معرفت، سال بیست و دوم، شماره ششم، پیاپی 189، شهریور 1392، صفحات 5-

    نجواى توسل جویندگان به معبود (2): توسل از منظر پیشوایان معصوم علیهم‏‌السلام

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    آیت الله محمدتقی مصباح یزدی / *استاد - ریاست محترم مؤسسه / mesbah@mesbahyazdi.ir
    چکیده: 
    این مقاله شرح و تفسیرى است بر کلام امام سجاد علیه السلام، که به بحث از توسل و تقرب به خداى سبحان مى پردازد. انسان از آن جهت که داراى فقر ذاتى است، هیچ چیز از آن خود براى عرضه و تقرب به خداى سبحان ندارد. ایمان هم چیزى است که خداى سبحان به او بخشیده است. انسان به دلیل این فقر ذاتى، نمى تواند وسیله اى به سوى خدا عرضه کند و به آن وسیله تقرب جوید؛ چون واسطه باید عرضه شدنى باد و خداى سبحان غنى مطلق است. امام سجاد علیه السلام مى فرمایند: «ما دو وسیله براى توسل و تقرب به خداى سبحان داریم: عواطف و رحمت و شجاعت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله» تنها ابزار نیل به قرب الهى، شفاعت معصومان علیهم السلام است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    معرفت سال بیست و دوم ـ شماره 189 ـ شهریور 1392، 5ـ10

    آیت اللّه علّامه محمدتقى مصباح1

    چکیده

    این مقاله شرح و تفسیرى است بر کلام امام سجاد علیه السلام، که به بحث از توسل و تقرب به خداى سبحان مى پردازد. انسان از آن جهت که داراى فقر ذاتى است، هیچ چیز از آن خود براى عرضه و تقرب به خداى سبحان ندارد. ایمان هم چیزى است که خداى سبحان به او بخشیده است. انسان به دلیل این فقر ذاتى، نمى تواند وسیله اى به سوى خدا عرضه کند و به آن وسیله تقرب جوید؛ چون واسطه باید عرضه شدنى باد و خداى سبحان غنى مطلق است.
    امام سجاد علیه السلام مى فرمایند: «ما دو وسیله براى توسل و تقرب به خداى سبحان داریم: عواطف و رحمت و شجاعت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله» تنها ابزار نیل به قرب الهى، شفاعت معصومان علیهم السلام است.

    کلیدواژه ها: توسل، شفاعت، رحمت الهى، معصومان علیهم السلام.


    1 این مقاله قلمى شده درس اخلاق علّامه مصباح براى طلاب علوم دینى در دفتر مقام معظم رهبرى در قم مى باشد.


    با توجه به اینکه امشب، شب عرفه و ازجمله شب هاى باعظمت است که در آن و نیز در روز عرفه بیش از سایر ایام عواطف و بارقه هاى رحمت الهى وزیدن مى گیرد، جا دارد که اشاره اى داشته باشیم به پاره اى از دعاهایى که به مناسبت روز عرفه وارد شده و در آن به مسئله توسل پرداخته شده است. ازجمله دعاهایى که براى روز عرفه وارد شده، دعاى عرفه امام حسین علیه السلام است که ایشان، آن را در روز عرفه و در صحراى عرفات ایراد فرموده اند و از غرر ادعیه به شمار مى آید. اگر ما از بین ادعیه اى که از اهل بیت علیهم السلام وارد شده، پنج دعا را بهترین دعاها بدانیم، بى شک دعاى عرفه یکى از آنها خواهد بود. این دعا داراى مضامین و مفاهیمى بسیار متعالى است و جا دارد که با تدبر و تفکر و آمادگى روحى کافى خوانده شود و از مضامین آن بهره کافى برده شود. در این دعا، نکته ها و مطالبى وجود دارد که در سایر دعاها کمتر به آنها اشاره شده است. یکى از تعابیر لطیف و عالى که مربوط به مسئله توسل نیز هست و در دعاهاى دیگر با این صراحت ذکر نشده، عبارتى است که حضرت در آن مى فرمایند: «هَا اَنَا اَتَوَسَّلُ اِلَیکَ بِفَقْرى اِلَیکَ، وَکَیفَ اَتَوَسَّلُ اِلَیکَ بِمَا هُوَ مَحَالٌ اَنْ یصِلَ اِلَیکَ»؛ آرى، من به درگاهت به فقر و بیچارگى ام متوسل مى شوم و چگونه فقر که راهى به ساحت قدس تو ندارد، وسیله من تواند بود؟

