بررسى تطبیقى بخشودگى بینفردى در آموزههاى اسلامى و متون روانشناختى
Article data in English (انگلیسی)
سال بیست و سوم ـ شماره 201- شهریور 1393 (ویژه فلسفه اخلاق)
سیدهفاطمه موسوى : استادیار گروه روانشناسى پژوهشکده زنان دانشگاه الزهراء علیهاالسلام. mosavi2008@gmail.com
دریافت: 11/7/92 پذیرش: 29/3/93
چکیده
بخشودگى، بهمنزله یک سازه روانشناختى و فضیلتى اخلاقى، به دلیل مزایاى آن در حوزههاى فردى و خانوادگى، مدتى است موضوع مطالعات گسترده میدانى در غرب قرار گرفته و خاستگاه آن، باورهاى دینى قلمداد شده است. در اسلام، این سازه از ابعاد مختلفى مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، با روش توصیفى ـ تحلیلى، به بررسى بخشودگى در ادبیات اسلامى و روانشناسى مىپردازد. همچنین با مقایسه کیفیت پرداختن این دو حوزه به مقوله مزبور، به ارائه الگویى نظرى از رویکرد اسلام به بخشودگى همت گمارده است. نتایج نشان داد بخشودگى در آموزههاى اسلامى با توجه به مقتضیات زمان و موقعیت، چند بعدى بوده، سطوح بخشودگى با توجه به درجات ایمان و تقوا در افراد متفاوت مىباشد. نیز با توجه به گستره خطا، انگیزه فرد خاطى و پیامد بخشودگى، از دو بعد ممدوح و مذموم برخوردار است. مطالعه ابعاد و سطوح بخشودگى در آموزههاى اسلامى و تبدیل آن به یک الگوى نظرى مىتواند زمینهاى براى کاربرد و آزمون آن در مطالعات تجربى در بستر فرهنگ ایرانى-اسلامى فراهم نماید.
کلیدواژهها: بخشودگى، الگوى اسلامى، ادبیات روانشناختى.
مقدّمه
مطالعات پیرامون موضوع بخشودگى به دلیل برخوردارى از وجوه متعدد و اشتقاق یافتن از زمینه هاى مختلف (بهارالدین، چى آمات، مهدجیلانى و سومارى، 2011)، طى دو دهه گذشته به طور گسترده و به روش هاى گوناگون، محور مطالعات علمى قرار گرفته است (ماریا دل، مارتینو و گونزالز، 2011).
در اواسط دهه 1980، تصور اکثر مردم از بخشودگى، با مذهب همراه بود. بنابراین، مفهوم بخشودگى، چه براى آنهایى که خود را مذهبى مى دانستند و چه آنها که این گونه نبودند، رنگى از مذهب با خود به همراه داشت. همچنان که جامعه به پست مدرنیسم و رویکردى چندفرهنگى روى آورد، بخشودگى، از محدوده جوامع مذهبى و اشارات مذهبى خارج گردیده و به طور گسترده، به فرهنگ عامه نفوذ یافت (مک گرو، 2004، به نقل از ورثینگتون و اورت، 2005). رابطه بین مذهب و بخشودگى توسط مک کالو و ورثینگتون (1999) در سه آیین بزرگ توحیدى در غرب (مسیحیت، اسلام و یهودیت) مورد بررسى قرار گرفت. آنها با مرور تعداد زیادى از پژوهش هاى مختلف، در پى بررسى این موضوع بودند که مذهب و بخشودگى تا چه میزان با کارکرد و عملکرد انسان درآمیخته است؛ ازاین رو، بر اساس بررسى هاى خود، به این نتیجه رسیدند که مفهوم بخشودگى، به طور کلى، داراى ریشه هاى عمیق مذهبى در فرهنگ غربى است (کندلر، لیو، گاردنر، مک کالوف، لارسون و پرسکات، 2003)، نیز با مطالعه بر روى دوقلوهاى بزرگسال، به منظور ارزیابى دین دارى، معنویت و نگرش هاى مرتبط به آن، اقدام به تجزیه و تحلیل عاملى نمودند. آنها هفت بعد دین دارى را کشف نمودند که اولین بُعد آن بخشودگى و انعکاسى از مراقبت، دوست داشتن، و اتخاذ رویکردى حاکى از بخشش به هستى بود. از دیگر ابعاد آن، انتقام نگرفتن بود که به جاى ترغیب به بخشودگى، بر اجتناب از تلافى کردن و انتقام جویى تأکید مى نمود. سایر ابعاد نیز شامل دین دارى عمومى، دین دارى اجتماعى دربرگیرنده اعتقاد به خداوند به عنوان قضاوت کننده و مرحمت کننده مى گردید. ازاین رو، با استناد به تعریف دنهام، نیل، ویلسون، پیکرینگ و بویاتزیس (2005) بخشودگى بین فردى، عبارت است از تحول فرد آسیب دیده در سه زمینه عاطفه، شناخت و رفتار. قربانى داوطلبانه و آگاهانه، با اقدام به لغو دِین ایجادشده، از انتقام، و مجازات فرد خاطى صرف نظر کرده، با خلاص شدن از هیجانات منفى، به پرورش انگیزه هاى مثبت و سازنده نسبت به فرد خاطى مى پردازد.
