خانواده و شاخص هاى تنظيم روابط جنسى*
خانواده و شاخصهاى تنظيم روابط جنسى*
محمدعارف محبى**
چكيده
تحولات ساختارى و فرهنگى در جوامع جديد، آستانه رضايتمندى جنسى افراد را افزايش داده و كاركرد خانواده در تنظيم رفتار جنسى را با مشكل مواجه نموده است. پرسش اساسى اين است كه در چنين شرايطى، زنان و مردان چگونه مىتوانند نياز جنسى خويش را در قالب خانواده مديريت نمايند؟ شاخصهاى كاركرد تنظيم رفتار جنسى در خانواده مطلوب اسلامى كدامند؟ اين نوشتار با روش تفسير تحليلى، معيارهاى چگونگى تنظيم و تأمين نياز جنسى زن و شوهر صرفا براساس مستندات دينى تعيين و تعريف گرديده است.
تنظيم رفتار جنسى در فرايند پيچيده روانى و عاطفى اشباعشدنى است. از نظر اسلام، فرايند ارتباط جنسى زن و شوهر، شامل ابعاد سهگانه مراقبتى، انگيزشى و آميزشى است. شاخصهاى تنظيم رفتار جنسى در همين ابعاد قابل تعريف است. طهارت عاطفى، تعهد جنسى، كنترل نگاه، حفظ وقار، حفظ حجاب، آراستگى، تفاوت جنسى، مثبت نگرى، محبت، ملاعبه و... از جمله مؤلفههاى است كه از منابع دينى استخراج گرديده و براى تعيين ميزان رضايتمندى جنسى افراد در قالب خانواده، شاخصسازى شده است.
كليدواژهها: اسلام، خانواده، تعهد، وفادارى، غريزه جنسى، انگيزش، آميزش، ارضاى جنسى.
مقدّمه
تمايل جنسى از مهمترين ابعاد وجودى انسان است. شخصيت فردى افراد معمولى، عمدتا تحت تأثير همين غريزه شكل مىگيرد. انسانهاى متعالى از طريق هدايت كردن همين كشش است كه تعالى مىيابند. بر مبناى غريزه جنسى است كه نسل بشر حفظ گرديده و افراد با همديگر پيوند نسبى و خويشاوندى پيدا كنند. انسجام و همبستگى اجتماعى به وجود آمده و در نهايت، جامعه كل شكل مىگيرد. به همين دليل، چگونگى تأمين نياز جنسى انسانها از مباحث حساس در تاريخ بشر بوده، و نه تنها انديشه متفكران بزرگ را به خود مشغول داشته است كه اساسا تمام مكتبهاى فكرى و اعتقادى، كه داعيه راهنمايى انسانها را دارند، داراى طرح خاص براى تربيت جنسى آدمها مىباشند.
جوامع بشرى در طول تاريخ خويش سعى داشتهاند تا شيوه مناسبِ كنترل و ارضاى غريزه نيرومند و سركش جنسى را پيدا كنند. شيوههاى متفاوتى در اين زمينه طراحى گرديده است؛ جامعه اشتراكى افلاطونى ـ ماركسيستى، آزادىهاى جنسى در ليبراليسم فرهنگى، سركوب و رياضت در صحبت و... . اما آنچه كه جامعه بشرى به آن تأكيد داشته و بر آن متعهد مانده است، تنظيم روابط جنسى در قالب خانواده مىباشد. خانواده همزاد با پيدايش انسان به وجود آمد. مسيرهاى پرپيچ و خم فراوانى را گذراند، اما هيچگاه از متن تجربه عرفى و سيره عقلاى عالم منحرف نشد. هرچند هنوز كاركردهاى زيادى از جمله كاركرد تنظيم رفتار جنسى را ايفا مىكند.177
در جوامع اسلامى بسيارى از انديشمندان، پژوهشهاى اساسى و قابل توجه در ارتباط به چگونگى تنظيم رفتار جنسى در قالب خانواده انجام دادهاند، البته برخى از اين پژوهشها با نگرش غيردينى انجام پذيرفته و برخى ديگر كه مسئله را با رويكرد دينى تحليل نمودهاند از جنبه خاصى به تبيين آن پرداختهاند كه از اين ميان مىتوان به كتابهاى تربيت جنسى در اسلام، اثر حافظ ثابت178 و تربيت جنسى از منظر قرآن و احاديث نوشته علىنقى فقيهى179 اشاره نمود.
تبيين جايگاه خانواده در ساختار جامعه اسلامى، و نقش آن در تنظيم رفتار جنسى زن و شوهر، مبتنى بر درك درست از قلم ادب حقيقت انسان در منطق دين مىباشد. انسان در منظومه معرفتى و اعتقادى اسلام، داراى حقيقت روحانى است، او خلق گرديده است تا در پرتو معنويتگرايى و خودسازى دينى، حقيقت و حقانيت روحانى خويش را شكوفا ساخته و به مقام قرب الهى دست يابد: «من جن و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند.» (ذاريات: 5)؛ يعنى تكامليافته و به من نزديك شوند. توليدمثل و تداوم نسل بشر نيز بايد از طريق ازدواج انجام گيرد: «اى مردمان بترسيد از پروردگارتان كه آفريد شما را از يك تن و از همان تن آفريد همسر او را و پراكنده كرد از نسل آن دو، مردان و زنان بسيارى را.» (نساء: 1)
از منظر قرآن كريم ازدواج و تشكيل خانواده ريشه در چگونگى خلقت انسان دارد. احساس نياز و گرايش به جنس مخالف، در طبيعت انسانها نهفته است. زن و مرد نيازمند يكديگر بوده و در دستيابى به همديگر، كه جانشان آرام گرفته، به آرامش و سكون دست مىيابند: «و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميان شما مودت و رحمت قرار داد. در اين نشانههاى است براى گروهى كه تفكر مىكنند.» (روم: 21)
بر مبناى درك و تحليل هستىشناسانه از انسان است كه همه امكانات موجود در عالم آفرينش، از جمله تشكيل خانواده در راستاى تأمين سعادت انسان معنا مىيابد. خانواده عنصر اساسى است كه نقش بىبديل و تعيينكننده در چگونگى شكلگيرى شخصيت انسان دارد. از اينرو، خانواده در كانون توجه اسلام قرار گرفته، بايدها و نبايدهاى آن به طور شفاف و صريح مشخص گرديده است. از همين خاستگاه است كه بخش مهم از كارويژههاى خانواده مطلوب اسلامى، با خانوادههاى ديگر تمايز مىيابد. تحليل نقش خانواده در تنظيم رفتار جنسى از منظر اسلام، بايد در چنين چارچوبى انجام پذيرد، تا بايدها و نبايدهاى كاركردى آن متناسب با همين منطق قابل درك و دريافت گردد. پرسشهاى اساسى اين پژوهش اين است كه غريزه جنسى چيست؟ و شاخصهاى كاركرد تنظيم رفتار جنسى در خانواده مطلوب اسلامى كدامند؟
چيستى غريزه جنسى
در لغت، «غريزه» به معناى سرشت، طبيعت، خليقه، خلقت، جبلت، فطرت، طينت و نهاد آمده است. غريزه عبارت از استعدادى است كه حيوان را خود به خود، يعنى پيش از تجربه به اجراى اعمال مفيد، با معنا و پيچيده بر مىانگيزد و قواى او را بدون احتياج به اكتساب تعديل مىكند.180 غريزه چيزى نيست جز استعداد و تمايل طبيعى در حيوان، كه موجب رفتارهاى خاص مىگردد. غريزه جنسى تمايل فطرى و طبيعى به رفتار همسرخواهى و آميزش جنسى مىباشد.181
«غريزه» در اصطلاح، به گونههاى متعدد و در ظاهر متفاوتى تعريف گرديده است. اما در واقع همه اين تعاريف، بسط معناى لغوى غريزه مىباشد. غريزه، پاسخ يا عكسالعملى غيرارادى از سوى يك حيوان، در قبال يك محرك خارجى است كه به يك رفتار قابل پيشبينى و نسبتا ثابت منجر شود. غريزه، توانايى ذاتى براى انجام يك تكليف رفتارى پيچيده است. غريزه، توانايى فطرى است كه به هيچگونه يادگيرى نياز ندارد، موجود زنده را به فعاليت معينى برمىانگيزد. غريزه، تمايل ذاتى به ارضاى نيازهاى اساسى، و بخصوص زيستى است كه در تمام موجودات از يك نوع موجود مىباشد.182 با توجه به مجموع اين تعاريف، غريزه عبارت است از: توانايى ذاتى و غيراكتسابى كه براى ارضاى نيازهاى اساسى، رفتارهاى خاص را شكل مىدهد.
