درآمدى بر رویکرد اسلامى درمان افسردگى با محوریت صحیفه سجادیه
Article data in English (انگلیسی)
معرفت سال بیست و یکم ـ شماره 174 ـ خرداد 1391، 43ـ59
مرضیه شریفى*
چکیده
در سال هاى اخیر، الگوى چندوجهى برگرفته از متون اسلامى در درمان افسردگى مورد توجه قرار گرفته و از این شیوه در درمان افراد افسرده استفاده شده است. هدف این مقاله معرفى اجمالى مؤلفه هاى اصلى رویکرد مذکور، با تأکید بر مضامین صحیفه سجادیه مى باشد. در این پژوهش کتابخانه اى، ابتدا با استفاده از منابع، مؤلفه هاى اصلى الگوى اسلامى درمان افسردگى مشخص و در مرحله بعد، این مؤلفه ها با مضامین مستخرج از صحیفه سجادیه منطبق گردیده است. این مطالعه نشان مى دهد که محتواى غنى صحیفه سجادیه، به نحو مطلوبى با مؤلفه هاى اصلى رویکرد اسلامى درمان افسردگى قابل انطباق مى باشد.
کلیدواژه ها: رویکرد اسلامى، صحیفه سجادیه، افسردگى، درمان.
* ـ دانشجوى کارشناسى ارشد مشاوره خانواده دانشکده علوم تربیتى و روان شناسى دانشگاه اصفهان. msharifi.flj@gmail.com
دریافت: 90/4/14 پذیرش: 90/12/10.
مقدّمه
امروزه یکى از مهم ترین چالش ها در زمینه بهداشت و سلامت روان، نادیده انگارى حیات روحانى بشر و بى توجهى نسبت به بخشى از معارف است که از طریق وحى به دست انسان رسیده. بر همین اساس، بسیارى از محققان پیشنهاد مى کنند که با وارد کردن معارف الهى در شناخت ماهیت وجودى انسان و بُعد روحى ـ روانى او و نیز درنظر گرفتن عواملى که دین براى آرامش و اطمینان قلبى مطرح مى سازد، تلاشى براى دست یابى به چشم اندازى گسترده تر از مفهوم سلامت روانى صورت گیرد.1 سازمان جهانى بهداشت نیز در تعریف ابعاد وجودى انسان به ابعاد جسمانى، روانى، اجتماعى و معنوى اشاره نموده و بعد چهارم یعنى بعد معنوى را نیز در رشد و تکامل انسان مؤثر مى داند.2 از این رو، امروزه ضرورت ارائه یک الگوى نظرى جدید بر اساس اصول و مبانى دینى مورد توجه قرار گرفته و تعریف جدیدى از سلامت روان به دست آمده که ضامن حرکت تکاملى و سلامت روحى است. بیمارى هاى تن و روان، دیگر به صورت بى ارتباط با روح به مفهوم دینى در نظر گرفته نمى شود. براى نمونه، پیروى از هواى نفس، حسد، گناه، کینه توزى و بدخواهى، غفلت و مانند آن را هم بیمارى به شمار آورده و حتى پرهیز از برخى از اینها به عنوان پرهیز از بیمارى هاى واگیردار مثل تجمل پرستى و غیبت مورد تأکید قرار گرفته است.3 از این رو، دانشمندان علوم اجتماعى و کارشناسان سلامت روان، شروع به توسعه مداخلات روان شناختى ـ معنوى نموده اند که شامل ادغام کردن منابع معنوى در فعالیت هاى بالینى مى شود. در این مداخلات، رویکردهایى که جهت گیرى معنوى دارند با درمان هاى عقلانى ـ عاطفى، شناختى ـ رفتارى، روان پویایى، زناشویى، خانوادگى و وجودى پیوند خورده اند.4
یکى از اختلالات روانى که امروزه به عنوان یک مسئله چالش برانگیز در حوزه بهداشت روانى مطرح مى شود افسردگى است. افسردگى به عنوان حالت غمگینى شدیدى تعریف مى شود که معمولاً افراد متعاقب یک رویداد پرفشار یا سوگ تجربه مى نمایند و غالبا رفتار و عملکرد روزانه ایشان را تحت تأثیر قرار مى دهد.5 افسردگى شایع تریننشانگان روان پزشکى مشاهده شده در محیط هاى بالینى است و امروزه برخورد با افسردگى، سبب شناسى، عوامل تداوم و درمان آن، از مسائل مهم در حیطه روان شناسى و مشاوره به حساب مى آید.6 از بین الگوهاى متعدد درمان افسردگى،الگوى شناختى بک الگوى درمانى حایز اهمیت و شناخته شده اى است که بیشترین کاربرد را در این حیطه نشان داده است.7 در این رویکرد درمانى به «مثلث شناختى» درمانجو به عنوان الگوى آغازگر افسردگى توجه مى شود. در اولینعنصر این مثلث، افراد برداشت هاى منفى از خود دارند. دومین عنصر، گرایش به تعبیر کردن تجربیات به صورت منفى است (جداسازى گزینشى) و عنصر سوم به نگرش و پیش بینى هاى غم انگیز درمان جویان افسرده درباره آینده مربوط مى شود.8 برطبق این درمان، شناخت ذهنیت بیمار افسرده، یعنى آن گونه که او مى بیند و به جهان پیرامونش توجه نموده و مسائل را تجزیه و تحلیل مى کند و اینکه معانى مربوط به خود، زندگى و جهان در ذهن او چگونه است از مسائل مهم در حیطه شناخت این قبیل بیماران است.9
با پذیرش نقش مذهب به عنوان یک متغیر مهم در زندگى افراد مى توان آن را به عنوان یک منبع قابل ملاحظه براى تأثیرگذارى در باورها، نگرش ها، و رفتار افراد مورد بررسى قرار داد. براى مثال، بسیارى از خطاهاى شناختى که توسط بک توصیف شده اند با آنچه در متون دینى تحت عنوان «رذایل اخلاقى» نام برده شده قابل انطباق مى باشند.10 چنان که پژوهشگران اعتقاد دارند، روان شناسان باید توجه بیشترى به حذف رذایل اخلاقى مانند خودشیفتگى و کشمکش هاى معنوى داشته باشند و کمک به افراد در استفاده از معنویت براى کاهش این جنبه هاى تاریک وجود خویش، جهت گیرى مهم دیگرى در خدمات روان شناختى مى باشد.11
در سال هاى اخیر، الگوى چندوجهى برگرفته از متون حدیث اسلامى در درمان افسردگى مورد توجه قرار گرفته و از این شیوه در درمان بسیارى از افراد افسرده استفاده شده است. این الگو، به علت انطباق با فطرت اصیل انسانى، داراى تأثیرگذارى زیاد و ماندگارى بالا به صورت طبیعى مى باشد.12 همان گونه که در درمان شناختى ابتدا باورها و افکار ناسازگار مراجع مورد بررسى و چالش قرار گرفته و سپس این باورها با ذکر شواهد و دلایل منطقى با افکار و باورهاى سالم و سازگارانه جایگزین مى گردند، در رویکرد چندوجهى اسلامى نیز با توجه به نقش عوامل گوناگون شناختى، عاطفى، فردى و اجتماعى در بروز افسردگى، فرایند درمان در دو مرحله کلى «خویشتن شناسى» و «تغییر و اصلاح خویشتن» انجام مى پذیرد که به تصحیح و تغییر افکار و بینش فرد افسرده نسبت به خود و دیگران و شناخت واقعیات زندگى، اصلاح و تعدیل تمایلات و آرزوها و انتظارات، پرورش احساس ارزشمندى و عزت، تغییر اخلاق و رفتارهاى فردى و اجتماعى مى انجامد.13 در رویکرد اسلامى، علاوه بر نقش عوامل شناختى، نظیر باورها و نگرش هاى منفى و غیرمنطقى درباره خود، دیگران و جهان که ناشى از پردازش شناختى نادرست درمانجو مى باشد، بر نقش عوامل مختلف اجتماعى ـ عاطفى نظیر افراط یا تفریط در تمایلات، وابستگى به دنیا، احساس حقارت و ناتوانى، کوتاهى در انجام تکالیف، حسادت، چشمداشت نابجا به مال و کمک دیگرى، آرزوهاى طول و دراز داشتن، تأسف خوردن نابجا و... نیز در شکل گیرى و تداوم این اختلال توجه شده است. همچنین نقش عوامل شناختى، در رویکرد اسلامى بسیار بارزتر و برجسته تر از رویکرد سنتى مطرح گردیده؛ به گونه اى که نگرش ها، باورهاى وهمى خطایى و غیرمنطقى درباره خود، خداوند، جهان و دیگران، عامل اصلى و اساسى ایجادکننده افسردگى قلمداد شده و نیز در زمینه سبب شناسى افسردگى شناخت هاى نادرست مراجع به امور معنوى از عوامل ایجاد و یا ادامه افسردگى تلقّى گردیده است.14 در منابع اسلامى بر اصلاح معرفت ها و باورهاى وهمى و تغییر آن به معارف حق و افکار رشاد تأکید شده است. روشن است که با تغییر باورهاى نادرستِ شخصِ افسرده و مضطرب، احساسات، عواطف و رفتارهاى نابسامانش نیز تغییر مى یابد و به تدریج علایم افسردگى کاهش پیدا مى کند. بزرگان دین براى پیش گیرى و درمان اختلال هاى روانى در زمینه شناخت و نگرش صحیح افراد نسبت به خود، هستى، خدا، زندگى، دنیا، افراد دیگر و سنت هاى حاکم بر جریان تکوینى، آموزش هاى لازم را داده اند.15
