نگاه سيتمي به مفاهيم قرآن، موضوع شناسي، دخالت ندادن ذهنيت ها و بهره گيري صحيح از روايات در تفسير موضوعي) مقاله خويش را به پايان مي برد.
3. «تفسير موضوعي قرآن از ديدگاه شهيد صدر»، غلامعلي عزيزي كيا، مجله معرفت، ش 35، مرداد و شهريور 1379، ص 59ـ 66.
اين مقاله با مقدمه اي درباره چيستي تفسير و سير تحول آن آغاز شده است، آن گاه نويسنده در يك تقسيم بندي كلي، تفسير قرآن را به دو صورت ترتيبي و موضوعي قابل بررسي دانسته و امتيازات و كاستي هاي هر يك را برشمارده است، سپس به تعريف، پيشينه و ويژگي هاي تفسير موضوعي مي پردازد و در ادامه پيشنهادهايي براي زدودن كاستي هاي دو روش تفسيري ارائه مي دهد: 1) تفسير آيه ها در جايگاه خود; 2) مكمّل قرار دادن هر يك از دو شيوه ترتيبي و موضوعي.
وي به مزاياي تفسير موضوعي از ديدگاه شهيد صدر و شيوه او در تفسير مي پردازد.
4. «اهل بيت(عليهم السلام) و تفسير موضوعي قرآن»، محمّدرضا داودي، مجله معرفت، ش 71، آبان 1382، ص 98ـ105.
نويسنده پس از تعريف تفسير موضوعي به تفاوت آن با تفسير قرآن با قرآن با تمسك به دو روايت پرداخته است، وي در ادامه به تفسير موضوعي در روايات اهل بيت(عليهم السلام) مي پردازد و 6 روايت را در اين زمينه بررسي مي كند.
5. «بررسي هاي موضوعي و روايي در الميزان»، پژوهش هاي قرآني، ش 9 و 10، بهار و زمستان 1376، ص 124ـ149.
نويسنده با ذكر پيشينه تفسير موضوعي، الميزان را تفسيري ترتيبي، موضوعي مي داند كه گونه هاي تفسير موضوعي آيات در آن بدين ترتيب است: 1) تفسير موضوعي در بستر مطالعه ترتيبي آيات; 2) ارائه نتايج سنجش ديدگاه قرآن با تجارب انساني; 3) تشكيل شبكه هاي موضوعي از ساخت هاي منطقي آيات; 4) محوريت قرآن در تفسير موضوعي. وي پردازش موضوعي قصص قرآن را از ديگر امتيازات الميزان ذكر كرده و با «پيرايش ساحت تفسير از اسرائيليات» و «منزلت روايات در الميزان» مقاله خويش را به پايان مي برد.
6. «منابع و روش هاي تفسير موضوعي در سده اخير»، ابوطالب محمدي، پژوهش هاي قرآني، ش 7 و 8، پائيز و زمستان 1375، ص 150ـ177.
نويسنده با برشماردن ابزار معتبر تفسيري، به بيان ملاك هاي دسته بندي و گونه هاي تفسير پرداخته و تقسيمات مختلف تفسير موضوعي بر اساس معيارهاي گوناگون را يادآور مي شود. در پايان به آسيب شناسي و تحليل لغزش هاي تفسير موضوعي (پيش داوري ها، علم زدگي و نفوذ انديشه هاي بيگانه در تفسير موضوعي) مي پردازد.
7. «نگاهي به تفاسير موضوعي معاصر»، محمد ايازي، كيهان انديشه، ش 25، بهمن و اسفند 1368، ص 142ـ151.
اين مقاله با مهم خواندن جايگاه تفسير موضوعي و توجه به آن به تعريف، فوائد و پيشينه تفسير موضوعي و نقش آن در استخراج نظر قرآن در موضوعات پرداخته است. در نهايت، سه روش تفسير موضوعي (خدامحوري، روش تسلسل طبيعي و شيوه توحيدي) را يادآور مي شود.
8. «بازتاب تفكر اصلاحي در تفاسير جديد»، حسين هاشمي، پژوهش هاي قرآني، ش 7 و 8، پائيز و زمستان 1375، ص 30ـ 55.
