سخن آغازين
سخن آغازين
فرهنگ و مهندسي فرهنگي در نظام اسلامي
انسان به عنوان موجودي اجتماعي، داراي افكار، ارزش ها، باورها و دستاوردهاي مادي و معنوي است كه فرهنگ نام دارند. اين موجود اجتماعي، داراي نظام فرهنگي است و تنها انسان است كه قادر به فرهنگ سازي است. به دليل فرهنگ محور بودن زندگي انساني، كيفيت رفتاري افراد به جايگاه شناختي و فرهنگي او و جامعه اي كه در آن زندگي مي كنند، نسبت داده مي شود. فرهنگ به معناي خاص، مشتمل بر امور غيرمادي و شناختي است. نظام جامعه پذيري نيز همان سازوكار فراگيري شيوه زيست اجتماعي است و با نظام جامعه پذيري ارتباط دو سويه و متقابل دارد. روشن است كه نمادها و ارزش هاي نظام جامعه پذيري از طريق نظام فرهنگي تأمين مي گردد. از سوي ديگر، نظام جامعه پذيري به انتقال، نهادينه شدن و ماندگاري باورها، ارزش ها، هنجارها و آداب و رسوم اجتماعي ياري مي رساند.
گرچه فرهنگ موضوعي شناختي و ذهني است و همانند امور مادي و يا عيني به راحتي نمي توان آن را دست كاري و
يا تغيير داد، اما فقدان و يا ضعف مديريت در اين حوزه مي تواند به نوعي به از هم گسيختگي فرهنگي منجر شود. در اين صورت، نهادهاي متولي فرهنگ و جامعه پذيري فرهنگي دچار نوعي روزمره گي مي شوند. نتيجه طبيعي چنين وضعيتي، بحران هويت اجتماعي و تعارض در نظام جامعه پذيري است.
نهادهاي متولي فرهنگ، از طريق جامعه پذيري در پي نهادينه كردن، حفظ و انتقال فرهنگ و عناصر فرهنگي و باورها، ارزش ها و رفتارهاي فرهنگي مي باشند. در جامعه اسلامي ما، نظام جامعه پذيري تحت تأثير شرايط جهاني، ملّي، مذهبي، قومي و نژادي در چارچوب حفظ و حراست از باورها و ارزش ها شكل مي پذيرد. ارزش ها و رفتارهاي متعارض ناشي از اين كانون هاي متعدد، و نيز تنوع نهادهاي متولي فرهنگ و جامعه پذيري در جامعه، اعم از خانواده، نهادهاي آموزشي، سازمان هاي دولتي و غير دولتي، همچنين ناهمسويي و موازي كاري آنها، فقدان مديريت واحد و منسجم و... زمينه ساز بحران هويت، تعارض، ارائه الگوهاي نادرست و متعارض با آموزه هاي ملّي، بومي و ديني خواهد بود. از اين رو، مديريت فرهنگي و مهندسي فرهنگ در جامعه ضرورت مي يابد تا از طريق آن، با رويكردي علمي به بررسي عملكرد نهادهاي متولي فرهنگ، كاركرد و ميزان تأثيرگذاري آنها در جامعه پرداخت و نيز ميزان هماهنگي دروني، و سازگاري آنها با هويت تاريخي، ملّي و ديني جامعه ايران را باز شناساند.
امروزه اهميت مديريت و مهندسي فرهنگي در شرايطي كه فناوري اطلاعات موجب شده است تا جهان همچون دهكده اي كوچك، به شدت از تبليغات رسانه اي تأثير پذيرد، بيشتر روشن مي شود. بر اين اساس، مهندسي فرهنگ، به عنوان شيوه تعامل با شرايط نوين و حفظ هويت ديني ـ ملّي ضرورت دوچندان دارد. در اين سازوكار نوين فرهنگي، توجه به تحولات و تنوعات در حوزه فرهنگ، اعم از زمينه هاي ملّي و بين المللي، بسيار مهم و حايز اهميت مي باشد. مديريت و مهندسي فرهنگي مي بايست توجه لازم را به ماهيت و جايگاه نظام جامعه پذيري در توسعه فرهنگي داشته باشد.
دبيرگروه جامعه شناسي