با بازگشت به پیشینه مذهبى این مفهوم ملاحظه مى گردد که اکثر ادیان جهان شامل آموزه هایى در خصوص ماهیت بخشودگى هستند، و بسیارى از این آموزه ها نیز پایه هاى اساسى بسیارى از اقدامات و سنت هاى نوین مربوط به بخشودگى را فراهم مى نمایند. در برخى از آموزه هاى ادیان مختلف بر بخشش الهى، و در برخى آموزه ها بر بخشودگى بین فردى تأکید شده است، درحالى که در برخى ادیان هیچ تمایزى بین بخشودگى الهى و بخشودگى بین فردى مشاهده نمى شود. در دین اسلام، بخشودگى، یکى از صفات ارزشمند انسانى و از خصیصه هاى بارز اخلاقى یک انسانِ خودساخته و باایمان قلمداد مى شود که لازمه کسب آن برخوردارى از صبرى عظیم و درکى عمیق است (حسینى، بى تا). به گونه اى که بخشیدن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، به تعبیر امام صادق علیه السلام در مصباح الشریعه، راه و رسم متقیان قلمداد شده است؛ به این معنا که فرد پى به تقصیر فرد خاطى نرفته و به وى اظهار نکند، در ظاهر و باطن خطاى وى را فراموش کرده، در مقابل، احسان به او را زیاده تر از پیش کند.
تمرکز بر مطالعات پیرامون سازه هاى مثبتى که منجر به بهبود و غنى شدن روابط مى گردد، از ظرفیت تعدیل واکنش هاى مخرب در طرفین رابطه برخوردار بوده، مانع از مخدوش شدن رضایت از رابطه فیمابین مى گردد (پارکر و پتندن، 2009). ازاین رو، بخشودگى به عنوان یکى از خصایص لازم براى تداوم روابط تعهدآمیز و صمیمى و ایجاد اجتماعى عاطفى از افراد مى تواند زمینه مناسبى براى مطالعه و پژوهش در حوزه روابط بین فردى تلقى شود.
پژوهش هاى متعددى به نظریه پردازى بخشودگى از زوایاى روان شناختى پرداخته اند. در متون اسلامى، اعم از آیات و روایات نیز به این مقوله اشاره شده است. این مقاله درصدد است تا با هدف بررسى تطبیقى مفهوم بخشودگى بین فردى در ادبیات روان شناختى و منابع و متون دین اسلام و ارائه الگوى نظرى این سازه در ادبیات اسلامى و فراهم سازى زمنیه اى براى پرداخت هاى تجربى آتى، به این پرسش پاسخ دهد که بخشودگى بین فردى در هر دو زمینه روان شناسى غربى و ادبیات اسلامى از چه شاخصه هایى برخوردار بوده، تفاوت رویکردى هریک از دو زمینه یادشده به این مفهوم چیست؟ نیز شیوه مفهوم پردازى و الگوى نظرى آن در رویکرد اسلام چگونه مى باشد؟
بخشودگى در منابع روان شناختى
مطالعات فراوانى با موضوع تأثیرات مثبت بخشودگى بین فردى بر سلامت جسمى و روان شناختى افراد صورت گرفته است. برخى از این مطالعات نشان مى دهند افرادى که مى بخشند، شادتر و سالم تر از افرادى هستند که در دل خود کینه نگه مى دارند (ون اوین، ویت ویلت، لودینگ و وندرلان، 2000). سارینوپولس (2000) در پژوهش خود در دانشگاه ویسکانسین، دریافت افرادى که بیشتر مى بخشند، کمتر از افرادى که کمتر مى بخشند، از طیف بیمارى ها رنج مى برند. همچنین بخشودگى مى تواند بهترین پیش بینى کننده رضایت زناشویى در همسران محسوب شود (میرزاده و فلاحچى، 2012). بخشودگى زناشویى، رابطه مثبتى با مهارت هاى زندگى و مهارت در روابط بین فردى و نیز رابطه اى منفى با روان نژندگرایى نشان داده است (زکى یى، خدادادى، علیخانى، رستمى و کرمى، 1389).
در مجامع علمى، بخشودگى، به چشم پوشى و یا پایان دادن به تنفّر، رنجش و یا خشم، که به مثابه نتیجه آسیب دیدن، اختلاف نظر و یا خطاى ادراک شده مى باشد، و یا به تقاضاى توقف در مجازات و یا انتقام از فرد خاطى تعریف مى گردد (انجمن روان شناسى آمریکا، 2006). اگرچه در حال حاضر، اجماعى براى تعریف روان شناختى از بخشودگى در ادبیات تحقیق وجود ندارد، با این حال، بر سر این تعریف که بخشودگى عبارت است از الگوها و فرایندهایى متضمن یک رویکرد رفتارى، توافق دارند (کوردوا، کاتیلى، سیمون و اکسلرود ـ سبتیگ، 2006). مک کالو، وورثینگتون و راشل (1997) بخشودگى را به عنوان مجموعه اى از تغییرات انگیزشى تعریف مى کنند که به موجب آن، فرد طى مراحلى ابتدا برانگیخته مى شود تا: الف) نسبت به فردى که در رابطه آسیب زننده به وى آسیب زده، انتقام بگیرد؛ ب) نسبت به فرد آسیب رسان، احساس بیگانگى نماید و ج) على رغم اقدامات آسیب زننده فرد خاطى، به طور فزاینده، نسبت به فرد خطاکار حسن نیت به خرج داده و در نهایت، به آشتى با وى برانگیخته شود. ارتباط بین بخشودگى و آشتى (مصالحه) مستلزم بررسى دو بعد درون فردى و بین فردى بخشودگى است. بعد درون فردى، با فرایندهاى شناختى و تفسیرها و تعابیر مرتبط با عمل خطا (مجرمانه) ارتباط یافته، درحالى که بعد بین فردى به تعامل شرکاى یک رابطه مربوط مى گردد. ازاین رو، بخشودگى، شامل هر دو عنصر درون فردى و بین فردى است که موجب بازگشت به شرایط پیش از رابطه آسیب زا مى شود (باومیستر، اکسلین و سومر، 1998). از دید مک کالوو، راشل، سندیج، ورثینگتون، براون و هایت (1998) مؤلفه هاى پیش بین بخشودگى، عبارتند از: الف) ویژگى هاى شخصیتى طرفین رابطه (تمایلات خودشیفته، روان رنجورى در مقابل حس همدلى و تمایل به رابطه عارى از تعارض) (رابرتس، 1995)؛ ب) کیفیت رابطه (سرمایه گذارى عاطفى و هیجانى در رابطه، نگرش به رابطه به منزله یک تعهد بلندمدت، منافع مشترک و تمایل به عذرخواهى) (مک کالو و همکاران، 1998)؛ ج) ماهیت خطا (خطاى بزرگ در برابر خطاى ناچیز و خودافشاگرى فرد خطاکار) (یانگر، پیفرى، جوب و لولر، 2004) و د) متغیرهاى اجتماعى ـ شناختى (اسنادهاى فرد و انگیزه خطا اعم از عمدى یا سهوى) (متس و کوپاچ، 2007).