اين مقاله به بررسي و تحقيقي پيرامون زمينه هاي پيدايش تفكر اصلاحي در قرن 14 و ابعاد اثرگذار آن در جريان تفسير قرآن پرداخته است. در اين ميان، «رويكرد به تفسير موضوعي» يكي از ثمرات مهم نهضت اصلاحي به طور اجمال مورد بررسي قرار گرفته است.
9. «وزن ادله معارضِ تفسير موضوعي در ميزان نقد»، هدايت جليلي، فصلنامه مصباح، ش 8، زمستان 1372، ص 87ـ 100 برگرفته از كتاب روش شناسي تفاسير موضوعي.
10. گفتوگو: گفتوگو با دكتر محمدباقر حجتي، بينات، ش 10، تابستان 1375، ص 109ـ113.
اين مقاله گفتوگوي مفصلي است با استاد محمّدباقر حجتي در خصوص علوم قرآني و تفسير كه در بخش پاياني آن اشاره اي نيز به تفسير موضوعي دارد. آقاي حجتي به دليل توقيفي بودن سوره هاي قرآن، تفسير موضوعي را چون علوم جديد در قرآن دانسته و آن را از نظرعلمي كاري مفيد مي شمارد، اما از نظر ارشادي و هدايت، تفسير براساس ترتيب كنوني قرآن را كارسازتر از تفسير موضوعي مي داند.
11. «تفسير موضوعي و آيات الاحكام»، محمدعلي هاشم زاده، صحيفه مبين، ش 6 و 7، تابستان و پائيز 1375، ص 58ـ63.
نويسنده با مقدمه اي درباره اهميت تفسير قرآن و پيدايش شيوه موضوعي از زمان ائمه(عليهم السلام)، يكي از موضوعات قرآن را احكام و مسائل فقهي مي داند كه از قديم مفسران با تفسير موضوعي به آن پرداخته اند. وي در ادامه به پيشينه آيات احكام و نقش آن در فقه و نيز طبقه بندي احكام قرآن مي پردازد.
ب. تفاسير موضوعي
كتاب هايي كه به تفسير موضوعي قرآن پرداخته اند، به ترتيب نگارش عبارتند از:
1. مفاهيم القرآن، جعفر سبحاني، تاريخ تأليف: 1393 تا 1420ق، زبان: عربي، 10 جلد در مباحث گوناگون. (شيعه)
ج 1: توحيد، فطرت و عالم ذرّ; ج 2: حكومت اسلامي و ويژگي هاي آن; ج 3: نبوّت، خاتميت و جهاني بودن رسالت اسلام; ج 4: اجر رسالت، معجزه و شفاعت; ج 5: عصمت، پاسخ به شبهات و تنزيه انبياء; ج 6: صفات جمال و جلال خداوند; ج 7: سيره رسول اكرم(صلي الله عليه وآله); ج 8: معاد، برزخ و تجسم اعمال; ج 9: مثال هاي قرآن; ج 10: عدل الهي.
2. منشور جاويد: نخستين تفسير موضوعي به زبان فارسي، جعفر سبحاني، اصفهان، مكتبة الامام اميرالمؤمنين(عليه السلام)، 1360، 12 جلد. (شيعه)
ج 1ـ 24 اصل: يكتاپرستي، نيكي به والدين و ...; ج 2: توحيد و ابعاد آن; ج 3: جهاد و هجرت و ...; ج 4: نفاق، شناخت انسان; ج 5: عصمت پيامبران; ج 6: شناخت پيامبر و امام; ج 7: سيره رسول اكرم(صلي الله عليه وآله); ج 8: توبه، شفاعت و احباط و تكفير; ج 9: معاد و ابعاد آن و تجسم اعمال; ج 10: ضرورت بعثت انبيا; ج 11: قصص پيامبران در قرآن; ج 12: ادامه قصص پيامبران تا حضرت عيسي(عليه السلام).
