صفحهها:
61-
تاریخ دریافت: 1397/09/12
تاریخ پذیرش: 1399/05/08
چکیده:
به باور فیلسوفان علوم انسانی، مبانی فلسفیِ پذیرفته شده توسط یک نظریه پردازِ علوم انسانی، تأثیر بنیادین در شکل گیری نظریات وی داشته و درواقع، بستر و زمینهی تولید علوم انسانی را فراهم می کند. این نوشتار، با توجه به اهمیت این نکته در پی آن است که به عنوان نمونه با روشی توصیفی، تحلیلی و انتقادی به بررسی آراء انسان شناختی ژان پل سارتر پرداخته و در ادامه تأثیر مبانی انسان شناختیِ پذیرفته شده توسط وی را در برخی از مهم ترین عرصه های علوم انسانی مانند موضوع، روش شناسی، اهداف و غایات، مسائل و بُعد ارزش شناختی نشان دهد.
در این راستا، به این نتیجه رهنمون می شویم که سارتر «با انکار واجب الوجود و نفی هرگونه طرح و سرشت پیشین برای انسان، آزاد دانستن وی، مسئول شمردن او در قبال ساختن ماهیت خویش به واسطهی گزینش ها و طرح ریزی های مستقلانه و اصیل گونهی خود، نفی هرگونه منبع زایای ارزش ها به جز آزادی و عدم ارائهی آرمان و غایتی مشخص و قابل دستیابی برای انسان»، منطقاً چاره ای ندارد که موضوع علوم انسانی و روش کاربردی آنها را به ترتیب، «کنش های انسانی و آثار دنیوی آنها» و «روش های کیفی» بداند و از منبع غنی وحی و آموزه های دینی مرتبط با علوم انسانی محروم باشد. در نهایت دستش از علوم انسانی هدفمند و همگانی با ارزش های عینی و قابل توصیه به همگان کوتاه باشد.
Article data in English (انگلیسی)
متن کامل مقاله:
امین معظمی گودرزی / دانشجوی دکتری فلسفه علوم اجتماعی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره aminmoazami242@yahoo.com
دریافت: 02/12/98 پذیرش: 01/05/99
چکیده
به باور فیلسوفان علوم انسانی، مبانی فلسفیِ پذیرفته شده توسط یک نظریه پردازِ علوم انسانی، تأثیر بنیادین در شکل گیری نظریات وی داشته و درواقع، بستر و زمینة تولید علوم انسانی را فراهم می کند. این نوشتار، با توجه به اهمیت این نکته در پی آن است که به عنوان نمونه با روشی توصیفی، تحلیلی و انتقادی به بررسی آراء انسان شناختی ژان پل سارتر پرداخته و در ادامه تأثیر مبانی انسان شناختیِ پذیرفته شده توسط وی را در برخی از مهم ترین عرصه های علوم انسانی مانند موضوع، روش شناسی، اهداف و غایات، مسائل و بُعد ارزش شناختی نشان دهد.
در این راستا، به این نتیجه رهنمون می شویم که سارتر «با انکار واجب الوجود و نفی هرگونه طرح و سرشت پیشین برای انسان، آزاد دانستن وی، مسئول شمردن او در قبال ساختن ماهیت خویش به واسطة گزینش ها و طرح ریزی های مستقلانه و اصیل گونة خود، نفی هرگونه منبع زایای ارزش ها به جز آزادی و عدم ارائة آرمان و غایتی مشخص و قابل دستیابی برای انسان»، منطقاً چاره ای ندارد که موضوع علوم انسانی و روش کاربردی آنها را به ترتیب، «کنش های انسانی و آثار دنیوی آنها» و «روش های کیفی» بداند و از منبع غنی وحی و آموزه های دینی مرتبط با علوم انسانی محروم باشد. در نهایت دستش از علوم انسانی هدفمند و همگانی با ارزش های عینی و قابل توصیه به همگان کوتاه باشد.
کلیدواژه ها: آراء انسان شناختی، ژان پل سارتر، علوم انسانی، آزادی، سرشت پیشین.
شیوه ارجاع به این مقاله:
RIS
Mendeley
BibTeX
APA
MLA
HARVARD
VANCOUVER
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
معظمی گودرزی، امین.(1399) نقش آراء انسانشناختی سارتر بر ابعاد مختلف علوم انسانی. فصلنامه معرفت، 29(6)، 61-
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
امین معظمی گودرزی."نقش آراء انسانشناختی سارتر بر ابعاد مختلف علوم انسانی". فصلنامه معرفت، 29، 6، 1399، 61-
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
معظمی گودرزی، امین.(1399) 'نقش آراء انسانشناختی سارتر بر ابعاد مختلف علوم انسانی'، فصلنامه معرفت، 29(6), pp. 61-
APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER
معظمی گودرزی، امین. نقش آراء انسانشناختی سارتر بر ابعاد مختلف علوم انسانی. معرفت، 29, 1399؛ 29(6): 61-