واكاوى عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهش هاى طلّاب حوزه علميه
معرفت سال بيستم ـ شماره 160 ـ فروردين 1390، 145ـ160
سيفاله فضلالهى قمشى*
چكيده
هدف تحقيق، شناسايى عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب و اولويتبندى راهكارهاى برونرفت از آن، بر اساس ديدگاه طلبههاى سطح چهار حوزه علميه قم است. روش تحقيق توصيفى ـ پيمايشى، جامعه آمارى كل طلبههاى سطح چهار، و نمونه آمارى تعداد 50 نفر از آنان است كه به شيوه تصادفى ساده انتخاب شدند. ابزار جمعآورى اطلاعات، پرسشنامه محققساخته حاوى 35 گويه با پايايى 91% براى شناسايى عوامل بازدارنده و 11 راهكار مطابق مقياس آرايش رتبهاى با پايايى صورى متخصصان بود. براى تجزيه و تحليل اطلاعات، از آزمون خىدو (كاى اسكور)، تحليل واريانس يكراهه F و Z استفاده شد. يافتهها نشان داد كه عوامل فرهنگى، سياستگذارى نظام تحقيقاتى، عوامل فردى، ادارى ـ ساختارى، و نحوه ارائه خدمات پژوهشى و انگيزشى به ترتيب در پژوهشهاى طلّاب نقش بازدارندگى دارند. دشوارى دسترسى به استادان مجرب و متخصص براى راهنمايى و مشاوره طرحها، وجود اشتغالات فكرى مختلف براى امرار معاش، و آشنايى كم طلّاب با روشهاى تحقيق به ترتيب از مهمترين بازدارندههاى پژوهشى محسوب مىشوند.
كليدواژهها: پژوهش، عوامل بازدارنده، طلبههاى سطح چهار، حوزه علميه قم، راهكارها.
مقدّمه
يكى از اهداف سازمانهاى آموزشى و تحقيقاتى در هر جامعهاى، تربيت و پرورش انسانهايى توانا در امور پژوهشى و تحقيقاتى است، به گونهاى كه يكى از شاخصهاى رشد و توسعه هر كشور، توان و ظرفيت علمى بالفعل آن است.1 ارتقاى اين توان به بهبود وضعيت توليد اطلاعات علمى بستگى دارد كه پژوهشهاى علمى و سرمايهگذارى به تحقق اين مهم منجر مىشود. از آنرو كه افزايش و تعميق فعاليتهاى پژوهشى زمينهساز اصلى توسعه و پيشرفت يك جامعه به شمار مىروند. امروزه بخش قابل توجهى از امكانات كشورهاى پيشرفته جهان، صرف امور پژوهشى مىشود.2 بدون شك، دستاوردهاى زندگى امروزه، نتيجه اين مطالعات و پژوهشهاست. ويژگىهاى زندگى دوران معاصر، از جمله رشد و تحول سريع و روزافزون علم و فناورى و رقابتهاى بينالمللى در عرصه توليد دانش و فنون، نيازمند تربيت دانشآموختگان خلّاق، نوآور، با مطالعه و پژوهشگر است.3 علاوه بر اين، يكى از شاخصترين مقولات مورد بحث در آموزش عالى، موضوع «آموزش مبتنى بر پژوهش» و برداشتهاى مختلف از نحوه اجراى آن است. فائق آمدن بر فاصله موجود ميان حوزههاى آموزش و پژوهش به رخنه كردن پژوهش در بدنه آموزش عالى و به ويژه در حوزه آموزشى امكانپذير است.4 نظام آموزش حوزه نيز به عنوان بنيادىترين سازوكار جامعه براى ادامه حيات دينى،فرهنگى، اجتماعى، و سياسى، نه تنها براى تحقق رسالتهاى خود، از جمله، انتقال و اشاعه فرهنگ اسلامى (فرهنگپذيرى دينى)، پرورش ارزشهاى اجتماعى (جامعهپذيرى)، پرورش سياسى، تربيت حرفهاى محققان علوم اسلامى و مبلغان دينى، نوآورى و تغيير، يگانگى اجتماعى، انتظام اجتماعى، رشد اخلاقى، دگرگونسازى نظام طبقاتى جامعه، تسهيل تحرك اجتماعى5 و رسيدن به مهمترين هدف خود در رشد شناختى، يعنى توانمندسازى طلّاب در درك پديدهها و نظامهاى موجود جهان و سلسله مراتب و ارتباط ارگانيك بين آنها6 نيازمند پژوهش مستمر و بروز است، بلكه مىتواند با بهرهگيرى از ظرفيت عظيم انسانى در اختيار (طلّاب و انديشمندان جوان حوزه) به عنوان بروندادهاى نظام آموزشى، علاوه بر نقشآفرينى در چرخه توليد و مديريت دانش، تحقيقات گستردهاى را به ويژه در زمينههاى كاربردى و گرهگشايى از دشوارىهاى فكرى و انديشهاى بشر، و پرورش و ارتقاى روشهاى نوين تبليغ و ايجاد روحيه كنجكاوى، پرسشگرى، خلّاقيت، جستوجو و ايجاد روحيه پژوهش بر عهده داشته باشد و رويكردهاى موجود را به سمت محوريت تحقيق هدايت كند و از سوى ديگر، موجبات پويايى بيشتر آن را فراهم سازد. تحقق اين مهم مستلزم عزم مسئولان و متوليان نظام آموزشى حوزه است تا بتوان در به روز كردن و پويايى بيش از پيش فعاليتهاى علمى و پژوهشى قدمى جلوتر برداشت. در اين زمينه، براى تحقق اهداف پژوهشى، واكاوى و بررسى عوامل بازدارنده مؤثر بر انجام پژوهش طلّاب امرى اجتنابناپذير بوده و آگاهى از موانع مذكور و مرتفع كردن آنها به منظور ارتقاى سطح كمّى و كيفى پژوهش و افزايش كارايى پژوهشى طلبهها، بسيار ضرورت دارد. در اين مطالعه، عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب و راهكارهاى برونرفت از آن از ديدگاه طلبههاى سطح چهار حوزه علميه قم مورد بررسى قرار مىگيرد.
اهداف و سؤالات ويژه تحقيق
مهمترين اهداف تحقيق عبارتند از:
1. شناسايى عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب از ديدگاه طلبههاى سطح چهار حوزه علميه قم؛
2. اولويتبندى عوامل مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب؛
3. شناسايى و اولويتبندى راهكارهاى برونرفت از عوامل بازدارنده پژوهش طلبهها؛
4. جلب توجه و حساسيت مديران نظام آموزشى حوزه نسبت به ضرورت پرداختنعملى به پژوهش طلبهها؛
5. توجه به نقش پژوهشهاى طلّاب در ارتقاى سطح علمى و عملى فرايند تحقيق و تبليغ دين در جامعه؛
6. تأمّلى بر وضعيت پژوهش در مراكز حوزوى.