در مقدمه ج 1، ص 9 تا 25 اين تفسير، مطالبي پيرامون تفسير موضوعي وجود دارد. مؤلف ابتدا دلايل روي آوردن به تفسير قرآن در عصر حاضر را بيان كرده و سپس توضيحاتي در رابطه با دو دليل «جاودانگي» و «نهايت ناپذيري» قرآن ارائه مي دهد. وي در ادامه با برشمردن صبغه هاي گوناگون تفسير، به چهره اي تازه از تفسير قرآن اشاره دارد كه بر اساس تفسير قرآن با قرآن و تفسير قرآن به شكل موضوعي، بنا گرديده است. نويسنده دلايل عدم نظم و ترتيب در ابواب و فصول قرآن را برشمرده و لجنه هاي علمي و تحقيقي با تخصص هاي گوناگون براي به دست آوردن نظرات قرآن پيشنهاد مي دهد.
3. تفسير موضوعي قرآن مجيد، عبداللّه جوادي آملي، زبان: فارسي. (شيعه)
اين تفسير با گرايش عرفاني و سبك قرآن به قرآن نگارش يافته و حاصل گفتارهاي مفسر عظيم الشأن در سيماي جمهوري اسلامي است كه ابتدا از نوار پياده شده و پس از بازبيني مجدد و تحقيق و تعمّق بيشتر انتشار يافته است. طرح آن در بيست جلد است كه تاكنون 16 جلد با عنوان هاي زير به زيور طبع آراسته شد:
ج 1: قرآن در قرآن; ج 2: توحيد در قرآن; ج 3: وحي و نبوت در قرآن; ج 4 و 5: معاد در قرآن; ج 6 و 7: سيره پيامبران در قرآن; ج 8و9: سيره رسول اكرم(صلي الله عليه وآله) در قرآن; ج 10: مبادي اخلاق در قرآن; ج 11: مراحل اخلاق در قرآن; ج 12: فطرت در قرآن; ج 13: معرفت شناسي در قرآن; ج 14: صورت و سيرت انسان در قرآن; ج 15: حيات حقيقي انسان در قرآن; ج 16: هدايت در قرآن.
4. معارف قرآن، محمّدتقي مصباح يزدي، زبان: فارسي. (شيعه)
تفسير موضوعي، شيوه بحث به صورت مقايس هاي ميان نگرش قرآن و مكتب هاي مشهور علمي، فلسفي و اجتماعي انجام گرفته است.
معارف قرآن از 1ـ9 با نام هاي زير انتشار يافته است:
1. خداشناسي; 2. جهان شناسي; 3. انسان شناسي; 4. راه شناسي; 5. راهنماشناسي; 6. قرآن شناسي; 7. اخلاق در قرآن; 8. جامعه و تاريخ از ديدگاه قرآن; 9. حقوق و سياست در قرآن.
اين منبع با محور قرار دادن «اللّه» در مباحث تفسيري، مجموع معارف قرآن را در طول يكديگر بررسي نموده و تمام آن ها را در ده عنوان كلي قرار داده اند.
نويسنده در مقدمه كتاب خويش، پس از بيان اينكه لازم است مفاهيم و مطالب قرآن به صورت دسته بندي ارائه گردد، به سه طرح براي جا دادن مجموع معارف قرآن در عناوين كلي اشاره مي كنند; دو طرحي را كه ديگر مفسران بيان كرده اند7داراي اشكال دانسته و طرح سومي را پيشنهاد مي دهند كه از ابتكارات استاد بوده و در آن «اللّه» محور مباحث قرار مي گيرد و ديگر موضوعات به گرد آن مي چرخد و در كنار او چيز ديگري قرار نمي گيرد. اين مباحث از نقطه آغاز هستي شروع و به ترتيب، مراحل خلق و تدبير امور و آفرينش انسان و نيازهاي معنوي او را پشت سر گذاشته و به ويژگي هاي جامعه آرماني انسان ختم مي گردد و در همه مراحل، ارتباط با محور اصلي «اللّه» كاملا محفوظ است.
5. في رحاب القرآن، محمدمهدي آصفي، تهران، فرهنگ مشرق زمين، 1382ش، زبان: عربي، تاكنون 12 جلد هر كدام با عنوان خاص انتشار يافته است. (شيعه)
سلسله كتب في رحاب القرآن، مباحث جديد قرآني و حاصل قريب 40 سال تلاش علمي مفسر معاصر محمّدمهدي آصفي است كه بين تحقيق و دقت جمع كرده است.
