معرفت، سال شانزدهم، شماره هفتم، پیاپی 118، مهر 1386، صفحات -

    سخن آغازین

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 


    سخن آغازین

    پژوهش در نظریه حقوقى اسلام ضرورت امروز، اندیشه فردا

    اسلام دین حیات و زندگانى است. فلسفه تشریع احکام اسلامى دعوت انسان‌ها به زندگى انسانى و هدایت جامعه به وادى صلح و امنیت است. اسلام داعیه جهانى دارد، رسالت حضرت محمّد صلى‌الله‌علیه‌و‌آله از آغازش هدایت جهانیان بوده است. توفیق شگرف این دین مقدّس در ایجاد تحوّل اجتماعى و گسترش روابط بین‌المللى در برهه‌اى از زمان الگوى تاریخ‌سازى است که هماره مى‌تواند الهام‌آفرین باشد.

    به گفته واگلرى استاد ادبیات عرب و تاریخ تمدّن اسلامى در دانشگاه «ناپل» ایتالیا: «ما در این کتاب (قرآن) مخزن‌ها و ذخایرى از علوم مى‌بینیم که فوق ظرفیت و استعداد باهوش‌ترین اشخاص و بزرگ‌ترین فیلسوفان و قوى‌ترین مردان قانون و سیاست است. ما را شگفتى و حیرت از دینى است که نه تنها نظریه‌اى را دنبال مى‌کند که با نیازمندى‌هاى بشر سازگار است و شریعتى را ایجاد مى‌کند که از عالى‌ترین قوانین تشکیل مى‌شود و انسان مى‌تواند در پناه آن زندگى کند، بلکه از این حدود نیز گام را فراتر مى‌نهد و فلسفه حیات را نیز عرضه مى‌دارد.»1

    توصیه قرآن کریم به مؤمنان این است که اگر مى‌خواهید به زندگى انسانى دست یابید با پیروى از خدا و رسول خدا، به دستورات دین عمل کنید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ» (انفال: 24)؛ اى کسانى که ایمان آورده‌اید دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید، هنگامى که شما را به سوى چیزى مى‌خواند که مایه حیاتتان است. این تعبیر، کوتاه‌ترین، گویاترین و جامع‌ترین تعبیر ممکن از رسالت اسلام و حقوق اسلامى است که همانا دعوت به حیات در ابعاد گوناگون (فرهنگى، سیاسى، اجتماعى و اخلاقى) آن مى‌باشد.

    نظام حقوقى اسلام براى احیا و پاس‌دارى از ارزش‌ها، تعلیم و تربیت انسان‌ها و در نهایت ایجاد جامعه سالم، تشریع شده است. در اسلام تدابیر لازم همانند اعتقاد به توحید، معاد، انذار و تبشیر و... اندیشیده شده که تا حد زیادى مى‌تواند انسان‌ها را از رفتار مجرمانه باز داشته، آنان را به وظایف فردى و اجتماعى‌شان وادار نماید. در این نظام حقوقى براى افرادى که به هر دلیلى، حق و عدالت را نادیده مى‌گیرند و حقوق دیگران را رعایت نمى‌کنند، مجازات و کیفرهاى مادى و دنیوى پیش‌بینى شده است.

    ظهور اسلام در قرون وسطا با ویژگى‌هاى منحصر به فردى، از جمله عدالت‌گسترى و ظلم‌ستیزى از شگفتى‌هاى تاریخ و از عجایب حوادث اجتماعى آن دوران به شمار مى‌رود. به ادعاى مارسل بوآزار محقق انستیتوى عالى ژنو: «روش سیاسى و اصول حقوقى اسلام در قرون وسطا، دست‌مایه فلاسفه و حقوق‌دانان غرب در تدوین ضوابط و قوانین مربوط به عدالت اجتماعى و ضمانت حقوقى مستضعفان در برابر مستکبران بوده است. به جرئت مى‌توان گفت که شریعت اسلام بنیانگذار جهانى حقوق بین‌الملل در جهان است.»2