الگوى ورثینگتون (1998) از بخشودگى نیز در هرمى مبتنى بر پنج گام بنا شده است که به ترتیب عبارتند از: 1) فراخوانى (تداعى) آسیب وارده به صورت عینى؛ 2) همدردى با فرد خاطى و پى بردن به احساسات وى؛ 3) بخشودن وى به منزله لطف و هدیه به فرد خاطى (تغییر در رویکرد به آنچه رخ داده، نه در واقعیت آسیب)؛ 4) آشکار نمودن عمل بخشش و 5) ثابت قدم بودن بر بخشش فرد خاطى.
بسیارى از محققان نیز بخشودگى را عمل ترحم آمیزِ خلاص کردن معرفى نموده اند، حال آنکه عده اى بر این عقیده اند که مسئولیت پذیرى و انصاف از پیش شرط هاى ضرورى بخشودگى محسوب مى شود (به نقل از سیف و بهارى، 1380). ازجمله، انرایت و همکارانش، بر این باورند که بخشودگى در چارچوب عدالت رخ مى دهد (براى مثال، زمانى که فردِ آسیب دیده، بر این باور باشد که عدالت در خدمت وى است)، ازاین رو، بخشودگى مبتنى بر استدلال، موازى با عدالت فرض مى شود (دنهام و همکاران، 2005). از دید وى، بخشودگى در یک الگوى 20 بخشى مشتمل بر 4 مرحله مختلف رخ مى دهد (فریدمن، انرایت و ناتسون، 2005). الگوى تحول شناختى انرایت از بخشودگى بر مبناى دیدگاه رشد اخلاقى کلبرگ (1976) بنا شده است (به نقل از بهارالدین و همکاران، 2011). این الگوى شش مرحله اى عبارت است از:
1) بخشودگى تلافى جویانه: حاکى از آن است که بخشودگى فقط پس از تلافى عینى که همطراز با آسیب و تألم وارده به شخص است، میسر مى گردد.
2) بخشودگى جبرانى: مبادرت به بخشودگى براى خلاصى از احساس تقصیر، یا به دنبال جبران و به دست آوردن آنچه از دست رفته است.
3) بخشودگى متوقعانه: حاکى از آن است که بخشودگى در پاسخ به فشاراجتماعى صورت مى پذیرد.
4) بخشودگى متواضعانه: مبادرت به بخشودگى، از آن حیث که فرد در برابر ضوابط یا مراجع اخلاقى نظیر ایمان مذهبى تسلیم مى گردد. در این مرحله، فرد انتظارات اجتماعى و یا ملاحظات مذهبى را دستور کار خود قرار مى دهد.
5) بخشودگى ناشى از برقرارى نظم اجتماعى: بخشودگى ابزارى است که براى کاهش اصطکاک اجتماعى و حفظ صلح و آرامش به کار مى رود.
6) بخشودگى به مثابه عشق: اعمال شقاوت آمیز تعهد و پایبندى به محبت را تغییر نمى دهند. بخشودگى، احتمال تحکیم محبت را افزایش داده، فرد آسیب دیده، فرد خاطى را نیز انسانى همچون خود فرض مى کند که قصد ناراحت کردن یا انتقام گرفتن از وى را نداشته است (به نقل از دنهام، 2005). این الگو نشان مى دهد که فرد به موازات رشد مهارت هاى شناختى، قادر به درنظر گرفتن دیدگاه هاى دیگران مى شود (بهارالدین و همکاران، 2011).
بخشودگى بین فردى در آموزه هاى اسلامى
بخشودگى در قرآن و روایات، در قالب واژه هایى همچون عفو، صفح، غفران و رحمت به کار رفته است. به آیاتى از قرآن کریم که دربردارنده موضوع عفو و بخشش و گذشت اند، آیات عفو مى گویند (دانشنامه حوزوى). امام صادق علیه السلام در تعریف عفو مى فرمایند: عفو کردن و از تقصیر گذشتن با وجود قدرت و انتقام، طریقه پیامبران و متقیان است و معناى عفو آن است که هر گاه از کسى جرمى و تقصیرى نسبت به تو واقع شود، پى او نروى و به او اظهار نکنى و از ظاهر و باطن فراموش کنى و احسان را به او زیاده تر از پیش کنى (گیلانى، 1343، ج 1). در این حدیث، انواع عفو و بخشودگى، به ترتیبى که در پى خواهد آمد، بیان شده است.