ج 1: وعي القرآن; ج 2: الميثتق و الشهادة في القرآن; ج 3: السلام في الاسلام، الولاء و البراءة و ولاية الله; ج 4: الانشراح; ج 5: ميراثان في كتاب اللّه و ...; ج 6: آية التطهير; ج 7: الاصر و الاغلال; ج 8: سنة التعميم في القرآن; ج 9: نظرية العلاقة الزوجية في القرآن; ج 10: المذهب التاريخي في القرآن; ج 11: الهجرة و الولاء; ج 12: الكلمة الطيبة في القرآن.
6. پيام قرآن: تفسير نمونه موضوعي، ناصر مكارم شيرازي و ديگران، 1409ق، زبان: فارسي، 10 جلد. (شيعه)
تفسير موضوعي كه بيشتر مباحث آن، مسائل اعتقادي است، هفت نفر از فضلاي حوزه علميه قم زير نظر آية اللّه مكارم شيرازي آن را تهيه و تنظيم كرده اند.
ج 1: امكان شناخت و ابزار و موانع آن; ج 2: خداجويي و انگيزه هاي آن; ج 3: راه هاي شناخت خدا و براهين اثبات واجب الوجود; ج 4: صفات جلال و جمال خداوند; ج 5: معاد و دلايل امكان آن; ج 6: نشانه هاي قيامت و برزخ; ج 7: نبوّت عامه و عصمت پيامبران; ج 8: نبوت خاصه; ج 9: امامت و ولايت; ج 10: حكومت در اسلام.
اخلاق در قرآن: دوره دوم پيام قرآن، ج 1ـ3، تفسير موضوعي در خصوص اخلاق.
اين منبع در مقدمه جلد اول از صفحه 18 تا 33، به بحث تعريف، پيشينه، روش صحيح و مشكلات تفسير موضوعي مي پردازد، و اعتقاد دارد وجود مشكلات فراوان بر سر راه تفسير موضوعي باعث عدم رشد آن شده است.
7. التفسير الموضوعوعي للقرآن الكريم، سميع عاطف زين، بيروت، دارالكتب اللبناني، 1410ق، 14 جلد، هر جلد در موضوعي خاص. (اهل سنّت)
ج 1: تفسير مفردات الفاظ القرآن; ج 2: قصص الانبياء في القرآن; ج 3: الاعراب في القرآن; ج 4و 5: خاتم النبيين محمد(صلي الله عليه وآله) جزء 1 و 2; ج 6: الامثال في القرآن; ج 7و8: علم النفس في الكتاب و السنة جزء 1 و2; ج 9: علم اصول فقه الميّسر في الكتاب و السنة; ج 10: العبادات في الكتاب و السنة; ج 11: العقود و المطعومات في الكتاب و السنة; ج 12: المعاملات و البيينات و العقوبات في الكتاب و السنة; ج 13: فهرست الفاظ آيات; ج 14: فهرست آيات و احاديث و موضوعات و... .
جلد نهم اين دوره از تفسر با عنوان «علم اصول فقه الميّسر» داراي 6 فصل است. فصل دوم آن درباره مفهوم، انواع و روش هاي تفسير مي باشد. جا داشت اين بخش در ابتداي جلد اول قرار گيرد. از ص 91 تا 133 اين فصل در خصوص تفسير موضوعي بوده و تعريف و تفاوت آن با تفسير ترتيبي بيان شده است. نويسنده «كيفية الاخراج الحي من الميت و الميت من الحي في القرآن» نمونه عملي تفسير موضوعي در تحقيق خويش قرار داده است.
8. معارف قرآن در الميزان، سيدمهدي امين، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، 1370. (شيعه)
اين كتاب فرهنگ معارف قرآن است كه از تفسير شريف الميزان انتخاب و تلخيص، و بر حسب موضوع طبقه بندي شده است.