با درنظر گرفتن بایسته هاى پژوهشى غنى صحیفه سجادیه،16 هدف از مطالعه حاضر آن است که مؤلفه هاى اصلى الگوى چندوجهى اسلامى در درمان افسردگى به طور خاص با بهره گیرى از مفاهیم ارزشمند صحیفه سجادیه معرفى گردد. از دلایل اصلى محوریت صحیفه سجادیه در این مطالعه، مى توان به ساختار نیایش گونه این کتاب ارزشمند اشاره نمود. در اسلام، دعا به عنوان یکى از نخستین چارچوب هایى در نظر گرفته مى شود که در آن روح مى تواند مطابق با خواست الهى شکل بگیرد و از طریق این چارچوب تمام افکار و مفاهیمى که بر پایه نفس بنیان نهاده شده اند به دور ریخته شوند. در این میان، دعاهاى صحیفه سجادیه بیان دوستانه و صمیمانه توحید یا اذعان به یگانگى خداوند است که به احساسات، عواطف، افکار و ادراکات شکل مى دهد. امام سجاد علیه السلام به مقتضاى زمان و با بهترین و زیباترین شیوه ممکن، نیازهاى فطرى انسان را بیان نموده، خویشتن آدمى را به او مى شناساند و راه ارتباط و اتصال به خالق هستى را به او مى آموزد؛ از سویى، چگونه دعاکردن را مى آموزد و از سوى دیگر، در قالب دعا به تعلیم دین و اصول اعتقادات دینى، اخلاق و ارزش هاى انسانى، حقوق و دیگر مسائل مذهبى، فرهنگى و اجتماعى مى پردازد.17
مطالعه حاضر به روش کتابخانه اى و با مراجعه به منابع اسلامى و روان شناسى به تبیین مؤلفه هاى الگوى اسلامى درمان افسردگى با محوریت صحیفه سجادیه مى پردازد. بدین منظور، ابتدا مؤلفه هاى اصلى رویکرد اسلامى درمان افسردگى با استفاده از منابع مربوطه مشخص گردیده و در مرحله بعد، این مؤلفه ها با مضامین مستخرج از صحیفه سجادیه منطبق گردیده است. این مضامین در دو بخش جداگانه تنظیم شده است؛ در بخش اول، به معرفى عوامل شناختى ـ هیجانى ایجادکننده افسردگى و در بخش دوم به توصیف باورها، افکا رو احساسات جایگزین پرداخته مى شود.
عوامل شناختى ـ هیجانى ایجادکننده افسردگى
الف. کمال گرایى، انتظارات غیرواقع بینانه و آرزوهاى طولانى
افراد مستعد افسردگى غالبا هدف هاى انعطاف ناپذیر و کمال گرایانه اى براى خود تعیین مى کنند که رسیدن به آنها غیرممکن است.18 گاهى انسان در عالم خیال خود آرزوهاى بلندپروازانه اى دارد و چون اکثر اوقات این خواسته ها برآورده نمى شود دچار یأس و سرخوردگى و افسردگى مى گردد.19 اصولاً اگر آرزوها و اهداف با توانایى ها و امکانات هماهنگ باشد موجب حرکت، تحول و تکامل است؛ ولى از آن رو که بیشتر آرزوهاى بشر، دنیوى و دست نیافتنى است و هیچ گونه سازگارى با توانایى ها و امکانات او ندارد منجر به شکست هاى پیاپى و یأس و درماندگى او مى گردد.20 امام سجاد علیه السلامآرزوى دراز را مذموم و موجب لهو و بیهودگى عمر مى دانند و خطاب به پروردگار عرضه مى دارند: «مولاى من! از تو درخواست مى کنم، درخواست کسى که به سبب آمال و آرزوهاى دور و درازش، عمرش به لهو و بیهودگى گذشته...»21 در جاى دیگر نیز این گونه از خدا درخواست مى کنند: «... و طول امل و آرزوهاى دنیاى فانى را از ما دور ساز و با عمل صالح و خالص، رشته آمال و آرزوهاى ما را کوتاه کن... و ما را از غرور آن آرزوى دراز محفوظ بدار و ما را از شر آن در امان دار... .»22
ب. شهوت رانى و دنباله روى از هواهاى نفسانى
رسیدن به رشد و کمال انسانیت، مرهون جلوگیرى نفس از شهوات و لذات است و کسانى که از شهوات پیروى مى کنند، از رشد و هدایت باز مانده و چشمانشان از دیدن طریق حق کور مى گردد.23 دنباله روى از هواهاى نفسانى یکى از مهم ترین عوامل ایجادکننده افسردگى در دیدگاه اسلامى است. بسیارى از روان شناسان نیز کنترل خود و جلوگیرى از رفتارهاى تکانشى را براى سلامتى مفید دانسته اند.24 اقدامى که براساس تمایل شدید و افراطى و بدون هدایت عقل و دین انجام پذیرد، به سرزنش عقل و وجدان، احساس گناه، احساس بى ارزشى و ناامیدى و در نهایت، افسردگى مى انجامد.25 امام سجاد علیه السلام پیروى از هواى نفس را موجب هلاکت، خوارى و محرومیت معرفى نموده و مى فرماید: «من به واسطه اسراف و ظلم به نفس خویش، ذلیل و خوارم؛ کردار زشتم مرا هلاک کرده، هواى نفسم مرتبه ام را پست کرده و شهوت هایم مرا محروم کرده است.»26 و در جاى دیگر، دورى از پلیدى گناه را عامل سلامت دانسته و مى فرماید: «... و به قلبم دست برداشتن از زشتى هاى گناهان و رسوایى هاى معاصى را بیاموز... و مرا از اسارت گناهان بزرگ آزاد گردان و مرا از پلیدى معصیت پاک و منزه فرما و چرک و آلودگى خطاها را از من دور ساز و لباس عافیت و سلامت را بر من بپوشان.»27
ج. ناامیدى
ناامیدى یکى از مهم ترین عوامل شناختى افسردگى است. در اصطلاح روان شناسى تفکر امیدوارانه مجموعه اى شناختى مبتنى بر احساس موفقیت است که پیامد اصلى معنى دارى زندگى مى باشد.28 در بینش اسلامى، امید یا رجا عبارتاست از احساس راحتى قلب در نتیجه انتظار تحقق امرى که محبوب و خوشایند است. در قرآن و روایات، امید به رحمت خداوند و سرانجام نیکو، از جهات مختلف مورد تأکید و ترغیب واقع شده است.29 امیدوارى موجب تداوم حرکت و فعالیت شده و از این رو، هرگز روحیه افسردگى و پوچى بر فرد امیدوار مسلط نخواهد شد. در نگرش اسلامى، انسان همواره امید بازسازى و بهسازى خود را دارد و هرگز تن به پوچى و بیهودگى نداده و در اثر بروز مشکلات و ناکامى ها زود احساس شکست و خودباختگى نمى کند.30 در بینش اسلامى، کسى که اعتقاد دارد کارگردان جهان هستى، خداى قائم به قسطى است که بر محور قسط و عدل جهان را اداره مى کند و سراسر کار او حکمت است، خود را به او مى سپارد و آن گاه به طمأنینه و آرامش درونى مى رسد.31 صحیفه سجادیه با لطیف ترین و بدیع ترین عبارات، امید به رحمت الهى را متذکر مى گردد: «پس روى به درگاه تو آورده، با آرزو و امیدوارى به درگاهت... و رغبتش را با اطمینان خاطر متوجه تو ساخته و از روى یقین با طمع خود آهنگ تو کرده، مخلصانه با ترس و بیم قصد تو نموده، در حالى که از هر کسى جز تو طمعش را بریده...»؛32 «پس مرا محروم ترین بنده اى که به درگاهت آمده قرار مده و ناامیدترین کسى که به امیدوارى بر تو وارد شده مگردان... تویى سزاوارترین کسى که به او امیدوارند.»33
د. ناسپاسى نسبت به الطاف و نعمت هاى خداوند
داشتن روحیه شکرگزارى از نشانه هاى سلامت روح و روان آدمى است.34 در شرح ماهیت «شکر» آمده است: شکر، عبارت از شناخت نعمت منعم و شادمانى و سرور نسبت به آن، عمل به مقتضاى این سرور با عزم بر امور خیر، سپاس گزارى از منعم و استعمال نعمت در راه بندگى خداوند مى باشد.35 حق شناسى و سپاس گزارى نسبت به خداوند از عناصر اساسى تنظیم کننده رابطه انسان با خداوند است که ریشه اصلى آن در ادراک نعمت ها و برکات الهى و اعتراف قلبى نسبت به آنها نهفته است.36 قدردانى به عنوان یکى از ابعاد دین دارى توصیف گردیده و گفته شده است: افزایش حس قدردانى با کاهش خطر وابستگى به مواد مخدر و مشروبات الکلى، رفتارهاى ضداجتماعى، افسردگى و اختلالات اضطرابى رابطه دارد.37 همچنین احساس قدردانى نسبت به خداوند، با افزایش بهزیستى روان شناختى رضایت اززندگى38 و کاهش عاطفه منفى39 و افسردگى40 رابطه معنى دارى دارد.
