سخن آغازين
اگر بپذيريم كه دانش روانشناسى داراى سه كاركرد اساسى توصيفى، تكنيكى و تجويزى است و اگر بپذيريم كه جنبه تجويزى روانشناسى ارزشمحور است، خواهيم يافت كه روانشناسى حداقل در جنبه تجويزى بايد از دين نشأت و يا دستكم كمك بگيرد؛ زيرا دين برنامه زندگى بشر است؛ دينى كه از سوى خداوند خالق، عالِم و حكيم توسط انبياى عظام به انسان هديه شده است. همين دين است كه بشر را در تمام ابعاد زندگى هدايت كرده و دستورالعملهايى را توصيه مىكند كه به سلامتى، سعادت و كمال حقيقى او منجر مىگردد.
روانشناسى معاصر نيز ضمن توصيف و تبيين پديدههاى رفتارى و روانشناختى، سعى كرده يك نظام يكپارچه توصيفى، تكنيكى و تجويزى ارائه كند. اما به دليل فاصله گرفتن از مبانى فلسفى و نداشتن اصول معرفتشناسانه و انسانشناسانه صحيح و واقعگرايانه، تاكنون نتوانسته است توفيق زيادى به دست آورد. اين عدم موفقيت مرهون غوطهور شدن علوم انسانى و از جمله روانشناسى در عملگرايى، تجربهگرايى و مادهگرايى است. به همين دليل در يكى دو دهه اخير، روانشناسى توجه خود را به سوى دين و آموزههاى دينى معطوف كرده و سعى نموده با كمك مبانى صحيح و واقعنگرانه فلسفى و معرفتشناختى، به ارائه يك نظم جامع كارآمد بپردازد.
استقبال روانشناسان معاصر از اين رويكرد جديد حكايت از آن دارد كه جامعه علمى آماده پذيرش اين امر است و اگر تاكنون انسان را موجودى زيستى ـ روانى، اجتماعى تلقّى مىكردند، در آستانه هزاره سوم، بُعد معنوى انسان را به عنوان بعد چهارم پذيرفتهاند و انسان را موجودى زيستى ـ روانى، اجتماعى ـ معنوى معرفى مىكنند. با اين پذيرش، زمينه تعامل آموزههاى دينى و دانش روانشناسى بيشتر فراهم مىشود و زمينه ابتناء نظريههاى روانشناسى بر پايه اصول و قواعد دينى و ارزشهاى اخلاقى بيش از پيش امكانپذير مىگردد.
بر اين اساس، ماهنامه «معرفت» در ويژهنامه روانشناسى، به ارائه مجموعهاى از مقالات تحقيقى تطبيقى پرداخته است. نوشتههاى پيشرو تلاشهايى است براى بهرهگيرى از دين و روانشناسى در مسير هدايت انسان به سوى آرامش بيشتر و زندگى بهتر و در نهايت سعادت و كمال مطلوب.
دبيرگروه