غريزه جنسى يكى از غرايز مادى (فيزيولوژيك) و ثانويه انسان مىباشد؛ يعنى تمايل طبيعى است كه در طبيعت انسان سرشته شده است. اين غريزه، به اين دليل ثانويه است كه اگر مانند غرايز اوليه نظير: گرسنگى، تشنگى و خواب، ارضا نگردد، يا درست ارضا نشود، موجب مرگ نمىگردد، اما اختلال در آن، موجب اختلالات فراوانى در جسم و روان انسان مىشود. مانند بيمارىهاى روانى همچون وسواس و افسردگى، بيمارىهاى جنسى مانند سردمزاجى و ناتوانى جنسى، انحرافات جنسى، بزهكارى و جنايت.183
غريزه جنسى، هرچند خاستگاه زيستى دارد، اما داراى ساختار عمدتا روانى ـ عاطفى مىباشد. غريزه جنسى صرف تمايل براى اتصال جسمى و ارضاى يك غريزه فيزيولوژيكى نيست، بلكه ساختارى طبيعى، متشكل از مجموعهاى از نيازها، احساسها، توانمندىهاى بدنى و روانى است كه آثار روانى، عاطفى، اخلاقى، معنوى و اجتماعى فراوانى در بر دارد.184
نشانهها و علايم تمايل جنسى در انسانها، مدتها پيش از دوره بلوغ ظاهر مىشود، ولى فعاليت جدى آن همراه با بلوغ جنسى و به دنبال پارهاى تغييرهاى هرمونى و جسمى آغاز مىگردد. فعال شدن غريزه جنسى هرچند موجب بروز رفتارهاى جنسى مىگردد، اما رفتارهاى جنسى را نبايد به طور كامل تحت تأثير عوامل غريزى دانست؛ زيرا جنبههاى اجتماعى و يادگرفتنى رفتار جنسى نيز نقش بسيار مهم در كم و كيف آن ايفا مىكنند. تا آنجا كه عدهاى منشأ زيستى و غريزى رفتارجنسى را اساسا منكر شده و پديدههاى مثل همجنسگرايى را شاهدى بر بنا شدن رفتار جنسى بر جنبههاى اجتماعى ـ تاريخى دانستهاند.185 مراد از غريزه جنسى در واقع تمايل طبيعى جنسى است كه داراى ساختار عمدتا روانى ـ عاطفى مىباشد و تحت تأثير عوامل اجتماعى ـ تاريخى، رفتار خاص جنسى را شكل مىدهد.
مديريت نياز جنسى
تعادل انسان، زاده تأمين نيازهاى اساسى اوست. وقتى نيازى شكل مىگيرد، بىقرارى در وجود انسان به وجود مىآيد. تمام فكر، عواطف و رفتارهايش معطوف به آن نياز گرديده و تعادل خويش را از دست مىدهد. تنظيم نيازهاى اساسى، بخصوص تنظيم نياز جنسى نيازمند مديريت درست است. همانگونه كه سركوب غريزه جنسى موجب اختلال جسمى و روانى مىگردد، ارضاى نادرست آن نيز مخرب و تباهكننده مىباشد. توجه به مناسبات جنسى در دنياى معاصر، بخصوص لذتگرايى و آزادىهاى جنسى ناشى از تفكر و فرهنگ ليبراليستى غرب، به خوبى گويايى اين واقعيت مىباشد.
تحول در ساختار اجتماعى و فرهنگى جوامع جديد، ذهنيت انسان معاصر را نيز متحول نموده و تغييرات جدى در عرصه مناسبات جنسى انسانها ايجاد نموده است. در گذشته كه از آن به جوامع سنتى ياد مىشود، مردان و زنان بر مبناى اخلاق جنسى، يعنى حيا و عفت، به امور جنسى مىنگرستند، تجربه و آگاهى جنسىشان محدود و غالبا منحصر به همسر قانونىشان مىگرديد. اما در دنياى جديد، فرهنگ جنسى متأثير از فرهنگ فراگير تجارتپيشهگى سرمايهدارى، فارغ از الزامات اخلاقى شكل گرفته و رواج مىيابد.
در دنياى ماشينى امروز، لذت و تمايلات جنسى تبديل به منبع مهم تجارى گرديده است. روسپىگرى، قاچاق و تجارت زنان و دختران، استفاده ابزارى از جذابيتهاى جسمى و جنسى زنان براى تبليغ كالاهاى تجارتى، توليد انبوه وسايل آرايشى و... پديدههايى است كه معطوف به جذابيت جنسى زنان پديد آمده است. در چنين بستر غيراخلاقى است كه نه تنها قداست خانواده در غرب شكسته شده كه خانه تبديل به خابگاه مىگردد.
بحران خانواده، بهاى سنگينى است كه غرب در قبال آزادىهاى جنسى پرداخت مىكند. ازدواج و تشكيل خانواده در انديشه انسان غربى، اهميت مبنايى خود را از دست داده است؛ يعنى نرخ ازدواج و بارورى هر دو، تنزل كرده، تعداد طلاقها و ولادتهاى نامشروع افزايش يافته است. همزيستى خارج از چارچوب ازدواج رو به فزونى نهاده است و معناى چنين تحولى اين است كه مرز بين رفتارهاى مشروع و نامشروع به تدريج مبهم مىشود. به عنوان مثال، در سوئد چهل درصد از نوزادان حاصل ازدواج رسمى نيستند. طلاق نيز قباحت خود را از دست داده و تبديل به امر عادى و متعارف گرديده است.186
در جوامع اسلامى، هرچند خانوادهها بر بنيان فرهنگ غنى اسلام استوار مىباشد، اما نبايد از آسيبديدگى و تأثيرپذيرى آن، از الزامات فرهنگى دنياى جديد غفلت نمود. در دنياى معاصر، همانگونه كه ساختارهاى اجتماعى و فرهنگ عمومى تغيير كرده است، ذائقه جنسى انسانها نيز تغيير نموده است. در گذشته ساختارهاى فرهنگى، حيا، صبر جنسى و عفت را نهادينه مىكرد و خانواده را به مثابه نهادى مقدس معرفى مىنمود كه پاسداشت آن، پذيرش محدوديتها را ممكن مىساخت. اما امروزه هم فناورىهاى جديد رسانهاى، تنوعطلبى جنسى را رواج مىدهند، هم اهميت حيا، غيرت و تقدس خانواده كمكم جاى خود را به فردگرايى و كامروايى مىدهد. در چنين فرايند است كه آستانه رضايتمندى جنسى افراد افزايش يافته، پديده نارضايتى جنسى در روابط زناشويى شكل مىگيرد و روابط جنسى نامشروع افزايش مىيابد.187
كارشناسان امور خانواده نيز معتقدند كه اختلال در مناسبات جنسى زن و شوهر، نظام خانواده را مختل نموده و تهديد به فروپاشى مىنمايد. برخى كارشناسان، ضمن مرتبط دانستن نوع مشكلات ميان زوجين با فرهنگ مردم هر منطقه، يكى از مشكلات اساسى مراجعان را سوءظن به همسر مىداند؛ مردانى كه به دليل شرايط اجتماعى از فريب خوردن مىترسند و خوشبينى به همسرشان را نوعى حماقت مىدانند، يا زنانى كه تصور مىكنند همسرشان در زندگى خود عشق ديگرى دارد، يا در روابط با زنان ديگر، حريمها را رعايت نمىكند؛ بخشى از اين سوءظنها ناشى از بدبينى است و بخشى ديگر به خاطر شكسته شدن مرزها و حريمهاى جامعه مىباشد.188 برخى كارشناسان اختلالات جنسى را ريشه اصلى حدود 50 درصد از طلاقهاى كشور مىداند. كه ممكن است بسيارى از زوجين مشكلات ظاهرى و سطحى مانند تنفر از يكديگر، مشكلات رفاهى و اقتصادى يا جرّ و بحثهاى خانوادگى را دليل طلاق معرفى كنند، اما بررسىهاى عميقتر، اختلال در روابط زناشويى را نشان مىدهد. وى به استناد آمارهاى موجود بيان مىكند كه حدود 30 درصد از زنان و 30 تا 40 درصد از مردان كشور اختلالات جنسى دارند.189 پرسش اساسى كه در چنين شرايطى مطرح مىباشد، اين است كه زنان و مردان چگونه مىتوانند نياز جنسى خويش را در قالب خانواده مديريت نمايند؟ از نظر اسلام راه درست ارضاى نياز جنسى چيست؟
غريزه جنسى به عنوان يكى از طبيعىترين غرايز انسانى، در يك فرايند پيچيده روانى ـ عاطفى اشباعشدنى است. فرايند ارتباط جنسى داراى ابعاد و مراحل سهگانه مراقبتى، انگيزشى و آميزشى مىباشد؛ مديريت نياز جنسى، يعنى مديريت كشش جنسى در اين مراحل. از منظر اسلام، زن و مرد به لحاظ موقعيت شوهرى و بانويى كه دارند، داراى وظايف شفاف و روشن در ابعاد و مراحل ياد شده مىباشند. از طريق انجام اين وظايف، نيازهاى جنسى زن و شوهر به بهترين شكل ممكن تأمين گرديده، نظام خانواده بهترين قالب براى بيان عشق پاك و پرورش انسانهاى صالح مىگردد.