صفح، عفو کامل ترى بوده و غفران از آن هم کامل تر است. صفح با عفو تفاوت دارد. وقتى کسى کار خطایى مى کند، هم مستحق مجازات است و هم مستحق ملامت. عفو، گذشت از مجازات است، ولى صفح آن است که انسان نه تنها از مجازات معمول آن گذشته، بلکه به روى فرد خاطى هم نمى آورد؛ امرى که بیشتر از اولیاى الهى سر مى زند. غفران از غَفَر به معناى پوشاندن گرفته شده و درجه بالاترى از صفح را دربر مى گیرد. مغفرت، به حسب اعتبار متفرع و نتیجه عفو است؛ چون هر چیزى اول باید گرفته شده و سپس پنهان گردد. خداى تعالى هم اول گناه بنده اش را گرفته و سپس مى پوشاند و گناهِ گناه کار را نه در نزد خودش و نه در نزد دیگران برملا نمى کند، همچنان که در آیاتى نظیر وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا (بقره: 286) و وَکَانَ اللّهُ عَفُوّا غَفُورا (نساء: 99) به این موضوع اشاره شده است. توجه به مفهوم لغوى عفو، صفح، غفران و رحمت نشان مى دهد که سلسله مراتب بخشش خطا و یا به عبارتى، چهار مرحله رفتارى و یا انواعى از بخشودگى مورد توجه قرار گرفته، که فرد بر حسب اراده، تقوا و تسلط بر نفس، مى تواند در مواجهه با فرد خاطى، عکس العمل نشان دهد. گام دیگر، عالى ترین مرحله انسانیت و اخلاق یعنى رحمت است. رحمت عبارت است از: دلسوزى، کمک و مساعدت نیازمند. در این نوع از بخشودگى، نه تنها عفو و صفح نشان داده شده و در برابر فرد خاطى، حسن نیت به خرج داده مى شود، بلکه در قبالش شفقت و ترحم نشان داده مى شود؛ چراکه این گونه تصور مى شود فرد خاطى از مکارم اخلاق محروم مانده و مرتکب اعمال ناشایست شده است. دسته اى از آیات، مطلقا از عفو و صفح تعریف کرده و مردم را تشویق مى کنند تا از گناه دیگران صرف نظر نمایند. از جمله آیه 237 سوره بقره مى فرماید: وَأَن تَعْفُواْ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى و در آیه 134 سوره آل عمران نیز مى فرماید: الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ. این آیه، مدح کسانى است که خشم خود را فرو مى خورند و دیگران را مورد عفو قرار مى دهند. در این آیه، به سه مرحله از برخورد متقیان به هنگام خشم اشاره شده است: الف) فرو بردن خشم؛ ب) گذشت از خطاى مردم؛ ج) نیکى کردن. در آیات مختلفى، ازجمله آیه 149 سوره نساء إِن تُبْدُواْ خَیْرا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُواْ عَن سُوَءٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ عَفُوّا قَدِیرا، آیه 37، 40 و 43 سوره شورى ... وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ، وَجَزَاء سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ، وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ، آیه 22 سوره نور وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ به کیفیت عفو، صفح و غفران بر خطاهاى دیده شده و کاستى هاى مشاهده شده در روابط بین فردى با اَشکال شکیبایى و صبر پیشه نمودن، و درگذشتن و صرف نظر نمودن از رفتار فرد خاطى، تأکید شده است. این امر بر رابطه مهمى دلالت کرده، متضمن این نکته است که برخوردهاى اخروى، نتایج رفتارهاى دنیوى انسان محسوب مى شود. بنابراین، مى توان انواع بخشودگى در اسلام را به گونه زیر الگوبندى نمود:
1. عفو (بخشودگى فارغ از انتقام و تلافى): که ممکن است عارى از تظاهرات رفتارى و کلامى نباشد؛ مثلاً، همراه با منت گذاشتن.
2. صَفح (بخشودگى مبتنى برچشم پوشى و تغافل): که در آن، فرد، خطا را به رخ فرد خاطى نمى کشد.
3. غفران (بخشودگى مبتنى بر پوشاندن خطا و احسان به جاى آن): انسان علاوه بر بخشیدن خطاى فرد خاطى، در حق وى نیکى مى کند.
شکل 1: الگوى نظرى بخشودگى در آموزه هاى اسلامى
شکل (1) نشان مى دهد که عفو پایین ترین مرحله و ابتدایى ترین نوع بخشودگى است که در مراتب سطحى ایمان قرار دارد. به میزانى که بر درجات ایمان فرد افزوده مى شود و فرد بیشتر متخلّق به اخلاق اسلامى شده و به فرموده امیرالمؤمنین على علیه السلام مصداق متقى شناخته مى شود، درجات بالاترى از بخشودگى (غفران) را در رفتار و کردار خود متجلى مى سازد. در ابتداى طیف، فرد ممکن است همراه با بخشودگى رفتارهایى همچون منت گذاردن، چشمداشت نسبت به فرد خاطى، انتقام و... از خود نشان دهد و چه بسا بخشودن را بر مبناى انصاف و عدالت جارى سازد، اما هرچه از قاعده به رأس نزدیک مى شویم، انگیزه ها فراتر از خود فرد و یا درنظر گرفتن فرد خاطى است، فرد با انگیزه بخشوده شدن در درگاه الهى، قُرب به پروردگار و دستیابى به خشنودى وى، اقدام به بخشودگى نموده و چه بسا صرف نظر از عمل تجاوزکارانه، با نگاهى شفقت آمیز به فرد خاطى مى نگرد و از درگاه الهى براى وى نیز درخواست غفران و بخشودگى مى نماید.
انگیزه عفو و بخشودگى در آموزه هاى اسلامى
در خصوص انگیزه عفو و بخشودگى در آموزه هاى اسلامى، مى توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. اجراى مکارم اخلاقى و دستیابى بندگان به تقوا و پرهیزگارى براى رسیدن به بسیارى از کمالات انسانى: امام صادق علیه السلام در این زمینه مى فرماید: اَلا اُحَدِّثُکَ بِمَکارِمِ الخلاقِ؟ الصَّفحُ عَنِ النّاسِ وَ مُواساةُ الرَّجُلِ اَخاهُ فى مالِهِ وَ ذِکرُ اللّهِ کَثیرا (صدوق، 1372، ص 191)؛ آیا به شما بگویم که مکارم اخلاق چیست؟ گذشت کردن از مردم، کمک مالى به برادر (دینى) خود و بسیار به یاد خدا بودن.
