واكاوى عوامل جذب دانشآموزان به نماز جماعت مدارس
ضمیمه | اندازه |
---|---|
4.pdf | 407.55 کیلو بایت |
سال بيست و دوم ـ شماره 194 ـ بهمن 1392، 45ـ58
سيف اله فضل الهى1
منصوره ملكى توانا2
چكيده
هدف اين پژوهش، بررسى عوامل جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس مى باشد. روش تحقيق، توصيفى ـ پيمايشى بوده و جامعه آمارى، دانش آموزان مدارس راهنمايى ناحيه دو آموزش و پرورش قم مى باشند كه 360 نفر از آنها به صورت تصادفى طبقه اى به عنوان نمونه آمارى انتخاب شدند. ابزار جمع آورى اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته، با پايايى 81/0 است. تحليل اطلاعات براساس آزمون هاى خى دو، Z تك گروهى و T براى ميانگين دو گروه مستقل، نشان داد: 1. بين عوامل جذب دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه به نماز جماعت تفاوت معنادارى وجود دارد. 2. گرايش هاى مذهبى و مشاركت والدين و متوليان مدارس در نماز جماعت، انگيزه حضور دانش آموزان را افزايش مى دهد. 3. بين شناخت دانش آموزان از فوايد نماز و نماز جماعت، و مشاركت آنان در مجالس مذهبى، با رويكرد آنان به نماز جماعت مدارس رابطه مثبت وجود دارد. 4. نحوه تقويت و تفويض مسئوليت برگزارى نماز جماعت به آنان، در افزايش علاقه و مشاركت در نماز جماعت مؤثر است. 5. بين شخصيت و نفوذ امام جماعت و نوع ارتباط او با فراگيران، امكانات، شرايط نمازخانه ها و گرايش دانش آموزان به نماز جماعت رابطه معنى دارى وجود دارد.
كليدواژه ها: نماز جماعت، دانش آموزان، مدارس راهنمايى، عوامل جذب.
1 استاديار گروه علوم تربيتى دانشگاه آزاد اسلامى واحد قم. fazlollahigh@yahoo.com
2 دبير علوم تجربى آموزش و پرورش ناحيه دو قم. malakitavana_m@yahoo.com
دريافت: 11/ 8/ 91 پذيرش: 15/ 10/ 92
مقدّمه
نماز، آرام بخش روان و اطمينان دهنده قلب هاست و هرگونه يأس و نااميدى و پوچ گرايى را از انسان دور مى سازد. خداوند متعال در قرآن كريم مى فرمايد: وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه: 14)؛ نماز را براى رابطه دائمى با من و ياد من به پا داريد. اين رابطه، آدمى را از هرگونه انحراف و غفلتى بازمى دارد. نماز روح نظم و انضباط را در انسان به وجود آورده، زمينه ساز حركت تكاملى او مى شود. إِنَّ الَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ»(اعراف: 206)؛ همانا مقربان درگاه پروردگارت از پرستش او سركشى نمى كنند و او را تسبيح مى گويند و براى او سجده مى كنند. پرستش، نوعى رابطه خاضعانه و ستايش گرايانه و سپاس گزارانه است كه انسان با خداى خود برقرار مى كند. اين نوع رابطه را انسان تنها با خداى خود مى تواند برقرار كند. پرستش نشان دهنده امكان و يك ميل در انسان است؛ امكان بيرون رفتن از مرز امور مادى و ميل به افق بالاتر و وسيع تر. چنين ميلى و چنين عشقى، از مختصات انسانى است. به عبارت ديگر، هدف اصلى از عبادت، راه يافتن به جوار آن كمال مطلق و هستى بى پايان و انعكاس پرتويى از صفات كمال و جمال او در درون جان است كه نتيجه اش، فاصله گرفتن از هوا و هوس ها و روى آوردن به خودسازى و تهذيب نفس است. نماز، رمز پيوند خلق با خالق است و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمين مى كند. نماز، طبيب انسان است و سلامتى انسان را تضمين مى كند. نماز واقعى پيوند انسان را با خدا چنان محكم مى كند كه در برابر هر كار و هر برنامه، او را حاضر و ناظر و مراقب اعمال خويش مى بيند. اين مزيت، كه خود اوج تربيت است، در نماز جماعت به بى نهايت مى رسد. نماز جماعت نهايت شكوه عبادت حق تعالى و نمايش انسجام و وحدت مسلمانان و يكپارچگى آنان در باور و عمل به اعتقادات اسلامى است. رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: اگر تعداد نمازگزاران صفوف جماعت از ده نفر فراتر رود، پاداش هر ركعت آن آن قدر زياد مى گردد كه حتى اگر تمام آسمان ها كاغذ شود و درياها مركب، و همه درختان قلم گردند و همه فرشتگان مأمور نوشتن آن، نمى توان پاداش آن را ثبت نمود و پاداش آن فقط درخور محاسبه ذات بى كران الهى است» (رضوان طلب، 1373، ص 185). نماز جماعت از يك وسيله ميان عبد و معبود فراتر مى رود و جنبه اجتماعى و سياسى و تشكل به خود مى گيرد و معنويت، تعالى اجتماعى و توسعه فرهنگ اسلامى را به دنبال مى آورد.
از سوى ديگر، مدارس به عنوان مهم ترين نهاد تعليم و تربيت، نقش بسزايى در ترويج فرهنگ و ارزش هاى اسلامى و انقلابى و ترويج فرهنگ نماز و نماز جماعت در بين نسل جوان، و تعميم آن دارند. نماز جماعت مدارس، كانون تربيت عملى فرهنگ و ارزش هاى اسلامى و محل عينيت بخشى به آموخته ها، با حضور مديران، مربيان و دانش آموزان در صف هاى منظم در درگاه حق تعالى مى باشد. انجام اعمال عبادى نماز جماعت به صورت يك دست و منظم، بيانگر اين حقيقت است كه اگر افراد مسلمان به دلخواه خود و به صورت اختيارى، همه با هم و در كنار هم براى احياى شعائر اسلامى پيش قدم شوند و مصمم به انجام آن گردند، به همين نسبت خواهند توانست در ساير امور دين پيشگام بوده و با بهره گيرى از نيروى ايمان و استعدادهاى موجود، قله هاى كمال را تسخير كنند. هرگاه اين رفتارها به صورت مداوم و مستمر صورت بگيرد، نمازگزاران از خلّاقيت ها و صفات پسنديده افراد صالح بهره برده و از آنها متأثر مى شوند؛ درنتيجه، به اصلاح و خودسازى پرداخته و اين شكوفايى را به جامعه نيز سرايت خواهند داد. نماز جماعت علاوه بر محل نيايش بودن، منبع اشاعه فرهنگ اسلامى و به نمايش گذاشتن قدرت و اقتدار امت اسلامى نيز مى باشد، مشروط بر اينكه با راه كارهاى مناسب، باشكوه برگزار گردد و عوامل افت آن از پيش رو برداشته شود. در اين تحقيق، هدف اصلى، واكاوى عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس با رويكردى به بررسى ديدگاه خود دانش آموزان در مدارس راهنمايى ناحيه دو آموزش و پرورش شهر قم است كه در اين زمينه، مجموعه عوامل ذيل را مورد مطالعه قرار داده است: الف) نقش الگويى گرايش و مشاركت والدين، مربيان و مسئولان؛ ب) عوامل دانشى و ميزان شناخت دانش آموزان از فوايد و آثار نماز و نماز جماعت و مشاركت در مراسم هاى مذهبى؛ ج) عوامل انگيزشى و نحوه تبليغات، تقويت و تفويض مسئوليت به دانش آموزان؛ د) عوامل مربوط به محيط و تعاملات شخصيتى و نفوذ اجتماعى و اخلاقى امام جماعت، نوع ارتباط او با فراگيران، امكانات و شرايط نمازخانه ها؛ ه.) مقايسه تأثيرات عوامل در مدارس دخترانه و پسرانه.