الف. مراقبت جنسى
عفت و پاكدامنى نقش تعيينكننده در ارضاى درست نياز جنسى زن و شوهر دارد. حفظ حرمت ناموسى يعنى وفادارى عاطفى و عدم خيانت جنسى، توجه و عواطف آنها را معطوف به همديگر مىسازد. زن و مردى، كه صرفا به همسر خويش مىانديشد، تمايلات و احساسات جنسى خود را ملك شخصى شريك زندگىاش مىداند. با عطش جنسى، ارتباط جنسى برقرار نموده و بيشترين لذت جنسى را تجربه مىنمايند. مرد شتابان به خانه برمىگردد، زن با آرايش و دلربايى، به استقبال او مىشتابد. اما وقتى كه حريمهاى جنسى مىشكند، انگيزه حريم داشتن به خاموشى مىگرايد، تماس و تجربه با جنس مخالف، همهجا و همه وقت امكانپذير مىگردد. آرزوى هرچه زودتر به يكديگر رسيدن، توجيه خود را از دست مىدهد. تصور زود به خانه بازگشتن، ديگر به مرد نهيب نمىزند. زن نيز چندان تب و تاب انتظار آمدن مرد را به خانه در خود احساس نمىكند.190 در چنين شرايطى زن و مرد نه تنها از ارتباط جنسى خويش لذت نمىبرند، بلكه اساسا تمايل به برقرارى ارتباط جنسى با همديگر پيدا نمىكنند.
مارتين سگالين در كتاب جامعهشناسى تاريخى خانواده، سعى دارد از بهبودى و استوارى نهاد خانواده در جوامع غربى امروز دفاع نموده و استحكام آن را بر بنيان عشق و دلبستگى تحليل نمايد. خانواده پناهگاه و كانون ويژهاى براى نياز عاطفى ماست. تمامى گرماى آن دسته از روابط اجتماعى، كه در گذشته وجود داشت، اينك فشردهتر و با شدتى بيشتر بر اعضاى خانواده تكهستهاى تمركز يافتهاند.191 زنان و مردان، به اين دليل به ازدواج روى مىآورند كه به يكديگر عشق مىورزند، و به اين سبب متأهل باقى مىمانند كه ازدواج متعالىترين قالب براى بيان عشق است.192
واقعيت اين است كه ازدواج و تشكيل خانواده، زمانى متعالىترين بستر عشق مىگردد كه زن و شوهر متعهد و وفادار به عشق خويش باشند. تعالى خانواده در گرو عشق متعالى است. تعالى عشق، در عشق انحصارى است. در جامعهاى كه عشق، بازارى گرديده و در روابط آزاد جنسى به ابتذال كشيده مىشود. عشق و دلبستگى، محبت و همدلى در قالب خانواده نيز فرو مىريزد. لاراشلسينگر مشاور خانواده در كتاب خود، نامه زنى را نقل مىكند كه از 16 سالگى به روسپىگرى اشتغال داشته است: «اكثر مراجعينم مردانى متأهل بودند و بيش از نود درصد آنها حتى به من دست هم نزدند، آنها به من پول مىدادند تا كارهايى را كه همسرانشان از انجام دادن آن سرباز مىزدند، برايشان انجام دهم. اشتباه نكنيد به هيچ وجه در مورد روابط جنسى، صحبت نمىكنم، بلكه منظورم كارهايى نظير گوش دادن به حرفهايشان، درست كردن نوشيدنى، روشن كردن سيگار، محبت و توجه كردن به آنان است.»193
در منطق وحيانى دين، چارچوب كلى وفادارى و تعهد جنسى در قالب مؤلفههاى ذيل، يعنى محرمات جنسى قابل شناسايى است. مراد از محرمات جنسى در اين پژوهش، آن دسته از محرماتى است كه ارتباط مسقيم به روابط جنسى زن و شوهر دارد؛ يعنى آلودگى به اين محرمات آستانه رضايتمندى و حرص جنسى آنها را افزايش داده و روابط جنسىشان را مختل مىسازد. پرهيز از اين محرمات، زمينهساز كامروايى جنسى آنها به حساب مىآيد. به اين معنا كه كمترين پيامد آلودگى به محرمات جنسى، ذائقه جنسى افراد را تغيير داده و كاركرد خانواده در تنظيم رفتار جنسى را تضعيف مىنمايد. در چنين شرايطى، پديدههايى همچون زنا با محارم، تجاوز جنسى به كودكان و انواع ديگر روابط نامشروع، آن هم توسط افراد متأهل شكل مىگيرد.194 دين قواعد و هنجارهاى رفتارى را در حوزه روابط جنسى تشريع نموده است ـ رعايت آنها رضايتمند جنسى را در حد نگه مىدارد كه افراد بيشترين لذت جنسى را از ارتباط جنسى مشروع خويش به دست آورده و فرهنگ عفاف و پاكدامنى را در جامعه حاكم مىنمايد.
1. پرهيز از روابط جنسى نامشروع: عهد و پيمان زناشويى بر بنيان وفادارى و عدم خيانت استوار مىباشد. وفادارى ناظر به تعهد عاطفى است و عدم خيانت، به معناى تعهد در روابط جنسى مىباشد. زن و شوهر پيمان مىبندند كه عواطف جنسى خويش را نثار يكديگر نموده و هيچگاه تمايلات جنسى خود را بر خلاف الزامات عقد نكاح ارضا ننمايند. ارتباط جنسى نامشروع، عهد و پيمان ازدواج را مىشكند و فرايند تأمين نياز جنسى در خانواده را مختل مىسازد. به برخى از اين رفتارهاى تباهكننده عبارتند از:
الف. زنا: حضرت على عليهالسلام مىفرمايند: «زنا نكنيد كه لذت همسر خويش را از دست مىدهيد. عفيف باشيد تا زنانتان عفيف و پاكدامن باشند. قبيله فلان زنا مىكردند، زنانشان زناكار شدند.»195
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «در تورات نوشته شده كه خداوند فرموده: من قاتل قاتلان و فقيركننده زانيان هستم. زنا نكنيد تا با زنانتان زنا نكنند؛ چون هر عمل عكسالعملى دارد.»196
امام صادق عليهالسلام در حديث مفصلى درباره ناهنجارىهاى جنسى، كه جوامع گرفتار آن خواهند شد، مىفرمايد: «گروهى از زنان، از راه خودفروشى زندگى خواهند گذراند... زنا، مورد مدح و ستايش زنان قرار مىگيرد... ديدگاه گروهى اين است كه بهترين خانواده، خانوادهاى است كه براى فسق و خودفروشى زنان، به آنان كمك مىكنند... با محرمان خود، زنا مىكنند. از اين طريق، به ارضاى شهوت مىپردازند و ازدواج نمىكنند... خواهيد ديد كه مرد، زن و كنيز خود را در قبال اندكى آب و نان كرايه مىدهد و به همين رضايت مىدهد... خواهيد ديد كه زنان، خودشان را به كافران مىبخشند... با اين وصف، بايد از چنين افرادى كنارهگيرى نماييد و براى نجات از اين مهلكهها، دعا كنيد.»197
ب. همجنسگرايى: قرآن كريم مىفرمايد: «آيا شما به جاى زنان، از روى شهوت به سراغ مردان مىرويد؟! شما قوم نادانيد.» (نحل: 55) همچنين مىفرمايد: «و لوط را فرستاديم هنگام كه به قوم خود گفت: شما عمل بسيار زشتى انجام مىدهيد كه هيچيك از مردم جهان، پيش ازشما آن را انجام نداده است. آيا شما به سراغ مردان مىرويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مىكنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مىدهيد؟!» (عنكبوت: 28ـ29)
حضرت على عليهالسلام مىفرمايند: «سحق در مورد زنان مانند لواط در مورد مردان است.»198 پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهمىفرمايند: «مساحقه زنان با يكديگر زناست.»199
ج. بازى جنسى با حيوان: پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «هر فرد كه با حيوانى آميزش كند، مورد لعن خداوند متعال است.»200
2. پرهيز از نگاه به نامحرم: نگاه دروازه شهوت است. از طريق نگاه به امور و پديدههاى شهوانى است كه بىقرارى جنسى در روان انسان ايجاد مىشود. انحرافات جنسى ريشه در نگاههاى آلوده جنسى دارد. با مهار و كنترل نگاه است كه آرامش جنسى افراد حفظ مىگردد. نظام مقدس خانواده مستحكم گرديده و مناسبات جنسى زن و شوهر لذتبخش مىشود. از اينرو، در اسلام نگاه به نامحرم و محرمات به شدت تقبيح گرديده، پاكى چشم و كنترل نگاه عبادت دانسته مىشود.