فرازهاى متعددى از صحیفه سجادیه نشان از روحیه شکرگزارى دارد؛ چنان که مى خوانیم: «اى خدایى که به فضل و احسان بى انتهاى خویش بر بندگانت منت گذاشتى و آنان را غرق نعمت و بخشش کردى! نعمتت در نزد ما چقدر آشکار، و بخششت بر ما چقدر فراوان و مخصوص بودن ما به نیکى هاى تو چقدر زیاد است.»41 در جاى دیگر، شکرگزارى را با سلامتى مرتبط دانسته و مى فرمایند: «پروردگارا بر محمد و آل پاکش درود فرست؛ و سلامت دل هاى ما را در ذکر عظمتت، و آسایش تن و صحت بدن ما را به شکر نعمت و سپاسگزارى خود بدار.»42 «و یادت را از خاطرم مبر و شکر و سپاست را از من مگیر، بلکه مرا ملزم به شکر و سپاس خود نما؛ حتى در حالات نسیان، هنگامى که مردم جاهل نسبت به نعمت هایت در غفلتند.»43
همچنین امام علیه السلام عدم شکرگزارى به درگاه الهى را زمینه ساز خروج از حدود انسانیت دانسته و مى فرمایند: «ستایش مخصوص خدایى است که اگر شناختن اوصاف جمال و کمالش را از بندگان منع مى کرد، به واسطه ابتلا و امتحان به احسان هاى پى درپى و اعطاى نعمت هاى گوناگون، خلق به صرف نعم الهى (از منعم غافل شده) و ستایش او نکنند و به توسعه رزق و تعیش پرداخته و شکرش بجا نیاورند و اگر مردم چنین شوند، همانا از حدود انسانیت به سرحد حیوانیت داخل شوند... پس ستایش مخصوص خدایى است که خود را به ما شناسانید و از نعمت بى نهایت شکرش، بهره اى به ما الهام کرد.»44
ه . سوءظن و بدبینى
از آن رو که انسان ها در غایت، موجوداتى اجتماعى هستند، هر کار و نمودى در زندگى و روابط اجتماعى تأثیرگذار است و به همین دلیل، بخش اعظم سلامت روان از مسیر ارتباط انسان ها با یکدیگر تضمین مى گردد.45 در اسلام، تأکید بر آن است که افراد مؤمن باید در برخورد با مسلمانان و دوستان، روش حسن ظن را پیشه نمایند. برخورد با دوستان و روش معاشرتى مبتنى بر سوءظن، نشانه مرض و بیمارى نفسانى، و بعکس، حسن ظن نشانه کرامت نفس و بزرگوارى انسان توصیف شده است.46 انسانى که نسبت به خود، خانواده، آشنایان، اجتماع و روند پیشرفت آن، و حتى به خدا و شمول لطف او بدبین است، نمى تواند زندگى آرام و مطمئنى داشته باشد؛ زیرا این نوع از بدبینى ها در روحیه انسان تأثیر منفى برجا نهاده و دل مشغولى و وسوسه ویژه اى را پدید مى آورد که به نوبه خود زمینه ساز دلهره و اضطراب و در نتیجه، کاهش شادابى و طراوت در زندگى مى گردد. فرد بدبین از آن رو که از رابطه خود، اجتماع و هستى، توجیهى عقلانى و منطقى ندارد، حوادث را امور تحمیلى مى داند و در رویارویى با مشکلات ناامید گشته وتوان مقاومت را از دست مى دهد.47
امام سجاد علیه السلام بدگمانى را پیامد تسلط شیطان بر نفس توصیف نموده و مى فرمایند: «... که شیطان سخت عنان اختیار مرا در سوءظن و ضعف یقین به دست گرفته؛ پس از بدى همجوارى با شیطان و اطاعت نفسم از او شکایت مى کنم.» و در جاى دیگر، بر ضرورت حسن ظن در معاشرت با دوستان و همسایگان تأکید نموده و مى فرمایند: «خداوندا! مرا موفق بدار که در حق همه آنها حسن ظن به کار برم و با عموم آنها به نیکى رفتار نمایم.»48
و. ضعف اراده، خودکم بینى و فقدان عزت نفس
عزت نفس پایین و وابستگى بین فردى، به عنوان بخشى از تصویر بالینى افسردگى ذکر شده اند.49 فقدان عزت نفسموجب مى شود تا فرد مسائل کوچک را بزرگ تلقّى نموده و نتایج امور را وحشتناک و غیرقابل کنترل ببیند. همچنین موجب مى شود که فرد به دیگران وابسته شده و با کوچک ترین نشانه طرد و یا بى اعتنایى از سوى آنها، دچار سرخوردگى و یأس گردد.50 «طرحواره خویشتن» یکى از اصلى ترین و مرکزى ترین طرحواره ها در برخورد فرد با جهان پیرامون و دیگران است. زمانى که طرحواره فرد در مورد خویشتن منفى، زشت و نامطبوع است و احساس مثبتى به خود ندارد، در نگرش او نسبت به دیگران نیز تأثیر منفى مى گذارد. پژوهش، عدم وجود استحکام در طرحواره خویشتن در افراد افسرده را مورد تأیید قرار داده که این مسئله در سبب شناسى و تداوم افسردگى مؤثر مى باشد.51
مطالعات نشان داده است که رابطه ایمن با خدا، باور به معنادارى زندگى و حس ارتباط معنوى با دیگران، با پیامدهاى مثبتى مانند عزت نفس بالاتر مرتبط مى باشد.52 امام سجاد علیه السلام در این زمینه مى فرمایند: «و مرا در پیشگاه خودت مطیع وفروتن و در نزد خلقت عزیز و محترم گردان؛.... و در بین بندگانت رفیع و سربلندم گردان... و مرا به صفت پستى گرفتار مساز که به خاطرش قدر و منزلتم کوچک شود و به نقیصه اى مبتلایم مگردان که به خاطر آن شأن و مقامم مجهول بماند.»53 و از طرف دیگر، عزت و کرامت نفس را منوط به پیوستگى و قرب به درگاه الهى دانسته و مى فرماید: «اى خداى من! اگر تو به من رفعت مقام عطا کنى کیست که مرا خوار سازد؟ و اگر تو مرا ذلیل و خوار گردانى کیست که مرا سربلند گرداند؟ و اگر تو مرا گرامى بدارى کیست که مرا تحقیر کند؟»54
ز. حسادت
حسادت عبارت از این است که انسان در دل تمناى محرومیت کسى را از نعمتى که استحقاق آن را دارد، داشته باشد.55 امام سجاد علیه السلام در توصیف حسد مى فرمایند: «پروردگارا! سینه ام را از حسد پاک و منزه ساز تا آنکه بر هیچ یک از خلق تو به خاطر نعمتى که به فضل و کرم به آنها عطا کرده اى حسد نورزم.»56 حسادت از نظر روانى، فرد را تحت تأثیر قرار داده و دچار ناتوانى، افسردگى و احساس بیهودگى مى نماید. در واقع، افراد حسود نه تنها از درد و رنج و ناملایمات زندگى خود در عذابند، بلکه از پیشرفت و توفیق دیگران نیز افسرده مى شوند. افراد حسود معمولاً رنجور و از نظر اعصاب و دستگاه هاى مختلف بدن ناراحت و بیمارند. این نزاع درونى به صورت حسد و بدخواهى و سپس با شعله ور شدن به صورت کینه توزى و خصومت ظاهر مى شود و دین و دنیاى آنان را به آتش کشیده و آرامش را از آنان سلب مى نماید.57 در روایات اسلامى، پریشانى هاى خلقى و روان شناختى از قبیل اندوه، بیمارى روانى، نارضایتى از زندگى، ناراحتى در خوشى ها، خشم به صاحبان نعمت، تلخکامى، نداشتن آرامش، احساس تأسف، حسرت، افسردگى، کینه و بغض درونى به عنوان همبسته هاى حسادت نام برده شده اند.58
امام سجاد علیه السلام با توصیف حسادت به عنوان «القاى شیطان بر قلب»، آن را با رذایلى همچون حرص و غضب همتراز دانسته و مى فرمایند: «پروردگارا آنچه که شیطان بر قلب من القا مى کند از تمناها و پندهاى باطل و حسد بر خلق، تو به تذکر نعمتت و تفکر در قدرتت و تدبیر نابودى دشمنانت مبدل فرما.»59 «پروردگارا! به تو پناه مى برم از هیجان حرص و از تسلط غضب و خشم و از چیرگى حسد.»60
هر انسانى باید بداند که دنیا تنها براى او خلق نشده و دیگران نیز در آن سهیمند. نیز بداند و بپذیرد که براى آزمون و امتحان الهى، هر روز مقدارى از آن در دست کسى است.61 امام سجاد علیه السلام مى فرمایند: «گواهى مى دهم که خداى متعال، رزق و نصیبش را از هر جهت به عدل تقسیم فرموده و بر همه خلق خود به فضل و احسان تعهد فرموده است... پروردگارا! مرا به واسطه عطایى که به مردم داده اى مبتلا مکن (و دچار حسد مساز)... مبادا بر خلق تو حسد برم و بر حکم تو ناراضى و خشمناک شوم.»62