از اينرو، سؤالات تحقيق بر مبناى اهداف فوق چنين طراحى گرديدند:
1. عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب سطح چهار حوزه كدامند؟
2. نقش بازدارندگى كداميك از عوامل بر فرايند پژوهش طلّاب بيشتر است؟
3. ديدگاه طلّاب سطح چهار حوزه كه مشغول تنظيم پاياننامه هستند در اين زمينه چيست؟
4. چه راهكارهاى مناسبى براى مقابله و برونرفت از عوامل بازدارنده پژوهش طلّاب وجود دارد؟
5. آيا عوامل فردى (فنى و تخصصى) در پژوهشهاى طلبهها تأثير بازدارندگى دارد؟
6. نقش عوامل انگيزشى، ادارى ـ ساختارى، نحوه ارائه خدمات پژوهشى در اين مسئله چگونه است؟
7. آيا عوامل فرهنگى در بازدارى طلبهها از انجام پژوهش تأثير قابل ملاحظهاى دارند؟
8. نقش بازدارندگىعواملمربوطبه سياستگذارى نظام تحقيقاتى حوزه بر فرايند پژوهش طلّابتا چه اندازه است؟
چهارچوب نظرى تحقيق
1. اهميت و ضرورت توجه به امر پژوهش
امروزه پژوهش به عنوان زيربناى توسعه و پيشرفت جامعه به شمار مىرود، به گونهاى كه مىتوان اذعان داشت بدون پژوهش، شاهد رشد و توسعه پايدار نخواهيم بود.7 به عبارت ديگر، عصر حاضر، عصر پژوهشهاى علمى پيشرفتهاست. گسترش دانش و فناورى نوين و توانايى بالاى بشر معاصر در حل معضلات و مسائل جامعه حاصل پژوهش بوده و هر اندازه مسائل جامعه پيچيدهتر مىشود، ضرورت پرورش و جلب نيروهاى محقق و ايجاد تشكيلات براى برنامهريزى و ساماندهى فعاليتهاى پژوهشى هوشمندانه نيز بيشتر احساس مىگردد. دانشمندان تحقيقات را يكى از محورهاى كليدى در امنيت ملى كشورها دانسته، بر اين باورند كه پيشرفت در هر زمينهاى، به پژوهش و برنامهريزى دقيق نياز دارد.8 اقتصاد و پيشرفت مبتنى بر علم و فناورى، به عنوان پديدهاى جديد در مناسبات جهانى متجلّى شده و نقش آن به عنوان عامل دانش و دانايىمحورى در رشد و توسعه اقتصادى مسجل شده است.9 مسئله پژوهش نيز يكى از مهمترين شاخصهاى توسعه علمى در هر كشورى محسوب مىشود.10 از اينرو، تحقيق همواره بايد با جديت،شكيبايى، مطالعه وسيع، ترديد علمى، علاقه و كاوش مستمر همراه بوده و زمينه كشف، توصيف، تبيين و پيشبينى و كنترل پديدهها و گسترش دانايى را فراهم سازد. امروزه پژوهش مهمترين شاخص توسعهيافتگى جوامع براى رسيدن به جامعه دانايىمحور است و راهى براى به وجود آوردن فناورى، توسعه، پيشرفت و افزايش توان توليد و ارج نهادن به مقام پژوهشگران و شناسايى و طرح مشكلات آنان براى ارتقاى سطح پژوهش به شمار مىرود. پژوهش نيروى محركه توسعه همهجانبه و پايدار در ابعاد فرهنگ، اقتصاد، سياست و جامعه است. علىرغم جايگاه رفيع پژوهش، اين حوزه با دشوارىهاى ساختارى و عملكردى فراوان مواجه است و ضعف پژوهش و عقبماندگى علمى مهمترين دغدغه و مانع اصلى توسعه جوامع در حال توسعه مىباشد.11 برخى از دغدغهها و چالشهاى موجود در حوزه پژوهش عبارتند از: ضعف و كمبود مراكز مستقل علمى، وابستگى به بخش دولتى، عدم پشتيبانى دولت از نهادهاى پژوهشى، ضعف مديريت و تصميمگيرى، فقدان ساختارهاى تحقيقاتى پويا و مستقل، عدم هماهنگى در سياستگذارى و اجرا، نبود رويكرد نظامگرا در تبيين نيازها و اولويتهاى پژوهشى، روشن نبودن راهبرد توسعه، وابستگى روانى به فناورى خارجى، بىاعتمادى به توان فناورى علمى داخلى و دستاورهاى پژوهشى، فقدان مديريت علمى،12 اتلاف اعتبارات و منابع، نبودن گرايش مثبت نسبت به نقش تحقيقات در تقويت بنيانهاى اقتصادى و اجتماعى، فقدان يك نظام هماهنگ و كارآمد اطلاعرسانى براى جلوگيرى از دوبارهكارى و هدر رفتن منابع و تضعيف روند پژوهش و موازىكارى، ضعف در نظام طبقهبندى و نگهدارى اطلاعات و عدم دسترسى به نتايج تحقيقات در سطوح ملى و بينالمللى، فقدان رابطه بين مراكز علمى با مراكز توليدى ـ خدماتى و عدم حمايت مناسب از پژوهش، عدم سرمايهگذارى در اشاعه فرهنگ پژوهش، ضعف كتابخانهها در رفع نيازهاى محققان، كمبود وسايل و تجهيزات نوين اطلاعرسانى، پايين بودن حجم سرمايهگذارى و اعتبارات پژوهشى و عدم اقبال بخش خصوصى در اين خصوص، دولتى بودن نهادهاى پژوهشى و ضعف شديد فرهنگ تعاون و كار جمعى ميان پژوهشگران و مراكز تحقيقاتى.
از سوى ديگر، ساختار تحقيقاتى مؤسسات علمى و پژوهشى با دشوارىهاى فراوانى مواجه هستند؛ از جمله: عدم تناسب نظام ادارى پژوهش، استقرار مقرّرات انعطافناپذير، تأكيد بر نظارت به جاى هدايت پژوهش، محوريت آموزش به جاى پژوهش،13 ضعف فرهنگ پژوهش و رواج سطحىنگرى و فقدان كادر علمى صرفا پژوهشى، تكيه بر اعتبارات دولتى و فقدان تلاش براى بازاريابى و استقلال اقتصادى، روشن نبودن اهداف و رسالتها، نبود ارتباطات ساختارى بين آموزش و پژوهش،14 نبود انگيزه پژوهش، مشكلات معيشتى محققان، محدوديت امكان انتشار و ارائه يافتهها در مجامع علمى، دشوارى تصويب طرحها، نبود نظام و سازوكار صحيح ارزيابى و نظارت بر طرحهاى تحقيقاتى، و كمبود پژوهشگر و نظام شايستهسالارى و انزواى نيروهاى علمى و در نهايت، پديده مهاجرت نخبگان. علىرغم اينكه تحقيق يكى از عمدهترين عوامل رشد و توسعه جوامع بشرى است، متأسفانه با بررسى تحقيقات انجامشده در ايران و مقايسه كمّى و كيفى آنها با كشورهاى توسعهيافته و در حال توسعه، اختلاف قابل توجهى از نظر شاخصهاى تحقيق (تعداد محقق، بودجه، تعداد كتابهاى منتشرشده و نشريههاى علمى و...) ديده مىشود.15كمّيت و كيفيت توليد علمى (طرحها و مقالات پژوهشى) يكى از مهمترين شاخصهاى توسعه علمى هر جامعهاى است.16 سطح فناورى و توسعه، تناسب مستقيمى با شاخصهاى اصلى تحقيق و پژوهش، يعنى ميزان سرمايهگذارى در تحقيق و تعداد نيروهاى محقق دارد. در سال 1990 معادل 96 درصد بودجه تحقيقاتى جهان در كشورهاى توسعهيافته و تنها 4 درصد آن در كشورهاى در حال توسعه هزينه شده است كه سهم كشورهاى مسلمان از اين ميان فقط 1 درصد بوده است.17
نظام آموزشى حوزه علميه نيز به عنوان يكى از ساختارهاى علمى ـ فرهنگى و آموزشى، علىرغم برخوردارى از نيروى عظيم انسانى، اعم از طلّاب جوان و انديشمند، محققان و مبلغان علوم اسلامى دلسوز، تحصيلكرده و خلّاق، تا حدودى با دشوارىهاى فوقالذكر درگير بوده، راهبرد روشنى براى پژوهش ندارد و اين امر سبب شده نتواند جايگاه تحقيق و محقق و نقش آنها در پيشرفت، توسعه و تعالى دينى و ارزشى جامعه را مشخص و نهادينه نمايد. از اينرو، بعضا به پژوهش به عنوان يك فعاليت روبنايى و سطحى نگريسته مىشود و جو مناسبى براى تحقيقات ديده نمىشود. اين مسئله نه تنها موجبات دورى بخش عظميى از طلّاب از پژوهش را به دنبال دارد، بلكه انگيزه مطالعه را نيز كاهش مىدهد. براى فائق آمدن بر اين مشكلات، نه تنها مؤسسات آموزش عالى و مراكز پژوهشى، بلكه حوزه علميه نيز بايد بر ضرورت اصلاح و تغيير ساختار و سازوكارهاى تحقيقاتى و فنون و شيوه مديريت تحقيقات تأكيد كرده، به دنبال افزايش بهرهورى تحقيقات باشد. از جمله اقدامات كارساز در اين زمينه مىتوان به برنامهريزى راهبردى، وجود ساختارها، روشها، دستورالعملها، سازماندهى، استفاده از تجهيزات، فناورى، منابع انسانى و فرهنگسازى اشاره كرد18 تا بدينوسيله، مسائل و ضعفها شناسايى و با راهكارهاى مناسب مرتفع گردد و زمينه براى پويايى علمى و تحقيقاتى مهيا شود.
2. پيشينه تحقيق
بنيس19 (1999) در تحقيق خود ضعف كارآمدى مديريت را ويژگى مشترك اغلب سازمانهاى پژوهشى ذكر كرده،معتقد است: آنها نيز مانند بسيارى از سازمانهاى ديگر نتوانستهاند گامهاى مؤثرى براى غلبه بر موانع و مشكلات خود بردارند. كوك20 (2001) ابهام در حوزه وظايف مديران پژوهشى و به دنبال آن، ابهام در تعيين معيارهاى آزموناثربخشى فعاليتهاى اين حوزه را از جمله موانع توسعه پژوهش دانسته است. نتايج تحقيق ادوارد21 (2002) نشانداد لذت همكارى در گروه پويا، مشاركت در كار گروهى و احساس ارزشمند بودن در يك گروه موجب افزايش انگيزه محقق مىشود. جنين و كوهان22 (2002) نشان دادند درصد قابل توجهى از وقت هيأت علمى صرف آموزش مىشودو اكثر اعضاى هيأت علمى در كشورهاى در حال توسعه، وقت كافى براى انجام امور پژوهشى ندارند. همسلى ـ براون23 (2004) به اين نتيجه رسيدند كه عواملى همچون قابليت دسترسى به نتايج تحقيق، اطمينان و اعتبار كم بهنتايج تحقيق، شكاف بين محققان و استفادهكنندگان و عوامل سازمانى از اصلىترين موانع به كارگيرى يافتههاى پژوهش به شمار مىروند. كاريون24 و ديگران (2004) نتيجه گرفتند كه ويژگىهاى محيط كار و مشخصات فردى از موانععمده انجام پژوهش به شمار مىروند.
