سخن آغازين
تفسير موضوعى روشمند گامى براى اسلامىسازى علوم
پس از ورود علوم انسانى به كشورهاى اسلامى از جمله كشور ما، مسئله «اسلامىسازى دانش» مطرح شد. در اين امر، افزون بر تصحيح نحوه نگاه به موضوعات علوم؛ يعنى جهان و انسان و باور به آفريده خدا بودن تمام آنها، اين مسئله مطرح است كه با نظريههاى غيراسلامى موجود، چگونه برخوردى بايد داشت. به چند روش مىتوان در اينباره عمل كرد: 1. پذيرش همه آنها، مانند آنچه تاكنون در برخى مراكز علمى ما رخ داده است؛ 2. اصلاح با دادن رنگ و بوى اسلامى به آن نظريهها؛ 3. كنار گذاشتن تمام آنها.
به نظر مىرسد، هيچيك از اين روشها مناسب نيست. دو روش نخست صحيح نيست؛ زيرا آن نظريات بر اساس يك مبانى فكرى و در يك بستر اجتماعى خاص شكل گرفتهاند كه متفاوت با مبناى فكرى و بستر اجتماعى موجود در جوامع اسلامى است. روش سوم نيز كارساز نيست؛ زيرا اينچنين نيست كه تمام يافتههاى بشرى خطا و غيرقابل اعتماد باشد. با يك مثال، نقص اين سه روش روشنتر مىشود. فرد مؤمن و حساس به سرنوشت و خانواده خويش، براى زندگى وارد شهرى مىشود كه ساختمانهاى آن به دست كسانى ساخته شده است كه بسيارى از مسائل اسلامى، امنيت اخلاقى و دستورالعملهاى استحكامى را رعايت نكردهاند. اين فرد چند كار مىتواند انجام دهد: نخست اينكه، يكى از همين ساختمانها را بخرد و بدون هيچ تغييرى در آن زندگى كند. كار ديگر اين است كه تنها دستى بر روى ساختمانى خريدارى شده بكشد. مثلاً نماى اسلامى بر آن بزند و بر سردرش آيه «و ان يكاد ...» را بنويسد. كار سوم اين است كه بعد از خريد ساختمان، آن را خراب كرده، تمام مصالح و حتى خاك آن را دور بريزد. هيچيك از اين سه كار درست نيست؛ زيرا نحوه ساخت اين خانهها به گونهاى است كه با باور فرد مؤمن به رعايت نكات اخلاقى نمىسازد و از استحكام موردنظر وى برخوردار نيست. از سوى ديگر، تمام مصالح به كار رفته در آن دور ريختنى نيست.
4. نظر ديگرى كه از كلام شهيد صدر مىتوان استفاده كرد اين است كه از معارف بشرى و نظريات موجود به عنوان مواد اولى استفاده كرد. اين امر لازمه روش صحيح تفسير موضوعى و نحوه استخراج نظريه قرآنى است؛ زيرا تفسير موضوعى دو ركن اساسى دارد: يكى ركن بيرونى و ديگرى ركن درونى. ركن بيرونى يعنى نظريههايى كه در بيرون از قرآن مطرح است و ركن درونى، آيات خود قرآن و قراين روايى است.1 كسى كه مىخواهد ديدگاه قرآن را استخراج كند، اگر ركن بيرونى را نداشته باشد و به آنچه كه درباره اين مسئله در بيرون شكل گرفته است آگاه نباشد، نمىتواند دقيقا نظر قرآن را استخراج كند. اين فرد همانند كسى است كه پيش استادى رفته و سؤال ندارد. حضرت على عليهالسلام مىفرمايد: «ذلك القرآن فاستنطقوه»؛2 قرآن را به نطق دربياوريد. كسى مىتواند قرآن را به نطق درآورد كه سؤال داشته باشد. كسى سؤال دارد كه تفكر و آگاهى لازم را داشته باشد. بنابراين، بايد آنچه كه از نظريات در بيرون موجود است ـ از غرب و يا از هرجا كه آمده باشد ـ به عنوان مصالح استفاده شود. اگر در مسئلهاى چند نظريه رقيب وجود دارد، با آگاهى از اين نظريات رقيب، آنها را به قرآن كريم عرضه كنيم، قرآن يكى را تأييد مىكند. منتها اينجا بايد به يك مسئله توجه كرد و آن اينكه نبايد نظريات را بر قرآن تحميل كرد. براى رعايت اين نكته بسيار ظريف، بايد بعد از عرضه ديدگاهها به قرآن، به گوش نشست تا قرآن خود پاسخ دهد.
بنابراين، گام مهم در اسلامىسازى علوم، استخراج ديدگاههاى قرآن با روش صحيح تفسير موضوعى است. با اين كار زمينه تهيه نظام اسلامى مدون نيز فراهم خواهد شد.3 كارى كه پس از استقرار و استحكام انقلاب اسلامى، تحقق آن انتظار مىرفت؛ ولى متأسفانه با گذشت بيش از سى سال از انقلاب تاكنون اين انتظار بر آورده نشده است. البته پيش از اقدام به استخراج علوم و نظامهاى قرآنى، بايد به دور از افراط و تفريط، مشخص شود كه قلمرو موضوعى قرآن كدام است و در چه زمينههاى سخن دارد. براى پاسخ دقيق به اين پرسش، نخست بايد روش صحيح به دست آوردن قلمرو قرآن را مشخص كرد. بر اين اساس، براى فراهم شدن زمينه اسلامىسازى علوم و استخراج نظامهاى قرآنى، سه مرحله كار تحقيقى ضرورى است: مرحله اول، به دست آوردن روش صحيح قلمروشناسى قرآن، از اين نظر كه درون متنى (قرآنى و روايى) است و يا بيرون متنى و يا روش تلفيقى. مرحله دوم، به دست آوردن قلمرو موضوعى قرآن با روش صحيح؛ مرحله سوم، تلاش ميانرشتهاى براى به دست آوردن نظامهاى مختلف قرآنى توسط متخصصان قرآنى و رشتههاى علوم مختلف با عرضه نظريات موجود به قرآن كريم و گرفتن پاسخ از آن.
- پى نوشت ها