افکار / عقاید و هیجانات سالم و سازگارانه
الف. ایمان راستین به خداوند و لطف و رحمانیت او
ایمان به عنوان عالى ترین صفت نفسانى هدایتگر مورد تأکید فراوان واقع شده است.63 خداوند رسیدن به ساحل آرامش و سکون را در سایه ایمان میسر مى داند در آنجا که مى فرمایند: «او آن کسى است که در دل هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.»64 از امام سجاد علیه السلام در دعاى «مکارم اخلاق» آمده است که مى فرمایند: «پروردگارا! بر محمد و آل او درود فرست و مقام ایمان مرا به حد اکمل برسان و مقام یقینم را برترین مقام یقین قرار ده... .»65 همچنین مى فرمایند: «پرودگارا! بر محمد و آل پاکش درود فرست و به ما یقین درست و (ایمان کاملى) عطا فرما که آن یقین، ما را از زحمت طلب کفایت نماید و اعتماد خالص به حضرتت الهام فرما که ما را از سختى و تعب روزگار معاف سازد.»66
بر طبق شواهد، افرادى که از احساس وابستگى با خدا و ارتباط متعالى برخوردارند و از اطاعت خداوند در زندگى شان لذت مى برند، سلامت جسمانى و روانى بیشترى دارند.67 با توجه به مطالعات انجام شده به نظر مى رسد که کمک کننده بودن یا زیان بخش بودن جست وجوى خداوند توسط یک فرد، به نوع خدایى که او کشف کرده و نوع رابطه اى که با آن خدا دارد بستگى دارد.68 افرادى که خداوند را مهربان، بخشنده و پاسخگو مى دانند سلامت شخصى بالاترى را گزارش مى کنند و از سوى دیگر، افرادى که خداوند را دور، خشن، ترسناک و تنبیه کننده توصیف مى کنند، سطح بالاترى از مشکلات روانى را نشان داده اند.69
به طور کلى، نگرش مذهبى مثبت که بیانگر حس معنویت، رابطه ایمن با خدا، باور به معنادارى زندگى و ارتباط معنوى با دیگران است، پیامدهاى مثبتى مانند عزت نفس بالاتر، کیفیت زندگى بهتر، سازگارى روان شناختى و رشد معنوى بیشتر در ارتباط با استرس به دنبال دارد. در حالى که نگرش مذهبى منفى، نمایانگر رابطه کمتر ایمن با خدا و دیدگاه بدبینانه و نامطمئن به دنیاست و با پیامدهاى منفى مانند افسردگى، آشفتگى هیجانى، سلامت جسمى و کیفیت زندگى پایین و حل مسئله ضعیف همراه مى باشد.70 نگرش هاى سالم نسبت به مذهب مى تواند شخصیت را رشد داده وسازگارى را افزایش دهد، در حالى که نگرش هاى ناسالم مذهبى به طور جدى مانع از رشد شخصیت گشته و احتمال واکنش هاى آسیب شناختى به بحران هاى زندگى را افزایش مى دهد.71
یکى از اهداف واسطه اى در صحیفه سجادیه معرفت خداوند است. بدین منظور، امام سجاد علیه السلامدر دعاهاى متعددى به مسئله خداشناسى پرداخته و با اشاره به موضوعاتى همچون توحید و مراتب آن، ذات الهى و صفات او مانند خالق، قادر، علّام، رحیم، غنى، قوى، منعم، عزیز و... به تعمیق شناخت مخاطبان کمک مى نماید.72
در صحیفه سجادیه آمده است که هرگاه بر حضرت سجاد علیه السلام امر مهم یا حادثه ناگوارى وارد مى شد، و در هنگام رنج و آلام روزگار مى فرمودند: «اى خدایى که گره ناگوارى هاى عالم به دست او گشایش مى یابد! اى خدایى که سختى هاى جهان به وسیله او آسان مى گردد! اى آنکه برون شدن از غم و اندوه به حقیقت شادى و خرمى از او درخواست مى شود.»73 همچنین مى فرمودند: «و بر من به فضل و احسانت در وسعت و آسایش بگشا و به قدرتت، لشکر همّ و غم را در قلبم درهم شکن و به من در آنچه شکایت از آن دارم حسن ظن و خوش بینى عطا فرما و شیرینى اجابت را در آنچه درخواست مى کنم به من بچشان... و از جانب خود به من رحمت و گشایش عنایت فرما و مرا از هر مشکلى راه خروج سریعى الهام فرما.»74 این عبارات بیش از هر چیز بیانگر نگرش مثبت مذهبى و ایمان راستین امام بزرگوار به لطف و رحمانیت پروردگارى است که در لحظات اضطرار، تنها فریادرس درماندگان است.
ب. تسلیم و رضا
امام خمینى قدس سره رضا به قضا و قدر حق را خشنودى از پیش آمدهاى گوارا و ناگوار و فرحناکى از آنچه حق تعالى براى انسان مرحمت فرموده تعریف نموده اند.75 انسان به واسطه رضا به راحتى و خوشى مى رسد؛ چراکه تدبیر خود را به دست خداوند سپرده و هیچ نگرانى نسبت به سرنوشت خود ندارد.76 اعتقاد بر این است که اسنادها یکى از جنبه هاى مهم ارزیابى عوامل تنش زا بوده و عبارتند از: نسبت دادن مسئولیت و مهار این عوامل به شرایط یا حوادث ایجادکننده آنها.77 یافته ها نشان مى دهد که افراد مذهبى نسبت به افراد غیرمذهبى وقایع را مثبت تر ارزیابى مى کنند. افراد مذهبى مشکلات خاص خود را با نسبت دادن شرایط حل نشدنى به خداوند مهار نموده، ضمن کاهش نگرانى و حوزه سرزنش خود، سلامت خود را بهبود مى بخشند.78
تفسیر رویدادهاى منفى به عنوان فرصت هایى براى رشد معنوى یا نسبت دادن فقدان ها به خداى مهربانى که مشیتش را نمى توان کاملاً درک کرد، راه هایى هستند براى اینکه افراد در هنگام رویارویى با بحران ها ایمان خود را نسبت به خیرخواهى خداوند حفظ کنند. افرادى که رویدادهاى منفى زندگى را در یک چارچوب دینى خیرخواهانه تعبیر مى کنند در مجموع، سازگارى بهترى در مقابل بحران هاى زندگى دارند.79 تعالیم اسلامى در پى ایجاد نگرش مثبت بهناملایمات زندگى هستند؛ چون در این صورت، مقابله با آنها بسیار آسان تر خواهد بود.80 امام سجاد علیه السلام در دعایى موسوم به «مقام رضا و خشنودى» مى فرمایند: «ستایش خداى را که به حکم (قضا و قدرش) راضى و خشنودم... خدایا بر محمد صلى الله علیه و آلهو آل پاکش درود فرست و همیشه مرا به قضا و قدر خود دلشاد بدار و به من در موقعیت هایى که حکم تو فرمان مى دهد سعه صدر و خشنودى عطا فرما و مرا اطمینان کاملى بخش تا همیشه معترف باشم که حکم قضاى تو جز به خیر و سعادت خلق جارى نخواهد گشت.»81 و در مناجات خویش هنگام شدت و دشوارى امور مى فرمایند: «پروردگارا! به من معرفتى عطا کن تا در نفس خود به روح تسلیم و رضا و دل آرامى و طمأنینه هنگام اداى وظیفه نسبت به تو دست یابم، در آنچه که اتفاق مى افتد در حال ترس و ایمنى، خشنودى و خشم و سود و زیان.82 و ما را به ناتوانى از شناخت آنچه براى ما اختیار کرده اى گرفتار مساز تا در نتیجه، تقدیر تو را مکروه داشته و آنچه تو مى پسندى، ناپسند ما باشد... و آنچه را از حکم قضاى نافذت مکروه داریم محبوب ما گردان.83
ج. آخرت گرایى و ایمان به معاد
انسانى که دنیاى مادى انتهاى زندگى اش باشد و ظرف دیگرى براى زندگى خود تصور نکند مرتکب خطایى اساسى در زندگى شده است و در این صورت، با کج فهمى نسبت به زندگى و خواسته هاى آن درک درستى نخواهد داشت. چنین فردى از زندگى مادى انتظاراتى خواهد داشت که هیچ وقت عملى نیست و این خود باعث سرخوردگى و ناکامى هاى پى در پى مى گردد.84 کسانى که حیات انسان را در زندگى دنیا خلاصه مى کنند در واقع، انگیزه و تفسیرى براى زندگى دنیا بجز روزمرگى ندارند و همین امر باعث مى شود احساس پوچى کرده و حتى در مواردى خودکشى را بهترین راه نجات از زندگى تکرارى و رهایى از درد و رنج و مشکلاتشان بدانند. اما کسانى که اعتقاد به حیات پس از مرگ دارند، تلخى و مشکلات زندگى دنیا را براى رسیدن به اهداف عالى تر و حیات جاوید با جان و دل مى پذیرند.85