در ايران نيز مطالعات مختلفى در زمينه عوامل بازدارنده پژوهش انجام شده است كه در ذيل، به مهمترين آنها اشاره مىشود:
صافى (1380) مشكلات و چالشهاى پژوهش در آموزش و پرورش را در فقدان خطمشى جامع مبنى بر مطالعات نظاميافته، نارسايى استفاده از نيروى انسانى كارآمد در امر پژوهش، ضعف انگيزههاى لازم در پژوهشگران، ناهماهنگى سازمانها در امر پژوهش، كمبود بودجه و وجود بروكراسى ادارى در جهت هزينه كردن بودجه مصوب، كمبود ارتباطات لازم بين سازمانهاى پژوهشى آموزش و پرورش و سازمانهاى عالى، كمبود مراكز اطلاعرسانى و عدم كاربرد نتايج پژوهش در تصميمگيرىها توصيف مىكند.
كاظمى و همكاران (1382) در بررسى موانع پژوهشى از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى ايران، موانع پژوهش را به دو دسته موانع شخصى (علاقه به انجام پژوهش، تبحّر در تدوين طرحنامه، اجراى پژوهش، آناليز دادهها، تفسير مقالهنويسى) و موانع سازمانى (چگونگى مراحل تصويب طرحنامه، كيفيت خدمات كمك پژوهشى در دانشكدهها، و پرداخت حقالزحمه پژوهش) تقسيم كردند.
سوارى و تقىپور (1382) طى تحقيقى با عنوان «بررسى موانع پژوهش در دانشگاه پيام نور از ديدگاه اعضاى هيأت علمى منطقه 7» به اين نتيجه رسيدند كه عوامل ادارى ـ مالى، كمبود اطلاعات، نگرش نسبت به تحقيق مسائل هيأت علمى از جمله موانع عمده پژوهش اساتيد به شمار مىروند.
علمدارى و افشون (1382) در تحقيقى نشان دادند: «كمبود وقت و مشغله زياد»، و «بىعلاقگى به امر پژوهش» به ترتيب بيشترين و كمترين موانع شخصى و «كمبود امكانات و تجهيزات لازم» و «محدوديتهاى اخلاقى انجام پژوهش» به ترتيب بزرگترين و كوچكترين موانع سازمانى در امر پژوهش مىباشند.
كيانپور و همكاران (1384) نتيجه گرفتند كه از ديدگاه مسئولان، ارتباط كم بين محققان، كمبود وقت به علت وظايف آموزشى و عدم وجود اهداف و برنامه مشخص، مهمترين موانع تحقيق به شمار مىروند. از ديدگاه اعضاى هيأت علمى نيز همين موارد مهمترين موانع تحقيق ذكر شدهاند. كارشناسان پژوهشى نيز عدم وجود اهداف و برنامه مشخص در نظام پژوهشى، عدم تأمين شرايط مناسب اقتصادى و عدم آشنايى با فرهنگ كار گروهى را به عنوان عمدهترين موانع تحقيق برشمردهاند.
كمالى (1385) در بررسى موانع و مشكلات انجام تحقيقات مشاركتى در ايران، نشان داد: مشكلاتى از قبيل نوع و ساختار سازمانى و ادارى، مشاركت ضعيف سازمانهاى مردمى و بهرهبرداران در امر تحقيق، اعتماد ضعيف مديران به تحقيقات، ضعف آييننامههاى تشويقى، آموزشهاى ضعيف و نامناسب محققان، تأكيد بر كمّيت به جاى كيفيت در انجام تحقيقاتوضعف فرهنگ انجام كار گروهى بر سر راه انجام تحقيق وجود دارند.
تصويرى قمصرى و جهاننما (1385) وجود موانع مختلف براى شركت در گردهمايىهاى داخلى و خارجى، طولانى بودن مراحل تصويب و كمبود وقت را به عنوان مهمترين مشكلات پژوهشگران در انتشار آثار علمى عنوان كردهاند.
شريفزاده و همكاران (1386) نتيجه گرفتند كه اعضاى هيأت علمى بيشتر به تحقيقات دانشجويى در تحصيلات تكميلى مشغولند و مشاركت آنها در انتشار يافتههاى پژوهشى در قالب فعاليتهاى ترويجى و نيز همكارى پژوهشى با مراكز بينالمللى محدود است و شركت در كارگاهها و دورههاى آموزشى، استفاده از اينترنت، انجام طرح پژوهشى و جامعه تحت مطالعه، همبستگى مثبت و معنادارى با انجام تحقيق دارد.
عرب مختارى (1386) در تحقيق خود نشان داد: پنج مانع مالى، كمبود تسهيلات و امكانات، مشكلات ادارى و ساختارى، مشكلات فردى، و مشكلات اطلاعرسانى فرهنگى ـ اجتماعى ازموانعانجامپژوهش در ورزش هستند.
فضلالهى (1388) در مقاله «شناسايى و اولويتبندى موانع توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى استان قم» نشان داد: مهمترين موانع بازدارنده براى توليد علم به ترتيب شامل موانع انگيزشى، موانع اقتصادى، موانع ادارى و بروكراتيك، موانع مربوط به نحوه ارائه خدمات علمى ـ پژوهشى و موانع فردى مربوط به توانمندىهاى فنى و تخصصى آنان است. تأكيد بر آموزشمحورى دانشگاهها به جاى پژوهشمحورى، عدم حمايتهاى مالى در انتشار، تأليف و ترجمه كتب و مقالات و پايين بودن تسلط اساتيد به زبان انگليسى به ترتيب سه مانع مهم مورد تأكيد بودند و آشنايى اندك آنان با شيوههاى پژوهش علمى كماثرترين عامل در اين فرايند شناخته شد.
زارع احمدآبادى و همكاران (1388) به اين نتيجه رسيدند كه موانع مربوط به نظام و ساختار آموزشى بيشترين تأثير را بر ناكارايى پژوهشى در دانشگاهها و مراكز تحقيقاتى كشور از خود به جا گذاشته است. آنان معتقدند: ايجاد زيرساختهاى لازم براى تشويق، روش كارگاهى در پژوهش و ايجاد ارتباط بين صنعت و مراكز اجرايى با دانشگاه، و كارآمد كردن نظام تأمين و پرداخت اعتبارات پژوهشى به همراه تشويق محققان به تمركز صرف بر روى پژوهش موجب بهبود و افزايش عملكرد پژوهشى خواهد شد.
سرشتى، كاظميان و دريس (1389) نشان دادند: مهمترين موانع انجام پژوهش به ترتيب عبارتند از: عدم ايجاد انگيزه در پژوهشگران، كمبود وقت و مشغله زياد، مقرّرات دست وپاگير ادارى، عدم استفاده از نتايج تحقيق و ناتوانى ترجمه مقالات فارسى به زبانهاى ديگر. كماثرترين موانع بىعلاقگى به امر پژوهش، ناتوانى در استفاده از رايانه و مفيد نبودن پژوهش بودند.
روش تحقيق
روش تحقيق از نظر اهداف كاربردى و به لحاظ شيوه جمعآورى اطلاعات، توصيفى ـ پيمايشى است. جامعه آمارى شامل كل طلبههاى سطح چهار حوزه علميه قم است كه در سال تحصيلى 90ـ89 مشغول تدوين پاياننامه تحصيلى بودند كه تعداد 50 نفر از آنان به شيوه تصادفى ساده به عنوان نمونه آمارى انتخاب شدند. براى جمعآورى اطلاعات از پرسشنامه محققساخته، حاوى دو بخش استفاده شد: بخش اول، داراى 35 گويه بر اساس طيف پنج درجهاى ليكرت با پايايى 91 درصد براى شناسايى عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب در 6 محور كلى؛ و بخش دوم، داراى 11 راهكار مطابق مقياس آرايش رتبهاى با پايايى صورى متخصصان موضوعى. اين پرسشنامه از آزمودنىها مىخواست به ترتيب اهميت از 1 تا 5 نمرهگذارى كنند و تعداد 2 سؤال بازپاسخ نيز براى اخذ ديدگاههاى كامل آزمودنىها در نظر گرفته شده بود. براى تجزيه و تحليل اطلاعات، علاوه بر آمار توصيفى، از آزمون خى دو (مجذور كاى) و آزمون تحليل واريانس يكراهه Fو آزمون Zبراى تصميمگيرى در مورد وجود يا عدم وجود تفاوت معنادار بين فراوانىهاى مورد انتظار و قابل مشاهده و مقايسه ميانگين نمرات عوامل مختلف بازدارنده و اولويتبندى راهكارها استفاده شده است.
