معرفت، سال سی و چهارم، شماره سوم، پیاپی 322، پاییز 1404، صفحات 59-71

    تضاد سند 2030 با آیات و روایات در باب اصالت خانواده با تاکید بر تربیت جنسی نوجوان و جوان

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    ✍️ یونس حسنی / دکترای علوم قرآن و حدیث مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / Hasaniuones@gmail.com
    dor 20.1001.1.10236015.1404.34.3.6.8
    doi 10.22034/marifat.2024.5000399
    چکیده: 
    مهم‌ترین هدف دین الهی، هدایت و تربیت انسان‌ها برای رسیدن به سعادت نهایی است که تنها از رهگذر خودسازی و تربیت در همه ابعاد صورت می‌پذیرد؛ در پرتو تربیت صحیح است که انسان‌های مؤمن پرورش یافته و پیرو آن، جامعۀ سالم پدید می‌آید. غریزه جنسی یکی از ابعاد وجودی انسان بوده و از جهت‌دهی صحیح و تربیت مستثنا نیست. «تربیت جنسی» به‌عنوان یکی از شاخه‌های تربیتی انسان، عبارت است از: ارائه راهکارهای معرفتی و انگیزشی و عملی به افراد نسبت به جنسیت و غریزه جنسی و هدایت صحیح و مدیریت شایسته آن برای نیل به زندگی عفیفانه و کمال انسانی است. با توجه به جایگاه مهم و حساس سن نوجوانی و جوانی، تمرکز پژوهش حاضر، روی تربیت جنسی نوجوان و جوان است. تحقیق حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و انتقادی، با بررسی محتوای سند توسعه پایدار (2030)، به موارد تضاد فراوان سند مزبور با آیات و روایات اسلامی در باب تربیت جنسی دست یافته است؛ ازجمله تضاد با: اصالت خانواده، اصل عفاف و پاکدامنی، آموزه‌های صریح دینی مبنی‌بر ممنوعیت هرگونه انحراف جنسی، تربیت جنسی فرزندان بر اساس تعالیم دینی.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Contradiction of the 2030 Agenda with Verses and Narrations on the Primacy of the Family, Emphasizing the Sexual Education of Adolescents and Youth
    Abstract: 
    The most important goal of the divine religion is to guide and educate human beings to attain ultimate felicity, which is achieved only through self-cultivation and education in all dimensions. Faithful individuals are nurtured through correct education, and consequently, a healthy society is formed. As one of the dimensions of human existence, sexuality requires proper guidance and education. As a branch of human education, sexual education involves providing individuals with cognitive, motivational, and practical strategies regarding gender and the sexual instinct, and its correct guidance and proper management to achieve a chaste life and human perfection. Given the important and sensitive position of adolescence and youth, the focus of the present research is on the sexual education of adolescents and youth. Using the descriptive-analytical and critical method and examining the content of the Sustainable Development Agenda (2030), this study has identified numerous contradictions between this document and Islamic verses and narrations concerning sexual education, including contradictions with the primacy of family, the principle of chastity and modesty, explicit religious teachings prohibiting any form of sexual deviation, and the sexual education of children based on religious teachings.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

    تضاد سند 2030 با آیات و روایات در باب اصالت خانواده
    با تأکید بر تربیت جنسی نوجوان و جوان
    یونس حسنی          / دکتراي علوم قرآن و حدیث مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی    Uhasani@mihanmail.ir
    دريافت: 22/12/1403                    پذيرش: 15/02/1404
    چکیده
    مهم‌ترین هدف دین الهی، هدایت و تربیت انسان‌ها برای رسیدن به سعادت نهایی است که تنها از رهگذر خودسازی و تربیت در همه ابعاد صورت می‌پذیرد؛ در پرتو تربیت صحیح است که انسان‌های مؤمن پرورش یافته و پیرو آن، جامعۀ سالم پدید می‌آید. غریزه جنسی یکی از ابعاد وجودی انسان بوده و از جهت‌دهی صحیح و تربیت مستثنا نیست. «تربیت جنسی» به‌عنوان یکی از شاخه‌های تربیتی انسان، عبارت است از: ارائه راهکارهای معرفتی و انگیزشی و عملی به افراد نسبت به جنسیت و غریزه جنسی و هدایت صحیح و مدیریت شایسته آن برای نیل به زندگی عفیفانه و کمال انسانی است. با توجه به جایگاه مهم و حساس سن نوجوانی و جوانی، تمرکز پژوهش حاضر، روی تربیت جنسی نوجوان و جوان است. تحقیق حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و انتقادی، با بررسی محتوای سند توسعه پایدار (2030)، به موارد تضاد فراوان سند مزبور با آیات و روایات اسلامی در باب تربیت جنسی دست یافته است؛ ازجمله تضاد با: اصالت خانواده، اصل عفاف و پاکدامنی، آموزه‌های صریح دینی مبنی‌بر ممنوعیت هرگونه انحراف جنسی، تربیت جنسی فرزندان بر اساس تعالیم دینی.
    كليدواژه‌ها: تربیت جنسی، نوجوان و جوان، سند توسعه پایدار 2030، قرآن، روایات. 
    مقدمه
     
    هر فرد مسلمانی درباره پذیرش اسناد بین‌المللی سازمان‌های جهانی که قطعاً تحت نفوذ استکبار جهانی، به‌ویژه آمریکا و صهیونیسم است، باید محتاطانه و با سوء ظن عمل کند. در سند توسعه پایدار (2030) سخنی از خدا و دین وجود ندارد و این چیز عجیبی نیست؛ زیرا محتوای سند بر اساس دیدگاه‌های لیبرالیستی، سکولاریستی و اومانیستیِ قدرت‌های حاکم بر جهان، به‌ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی تدوین شده است.
    ظاهر عبارات و مصطلحات به‌کاررفته در سند، همچون حقوق بشر، صلح، آزادی، مبارزه با تروریسم و خشونت، فقرزدایی و تأمین رفاه، سلامت جنسی و... نبایستی فریبنده ما باشد؛ زیرا مصادیقی که ما از این الفاظ و مصطلحات می‌فهمیم، غیر از آن چیزی است که سازمان‌های بین‌المللی همچون یونسکو از آن ارائه نموده‌اند.
    تا جایی که جست‌وجو شد، پژوهشی‌ که تضاد سند 2030 در این باب را بر اساس منابع دینی بررسی و نقادی کند، به صورت مستقل یافت نشد؛ هرچند در آثار متعددي موضوع سند ملی 2030 یونسکو مورد بررسی قرار گرفته است؛ ازجمله مقالۀ «چالش‌هاي بنیادین جمهوري اسلامی ایران در مواجهه با سند توسعه پایدار (سند 2030)» (غمامی و مقدم خمامی، 1398)؛ این تحقیق، بیشتر صبغه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته و آیات و روایات در آن، محور پژوهش قرار نگرفته است.
    کتاب نقد علمی بر سند 2030 (راجی، 1397)؛ در این کتاب مسئلۀ تغییرات ساختاري در نهاد خانواده در سند 2030 و مفاهیم دیگر ازجمله تربیت جنسی مورد بررسی قرار گرفته است.
    کتاب واکاوي بنیان‌هاي ایدئولوژیک سند 2030 (حبیبی، 1396)؛ در این کتاب با نگاهی کلی، به مبانی معرفت‌شناختی و انسان‌شناختی این سند پرداخته می‌شود و بنیان‌هاي ایدئولوژیک این سند بین‌المللی بررسی و ارزیابی می‌گردد.
    مقالۀ «بررسی انتقادي سند توسعه پایدار 2030یونسکو؛ آثار و پیامدهاي آن» (فولادي، 1396)، با هدف بررسی سند آموزش 2030 یونسکو، به‌عنوان پروژه جهانی یکسان‎سازی نظام‌های آموزشی تدوین نموده است. در این پژوهش نیز به صورت مستقل به مسئلۀ حاضر، آن هم با محوریت قرآن و روایات پرداخته نشده است.