         اگر انسان بخواهد بین خود و دیگرى، کسى یا چیزى را وسیله یا واسطه قرار دهد، باید آن واسطه براى کسى که نزد او وساطت و شفاعت مى شود، ارزش داشته باشد. ما اگر معتقدیم که وجود مقدس پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت براى ما نزد خداوند شفاعت مى کنند، ازآن روست که آنان نزد خداوند داراى منزلتى والا هستند و خدا، آنها را آفریده و چنان مقام و منزلتى به ایشان بخشیده و خود به آنان مقام شفاعت عنایت کرده است و با این مقام، آنها مظهرى از رحمت الهى گردیده اند. درواقع این وسیله و واسطه را خداوند براى تقرب ما به خودش قرار داده است. بى تردید ما چیزى از خودمان نداریم که بخواهیم آن را وسیله تقرب به خدا قرار دهیم و آن چیز عرضه شدنى در پیشگاه خداوند نیز باشد. اگر ما ایمانمان را وسیله قرار دهیم و از خداوند بخواهیم به وسیله آن ما را بیامرزد، خداوند خواهد فرمود که این ایمان را من به تو عنایت کردم. اگر بخواهیم عباداتمان را وسیله قرار دهیم، آنها نیز با توفیق الهى انجام گرفته اند و از مصادیق عواطف رحمت او هستند. آنچه ما از خود داریم، فقر و نادارى است و اساسا فقر، ویژگى ذاتى همه مخلوقات است و آنها عین فقر هستند؛ خداوند نیز فرمود: «یا أَیهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِى الْحَمِیدُ» (فاطر: 15)؛ اى مردم، شمایید نیازمندان به خدا، و خداست بى نیاز و ستوده.

         پس ما آنچه از خود داریم فقر است و این فقر نمى تواند وسیله ما به سوى خدا باشد، چون وسیله و واسطه باید عرضه شدنى در پیشگاه خداوند باشد و به اصطلاح به او برسد که به پاسِ آن خداوند، رحمتش را نازل کند و عذابش را از ما بردارد. اما این فقر هیچ گاه از ما جدا نمى شود و محال است که به خداوند برسد، چون او غنى مطلق است و ساحتش مبرا از فقر و عدم است. ازاین رو، امام حسین علیه السلام در تعبیر لطیفى که از آن حضرت نقل کردیم، مى فرمایند: من آنچه از خود دارم، فقر است و آن را وسیله توسل به تو قرار مى دهم، اما محال است که این فقر به ساحت تو راه یابد؛ یعنى خدایا، من از خود چیزى ندارم که آن را واسطه و وسیله جلب عنایت و رحمتت قرار دهم و هرچه دارم از توست و آنچه را تو خود به من عنایت کرده اى، وسیله و واسطه خود و تو قرار مى دهم.