تجزيه و تحليل دادهها
جدول شماره 1: عوامل بازدارنده مربوط به سياستگذارى نظام تحقيقاتى
رديف |
گويه ها |
بسيار زياد |
زياد |
متوسط |
کم |
بسيار کم |
ميانگين |
رتبه |
1 |
نبود اهداف پژوهشی روشن در نظام آموزشی حوزه |
13 |
17 |
12 |
- |
- |
02/4 |
4 |
2 |
فقدان رويکرد نظام گرا درتبين نيازها والويتهای پژوهشی |
10 |
20 |
12 |
- |
- |
95/3 |
5 |
3 |
فقدان ساختارهای تحقيقاتی پويا و مستقل |
9 |
19 |
11 |
3 |
- |
83/3 |
6 |
4 |
فقدان سيستم اطلاع رسانی هماهنگ و کار آمد برای جلوگيری از دو باره کاريهای پژوهشی |
14 |
20 |
9 |
1 |
- |
07/4 |
3 |
5 |
موظف نبودن مدرسين برای انجام کارهای علمی- تحقيقاتی |
16 |
18 |
8 |
- |
- |
19/4 |
1 |
6 |
فقدان راهبردهاي مناسب براي فعاليتهاي پژوهشي |
12 |
25 |
7 |
- |
- |
11/4 |
2 |
7 |
ميانگين |
12 |
20 |
10 |
1 |
- |
4 |
- |
38/11 = (01/0 )α X2 3=df 99/16= X2 |
دادههاى جدول شماره 1 توزيع فراوانى پاسخ آزمودنىها به 6 گويه بازدارنده مربوط به سياستگذارى نظام تحقيقاتى حوزه را نشان مىدهد. اطلاعات گوياى اين است كه علىرغم كسب ميانگين نمره بيش از حد متوسط مورد انتظار (3) براى تمام گويهها، بيشترين ميانگين (19/4) مربوط به گويه 5 (موظف نبودن مدرسان براى انجام كارهاى تحقيقاتى) است و پس از آن، گويه 6 (فقدان راهبردهاى مناسب براى فعاليتهاى پژوهشى در حوزه) با ميانگين 11/4 و گويه 4 (فقدان نظام اطلاعرسانى هماهنگ و كارآمد براى جلوگيرى از دوبارهكارىهاى پژوهشى) با ميانگين 07/4 به ترتيب در رتبههاى دوم و سوم قرار دارند و گويه 3 (فقدان ساختارهاى تحقيقاتى پويا و مستقل در حوزه) با ميانگين 83/3 در پايينترين سطح (رتبه 6) قرار دارد. تجزيه و تحليل اطلاعات براساس آزمون خىدو نشان مىدهد: چون خىدو محاسبه شده (99/16) از خىدو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و 3=df (38/11) بزرگتر است، پس تفاوت بين ميانگين فراوانىهاى موردانتظار و قابل مشاهده، معنادار بوده و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه عوامل مربوط به سياستگذارى نظام تحقيقاتى تأثير بازدارندگى زيادى بر پژوهش طلبهها دارند.
جدول شماره 2: عوامل بازدارنده فرهنگى مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب
رديف |
گويه ها |
بسيار زياد |
زياد |
متوسط |
کم |
بسيار کم |
ميانگين |
رتبه |
1 |
عدم استفاده از نتايج پژوهشهاي طلاب |
12 |
20 |
6 |
6 |
- |
86/3 |
6 |
2 |
نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش دربين طلبه ها |
21 |
15 |
10 |
- |
- |
23/4 |
1 |
3 |
فقدان بينش روشن نسبت به پژوهشهاي طلبه ها |
16 |
20 |
5 |
5 |
- |
02/4 |
4 |
4 |
اهميت ندادن مسئولين به پژوهشهاي طلبه ها |
14 |
24 |
8 |
- |
- |
13/4 |
3 |
5 |
پايين بودن روحيه فعاليتهاي گروهي وتيمي دربين طلبه ها براي انجام پروژههاي تحقيقاتي |
12 |
25 |
3 |
5 |
- |
97/3 |
5 |
6 |
استقرار فرهنگ آموزش محوري بجاي پژوهش محوري در نطام آموزشی حوزه |
14 |
24 |
4 |
2 |
- |
14/4 |
2 |
7 |
ميانگين |
15 |
21 |
6 |
3 |
- |
07/4 |
- |
38/11 = (01/0 )α X2 3=df 2/18 = X2 |
دادههاى جدول شماره 2 توزيع فراوانى پاسخ آزمودنىها به 6 گويه مربوط به عوامل بازدارنده فرهنگى مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب را نشان مىدهد. براساس اطلاعات،ميانگين نمره همه گويهها بيشتر از حد متوسط مورد انتظار (3) است. و بيشترين ميانگين (23/4) مربوط به گويه 2 (نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش در بين طلبهها) است كه در رتبه اول قرار گرفته است و پس از آن، گويه 5 (پايين بودن روحيه فعاليتهاى گروهى و تيمى در بين طلبهها براى انجام پروژههاى تحقيقاتى) و گويه 4 (اهميت ندادن مسئولان به پژوهش) به ترتيب با ميانگين 14/4 و 13/4 در مرتبه دوم و سوم قرار دارند. در پايينترين سطح گويه 1 (عدم استفاده از نتايج پژوهشها) با ميانگين 86/3 در رتبه ششم قرار دارد. تجزيه و تحليل دادهها مطابق آزمون خىدو بيانگر اين است كه چون خىدو محاسبهشده (2/18) از خىدو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 =a و 3= df(38/11) بيشتر است، پس تفاوت بين ميانگين فراوانىهاى قابل مشاهده و مورد انتظار معنادار بوده و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه عوامل فرهنگى نقش بازدارندگى زيادى بر پژوهشهاى طلّاب دارند.
جدول شماره 3: عوامل بازدارنده مربوط به نظام ادارى و ساختارى مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب
رديف |
گويه ها |
بسيار زياد |
زياد |
متوسط |
کم |
بسيار کم |
ميانگين |
رتبه |
1 |
وجود قوانين ومقررات بازدارنده اداري ـ اجرايي |
7 |
14 |
10 |
9 |
- |
47/3 |
5 |
2 |
طولاني بودن فرايند طرح وتصويب پژوژه های تحقيقاتی |
15 |
15 |
6 |
3 |
1 |
4 |
2 |
3 |
فقدان قوانين ومقررات مشخص برای ارزيابي فعاليتهاي پژوهشي |
14 |
22 |
4 |
6 |
- |
96/3 |
3 |
4 |
عدم حمايت مادي ومالي ازطرحهاي پژوهشي |
17 |
23 |
4 |
- |
- |
29/4 |
1 |
5 |
مناسب نبودن شيوه ارزشيابي فعاليتهاي پژوهشي نظام آموزشی |
10 |
20 |
12 |
2 |
- |
86/3 |
4 |
6 |
ميانگين |
13 |
19 |
7 |
4 |
- |
95/3 |
- |
38/11 = (01/0 )α X23=df 35/12 = X2 |
دادههاى جدول شماره 3 توزيع فراوانى پاسخ آزمودنىها به گويههاى مربوط به عوامل بازدارنده نظام ادارى و ساختارى مؤثر بر پژوهش حوزه را نشان مىدهد. مطابق اطلاعات، ميانگين نمره همه گويهها از حد متوسط مورد انتظار (3) بيشتر است. و بيشترين ميانگين (29/4) مربوط به گويه 4 (عدم حمايت مادى و مالى از طرحهاى پژوهشى) است و پس از آن، گويه 2 (طولانى بودن فرايند طرح و تصويب پروژههاى تحقيقاتى) و گويه 3 (فقدان قوانين و مقرّرات مشخص براى ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى) به ترتيب با ميانگين 4 و 96/3 در مرتبه دوم و سوم قرار گرفتهاند. در پايينترين سطح، گويه 1 (وجود قوانين و مقرّرات بازدارنده ادارى ـ اجرايى) با ميانگين 47/3 در رتبه پنجم قرار دارد. تجزيه و تحليل دادهها براساس آزمون خىدو بيانگر اين است كه چون خىدو محاسبهشده (35/12) از خىدو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و 3= df(38/11) بزرگتر است، پس تفاوت بين ميانگين فراوانى قابل مشاهده و فراوانى مورد انتظار معنادار بوده و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه عوامل مربوط به نظام ادارى و ساختارى در پژوهشهاى طلّاب بازدارندگى زيادى دارند.