    مقالۀ «ارزیابی مسئله خانواده با محوریت نقش زن در سند ملی آموزشی 2030 یونسکو» (سلگی و کريمي، 1399)، نیز علاوه بر اینکه پژوهش با محوریت نقش زن بوده، مسئله از نگاه قرآن و روایات بررسی نشده است.
    ازاین‌رو خلأ پژوهشی برای حل این مسئله در تحقیقات پیشین احساس می‌شود؛ به‌ویژه که سند مزبور در سال‌های اخیر، در اواخر دولت یازدهم امضا شده و سابقه پژوهشی چندانی ندارد.
    با توجه به اینکه امضاء سند 2030، به‌منزله پذیرش محتوای آموزشی آن و اقدام عملی برای پیاده‌سازی آن در کشور است، سؤال اساسی این است که محتوای سند توسعه پایدار، به‌ویژه هدف چهارم و پنجم آن، که سیاست‌های آموزشی و ازجمله آموزش جامع جنسی است، چه تضادی با آیات و روایات در باب اصالت خانواده و عفاف و تربیت جنسی نوجوان و جوان دارد؟
    1. مفهوم‌شناسی
    سند توسعه پایدار، طرحی بین‌المللی است که توسط سازمان‌های جهانی برای 15 سال برنامه‌ریزی شده است که از سال 2016 تا 2030 باید عملیاتی شود. این سند مقدمه‌ای دارد، مبنی‌بر اینکه رهبران و مردم جهان بر آن هستند که تا سال 2030، به فقر، گرسنگی، خشونت، فساد، قاچاق و... پایان دهند و به سوی کرامت انسانی، صلح، عدالت، رعایت برابری، رفاه و... حرکت کنند؛ سپس بر لزوم تلاش همه دولت‌ها برای رسیدن به اهداف توسعه‌ای 2030 تأکید شده است. پس از آن، 17 هدف اصلی سند 2030 بیان شده‌است.
    منظور از «تضاد» سند با آیات و روایات، عبارت از: هرگونه ناسازگاری و ضدیت محتوایی سند توسعه پایدار با احکام و قوانین، ارزش‌های اخلاقی اسلام در باب تربیت جنسی می‌باشد.
    مقصود از اصالت خانواده؛ خانواده ی مد نظر دین و تعریف آن از خانواده است که تنها با ازدواج شرعی زن و مرد تشکیل می‎یابد؛ ازاین‌رو هرگونه اجتماع زن و مردی اگر بیرون از این چارچوب باشد، از دیدگاه اسلام «خانواده» محسوب نشده و اصالت و رسمیت ندارد.
    «تربیت» عبارت است از: فرایند زمینه‌سازی، معرفی و به‌کارگیری راهکارهای بینشی، گرایشی و رفتاری و رفع موانع به منظور رشد و شکوفایی همه استعدادهایی که خداوند در سرشت انسان نهاده است (فقیهی، 1393، ص68).
    امروزه در علوم تربیتی، واژه تربیت بیشتر به صورت مضاف به کار می‌رود؛ مانند تربیت بدنی، تربیت اخلاقی، تربیت جنسی و...؛ معنای «جنسی» به جنس مذکر و مونث‎ بودن نوع انسان اشاره دارد، و در ترکیب «تربیت جنسی» با یاء نسبت همراه بوده و عبارت از قوه غریزی تناسلی انسان می‌باشد. مباحثی از قبیل رشد جنسی، بلوغ جنسی و تربیت جنسی و... در آن مطرح می‌شود (ر.ک. براهنی و ديگران، 1378).
    تعاریف مختلفی برای «تربیت جنسی» ارائه شده است (مطهری کچوروی، 1398، ص64)؛ ازجمله اینکه «فرد در دوره‌های رشد کودکی، نوجوانی و جوانی به گونه ای پرورده شود و آموزش ببیند که با جنسیت خود آشنا گردد و آن را بپذیرد؛ قدردان وجود خویش باشد و به آن افتخار کند؛ نقش مذکر یا مونث ‎بودن از لحاظ اجتماعی را یاد بگیرد و احکام و آداب دینی در ارتباط با مسائل جنسی مربوط به خود و روابط با همجنس و جنس مخالف را فرا گیرد. آمادگی روانی برای ازدواج و تشکیل خانواده را پیدا کند، با مسائل مربوط به زندگی خانوادگی و روابط با همسر آشنا گردد و در سایه آن به آرامش برسد؛ به‌گونه‌ای توانمند شود که عواطف و فعالیت‌های جنسی خویش را در جهت قرب الی الله و جلب خشنودی خداوند به کار گیرد» (فقیهی، 1387، ص20).
    با توجه به این تعریف، تربیت جنسی حوزه وسیعی را دربر می‌گیرد و شامل فعالیت‌های تربیتی‌ای است که از آغاز زندگی، مرحله به مرحله در جهت رشد متعادل و متناسب غریزه جنسی صورت می‌گیرد تا فرد، با وظایف و رفتارهای جنسی آشنا شود و به اهداف تربیتی جنسی از قبیل مودت و رحمت و آرامش در زندگی و سلامت روان برسد و نسل هم تداوم پیدا کند.
    باید توجه داشت که «تربیت جنسی» به‌معنای آموزش مسائل جنسی نیست؛ بلکه عبارت است از ارائه راهکارهای معرفتی و انگیزشی و عملی به افراد نسبت به جنسیت و غریزه جنسی و هدایت صحیح و مدیریت شایسته آن در راستای زندگی مؤمنانه و عفیفانه و کمال انسانی است.
    تربیت جنسی شامل کودکان، نوجوانان و جوانان و حتی شامل افراد پس از ازدواج نیز می‌شود؛ البته نوع تربیت در هر مرحله‌ای اقتضائات ویژۀ خود را دارد.
    «نوجوان» اصطلاحاً به کسی اطلاق می‌شود که دوره کودکی را پشت سر نهاده، وارد مرحله جدیدی از زندگی شده است. درواقع، «نوجوانی» مرحلۀ انتقال انسان از کودکی به جوانی است؛ اگرچه نمی‌توان به طور دقیق، ابتدا و انتهای دوران نوجوانی را مشخص کرد؛ این مقطع از سنّ به جنسیت و شرایط جغرافیایی و زمانی بستگی دارد، اما می‌توان گفت دوران نوجوانی تقریبا از ۱۲ یا ۱۴ سالگی تا حدود ۱۸ سالگی را دربر می‌گیرد.
    «جوان» به فردی اطلاق می‌شود که دوران پر اضطراب نوجوانی را سپری کرده باشد و شخصیت او تا حدود زیادی شکل گرفته باشد. این دوره معمولاً تا سن بزرگسالی و میانسالی ادامه می‌یابد و تقریباً می‌توان گفت که از هیجده سالگی تا چهل سالگی را دربر می‌گیرد. (محمدیان، 1388، ص25-27).
    2. اهداف سند 2030 در باب تربیت جنسی
    1. آموزش جامع مسائل جنسی به کودکان؛
    2. ترویج ارتباط نامشروع جنسی و روسپی‌گری و لزوم رعایت حقوق آنان؛
    3. رسمیت‌بخشی به بی‌بندوباری افسارگسیخته جنسي، همچون همجنس‌گرایی و دستور به رعایت حقوق همه این افراد.
    3. تصریح سند 2030 به ضرورت آموزش مسائل جنسی به دانش‌آموزان
    آموزش جامع جنسی (CSE) عبارت است از: آموزش مسائل جنسی به طور مستقیم و بدون هیچ‎گونه ملاحظه‌ای به کودکان، آموزش هویت جنسی، خودارضایی، رابطه جنسی و همجنس‌گرایی به کودکان؛ در کتاب‌های آموزشی، CSE را می‌توان از مصادیق آموزش جنسی به دانش‌آموزان نام برد.