قرآن كريم مىفرمايد: «اى پيامبر به مردان مؤمن بگو: چشمهاى خود را از نگاه به نامحرمان فرو گيرند. عفاف خود را حفظ كنند، اين براى آنان پاكيزهتر است؛ زيرا خدا به آنچه مىكنند آگاه است. و به زنان با ايمان بگو چشمهاى خود را فروگيرند و دامان خويش را حفظ كنند.» (نور: 30ـ31)
حضرت على عليهالسلام مىفرمايند: «هر كس زنى را ديد و از او خوشش آمد بايد با همسر خويش مقاربت كند چون زنان مثل هم مىباشند.»201
حضرت عيسى عليهالسلام مىفرمايند: «به آنچه براى تو حلال نيست، نگاه تيز و تند نداشته باش؛ زيرا تا وقتى كه چشم خود را حفظ نمايى زنا نمىكنى و اگر بتوانى به لباس زنى كه براى تو حلال نيست، نگاه نكنى چنين كن.»202
امام رضا عليهالسلام مىفرمايند: «خداوند نگاه كردن به موهاى زنان باحجابى كه ازدواج كردهاند و غير آنها را از آن جهت حرام كرده كه نگاه به آنان باعث تحريك جنسى مىشود.»203
امام صادق عليهالسلام فرمود: «نگاهبعداز نگاه، قلب را شهوانى مىسازد و همين براى گمراهى صاحبآن كافى است.»204
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «از نگاه اضافى بپرهيز؛ زيرا بذر هوا وهوسرادردلمىكاردوموجبغفلتمىگردد.»205
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «غضب شديد و طاقتفرساى خداوند دامنگير زن شوهردارى است كه چشمهاى ناپاكش، از نگاههاى آلوده و شهوتبار به مردان اجنبى پر شدهاست.»206 همچنين مىفرمايند: «كسى كه از نگاه حرام خود را ارضا كند، خدا در قيامت چشمانش را پر از آتش خواهد كرد، مگر اينكه توبه كند و از آن رفتارش دست بردارد.»207
3. حفظ حجاب و پرهيز از رفتارهاى محرك: بحث حجاب در جامعه اسلامى ايران، با بسيارى از جوامع ديگر متفاوت مىباشد. تغيير در پوشش و الگوى آرايش در اينجا، فقط تغيير در پوشش به معناى اينكه يكى از وجوه فرهنگى عوض شده نيست، بلكه با نوعى پيام جنسى و رفتار غيراخلاقى همراه است. به اين معنا كه در كشورهاى غربى، به پديده بىحجابى عادى نگاه مىشود و پوشش، رفتار يا عمل زنان، بيانگر پيام جنسى محسوب نمىشود، در حالى كه در كشور ما بىحجابى، حساسيتها و پيامهاى غيراخلاقى و جنسى را تشديد مىكند.208 ممكن است هدف، انگيزه و نيت واقعى بسيارى از زنان بىحجاب و بدحجاب هرزهپوشى نباشد، اما بدپوشىشان چنين معناى را در فضاى عمومى جامعه منعكس مىكند. مراد از رفتار جنسى محرك، هر نوع گفتار، كردار و حالات شهوانى است كه ميل جنسى افراد را تحريك نموده و عفت عمومى را به مخاطره مىاندازد. هرچند رفتارهاى تحريككننده براى مردان و زنان قبيح بوده و حرام مىباشد، اما از آنجايى كه مردها به راحتى تحريك گرديده و نسبت به زنان دچار بىقرارى جنسى مىشوند. در منابع دينى، توجه بيشتر به تقبيح رفتارهاى اغواكننده زنان گرديده است. به همين دليل، در اين مبحث بيشتر به مسائل مربوط به زنها اشاره مىشود.
قرآن كريم مىفرمايند: «و به زنا با ايمان بگو چشمهاى خود را فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را آشكار ننمايند، و روسرىهاى خود را بر سينه خود افگنند، و زينت خود را آشكار نسازند، مگر براى شوهرانشان، يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيششان، يا بردگانشان، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانىشان دانسته شود (و صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا باز گرديد اى مؤمنان، تا رستگار شويد.» (نور: 31)
همچنين مىفرمايد: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بردگان شما، و همچنين كودكانتان كه به حدّ بلوغ نرسيدهاند، در سه وقت بايد از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح، و نيمروز هنگامى كه لباسهاى (معمولى) خود را بيرون مىآوريد، و بعد از نماز عشا. اين سه وقت خصوصى براى شماست. اما بعد از اين سه وقت، گناهى بر شما و بر آنان نيست و بر گرد يكديگر بگرديد. اينگونه خداوند آيات را براى شما بيان مىكند، و خداوند دانا و حكيم است! (نور: 58)
از آيه شريفه، به روشنى اين نكته قابل استفاده است كه زنان و مردان در جمع خانواده و محارم خويش نيز بايد حيا و عفت را رعايت نمايند. نبايد به دليل عدم لزوم حجاب، برهنگى، بدپوشى و رفتارهاى تحريككننده جنسى داشته باشند.
امام صادق عليهالسلام مىفرمايند: «بهترين زنان شما كسى است كه هرگاه با شوهرش خلوت كرد، لباس را درآورد و هرگاه لباس پوشيد همراه آن لباس حيا را بپوشد.»209
قرآن كريم مىفرمايند: «اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: كه روسرىهاى بلند خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ خداوند همواره آمرزنده رحيم است.» (احزاب: 59)
امام صادق عليهالسلام مىفرمايند: «زن مسلمان نبايد روسرى و پيراهنى بپوشد كه بدنش را نمىپوشاند.»210
قرآن مىفرمايد: «اى همسران پيامبر! شما همچون يكى از زنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد؛ پس به گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند، و سخن شايسته بگوييد.» (احزاب: 32)
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «خدا زنان مردنما و مردان زننما را لعنت كند.»211
همچنين آن حضرت مىفرمايند: «زمانى بعد از من خواهد آمد كه گروههايى از مردها، همانند آرايش زن براى شوهرش، آرايش مىكنند.»212 اينها از مصادق گفته خداى متعالاند كه مىفرمايد: «بعد از مردم شايسته، كسانى آمدند كه نماز را ضايع كردند و از شهوات، پيروى نمودند. اينان به سرعت در گمراهى، غرق مىشوند.» (مريم: 59)
4. كنترل فكر و خيال: امام صادق عليهالسلام از حضرت مسيح روايت كرده است كه مىفرمود: «موسىبن عمران به شما امر كرد كه زنا نكنيد و من به شما امر مىكنم كه فكر زنا را در خاطر نياوريد، چه رسد به عمل زنا؛ زيرا آنكه فكر زنا كند، مانند كسى است كه در عمارت زيبا و مزينى، آتش روشن كند دودهاى تيره آتش، زيبايىهاى عمارت را خراب مىكند. اگرچه عمارت آتش نگيرد؛ يعنى فكر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تيرگى ايجاد مىكند و به صفا و پاكى دل آنها ضربه مىزند و چندعملاًمرتكبآنگناهنشوند.»213
5. كنترل حس لامسه: پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند «هر كه با زنى نامحرم دست بدهد به خشم خدا گرفتار مىشود، و هر كه از روى حرام دست به گردن زنى بيفكند، او را با شيطان به زنجيرى آتشين مىبندند و هر دو را در آتش مىافكنند.»214
ابوبصير از امام صادق عليهالسلام پرسيد: آيا مرد مىتواند با زنى نامحرم دست بدهد؟ فرمود: نه مگر از پس پارچهاى.215
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمودند: «اگر خواستيد كه يكى از محارم خود را از قبيل: خواهر، عمه و خاله، كه بالغ شده، ببوسيد پيشانى و سر او را ببوسيد و از بوسيدن لب يا صورت او خوددارى كنيد.»216
همچنين مىفرمايد: «هر كه پسرى را از روى شهوت ببوسد، خدا او راهزارسال در آتش عذاب خواهد كرد.»217
همچنين آن حضرت مىفرمايد: «دو مرد در يك لحاف نخوابند مگر به ضرورت، هريك زير روپوش و لباس خود بخوابند، و لحاف را روى هر دو بكشند، و هم چنين زنان، مرد نبايد با دختر و يا مادرش در يك لحاف بخوابد.»218
6. پرهيز از خلوت كردن با نامحرم: خلوت كردن زن و مرد نامحرم، بخصوص در جايى كه كسى وارد نمىشود، غريزه جنسى آنها را تحريك نموده و اثربخشى عوامل تحريكى ديگر را افزايش مىدهد.219 در محيط خلوت، زمينه نگاههاى و گفتوگوهاى شهوانى آمادهتر است. تمايلات جنسى به شدت افزايش يافته و وسوسههاى شيطانى براى ارتكاب گناه و خيانت به همسر جدىتر مىشود. به همين دليل، خلوت كردن زن و مرد نامحرم در اسلام ممنوع است. رسول اكرم صلىاللهعليهوآلهمىفرمايند: «مرد نبايد با زن نامحرم به خلوت نشيند كه سومىشان شيطان است.»220 همچنين آن حضرت مىفرمايند: «بدانيد كه هيچ مردى با زن نامحرم خلوت نمىكند، جز آنكه سومى آنها شيطان است.»221
محمّد طيار گويد: وارد مدينه شدم و منزلى مىطلبيدم تا اجاره كنم. به خانهاى وارد شدم كه داراى دو اطاق بود و درى ميان آن دو قرار داشت. در يكى از آنها زنى زندگى مىكرد آن زن به من گفت: اين اطاق را اجاره كن، گفتم: اين دو اطاق به هم راه دارد و من جوان هستم، تو نيز جوانى و صلاح نيست گفت: تو اجاره كن من در را مىبندم، من پذيرفتم و متاعم را به آنجا بردم، بدو گفتم: در را ببند، گفت: از اينجا نسيم مىآيد بگذار باز باشد. گفتم: من و تو هر دو جوان هستيم در را ببند. گفت: تو در اطاقت بنشين و من در اطاق خود، نزد تو نمىآيم و به تو نزديك نمىشوم و از بستن در سر باز زد. من خدمت امام صادق عليهالسلامرسيدم و ماجرا را عرض كردم. پرسيدم مىتوانم آنجا بمانم؟ فرمود: از آنجا به جاى ديگر برو، زيرا هيچ مرد و زنى در مكانى خلوت نكنند، مگر آنكه شيطان سومى آنها باشد.»222
ممكن است خلوت كردن موجب لغزش افراد خاص نگردد، اما بر اساس مستندات فوق، افراد عادى معمولاً در چنين شرايطى، فريب وسوسههاى شيطان را خورده، گرفتار ناهنجارىهاى جنسى مىگردند. اگر هم لغزشى صورت نگيرد، دستكم آنها را در معرض اتهام قرار داده و موجب كدورت عاطفى همسرانشان خواهد شد. بر اين اساس، زن و مرد نبايد با نامحرم خلوت نمايند.