بيان مسئله
اسلام دين فرهنگ، و در فرهنگ اسلامى، محور اصلاحات فرهنگ سازى است. فرهنگ عصاره زندگى اجتماعى است و به وسيله فرهنگ است كه انسان از جهات مختلف با مردم پيرامونش همراهى و هماهنگى مى يابد و از مردم جوامع ديگر متمايز و مشخص مى شود. از ديدگاه اسلام، هدف از تعليم و تربيت، پرورش شوق فطرى كودك نسبت به جمال و جلال الهى، و هدف غايى آن در قرآن، پرستش اللّه و قرب الهى است. در هر جامعه اى، آموزش جامعه پذيرى، فرهنگ پذيرى، رشد و پرورش شخصيت، انسجام و وحدت، و پرورش سياسى (علاقه بند، 1387، ص 17) رسالت اصلى مراكز تعليم و تربيت مى باشد. اين مهم از طريق پوشش نيازهاى رشد و توسعه و بهبود شرايط زندگى با بهره گيرى از دانش بومى شده متناسب با فرهنگ مسلط اجتماعى (دين و فرهنگ) و تأثيرگذارى به واسطه داشتن انديشمندان و نظريه پردازان علمى و كادر آموزشى امكان پذير خواهد بود. متوليان اين امر مى كوشند با برخوردار كردن جامعه از انسان هاى توانمند و سالم و آشنا به دانش هاى بنيادين، ارزش هاى اجتماعى و نمادهاى فرهنگ اسلامى را در عين اشاعه، پويا، جامع، و درون زا نمايند كه سازوكار آن نيز آموزش و پرورش» مى باشد. آموزش و پرورش فعاليتى است مداوم و جامع، براى همه؛ براى رشد و تكامل انسان، غناى فرهنگ و تعالى جامعه (مشايخ، 1378، ص 43). بنابراين، ساخت فرهنگى هر جامعه اى ريشه در ساختار تعليم و تربيت آن جامعه دارد. آنها با برخوردارى از طرفيت انسانى خود، سعى در توليد دانش، فرهنگ سازى و ارائه خدمات دارند (پورعزت و همكاران، 1389، ص 10) و هدف اصلى آنها، توسعه اطلاعات (شخصيت سازى)، توسعه مهارت ها (ايجاد ارزش افزوده)، توسعه شخصيت (دگرگونى) و خلّاقيت و تفكر (شكوفايى استعداد) بوده و ابزار اصلى براى تأثيرگذارى بر فرهنگ و شخصيت افراد، فقط اطلاعات و الگوهاى رفتارى آنهاست. آموزش و پرورش در هر ساحت و عرصه اى كه در دستور كار قرار داشته و از طريق برنامه هاى درسى، اعم از پنهان يا آشكار، به عنوان مهم ترين محمل و وسيله آموزش به دانش آموزان عرضه مى شود، لاجرم درصدد نيل به اثربخشى يا اثرگذارى بر مخاطبان است. در عرصه هايى مانند تربيت علمى و فناورى، تربيت بدنى و زيستى، تربيت سياسى و اجتماعى، تربيت هنرى و زيباشناسى، تربيت حرفه اى و اقتصادى همانند تربيت ارزشى، اخلاقى و دينى، دغدغه اثربخشى در صدر دغدغه هاى مربيان و متوليان نظام هاى آموزشى قرار دارد.
با توجه به مطالب گفته شده، مدارس و نهادهاى فرهنگى و آموزشى به عنوان مهم ترين سازوكار جامعه براى تعليم و تربيت نسل آتى، بايد بتوانند در ايجاد دانش، بينش و نگرش نسبت به آموزه هاى دينى و ارزش هاى اسلامى و ساخت فكرى و فرهنگى آنان اثربخشى مناسبى داشته باشند. نماز ركن دين مبين اسلام، نماد ارزش هاى آن و تجلى قرب الهى، و نماز جماعت مظهر عبادت، شكوه و عظمت، وحدت و انسجام مسلمانان حول محور حبل المتين است. به عبارت ديگر، نماز عصاره فرهنگ و ارزش هاى اسلامى و نماز جماعت اوج وحدت يك نظام فكرى و اجتماعى در ابعاد مختلف است. در اسلام، نماز ستون دين معرفى گرديده و بر جماعت خواندن آن تأكيد شده است. نماز و نماز جماعت آثار و بركات زيادى دارد؛ ازجمله اينكه انسان را از معصيت بازداشته و او را در مسير تعالى نگه مى دارد. بنابراين، از مهم ترين وظايف مدارس و به ويژه مدارس متوسطه، زمينه سازى براى ارائه دانش هاى بنيادين، و تبديل آنها به ارزش و نماد عملى به منظور تربيت انسان هاى سالم (از نظر جسمى و روانى) و متخصص و متعهد در راستاى فرهنگ مسلط اجتماعى است؛ امرى كه نظام اسلامى آن را به عنوان اصلى ترين مأموريت هاى خود دنبال نموده و با انجام فعاليت هايى نظير ايجاد و تجهيز نمازخانه مراكز آموزشى، اختصاص بخشى از زمان براى حضور دانش آموزان و معلمان در نماز جماعت، و تخصيص بخشى از محتواى درسى به مباحث نماز و نماز جماعت و احكام آن و برگزارى مسابقات اذان و...، سعى در پرورش معنوى دانش آموزان دارد. اما به نظر مى رسد على رغم جديت و تلاش صادقانه متوليان در تبديل شدن اين فعاليت به يك باور قلبى و درونى شدن آن به عنوان نماد فرهنگ اسلامى، هنوز توفيقات كاملى حاصل نشده و نيازمند واكاوى عوامل مؤثر و برنامه ريزى مناسب با واقعيت هاست. تحقيق حاضر مى كوشد اين كار را از طريق مراجعه به خود دانش آموزان در مدارس مورد بررسى قرار دهد.