    یونسکو با همکاری چندین نهاد بین‌المللی در اینچئون جمهوری کره، درباره اهداف و سیاست‌های اجرائی هدف چهارم توسعه پایدار2030 اجلاسی برگزار نمودند. در این اجلاس که وزرا، رؤسا و اعضای هیأت‌های اعزامی، رؤسای نهادهای مرتبط و مسئولان سازمان‌های دولتی و... حضور داشتند، بیانیه آموزشی 2030 را که برای 15 سال آتی دیدگاهی نو از آموزش ارائه می‌دهد، تصویب کردند. در بیانیه اینچئون تفسیر هدف چهارم سند 2030 در بند ۳۰ می‌گوید: تسریع به آموزش جنسی، یعنی در کلیه سطوح تحصیلی حتی در اوان کودکی، آموزش جنسی باید در تمام دوره‌ها داده شود.
    همچنین در راستای اجرای هدف چهارم توسعه در سند ملی آموزش 2030 نیز در دو جا به آموزش‌هاي جامع جنسی برای دانش‌آموزان اشاره شده است (سند ملی آموزش 2030، ص29 و 75).
    آموزش جامع جنسی یک تعدی بزرگ به بهداشت و معصومیت کودکان می‌باشد؛ زیرا از مواد بی‌پرده و آشکاری استفاده می‌کند تا بی‌ بندوباری و رفتارهای پرخطر جنسی را در بین کودکان به‌عنوان رفتارهای عادی و سالم ترویج نماید (کریمی و ديگران، 1398، ص93و94).
    سند 2030 «تفکیک جنسیتی در محیط آموزش» را مصداق خشونت جنسیتی تلقی می‌کند و تأکید بر جنسیت‌محور بودن فضاهای آموزشی می‌کند که ناظر بر اختلاط است؛ درحالي‌كه در نظام تعلیم و تربیت اسلامی، با توجه به تفاوت‌های جنسیتی، باید به دختران و پسران برای نقش‌پذیری بهینه در آینده در خانواده آموزش‌های لازم و مستقل جداگانه داده شوند.
    4. ترویج انواع ارتباط نامشروع جنسی و روسپی‌گری و لزوم رعایت حقوق آنان
    سند 2030 به موضوع خانواده و افزایش کارآمدی و حل معضلات آن به طور مستقیم نپرداخته است. در نگاه لیببرالیستی حاکم بر این سند، مقصد، حذف تمامی محدویت‌های انسان تا جایی که به آزادی دیگری صدمه‌ای نزند، می‌باشد و خانواده سد راه رسیدن به این مقصود است؛ زیرا خانواده اعضای خود را محدود به انجام تعهداتی در قبال یکدیگر می‌کند. به همین سبب، بسیاری از واژه‌های به‌کاررفته در سند در صورت اجرایی شدن اثر نامطلوبی بر خانواده دارد.
    خانم شارن اسلیتر مدير «سازمان بین‌المللی دیده‌بان خانواده» که یک سازمان غیرانتفاعیِ مشورتی برای سازمان ملل متحد محسوب می‌شود و همچنین ریاست انجمن حقوق خانواده سازمان ملل متحد را بر عهده دارد، بنیانگذار و رئیس «انجمن جهانی سیاست خانواده» است که هر ساله با حضور دیپلمات‌های سازمان ملل برگزار می‌شود. وی می‌گوید در سند نهایی برنامه 2030 سازمان ملل متحد، واژگان متعددی وجود دارد که عمدتاً برای پیشبرد حقوق مردان و زنان همجنس‌باز و دوجنسه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. درواقع رهبران دولت‌ها در کشورهای توسعه‌یافته ازجمله آمریکا اعلام کرده‌اند ترویج حقوق همجنس‌بازان زن و مرد در کشورهای دیگر از اولویت‌های سیاست خارجی آنها می‌باشد (کریمی و ديگران، 1398، ص 87و88).
    عدم گنجاندن خانواده در سند مذکور به خاطر اصرار کشورهای حامی مردان و زنان همجنس‌باز، دوجنس‌گراها و افراد تراجنسیتی در طول مذاکرات بود که معتقد بودند لغت «خانواده» باید تغییر کند و یا به‌گونه‌ای اصلاح شود که انواع مختلف خانواده را دربر بگیرد و آنها را به رسمیت بشناسد. این کار به خاطر به رسمیت شناخته شدن خانواده‌های همجنس‌باز، دو جنس‌گرا و تراجنسیتی صورت گرفت (کریمی و ديگران، 1398، ص95).
    ازاین‌رو سند توسعه پایدار عملاً راه را برای روسپی‌گری و همجنس‌گرایی باز می‌کند. بر اساس دیدگاه این سند، خانواده می‌تواند همجنس یا غیرهمجنس باشد؛ دو مرد با هم، یا دو زن با هم، یا مرد و زن بیگانه با هم که هیچ عقد ازدواجی میان آن دو نیست، خانواده محسوب می‌شوند و رعایت حقوقشان ضروری است!
    در هدف پنجم سند، لفظ «تبعیض» در عبارت «پایان ‌دادن به همه اشکال تبعیض علیه زنان» علاوه بر اینکه مبهم و دوپهلو بوده، راه را برای تفسیر دلخواه نهادهای بین‌المللی باز گذارده است. برای نمونه با ازدواج چندهمسری زنان نیز موافقت شده و بر این باور است که همان‌طور مردان می‌توانند تعدد همسر داشته باشند، زنان هم از این حق برخوردار هستند؛ زیرا محو تبعیض علیه زنان شامل این معنا نیز می‌شود! کمیته رفع تبعیض، که بر روند اجرای اسناد بین‌المللی نظارت می‌‏کند، مصداق‌های تبعیض را موارد زیر می‌داند: حجاب، جُرم‌انگاری روابط جنسی، جُرم‌انگاری و عدم آزادی ‏همجنس‌گرایی، اين امور جملگي مخالف صريح ‏احکام قطعی اسلام است (فولادی، 1396، ص86).
    5. ترویج همجنس‌گرایی افسارگسیخته و به رسمیت شناختن حقوق همجنس‌بازان
    در تشریح هدف چهارم توسعه پایدار، یونسکو تشخیص می‌دهد که هیچ کشوری به توسعه پایدار مبتنی‌بر هدف شماره 4 نمی‌رسد، مگر اینکه دانش‌آموزان در خصوص گرایش جنسی خود اعم از «همجنس‌باز» اعم از  gay (پسران همجنس‌گرا)، lesbian (دختران همجنس‌گرا)، یا «ترنس جندر» یعنی تراجنسی نباید مورد هیچ‌گونه خشونتی اعم از خشونت زبانی یا بدنی و... قرار بگیرند! «تراجنسی» افرادی هستند که یا دوجنسی‌اند، یا کسانی که تظاهرات جنسیتی‌شان در دو گروه معمول جنسیت (زن و مرد) نمی‌گنجد؛ مانند پسرانی که تصور می‌کنند مؤنث هستند و دخترانی که تصور می‌کنند مذکر هستند؛ یونسکو برخورد جامعه با همجنس‌گرایان و دیگر جریانات فاسد جنسی را خشونت تلقی نموده و بر لزوم رعایت حقوق آنان پافشاری می‌کند!
    در بیانیه اینچئون نیز به حق همجنس‌گرایی افراد اشاره شده است؛ چنانکه در هدف چهارم خود گفته است دختران و پسران آزادی کامل خواهند داشت...؛ ازاین‌رو حق همجنس‌گرایی نیز در این تفسیر جای دارد!