2. دستیابى به مقام عبودیت ربوبى و ربوبیت عبودى: رسول اکرم صلى الله علیه و آله در این باره مى فرمایند: اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاخلاصِ فِى السِّرِّ وَ العَلانیةِ وَ اَن اَعفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَن قَطَعَنى و اَن یکونَ صَمتى فِکرا وَ نَظَرى عِبَرا (کراجکى طرابلسى، 1410ق، ص 184)؛ پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسى که به من ظلم نموده، بخشش به کسى که مرا محروم کرده، رابطه با کسى که با من قطع رابطه کرده، و سکوتى همراه با تفکر و نگاهى براى عبرت.
3. فضیلت عفو براى عفوکننده: رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرموده اند: إِذا اوقِفَ العِبادُ نادى مُنادٍ: لِیقُم مَن أَجرُهُ عَلَى اللّهِ وَلیدخُلِ الجَنَّةَ قیلَ: مَن ذَاالَّذى أَجرُهُ عَلَى اللّهِ؟ قالَ: العافُونَ عَنِ النّاسِ (متقى هندى، 1409ق، ج 3، ص 374، ح 7009)؛ هنگامى که بندگان در پیشگاه خدا مى ایستند، منادى ندا دهد: آن کس که مزدش با خداست برخیزدوبه بهشت رود. گفته مى شود: چه کسى مزدش با خداست؟ مى گوید: گذشت کنندگان از مردم.
4. اهمیت پیوندهاى دوستى میان مؤمنان: رسول اکرم صلى الله علیه و آله در این باره مى فرمایند: ألا اُخبِرُکُم بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّهِ. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَ اَلینُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفوا وَ اَشَدُّکُم مِن نَفسِهِ اِنصافا فِى الرِّضا وَالغَضَبِ (کلینى، 1348، ج 2، ص 240)؛ آیا شما را از شبیه ترینتان به خودم باخبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر کس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، با خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینى اش دوست دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و باگذشت تر، و در خرسندى و خشم باانصاف تر باشد. نیز آن حضرت مى فرماید: تَعافَوا تَسقُطِ الضَّغائِنُ بَینَکُم (متقى هندى، 1409ق، ج 3، ص 373، ح 7004)؛ از یکدیگر گذشت کنید، تا کینه هاى میان شما از بین برود.
5. طولانى شدن عمر: رسول اکرم صلى الله علیه و آله در این باره مى فرمایند: مَن کَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فى عُمُرِهِ (دیلمى، 1387، ص 315)؛ هر کس پُرگذشت باشد، عمرش طولانى شود.
6. افزایش عزت نفس: رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: مَن عَفا عَن مَظلَمَةٍ أَبدَ لَهُ اللّهُ بِها عِزّا فِى الدُّنیا وَالاخِرَةِ (طوسى، 1388، ص 182)؛ هر کس از ظلمى که در حق او شده گذشت کند، خداوند به جاى آن در دنیا و آخرت به او عزّت مى بخشد. امیرالمؤمنین على علیه السلام نیز مى فرماید: لعَفوُ تاجُ المَکارِمِ (تمیمى آمدى، 1366، ج 1، ص 140، ح 520)؛ گذشت، اُوج بزرگوارى هاست. همچنین آن حضرت در جاى دیگر فرموده اند: ألعَفوُ یفسِدُ مِنَ اللَّئیمِ بِقَدر إصلاحِهِ مِنَ الکَریمِ (مجلسى، 1403ق، ج 74، ص 42)؛ عفو و گذشت به همان اندازه که در اصلاح شخص بزرگوار مؤثر است، شخص فرومایه را تباه مى کند. امام صادق علیه السلام نیز فرمودند: ثَلاثٌ مَن کُنَّ فِیهِ کانِ سَیدا: کَظمُ الغَیظِ وَالعَفوُ عَن المُسیى ءِ والصِّله بِالنَفسِ وَالمالِ (ابن شعبه حرانى، 1382، ص 317)؛ سه چیز است که در هر که باشد آقا و سرور است: خشم فرو خوردن، گذشت از بدکردار، کمک و صله رحم با جان و مال.
شرایط بخشودگى
اگرچه در موضوع ارتباطات بین فردى، اصل بر عفو و بخشودگى است، اما با نگاهى به برخى روایات و آیات مى توان نتیجه گرفت محدوده بخشودگى، در ارتباطات بین فردى و حوزه اعمال شخصى است، و آن گاه که صحبت از اجراى احکام الهى و عدالت اجتماعى است، عفو و بخشودگى با شرایطى خاص قابل اعمال خواهد بود. در سیره پیامبر اکرم9 گفته اند: رسول خدا هیچ گاه براى شخص خود از کسى انتقام نگرفت، اما اگر حرمت هاى الهى شکسته مى شد، براى خدا انتقام مى گرفت. در همین باره امیرالمؤمنین على علیه السلام فرمودند: (بدى یا خوبى را) به نیکى پاداش ده و از بدى درگذر، به شرط آنکه به دین لطمه اى نزند یا در قدرت اسلام ضعفى پدید نیاورد (تمیمى آمدى، 1366، ج 3، ص 373، ح 4788). انتخاب عفو یا انتقام، تا حد بسیارى به دو عامل بستگى دارد: الف) نوع خطا؛ ب) وضعیت خطاکار.
چنان که جرم و تجاوز نسبت به حقوق شخصى باشد و زیان ناشى از خطا و لغزش، متوجه فرد یا گروه محدودى شود، در این صورت، عامل دوم تعیین کننده است؛ به این معنا که آیا عفو و اغماض، موجب پشیمانى و اصلاح مجرم مى شود یا بر جرئت و جسارت او در تکرار عمل ناپسندش مى افزاید (الهامى نیا، 1375).