سؤال اصلى اين است كه چه عواملى بر گرايش دانش آموزان در مشاركت در نماز جماعت مدارس تأثير داشته و اتخاذ چه شيوه هايى موجب جذب هرچه بيشتر آنان به نماز جماعت مى شود و آيا اين عوامل در گرايش دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت معنادارى ايجاد مى كنند؟
فرضيه هاى تحقيق
فرضيه هاى تحقيق، به قرار ذيل است:
1. گرايش هاى مذهبى والدين، مديران، معاونان، دبيران، و مشاركت آنان در نماز جماعت، انگيزه حضور دانش آموزان در نماز جماعت مدارس را افزايش مى دهد.
2. بين ميزان آگاهى و شناخت دانش آموزان از فوايد و آثار نماز و نماز جماعت و مشاركت آنان در مجالس مذهبى با رويكرد آنان به نماز جماعت مدارس رابطه مثبت وجود دارد.
3. نحوه تبليغات، تشويق و تقويت و تفويض مسئوليت برگزارى نماز جماعت به دانش آموزان، در افزايش علاقه و مشاركت در نماز جماعت مؤثر است.
4. بين شخصيت و نفوذ اجتماعى و اخلاقى امام جماعت و نوع ارتباط او با فراگيران، امكانات و شرايط نمازخانه ها و گرايش دانش آموزان به نماز جماعت رابطه معنادارى وجود دارد.
5. بين عوامل جذب دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه به نماز جماعت تفاوت معنادارى وجود دارد.
ادبيات تحقيق
نماز، پرچم برافراشته دين، و نمازگزاران امان يافتگان سايه الهى آن هستند. نماز، بزرگ ترين عبادت و برترين تكليف و معيار سنجش ايمان افراد و ملاك شناخت پرهيزگاران است. در روايت آمده است: شخصى نزد امام صادق عليه السلام از ديگرى تعريف كرد. پس از تعريف ها و ستايش ها، حضرت پرسيد: نمازش چگونه است؟ يعنى در انجام اين وظيفه مهم چقدر مى كوشد؟ همه آن نيكى ها، بسته به مقدار اهميتى است كه او براى نماز قايل است (فلاح زاده، 1373، ص 9). در راه برپاداشتن اين فريضه الهى، هرچه تلاش شود زياد نيست. همه تلاش انديشمندان اسلام و دلسوختگان مكتب حق و حتى پيكار مجاهدان صحنه نبرد با باطل، براى برپايى اين عبادت بزرگ بوده است. بنابراين، توجه دادن نسل به اهميت نماز و تشويق و ترغيب و راهنمايى و يارى آن عزيزان، وظيفه همه علاقه مندان به فرداى سعادت مندانه جامعه اسلامى است. همواره نيايش و نماز سرلوحه آيين هاى ريشه دار و عميق در زندگى انسان ها بوده و على رغم تفاوت در كيفيت و اوصاف آن، اعتقاد به مخاطبى فوق بشرى، نقطه اشتراك همه عبادت ها بوده است. انسان هميشه در ضمير ناخودآگاه و فطرت خداجويش، به يك كانون معنوى و روحانى معتقد و متصل شده و در برابر آن منبع نور و قدرت، به نيايش پرداخته است. ماكس مولره خاورشناس آلمانى و استاد دانشگاه آكسفورد مى گويد: اسلاف و گذشتگان ما از آن زمان به درگاه خداوند سر فرود آورده بودند كه حتى براى خدا هم نتوانسته بودند نامى بگذارند (كارگر محمديارى، 1375، ص 8). نماز، انسان را مى سازد؛ انسان ساخته عمل خودش است، انسان ساخته خود انسان است؛ هر جور عمل كند همان گونه ساخته مى شود (واعظى نژاد، 1376، ص 20). نماز انسان را مى سازد؛ چون قرآن مى فرمايد: از صبر نماز و به نماز استمداد و كمك و نيرو بگيريد» (بقره: 153). امام صادق عليه السلاممى فرمايند: وضو نور است و وضوى بعد از وضو نور على نور است. اگر كسى وضوى خود را تجديد كند، مثل اين است كه خداوند بدون استغفار گناه او را بخشيده باشد» (حرعاملى، 1409ق، ج 1، ص 37). نماز، انضباط در زندگى و وقت شناسى را فراگير مى كند. عبادت وقت مشخص و معينى دارد و يك حالت انضباطى جسمى و روحى براى كنترل نفس انسان هاست. اگر انسان نماز را با آرامش بخواند، هم روحش آرام مى شود و هم جسمش (مطهرى، 1361، ص 78). نماز، تعظيم در برابر خداوند و تحقير غير خداست و موجب شخصيت و تعالى روح انسان مى شود. با گفتن اللّه اكبر»، هرگز عظمت هيچ كس و هيچ چيز او را مرعوب نمى كند؛ زيرا اللّه اكبر» بزرگ تر از هر چيز و بلكه بزرگ تر از هر توصيف ذات اقدس الهى است؛ يعنى من خدا را به عظمت مى شناسم و وقتى من خدا را به عظمت مى شناسم، همه چيز در مقابل من حقير است. اين كلمه اللّه اكبر» به انسان شخصيت مى دهد و روح انسان را بزرگ مى كند (همان، ص 89). اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد: خدا به عظمت در روح اهل حق جلوه كرده است و ازاين رو، غيرخدا، هرچه هست، در نظرشان كوچك است» (شجاعى، 1373، ص 31). نماز، وجدان انسان را پرورش داده و با زدودن گناهان و آثار تاريك آنها، تمايل در انجام اعمال صالح و نيك را افزايش مى دهد. عبادت و بندگى و در ياد خدا بودن، از نظر تعليمات اسلامى، وجدان مذهبى انسان را فعال نموده، ميل و رغبت به كار نيك را افزون مى كند و از ميل و رغبت به شر و فساد و گناه مى كاهد. اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: نماز گناهان را مانند برگ درخت مى ريزد و گردن ها را از ريسمان گناه آزاد مى سازد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نماز را به سرچشمه آب گرم كه بر در خانه شخص باشد و روزى پنج نوبت خود را در آن شست وشو دهد تشبيه فرمودند. آيا با چنين شست وشوها چيزى از آلودگى به بدن باقى مى ماند» (مطهرى، 1358، ص 96).