         دعاى امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه نیز از غرر ادعیه به شمار مى آید و داراى چنان مضامین عالى و عظمتى است که انسان را مبهوت مى سازد و آن تعابیر زیبا همراه با ترتیب و نظم خاص تنها از امام معصوم قابل انشاست. جا دارد که صبح روز عرفه، دعاى عرفه امام سجاد علیه السلام را بخوانیم و عصر عرفه، دعاى عرفه امام حسین علیه السلام را؛ باشد که از معارف ناب و عرفان الهى نهفته در معارف اهل بیت علیهم السلام بیشتر بهره مند شویم و دلمان را با نورانیت این دعاها نورانى و مصفا گردانیم. در یکى از بخش هاى آن دعا، حضرت مى فرمایند: «أللَّهُمَ إنَّکَ أیدْتَ دِینَکَ فِى کُلِّ أوَانٍ بِإِمَامٍ أقَمْتَهُ عَلَما لِعِبَادِکَ وَمَنَارا لِعِبَادِکَ وَمَنَارا فِى بِلادِکَ بَعْدَ أنْ وَصَلْتَ حَبْلَهُ بِحَبْلِکَ وَجَعَلْتَهُ الذَرِیعَةَ إِلَى رِضْوَانِکَ وَافْتَرَضْتَ طَاعَتَهُ وَحَذَّرْتَ مَعْصِیتَهُ وَأمَرْتَ بِامْتِثَالِ أوَامِرِهِ وَالأِنْتِهَاءِ عِنْدَ نَهْیهِ وَألاَّ یتَقَدَّمَهُ مُتَقَدَّمٌ وَلا یتَأخَّرَ عَنْهُ مُتَأخَّرٌ فَهُوَ عِصْمَةُ اللاّئِذِینَ وَکَهْفُ الْمُؤْمِنینَ وَعُرْوَةُ الْمُتَمَسِّکِینَ وَبَهَاءُ الْعَالَمِینَ» (صحیفه سجادیه، دعاى عرفه)؛ بار خدایا، تو دین خود [اسلام] را در هر زمان و روزگارى به وسیله امام و پیشوایى [یکى از معصومین ]که او را براى [گمراهان ]بندگانت علامت [راهنما ]و در شهرهایت نشانه [راه حق ]برپا داشته اى، تأیید و کمک کرده اى پس از آنکه دوستى آن امام را به پیمان [دوستى ]خود پیوستى و او را سبب خشنودى [افاضه رحمت ]خویش گرداندى. طاعت و فرمان برى از او را واجب کرده و از فرمان نبردن از او برحذر داشته اى و به فرمان برى از فرمان هایش و بازایستادن از نهى و بازداشتن و به اینکه کسى از او پیشى نگیرد [جز به پیروى از فرمان او از پیش خود کارى نکند ]و از او واپس نماند [خلاف فرمانش قدمى برندارد ]فرمان داده اى. پس اوست نگه دار پناه جویان به خود و پناه اهل ایمان [در رهایى از تاریکى هاى نادانى و شبهات ]و دستاویز چنگ زنندگان [به او ]و جمال و نیکویى جهانیان.

         در فراز مزبور، حضرت ارتباط و اتصال خاص امام معصوم به خداوند را بیان مى کنند و ازجمله مى فرمایند: «وَجَعَلْتَهُ الذَّرِیعَةَ إِلَى رِضْوَانِکَ.» در پایان فراز اول مناجات متوسلین نیز حضرت درباره دو وسیله شفاعت پیامبر صلى الله علیه و آله و عواطف رأفت و رحمت الهى فرمودند: «أللّهُمَ فَاجْعَلْهُمَا لِى سَبَبا إِلَى نَیلِ غُفْرَانِکَ وَصَیرْهُمَا لِى وُصْلَةً إِلَى الْفَوْزِ بِرِضْوَانکَ»؛ خدایا، تو آن دو را براى من وسیله آمرزش و سبب وصول به مقام سعادت و بهشت رضوانت قرار ده. امام همچنین، برخى از ویژگى هاى امام معصوم همچون ضرورت اطاعت مردم از وى، انجام فرامین او، بازایستادن از نهیش و عدم تقدم بر او را برمى شمارند. درسى که ما از این دعاى امام سجاد علیه السلاممى گیریم این است که همواره باید توجهات، دعاها و توسلاتمان، معطوف به اولیاى خدا باشد و به یاد داشته باشیم که همواره وسیله حقیقى اى که ما را به خداوند متصل مى کند، امام معصوم است و توسل و شفیع قرار دادن او ما را به سعادت مى رساند. همچنین از دعاى آن حضرت برمى آید که انسان در هر زمان و هر عصرى باید در درجه اول به امام همان عصر و زمان توسل جوید. در برخى از روایات اشاراتى شده است به اینکه وقتى کسانى در زمان یکى از ائمه اطهار علیهم السلام به امام دیگرى توسل جسته اند، آنان را به امام همان عصر و زمان حواله داده اند. این مطلب گویاى این است که در هر زمان توسل و توجه به امام همان زمان اهمیت خاصى دارد. ما به هرکس توسل مى جوییم، نباید فراموش کنیم که واسطه فیض الهى امام زمان علیه السلاماست وبه واسطه آن حضرت است که برکات الهى به سویمان سرازیر مى شود و از رحمت الهى بهره مند مى شویم. پس نباید در دعاهایمان، توسل به آن حضرت را فراموش کنیم.