اعتقاد به زندگى اخروى باعث مى شود فرد آرزوهاى خود را به زندگى ابدى معطوف ساخته و از توجه بیش از حد به آرزوهاى غیرواقعى و دنیوى پرهیز کند.86 پورحسینى در مطالعه اى نشان داد که 7/98 بیماران افسرده خو اعتقاد بسیار ضعیف و در حد ضعیف به معاد داشته اند و در گروه افراد سالم درصد اعتقاد ضعیف و بسیار ضعیف به معاد صفر گزارش شده است. از این رو، پیشنهاد مى کند که اصلاح اعتقادات به جهان آخرت در پیش گیرى و درمان افسرده خویى مؤثر خواهد بود.87 امام سجاد علیه السلام در زمینه ضرورت توجه به مرگ مى فرمایند: «و به تو اى خدا پناه مى بریم از آنکه بمیریم در حالى که براى مرگ مهیا نباشیم88... و ما را از غرور آن آرزوى دراز محفوظ بدار و ما را از شرّ آن در امان دار و دایم حالت مرگ را در جلوى چشم ما قرار ده نه آنکه گاه گاهى یاد مرگ باشیم.»89
از طرف دیگر، مى توان به بقاى ادراک افراد در زمینه اجراى عدالت در جهان به عنوان یک شیوه مقابله اى اشاره کرد که طى آن، افراد خوب و بد بر اساس اعمالى که انجام داده اند متمایز شده و به سزاى اعمالشان مى رسند. این نگرش به افراد در مواجهه با شرایطى که امکان تغییر آن وجود ندارد براى پذیرش واقعیت و کاهش درد و رنج کمک مى نماید.90 چنان که در صحیفه سجادیه نیز آمده است: «... در آن روزى که هر شخص به پاداش کیفر اعمالش مى رسد و به هیچ کس ابدا ستم نشود... روزى که ما نزد خدا روسفید شویم و بدکاران بسیارى در آن روز روسیاه شوند.»91
د. وارستگى از مظاهر دنیوى
اشتغال به امور دنیا به خودى خود باعث هجوم نگرانى ها و تفکرات منفى به انسان شده، آرامش را از او سلب خواهد کرد. دل بستن به دنیاى ناپایدار، گاه به خاطر نگرانى از فرداى نامعلوم، انسان را دچار اضطراب مى کند، گاه به خاطر گرفتارى واردشده انسان را اندوهگین مى سازد و گاهى به خاطر گذشته ناموفق، انسان را به حسرت و افسوس مى افکند.92 بنابراین، انسان از دو راه آسیب مى بیند: یا به خاطر از دست دادن چیزى که در گذشته داشته غمگین مى شود و این غم، بارى توانفرسا بر زندگى اوست، یا احتمال از دست دادن چیزى در آینده او را نگران مى کند. انسان همواره به بسیارى از چیزها دل مى بندد، به آنچه ندارد علاقه پیدا مى کند و با از دست دادن داشته هایش مى رنجد و چون شناخت او ناقص و قدرت انتخابش ضعیف است، همیشه در رنج خواهد بود. ولى انسان مؤمن نه غم گذشته دارد و نه اندوه آینده او را مشغول مى سازد؛ چراکه تنها آنچه ماندنى است مطلوب اوست.93 امام خمینى قدس سره در این باره فرموده اند: «قلبى که از محبت دنیا خالى باشد و از دنیا اعراض نماید، نه تأسف بر ادبار آن و نه فرحناکى بر اقبال آن مى کند.»94 امام سجاد علیه السلام نیز در این زمینه مى فرمایند: «پروردگارا! مرا در هر حال به ستایش و نیایش و سپاس گزارى ات برگمار تا به آنچه از دنیا به من داده اى شاد نگردم و به آنچه از من بازداشته اى اندوهگین نشوم.»95 و این منتهاى زهد راستین است.
کسى که خواهان آرامش و آسایش در زندگى دنیاست پیوسته باید به یاد حق باشد و این یاد حق تنها عامل آرامش است، و دیگر نه فقدان چیزى او را نگران مى کند و نه برخوردارى از متاعى او را به وجد مى آورد.96 در صحیفه سجادیه مى خوانیم: «پروردگارا! مرا مشغول مگردان به آنچه که جز به واسطه تو به آن دست پیدا نمى کنم (امور دنیا) تا از آنچه که چیزى جز آن، تو را از من راضى نمى کند باز بمانم. و حب دنیاى پست را بکلى از قلبم ریشه کن ساز که حب دنیا مرا از آنچه که نزد توست بازمى دارد و از طلب و تقرب تو غافل مى گرداند.»97
ه . توکل
توکل، اعتماد و اطمینان قلبى انسان به خداوند در همه امور خویش و بیزارى از هر قدرتى غیر از اوست. البته تحقق این حالت در انسان متوقف است بر ایمان و یقین و قوت قلب نسبت به اینکه هیچ قوت و قدرتى جدا از خداوند در کار عالم و آدم اثرگذار نمى باشد و همه علل و اسباب مقهور قدرت الهى اند و تحت اراده او عمل مى کنند که خود در واقع، مرتبه اى از توحید است.98 امام خمینى قدس سره در این باره مى فرماید: «غنى، بى نیازى، عزت نفس و کمال آن به اعتماد و توکل به حق است. کسى که روى نیاز به درگاه غنى مطلق آورد و دلبستگى به ذات مقدس حق تعالى پیدا کرد و چشم طمع از مخلوق فقیر نیازمند پوشید، بى نیازى و غناى از مخلوق در قلب او جایگزین شود و عزت وبزرگوارى در دل او وطن کند.»99
وقتى امور مهم و سرنوشت ساز، انسان را درگیر خود مى سازد و شک و دلهره بر روح و روان آدمى عارض مى شود، ناچار به دنبال تکیه گاهى مورد اعتماد مى گردد تا یار و پشتیبان وى باشد. در نتیجه، آرامش بر قلب و روحش حاکم مى شود و از نگرانى رهایى مى یابد. توکل بر خدا، تردیدها و دلهره ها را از میان مى برد و قلب آدمى را سرشار از آرامش مى کند و روح را با سلامتى همراه مى سازد.100 در توکل، فرد با اتصال به کمک و توجهات خداوند، احساس دلگرمى و توانایى مى کند و مطمئن مى گردد که به یارى او بر مشکلات چیره مى شود.101
شواهد نشان داده است افرادى که خداوند را به عنوان حلال مشکلات خود مى دیدند در مقایسه با کسانى که منفعلانه مشکلات خود را به خداوند نسبت مى دادند سلامت روانى بهترى را گزارش نموده اند.102 در روایات نیز آمده است که افزایش آگاهى افراد نسبت به قدرت خدا و پذیرش این حقیقت که هر مشکلى با تکیه بر قدرت پروردگار حل مى شود ـ درونى کردن مفهوم ذکر «لا حول و لا قوة الا باللّه» ـ در برطرف نمودن حزن و اندوه مؤثر مى باشد.103
امام سجاد علیه السلام در این زمینه فرموده اند: «پروردگارا! مرا به آنچه نزد توست راغب و مایل گردان تا به لقا و دیدار تو مشتاق باشم و مقام توکل حقیقى بر حضرتت را به من عطا کن... و مقام یقین آنان که توکل و اعتمادشان کاملاً به توست و توکل تام مؤمنان بر حضرتت را به من عطا فرما. اى خدا! اگر کسى شب را صبح کند و اعتمادش یا رجا و امیدوارى اش به غیر توست، من شب را صبح مى کنم در حالى که وثوق و اعتمادم و رجا و امیدم در کلیه امور تنها به توست، تو هم در کلیه امورم به بهترین عاقبت و حسن خاتمت حکم فرما.»104
و. تغافل، عفو و گذشت
«تغافل» (خود را در مورد خطاى دیگران به بى اطلاعى زدن) از ضروریات یک زندگى عاقلانه است و فرد عاقل هرگز آسایش فکرى و آرامش خاطر خود را به خاطر عدم تغافل از دست نمى دهد.105 یکى از فواید مهم عفو و گذشت، ایجاد تعادل در زندگى فردى و اجتماعى است. تعادل اجتماعى موجب بهبود روابط با دیگران و کاستن از روش هاى نامطلوب تخلیه هیجانى، مانند انتقام جویى و حسد، مى گردد و تعادل فردى موجب جلوگیرى از اضطراب، افسردگى، بدبینى به دیگران و محفوظ ماندن از عوارض روان تنى مى باشد.106 پژوهش ها نشان مى دهند که بین عفو و گذشت و کاهش اضطراب و افسردگى رابطه وجود دارد.107 همچنین تجربیات معنوى روزانه و بخشودگى با سطوح پایین ترافسردگى مرتبط است.108