قرآن، در آيات متعدد، نماز را از ابعاد مختلف به عنوان وسيله آرامش دل ها، بازدارنده از زشتى ها، و صبر، پايدارى، اطمينان خاطر، دورى از وسوسه شيطانى و گرفتارى هاى مختلف توصيف كرده، آن را جزو برنامه هاى حكومت اسلامى و مؤمنان مى داند و مى فرمايد: ياران خدا كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مى دارند و زكات را ادا مى كنند و امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند و پايان همه امور از آنِ خداست» (حج: 41). همچنين نماز را بازدارنده از فحشا و منكرات (عنكبوت: 45)، محوكننده گناهان (هود: 114)، موجب آرامش دل ها (رعد: 28) و بهترين نوع شكرگزارى (كوثر: 1ـ2)، دانسته است. نيز با بيان خصلت مؤمنان نمازگزار در امر به معروف و نهى از منكر (توبه: 71)، آن را نشانه مصلحان و آنهايى دانسته كه به كتاب (خدا) تمسك مى جويند: افرادى كه نماز را برپا دارند، پاداش بزرگى خواهند داشت؛ زيرا ما پاداش مصلحان را ضايع نخواهيم كرد (اعراف: 170). قرآن كريم همچنين نماز را نشانه خشوع و رستگارى مؤمنان (مؤمنون: 1ـ2) مى داند و آموزش نماز را جزء وظايف والدين قلمداد مى كند (طه: 132). از سوى ديگر، اولين فريضه كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله براى امت خود آورد نماز بود و آخرين فريضه اى كه تا هنگام مرگ ساقط نمى گردد و مكلف موظف است آن را به هر نحو ممكن به جا آورد نماز است. رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: نماز ستون دين است» (محمدى رى شهرى، 1422ق، ص 366) و جايگاه آن در دين، مانند جايگاه سر در بدن است. نماز از آداب دين، و مايه خشنودى خدا و راه و روش پيامبران الهى است (همان، ص 13) و كسى كه بر نماز مراقبت نمايد، براى او در قيامت نور و وسيله نجات خواهد بود (عزيزى، 1373، ص 13). پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: كسى كه نماز را سبك شمارد از من نيست؛ به خدا سوگند، كه بر حوض (كوثر) در قيامت مرا ملاقات نخواهد كرد (همان).
امام صادق عليه السلام نماز را ملاك قبولى اعمال دانسته و مى فرمايد: نخستين چيزى كه از بنده حساب رسى مى شود نماز است؛ پس، اگر نماز پذيرفته شد، اعمال ديگرش نيز پذيرفته مى شود و چنانچه نمازش رد شود، اعمال او هم قبول نخواهد شد. امام رضا عليه السلامنماز را بهترين طريق سير و سلوك و تقرب الى اللّه و وسيله ارتقا و تقرب انسان پرهيزگار توصيف مى فرمايد (كلينى، 1365، ج 3، ص 183).
از سوى ديگر، نماز موجب وحدت مسلمانان مى شود. از ديدگاه اسلام، به جماعت خواندن نماز، پاداش هاى الهى و معنوى به همراه دارد. در روايت آمده است: شبى اميرالمؤمنين على عليه السلام تا سحر به عبادت مشغول بود؛ چون صبح شد، نماز صبح را به تنهايى خواند و استراحت كرد. رسول خدا كه آن حضرت را در جماعت صبح نديد، به خانه او رفت. حضرت فاطمه عليهاالسلام از شب زنده دارى على عليه السلام و عذر او از نيامدن به مسجد سخن گفت. پيامبر فرمود: پاداشى كه به خاطر شركت نكردن در نماز جماعت صبح، از دست علىرفت بيش از پاداش عبادت تمام شب است. نماز جماعت مقدمه وحدت صفوف و نزديكى دل ها و تقويت كننده روح اخوت و نيز نوعى حضور و غياب بى تشريفات و بهترين راه شناسايى افراد است. نماز جماعت بهترين، بيشترين، پاك ترين و كم خرج ترين اجتماعات دنياست و نوعى ديد و بازديد بدون هزينه به شمار مى رود. نيز بهترين شيوه آگاهى از مشكلات و نيازهاى يكديگر و زمينه ساز تعاون اجتماعى بين آحاد مسلمانان است. نماز جماعت نشان دهنده قدرت مسلمانان و الفت دل ها و انسجام صفوف است؛ تفرقه ها را مى زدايد، بيم در دل دشمنان مى افكند، منافقان را مأيوس مى سازد و خار چشم بدخواهان است. نماز جماعت موجب احساس دلگرمى، صفا، صميميت، نوع دوستى، و قدرت و اميد مؤمنان مى شود. نيز عامل نظم و انضباط، صف بندى و وقت شناسى است، روحيه فردگرايى و انزوا و گوشه گيرى را از بين مى برد و نوعى مبارزه با غرور و خودخواهى را دربر دارد.
از سوى ديگر، در مكتب اسلام، تعليم و تربيت ارزش ها، جايگاه و نقش اساسى دارند. در اسلام، هدف از تعليم و تربيت ارزش ها، پرورش شوق فطرى نسبت به جمال و جلال الهى و عشق به ارزش هاست. اسلام نقش اساسى مربى را انتقال ارزش ها نمى داند، بلكه فراهم آوردن شرايطى مى داند كه متربى به تجربه واقعى درونى كه ريشه در فطرتش دارد گرايش يابد (رحيمى، 1391، ص 1). تعليم و تربيت به عنوان مختصات و شاخص هاى تعالى حقيقى انسان، محور و غايت حركت انبياى الهى شمرده شده است. در نظام اسلامى، آموزش و پرورش به عنوان مهم ترين سازوكار جامعه براى فرهنگ پذيرى و جامعه پذيرى انسان ها، بيشترين نقش را از طريق معلمان صلاحيت دار، مديران تربيت شده و برنامه هاى درسى مناسب، اعم از برنامه هاى درسى پنهان يا آشكار در آموزش مؤثر ارزش هاى اسلامى به ويژه نشر اعمال دينى دارد. يكى از مهم ترين اين اعمال عبادى، نماز و مشاركت در نماز جماعت به عنوان نشانه مسلمانى و وحدت مسلمانان است كه بايد در مراكز آموزش و پرورش شكل گيرد؛ امرى كه در نهاد آموزش و پرورش كشور به صورت يك فعاليت آموزشى از همان روزهاى پيروزى انقلاب اسلامى در رأس امور قرار گرفت. تأكيدات امام راحل قدس سره و مقام معظم رهبرى (مدظله العالى) و نيز آيين نامه ها، بخشنامه ها و دستورالعمل هاى اقامه نماز مدارس، عنايت خاص نظام اسلامى در برپايى نماز و آشنا نمودن نسل گران قدر نوجوان و جوان با وظايف دينى و الهى و اهميت بخشيدن به نماز را آشكار مى سازد. ستاد اقامه نماز معاونت پرورشى در سال 1369 به منظور ترويج فرهنگ نماز به عنوان اصلى ترين ارزش دينى در وزارت آموزش و پرورش ايجاد گرديد و از همان شروع كار، اقدام به تهيه دستورالعمل ها و بخشنامه ها و طرح ها براى تعميق بيشتر امر نماز و ارسال آن به استان ها و مدارس كشور نمود. هدف كلى از تهيه و تدوين مجموعه دستورالعمل ها، ايجاد روش ثابت و يكنواخت براى اقامه نماز به صورت فراگير در كليه ادارات، مراكز و واحدهاى آموزشى و روش هاى هرچه باشكوه تر برگزار نمودن نماز به صورت يك حركت اصولى و فراگير در آموزش و پرورش است، به گونه اى كه امور ديگر در زمان اقامه اين فريضه الهى تحت الشعاع قرار گيرد. از مباحث مورد تأكيد ستاد اقامه نماز معاونت پرورشى مى توان به موارد زير اشاره كرد:
1. موضوع نماز را در مدارس به طور جدى مطرح نموده و براى آن جايگاه خاصى قايل شوند.