    امید به لطف و کرم الهى و درخواست فرجام نیک و منزلگاه بهشت

    «وَقَدْ حَلَّ رَجائى بِحَرَمِ کَرَمِکَ وَحَطَّ طَمَعى بِفِنَاءِ جُودِکَ، فَحَقِّقْ فیکَ اَمَلى، وَاخْتِمْ بِالْخَیرِ عَمَلى، وَاجْعَلْنِى مِنْ صَفْوَتِکَ الَّذینَ اَحْلَلْتَهُمْ بُحْبُوحَةَ جنَّتِکَ، وَبوَّأْتَهُمْ دَارَ کَرامَتِکَ، وَاَقْرَرْتَ اَعْینَهُمْ بِالنَّظَرِ اِلَیکَ یوْمَ لِقائِکَ، وَاَوْرَثْتَهُمْ مَنازِلَ الصِّدْقِ فِى جِوَارِکَ»؛ امیدم به حریم کرمت بسته شده و طمعم در آستان جود و احسانت فرود آمده است. پس تو اى خدا، امید و آرزویم به لطف و کرمت را برآور و کارم را ختم به خیر گردان و مرا در زمره بندگان خاص و برگزیده ات قرار ده؛ آنان که در بهشت خود درآوردى و در منزل کرامت و عزتت جایگاه بخشیدى و دیده هایشان را به مشاهده حسن و جمالت در روز ملاقاتت روشن کردى و وارث منزل هاى صدق و درستى در جوار خود گردانیدى.

         حضرت پس از آنکه فرمودند خدایا من دو وسیله براى توسل و تقرب به تو دارم که عبارت اند از: عواطف رحمت و شفاعت پیامبر صلى الله علیه و آله، مى فرمایند: امید من در حریم لطف و کرم تو فرود آمده است؛ یعنى من از خود چیزى ندارم و چشمم فقط به لطف و کرم تو دوخته شده است. عواطف رحمت و شفاعت نیز ناشى از لطف و کرم تو و جلوه هاى آن هستند. کسى باورمندانه و از صمیم دل چنین مى گوید که هیچ امیدى به جز به کرم و لطف خداوند نداشته باشد و اعمال، توسلات، مناجات ها، فعالیت هاى علمى و اجتماعى، او را امیدوار نسازند؛ چون معلوم نیست این امور پذیرفته شوند و باعث نجات انسان گردند. تنها در پرتو لطف و کرم الهى گرفتارى هایمان برطرف، و گناهانمان بخشوده مى شود و با لطف و کرم اوست که حوایج و نیازهاى ما برآورده مى گردد. بى تردید چنین دعایى که برخاسته از فقر ذاتى و به هیچ انگاشتن داشته هاى خود و توجه محض به کرم و لطف الهى است، به اجابت مى رسد.

