صفحهها: 21-
تاریخ دریافت: 1399/03/18تاریخ پذیرش: 1399/06/18
چکیده:
بحث وظیفه یا عدم وظیفة حکومت در قبال تربیت دینی از مسائل مهم فلسفه سیاسی حکومت است. هر حکومتی موضعی خاص در برابر تربیت دینی دارد. این پژوهش با هدف بررسی این مسئله، با روش توصیفی ـ تحلیلی ابتدا با بیان دیدگاه ماکیاول، لیبرالیسم و اسلام در این زمینه، به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا حکومت نسبت به تربیت دینی انسان ها وظیفه ای دارد؟ در این زمینه ماکیاول تمام تلاش حکومت را در جهت حفظ قدرت می داند؛ در دیدگاه لیبرالیسم برطرف کردن نیازهای مادی مدنظر بوده است؛ اما اسلام با توجه به نیازهای مادی و معنوی افراد، وظیفه حکومت را فراتر از نیازهای طبیعی و اولیه مردم دانسته و خود را نسبت به تربیت دینی و هدایت افراد به مسیر سعادت، مسئول می داند؛ و همین نکته، تمایز حکومت دینی با حکومت غیردینی را مشخص می کند.
* اصغر اسماعیلی / کارشناس ارشد علوم تربیتی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره as.6642302@gmail.com سیدمحمدصادق موسوی نسب / استادیار گروه علوم تربیتی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره smsmn4313@gmail.com دریافت: 19/03/99 پذیرش: 18/06/99 چکیده
بحث وظیفه یا عدم وظیفة حکومت در قبال تربیت دینی از مسائل مهم فلسفه سیاسی حکومت است. هر حکومتی موضعی خاص در برابر تربیت دینی دارد. این پژوهش با هدف بررسی این مسئله، با روش توصیفی ـ تحلیلی ابتدا با بیان دیدگاه ماکیاول، لیبرالیسم و اسلام در این زمینه، به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا حکومت نسبت به تربیت دینی انسان ها وظیفه ای دارد؟ در این زمینه ماکیاول تمام تلاش حکومت را در جهت حفظ قدرت می داند؛ در دیدگاه لیبرالیسم برطرف کردن نیازهای مادی مدنظر بوده است؛ اما اسلام با توجه به نیازهای مادی و معنوی افراد، وظیفه حکومت را فراتر از نیازهای طبیعی و اولیه مردم دانسته و خود را نسبت به تربیت دینی و هدایت افراد به مسیر سعادت، مسئول می داند؛ و همین نکته، تمایز حکومت دینی با حکومت غیردینی را مشخص می کند. کلیدواژه ها: حکومت دینی، تربیت دینی، ماکیاول، لیبرالیسم، اسلام.