بخشودگى تلاشى براى حفظ محبت و اعتماد در روابط و پایان دادن به سوگیرى هاى مشکل ساز است که فرد را از به کارگیرى روش هاى مخربِ گرفتن انتقام مانند رفتارهاى بدبینانه، خصومت، خشم، پریشانى هیجانى و آسیب رساندن به خود و دیگران محافظت مى کند.109 بررسى 18 مطالعه در زمینه رابطه بخشودگى و سلامت روان، نشان داده است کهافراد باگذشت، اضطراب، خشم و افسردگى کمترى را گزارش مى کنند.110
امام سجاد علیه السلام در فرازهاى متعددى از صحیفه سجادیه گذشت و بخشودگى خود نسبت به والدین، همسایگان، دوستان و سایر افرادى که به ایشان ظلمى نموده اند اعلام نموده و مى فرمایند: «اى خدا! مرا موفق بدار که با بدکاران آنها هم به احسان و نیکویى پاداش بدهم، از ستمکاران آنها درگذرم، در حق همه آنان حسن ظن به کار برم، با عموم آنها به نیکى رفتار کنم و عفیفانه از خطاى آنها چشم بپوشم.»111 همچنین در دعایى موسوم به «طلب عفو و رحمت»، بخشودن دیگران را با عفو الهى مرتبط دانسته و مى فرمایند: «(پروردگارا) در عوض عفو من از ایشان، تو هم از من درگذر و به جاى دعاى خیرى که در حق آنان کردم رحمتت را شامل حالم ساز تا به فضل و کرمت ما همه به سعادت رسیم.»112
ز. الگوپذیرى از پیامبر صلى الله علیه و آله و معصومان علیهم السلام
بشر در رفتار فردى و اجتماعى خود همیشه از الگوهایى پیروى مى کند. این الگوها به دلیل برخوردارى از ویژگى هاى ارزنده مى توانند هدایتگر خوبى فراروى زندگى انسان ها باشند و موفقیت زندگى نیز بستگى به میزان بهره گیرى از این الگوها دارد.113 امروزه یکى از مباحث اساسى در روان شناسى سلامت، توجه به سبک زندگى و الگوهاى تغییر رفتار است. این الگوها توصیف چیزى و فرایندى هستند که در عمل ممکن باشند. این نمادها براى پیش بینى تغییر رفتار یا طرح رفتارهاى موفقیت آمیز سلامت انسان به کار گرفته مى شوند. ارائه این الگوهاى شناختى ـ اجتماعى که بتواند بر درک و برداشت مخاطب تأثیر بگذارد ضرورى است.114
اسلام توانسته به دور از اسطوره سازى و وهم گرایى، الگوهاى کامل انسانى را به شکلى حقیقى و سازمان یافته مطرح سازد. این الگوها که در مکتب ما به «انسان کامل» و «معصومان علیهم السلام» تعبیر مى شود نقش تعیین کننده اى در شناسایى و تشخیص ناقص از کامل و سالم از بیمار دارند. قرآن کریم، پیامبر صلى الله علیه و آله را به عنوان «اسوه حسنه» معرفى مى نماید.115 اصولاً ایفاى نقش مذهبى سبب مى شود که فرد خود را با چهره هاى کمال یافته مذهبى همسان کند. در این شرایط، افراد خود را با چهره هاى والاى مذهبى ارزیابى مى کنند و از منظرى برتر (نقش خداوند) به مسائل خود مى نگرند. و نیز موجب مى شود آنان موقعیت هاى تنش زا را به آسانى اداره کنند.116
در همین زمینه، امام سجاد علیه السلام خاندان اهل بیت علیهم السلامرا به عنوان الگویى معرفى مى نمایند که در همه ابعاد، از جمله بهداشت و سلامت روان، سرآمد و ممتاز مى باشند. در فرازهاى متعددى از صحیفه سجادیه، امام سجاد علیه السلامبهترین درودها، کامل ترین برکات و پاکیزه ترین سلام ها را از خداوند متعال براى پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت گرامى ایشان، درخواست مى نماید و ضرورت توسل و تبعیت از درگاه این بزرگواران را یادآورى مى فرمایند.
نتیجه گیرى
در مطالعه حاضر برخى مؤلفه هاى درمان چندوجهى اسلامى در درمان افسردگى با استفاده از مفاهیم صحیفه سجادیه معرفى گردیده است. این بررسى اجمالى نشان مى دهد که محتواى غنى صحیفه سجادیه داراى قابلیت انطباق مطلوبى با سرفصل هاى مرتبط با رویکرد چندوجهى اسلامى در درمان افسردگى مى باشد. صحیفه سجادیه اگرچه مجموعه ادعیه امام سجاد علیه السلام است، لیکن در این مجموعه ضمن مناجات با خالق هستى، عالى ترین خلق و خوى انسانى در رفتار فردى و اجتماعى تعلیم گردیده و حضرت ضمن راز و نیاز با خداوند، به طور غیرمستقیم از فضایل و رذایل سخن مى گویند. گویى در دیدگاه امام سجاد علیه السلام از طریق سخن گفتن با خداوند و راز و نیاز با او، مى توان همه کمالات انسانى و وظایف فردى و اجتماعى را بازشناخت.117 در پیشینه منابع اسلامى، بر مفید بودن باورها و اعمال مذهبى به عنوان منابعى براى مقابله با مشکلات زندگى تأکید شده است. آموزه هاى اسلامى افراد را به بردبارى، دعا و اعتماد به خداوند در زمان هاى نیاز و راهنمایى تشویق مى نماید. باورهاى اسلامى به افراد کمک مى کند تا وقایع منفى را بازتعریف نموده، موقعیت را بپذیرند و آن را در یک چارچوب مثبت تر تفسیر کنند. بر طبق آموزه هاى اسلامى، وقایع منفى هدفمند هستند و افراد با صبر و شکیبایى مى توانند به رشد معنوى دست یابند. باورهاى مذهبى معمولاً منابعى از آسودگى خاطر و قدرت فراهم مى آورند که فرایند التیام را تسهیل مى نمایند.118
عقاید و باورهاى مذهبى بخش مهمى از زندگى هر فرد را تشکیل مى دهد و دین داراى مؤلفه هاى مهمى براى سازش یافتگى انسان است. در این زمینه، صحیفه سجادیه به عنوان منبعى در نظر گرفته مى شود که همه مؤلفه هاى سلامت، اعم از جسمانى، روانى، اجتماعى، عاطفى و روحانى، در آن مورد توجه قرار گرفته و تعامل همه جانبه بین آنها برقرار گردیده است و در عین حال، بعد معنویت و روحانیت بر سایر ابعاد حاکمیت دارد. صحیفه سجادیه در موضوع بهداشت روان شیوه مستقلى دارد که در فطرت پاک انسانى ریشه دارد و با بالاترین کیفیت به والاترین بهره ورى مى انجامد. معنویت و روحانیت در صحیفه سجادیه جنبه حقیقى دارد و از هرگونه وهم گرایى به دور است. در نگرش این کتاب نورانى، سلامت واقعى در سایه عمل به سنن پایدار الهى امکان پذیر است و تقید به آن، امنیت ذهنى، روانى و روحانى را براى انسان فراهم مى آورد.119
پی نوشت ها:
1ـ محمدتقى آیت الهى، «بهداشت در صحیفه سجادیه»، در: www.emamsajjad.com.
2ـ ویلیام وست، روان درمانى و معنویت، ترجمه شهریار شهیدى و سلطانعلى شیرافکن، ص 23.
3ـ امین تبرائى و همکاران، «بررسى سهم تأثیر جهت گیرى مذهبى بر سلامت روان در مقایسه با عوامل جمعیت شناختى»، روان شناسى و دین، ش 3، ص 37ـ62.
4ـ مهرداد کلانترى، «معنویت، کشف و حفظ تقدس»، بهروان، ش 5، ص 175.
5. M. A. Azhar & S.I. Varma, Religious Psychotherapy in Depressive Patients, Journal of Psychotherapy Psychomatics, N. 148, p. 90-95.
6. Ibid.
7. A.T. Beck, Cognitive theory of Depression.
8ـ جرالد کرى، نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانى، ترجمه یحیى سیدمحمدى، ص 325.
9ـ پریوش وکیلى و همکاران، «بررسى حوزه معنایى بیماران افسرده و اثربخشى آن در امر مشاوره»، تازه ها و پژوهش هاى مشاوره، ش 29، ص 36.
10ـ مهرداد کلانترى، همان، ص 176.
11ـ همان.
12ـ على نقى فقیهى و همکاران، «مقایسه الگوى چندوجهى اسلامى با مدل شناختى بک در درمان افسردگى»، مطالعات اسلام و روان شناسى، ش 1، ص 72.
13ـ على نقى فقیهى و جمشید مطهرى طشى، «رویکرد اسلامى در سبب شناسى و فرایند درمان افسردگى»، معرفت، ش 84، ص 51.
14ـ على نقى فقیهى و همکاران، همان، ص 73.
15ـ حبیب اللّه طاهرى، نقش باورهاى دینى در رفع نگرانى ها، ص 49.
16ـ ر.ک: محسن احتشامى نیا، «بایسته هاى پژوهشى درون مایه صحیفه سجادیه»، سفینه، ش 9، ص 143ـ148.