2. در كليه مراكز آموزش و پرورش، محلى براى برگزارى نماز تعيين شود و فضاى عمومى اين مراكز، همواره مشوق دانش آموزان و دانشجويان براى اقامه نماز و زنده نمودن فرهنگ نماز باشد.
3. در طرح هاى ساختمانى جديدمراكزآموزش وپرورش، محل نمازخانه به صورت شاخص موردنظر قرار گيرد.
4. در اردوها، برنامه ها و جشنواره هاى آموزشى، فرهنگى، هنرى و ورزشى با فرا رسيدن وقت نماز، اذان اقامه شود.
5. انجمن اوليا و مربيان در جلسات و برنامه هاى خود، والدين را بر امر نماز فرزندان توجيه و تشويق نموده و نسبت به تشويق والدين براى ساخت نمازخانه در مدارس اقدام نمايند.
6. از شخصيت هاى مذهبى، فرهنگى، اجتماعى و سياسى براى شركت در مراسم نماز جماعت مراكز آموزش و پرورش دعوت به عمل آيد. بين مدارس و مساجد همجوار آنها ارتباط برقرار شود و دانش آموزان براى شركت در مراسم نماز جماعت و جمعه ترغيب شوند.
7. در كتابخانه ها جايگاه ويژه اى براى كتب مربوط به نماز اختصاص يابد و نسبت به جمع آورى آثار منتشرشده در خصوص نماز اقدام شود تا در اختيار علاقه مندان قرار گيرد.
8. كليه معلمان، دبيران و اساتيد مراكز آموزشى به روش هاى مناسب با فلسفه نماز آشنا شده، شيوه هاى اثرگذارى بر دانش آموزان و دانشجويان را بياموزند (مجموعه اى از آيين نامه ها، بخشنامه ها، دستورالعمل ها و طرح هاى اجرايى اقامه نماز مدارس، ص 105).
9. از به كاربردن روش هاى نامطلوب، تهديد و تطميع و اجبار دانش آموزان براى اقامه نماز پرهيز شود (ستاد اقامه نماز، 1380).
على رغم اين تدابير، به نظر مى رسد هنوز نماز و نماز جماعت در مدارس نهادينه نشده و نيازمند واكاوى عوامل مؤثر براى برنامه ريزى بهتر است. همچنان كه سادتى و جوادى (1376) در تحقيقى تحت عنوان عوامل مؤثر در ترغيب دانش آموزان به نماز، با تأكيد بر عوامل درون مدرسه اى» نشان دادند: بين گرايش دانش آموزان به نماز و ميزان محبوبيت مربيان تربيتى در نزد آنان رابطه وجود دارد. و مهم ترين عوامل مؤثر در عدم گرايش بعضى از نوجوانان به اصل نماز، به ترتيب شامل نداشتن انگيزه قوى، عادت نداشتن به خواندن نماز از دوران كودكى، ندانستن فلسفه و اسرار نماز، ترجيح دادن تفريح و سرگرمى (به علت جاذبه بيشتر آن در نزد اين عده)، حل نشدن برخى از مسائل اعتقادى مانند مسئله خدا، معاد و... در نزد اين گروه از نوجوانان مى باشد.
ابياتى (1376) در بررسى عوامل مؤثر در مشاركت فراگيران به نماز جماعت در مدارس دخترانه ابتدايى ناحيه يك شهركرد، نشان داد كه ايمان و اعتقاد والدين و عوامل فيزيكى نمازخانه در جذب دانش آموزان به نماز جماعت تأثير دارد.
نصر و همكاران (1387) در بررسى فراتحليلى عوامل مؤثر بر جذب و شركت دانش آموزان در نماز جماعت مدارس، عوامل فردى، خانوادگى،وانسانى درون مدرسه اى،فيزيكى درون مدرسه اى، ساير عوامل مدرسه اى، همسالان و محيط را مؤثر دانستند.
فضل الهى و ملكى توانا (1388) در بررسى عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان دختر به نماز جماعت در مدارس راهنمايى شهر قم، به اين نتيجه رسيدند كه تبليغات مناسب، حضور اولياى مدرسه، تشويق دانش آموزان، امكانات محل برگزارى، توجه والدين به مسائل دينى و مشاركت آنان، آگاهى دانش آموزان از فوايد و آثار نماز جماعت، گرايش مذهبى، اهميت دادن والدين و دوستان، نحوه تعامل و ارتباط با امام جماعت و بعكس، و مسئوليت پذيرى دانش آموزان در ميزان مشاركت در نماز جماعت مدارس تأثير دارند.
رجبى و زاهد بابلان (1391) در بررسى متغيرهاى مرتبط با جذب دانش آموزان به نماز جماعت از نظر عوامل مدرسه اى در دوره تحصيلى متوسطه در استان اردبيل نشان دادند كه از نظر عوامل مدرسه، هفت عامل، بار عاملى معنادار داشته و به ترتيب اولويت، عامل حسن روابط معلمان و مربيان و سپس امكانات فيزيكى مدرسه و نمازخانه، ايمان فردى خانوادگى، همسالان، وضعيت اقتصادى ـ اجتماعى خانواده، تبليغات رسانه ها و جنسيت و پايه تحصيلى در گرايش دانش آموزان به نماز جماعت مدرسه اهميت دارند. بررسى واقع بينانه مطالب ذكرشده گوياى محدود بودن كنكاش توصيفى و پيمايشى و مبتنى بر واقع در خصوص موضوع بوده، بر معتبر و ارزشمند بودن چنين واكاوى هايى تصريح مى نمايد تا از اين طريق، با تحليلى واقع بينانه در دسترسى به برنامه اى اصولى در ترويج آموزه هاى اسلامى و التزام عملى آن در بين نسل هاى آتى، شاهدتوفيقاتى باشيم؛امرى كه درتحقيق حاضر با مراجعه به ديدگاه خود دانش آموزان مورد مداقه قرار گرفته است.