انواع بخشودگى
1. بخشودگى ممدوح: حقوق شخصى (اعم از جانى و مالى)، تنها مواردى هستند که عفو و گذشت درباره آنها جایز و چه بسا لازم و ضرورى است. در ذیل، به برخى از موارد اشاره مى شود:
الف) عفو در حکم قصاص: از امیرالمؤمنین على علیه السلام نقل است که در آستانه شهادت، به فرزندانشان سفارش نمودند: ... اگر ماندم، صاحب اختیار خون خود مى باشم و اگر مردم، مرگ وعده گاه من است و اگر (خواستم او را) ببخشم. بخشش براى من طاعت و بندگى (موجب قرب و نزدیکى به رحمت خدا) است و (اگر شما خواستید او را ببخشید) بخشش براى شما نیکوکارى است، پس (شما او را) ببخشید (زیرا خداوند در قرآن کریم مى فرماید) آیا دوست ندارید خدا شما را بیامرزد؟ درحالى که خدا آمرزنده و مهربان است (نهج البلاغه، 1380، نامه 23).
ب) عفو در مورد حقوق مالى: خداوند در مورد احکام طلاق خطاب به مردان مى فرماید:گذشت شما(پرداخت مهریه کامل) به تقوا نزدیک تر است... بزرگوارى را در میان یکدیگر فراموش نکنید؛ زیرا خداوند به آنچه انجام مى دهید، بیناست (بقره: 237).
ج) عفو لغزش هاى مؤمنان؛
د) عفو در خانواده، به منظور تقدس نهاد خانواده و تأکید بر ثبات آن: خداوند در آیه 14 سوره تغابن مى فرماید: اى کسانى که ایمان آوردهاید، بعضى از همسران و فرزندانتان دشمنان شما هستند، از آنها بر حذر باشید و اگر عفو کنید و صرف نظر نمایید و ببخشید (خدا شما را مى بخشد)؛ چراکه خداوند بخشنده و مهربان است.
ه.) عفو نسبت به کافران و دشمنان: خداوند در آیه 14 سوره جاثیه مى فرماید: به مؤمنان بگو: کسانى را که امید به ایام خدا [روز رستاخیز] ندارند، مورد عفو قرار دهند تا روزى که خداوند هر قومى را به اعمالى که انجام مى دادند خبر دهد.
و) عفو در هنگام قدرت و عفو زیردستان: امیرالمؤمنین على علیه السلامبه مالک اشتر (حاکم مصر) مى فرماید: نسبت به آنان حیوان درّنده اى مباش که خوردنشان را غنیمت شمارى؛ زیرا مردم دو گروه اند: یا برادر دینى تواند یا همنوع تو، که از ایشان لغزش سر مى زند و در معرض درد و گرفتارى ها قرار دارند و دانسته و ندانسته خلاف مى کنند؛ بنابراین، همان گونه که خود دوست دارى خداوند تو را ببخشاید و از خطاهایت درگذرد، تو نیز آنان را ببخش و از خطاهایشان درگذر... از بخشش و گذشت هرگز پشیمان مباش و از کیفر دادن خوشحالى نکن (نهج البلاغه، 1380، نامه 53).
2. بخشودگى مذموم: گذشتِ ناشایست شامل موارد ذیل مى باشد:
الف) اجراى حدود و حقوق الهى که موجب برقرارى شرع و حکومت شرع است؛
ب) حقوق دیگران، و یا به اصطلاح، حق الناس که دِینى از افراد بر گردن یکدیگر بر جاى مى گذارد.
ج) دشمنان و توطئه گران منافق و مواجهه با افراد پست و فرومایه، هنگامى که احساس شود گذشت و بخشش فرد خاطى را نسبت به خطایش جسورتر و جرى تر مى نماید (نوروزى، 1392).
موارد گفته شده را مى توان در الگوى زیر صورت بندى نمود:
شکل (2): مقتضیات بخشودگى در آموزه هاى اسلامى
شکل (2) نشان مى دهد که بخشودگى با توجه به نوع و گستره خطا، و پیامدى که بخشش فرد خاطى از سوى فرد آسیب دیده در پى خواهد داشت و نیز قصد و انگیزه خطاکار، مى تواند به دو شکل ممدوح یا مذموم ظاهر شود. بخشودگى زمانى مذموم و نکوهیده است که فرد خاطى انگیزه ایجاد فساد و فتنه در جامعه داشته باشد، و یا حقوق جمعى را تضییع نموده و یا احساس شود پیامد بخشش، نتیجه اى جز جسور و گستاخ نمودن فرد خاطى در پى ندارد. به فرموده امیرالمؤمنین على علیه السلام، عفو و گذشت، به همان اندازه که افراد باشخصیت را اصلاح مى نماید، افراد لئیم و پست را فاسد مى کند (کراجکى طرابلسى، 1410ق، ج 2، ص 182). در چنین مواردى بخشودگى نه تنها توصیه نشده، بلکه جبران نمودن خسارت وارده از سوى فرد خاطى و انتقام از آنها بیش از عفو و گذشت توصیه مى گردد.
با مرورى بر منابع مختلف روان شناختى و متون و روایات اسلامى بر اساس آموزه هاى اسلامى مى توان چنین استنباط نمود که مبدأ و نهایت این صفت الهى است، اگرچه، آثار آن در زندگى دنیوى و روابط فیمابین مشهود و قابل مطالعه است. بروز و ظهور بخشودگى، فرایندى است که طى مراحل رشد عقلانى، اخلاقى و مراتب ایمان در فرد به ظهور مى رسد. ازاین رو، صحبت از مراحل، و به بیان دقیق تر، انواع بخشودگى است که صرفا با توجه به سلسله مراتب ایمان و تقوا در فرد بروز و ظهور مى یابد. بخشودگى در حوزه زندگى فردى و خانوادگى، صرف نظر از فرد متجاوز (خاطى)، فى نفسه امرى پسندیده و مورد تأکید است و به عنوان صفتى که از فرد بزرگوار و متقى صادر مى شود، شناخته مى شود. با این حال، نگرش اسلام به بخشودگى، دربرگیرنده شرایط و مقتضیات خاصى است که بسته به گستره خطا، انگیزه خطا و پیامد آن، مى تواند مقبوح یا ممدوح شناخته شود. ازاین رو، در محدوده فردى، بخشودگى به مثابه صفتى در کنار فضایل برتر با انگیزه ماورایى و الهى و فوق دنیوى و نه در ارتباط با فرد خاطى و یا صرف نظر از نوع عمل تجاوزکارانه، ترغیب و تشویق مى شود (قُرب الهى، مورد رحمت الهى واقع شدن، جلب رضایت خالق)؛ اما در محدوده حقوق مردمى (حق الناس و اجراى حدود الهى) صفت بخشودگى به منزله فضیلت، در شرایط و محدوده هاى خاصى قابل اعمال است.