17ـ سیداحمد سجادى، «بایسته هاى پژوهشى در صحیفه سجادیه»، سفینه، ش 6، ص 160ـ178.
18ـ جرالد کرى، همان، ص 326.
19ـ محمدجواد لیاقتدار، تعلیم و تربیت از دیدگاه امام سجاد علیه السلام، ص 194.
20ـ على اصغر ابراهیمى فر، بررسى نظام تربیتى صحیفه سجادیه، ص 45.
21ـ صحیفه سجادیه، ترجمه مهدى الهى قمشه اى، دعاى 52.
22ـ همان، دعاى 40.
23ـ روح اللّه موسوى خمینى، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 290.
24ـ على نقى فقیهى و همکاران، همان، ص 82.
25ـ على نقى فقیهى و جمشید مطهرى طشى، همان، ص 49.
26ـ صحیفه سجادیه، ص 52.
27ـ همان، دعاى 47.
28. F. L. Hicks, Hopelessness and Recovery From Depression, Dissertation Abstracts International: Section B. The Sciences and Engineering, N. 64, p. 2921.
29ـ احمد دیلمى و مسعود آذربایجانى، اخلاق اسلامى، ص 98.
30ـ محمدجواد لیاقتدار، همان، ص 225.
31ـ عبداللّه جوادى آملى، دنیاشناسى و دنیاگرایى در نهج البلاغه، ص 99.
32ـ صحیفه سجادیه، دعاى 31.
33ـ همان، دعاى 32.
34ـ سوده سادات تقوى، «بهداشت روانى»، طوبى، ش 16، ص 26.
35ـ ملّامهدى نراقى، جامع السعادات، ج 3، ص 233.
36ـ احمد دیلمى و مسعود آذربایجانى، همان، ص 94.
37. K. S. Kendler etal, American Journal of Psychiatry, N. 160, p. 496-503.
38. A. M, Wood et al, Personality and Individual Differences, N. 46, p. 443-447.
39. K. M, Sheldon & S, Lyubomirsky, The Journal of Positive Psychology, N. 1, p. 73-82.
40. A. M, Wood, et al, Journal of Research in Personality, N. 42, p. 854-871.
41ـ صحیفه سجادیه، دعاى 45.
42ـ همان، دعاى 5.
43ـ همان، دعاى 47.
44ـ همان، دعاى 1.
45ـ سیدابوالقاسم حسینى، اصول بهداشت روانى، ص 32.
46ـ محمدجواد لیاقتدار، همان، ص 147.
47ـ حبیب اللّه طاهرى، همان، ص 56.
48ـ صحیفه سجادیه، دعاى 26.
49. G.L, Metalsky & T. E, Joiner, The Hopelessness Depression Symptom Questionnaire, Cognitive Therapy and Research, N. 21, p. 359-384.
50ـ محمدجواد لیاقتدار، همان، ص 124.
51ـ پریوش وکیلى، همان، ص 45.
52. R, Schwab, Paternal and Maternal Coping with the Death of a Child, Death Study, N. 14, p. 407-422.
53ـ صحیفه سجادیه، دعاى 48.
54ـ همان.
55ـ احمد دیلمى و مسعود آذربایجانى، ص 128، به نقل از: راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ص 116.
56ـ صحیفه سجادیه، دعاى 22.
57ـ حبیب اللّه طاهرى، همان، ص 47.
58ـ ابوالقاسم ولى زاده و مسعود آذربایجانى، «آزمون اولیه سنجش حسادت با تکیه بر منابع اسلامى»، روان شناسى و دین، ش 10، ص 45ـ60.
59ـ صحیفه سجادیه، دعاى 20.
60ـ همان، دعاى 8.
61ـ عبداللّه جوادى آملى، همان، ص 134.
62ـ صحیفه سجادیه، دعاى 35.
63ـ احمد دیلمى و مسعود آذربایجانى، همان، ص 63.
64ـ فتح: 4.
65ـ صحیفه سجادیه، دعاى 20.
66ـ همان، دعاى 29.
67ـ محمد خدایارى فرد و یاسمین عابدینى، مشکلات سلامتى نوجوانان و جوانان، ص 49.
68ـ مهرداد کلانترى، همان، ص 178.
69. K.I, Pargament, et al, Patterns of Positive and Negative Religious Coping with Major Life Stressors, Journal for the Scientific Study of Religion, N. 37, p. 710-724.
70. K.I, Pargament, et al, Religious Coping Methods as Predictors of Psychological, Physical, and Spiritual Outcomes Among Medically ill Elderly Patients: A 2-year Longitudinal Study, Journal of Health Psychology, N. 9, 713-730.
71. R, Waris Maqsood, After Death, Life: thoughts to Alleviate Grief of all Muslims Facing Aeath and Bereavement, p. 134-140.
72ـ على اصغر ابراهیمى، همان.
73ـ صحیفه سجادیه، دعاى 7.
74ـ همان.
75ـ روح اللّه موسوى خمینى، همان، ص 168.
76ـ نهضت صفرى، رضا از دیدگاه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و بازتاب آن در متون عرفانى، ص 223.
77ـ محمد خدایارى فرد و یاسمین عابدینى، همان، ص 49.
78. W. L, Wentis, The Relationship Between Religion and Mental Health, Journal of Social Issues, N. 15, p. 33-48.
79. K.I, Pargament, B. W, Smith, et al, Patterns of Positive and Negative Religious Coping with Major Life Stressors, Journal for the Scientific Study of Religion, N. 37, p. 710-724.
80ـ محمدرضا صدرى و باقر غبارى، «نقش دین توکل به خدا در بهداشت روانى»، تازه هاى روان درمانى، ش 37و38، ص 107.
81ـ صحیفه سجادیه، دعاى 35.
82ـ همان، دعاى 22.
83ـ همان، دعاى 33.
84ـ ر.ک: عباس پسندیده، رضایت از زندگى.
85ـ ر.ک: ابولفضل ابراهیمى، «باورهاى آخرت گرایانه و رابطه آنها با سلامت روان»، روان شناسى و دین، ش 3.
86ـ عبداللّه جوادى آملى، همان، ص 148.
87ـ ر.ک: م. پورحسینى، مقایسه میزان اعتقاد به معاد در بین بیماران مبتلا به اختلال افسرده خویى.
88ـ صحیفه سجادیه، دعاى 8.
89ـ همان، دعاى 40.
90ـ محمد خدایارى فرد و یاسمین عابدینى، همان، ص 49.
91ـ صحیفه سجادیه، دعاى 1.
92ـ ر.ک: عباس پسندیده.
93ـ عبداللّه جوادى آملى، همان، ص 134ـ135.
94ـ روح اللّه موسوى خمینى، همان، ص 296.
95ـ صحیفه سجادیه، دعاى 21.
96ـ عبداللّه جوادى آملى، همان، ص 101.
97ـ صحیفه سجادیه، دعاى 47.
98ـ احمد دیلمى و مسعود آذربایجانى، همان، ص 89.
99ـ روح اللّه موسوى خمینى، همان، ص 220.
100ـ سوده سادات تقوى، همان، ص 26.
101ـ سیدابراهیم میرشاه جعفرى و سیده نجمه تقوى نسب، «اصول بهداشت روانى از منظر صحیفه سجادیه»، مطالعات اسلام و روان شناسى، ش 3، ص 83.
102ـ مهرداد کلانترى، همان، ص 177.
103ـ على نقى فقیهى و همکاران، ص 77.
104ـ صحیفه سجادیه، دعاى 45.
105ـ محمدجواد لیاقتدار، همان، ص 162و164.
106ـ باقر غبارى بناب، «رابطه عفو و گذشت با میزان اضطراب در والدین کودکان استثنایى و عادى»، حوزه و دانشگاه، ش 31، ص 58.
107. R. D, Enright, E. A, Gassin & C, wu. Forgiveness: A Developmental View, Journal of Moral Education, N. 21, p. 99-119.
108. A, Desrosiers & I, Miller, Relational Spirituality and Depression in Adolescent Girls, Journal of Clinical Psychology, N. 63, p. 1021-1037.
109. T. D, Hargrave, G. N, Sells, The Development of a Forgiveness Svale, Journal of Marital and Family Therapy, N. 23, p. 41-63.
110. L, Barber, J, Maltby, A, Macaskill, Angry Memories and Thoughts of Relationship Between forgiveness and Angry Rumination, Personality and Individual Differences, N. 39, p. 253-262.
111ـ صحیفه سجادیه، دعاى 26.
112ـ همان، دعاى 39.
113ـ پرویز عسگرى و همکاران، «تأثیر آموزش شیوه هاى تربیتى سیره عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بر تفکر دیندارى، اعتقادات و باورهاى مذهبى و سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اهواز»، دانش و پژوهش در روان شناسى کاربردى، ش 40، ص 13ـ25.
114ـ ر.ک: وست ویلیام، روان درمانى و معنویت، ترجمه شهریار شهیدى و سلطانعلى شیرافکن.
115ـ محمدتقى آیت الهى، همان.
116ـ محمد خدایارى فرد و یاسمین عابدینى، همان، ص 49.
117ـ منصور پهلوان، «مبانى اخلاقى در صحیفه سجادیه»، در: www.emamsajjad.com.