جدول شماره 4: عوامل بازدارنده انگيزشى مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب
رديف |
گويه ها |
بسيار زياد |
زياد |
متوسط |
کم |
بسيار کم |
ميانگين |
رتبه |
1 |
عدم ترغيب وتشويق طلاب به مطالعه وتحقيق درنظام آموزشی |
25 |
12 |
7 |
2 |
- |
30/4 |
1 |
2 |
پايين بودن اعتماد به نفس براي فعاليتهاي پژوهشي |
12 |
16 |
10 |
8 |
- |
69/3 |
4 |
3 |
پايين بودن علاقه به امرپژوهش دربين طلاب |
11 |
13 |
12 |
7 |
3 |
48/3 |
5 |
4 |
عدم همکاري مناسب سازمانهاومراکز اطلاعاتي با تحقيقات طلاب |
12 |
26 |
4 |
2 |
- |
09/4 |
2 |
5 |
نبود گرايش مثبت نسبت به نقش تحقيقات در تقويت بنيانهای فرهنگی و آموزشی |
8 |
24 |
8 |
2 |
- |
9/3 |
3 |
6 |
ترديد درصلاحيت علمي طلبه ها |
3 |
15 |
8 |
9 |
7 |
95/2 |
6 |
7 |
ميانگين |
12 |
18 |
8 |
5 |
2 |
73/3 |
- |
28/13 = (01/0 )α X24=df 33/17 = X2 |
دادههاى جدول 4 توزيع فراوانى پاسخ آزمودنىها به 6 گويه مربوط به عوامل بازدارنده انگيزشى مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب را نشان مىدهد. مطابق دادهها، ميانگين نمره همه گويهها به استثناى گويه 6 (ترديد در صلاحيت علمى محققان طلبه) بيشتر از حد متوسط مورد انتظار (3) مىباشد. و بيشترين ميانگين (30/4) مربوط به گويه 1 (عدم ترغيب و تشويق طلبهها به مطالعه و تحقيق در نظام آموزشى) است كه در رتبه اول قرار دارد. پس از آن، گويه 4 (عدم همكارى سازمانها و مراكز اطلاعاتى) با ميانگين 09/4 و گويه 5 (نبود گرايش مثبت نسبت به نقش تحقيق در تقويت بنيانهاى فرهنگى و آموزشى) با ميانگين 9/3 به ترتيب در جايگاه دوم و سوم قرار دارند و گويه 6 (ترديد در صلاحيت علمى طلبهها) با ميانگين 95/2 در پايينترين سطح (ششم) قرار دارد. تجزيه و تحليل دادهها مطابق آزمون خىدو نشان مىدهد چون خىدو محاسبهشده (33/17) از خىدو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و 3= df(28/13) بزرگتر است، پس تفاوت بين ميانگين فراوانىهاى قابل مشاهده و مورد انتظار معنادار مىباشد و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه عوامل انگيزشى در پژوهشهاى طلبهها نقش بازدارندگى زيادى دارند.
جدول شماره 5: عوامل مربوط به نحوه ارائه خدمات پژوهشى مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب
رديف |
گويه ها |
بسيار زياد |
زياد |
متوسط |
کم |
بسيار کم |
ميانگين |
رتبه |
1 |
فراهم نبودن امکانات وتجهيزات مورد نيازبراي پژوهش مانند کتابخانه تخصصي و... |
6 |
12 |
18 |
10 |
- |
3/3 |
6 |
2 |
فقدان فضاي فيزيکي مناسب جهت کارهاي تحقيقاتي |
7 |
21 |
14 |
1 |
3 |
61/3 |
5 |
3 |
عدم وجود نظام اطلاع رساني مناسب جهت اشاعه يافتههاي پژوهشي |
12 |
22 |
10 |
2 |
- |
96/3 |
4 |
4 |
دشواربودن دسترسي به خدمات نرم افزاري مناسب براي پژوهش |
5 |
11 |
18 |
5 |
3 |
24/3 |
7 |
5 |
دشواربودن دسترسي به اساتيد مجرب براي مشاوره و راهنمايي طرحهاي تحقيقاتي |
26 |
12 |
6 |
- |
- |
45/4 |
1 |
6 |
برگزارنشدن کارگاههاي مناسب روش تحقيق براي پژوهشگران |
14 |
22 |
2 |
6 |
- |
4 |
3 |
7 |
نبود دروس خاص آموزش وآشنايی طلاب با روشهای تحقيق درنظام آموزشی |
17 |
15 |
9 |
3 |
- |
04/4 |
2 |
8 |
ميانگين |
12 |
16 |
11 |
4 |
1 |
8/3 |
- |
28/13 = (01/0 )α X24=df 134/17 = X2 |
دادههاى جدول 5 توزيع فراوانى پاسخ آزمودنىها به 7 گويه مربوط به نحوه ارائه خدمات پژوهشى مؤثر بر پژوهشهاى طلبهها را نشان مىدهد. مطابق دادهها، ميانگين همه گويهها از حد متوسط موردانتظار (3) بيشتر است. و بيشترين ميانگين (45/4) مربوط به گويه 5 (دشوار بودن دسترسى به اساتيد مجرب براى مشاوره و راهنمايى طرحهاى تحقيقاتى) است. و پس از آن، گويه 7 (نبود دروس خاص آموزش و آشنايى طلّاب با روشهاى تحقيق در نظام آموزشى) با ميانگين 04/4 و گويه 6 (برگزار نشدن كارگاههاى مناسب براى پژوهشگران) با ميانگين 4 به ترتيب در رتبه دوم و سوم قرار دارند و گويه 4 (دشوار بودن دسترسى به خدمات نرمافزارى مناسب براى پژوهش) با ميانگين 24/3 در پايينترين سطح (رتبه 7) قرار دارد. تجزيه و تحليل اطلاعات مطابق آزمون خىدو نشانگر اين است كه چون خىدو محاسبهشده (134/17) از خىدو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و 4 = df(28/13) بزرگتر است، پس تفاوت بين ميانگين فراوانىهاى قابل مشاهده و مورد انتظار معنادار بوده و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه عوامل مربوط به نحوه ارائه خدمات پژوهشى بر پژوهشهاى طلّاب بازدارندگى زيادى دارند.
جدول شماره 6: عوامل فردى (فنى و تخصصى) بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب
رديف |
گويه ها |
بسيار زياد |
زياد |
متوسط |
کم |
بسيار کم |
ميانگين |
رتبه |
1 |
دشواربودن تامين هزينههاي پژوهشي براي طلاب |
9 |
20 |
11 |
6 |
- |
69/3 |
4 |
2 |
پايين بودن ميزان آشنايي بامتدولوژي (روش شناسي ) تحقيق |
23 |
12 |
9 |
- |
- |
31/4 |
2 |
3 |
ناآشنايي باشيوههاي بهرهگيري ازاينترنت،رايانه ومنابع پژوهشي |
17 |
15 |
8 |
3 |
3 |
87/3 |
3 |
4 |
نداشتن فرصت کافي براي پرداختن به پژوهش به جهت توام شدن آموزش و مسئوليتهاي اجتماعي طلبه ها |
10 |
14 |
14 |
6 |
- |
64/3 |
5 |
5 |
وجود اشتغالات فکری مختلف برای امرار معاش |
22 |
14 |
6 |
- |
- |
38/4 |
1 |
6 |
ميانگين |
17 |
15 |
10 |
3 |
1 |
96/3 |
- |
28/13 = (01/0 )α X24=df 83/21 = X2 |
دادههاى جدول 6 توزيع فراوانى پاسخ آزمودنىها به 5 گويه مربوط به عوامل فردى (فنى و تخصصى) بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب را نشان مىدهد. اطلاعات گوياى بيشتر بودن ميانگين نمره تمام گويهها از متوسط مورد انتظار (3) است. و بيشترين ميانگين (38/4) مربوط به گويه 5 (وجود اشتغالات فكرى مختلف براى امرار معاش) بوده و پس از آن، گويه 2 (پايين بودن ميزان آشنايى با روششناسى تحقيق) با ميانگين 31/4 و گويه 3 (ناآشنايى كافى با شيوههاى بهرهگيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى) با ميانگين 87/3 به ترتيب در جايگاه دوم و سوم قرار گرفتهاند. در پايينترين سطح (رتبه 5) گويه 4 (نداشتن فرصت كافى براى پرداختن به پژوهش به دليل توأم شدن آموزش و مسئوليتهاى اجتماعى) با ميانگين 64/3 قرار دارد. تجزيه و تحليل دادهها بر اساس آزمون خىدو بيانگر اين است كه چون خىدو محاسبهشده (83/21) از خىدو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و 4 = df(28/13) بزرگتر است، پس تفاوت بين ميانگين فراوانىهاى قابل مشاهده و مورد انتظار معنادار بوده و با اطمينان 99 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه عوامل فردى در بازدارى از تحقيقات طلبهها تأثير بسيار زيادى دارند.