در ادبیات روان شناختى، خاستگاه مطالعه این صفت، دینى بوده است، اما غایت و انگیزه آن، ارتباطى به مذهب و باورهاى هستى شناسانه و الهى ندارد. بخشودگى نیز همچون دیگر سازه هاى روان شناختى داراى مؤلفه هاى هیجانى، شناختى و رفتارى است و طى مراحل رشد شناختى در سنین مختلف و در بافت هاى متفاوت ظهور و بروز مى یابد. در این رویکرد، بخشودگى، فرد دیگرى را به مرکز توجه آورده و به تنهایى، راهبرد خودیارى محسوب نمى شود؛ بنابراین، وقوع بخشودگى در یک فرد، منوط به همکارى و پذیرش فردى دیگر است. بروز و ظهور این ویژگى در افراد، عملى مشروط مى باشد و تحت تأثیر عوامل مختلفى همچون شخصیت افراد، کیفیت رابطه موجود، ماهیت رفتار تجاوزکارانه و دیگر متغیرهاى اجتماعى ـ شناختى، ازجمله نوع اسنادهاى فرد آسیب دیده، از فرد سر مى زند. بخشودگى در آخرین حد و مرحله خود، در رابطه با فرد مقابل و با تغییر نگرش و اسنادها از منبع درونى به منبع بیرونى (فرد خاطى قصد انتقام یا ناراحتى نداشته و یا وى در این آسیب مقصر نیست) مورد ارزیابى و اقدام قرار گرفته، در برخى تعاریفى که از بخشودگى مى شود، بیشتر شرط عدالت و انصاف براى آن مورد توجه قرار مى گیرد. بنابراین، مشاهده مى شود که محدوده مطالعه بخشودگى در ادبیات روان شناختى، صرفا روابط انسانى بوده و با هدف سازگارى و بقاى روابط انسانى مورد تأکید و مطالعه قرار گرفته است. نیز پیامدها و آثار روان شناختى، اجتماعى و فیزیولوژیکى بر آن مترتب است. ازاین رو، با توجه به منشأ برخى سازه هاى روان شناختى مورد مطالعه در عرصه مطالعات تجربى و میدانى، به نظر مى رسد مى توان با عملیاتى نمودن آموزه هاى اسلامى و ارائه آنها در قالب یک الگوى نظرى، بهتر بتوان جایگاهى براى آزمودن باورها و تعالیم دین مبین اسلام در ابعاد زندگى فردى و اجتماعى مشخص نمود.
نتیجه گیرى
نتایج بررسى حاضر به قرار ذیل مى باشد:
ـ بخشودگى در آموزه هاى اسلامى از سطوح متفاوتى برخوردار است که عمق آن به درجات ایمان و تقوا در افراد بستگى دارد.
ـ آثار بخشودگى علاوه بر مزایاى دنیوى، مزایاى اخروى و قرب الهى را در پى دارد.
ـ بخشودگى در آموزه هاى اسلامى با انگیزه قرب الهى و خشنودى پرودگار یکى از مکارم اخلاق بیان شده، همچون دیگر مکارم اخلاقى داراى غایت اخروى است.
- بخشودگى صرفا به رابطه بین فردى خاتمه نیافته، به روابط بین انسان و خدا نیز اشاره دارد.
ـ بخشودگى در آموزه هاى اسلامى از دو بُعد ممدوح و مذموم برخوردار است.
ـ پسندیده و ناپسند بودن بخشودگى به گستره خطا، انگیزه خطا و پیامد آن در گستره روابط فردى و اجتماعى، بستگى دارد.
ـ بخشودگى در زمینه حقوق فردى و خانوادگى همواره امرى ممدوح و ستودنى بوده و روایات متعددى بر آثار مثبت آن صحه گذارده اند.
ـ بخشودگى در حوزه حقوق مردمى و قانونى، با مترتب بودن مقتضیات خاص قابل طرح است.
ـ بخشودگى با توجه به زوایاى گوناگون آن در آموزه هاى اسلامى، قابلیت ارائه به صورت یک الگوى نظرى به عنوان پایه اى براى مطالعات تجربى ـ میدانى را داراست.
منابع
نهج البلاغه، 1380، ترجمه محمد دشتى، قم، مؤسسه تحقیقاتى امیرالمؤمنین علیه السلام.
ابن شعبه حرانى، حسن بن على، 1382، تحف العقول، ترجمه صادق حسن زاده، قم، آل على علیه السلام.
الهامى نیا، على اصغر، 1375، اخلاق اسلامى، قم، مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام.
تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، 1366، غررالحکم و دررالکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامى.
حسینى، س. ع. ا.، بى تا، جایگاه بخشش و گذشت در رفتار پیامبر صلى الله علیه و آله، قم، پژوهشکده باقرالعلوم.
دانشنامه حوزه، در: www.hawzah.net
دیلمى، حسن بن محمد، 1387، اعلام الدین، قم، مؤسسه فرهنگى و اطلاع رسانى تبیان.