ب. تحريكپذيرى و انگيزش جنسى
مرحله انگيزش جنسى، ناظر به اين واقعيت روانشناختى است كه لذت جنسى مبتنى بر نگاه جنسى، توان جنسى و تحريك جنسى مىباشد. از مجموع اينها، مىتوان به عنوان زمينهسازى براى آميزش جنسى ياد نمود. به هر ميزانى كه انگيزش جنسى، يعنى مقدمات و زمينههاى ارتباط جنسى فراهم باشد، به همان ميزان آميزش جنسى لذتبخشتر خواهد شد. مديريت نياز جنسى در اين مرحله، ناظر به فراهم ساختن زمينهسازى براى لذت بردن بيشتر از آميزش جنسى است.
1. مثبتنگرى: نوع اعتقاد و نگاهى كه افراد به عمل جنسى دارند، در انگيزش جنسى آنان مؤثر مىباشد. توجه زن و شوهر به اين واقعيت كه ارتباط جنسى آنها مهمترين تقويتكننده پايههاى زندگى مشتركشان به حساب مىآيد، موجب مىگردد كه تأمين نياز جنسى را ارزشمندترين كار در زندگى مشترك خود دانسته، و به آن اهميت بيشتر بدهند. هرگاه به لحاظ اعتقادى به ارزش و قداست ازدواج و اهميت مناسبات جنسى از منظر تكليف دينى توجه نمايند، درصدد بهتر و جذاب كردن آن بر مىآيند. در نتيجه، نياز جنسى آنها به بهترين شكل ممكن ارضا خواهد شد. بدين جهت، لازم است كه اشاره گذرا به ديدگاه اسلام راجع به ازدواج و نياز جنسى زن و شوهر شود، تا نوع نگاه انسان مسلمان در اين ارتباط روشن گردد.
اسلام غريزه جنسى را اولاً، يك امر طبيعى مىداند: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجا لِتَسْكُنُوا إِلَيها وَ جَعَلَ بَينَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَة إِنَّ فِى ذلِكَ لآياتٍ لِقَوْمٍ يتَفَكَّرُونَ» (روم: 21) در آيه شريفه، به چند نكته مهم اشاره گرديده است: 1. از اهداف آفرينش زن و مرد، رسيدن به آرامشى است كه اين دو، در ارتباط باهم خواهند داشت؛ 2. هريك از مرد و زن، به گونهاى آفريده شدهاند كه به يكديگر نيازمندند و براى رفع نياز خود، به ديگرى متمايل و در تلاش مىباشند؛ 3. تلاش براى رفع نيازهاى فيزيولوژيكى و روانى ـ عاطفى، با ابراز محبت و مهربانى زن و مرد به يكديگر همراه است.223
ثانيا، دستور به ارضاى نياز جنسى داده و از سركوب آن منع مىنمايد: «اى مؤمنان، چيزهاى پاكيزهاى را كه خدا براى شما حلال كرده است حرام مسازيد، و (از حد شريعت) تجاوز مكنيد، كه خداوند متجاوزان را دوست ندارد.» (مائده: 87)، رفتار جنسى مشروع يكى از حلالهاى خداوند است و نبايد مورد انكار و نفى قرار گيرد.
امام صادق عليهالسلام فرمود: «زن عثمانبن مظعون نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله آمد و گفت: اى رسول خدا صلىاللهعليهوآله عثمان، روزها روزه مىگيرد و شبها به نماز مىايستد. پس رسول خدا غضبناك شد. در حالى كه كفشش را به زمين مىكشيد، به سوى عثمان آمد و ديد كه نماز مىخواند. عثمان وقتى پيامبر صلىاللهعليهوآله را ديد، دست برداشت. پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: خداوند مرا براى رهبانيت و گوشهگيرى نفرستاده، بلكه مرا به دين حنيف سهل و آسان مبعوث نموده. من روزه مىگيرم و نماز مىخوانم و با همسرانم هستم. پس هر كس فطرت مرا دوست دارد، بايد از سنّت من پيروى كند و از سنت من نكاح و ازدواج است.»224
ثالثا، بر ارضاى مشروع آن در قالب ازدواج دايم و يا موقت تأكيد مىنمايد: «بىهمسران، بردگان و كنيزكان صالح خود را به همسرى ديگران دهيد. اگر تهيدست باشند، خداوند از بخشش خويش آنان را توانگر مىگرداند، و خداوند گشايشگر داناست.»225
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «ازدواج كنيد و ديگران را به ازدواج درآوريد در اين امر به آنها كمك كنيد، و بدانيد كه از خوشبختى فرد مسلمان، پرداختن هزينه ازدواج زن بىشوهر است. و هيچ چيز را خداى بزرگ در اسلام بيش از خانههايى كه با ازدواج آباد شود، دوست ندارد.»226
فتحبن يزيد مىگويد: از حضرت درباره ازدواج موقّت سؤال كردم، فرمود: اين ازدواج حلال مطلق است براى كسى كه ازدواج دائم نكرده است. البته چنين شخصى بايد عفت خود را از راه ازدواج موقت محافظت نمايد.227
رابعا، لذت جنسى را نه تنها از بهترين لذتهاى دنيا معرفى مىنمايد كه محبت به همسر را از اخلاق انبيا عليهمالسلامو از معيارهاى ايمان مىداند. رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «نماز نور چشم من است و لذت من با همسرانم مىباشد.»228 امام صادق عليهالسلام مىفرمايد: «هرچه علاقه بنده به زنان بيشتر شود ايمان او هم بيشتر مىشود.»229
همچنين آن حضرت مىفرمايد: «هر كس علاقهمندى بيشتر به ما داشته باشد، همسران خويش را بيشتر دوست خواهد داشت.»230
2. توان جنسى: انگيزش و تحريك جنسى، ارتباط مستقيم با توانمندى و قوت جنسى دارد. ضعف جنسى هريك از زن و مرد، فرايند ارتباط جنسى آنها را مختل ساخته و در نتيجه، بنيان خانواده را متزلزل مىنمايد. هرگاه نياز جنسى زن و شوهر در خانواده اشباع نشود، در پى ارضاى آن در بيرون از خانواده خواهند رفت. از اينرو، بىعفتى در جامعه شكل گرفته و پديده بىوفايى و خيانت همسران، نسبت به همديگر شكل مىگيرد. وقتى مردى در كنار زنى احساس خوبى نداشته باشد، او را ترك مىگويد و به سراغ زن ديگر مىرود، موضوع اين نيست كه او عاشق زن ديگر است، وقتى او به زن ديگر پناه مىبرد، عاشق احساسى است كه به خود دارد.231 براين اساس، زن و مردى كه احساس ضعف و ناتوانى جنسى نمايند، لازم است كه براى پاسخ دادن به نياز جنسى همسر خويش، خود را تقويت و درمان نمايند.
قوت و ناتوانى جنسى، ارتباط مستقيم با نوع تغذيه انسان دارد. برخى غذاها، غريزه جنسى را تقويت مىكند. در مقابل، نخوردن اين نوع غذاها يا خوردن برخى مواد غذاى ديگر موجب كاهش ميل جنسى مىگردد. از آنجايى كه اين مسئله يك مسئله كاملاً پزشكى است، انتظار نمىرود كه دين به بيان راههاى درمان آن پرداخته باشد. صرفا از باب توجه اسلام به اين مسائل، به برخى از احاديث اشاره مىشود.