118. A. Aflakseir & P. G. Colman, Initial Development of the Iranian Religious Coping Scale, Journal of Muslim Mental Health, N. 6, p. 44-61.
119ـ محمدتقى آیت الهى، همان.
منابع
ـ صحیفه سجادیه، ترجمه مهدى الهى قمشه اى، چ دوم، قم، مسجد مقدس جمکران، 1386.
ـ آیت الهى، محمدتقى. بهداشت در صحیفه سجادیه، www.emamsajjad.com.
ـ ابراهیمى فر، على اصغر، بررسى نظام تربیتى صحیفه سجادیه، قم، مرکز پژوهش هاى اسلامى، 1385.
ـ احتشامى نیا، محسن، «بایسته هاى پژوهشى درون مایه صحیفه سجادیه»، سفینه، ش 9، زمستان 1384، ص 143ـ148.
ـ پسندیده، عباس، رضایت از زندگى، چ پنجم، قم، دارالحدیث، 1386.
ـ پورحسینى، م.، مقایسه میزان اعتقاد به معاد در بین بیماران مبتلا به اختلال افسرده خویى، اولین همایش بین المللى نقش دین در بهداشت روان، تهران، 1380.
ـ پهلوان، منصور، مبانى اخلاقى در صحیفه سجادیه، www.emamsajjad.com.
ـ تبرائى، رامین و همکاران، «بررسى سهم تأثیر جهت گیرى مذهبى بر سلامت روان در مقایسه با عوامل جمعیت شناختى»، روان شناسى و دین، ش 3، پاییز 1387، ص 37ـ62.
ـ تقوى، سوده سادات، «بهداشت روانى»، طوبى، ش 16، فروردین 1386.
ـ جوادى آملى، عبداللّه، دنیاشناسى و دنیاگرایى در نهج البلاغه، چ چهارم، قم، اسراء، 1387.
ـ چیتیک، ویلیام، «نگرشى به کتاب صحیفه سجادیه»، ترجمه حسین پورقاسمیان، سفینه، ش 6، بهار 1389، ص 93ـ107.
ـ حسینى، سیدابولقاسم، بررسى مقدماتى اصول بهداشت روانى، مشهد، آستان قدس رضوى، 1379.
ـ خدایارى فرد، محمد و یاسمین عابدینى، مشکلات سلامتى نوجوانان و جوانان، تهران، دانشگاه تهران، 1386.
ـ دیلمى، احمد و مسعود آذربایجانى، اخلاق اسلامى، چ چهلم، قم، دفتر نشر معارف، 1385.
ـ سجادى، سیداحمد، «بایسته هاى پژوهشى در صحیفه سجادیه»، سفینه، ش 6، بهار 1384، ص 160-178.
ـ صدرى، محمدرضا و همکاران، «نقش دین (توکل به خدا) در بهداشت روانى»، تازه هاى روان درمانى، ش 37و38، پاییز و زمستان 1384، ص 90ـ109.
ـ صفرى، نهضت، رضا از دیدگاه پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و بازتاب آن در متون عرفانى، همایش ملى خرد جاودان، دفتر اول، 1387.
ـ طاهرى، حبیب اللّه، نقش باورهاى دینى در رفع نگرانى ها، قم، زائر، 1388.
ـ عسگرى، پرویز و همکاران، «تأثیر آموزش شیوه هاى تربیتى سیره عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بر تفکر دین دارى، اعتقادات و باورهاى مذهبى و سلامت روان دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر اهواز»، دانش و پژوهش در روان شناسى کاربردى، ش 40، تابستان 1388، 13ـ25.
ـ غبارى بناب، باقر، «رابطه عفو و گذشت با میزان اضطراب در والدین کودکان استثنایى و عادى»، حوزه و دانشگاه، ش 31، تابستان 1381، ص 56ـ70.
ـ فقیهى، على نقى و جمشید مطهرى طشى، «افسردگى؛ رویکرد اسلامى در سبب شناسى و فرایند درمان»، معرفت، ش 84، آذر 1383، ص 48ـ60.
ـ فقیهى، على نقى و همکاران، «مقایسه الگوى چندوجهى اسلامى با مدل شناختى بک در درمان افسردگى»، مطالعات اسلام و روان شناسى، ش پاییز و زمستان 1386، ص 69ـ86.
ـ کرى، جرالد، نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانى، ترجمه یحیى سیدمحمدى، چ دوم، تهران، ارسباران، 1387.
ـ کلانترى، مهرداد، «معنویت، کشف و حفظ تقدس»، بهروان، ش 5، آبان 1387، ص 170ـ190.
ـ لیاقتدار، محمدجواد، تعلیم و تربیت از دیدگاه امام سجاد علیه السلام: بررسى اجمالى نکات تربیتى دعاى مکارم اخلاق، قم، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه ها، 1386.
ـ موسوى خمینى، سیدروح اللّه، شرح حدیث جنود عقل و جهل، چ دهم، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، 1385.
ـ میرشاه جعفرى، سیدابراهیم و سیده نجمه تقوى نسب، «اصول بهداشت روانى از منظر صحیفه سجادیه»، مطالعات اسلام و روان شناسى، ش 3، پاییز و زمستان 1387، ص 75ـ97.
ـ نراقى، ملّامهدى، جامع السعادات، قم، اسماعیلیان، بى تا.
ـ وست، ویلیام، روان درمانى و معنویت، ترجمه شهریار شهیدى و سلطانعلى شیرافکن، تهران، رشد، 1383.
ـ وکیلى، پریوش و همکاران، «بررسى حوزه معنایى بیماران افسرده و اثربخشى آن در امر مشاوره»، تازه ها و پژوهش هاى مشاوره، ش 29، بهار 1388، ص 35ـ48.
ـ ولى زاده، ابوالقاسم و مسعود آذربایجانى، «آزمون اولیه سنجش حسادت با تکیه بر منابع اسلامى»، روان شناسى و دین، ش 10، تابستان 1389، ص 45ـ60.
- Aflakseir, A. & P. G. Colman, Initial Development of the Iranian Religious Coping Scale, Journal of Muslim Mental Health, N. 6, 2011, p. 44-61.
- Azhar, M.A & S. I. Varma, Religious Psychotherapy in Depressive Patients, Journal of Psychotherapy Psychomatics, N. 148, p. 90-95.
- Barber, L, J. Maltby, A. Macaskill, Angry Memories and Thoughts of Relationship Between forgiveness and Angry Rumination, Personality and Individual Differences, N. 39, 2005, p. 253-262.
- Beck, A.T., Cognitive theory of Depression: New Perspective, New York, Raven Press, 1984.
- Desrosiers, A., & I. Miller, Relational Spirituality and Depression in Adolescent Girls, Journal of Clinical Psychology, N. 63, 2007, p. 1021-1037.
- Enright, R. D., E. A. Gassin and C. wu. Forgiveness: A Developmental View, Journal of Moral Education, N. 21, 1992, p. 99-112.
- Hargrave, T.D., G. N. Sells, The Development of a Forgiveness Svale, Journal of Marital and Famil Therapy, N. 23, 1997, p. 41-63.
- Hicks, F.L., Hopelessness and Recovery from Depression, Dissertation Abstracts International: Section B. The Sciences and Engineering, N. 64, 2003.
- Kendler, K. S & etal, Dimensions of Religiosity and Their Relationship to Lifetime Psychiatric and Substance Use Disorders, American Journal of Psychiatry, 2003.
- Metalsky, G. I., & T. E. Joiner, The Hopelessness Depression Symptom Questionnaire, Cognitive Therapy and Research, N. 21, 1997, p. 359-384.
- Pargament, K. I., B. W. Smith, H. G. Koenig, & L. Perez, Patterns of Positive and Negative Religious Coping with Major Life Stressors, Journal for the Scientific Study of Religion, N. 37, 1998, p. 710-724.
- Pargament, K. I., H. G. Koenig, N. Tarakeshwar, & J. Hahn, Religious Struggle as a Predictor of Mortality Among Medically ill Elderly Patients, A 2-year longitudinal study, Archives of Internal Medicine, N. 161, 2001, p. 1881-1885.
- Schafer, W. E., Religiosity, Spirituality and Personal Distress Among College Students, Journal of College Students Development, N. 38, 1997, p. 633-644.
- Sheldon, K. M. & S. Lyubomirsky, How to increase and Sustain Positive Emotion: The Effects of Expressing Gratitude and Visualizing Best Possible Selves, The Journal of Positive Psychology, 2006.
- Waris Maqsood, R., After Death,Life: thoughts to Alleviate Grief of all Muslims Facing Aeath and Bereavement, 2009, p. 134-140.
- Wentis, W.L. The Relationship Between Religion and Mental Health, Journal of Social Issues, N. 15, 1998, p. 33-48.
- Wood, A. M., S. Joseph & J. Maltby, Gratitude Uniquely Predicts Satisfaction with Life: Incremental Validity Above the Domains and Facets of the five factor Model, Personality and Individual Differences, 2008.
- Wood, A. M., S. Joseph P. A. Linley, Coping Style as a Psychological Resource of Grateful People, Journal of Social and Clinical Psychology, 2007.