زکى یى، ع، ک. خدادادى، م. علیخانى، س. رستمى، ج. کرمى، 1389، رابطه مهارت هاى زندگى و ویژگى هاى شخصیتى با بخشودگى زناشویى در میان زنان شهر کرمانشاه، زن و خانواده، سال دهم، ش 3، ص 75ـ91.
سیف، س. و ف. بهارى، 1380، استانداردسازى و هنجاریابى مقیاس بخشودگى خانواده براى خانواده هاى ایرانى، طرح پژوهشى پژوهشکده زنان، تهران، دانشگاه الزهراء علیهاالسلام.
صدوق، محمدبن على، 1372، معانى الاخبار، قم، دارالکتب الاسلامیه.
طوسى، محمدبن حسن، 1388، امالى، ترجمه صادق حسن زاده، تهران، اندیشه هادى.
کراجکى طرابلسى، محمدبن على، 1410ق، کنزالفوائد، چ دوم، قم، مکتبة المصطفوى.
کلینى، محمدبن یعقوب، 1348، الکافى، تحقیق على اکبر غفارى، چ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
گیلانى، ملّاعبدالرزاق، 1343، ترجمه و شرح مصباح الشریعه، تهران، دانشگاه تهران.
متقى هندى، علاءالدین، 1409ق، کنزالعمال فى سنن الاقوال و الافعال، بیروت، مؤسسة الرساله.
مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، چ دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء.
نوروزى، س.، 1392، بررسى عفو و بخشش در اجتماع از دیدگاه قرآن و روایات، اصفهان، مدرسه علمیه ریحانه.
American Psychological Association, 2006, Forgiveness: A Sampling of Research Results.
Baharudin, D. F., M. A., Che Amat, M. R. M. Jailani & M. Sumari, 2011, The Concept of Forgiveness as a Tool in Counseling Intervention for Well-being Enhancement, PERKAMA International Convention.
Baumeister, R.F., J. J., Exline & K. L. Sommer, 1998, The victim role, grudge theory, and two dimensions of forgiveness, In E. L. Worthington (ed.), Dimensions of forgiveness: Psychological Research and theological perspectives, Philadelphia, Templeton Foundation Press.
Cordova, J., J. Cautilli, C. Simon, R. Axelrod-Sabtig, 2006, Behavior Analysis of Forgiveness in Couples Therapy, IJBCT, v. 2, p. 192.
Denham, S. A., K. Neal, B. J. Wilson, S. Pickering, C. J. Boyatzis, 2005, Emotional Development and Forgiveness in Children: Emerging Evidence, In E.L. Worthington, Jr. (ed.), Handbook of Forgiveness, New York, Brunner-Routledge.
Freedman, S.R., R. D. Enright, J. Knutson, 2005, A Progress Report on the Process Model of Forgiveness, In E.L. Worthington, Jr. (ed.), Handbook of Forgiveness, New York, Brunner-Routledge.
Kendler, K. S., X. QW, Liou, C. O. Gardner, M. E, McCullough, D. Larson, & C. A. Prescot, 2003, Dimensions of Religiosity and their Relationship to Lifetime Psychiatric and Substance use Disorders, American Journal of Psychiatry, v. 160, p. 496-503.
Maria del, G. M., R. G, Martiio, G. F. Gonzalo, 2011, Forgiveness in Marriage: Healing or Chronicity, A Dialog Between a Philosophical and a Psychotherapeutic Understanding more, Human Studies, v. 34.
McCullough, M. E., & E. L. Worthington, 1999, Religion and the forgiving Personality, Journal of Personality, v. 67, p. 1141-1164.
McCullough, M.E., E. L. Worthington, & K. C. Rachal, 1997, Interpersonal forgiving in close Relationships, Journal of Personality and Social Psychology, v. 73, p. 321-336.
McCullough, M.E., K. C. Rachal, S. J. Sandage, E. L. Worthington, S. W. Brown, & T. L. Hight, 1998, Interpersonal forgiving in close Relationships: II. Theoretical elaboration and measurement, Journal of Personality and Social Psychology, v. 75, p. 1586-1603.
Metts, S., & W. Cupach, 2007, Responses to Relational Transgressions: Hurt, Anger, and Sometimes Forgiveness, In B. Spitzberg & W. Cupach (eds.), The Dark Side of Interpersonal Communication, New York, Routledge.
Mirzadeh, M., & R. Fallahchai, 2011, The Relationship Between Forgiveness and Marital Satisfaction. J. Life Sci. Biomed, v. 2, p. 278-282.
Parker, R & R. Pattenden, 2009, Strengthening and Repairing Relationships: Addressing forgiveness and Sacrifice in Couples Education and Counseling, Australian Family Relationships Clearinghouse, No 13.
Roberts, R. C., 1995, Forgivingness, American Philosophical Quarterly, v. 32, p. 289-306.
Sarinopoulos, S., 2000, "Forgiveness and Physical Health: A Doctoral Dissertation Summary", World of Forgiveness, v. 2, p. 16-18.
Van Oyen, C. Witvilet, T. E. Ludwig, K. L. Vander Lann, 2001,"Granting Forgiveness or Harboring Grudges: Physiology and Implications for Emotions Health", Psychological Science, v. 12, p. 117-123.
Worthington, E.L., Jr., 1998, The Pyramid Model of forgiveness: Some interdisciplinary Speculations about Unforgiveness and the Promotion of Forgiveness, In E.L. Worthington Jr. (ed.), Dimensions of forgiveness: Psychological Research and theological Perspectives, Philadelphia, Templeton Foundation Press.
Worthington, Jr., L. Everett, 2005, Handbook of forgiveness, Routledge Taylor & Francis Group.
Younger, J.W., R. L. Piferi, R. L. Jobe & K. A. Lawler, 2004, "Dimensions of forgiveness: The views of Laypersons", Journal of Social and Personal Relationships, v. 12, p. 837-855.