کارناپ و نقش وى در فلسفه تحلیلى
Article data in English (انگلیسی)
سال بیست و ششم ـ شماره 232 (ویژه فلسفه)
فائزه برزگر تبریزى / کارشناس ارشد فلسفه دین دانشگاه علامه طباطبایى BarzegarTF@gmail.com
دریافت: 20/5/95 پذیرش: 18/11/95
چکیده
فلسفه تحلیلى را، که از اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و تا اواسط قرن بیستم به اوج خود رسید، مى توان مبتنى بر سه رویکرد کلیدى دانست: تجربه گرایى با تمرکز بر «اصل تحقیق پذیرى»، توجه به منطق به مثابه یک ابزار، و تحلیل زبانى. کارناپ یکى از مهم ترین متفکرانى است که با تمرکز بر این سه رویکرد، نقش تعیین کننده اى در پیشرفت و کارآمدى فلسفه تحلیلى داشته است. هدف این پژوهش بررسى تأثیر متفکران بزرگى همچون فرگه، راسل و ویتگنشتاین بر «تفکر تحلیلى» کارناپ و سپس بیان تأثیر رویکرد وى بر کارآمدى فلسفه تحلیلى در سه محور اصلى آن است. در نهایت، تلاش شده است با بیان تفصیلى و نوآورى هاى وى در این سه محور، خوانش جدى ترى از فلسفه تحلیلى ارائه شود.
کلیدواژه ها: فلسفه تحلیلى، تجربه گرایى، اصل تحقیق پذیرى، تحلیل زبانى، معنادارى.