روش پژوهش
روش پژوهش، توصيفى از نوع پيمايشى است. جامعه آمارى شامل كل دانش آموزان دختر و پسر مدارس راهنمايى آموزش و پرورش ناحيه دو قم مى باشد كه تعداد 360 نفر از آنان به صورت تصادفى طبقه اى به عنوان نمونه انتخاب شدند. براى جمع آورى داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته حاوى 21 سؤال بسته پاسخ در طيف پنج سطحى ليكرت استفاده شد كه پايايى آن براساس آلفاى كرانباخ معادل 81/0 محاسبه گرديد. براى تجزيه و تحليل اطلاعات، از روش هاى آمار توصيفى در حد ميانگين، واريانس و انحراف معيار و از آزمون هاى استنباطى مجذور كاى (خى دو) و zتك گروهى و آزمون Tبراى مقايسه ميانگين دو گروه مستقل براى تصميم گيرى در مورد رد يا قبولى فرضيه ها استفاده شده است.
تجزيه و تحليل اطلاعات
جدول 1: توزيع نمونه آمارى براساس پايه هاى تحصيلى ونوع مدارس
مطابق اطلاعات جدول (1) از مجموع 360 پرسش نامه جمع آورى شده، 100 نفر (28 درصد) از دانش آموزان پايه اول و 140 نفر (39 درصد) از دانش آموزان پايه دوم و 120 نفر (33 درصد) از دانش آموزان پايه سوم راهنمايى بودند كه 50 درصد آنان را دختران و 50 درصد را پسران تشكيل مى دادند.
جدول 2: فرضيه يك (گرايش هاى مذهبى والدين، مديران، معاونان، دبيران، و مشاركت آنان در نماز جماعت انگيزه حضور دانش آموزان در نماز جماعت مدارس را افزايش مى دهد)
جدول(2) نشان مى دهد تمام مؤلفه هاى مورد مطالعه نمره Zبزرگتر از Z بحرانى در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 =a2 (58/2) كسب كردند و تفاوت ميانگين تمامى آنها با ميانگين موردانتظار (3) معنادار است. همچنين داده ها نشان مى دهد تشويق والدين بر شركت در نماز جماعت مدرسه بيشترين تأثير را در جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس دارد كه با ميانگين 41/4 و انحراف استاندارد 92/0 و ضريب پراكندگى 98/20 در جايگاه نخست قرار گرفته است. و پس از آن، تأثير توصيه هاى والدين بر شركت فراگيران در نماز جماعت مدرسه با ميانگين 25/4 و انحراف استاندارد 1 و ضريب پراكندگى 5/23 در رتبه دوم قرار دارد و به ترتيب، شركت والدين در نماز جماعت، التزام عملى والدين به نماز خواندن، حضور مدير، معاونان و دبيران در نماز جماعت مدرسه، در رتبه هاى سوم تا پنجم قرار دارند و از طرف ديگر، با مقايسه ميانگين پاسخ هاى آزمودنى ها به سؤالات، براساس آزمون كاى اسكور (كاى)، چون خى دو محاسبه شده (66/134) از خى دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = و aو درجه آزادى 4 df=(28/13) بزرگ تر است، پس فرضيه صفر رد مى شود و مى توان با اطمينان 99/0 نتيجه گرفت كه گرايش هاى مذهبى والدين، مديران، معاونان، دبيران، و مشاركت آنان در نماز جماعت انگيزه حضور دانش آموزان در نماز جماعت مدارس را افزايش مى دهد.
جدول 3: فرضيه 2 (ميزان آگاهى و شناخت دانش آموزان از فوايد و آثار نماز و نماز جماعت و مشاركت آنان در مجالس مذهبى با رويكرد آنان به نماز جماعت مدارس رابطه مثبت وجود دارد)
جدول (3) نشان مى دهد، تمام مؤلفه هاى مورد مطالعه نمره Zبزرگ تر از Zبحرانى در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a2(58/2) كسب كردند و تفاوت ميانگين تمامى آنها با ميانگين موردانتظار (3) معنادار است. همچنين داده ها نشان مى دهد شركت فراگيران در مجالس مذهبى بيشترين تأثير را در جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس دارد كه با ميانگين 04/4 و انحراف استاندارد 93/0 و ضريب پراكندگى 14/23 در جايگاه نخست قرار گرفته است. و پس از آن به ترتيب، آموزش آثار و فوايد نماز جماعت به دانش آموزان، مطالعه كتب جذاب مربوط به نماز و دسترسى به كتاب هاى مناسب نماز در نماز خانه مدرسه در رتبه هاى دوم تا چهارم قرار دارند. از طرف ديگر، مقايسه ميانگين براساس آزمون كاى اسكور (كاى) نشان مى دهد چون خى دو محاسبه شده (5/68) از خى دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و درجه آزادى 4= df(34/11) بزرگ تر است، پس فرضيه صفر رد مى شود و مى توان با اطمينان 99/0 نتيجه گرفت كه ميزان آگاهى و شناخت دانش آموزان از فوايد و آثار نماز و نماز جماعت و مشاركت آنان در مجالس مذهبى، با رويكرد آنان به نماز جماعت مدارس رابطه مثبت وجود دارد.
جدول 4: فرضيه 3 (نحوه تبليغات، تشويق و تقويت و تفويض مسئوليت برگزارى نماز جماعت به دانش آموزان، در افزايش علاقه و مشاركت در نماز جماعت مؤثر است)
جدول (4) نشان مى دهد تمام مؤلفه هاى موردمطالعه نمره Zبزرگ تر از Zبحرانى در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a2(58/2) كسب كردند و تفاوت ميانگين تمامى آنها با ميانگين موردانتظار (3) معنادار است. همچنين داده ها نشان مى دهد دادن مسئوليت برگزارى نماز جماعت مدارس به دانش آموزان، بيشترين تأثير را در جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس دارد كه با ميانگين 58/4 و انحراف استاندارد 086/ و ضريب پراكندگى 69/18 در جايگاه نخست قرار گرفته است و تبليغات مفيد و جذاب در مورد اقامه نماز جماعت با ميانگين 23/4 و انحراف استاندارد 85/0 و ضريب پراكندگى 96/19 در جايگاه دوم قرار گرفته است. و به ترتيب، تشويق والدين بر شركت در نماز جماعت، تشويق معلمان مدرسه بر شركت دانش آموزان در نماز جماعت، و انتخاب ساعت مناسب براى اقامه نماز جماعت در رتبه هاى سوم تا پنجم قرار دارند. از طرف ديگر، مقايسه ميانگين پاسخ هاى آزمودنى ها به سؤالات، براساس آزمون كاى اسكور (كاى)، نشان مى دهد چون خى دو محاسبه شده (16/157) از خى دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a و درجه آزادى 4= df(28/13) بزرگ تر است، پس فرضيه صفر رد مى شود و مى توان با اطمينان 99/0 نتيجه گرفت كه نحوه تبليغات، تشويق، تقويت و تفويض مسئوليت برگزارى نماز جماعت به دانش آموزان، در افزايش علاقه و مشاركت در نماز جماعت مؤثر است.