    همچنین در ذیل هدف چهارم، هدف فرعی شماره 7 از احترام به «تنوع فرهنگی» سخن می‌گوید؛ این به ظاهر زیبا و مورد پذیرش عرف جامعه است؛ اما تفسیر فرهنگ‌ها در اسناد بین‌المللی بر مبنای پلورالیسم است و منظور از تنوع فرهنگی شامل هر گروه و فرقه‌ای می‌شود و حق و باطلی در کار نیست! یعنی با پذیرش سند 2030 حتی باید عقاید فرقه‌های منحرفی مانند بهائیت و همجنس‌بازان و رفتار انحرافی آنان را که قرآن کریم به شدت با آنان برخورد کرده، مانند قوم لوط، تحت عنوان «تنوع فرهنگی»، به رسمیت شناخت! در برگردان فارسی عبارت سند 2030، گاهی این فرقه‌ها و افراد با تعابیری همچون «افراد دارای سایر عقاید»؛ «افراد آسیب‌پذیر» و «در حاشیه مانده»، ذکر شده است (فولادی، 1396، ص78).
    در هدف اصلی پنجم سند توسعه پایدار در عبارت gender equality (برابری جنسیتی) وgender sensitive  (جنسیت آسیب‌پذیر) مفاهیم مربوط به حقوق همنجس‌گرایان، دو جنس‌گرایان و تراجنسیتی‌ها (LGBT) مستتر است. اما در برگردان فارسی منتقل نشده است! (LGBT) (اِل جی بی تی) سرواژه‌ای است که شامل انواع همجنس‌گریان، دو جنس‌گرایان و همه‌جنس‌گرایان و بی‌جنس‌گرایان می‌شود (سرواژه (LGBT)، سایت ویکی پدیا).
    نمونه‌ای از تضاد مفهومی واژۀ gender در برگردان فارسی سند 2030 در مقایسه با متن اصلی آن: همان‌طور که مشاهده می‌شود، عبارت gender sensitive که از نظر مفهوم اجتماعی القاکننده جنسیت آسیب‌پذیر (همجنس‌گرایان) می‌باشد، به «زنان و مردان» برگردان فارسی شده است!
    یکی از عبارات other status است که در مجموع 2 بار در پاراگراف 19 و هدف 2-10به کار برده شده است. در پاراگراف 19 با مضمون «بهبود و افزایش نقش‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی» و در هدف 2-10 «درباره حقوق بشر و آزادی‌های اساسی» 3 واژه male,female و other status وجود دارد و یکی از کلیدواژگان اصلی در ازدواج همجنس‌گرایان است.
    یکی از موارد روشن در هدف 5.6 سند 2030 استناد مباحث بهداشتی و جنسی آن به «کنفرانس جمعیت و توسعه» و «پلتفرم بیجینگ» است که هر دوی آنها توسط «صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPA)» تهیه و برگزار شده‌اند. در این گزارش که به بیانیه ICPD Review Bali Global Youth Forum معروف است، 6 بار به طور واضح به رعایت حقوق LGBT ، اشاره گردیده است.
    همچنین در بخش رفرنس‌های گزارش سال 2014 این صندوق نیز 25 بار به گرایش‌های جنسی، 6 بار به حقوق روسپی‌ها و 18 بار به آموزش جامع جنسی ارجاع داده شده است.
    گفتنی است اصطلاح «فراگیر» یا «فراگیري» بیش از 41 بار در دستور کار 2030 و به طور خاص 5 بار در اهداف اصل و فرع ظاهر شده است. درحالی‌که اغلب مردم از اصطلاح «فراگیر» معناي مثبت آن را برداشت می‌کنند، که عبارت از تلاش براي رسیدن به این هدف است که کسی از رشد و توسعه باز نماند؛ اما این اصطلاح، یک لغت کلیدي است که در ترویج حقوق زنان همجنس‌باز به کار می‌رود! (سلگي و کريمي، 1399، ص279).
    آنچه از مجموع اهداف اصلی سند، به‌ویژه هدف چهارم و پنجم و دهم و اهداف فرعی آن استفاده می‌شود، دستور کار برای آموزش جامع مسائل جنسی به کودکان، به رسمیت شناختن حقوق همۀ همجنس‌گرایان و روسپی‌ها است!
    6. بررسی وجوه تضاد سند 2030 با آیات و روایات
    1ـ6. تضاد با اصالت خانواده به‌عنوان کوچک‌ترین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی
    سند توسعه پایدار، مصادیق خانواده را به اقسام مختلفی گسترش داده که این نشانۀ از بین رفتن بنیان مستحکم خانواده است، نه حمایت از خانواده! خانواده مورد سفارش این سند، خانواده‌ای بی‌در و پیکر است که نه چارچوب مشخصی دارد و نه جایگاه پدر و مادر و فرزندان در آن معلوم! سند مزبور، همجنس‌گرایان را نوعی خانواده حساب می‌کند، درحالی‌که این در تضاد کامل با فطرت انسانی و احکام دین و قرآن است.
    خانواده در اسلام، کوچک‌ترین نهاد اجتماعی است که هستۀ آغازین آن، تنها با ازدواج شرعی زن و مرد شکل می‌گیرد و با فرزند‌آوری گسترش می‌یابد. بنابراین غیر از ازدواج شرعی، راهی برای گنجاندن افراد پراکنده در زیر چتر نهاد مقدس خانواده وجود ندارد. در آیات متعددی از قرآن به ازدواج با زنان دستور داده شده است؛ ازجمله: «... فَانْكِحُوا ما طابَ‏ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَواحِدَةً أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ...» (نساء: 3)؛ ... پس با زنان پاك (ديگر) ازدواج نماييد، دو يا سه يا چهار همسر و اگر مى‏ترسيد عدالت را (درباره همسران متعدد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد، و يا از زنانى كه مالك آنهاييد استفاده كنيد... .
    قرآن کريم افزون بر فرمان به ازدواج ‎نمودن افراد، به ازدواج درآوردن افراد مجرد را به اولیاء و مسئولان جامعه سفارش می‌کند: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ...» (نور: 32)؛ مردان و زنان بى‏همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزانی که صلاحیت و شایستگی ازدواج را دارند... .
    خانواده‌ای خارج از چارچوب تعریف‌شده قرآنی وجود ندارد و از دیدگاه قرآن هرگونه ارتباطات جنسی خارج از این چارچوب، ممنوع و حرام بوده و تجاوز از حریم عفاف و پاکی محسوب می‌شود: «وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُونَ» (معارج: 29-31)؛ و آنها كه دامان خويش را (از بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، جز با همسران و كنيزان (كه در حكم همسرند، آميزش ندارند)؛ چراكه در بهره‏گيرى از اينها مورد سرزنش نخواهند بود! و هر كس جز اينها را طلب كند، متجاوز است!
    این آیه عفت‌ورزی را ازجمله ویژگی‌های مؤمنان رستگار شمرده است؛ تعبیر «أَزوَاجِهِم» در آیه شامل همسر دائم و نیز همسر موقت می‌شود. «ملک یمین»، یعنی مالک شدن (کنیز)؛ این درواقع راه سومی است در کنار ازدواج دائم و موقت که اسلام برای حفظ عفت و پیشگیری از انحراف جنسی تشریع نموده است. کنیزانی که در جنگ‌ها از کفار حربی، اسیر مسلمانان می‌شدند و حکم برده بر آنان جاری بود، با خرید و فروش، مسلمانان مالک آن‎ها می‌شدند و نیازی هم به خواندن عقد ازدواج نبود. در عصر امروز چنین امری منتفی شده است.
    با توجه به اینکه ازدواج دائم، شرایط ویژه‌ای از قبیل وجوب نفقه و حق سکونت همسر و... بر عهده مرد می‌گذارد، گاهی زمینه برای آن فراهم نیست؛ ازاین‌رو اسلام ازدواج موقت را از باب تسهیل، برای افراد تشریع نموده است. در این نوع ازدواج، طبق توافق صورت‌گرفته، زن و مرد براساس مدت و مهریه معینی به صورت موقت ازدواج می‌کنند؛ این کار، جهت زناشویی و جلوگیری از ارتکاب فحشا بوده و عفت و پاکدامنی افراد را تضمین می‌نماید: «...فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ‏ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَريضَة...» (نساء: 24). این آیه، مربوط به ازدواج موقت است که ازدواجی شرعی بوده و از دیدگاه قرآن، زن و مردی که ازدواج موقت نموده‌اند، به‌عنوان خانواده، یک نهادی مشروع به حساب می‌آیند. در روایات نیز برای آنانی که زمینه ازدواج دائم برایشان فراهم نشده، ازدواج موقت، تأمین‌کننده عفت و پاکدامنی عنوان شده است (کلینی، 1407ق، ج5، ص452).