         حضرت از خداوند مى خواهند فرجام و عاقبتشان را به خیر و هدایت ختم کند: «واختم بالخیر عملى»؛ یعنى پس از آنکه با لطف و کرمت توفیق توسل و مناجات یافتم و اعمال خیر انجام دادم، عنایتى کن که با اعمال شر و گناه، آنها را تباه نسازم. بزرگ ترین آفت براى مؤمن این است که مدتى به عبادت خداوند و انجام کار خیر مبادرت ورزد و در پایان، گناهى از او سرزند و همه آنها را تباه کند. از آموزه هاى اعتقادى ما که در قرآن نیز بدان تصریح شده و در کتاب هاى کلامى مورد بررسى قرار گرفته، این است که گاهى انسان گناهى انجام مى دهد که خشم خداوند را برمى انگیزد و باعث حبط و نابودى اعمال خیر انسان مى شود. برعکس، گاهى او مدتى به گناه و انجام کارهاى زشت مى پردازد و آن گاه کار نیکى انجام مى دهد و آن اعمال زشت تکفیر و جبران مى شوند و از پرونده اش محو مى گردند. ازجمله خداوند درباره حبط و نابود شدن اعمال خیر کافران مى فرماید: «وَمَنْ یرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِى الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»(بقره:217)؛ و هرکه از شما از دینش برگردد و کافر بمیرد، کارهایشان در این جهان و آن جهان تباه و نابود شود و همینان دوزخیان اند و در آن جاودانه اند.

         همچنین خداوند درباره زدودن گناهان به وسیله تقوا مى فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانا وَیکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئَاتِکُمْ وَیغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ» (انفال: 29)؛ اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا داشته باشید براى شما مایه تمیز [میان حق و باطل ]قرار مى دهد و بدى هایتان را مى زداید و شما را مى آمرزد، و خدا داراى بخشش بزرگ است.

         حضرت همچنین از خداوند مى خواهند ایشان را در زمره بندگان برگزیده و ممتازش قرار دهد که آنان را در وسط بهشت، که مرکز ثقل نعمت ها و خیرات الهى است، و در منزلگاه کرامت جاى داده و از احترام و لطف خود بهره مندشان ساخته است؛ آنان که پیوسته چشمشان را با نگاه به جمال دلرباى خویش روشن ساخته و وارثان منازل صدق در جوار خود قرارشان داده است. منازل صدق که در قرآن از آنها به «مقصد صدق» (قمر: 54ـ55) تعبیر مى شود، جایگاه هایى در بهشت هستند که به راستى شایسته منزل گزیدن و قرار گرفتن مؤمن در آنها هستند و قرار و آرامش واقعى در آنها براى انسان حاصل مى شود، چون در آن منزلگاه ها انسان در جوار خدا و در سایه مهر و محبت او قرار مى گیرد.

    دست نیاز به سوى پناه بى پناهان و یار بى کسان

    «یا مَنْ لا یفِدُ الْوافِدُونَ عَلى اَکْرَمَ مِنْهُ، وَلا یجِدُ الْقاصِدُونَ اَرْحَمَ مِنْهُ، یا خَیرَ مَنْ خَلا بِهِ وَحِیدٌ، وَیا اَعْطَفَ مَنْ اَوىَ اِلَیهِ طَریدٌ اِلى سَعَةِ عَفْوِکَ مَدَدْتُ یدى، وَبِذِیلِ کَرَمِکَ اَعْلَقْتُ کَفّى، فَلا تُولِنِى الْحِرْمانَ وَلا تُبْلِنى بِالْخَیبَةِ وَالْخُسْرانِ، یا سَمیعَ الدٌّعاءِ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ»؛ اى خدایى که هیچ کس بر کریم تر از تو وارد نمى شود و حاجتمندان مهربان تر و بارحم تر از تو نیافته اند. اى بهترین کسى که بى کسان در خلوت عنایتت راه یافتند و مهربان ترینى که گریخته و طردشده ازسوى دیگران به تو پناه گرفته است. اى خداى من، به سوى وسعت مقام عفوت دست دراز کرده ام و به ذیل کرم و احسانت چنگ زده ام. پس اى خدا، مرا محروم از خویش برمگردان و به ناامیدى و خسران مبتلا نساز، اى شنواى دعاى خلق و اى مهربان ترین مهربانان.