جدول 7: مقايسه تفاوت شدت بازدارندگى عوامل مختلف در پژوهشهاى طلّاب
عوامل |
ميانگين |
انحراف استاندار |
واريانس |
عوامل بازدارنده مربوط به سياستگذاری نظام تحقيقاتی |
03/4 |
126/0 |
016/0 |
عوامل بازدارنده فرهنگی |
07/4 |
134/0 |
018/0 |
عوامل بازدارنده مربوط به نظام اداری و ساختاری |
95/3 |
296/0 |
087/0 |
عوامل بازدارنده انگيزشی |
73/3 |
481/0 |
231/0 |
عوامل مربوط به نحوه ارائه خدمات پژوهشی |
8/3 |
437/0 |
190/0 |
عوامل بازدارنده فردی( فنی و تخصصی) |
96/3 |
394/0 |
122/0 |
جدول 8: خلاصه تحليل واريانس
F |
Ms |
df |
ss |
منابع تغييرات گروهها |
867/0 |
098/0 |
5 |
49/0 |
SSB واريانس بين گروهها |
113/0 |
29 |
27/3 |
SSw واريانس درون گروهها |
|
- |
34 |
76/3 |
SST واريانس کل |
دادههاى جدول 7 مقايسه نمرات مربوط به تأثيرات بازدارندگى عوامل ششگانه مؤثر بر پژوهش طلّاب را نشان مىدهد. بيشترين ميانگين (07/4) مربوط به عوامل فرهنگى، و بعد از آن، سياستگذارى تظام تحقيقاتى (4) و پس از آن، عوامل فردى (فنى و تخصصى) با ميانگين 96/3 قرار دارند و كمترين ميانگين مربوط به عوامل انگيزشى با ميانگين 73/3 است. تجزيه و تحليل دادهها بر اساس آزمون تحليل واريانس يكراهه ميانگين نمرات عوامل فوق (جدول 8) نشان داد: چون Fمحاسبهشده (867/0) از Fجدول در سطح اطمينان 95/0 05/0 = a و 5 و 29 = df(54/2) كوچكتر است، پس تفاوت بين ميانگينهاى مورد مقايسه معنادار نبوده، با اطمينان 95 درصد مىتوان نتيجه گرفت كه تفاوت ميزان شدت تأثير بازدارندگى عوامل ششگانه معنادار نمىباشد.
جدول 9: رتبهبندى راهكارهاى توسعه پژوهشهاى طلّاب
راهکارها |
X |
X |
S |
Z |
V |
R |
برنامه ريزی برای فرهنگ سازی وايجاد بسترهای مناسب برای پژوهش |
150 |
75/3 |
629/1 |
918/2 |
44/43 |
7 |
باز نگری اساسی و اصلاح نظام ارزيابی فعاليتهای پژوهشی |
136 |
67/3 |
394/1 |
88/2 |
98/37 |
4 |
آموزش وارتقاء توانمنديهای علمی و عملی طلبه ها درزمينه پژوهش |
134 |
53/3 |
33/1 |
465/2 |
68/37 |
3 |
تدوين اهداف و سياستهای کلان علمی برای تحقيقات طلاب |
127 |
097/3 |
428/1 |
435/0 |
12/46 |
9 |
طراحی پروتکل(آداب و قواعد فعاليتهای علمی و پژوهشی). |
128 |
2/3 |
224/1 |
036/1 |
25/38 |
6 |
افزايش اعتبارات پژوهشی |
140 |
5/3 |
648/1 |
916/1 |
086/47 |
10 |
ايجاد سيستم تشويقی برای آثار منتشرشده طلاب |
150 |
75/3 |
427/1 |
318/3 |
053/38 |
5 |
تدوين نظامنامه جامع پژوهشی |
128 |
2/3 |
588/1 |
324/1 |
625/49 |
11 |
افزايش نشريات تخصصی برای چاپ و انتشارمقالات علمی طلبه ها |
124 |
263/3 |
465/1 |
105/1 |
897/44 |
8 |
اختصاص بخشی از وظايف آموزشی مدرسين حوزه به پژوهش وتحقيق |
138 |
45/3 |
167/1 |
419/2 |
076/34 |
2 |
رسيدگی به وضعيت معيشتی طلاب و انديشمندان جوان . |
140 |
5/3 |
485/1 |
319/6 |
86/33 |
1 |
جدول فوق نشان مىدهد: اولاً، تمام راهكارها نمره بيشتر از حد متوسط مورد انتظار (3) كسب كردهاند. ثانيا، غير از راهكارهاى تدوين اهداف و سياستهاى كلان علمى براى تحقيقات، طراحى پروتكل (آداب و قواعد فعاليتهاى علمى و پژوهشى)، افزايش نشريات تخصصى براى چاپ و انتشار مقالات علمى طلبهها، تدوين نظامنامه جامع پژوهشى و افزايش اعتبارات پژوهشى كه به ترتيب با نمره Zمعادل 435/0، 036/1، 105/1، 324/916، 1/1 از نمره Zبحرانى در سطح اطمينان 95/0 يعنى (96.1) كوچكتر هستند. بقيه راهكارها نمره Zبزرگتر از Zبحرانى در سطح اطمينان 95/0 (96.1) كسب كردند و تفاوت ميانگين تمامى آنها با ميانگين مورد انتظار (3) معنادار است. ثالثا، با توجه به ضريب پراگندگى نمرات مربوط به راهكارها، با اطمينان 99 درصد مىتوان رسيدگى به وضعيت معيشتى طلّاب جوان و انديشمند حوزه علميه را با ميانگين 5/3 و انحراف استاندارد 485/1 و Zمعادل 319/6 و ضريب پراكندگى 86/33 به عنوان مؤثرترين راهكار از ديدگاه طلّاب دانست و پس از آن، اختصاص بخشى از وظايف آموزشى مدرسان حوزه به پژوهش با ميانگين 45/3، انحراف استاندارد 176/1، Zمعادل 419/2 و پراكندگى 076/34 در اولويت دوم و آموزش و ارتقاى توانمندىهاى عملى طلبهها در زمينه پژوهش را با ميانگين 53/3، انحراف استاندارد 33/1 و Zمعادل 465/2 و پراكندگى 62/37 در رتبه سوم قرار داد.
يافتهها
1. بر اساس ديدگاه طلبههاى سطح چهار حوزه كه مشغول پاياننامهنويسى بودند، عوامل فرهنگى مهمترين بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب محسوب مىشود. اين عامل با كسب ميانگين 07/4 بالاتر از ساير عوامل قرار گرفته است و در بين عوامل فرهنگى، نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش، استقرار فرهنگ آموزشمحورى به جاى پژوهشمحورى، و اهميت ندادن به پژوهشهاى طلّاب در نظام آموزشى به ترتيب بيشترين بازدارندگى را دارند.
2. عوامل بازدارنده مربوط به سياستگذارى نظام تحقيقاتى با كسب ميانگين 4 در اولويت دوم در بين 6 عامل مورد مطالعه قرار دارند. در بين اين عوامل موظف نبودن مدرسان براى انجام كارهاى تحقيقاتى، فقدان راهبردهاى مناسب براى فعاليتهاى پژوهشى، فقدان نظام اطلاعرسانى هماهنگ و كارآمد براى جلوگيرى از دوبارهكارى و كارهاى موازى در پژوهش به ترتيب بازدارندهترين، و فقدان ساختارهاى تحقيقاتى پويا كماثرترين شناخته شدند.
3. عوامل فردى (فنى و تخصصى) نيز در بازدارى پژوهش طلّاب نقش زيادى دارند كه با كسب ميانگين 96/3 در جايگاه سوم قرار گرفتند. در بين عوامل فردى، اشتغالات فكرى مختلف براى امرار معاش، آشنايى كم با روشهاى تحقيق و آشنايى كم طلّاب با شيوههاى بهرهگيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى به ترتيب بيشترين، و نداشتن فرصت كافى براى پژوهش در بين آنان كماثرترين بازدارنده شناخته شدند.
4. عوامل ادارى ـ ساختارى با كسب ميانگين 95/3 در جايگاه چهارم بين عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهش قرار گرفت. در بين اين عوامل، عدم حمايت مادى و مالى از طرحهاى پژوهشى، طولانى بودن فرايند طرح و تصويب پروژههاى تحقيقاتى و فقدان قوانين و مقرّرات مشخص براى ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى مؤثرترين، و وجود قوانين و مقرّرات بازدارنده ادارى و اجرايى كماثرترين بازدارنده شناخته شدند.