    در اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده همین بس که در روایات آمده، هرکس ازدواج کند، نصف دینش را نگه داشته است (کليني، 1407ق، ج5، ص329). در برخی احادیث نیز ازدواج و فرزندآوری هر فرد مسلمان سبب مباهات پیامبر اکرم عنوان شده است (کليني، 1407ق، ج5، ص333).
    مواردی را که سند 2030 توصیه می‌کند، یعنی روسپی‎گری، همجنس‌بازی، خودارضایی و هر نوع انحراف جنسی به هر شکلی باشد، از دیدگاه قرآن مردود بوده و تجاوز از حد به‌شمار می‌آید.
    سند 2030 در هدف فرعی سوم از هدف اصلی 5، ازدواج زیر 18 سال را زیانبار تلقی می‌کند و دستور به مقابله با چنین ازدواج‌هایی می‌کند! از نگاه جوامع بین‌المللی افراد زیر 18 سال، کودک محسوب می‌شوند؛ درحالی‌که سن 18 سال، معیار درستی برای تعیین سنین کودکی نیست و درواقع این، تحقیر صدها میلیون نفر از افراد انسانی و اهانت به جایگاه آنهاست. برای نمونه، دختر و پسری که در سنین 16 و 17 سالگی ازدواج کرده و فرزنددار شده‌اند، از نگاه سازمان ملل، آنها کودک به‌شمار می‌آیند! اما فساد و فحشای جنسی را همین سازمان‎های بین المللی نه‌تنها جايز می‌دانند، بلکه آن را در سیاست آموزشی خود قرار می‌دهند! سند توسعه پایدار، با ولنگاری نهاد مقدس خانواده، در دفاع از حقوق همجنس‌گرایان، خودارضائی و... در تضاد کامل با آموزه‌های دینی و حرمت نهاد مقدس خانواده است.
    2ـ6. تضاد با اصل عفاف و پاکدامنی
    قرآن به‌ویژه روایات حضرات معصومین، به اصل لزوم عفاف و پاکدامنی در افراد جامعه تأکید ورزیده و راهکارهای متعددی که مهم‌ترین آن ازدواج است، برای تأمین این اصل ارائه نمودهاند؛ قرآن برای آنهایی که شرایط و زمینۀ ازدواج را ندارند، عفت‌ورزی را سفارش نموده‌است: «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذينَ لا يَجِدُونَ نِكاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏...» (نور: 33).
    در روایات فراوانی به اهمیت عفت‌ورزی اشاره شده است؛ ازجمله اینکه شخص باحیاء و عفیف و پاکدامن، محبوب خداست (کلینی، 1407ق، ج2، ص112). یا هر کسی از فحشا و شهوتی که برایش رو آورده، صرف‌نظر کند، خداوند، آتش دوزخ را بر او حرام می کند (صدوق، 1413ق، ج4، ص14).
    در این بخش به برخی از راهکارهای عفاف و خویشتن‌داری در آموزه‌های دینی اشاره می‌کنیم:
    1ـ2ـ6. پرهیز از نگاه‌های گناه‌آلود
    نخستین گام انحراف جنسی، نگاه‌های شهوت‌انگیز است؛ زیرا آدمی با نگاه‌های آلوده و مکرر، به سمت جنس مخالف جذب می‌شود و پیوسته مراحل بعدی را می‌خواهد؛ زیرا تصور می‌کند، خیال‌پردازی می‌کند، وصال زیباترین‌ها و محرک‌ترین‌ها را می‌طلبد. ازآنجاکه همیشه زمینۀ ازدواج فراهم نیست، طبعاً به دنبال گناه رفته و گام به گام به گناه بزرگ‌تر از آن کشیده می‌شود و برگشت از چنین انحرافی برایش دشوار می‌شود؛ اما درصورتی‌که به جنس مخالف نگاه نکند، صفحه دلش از تصاویر محرّک و مهیّج نامحرم خالی خواهد بود و در نتیجه چنین شخصی خاطری آسوده دارد و از انحراف جنسی، ایمن است. قرآن مردان و زنان را از نخستین گام انحراف، یعنی چشم‌چرانی نهی می‌کند و پرهیز از نگاه‌های آلوده را سبب پاکیزگی دل و روح می‌داند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ‏ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُن...» (نور: 30و31)‏.
    در روایت آمده که هر کس چشمانش را پر از نگاه‌های حرام کند، خداوند چشمانش را در روز قیامت پر از آتش می‌کند، مگر اینکه توبه کند و بازگردد (صدوق، 1413ق، ج4، ص14). 
    نگاه‌های حرام مصادیق متعددی دارد؛ گستره آن شامل نگاه به تصاویر و فیلم حرام و مستهجن، چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی جامعه، همچون نگاه به نامحرم و چشم‌چرانی در هر کوی و برزن است؛ و چه نگاه به قسمت‌های دیگر بدن، همچون شرمگاه‌ها و... همۀ این موارد جزو نگاه‌های حرام است. درحالی‌که هیچ‌یک از این حریم‌ها و لزوم مراقبت چشم از نگاه‌های آلوده در سند توسعه پایدار جایی ندارد و همگان بر اساس حقوق بشر و آزادی، آزادی مطلق و افسارگسیخته‌ای دارند!
    2ـ2ـ6. تحریم دوستی با جنس مخالف
    نفی حریم بین زن و مرد نامحرم و برقراری ارتباط دوستی با توجه به مفاسد و تبعات سنگینی که دارد، از دیدگاه قرآن ممنوع است؛ ازاین‌رو قرآن به طور صریح، هم مردان را از دوست‌گزینی زنان و هم زنان را از دوست‌گزینی مردان نهی کرده است. قرآن به ازدواج مردان با زنان پاکدامن دستور می‌دهد، زنانی که نه اهل زنا باشند و نه اهل دوست‌بازی با مردان: «... وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان...» (نساء: 25)؛ (... و نه دوست پنهانى بگيرند... ).
    همچنین در آیۀ دیگری با دستور دادن به مردان برای ازدواج با زنان پاکدامن، آنان را از دوست پنهانی‌ گرفتن زنان نهی می‌کند: «... وَ لا مُتَّخِذي أَخْدان‏...» (مائده: 5)؛ (... و نه دوست پنهانى و نامشروع گيريد... ).
    درحالي‌که سند توسعه پایدار به موارد بدتر از زنا و دوستی پنهانی دعوت می‌کند و به بدترین شکل، فساد و فحشا را ترویج می‌کند؛ به صورت رسمی دو تا مرد و زن بیگانه بدون وجود هیچ‌گونه عقد شرعی و قانونی را خانواده رسمی به‌شمار می‌آورد!
    3ـ2ـ6. تحریم هرگونه ارتباط بدنی با جنس مخالف مانند لمس نامحرم و دست ‌دادن با او
    هرگونه تماس بدنی حتی در حد دست‌ دادن با نامحرم، با توجه به وجود مفاسد آن، از دیدگاه اسلام ممنوع است. در روایات متعددی از تماس با نامحرم، که دست‎‌دادن نمونه‌ا‌ی از آن است، نهی شده است: رسول خدا فرمودند: کسی که با زن نامحرم مصافحه کند به غضب الهی گرفتار می‌شود و کسی که با زنی به طور حرام ارتباط برقرار کند، با شیطان در غل و زنجیر آتشین به جهنم پرتاب می‌شوند (صدوق، 1413ق، ج4، ص14).