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله در ضمن توصيف خرماى برنى، فرمود: «در آن نُه خاصيت است: كمر را محكم، شيطان را فلج، و غذا را هضم، و دهان را خوشبو مىكند، به نيروى شنوايى و بينايى مىافزايد، و انسان را به خداى عزّوجل نزديك مىنمايد، و از شيطان دور مىسازد، و بر نيروى آميزش مىافزايد، و درد را برطرف مىكند.»232
از معصوم عليهالسلام روايت شده است كه فرمود: «خوردن گوشت موجب تقويت بينايى و شنوايى مىگردد و خوردن آن با تخم مرغ غريزه جنسى را افزايش مىدهد.»233
راوى مىگويد: از امام صادق عليهالسلام شنيدم كه مىفرمود: پياز بخوريد كه داراى سه خاصيت است: دهان را خوشبو مىسازد، لثهها را مستحكم مىنمايد، آب بدن و توان جنسى را افزايش مىدهد.»234
3. تفاوت غريزه جنسى زن و مرد: غريزه جنسى با شيوههاى گوناگون قابل تحريك مىباشد. هرگاه تحريك جنسى با شيوه متناسب با توقعات زن و مرد صورت پذيرد، معمولاً شدت پاسخ به سرعت افزايش مىيابد. اگر روش تحريكى از نظر فيزيكى يا روانى، نامناسب باشد يا قطع شود، ممكن است مرحله انگيزش، بسيار طولانى يا حتى قطع شود.235 از آنجايى كه زن و مرد، داراى غريزه و شهوت جنسى متفاوت مىباشند، شيوه تحريكى آنها نيز متفاوت خواهد بود. توجه به اين تفاوتها پاسنگ اصلى مديريت درست و كاميابى بيشتر از نياز جنسى محسوب مىشود.
انگيزه جنسى در زن به صورت دورهاى است، يعنى در دورهاى انگيزه او بشتر و در دوره ديگر انگيزهاش كمتر مىباشد. ولى در مرد اين محدوديت وجود ندارد. مرد را مىتوان به توده برگ خشك و زن را با زغال مقايسه كرد. زدن يك جرقه سبب آتش گرفتن سريع برگهاى خشك مىشود. در حالى كه، براى آتش گرفتن زغال وقتى بيشترى لازم است.236 بىقرارى جنسى در مردان موجب مىگردد كه به راحتى تحريك گرديده و به راحتى اشباع شوند، اما حيا و صبر نيرومند در زنان، شهوت نيرومند آنها را كنترل مىنمايد. به همين دليل، زنان به راحتى تحريك نگرديده و به سرعت ارضا نمىشوند. مردان در برابر محركهاى روانى ـ جنسى بيشترى مانند عريانى، رفتار عشوهگرايانه، كتابها و فيلمهاى شهوتانگيز برانگيخته مىشوند. اما تحريك زنان خيلى زود و با ديدن يك زيبايى انجام نمىشود.237
مردان بشترين لذت را در زمان آميزش دارند، اما زنان زمانى بشترين شادى را حس مىكنند كه در آغوش گرفته شوند و بوسيده شوند.238 مرد محبت مىكند براى روابط جنسى، زن روابط جنسى برقرار مىكند براى محبت. بسيارى از مردان در بيان احساس خود مشكل دارند. براى مردان، نشان دادن عشق خود از طريق آميزش بسيار راحتتر از بيان لفظى آن است.239
در منابع دينى نيز به اين تفاوتها توجه شده است. از اينرو، هريك از زن و شوهر در برقرارى ارتباط جنسى داراى وظايف جنسى نسبتا متفاوتى دانسته شدهاند. در اينجا، به برخى از احاديث ناظر به اصل تفاوت، تفاوت در ميزان صبر و شكيبايى جنسى و تفاوت در چگونگى ابراز محبت آنان اشاره مىشود.
الف. تفاوت در صبر و شكيبايى جنسى: حضرت على عليهالسلامفرمود: «همانا خداى تبارك و تعالى ميل زناشويى را ده سهم قرار داده است كه نُه سهم آن در زنان است و يك سهم در مردان. اگر نبود آن مقدار حيا، كه خداى عزّوجل به مقدار شهوت در زنان قرار داده، به هر مردى نه زن درمىآويخت.»240
امام صادق عليهالسلام فرمود: «راستى خداى عزّوجل براى زن توانايى صبر ده مرد را قرار داده و چون به هيجان آيد، نيروى شهوت ده مرد را دارد.»241
امام صادق عليهالسلام فرمود: «به زنان شهوت و صبر دوازده مرد اعطا شده است.»242
از ابىبصير روايت شده كه گفت: شنيدم امام صادق عليهالسلاممىفرمود: در كاميابى، لذّت زن نود و نه برابر مرد است، اما خداوند عزّوجل پرده حيا را بر او افكنده، و اظهار نمىكند.»243
ب. وظايف متفاوت جنسى: تمايلات جنسى متفاوت در زن و مرد، منشأ رفتارهاى متفاوت جنسى آنان مىگردد. از اينرو، احكام تكليفى جنسى زن و مرد در اسلام نيز به شكل نسبتا متفاوتى تشريع مىگردد؛ به اين معنا كه هركدام از زن و شوهر مكلف هستند كه متناسب با ساختار غريزه جنسى همسر خويش عمل نمايند. در اينجا به برخى مستندات آن اشاره مىشود:
1. مردان و لذت آميزش: زنان با توجه به بىقرارى جنسى مردان، موظف مىباشند كه نسبت به درخواست جنسى همسر خويش تعلل نكرده و حتى اجازه ندارند كه نماز خود را طولانى نمايند. پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمود: «خدا لعنت كند زنى را كه شوهرش او را به بسترش مىخواند و او مىگويد كمى بعد، تا شوهرش به خواب رود.»244 «هرگاه مردى از همسرش تقاضاى همخوابى كند، زن بايد هرچند بر سر تنور هم باشد، به او پاسخ مثبت دهد.»245 همچنين فرمود: «زنان نبايد به خاطر جلوگيرى از استمتاع شوهران خود، نماز خود را طولانى كنند.»246 «هرگاه مردى به همسرش پيشنهاد همبسترى بدهد و زن امتناع ورزد، و مرد خشمناك شب را به سر آورد، ملائك خدا تا صبح زن را نفرين خواهند كرد.»247
امام صادق عليهالسلام فرمود: «بانو بايد شب و روز خود را در اختيار شوهر قرار دهد.»248
2. زنان و لذت همآغوشى: مردها نيز وظيفه دارند كه اولاً، تمايلات جنسى همسر خويش را ارضا نموده، بيش از چهار ماه از او دورى نكند. ثانيا، در هر چهار شب يك شب بايد همسر خويش را در آغوش گيرد؛ چون همانگونه كه مردان لذت را در آميزش جنسى مىبينند، زنان لذت جنسى را در همآغوشى جستوجو مىكنند: صفوانبن يحيى از حضرت رضا عليهالسلام سؤال كرد: درباره مردى كه داراى همسر جوانى است و همبسترى با او را يك ماه يا يك سال ترك مىكند و به او نزديك نمىشود. نه براى اينكه او را آزار رساند، بلكه مصيبتى ديدهاند، آيا در اين عمل گناهكار است؟ فرمود: اگر چهار ماه او را ترك كرده باشد نه، در بيشتر از آن گناه كار مىباشد، مگر با اذن و رضايت زوجهاش.249
محمدبن مسلم گويد: از امام صادق عليهالسلام پرسيدم: مردى داراى دو زوجه آزاد است. يكى را بيش از ديگرى دوست دارد، چه حكمى دارد؟ فرمود: مىتواند سه شب نزد او باشد و يك شب نزد ديگرى، و چنانچه بخواهد چهار زن اختيار كند هريك بيش از يك شب نوبت ندارد، و از اين جهت مادامى كه چهار زن عقدى در حباله نكاح ندارد، حق دارد كه يكى را بر ديگرى ترجيح دهد.250
3. زنان تشنه محبت: ابراز محبت و عشق از عوامل مهم انگيزشى براى زنان تلقّى مىگردد.251 زنان دلداده دوست داشته شدن مىباشند. در قالب ابراز عواطف و احساسات است كه مىتوان عواطف آنها را تحريك كرد و قلبشان را تسخير نمود.
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايد: «گفتن مرد به همسرش كه تو را دوست دارم، هرگز از قلب زن خارج نمىشود.»252
4. مردان تشنه عشوهگرى: مردان طالب عشوه و ناز همسران خويش مىباشند. عشوهگرى و دلربايى زنانه، از عوامل مهم انگيزشى در مردها به شمار مىرود.