5. نحوه ارائه خدمات پژوهشى نه تنها در پژوهش طلّاب نقش بازدارندگى دارند، بلكه در بين 6 عامل در رتبه پنجم قرار دارند و در بين اين عوامل، دشوارى دسترسى به استادان مجرب براى مشاوره و راهنمايى طرحهاى تحقيقاتى، نبود دروس خاص آموزش و آشنايى طلّاب با روشهاى تحقيق و برگزار نشدن كارگاههاى روششناسى تحقيق براى طلّاب مؤثرترين، و دشوارى دسترسى به خدمات نرمافزارى كماثرترين بازدارنده محسوب شده است.
6. عوامل انگيزشى با كسب ميانگين 73/3 در بين عوامل مورد مطالعه در رتبه آخر (6) قرار گرفت. و عدم ترغيب و تشويق طلّاب به مطالعه و تحقيق در نظام آموزشى، عدم همكارى سازمانها و مراكز اطلاعاتى و نبود گرايش مثبت نسبت به نقش تحقيق در تقويت بنيانهاى فرهنگى و آموزشى به ترتيب مؤثرترين، و ترديد در صلاحيت علمى طلبههاى محقق كماثرترين بازدارندههاى انگيزشى شناخته شدند.
7. در بين مؤلفهها دشوارى دسترسى به اساتيد مجرب و متخصص براى راهنمايى و مشاوره و طرحهاى تحقيقاتى طلّاب، با ميانگين 45/4 مؤثرترين بازدارنده در پژوهش حوزه شناخته شد. و پس از آن، به ترتيب وجود اشتغالات فكرى مختلف براى امرار و معاش با ميانگين 38/4، آشنايى كم طلّاب با روششناسى تحقيق با ميانگين 31/4، عدم ترغيب و تشويق به مطالعه و تحقيق در نظام آموزشى حوزه با ميانگين 30/4، عدم حمايت مادى و مالى از طرحهاى پژوهشى با ميانگين 29/4، نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش با ميانگين 33/4 و موظف نبودن اساتيد پژوهش در حوزه با ميانگين 19/4 به ترتيب مؤثرترين بازدارندههاى پژوهش در بين طلّاب حوزه مشخص گرديد.
8. مطابق ديدگاه طلّاب، مؤثرترين راهكار براى توسعه پژوهش، رسيدگى به وضعيت معيشتى طلّاب جوان و انديشمندان حوزه است كه با ضريب پراكندگى 86/33 در جايگاه اول قرار گرفت.
9. اختصاص بخشى از وظايف آموزشى مدرسان حوزه به پژوهش و تحقيق، آموزش و ارتقاى توانمندىهاى علمى و عملى طلبهها در زمينه پژوهش و بازنگرى اساسى و اصلاح نظام ارزيابى فعاليتهاى پژوهشى، به ترتيب از مؤثرترين، و تدوين اهداف و سياستهاى كلان علمى، طراحى پروتكل و تدوين نظامنامه جامع پژوهشى از كماثرترين راهكارها معرفى شده است.
10. تفاوت ميزان شدت بازدارندگى عوامل ششگانه فرهنگى، سياستگذارى نظام تحقيقاتى، فردى، ادارى و ساختارى، انگيزشى و نحوه ارائه خدمات پژوهشى روى پژوهشهاى طلبهها معنادار نمىباشد.
11. مطابق آزمون Zبراى مقايسه ميانگين نمرات اختصاصيافته به راهكارهاى مورد مطالعه و متوسط ميانگين مورد انتظار، با اطمينان 95/0 و 05/0 = a همه راهكارها به استثناى تدوين اهداف و سياستهاى كلان پژوهشى، طراحى پروتكل، افزايش نشريات تخصصى براى چاپ و انتشار مقالات علمى طلبهها، تدوين نظامنامه جامع پژوهشى وافزايشاعتباراتپژوهشى نمره بالاتر از Zجدول داشتند و تفاوتشان معنادار بوده است.
بحث و نتيجهگيرى
بىگمان، يكى از اوصاف اصلى آدمى «انديشهورزى» است و انديشهورزى و توليد گزارههاى فكرى جز در فرايند پژوهش و كنجكاوىها و كنكاشهاى روشمند علمى ميسر نيست. و يقينا فرايند تقويت و توسعه نهادهاى علمى و فرهنگى در جامعه نيز جز در سايه بهرهگيرى از يافتههاى پژوهشى مقدور نمىباشد. از سوى ديگر، امروزه آنچه ماندگارى و پيشرفت علمى، فرهنگى، اقتصادى و حتى سياسى يك جامعه را در پى مىآورد، پژوهش، توليد و مديريت دانش است. بر اين اساس، براى دستيابى به پيشرفتهاى سريع علمى، همافزايى در تحقيقات و كمكردن شكاف علمى با جوامع پيشرفته و دسترسى به رفاه و امنيت اجتماعى پايدار، تنها بايد به توليد و مديريت دانش و استفاده از ظرفيتهاى انسانى و مادى به طور مستمر و بهينه روى آورد و نيز با جلوگيرى از كارهاى تكرارى و موازى و تبديل دانش ذهنى به عينى و پرورش تفكر علمى و ارتقاى توانمندىهاى متدولوژيك، فرهنگى، اطلاعرسانى، ادارى و ساختارى و خدماتى براى تربيت پژوهشگران عرصههاى مختلف، به ويژه جوانان مستعد و كنجكاو و دروندادهاى آتى چرخه پژوهش از طريق ترويج و اشاعه فرهنگ پژوهش ، نوآورى، خلّاقيت و... پرداخت.
حوزه علميه نيز به عنوان يكى از مهمترين مراكز توليد علم، كه «بخش عمده و مهمى از كار آنها پروراندن محققان است»،25 براى طى اين مسير چارهاى جز ترويج اخلاق و روحيه علمى و حمايت از دانشپژوهان در جهت ارتقاى بينش و منش علمى و دميدن روح اميد و نشاط در بين طلّاب و پژوهشگران حوزوى ندارد. بنابراين، واكاوى عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب مىتواند نقطه آغازى بر تحليل واقعى وضعيت و دسترسى به راهكارهاى برونرفت از آن در راستاى اهداف خود باشد. تحقيق حاضر با هدف واكاوى عوامل مذكور و شناسايى و اولويتبندى راهكارهاى برونرفت از ديدگاه طلبههاى سطح چهار به نتايج زير دست يافت:
عوامل فرهنگى مهمترين عوامل بازدارنده مؤثر بر پژوهشهاى طلّاب مىباشد كه در رأس آن، نهادينه نشدن فرهنگ پژوهش قرار دارد. پس از آن، عوامل بازدارنده مربوط به سياستگذارى نظام تحقيقاتى با مهمترين دغدغه، يعنى موظف نبودن مدرسان براى انجام كارهاى تحقيقاتى، و سپس عوامل فردى (فنى و تخصصى) قرار دارد؛ يعنى اشتغالات فكرى مختلف براى امرار معاش، آشنايى كم با روشهاى تحقيق و آشنايى كم طلّاب با شيوههاى بهرهگيرى از اينترنت، رايانه و منابع پژوهشى. عوامل ادارى و ساختارى، نحوه ارائه خدمات پژوهشى و عوامل انگيزشى به ترتيب در ردههاى بعدى قرار دارند. بنابراين، مهمترين چالش پيشروى تحقيقات طلّاب، فرهنگسازى، ايجاد و نهادينه كردن روحيه تحقيق، تعاون، همكارى و تسهيم دانش و فعاليتهاى تيمى است؛ برآيندى كه نرم، پيچيده و طولانى است، اما با ايجاد فرهنگ پژوهش مىتوان آموزش را دچار تحولى اساسى در راستاى استقرار رويكرد پژوهشمحور نمود. در اين بين، با رسيدگى به وضعيت معيشتى طلّاب از طريق كم كردن دغدغههاى غيرحرفهاى، مىتوان چرخه توليد دانش را تسريع نموده، با اختصاص بخشى از وظايف آموزشى مدرسان به پژوهش، گامهاى بلندترى نيز انديشيد.
··· منابع
- ـ اسماعيلزاده، مرتضى، راهبردهاى اساسى تحول علمى در دانشگاهها، تهران، معارف، 1383.
- ـ اميرى، رضا، «پژوهش علمى و موانع آن در ايران»، فرهنگ پژوهش، ش 100، زمستان 1381، ص 51ـ63.
- ـ تابعى، ضياالدين و فرزاد محموديان، «اخلاق در پژوهشگرى»، اخلاق در علوم فناورى، ش 1ـ2، بهار و تابستان 1386، ص 49ـ54.