طرح اين منبع در 9 جلد به شرح زير است:
1. معارف قرآن در شناخت خداوند; 2. معارف قرآن در شناخت جهان و نظام آفرينش; 3. آفرينش انسان و موجودات قبل از او; 4. فطرت انسان; 5. تاريخ انسان و جريان مدنيّت و اديان الهي; 6. اسلام، حركت نهايي و وراثت زمين; 7. تمدن و قوانين جامعة صالح و موعود اسلامي; 8. اصول تربيت و خانواده اسلامي; 9. مراحل بعدي حيات تا لقاء الله.
ظاهراً تاكنون 3 جلد اول آن انتشار يافته و بقيه مجلدات آن آماده نشده است.
پينوشتها
1ـ محمّدرضا داودى، «اهل بيت و تفسير موضوعى قرآن»، ماهنامه معرفت، ش 71، آبان 1382، 98.
2ـ نمونه بارز تفسير موضوعى در زمان گذشته، «آيات الاحكام» است كه مفسر، آيات را بر اساس موضوعات فقهى گردآورى كرده و به بررسى آن ها پرداخته است. اولين اثر در اين موضوع «احكام القرآن» تأليف محمّدبن سائب كلبى متوفاى 146 ق. است و پس از او كتاب هاى ديگرى نيز در اين زمينه به رشته تحرير درآمد. (محسن امين، اعيان الشيعه، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1406ق، ج 1، ص 125 / ابن نديم، الفهرست، چ دوم، بيروت، دارالمعرفه، 1417 ق، ص 58.)
3ـ احمد رحمانى، مصادر تفسير موضوعى، قاهره، مكتبة وهبة، ص 37،
4ـ براى اطلاع بيشتر از تفاسير موضوعى ر.ك: بهروز يداللّه پور، مبانى و سير تاريخى تفسير موضوعى قرآن، ص 58 تا 111.
5ـ احمد رحمانى، مصادر تفسير موضوعى، ص 37.
6ـ غلامعلى عزيزى كيا، «تفسير موضوعى قرآن از ديدگاه شهيد صدر»، مجله معرفت، ش 35، (مرداد و شهريور 1379)، ص 59 تا 66 / «تفسيرموضوعى، راهبرد نوين در فهم قرآن»، گفتوگو با سيد جمال الدين موسوى، پيرامون انديشه هاى تفسيرى شهيد صدر، گلستان قرآن، ش 145، (فروردين 1382)، ص 11 تا 14 / خالد توفيق، «التفسير الموضوعى مقارنات بين السيدالصدر و آخرين»، الفكر الاسلامى، سال هفتم، ش 24 و 25 (رمضان 1421ق)، ص 5ـ88 / عبدالجبار الرفاعى، «مدلول المركب النظرى القرآنى فى فكر الشهيدالصدر»، الوحدة، ش 246، 1421ق، ص 37 تا 39 / محمّدعلى ايازى، «تفسير موضوعى از نگاه شهيد صدر»، پيام جاويدان، ش 2، (بهار 1383)، ص 35 / سيد محمّدباقر حكيم، «التفسير الموضوعى»، رسالة التقريب، ش 12، 1417ق، ص 30ـ52.
7ـ اين دو طرح عبارتند از: الف. تمام مطالبى كه از قرآن استخراج شده را در ذيل سه عنوان «عقايد و اخلاق و احكام» قرار داده و آيات مربوط به هر كدام از اين اينها را جمع آورى كرده و از آن ها نتيجه گيرى مى كنيم. (مرحوم علّامه طباطبائى بر اين باور است كه تمام معارف قران با گستردگى اش به چند اصل توحيد، نبوت، معاد و فروعات آن ها و هدايت بندگان، باز مى گردد. (ر.ك: سيد محمّدحسين طباطبائى، الميزان، ج 1، ص 40) ب. از آنجايى كه انسان داراى ابعاد گوناگون مادى، معنوى، فردى، اجتماعى، دنيوى و اخروى است، از اين رو مجموع معارفى كه با تفسير موضوعى از قرآن به دست مى آيد، بر اساس ابعاد وجودى انسان دسته بندى مى كنيم و بدين ترتيب محور تقسيم خويش را «انسان» قرار مى دهيم. (محمّدتقى مصباح، معارف قرآن، ج 1ـ3، ص 11.)