         در این فراز پایانى مناجات، حضرت خداوند را این گونه توصیف مى کنند که واردشوندگان و مهمانان بر کریم تر و بزرگوارتر از او وارد نمى شوند و او معدن کرم و بزرگوارى است. همچنین جویندگان و درخواست کنندگان رحمت و عنایت، رحیم تر و مهربان تر از او نمى یابند و او داراى رحمت و خیر بى نهایت است و هر جوینده خیر و رحمتى باید دست به سوى او دراز کند. همچنین براى هر تنهاى غریبى که خویشان و دوستان، او را از خویش رانده اند و کسى را ندارد که با او انس گیرد و جویاى حالش شود، خداوند بهترین کسى است که مى توان با او خلوت کرد و انس یافت و با او نجوا کرد و درد دل باز گفت. همچنین هرکس که از جایى رانده شده است و کسى نیست که به او پناه دهد، تنها خداست که پناهش مى دهد و او تنها در مأمن آرامش بخش جوار الهى مى آساید.

         آن گاه حضرت در بیانى لطیف مى فرمایند: «إِلَى سَعَةِ عَفْوِکَ مَدَدْتُ یدِى وَبِذِیلِ کَرَمِکَ أغْلَقْتُ کَفِّى.» بایسته است که ما مضامین این مناجات را در خود تمثل و تحقق بخشیم، تا واقعیت آنچه حضرت مى فرمایند برایمان ملموس و محسوس شود. ازجمله اگر ما دو جمله اخیر ایشان را در خود تمثل بخشیم، حال کسى را خواهیم داشت که در بلندى و لبه پرتگاه قرار گرفته و در آستانه سقوط است و زیر پایش نیز انبوهى از آتش است که اگر در آن سقوط کند، نابود مى شود. آن گاه از آن بلندى در آتش مى افتد، اما در میانه راه دستگیره و وسیله اى مى یابد و بدان چنگ مى زند و خود را از نابودى حتمى مى رهاند. حضرت مى فرمایند: خدایا، من به عفو بى نهایت و کرم و بخشایش نامحدودت چنگ زدم؛ یعنى اگر عفو و بخشش و کرم تو نبود، گرفتار جهنم مى شدم و راهى براى نجات از آن نداشتم. وقتى انسان در غفلت و ناآگاهى به سر برد، اعمال ناشایست، او را از خدا دور مى سازند و فرجام آتش جهنم را برایش رقم مى زنند. او با اعمال خود مسیر سقوط و انحطاطش را فراهم ساخته و براى خویش آتش سوزان جهنم را فراهم آورده است. او اگر بخواهد از آن آتش جهنم و نابودى حتمى رهایى یابد، راهى جز توسل و چنگ انداختن به بخشش و کرم الهى ندارد، چون در پرونده اعمال او کارهاى شایسته اى یافت نمى شوند که امید داشته باشد باعث رهایى و نجات او گردند.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مصباح یزدی، آیت الله محمدتقی.(1392) نجواى توسل جویندگان به معبود (2): توسل از منظر پیشوایان معصوم علیهم‏‌السلام. فصلنامه معرفت، 22(6)، 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    آیت الله محمدتقی مصباح یزدی."نجواى توسل جویندگان به معبود (2): توسل از منظر پیشوایان معصوم علیهم‏‌السلام". فصلنامه معرفت، 22، 6، 1392، 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مصباح یزدی، آیت الله محمدتقی.(1392) 'نجواى توسل جویندگان به معبود (2): توسل از منظر پیشوایان معصوم علیهم‏‌السلام'، فصلنامه معرفت، 22(6), pp. 5-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مصباح یزدی، آیت الله محمدتقی. نجواى توسل جویندگان به معبود (2): توسل از منظر پیشوایان معصوم علیهم‏‌السلام. معرفت، 22, 1392؛ 22(6): 5-