- ـ تصويرى قمصرى، فاطمه و محمدرضا جهاننما، «بررسى وضعيت توليدات علمى پژوهشگران پژوهشكده مهندسى»، كتابدارى و اطلاعرسانى، ش 2، پاييز 1385، ص 107ـ124.
- ـ خوشفر، غلامرضا، «بررسى نقش تحقيق و مراكز تحقيقاتى در توسعه اقتصاى ـ اجتماعى»، رهيافت، ش 22، تابستان 1379، ص 98ـ103.
- ـ رضايى، اكبر و همكاران، «الگويى براى ايجاد علاقه و انگيزه به مطالعه و پژوهش: بررسى اثربخشى آن در دانشآموزان دوره راهنمايى»، نوآورىهاى آموزشى، ش 25، بهار 1387، ص 151ـ184.
- ـ زارع احمدآبادى حبيب و همكاران، «واكاوى موانع انجام پژوهش در دانشگاهها و مراكز تحقيقات كشور با استفاده از تكنيك فازى (از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه يزد)»، مديريت در دانشگاه اسلامى، سال سيزدهم، ش 4، زمستان 1388، ص 113ـ133.
- ـ سرشتى، منيژه و همكاران، «موانع انجام تحقيقات از ديدگاه اساتيد و كاركنان دانشگاه علوم پزشكى شهركرد»، راهبردهاى آموزش، ش 8، تابستان 1389، ص 51ـ57.
- ـ سعادتى، ليلا، «بدون جايگاه، بدون آينده»، همشهرى، 31 ارديبهشت 1382.
- ـ سوارى، كريم و منوچهر تقىپور، بررسى موانع پژوهش در دانشگاه پيام نور از ديدگاه اعضاى هيأت علمى منطقه هفت، اولينهمايشملىتوسعهدانشگاهمجازىدانشگاهپيامنوركاشان،1382.
- ـ شريفزاده، ابوالقاسم و همكاران، «بررسى عوامل مؤثر بر كاركرد پژوهشى اعضاى هيأت علمى مراكز آموزش عالى كشاورزى»، كشاورزى، دوره نهم، ش 2، تابستان 1386، ص 47ـ62.
- ـ صافى، احمد، «اهميت و جايگاه پژوهش در آموزش و پرورش؛ تلاشها و چالشها و سياستهاى آينده»، پژوهشنامه آموزشى، ش 35، پاييز 1380، 27ـ36.
- ـ طبيبى، سيد جمالالدين، «نقش دانشگاه و پژوهش در توسعه ملى»، پژوهش و برنامهريزى آموزش عالى، ش 7ـ8، تابستان 1376، ص 124ـ136.
- ـ عرب مختارى، روحاللّه، شناسايى موانع و مشكلات پژوهش در رشته تربيت بدنى و علوم ورزشى دانشگاههاى دولتى كشور از ديدگاه دانشجويان تحصيلات تكميلى، پاياننامه كارشناسى ارشد، رشته تربيت بدنى و علوم ورزشى، تهران، دانشكده تربيت بدنى دانشگاه تهران، 1386.
- ـ علاقهبند، على، مبانى نظرى و اصول مديريت آموزشى، تهران، دوان، 1385.
- ـ علمدارى، علىكرم و اسفنديار افشون، «موانع موجود در انجام فعاليتهاى پژوهشى از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى شهر ياسوج»، ارمغان دانش، سال هشتم، ش 29، بهار 1382، ص 27ـ35.
- ـ فضلالهى، سيفاله، «شناسايى و اولويتبندى موانع توليد علم از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاههاى استان قم»، معرفت، ش 141، شهريور 1388، ص 127ـ142.
- ـ كاظمى، آزاده و همكاران، «موانع پژوهش از ديدگاه اعضاى هيأت علمى دانشگاه علوم پزشكى ايران»، پايش، سال دوم، ش 2، بهار 1382، ص 113ـ120.
- ـ كمالى، محمدباقر، «تحقيقات مشاركتى: رهيافتها، تجربيات، پيشنهادها»، روستا و توسعه، سال نهم، ش 4، زمستان 1385، ص 217ـ247.
- ـ كيانپور، مريم و همكاران، «بررسى موانع پژوهش در نظام علوم پزشكى از ديدگاه مسئولان، اعضاى هيأت علمى و كارشناسان»، پژوهش در علوم پزشكى اصفهان، ش 28، ارديبهشت و خرداد 1384، 188ـ191.
- ـ محمدى، امير، «واقعيتها و راه چارهها»، رهيافت، ش 20، زمستان 1378، ص 98ـ104.
- ـ منصورى، جواد، فرهنگ و استقلال، چ سوم، تهران، وزارت امور خارجه، 1370.
- ـ ميركمالى، سيدمحمد، رهبرى و مديريت آموزشى، تهران، يسطرون، 1378.
- ـ يحيى، فريبا، «تحول روند شاخصهاى تحقيقاتى»، رهيافت، ش 23، پاييز 1379، ص 24ـ36.
-
- Entwistle, N, "Research - Based University theaching", Psychology of Review, v. 26, n. 2, 2002, 43-51.
-
- Abdolhak, M. et al, Health information: Management of a Strategic Resource, USA, W.B. Saunders Company, 2001.
-
- Pardcy, P.G and, j. Roseboom, Development of National Agricultural Research Systems in an international quantitative perspective in technology policy for sustainable agricullural growth, 1FPR1 policy briefs,no.7, washing ton.D.C, 1998.
-
- Hafler,j. p. and H. fredrick and j.R.lovejoy, Scholarly Activites Recorded in the portfolios of teacher clinical faculty, academic medicine,75, 2000, p. 649-52.
-
- Halid,d and Darrell, RI, "Determinant of Research Productivity in Higher Education", Research in Higher Education, 36, 1998, p. 607-931.
* عضو هيئت علمى گروه علوم تربيتى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم. دريافت: 21/11/89 ـ پذيرش: 25/12/89.
- 1ـ ضياالدين تابعى و فرزاد محموديان، «اخلاق در پژوهشگرى»، اخلاق در علوم فناورى، ش 1ـ2، ص 52.
- 2ـ فاطمه تصويرى قمصرى و محمدرضا جهاننما، «بررسى وضعيت توليدات علمى پژوهشگران پژوهشكده مهندسى»، كتابدارى و اطلاعرسانى، ش 2، ص 185.
- 3ـ اكبر رضايى و همكاران، «الگويى براى ايجاد علاقه و انگيزه به مطالعه و پژوهش: بررسى اثربخشى آن در دانشآموزان دوره راهنمايى»، نوآورىهاى آموزشى، ش 25، ص 151.
-
4 N, Entwistle, "Research - based university theaching", psychology of review, v. 26, p. 43.
- 5ـ على علاقهبند، مبانى نظرى و اصول مديريت آموزشى، ص 17.
- 6ـ سيدمحمد ميركمالى، رهبرى و مديريت آموزشى، با تجديدنظر و اضافات، ص 41.
-
7 M. Abdolhak and et al, "Health information: management of a strategic resource", P. 438-439.
- 8ـ غلامرضا خوشفر، «بررسى نقش تحقيق و مراكز تحقيقاتى در توسعه اقتصادى ـ اجتماعى»، رهيافت، ش 22، ص 98ـ103.
-
9P. G, Pardcy and j, Roseboom, "development of national agricultural research systems in an international quantitative perspective in technology policy for sustainable agricullural growth", IFPR1 Policy brefs, n. 7. p. 74-90.
-
10 j. p. Hafler, and et all, "Scholarly activites Recorded in the portfolios of teacher clinical faculty", academic medicine, 75, p. 52.
- 11ـ رضا اميرى، «پژوهش علمى و موانع آن در ايران»، فرهنگ پژوهش، ش 100، ص 52.
- 12ـ ليلا سعادتى، «بدون جايگاه، بدون آينده»، همشهرى، ص 10.
- 13ـ جواد منصورى، فرهنگ و استقلال، ص 60.
- 14ـ همان، ص 62.
-
15D, Halid and RI, Darrell, "Determinant of Research productivity in higher education", Research in higher Education, 36, p. 609.
- 16ـ امير محمدى، «واقعيتها و راه چارهها»، رهيافت، ش 20، ص 98.
- 17ـ فريبا يحيى، «تحول روند شاخصهاى تحقيقاتى»، رهيافت، ش 23، ص 24.
- 18ـ سيد جمالالدين طيبى، «نقش دانشگاه و پژوهش در توسعه ملى»، پژوهش و برنامهريزى آموزش عالى، ش 7ـ8، ص 124ـ126.
-
19 Bennis.
-
20 Cook.
-
21 Edward.
-
22 Cohen and Jenning.
-
23 Hemsle-Brown.
-
24 Carrion.
- 25ـ مرتضى اسماعيلزاده، راهبردهاى اساسى تحول علمى در دانشگاهها، ص 26.