    این نهی‌ها برای پیشگیری از گام‌های بعدی انحراف جنسی است؛ زیرا نفس آدمی این‌گونه نیست که در مرحله‌ خاصی توقف کند. نگاه‌های هوس‌آلود، دست ‌دادن‌ها و... طبیعتاً گام‌های بعدی انحراف را در پی دارد تا اینکه آدمی را به دام بی‌عفتی جنسی بیندازد؛ ازاین‌رو پرهیز از زنا و بی‌بندوباری‌های جنسی منوط به پرهیز از مقدمات آن، از قبیل چشم‌چرانی، دوستی و ارتباط با نامحرم و دست‌ دادن با اوست.
    این موارد به‌عنوان مقدمات بی‌عفتی جنسی نه‌تنها در سند 2030 رعایت نشده، بلکه به بدتر از این موارد، فحشای جنسی را ترویج و در دستور آموزشی خود قرار داده است.
    4ـ2ـ6. ممنوعیت تبرج و آرایش زنان در برابر نامحرم
    با وجود زیبایی طبیعی زنان، تبرج و آرایش‌‏نمودن آنان، سبب شعله‌ورتر شدن آتش شهوت مردان و جذب آنان به سمت زنان و در نتیجه انحراف و فساد اخلاقی می‌شود‏؛ ازاين‌رو آشکارنمودن زینت‌ها و زیبایی‌ها برای زنان در برابر مردان نامحرم از دیدگاه اسلام ممنوع است.
    قرآن کريم زنان پیامبر را از تبرج نهی نموده است: «وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ‏ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏...» (احزاب: 33)؛ (و در خانه‏هاى خود بمانيد، و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد).
    «تبرج» به‌معناي آشكارشدن در برابر مردم است و از ماده «برج» گرفته شده كه در برابر ديدگان همه ظاهر است.
    در زمان جاهلیت نخستین، زنان حجاب درستى نداشتند و دنباله روسرى‏هاى خود را به پشت سر مى‏انداختند، به‌طورى‌كه گلو و قسمتى از سينه و گردنبند و گوشواره‏هاى آنها نمايان بود؛ به‌اين‌ترتيب قرآن همسران پيامبر را از اين‌گونه اعمال باز مى‏دارد (مکارم شیرازی و ديگران، 1371، ج‏17، ص290).
    هرچند آیه خطاب به زنان رسول خدا است، اما نهی از تبرج، اختصاصی به آنان ندارد و شامل همه زنان است؛ زیرا راز این نهی، تأمین عفت و پاکدامنی و حفظ حریم بین زنان و مردان جامعه است؛ البته به خاطر جایگاه ویژه پیامبر خدا، این امر نسبت به زنان آن حضرت تأکید بیشتری دارد.
    در روایات متعددی از آرایش و زینت زنان در برابر مردان نامحرم نهی شده است (محدث نوری، 1408ق، ج14، ص242و280). آرایش زنان تنها برای شوهرانشان رواست تا بدین‌وسیله عشق و محبت شوهران را به خودشان جلب کنند تا چشم آنان پشت سر زنان دیگری نباشد؛ ازاین‌رو آرایش زنان برای شوهران، سبب عفت و پاکدامنی آنان می‌شود، در مقابل، شوهران نیز موظفند که در برابر زنانشان، خود را بیارايند، این کار سبب عفت زنانشان می‌شود؛ زیرا تنها نظرشان به شوهر خودشان معطوف می‌شود. چنان‌که در برخی روایات آمده که مردان بنی‌اسرائیل برای زنانشان زینت نکردند، این کار سبب فساد اخلاقی زنانشان شد! (پاینده، 1382، ص226).
    5ـ2ـ6. حفظ حریم با جنس مخالف
    قرآن کریم، بین زنان و مردان حریم مشخصی برای حفظ پاکدامنی و عفت آنها قرار داده و برنامه‌ها و تدابیر ویژه‌ای برای حفظ حریم آنان دارد؛ حتی به نحوه راه‎‌رفتن، سخن‎‌گفتن زنان جلوی نامحرم حساسیت ویژه‌ای دارد. برای نمونه نحوه راه‌‌رفتن دختر شعیب نبي را چنین حکایت می‌کند: «فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي‏ عَلَى اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ أَبي‏ يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا...» (قصص: 25)؛ (ناگهان يكى از آن دو (زن) به سراغ او (حضرت موسی) آمد، درحالى‌كه با نهايت حيا گام برمى‏داشت. گفت: «پدرم از تو دعوت مى‏كند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد).
    به زنان دستور می‎دهد وقتی که با نامحرم سخن می‌گویید، با ناز و کرشمه و نرمی سخن نگویید: «فَلا تَخْضَعْنَ‏ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» (احزاب: 32).
    همۀ این دستورها برای حفظ حریم بین نامحرم است که اگر حفظ نشود، منجر به انحراف جنسی، فساد و فحشا و تزلزل بنیان خانواده‌ها خواهد شد. اما در سند2030 هیچ حریم و حدودی میان زنان و مردان وجود ندارد؛ حریم مطرح‌شده در سند، آزادی افسارگسیخته بدون هیچ حد و مرزی است که به‌عنوان حقوق بشر مطرح شده است.
    6ـ2ـ6. منع کراهتی برخی از موارد
    در اسلام افزون بر نهی‌ها و ممنوعیت‌های تحریمی در رابطه با حریم نامحرم، که رعایتش واجب است، نهی‌های کراهتی نیز وجود دارد؛ یعنی ارتکاب برخی نهی‌های شرعی هرچند حرام نباشد، اما مورد کراهت شارع مقدس است. برای نمونه اميرالمؤمنين علي از سلام ‌کردن به زنان جوان نامحرم پرهیز می‌کرده است (کلینی، 1407ق، ج2، ص648). یا روایتی وارد شده که از نشستن مرد در جایی که زنی در آنجا نشسته بوده، نهی نموده تا اینکه جای او سرد شود (کليني، 1407ق، ج5، ص564).
    در تعالیم دینی، هرچند شاید تصور امور جنسی درصورتی‌که به انجام گناه کشیده نشود، حرام نباشد، اما باز مورد نهی قرار گرفته است؛ زیرا تصور گناه، آثار سوئی دارد و دل را تاریک می‌کند و شهوات را افزایش داده و به تدریج زمینه‌ساز انحراف می‌شود. حضرت عیسی به بنی‌اسرائیل فرمود: موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر می‌کنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید، چه رسد به عمل زنا؛ زیرا آنکه فکر زنا کند، مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند؛ دودهای تیره آتش زیبايی‌های عمارت را خراب می‌کند؛ اگرچه عمارت آتش نگیرد (کليني، 1407ق، ج5، ص542).
    3ـ6. تضاد با آموزه‌های صریح دینی مبنی‌بر تحریم و ممنوعیت هرگونه انحراف جنسی
    انحراف جنسی که درواقع کناررفتن از مسیر صحیح ارضای غریزه جنسی است، ممکن است به اشکال مختلفی خود را نشان دهد. اسلام از همه اقسام انحراف جنسی نهی نموده است. قرآن نه‌تنها از ارتکاب زنا، بلکه حتی از نزدیک‎شدن به آن نهی نموده است؛ زیرا چنین گناهی هیچ‌گاه بدون مقدمه رخ نمی‌دهد: «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً» (اسراء: 32)؛ (و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، و بد راهى است)!
    قرآن کريم در آیه‌ای دیگر درباره بندگان خاص الهی می‌فرماید: «... وَ لا يَزْنُونَ‏ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً» (فرقان: 68)؛ (... و زنا نمى‏كنند؛ و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد)!
    درحالی‌که روسپی‌گری در سند توسعه پایدار جزو حقوق زنان شمرده شده که لازم‌الرعایه است! توجه داشته باشیم تعابیر بهداشت جنسی یا سلامتی جنسی و تنظیم خانواده و... فریب‌دهنده بوده و عناوینی برای این کارهاست!