جدول 5: فرضيه 4 (بين شخصيت و نفوذ اجتماعى و اخلاقى امام جماعت و نوع ارتباط او با فراگيران، امكانات و شرايط نمازخانه ها و گرايش دانش آموزان به نماز جماعت، رابطه معنادارى وجود دارد)
جدول بالا نشان مى دهد تمام مؤلفه هاى موردمطالعه نمره Zبزرگ تر از Zبحرانى در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 = a2(58/2) كسب كردند و تفاوت ميانگين تمامى آنها با ميانگين موردانتظار (3) معنادار است. همچنين داده ها نشان مى دهد داشتن نمازخانه مناسب در مدرسه بيشترين تأثير را در جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس دارد كه با ميانگين 37/4 و انحراف استاندارد 85/0 و ضريب پراكندگى 47/19 در جايگاه نخست قرار گرفته و حضور به موقع و منظم امام جماعت با ميانگين 31/4 و انحراف استاندارد 96/0 و ضريب پراكندگى 35/22 در جايگاه دوم قرار گرفته است. و به ترتيب، نظافت و زيبايى نمازخانه، ارتباط دوستانه امام جماعت با فراگيران، و شخصيت و روحيه امام جماعت در رتبه هاى سوم تا پنجم قرار دارند. وضعيت روشنايى و نور نمازخانه، وجود سرويس هاى بهداشتى مناسب و كافى در رتبه هاى ششم و هفتم قرار دارند. از طرف ديگر، مقايسه ميانگين پاسخ هاى آزمودنى ها به سؤالات، براساس آزمون كاى اسكور (كاى)، نشان مى دهد. چون خى دو محاسبه شده (82/127) از خى دو جدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 a=و درجه آزادى 6= df(81/16) بزرگ تر است، پس فرضيه صفر رد مى شود و مى توان با اطمينان 99/0 نتيجه گرفت كه بين شخصيت و نفوذ اجتماعى و اخلاقى امام جماعت و نوع ارتباط او با فراگيران، امكانات و شرايط نمازخانه ها و گرايش دانش آموزان به نماز جماعت رابطه معنادارى وجود دارد.
جدول 6: فرضيه 5 (بين عوامل جذب دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه به نماز جماعت تفاوت معنادارى وجود دارد)
تجزيه و تحليل نمرات حاصل از پاسخ آزمودنى هاى دختر و پسر براساس آزمون Tبراى مقايسه ميانگين دو گروه مستقل، نشان مى دهد چون Tمحاسبه شده (423/4) از Tجدول در سطح اطمينان 99/0 و 01/0 =a و 18= df(552/2) بزرگ تر است، پس فرضيه صفر رد مى شود. با توجه به معنادار بودن تفاوت ميانگين نمرات دو گروه، با اطمينان 99 درصد مى توان نتيجه گرفت كه بين نگرش دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه در مورد عوامل تأثيرگذار در شركت آنان در نماز جماعت مدارس تفاوت معنادارى وجود دارد. اندك تأمل در نمرات تعداد 10 مؤلفه، بيانگر اين است كه تفاوت ها بيشتر در تأثير تبليغات، نور و روشنايى و نظافت و زيبايى محيط نمازخانه ها، شخصيت، نفوذ و ارتباط امام جماعت، انتخاب ساعات اقامه نماز و حضور مدير، معاونان و دبيران در نماز جماعت مى باشد و در مورد شركت والدين و التزام عملى آنان در نماز و امام جماعت مدارس تقريبا اثربخشى يكسانى مشاهده مى شود.
بحث ونتيجه گيرى
نماز، از اركان دين مبين اسلام و به عنوان ستون دين محسوب مى شود كه موجب قرب و رضاى خداوند متعال شده، انسان ها را از فحشا و منكرات دور مى سازد. نماز جماعت نشانگر اتحاد مسلمانان و زمينه ساز تداوم فرهنگ و ارزش هاى اسلامى است. مدارس در تربيت اسلامى نسل آتى، بايد بتوانند با روش هاى مناسب در عينى سازى و تبديل آموزه هاى دينى به ارزش و باور بين فراگيران اهتمام ورزند. يافته هاى تحقيق حاضر با هدف واكاوى عوامل تأثيرگذار بر نماز جماعت مدارس، نشان داد:
1. گرايش هاى مذهبى والدين، مديران، معاونان، دبيران، و مشاركت آنان در نماز جماعت، انگيزه حضور دانش آموزان در نماز جماعت مدارس را افزايش مى دهد كه اين نتيجه، با يافته هاى رجبى و زاهد بابلان (1391) و فضل الهى و ملكى توانا (1388) و ابياتى (1376) كاملاً تناسب دارد.
2. بين ميزان آگاهى و شناخت دانش آموزان از فوايد و آثار نماز و نماز جماعت و مشاركت آنان در مجالس مذهبى با رويكرد آنان به نماز جماعت مدارس رابطه مثبت وجود دارد كه با يافته هاى فضل الهى و همكارانش (1388) و ابياتى (1376) توافق دارد.
3. نحوه تبليغات، تشويق، تقويت و تفويض مسئوليت برگزارى نماز جماعت به دانش آموزان، در افزايش علاقه و مشاركت در نماز جماعت مؤثر است كه با نتايج سادتى و جوادى (1376) توافق دارد.
4. بين شخصيت و نفوذ اجتماعى و اخلاقى امام جماعت و نوع ارتباط او با فراگيران، امكانات و شرايط نمازخانه ها و گرايش دانش آموزان به نماز جماعت، رابطه معنادارى وجود دارد كه با يافته هاى فضل الهى و همكاران (1388) و ابياتى (1376) تناسب دارد.
5. بين عوامل جذب دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه به نماز جماعت، تفاوت معنادارى وجود دارد كه مستلزم توجه جدى مسئولان مدارس مى باشد.