امام صادق عليهالسلام فرمود: «زن در زندگى با شوهر از سه چيز ناگزير است: يكى از آنها اظهار عشق به او با دلربايى و آراستگى مىباشد.»253
4. آراستگى و نظافت: آراستگى و جذابيت ظاهرى نيز از عناصر مهمى است كه عواطف مثبت زن و شوهر را معطوف به همديگر نموده و موجب تحريكپذيرى جنسى آنها مىشود.
امام رضا عليهالسلام از پدرانشنقل مىكند: «بىعفتى زنان يهود نبود، مگر به خاطر بىتوجى همسرانشان به آراستگى و نظافت خود. زن از تو همان انتظار را دارد كه تو از او انتظار دارى.»254
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله فرمود: «لباسهاى خود را تميز كنيد و موهاى خود را اصلاح كنيد، مسواك بزنيد و آراسته و پاكيزه باشيد؛ زيرا يهوديان چنين نكردند و زنانشان زناكار شدند.»255
امام صادق عليهالسلام فرمود: «زنان دوست دارند مردان خود را آنگونه آراسته ببينند كه مردان از زنان خود انتظار دارند.»256
ذروان مدائنى گويد: بر امام هادى عليهالسلام وارد شدم كه تازه خضاب بسته بود. عرض كردم: جانم فداى شما! خضاب كردهايد؟ فرمود: آرى خضاب را پاداش زياد است. نمىدانى كه آراستن مرد بر عفت زنان مىافزايد (مرد چون خود را تميز و زيبا بسازد همسرش به ديگرى رغبت نمىكند)، آيا تو دوست دارى وقتى به خانه مىروى همسر خود را ژوليده و ناآراسته ببينى؟ گفتم: نه فرمود: زن نيز چنين است.»257
حسنبن جهم گويد: به حضرت رضا عليهالسلام عرض كردم: خضاب فرمودهايد؟ فرمود: آرى با حنا و كتم (نيل)، مگر نمىدانى كه اين كار سودى فراوان دارد كه زن دوست دارد در تو، همان زينت را ببيند كه دوست دارى تو در او ببينى، و زنانى از عفت بيرون شدند و فاسد گشتند و چنين نشدند، مگر به واسطه كمتوجهى شواهرانشان به آرايش خود.»258
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «حنا ببنديد كه چشم را روشنى مىدهد، و موى را مىروياند و بو را خوش مىكند، و همسر را آرامش مىدهد.»259
همچنين آن حضرت فرمود: «به حنا خضاب كنيد كه به جوانى و زيبايى و قوه نكاح و طراوت و زيبايى چهره شما مىافزايد.»260
حضرت على عليهالسلام نيز مىفرمايند: «زن مسلمان بايد خود را براى شوهرش خوشبو بسازد.»261
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله راجع به حق شوهر مىفرمايد: «زن بايد خود را با بهترين عطرها معطر نمايد و بهترين لباسهايش را بپوشد و به بهترين شكل آرايش كند و شب و روز خود را در اختيار شوهر قرار دهد.»262
ج. آميزش جنسى: پس از آنكه زن و مرد در مرحله انگيزشى، زمينه كافى براى برانگيختگى يكديگر فراهم ساختند، اقدام به آميزش نمايند. در منابع دينى بر اين نكته تأكيد جدى گرديده است كه آميزش نبايد بدون برانگيختى، بخصوص برانگيختگى زن صورت گيرد؛ چون زنان ديرتر از مردان برانگيخته مىشوند. عدم برانگيختگى زن قبل از آميزش، منجر به ناراحتى عصبى، پرخاشگرى و ديگر عوارض روانى ـ عاطفى براى زن گرديده. در نتيجه، از همسرش دلسرد مىشود.
در رساله ذهبيه از امام رضا عليهالسلام نقل شده كه به كار جماع مپرداز مگر اينكه قبلاً به وسيله بازى، شوخى و... زن را آماده كنى. اين كارها موجب مىشود كه ميل غريزى زن تحريك شود و آب او جمع شود؛ زيرا آب او از سينههاى او خارج مىگردد و آثار غلبه شهوت در صورتش و چشمانش پديد مىآيد. همان را كه تو از او مىخواهى، او نيز از تو مىطلبد.263
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله مىفرمايند: «هيچ زنى نبايد بخوابد تا خود را به شوهر عرضه كند. و مراد از عرضه داشتن اين است كه لباس را درآورد و به زير لحاف شوهر برود، و به او بچسبد.»264
امام على عليهالسلام مىفرمايد: «هرگاه يكى از شما بخواهد با زنش نزديكى كند، نبايد او را به شتاب اندازد؛ زيرا زنان هم نيازهاى دارند.»265
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد: «به راستى كه برخى از شما با همسرتان چنان نزديكى مىكنيد كه چون از بستر شما برخيزد و به شخصى زنگى رسد بر وى درآويزد. پس هرگاه يكى از شما با عيال و همسرتان همبستر شديد، قبلاً با وى بازى و ملاعبت نماييد، سپس كام گيرد كه اين شيرينتر است.»266
رسول اكرم صلىاللهعليهوآله روزى به همنشينهاى خود فرمود: «آيا مىدانيد كه ناتوانى چيست؟ عرض كردند: خدا و رسولش داناترند، فرمود: ناتوانى سه چيز است: ... سوم درباره كار زنان است، كه يكى از همسر خويش كام گيرد (از او لذت برد) با اينكه آن زن كامش را نگرفته. عبداللّه پسر عمرو عاص عرض كرد: اى رسول خدا آن چگونه است؟ فرمود خوددارى و درنگ كند تا از هر دو ارضا شود.»267
نتيجهگيرى
در مجموع، مطالب بيانشده را اينگونه مىتوان جمعبندى نمود:
1. نياز جنسى در يك فرايند پيچيده روانى و عاطفى اشباعشدنى است. اسلام قواعد و هنجارهايى را معطوف به اين نياز تشريع نموده است كه رعايت آنها رضايتمندى كامل جنسى افراد را به خوبى تأمين مىنمايد. فرايند ارتباط جنسى داراى ابعاد و مراحل سهگانه مراقبتى، انگيزشى و آميزشى مىباشد.
2. در بعد مراقبتى (تعهد و وفايى جنسى) زن و شوهر ارتباط دوستى جنسى نامشروع ندارند. آلوده به روابط نامشروع جنسى نمىباشند. به نامحرم نگاه نمىكنند. زن لذت بردن از زيبايىهاى جسمى و جنسى خود را حق انحصارى شوهرش مىداند. شوهر از حق انحصارى كه راجع به همسرش دارد محافظت و مراقبت مىكند. زن و شوهر از شبيه ساختن خود به جنس مخالف خوددارى مىنمايند. از انديشه خيانت و بىوفايى به همسر خود اجتناب مىورزند. در تعامل با نامحرم حدود شرعى را رعايت مىنمايند. با نامحرم خلوت نمىكند. از خودارضايى دورى مىكنند. زن و شوهر در محيطهاى مختلف داراى پوشش مناسب مىباشند.
3. در بعد انگيزشى و آميزشى، زن و شوهر غريزه جنسى را نعمت الهى مىدانند. ارضاى نياز جنسى را ضرورى دانسته و عمل جنسى را عمل ديندارانه مىدانند. توانايى تحريك و اشباع غريزه جنسى همديگر را دارند. زن از شوهر خود تمكين مىنمايد. مرد در هيچ شرايطى بيش از چهار ماه ارتباط جنسى با همسرش را ترك نمىكند. شوهر حداقل از هر چهار شب يك بار نزد همسر خويش همبستر مىشود. زن تنها براى شوهر، خود را مىآرايد. زن و شوهر نسبت به همديگر اظهار محبت و علاقه مىكنند. پاكيزه، معطر و خوشبو مىباشند. زن آرايش كرده و مرد آراسته مىباشد. با رعايت مجموع اين قواعد و هنجارهاست كه تمايلات جنسى زن و شوهر در خانواده مطلوب اسلامى اشباع و ارضا گرديده و از اين طريق فرهنگ عفاف و پاكدامنى در سطح وسيع جامعه گسترش مىيابد.
منابع
ـ نهجالفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاينده، تهران، دنياى دانش، 1382.
ـ ابنشعبه حرّانى، حسن، تحفالعقول، قم، جامعه مدرسين، 1404ق.
ـ ابنفهد حلّى، جمالالدين، عدهالداعى و نجاحالساعى، قم، دارالتكاب اسلامى، 1407ق.
ـ الن، كريدمن، چراغ دل شوهرت را روشن كن، ترجمه عباس چينى و شيرين نورى، تهران، البرز، 1389.
ـ انورى، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، 1381.
ـ بستان، حسين، اسلام و جامعهشناسى خانواده، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1383.
ـ بىنام، «نگاه ويژه؛ آسيبشناسى روابط زوجين»، حورا، ش 29، به نقل از سايت دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، www.womenrc.com
ـ تميمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، غررالحكم و دررالكلم، ترجمه و شرح جمالالدين خوانسارى، تهران، دانشگاه تهران، 1366.