    در روایتی نقل شده که زنا شش خصلت دارد: سه خصلت در دنیا و سه خصلت در آخرت؛ خصلت‎هایی که در دنیا هست آن است که نور چهره را می‌برد، فقر و ناداری را در پی دارد، و عمر را کوتاه می‌کند. خصلت‎های مربوط به آخرت این است که خشم الهی و بدی حساب و جاودانه‏ماندن در آتش دوزخ را در پی دارد. همچنین از رسول خدا نقل شده هر گاه زنا پس از من زیاد شود، مرگ‌های ناگهانی زیاد خواهد شد (کلینی، 1407ق، ج5، ص541).
    از سويي روایاتی نیز جهت تشویق برای پرهیز از گناهان جنسی وارد شده ازجمله اینکه پیامبر خدا فرمود: هر کس برای او فحشا و شهوتی روی بیاورد، اما او از ترس خدای عزوجل از آن خودداری کند، خداوند آتش دوزخ را بر او حرام می‌کند و از ترس بزرگ روز قیامت او را ایمنی می‌بخشد و آنچه در کتابش وعده فرموده «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ»‏ (الرحمن: 46) (و برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت هست) وفا می‌کند (صدوق، 1413ق، ج4، ص14).
    همجنس‌بازی بزرگ‌ترین انحراف جنسی بشر و بدترین شکل آن است؛ اما در سند 2030 به طور رسمی و قانونی مورد استقبال و حمایت نهادهای بین‌المللی بوده و لزوم رعایت حقوق همجنس‌گرایان به‌عنوان حقوق بشر در دستور کار قرار گرفته است!
    در آیات قرآن به انحراف قوم لوط و روی‌آوری آنان به عمل بسیار شنیع همجنس‌بازی و در نتیجه گرفتار‌شدن به عذاب سخت الهی اشاره شده است: «وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَكُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمينَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ... وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمينَ» (اعراف: 80-84).
    مصلحت عظیم تکثیر نسل بشری به وسیله ارتباط مشروع جنسی زن و شوهر تحقق می‌یابد؛ همجنس‎بازی در تضاد کامل این مصلحت بوده و سبب بریده‎‌شدن نسل بشری می‌شود؛ افزون بر این مفسده بزرگ، مفاسد و آسیب‌های بزرگ دیگری به فرد و اجتماع دارد.
    این گناه زشت در روایات، بسیار تقبیح شده و در برخی روایات، بزرگ‌تر از زنا و حتی در حد کفر به خداوند شمرده شده است (کلینی، 1407ق، ج5، ص543).
    در روایات متعددی تصریح شده کسانی که چنین گناهی را جايز شمارد یا اهل آن باشد و در چنین حالی از دنیا بروند، همان سنگ عذابی که بر قوم لوط نازل شد و هلاک شدند، بر او نیز فرود می‌آید و مرگ او با همان سنگ خواهد بود، اما هیچ‎کس آن سنگ را نمی‌بیند! (کلینی، 1407ق، ج5، ص854؛ محدث نوری، 1408ق، ج14، ص343).
    روایات اهل‌بيت حتی از خوابیدن مردان بدون لباس در کنار یکدیگر نیز به شدت نهی نموده است (مجلسی، 1403ق، ج20، ص73)؛ این درحالی است که نهادهای بین‌المللی نه‌تنها چنین عمل زشت و شرم‌آوری را تقبیح و محکوم نمی‌کنند، بلکه جايز شمرده، و بدتر اینکه آن را ترویج هم می‌کنند و حق همجنس‌گرایی را به رسمیت می‌شناسند!
    گناه همجنس‌بازی زنان نیز به منزلۀ گناه همجنس‌بازی در مردان است (محدث نوری، 1408ق، ج14، ص353). و از آن در روایات به‌عنوان زنای بزرگتر یاد شده است (بروجردی، 1386، ج25، ص786).
    این در حالی است که طبق سند 2030 همجنس‌گرایی زنان مطلقاً جايز و طبق حقوق بشر، آزاد بوده و رعایت حقوق آنان الزامی است!
    خود‌ارضايی با انجام هر کاری به خاطر لذت جنسی، یکی دیگر از انحرافات جنسی بوده و عوارض منفی و آسیب‌های جدی بر روح و روان و جسم شخص وارد می‌کند (صاحب زمانی، 1344، ص295)، و از دیدگاه اسلام، از گناهان بزرگ بوده که خداوند متعالی در کتابش از آن نهی کرده (مجلسی، 1403ق، ج30، ص101) و چنین کاری تجاوز از حریم عفت است: «وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ‏ حافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُونَ» (معارج: 29-31).
    چنین شخصی اعم از مرد و زن مورد لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم است. در روایتی از رسول خدا چنین کسی به دور از رحمت الهی و ملعون شمرده شده است (مجلسی، 1403ق، ج101، ص30)، اما در سند 2030 نه‌تنها ممنوعیتی برای این کار نیست، بلکه بر اساس حق آزادی، چنین کاری جايز بوده و آموزش آن در دستور کار سند توسعه پایدار قرار دارد!
    4ـ6. تضاد با تربیت جنسی فرزندان بر اساس تعالیم دینی
    عمده‌ترین بخش تربیت جنسی فرزندان به نوع رفتار و تعامل والدین با یکدیگر برمی‌گردد؛ فرزندان طبعاً پدر و مادر را الگوی تربیتی خود قرار می‌دهند؛ ازاین‌رو پدر و مادر باید نهایت اهتمام را در اخلاق جنسی در زندگی مشترک خود داشته باشند؛ درحالی‌که آموزش جامع جنسی سند 2030 در تضاد آشکار با مبانی تربیت جنسی فرزندان است؛ در اینجا به نمونه‌هایی از وظايف والدین در باب تربیت جنسی فرزندان بر اساس تعالیم دینی اشاره نموده و به تضاد صریح سند با منابع دینی در این‌باره اشاره می‌کنیم.
    1-4-6. خودداری همسران از برقراری ارتباط جنسی پیش فرزندان
    ارتباط جنسی همسران باید به صورت کاملاً پنهان و به دور از چشم کودکان، حتی استماع و شنیدن آنان باشد. فرزندان حتی نفَس‌های آنان را به هنگام آمیزش جنسی نباید بشنوند؛ چراکه آثار روانی و اخلاقی زیانباری برای کودکان دارد. چنانچه پیامبر خدا فرمود: قسم به آنکه جانم در دست اوست، اگر مردی با همسرش هم‌آغوش شود و در خانه کودکی بیدار باشد و آنها را ببیند و صدا و نفَس آنها را بشنود، هیچ‌گاه (کودک) رستگار نمی‌شود؛ اگر پسر باشد یا دختر، زناکار می‌شود (کلینی، 1407ق، ج5، ص500).
    2-4-6. خودداری از لخت ‎شدن در برابر کودکان یا لخت‌ کردن آنها
    بر اساس احکام اسلام، پوشاندن شرمگاه‌ها از دیگران به‌جز از همسر، واجب است. لخت‎‎شدن مادر یا پدر، پیش کودک خود از روی تسامح و ساده‌انگاری این کار یا به هر بهانه‌ای دیگر، مثلاً عریان‌‌شدن آنان هنگامی که کودک را استحمام می‌کنند، جايز نیست؛ زیرا اثرات زیانباری به تربیت جنسی او وارد می‌سازد و این کار را برای او عادی‌ جلوه می‌دهد.
    همچنین والدین باید از لخت‌‎کردن کودکان به غیر از موارد ضروری خودداری کنند. پیامبر خدا فرمود: مرد نباید پسرش را به حمام برده تا به عورت او نگاه کند، و فرمود: والدین حق ندارند به عورت فرزندشان نگاه کنند و فرزندان حق ندارند به عورت والدین خود نگاه کنند (کليني، 1407ق، ج6، ص503).
    درحالی‌که در سند 2030 هیچ حریمی برای چنین نگاه‌هایی وجود ندارد؛ تمرکز روی جنسیت کودکان و آموزش کارکرد جنسی آلت تناسلی دختر و پسر است که در هدف چهارم توسعه عنوان شده است!