    اسلام بنیانگذار زندگى مسالمت‌آمیز ملت‌ها در کنار یکدیگر بوده و قرآن کریم نزدیک به هزار سال پیش از مکتب پروتستان، پیروان دیگر ادیان الهى را به تعاون و همزیستى مسالمت‌آمیز فراخوانده است. (آل‌عمران: 64)

    امروزه نیز اسلام به عنوان یک دین معتبر در جهان مطرح است. پیروزى انقلاب اسلامى در ایران به رهبرى امام خمینى قدس‌سرهشخصیت برجسته روحانى و بیدارگر جهان اسلام بر اهمیت و حساسیت پژوهش درباره اسلام و نظریه حقوقى آن افزوده است؛ چراکه امت اسلام با استناد به قوانین 1400 ساله و سنّت دینى گذشته عزم راسخ دارند که عظمت تاریخى پیشین‌شان را بازیابند.

    به بیان دیگر، فرصت فراهم آمده، اسلام را در محک تجربه قرار داده است، اداره جامعه با همه پیچیدگى‌هایش به نظام حقوقى اسلام واگذار شده است. اثبات صلاحیت حقوق اسلامى براى اداره جامعه در گرو مباحث زیربنایى و مستلزم پژوهش‌هایى است که بر اساس نیازمندى‌هاى زمان و تحوّلات اجتماعى انجام بگیرد تا قابلیت و توانایى انطباق نظام حقوقى اسلام را بر شرایط مختلف نشان دهد. به گفته هاکنج استاد دانشگاه هاروارد: «در نظام اسلامى نه تنها هر نوع استعداد و آمادگى براى پیشرفت و تکامل وجود دارد، بلکه قابلیت تطور نظام اسلامى از اغلب نظام‌هاى دیگر بیشتر است. من با کمال واقع درک مى‌کنم که دین اسلام کلیه مبادى واصول لازم را براى پیشرفت و تکامل دارد.»3

    واقعیت این است که دین اسلام کلیه مبادى و اصول لازم را براى تکامل دارد. پایه‌هاى فقه اسلامى از نظر حقوق بسیار محکم و استوار است. قواعد کلى و مفاهیم غنى و پرمایه اسلام اعجاب‌انگیز است. فقه اسلامى در پرتو اجتهاد و استنباط مى‌تواند تحرّک و پویایى خود را هماره حفظ کند و به نیازمندى‌هاى بشر در عرصه روابط اجتماعى (داخلى و بین‌المللى) پاسخگو باشد. به بیان دیگر، اشکال این نیست که در اسلام ابزار پیشرفت وجود ندارد، بلکه این عیب مسلمانان است که اهتمام و اراده لازم را جهت بهره‌مندى از اصول و ابزار موجود در اسلام را ندارند و رنج این کار را بر خود هموار نمى‌کنند.

    اسلام به ذات خود ندارد عیبى *** هر عیب که هست از مسلمانى ماست

    دبیر گروه حقوق


  • پى نوشت ها

    1ـ لورا واکچیا والگلرى، پیشرفت سریع اسلام، ترجمه غلام‌رضا سعیدى، چ دوم، تهران، انتشار، 1344، ص 53.

    2ـ مارسل بوآزار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه محسن مؤیدى، ص 105.

    3ـ جعفر سبحانى، مبانى حکومت اسلامى، ترجمه داود الهامى، قم، مؤسسه فرهنگى سیدالشهداء، 1370، ص 523.

  • شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1386) سخن آغازین. فصلنامه معرفت، 16(7)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."سخن آغازین". فصلنامه معرفت، 16، 7، 1386، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1386) 'سخن آغازین'، فصلنامه معرفت، 16(7), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). سخن آغازین. معرفت، 16, 1386؛ 16(7): -