ـ ثابت، حافظ، تربيت جنسى در اسلام، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، 1385.
ـ حجازى، سيدمهدى، دررالاخبار، ترجمه سيد عليرضا حجازى و محمدعيدى خسروشاهى، قم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى، 1419ق.
ـ حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسائلالشيعة، قم، مؤسسه آلالبيت عليهمالسلام، 1409ق.
ـ خرمشاهى، بهاءالدين و مسعود انصارى، پيام پيامبر، تهران، منفرد، 1376.
ـ دهخدا، علىاكبر، لغتنامه دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، 1325.
ـ ديلمى، حسنبن ابىالحسن، ارشادالقلوب، قم، شريف رضى، 1422ق.
ـ راد، سيدمسعود، معمارى عشق پايدار در زندگى زناشويى، تهران، برادرى، 1389.
ـ سجادى، سيدابراهيم، همگرايى و فروپاشى نهاد خانواده در قرآن، سايت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى، http://www.quran
ـ سگالن، مارتن، جامعهشناسى تاريخى خانواده، ترجمه حميد الياسى، چ پنجم، تهران، نشر مركز، 1388.
ـ صابرى يزدى، عليرضا، الحكم الزاهرة، قم، سازمان تبليغات اسلامى، 1375.
ـ صادقى نصيرالدين، امير، طب الرضا (طب و بهداشت از امامرضا عليهالسلام)، تهران، معراجى، 1381.
ـ صدوق، محمدبن على، الخصال، قم، جامعه مدرسين، 1362.
ـ ـــــ ، علل الشرائع، قم، داورى، بىتا.
ـ ـــــ ، من لا يحضرهالفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق.
ـ صديق اورعى، غلامرضا، بررسى ساختار نظام اجتماعى در اسلام، تهران، اداره كل پژوهش سيما، 1382.
ـ طبرسى، فضلبن حسن، مكارم الأخلاق، تهران، فراهانى، 1365.
ـ فقيهى، علىنقى، تربيت جنسى از منظر قرآن و احاديث، قم، دارالحديث، 1388.
ـفلسفى،محمدتقى،الحديث،تهران،دفترنشرفرهنگاسلامى،1368.
ـ كلينى، محمدبن يعقوب، الكافى، تهران، اسلاميه، 1362.
ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، بىتا.
ـ محدث نورى، ميرزاحسين، مستدركالوسائل و مستنبط المسائل، بيروت، مؤسسه آلالبيت عليهمالسلام، 1408ق.
ـ ورام، ابن ابىفراس، مجموعة ورام، قم، مكتبة فقيه، بىتا.
* اين مقاله برگرفته از «پروژه شاخصهاى اجتماعى ـ فرهنگى» به سفارش مركز بررسىهاى استراتژيك نهاد رياست جمهورى مىباشد.
** ـ كارشناس ارشد فقه و معارف اسلامى جامعهالمصطفىالعالميه. دريافت: 19/6/90 ـ پذيرش: 11/11/90.
177ـ حسين بستان، اسلام و جامعهشناسى خانواده، ص 68؛ مارتن سگالن، جامعهشناسى تاريخى خانواده، ترجمه حميد الياسى، ص 9.
178ـ حافط ثابت، تربيت جنسى در اسلام، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، 1385.
179ـ علىنقى فقيهى، تربيت جنسى از منظر قرآن و احاديث، قم، دارالحديث، 1388.
180ـ علىاكبر دهخدا، لغتنامه، ذيل واژه غريزه.
181ـ حسن انورى، فرهنگ بزرگ سخن، ذيل واژه غريزه.
182ـ حافط ثابت، همان، ص 53.
183ـ علىنقى فقيهى، همان، ص 38ـ39.
184ـ همان، ص 45.
185ـ حسين بستان، همان، ص 68.
186ـ مارتن سگالن، همان، ص 175ـ176.
187ـ بىنام، «نگاه ويژه: آسيبشناسى روابط زوجين»، حورا، ش 29، به نقل از سايت دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، www.womenrc.com
18812و13ـ هاجرالسادات قاسمى، «گزارش كارشناسى از آسيبشناسى روابط زوجين»، حورا، ش 29، به نقل از سايت دفتر مطالعات و تحقيقات زنان.
190ـ سيدابراهيم سجادى، همگرايى و فروپاشى نهاد خانواده در قرآن، سايت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى.
191ـ مارتن سگالن، همان، ص 12.
192ـ همان، ص 171.
193ـ بىنام، همان.
194ـ حسين بستان، همان، ص 68.
195ـ فضلبن حسن طبرسى، مكارمالاخلاق، ص 238.
196ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، وسائلالشيعه، ص 101.
197ـ علىنقى فقيهى، همان، ص 328.
198ـ عليرضا صابرى يزدى، الحكم الزاهرة، ص 609.
199ـ همان.
200ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 69، ص 221.
201ـ عبدالواحدبن محمد تميمى آمدى، غررالحكم و دررالكلم، ترجمه و شرح جمالالدين خوانسارى، ص 259.
202ـ ورامبن ابىفراس، مجموعه ورام تنبيهالخواطر، ج 1، ص 62.
203ـ محمدبن على صدوق، علل الشرائع، ج 2، ص 565.
204ـ محمدبن على صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 4، ص 18.
205ـ جمالالدين ابنفهد حلى، عدهالداعى و نجاح الساعى، ص 313.
206ـ محمدتقى فلسفى، الحديت، ج 2، ص 114؛ محمدباقر مجلسى، همان، ج 73، ص 366.
207ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ص 430.
208ـ محمدتقى كرمى، «نظام اسلامى و مسئله پوشش و آرايش»، حورا، ش 21، به نقل از سايت دفتر مطالعات و تحقيقات زنان.
209ـ محمدبن يعقوب كلينى، الكافى، ج 5، ص 324.
210ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ص 93.
211ـ نهجالفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ص 628.
212ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 74، ص 98.
213ـ محمدتقى فلسفى، همان، ج 2، ص 116.
214ـ عليرضا صابرى يزدى، همان، ص 605.
215ـ همان، ص 136.
216ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 73، ص 42.
217ـ حسنبن ابىالحسن الديلمى، ارشادالقلوب، ج 1، ص 190.
218ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 1، ص 444ـ445.
219ـ علىنقى فقيهى، همان، ص 175.
220ـ نهجالفصاحه، ص 680.
221ـ همان، ص 246.
222ـ محمدبن على صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 252.
223ـ علىنقى فقيهى، همان، ص 44.
224ـ سيدمهدى حجازى، دررالأخبار، ترجمه سيد عليرضا حجازى و محمدعيدى خسروشاهى، ص ص 190ـ192.
225ـ نور: 32.
226ـ محمدبن يعقوب كلينى، همان، ج 5، ص 328.
227ـ محمدتقى فلسفى، همان، ج 1، ص 183.
228ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 23.
229ـ محمدبن على صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 384.
230ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 63، ص 287.
231ـ كريدمن الن، چراغ دل شوهرت را روشن كن، ترجمه عباس چينى و شيرين نورى، ص 37ـ38.
232ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 1، ص 322.
233ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 59، ص 280.
234ـ همان، ج 63، ص 246.
235ـ علىنقى فقيهى، همان، ص 272ـ273.
236ـ سيدمسعود راد، معمارى عشق پايدار در زندگى زناشويى، ص 52.
237ـ علىنقى فقيهى، همان، ص 273.
238ـ كريدمن الن، همان، ص 139.
239ـ همان، ص 138.
240ـ محمدبن يعقوب كلينى، همان، ج 5، ص 339.
241ـ همان.
242ـ همان، ص 338.
243ـ همان.
244ـ نهجالفصاحه، ص 296.
245ـ بهاءالدين خرمشاهى و مسعود انصارى، پيام پيامبر، ص 434.
246ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 165.
247ـ همان.
248ـ غلامرضا صديق اورعى، بررسى ساختار نظام اجتماعى در اسلام، ص 288.
249ـ محمدبن على صدوق، من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 406.
250ـ همان، ج 5، ص 69ـ70.
251ـ همان.
252ـ عليرضا صابرى يزدى، همان، ص 433.
253ـ حسنبن شعبه حرّانى، تحفالعقول، ص 323.
254ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ص 82.
255ـ نهجالفصاحه، ص 226.
256ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ص 80.
257ـ همان، ج 1، ص 149.
258ـ همان، ص 154.
259ـ همان، ص 147ـ148.
260ـ همان.
261ـ محمدبن على صدوق، الخصال، ج 2، ص 621.
262ـ محمدبن حسن حرّ عاملى، همان، ج 20، ص 158.
263ـ امير صادقى نصيرالدين، طبالرضا طب و بهداشت از امام رضا عليهالسلام، ص 78.
264ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 1، ص 455.
265ـ محمدبن على صدوق، الخصال، ج 2، ص 637.
266ـ فضلبن حسن طبرسى، همان، ج 5، ص 275ـ276.
267ـ محمدبن يعقوب كلينى، همان، ج 2، ص 671.