پيشنهادها
1. مديران، معاونان، دبيران، و كاركنان مدارس الگوهاى عملى تأثيرگذار بر شكل گيرى شخصيت اخلاقى، اجتماعى و فرهنگى دانش آموزان هستند و به صورت مستقيم در هدايت فراگيران و تربيت آنان نقش اساسى ايفا مى كنند. التزام عملى آنان به رعايت موازين اسلامى، به ويژه شركت به موقع و مستمر بر صلابت نماز جماعت مدارس افزوده و مشاركت فراگيران را به حداكثر مى رساند.
2. خانواده كانون رشد و توسعه فرزندان در ابعاد مختلف، و والدين چراغ هدايت آن قلمداد مى شوند. مقيد بودن آنان در برپايى نماز اول وقت و شركت ايشان در نماز جماعت مسجد محل و حتى در صورت امكان در مدارس، و تأكيد آنان بر مشاركت فرزندان در اين مهم، نقش كليدى درتكوين شكوه وعظمت نمازجماعت مدارس خواهدداشت.
3. رسيدگى به وضعيت زيبايى، تميزى، روشنايى، سرمايشى ـ گرمايشى، نظافت و... در عرصه برگزارى نماز جماعت مشاركت فراگيران را مى افزايد.
4. انتخاب و معرفى ائمه جماعت مدارس براساس معيارهاى شناخته شده و منطقى و استفاده از روحانيان آشنا به روان شناسى و نحوه تعامل با فراگيران سنين مختلف، مى تواند در جذب فراگيران به نماز بسيار مؤثر باشند. علاوه بر اينكه شخصيت و نفوذ آنان به همراه توانمندى برقرارى ارتباط، حاير اهميت فراوان است. ازاين رو، به نظر مى رسد برگزارى دوره هاى آموزشى كوتاه مدت، دست كم به صورت كارگروهى، براى ائمه جماعت به منظور آشنايى با مسائل روان شناختى و جامعه شناختى لازم، يك ضرورت اجتناب ناپذير مى نمايد.
5. به نظر مى رسد فراگيران پسر بيشتر از دانش آموزان دختر نيازمند تبليغات، ارتباط، تشويق، تقويت، فضاسازى فرهنگى، الگوگيرى اخلاقى و... براى شركت در نماز جماعت هستند.
6. براى اينكه دانش آموزان جذب نماز جماعت شوند، بايد تضادها و تعارض هايى كه دانش آموز در خانواده، جامعه و محيط مدرسه مى بيند به نحو مطلوبى حل شود. وقتى دانش آموزى مى بيند كه والدينش بدون عذر نماز جماعت مساجد را ترك مى كنند، ولى توصيه به شركت فرزندشان در نماز جماعت مى كنند، چه انتظارى است كه فرزند در نماز جماعت مدرسه شركت كند؟ نيز وقتى مدير، معاون، مربى و... در مدرسه، اهميت نماز جماعت را بيان مى كنند، اما هنگام برپايى نماز جماعت، از شركت در نماز جماعت امتناع مى ورزند و فقط بچه ها را به شركت در نماز توصيه مى كنند، يا وقتى نماز جماعت برقرار مى شود، دبيران در دفتر مدرسه مى نشينند و يا درحالى كه دانش آموزان مشغول نماز هستند از مدرسه خارج مى شوند، طبيعى است دانش آموازن با يك تعارض آشكار روبه رو مى شوند و به نماز جماعت به ديد تصنعى نگاه مى كنند و نسبت به نماز جماعت بى تفاوت مى شوند.
··· منابع
پورعزت، على اصغر و همكاران، 1387، الگوى مطلوب طراحى دانشگاه ها و مؤسسات آموزشى عالى ايران در عصر جهانى شدن»، دانشگاه اسلامى، ش 40، ص 3ـ22.
حرعاملى، محمدبن حسن، 1409ق، وسائل الشيعه، قم، آل البيت.
رجبى، سوران، عادل زاهد بابلان، 1391، متغيرهاى مرتبط با جذب دانش آموزان به نماز جماعت از نظر عوامل مدرسه»، روان شناسى و دين، ش 17، ص 103ـ112.
رحيمى، خجسته، 1391، جايگاه و نقش عنصر زيباشناسى در تعليم و تربيت ارزش ها، قم، همايش ملى تعليم و تربيت ارزش ها، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره.
رضوان طلب، محمدرضا، 1373، پرستش آگاهانه، چ سوم، تهران، ستاد اقامه نماز.
سادتى، على و محمدجعفر جوادى، 1376، عوامل مؤثر در ترغيب دانش آموزان به نماز با تأكيد بر عوامل درون مدرسه اى»، پيوند، ش 213و214و215، ص 64ـ81.
ستاد اقامه نماز مدارس، 1380، بخشى از دستورالعمل اجرايى نماز جماعت مدارس»، نگاه به رويدادهاى آموزش و پرورش، ش 182، ص 5ـ7.
شجاعى،مهدى،1373،دريافتى ازخطبه متقين،چ دوم،تهران،الهادى.
عزيزى، عباس، 1373، نماز در آينه حديث، چ دوم، تهران، ستاد اقامه نماز.
علاقه بند، على، 1387، مبانى نظرى و اصول مديريت آموزشى، تهران، ويرايش.
فضل الهى، سيف اله و منصوره ملكى توانا، 1388، بررسى عوامل مؤثر در جذب دانش آموزان دختر به نماز جماعت در مدارس راهنمايى شهر قم»، زلال هدايت، ش 2و3، ص 48ـ65.
فلاح زاده، محمدحسين، 1373، آموزش نماز ويژه نوجوانان، چ پنجم، قم، ستاد اقامه نماز.
كارگر محمديارى، رحيم، 1375، نماز از ديدگاه دانشمندان و متفكران، چ دوم، تهران، ستاد اقامه نماز.
كلينى، محمدبن يعقوب، 1365، الكافى، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
مجموعه اى از آيين نامه ها، چ دوم، تهران، ستاد اقامه نماز.
محمدى رى شهرى، محمد، 1422ق، ميزان الحكمه، بيروت، داراحياءالتراث العربى.
مطهرى، مرتضى، 1357، جهان بينى توحيدى، چ دوم، قم، صدرا.
ـــــ ، 1358، سيرى در نهج البلاغه، چ دوم، قم، صدرا.
ـــــ ، 1361، گفتارهاى معنوى، قم، صدرا.
نصر، احمدرضا و همكاران، 1387، بررسى فراتحليلى عوامل مؤثر بر جذب و شركت دانش آموزان در نماز جماعت مدارس»، نوآورى هاى آموزشى، ش 26، ص 63ـ86.
واعظى نژاد، حسين، 1376، طهارت روح، چ پنجم، تهران، ستاد اقامه نماز.