    3-4-6. لزوم کسب اجازه فرزندان برای ورود به اتاق خصوصی پدر و مادر
    اسلام در باب تربیت جنسی برنامه‌های تربیتی خاصی دارد. برای نمونه فرزندان چه نابالغ باشند یا بالغ، به حکم آیات قرآن باید از ورود به اتاق خصوصی پدر و مادر در اوقات خاص اذن بگیرند (بنگرید آیات 58 و 59 نور).
    4-4-6. لزوم جداسازی بستر کودکان از یکدیگر
    فرزندان چه همجنس باشند، چه غیرهمجنس، بر پدر و مادر لازم است که در سن شش یا ده سالگی، بستر آنان را از یکدیگر جدا کنند؛ به‌گونه‌ای نباشد که کودکان در کنار هم در یک بستر و زیر یک لحاف بخوابند؛ هرچند آنان در سن تکلیف نباشند و میل جنسی آنها بیدار نشده باشد؛ کنار هم ‌خوابیدن، سبب عادت آنها به این کار می‌شود و در آینده نزدیک بلوغ، میل به تماس بدنی یکدیگر پیدا می‌کنند و در نتیجه احتمال انحراف جنسی آنان بیشتر می‌شود.
    روایت شده بین کودکان در سن شش یا ده سالگی در بستر خواب جدایی انداخته می‌شود (صدوق، 1413ق، ج‏3، ص 436؛ حر عاملی، 1409ق، ج‏20، ص231).
    این همه حساسیت ویژه، برای تربیت جنسی کودکان و جلوگیری از انحراف آنهاست که نه‌تنها در سند 2030 بدان اعتنا نشده، بلکه آموزش صریح مسائل جنسی و چگونگی آمیزش زن و مرد برای کودکان در دستور کار سند آموزشی است! این کار بر خلاف حیا و عفت انسانی بوده و باعث جری شدن کودکان به انجام ارتباط جنسی است و حاصلی جز پرده‌دری و هتک آبرو و ترویج فحشا و فرو رفتن در منجلاب فساد و تباهی ندارد.
    5-4-6. آموزش صحیح اخلاق جنسی به فرزندان
    پدر و مادر علاوه بر مراقبت در رفتار و تعامل خود در نهاد خانواده و پیش فرزندان به منظور تربیت صحیح جنسی، آموزش صحیح آنان را باید بر عهده بگیرند و مسائلی که مربوط به جنسیت و بلوغ و تکلیف و... است، باید به شکل صحیح به فرزندان بیاموزند. در اینجا به نمونه‌هایی از آموزش صحیح تربیت جنسی اشاره می‌کنیم:
    الف. آگاه‌سازی فرزندان نسبت به افراد محرم و نامحرم و چگونگی ارتباط و معاشرت با آنها
    شناساندن افراد محرم و نامحرم به فرزندان و چگونگی رفتار و معاشرت با آنان از وظايف والدین است؛ اما در سند 2030 محرم و نامحرمی فرض نشده تا حریم بین آنها مطرح شود! آزادی افسارگسیخته و بی‌ضابطه‌ای را از باب حقوق بشر به انسان‌ها بذل و بخشش کرده‌اند!
    ب. تشریح سن بلوغ و آگاه‌سازی فرزندان به تکالیف
    پدر باید پسرش، و مادر نیز باید دخترش را به هنگام نزدیک‎‌شدن به سن بلوغ به وظايف خاص آنها آشنا سازند. علائم بلوغ را به صورت معقول و متعارف و بدون هیچ‌گونه پرده‌دری و شوخی و خنده‌ای با حفظ حریم تشریح کنند. در این رابطه، کلی‌گویی کافی است و باید به حداقل و قدر کفایت بسنده کرده و از بیان جزئیات مسائل بلوغ خودداری کنند.
    والدین باید فرزندان را نسبت به تکالیف شرعی خود آگاه ساخته و هدف بلوغ و ازدواج و تشکیل خانواده و هدفمندی غرائز را با حفظ حریم حیا و عفت برای فرزندان بیان کنند تا سبب معرفت‌افزایی آنان و ایمنی از انحرافات جنسی بشوند و در نتیجه فرزندان بدانند که این مسائل فقط برای ازدواج و تشکیل خانواده است، نه برای چیزهای دیگر. در این زمينه اگر سؤالي از سوی فرزندان مطرح شد، پاسخ آن را در قالب مفاهیم دینی بیان کنند، اما در سند2030 توصیه می‌شود کودکان باید آموزش جامع جنسی را بی‌پرده ببینند!
    ج. توجه به ارزش‌های اخلاقی
    توجه‌‎دادن فرزندان به ارزش‌های اخلاقی در تربیت جنسی بسیار مؤثر است؛ القاء مفاهیم کلیدی همچون حیا، حریم، شخصیت، عفاف و پاکدامنی، حجاب، غیرت، پاک‌چشمی و... به‌ویژه توجه‎دادن به خداوند متعالی و تعمیق باورها و ایمان قلبی فرزندان، شاه‌کلید تربیت جنسی بوده و در قرآن، عاملی جهت پیشگیری از انحراف معرفی شده ‌است.
    اما هیچ‏کدام از این موارد تربیت جنسی طبق آموزه‌های دینی، در سند 2030 جایی ندارد؛ بلکه در این سند حتی برای کودکان زیر چهار سال، آموزش خود‌ارضائی در نظر گرفته شده است! (کریمی و ديگران، 1398، ص94). خلاصه اینکه در سند توسعه پایدار، هیچ حریم و حرمتی برای کودکان وجود ندارد؛ آموزش صریح مسائل جنسی به کودکان، هتک حرمت و پرده‌دری بی‌شرمانه و بی‌رحمانه‌ای است که هرگز آسیب‌های آن از روح و روان کودکان برطرف نخواهد شد. اهداف آموزشی سند 2030 از اساس با تعالیم دینی ما تضاد دارد؛ اهدافی استعماری که جز نکبت و بدبختی و شقاوت را به جوامع در پی ندارد.
    نتیجه‌گیری
    سند توسعه پایدار 2030 مطابق با معیارها و ملاک‎های سکولاریستی تدوین شده و سندی کاملاً استعماری و در راستای استحاله فرهنگی و تحمیل فرهنگ غربی بر کشورهای جهان، به‌ویژه ممالک اسلامی تنظیم و دیکته شده است. ازاین‌رو نگاه خوشبینانه به سند، به هیچ عنوان موجّه نیست؛ با بررسی محتوای این سند، موارد فراوان تضاد و ناهمخوانی سند مزبور با آیات و روایات اسلامی را در باب عفاف و اصالت خانواده و تربیت جنسی فرزندان مشاهده می‌کنیم.
    تضاد سند توسعه پایدار با اصالت خانواده: مهمل‏گذاشتن خانواده، گنجاندن بی‌ضابطه افراد، اعم از زن و مرد بیگانه بدون عقد شرعی و قانونی، یا دو همجنس زن با زن و مرد با مرد و افراد متفرقه ذیل چتر خانواده در سند مزبور در تضاد کامل با اصالت خانواده از دیدگاه اسلام است که تنها با ازدواج شرعی زن و مرد شکل گرفته و با فرزندآوری گسترش می‎یابد.
    سند مزبور (در هدف اصلی پنجم، عبارت gender equality (برابری جنسیتی) و gender sensitive (جنسیت آسیب‌پذیر) که مفاهیم مربوط به حقوق همنجس‌گرایان، دوجنس‌گرایان و تراجنسیتی‌ها (LGBT) است، افزون بر تضاد با اصالت خانواده، با اصل عفاف و پاکدامنی در تضاد کامل بوده و ترویج انواع هرزه‌گری و بی‌‌بندوباری و روابط افسارگسیخته جنسی است.
    تضاد با آموزه‌های صریح دینی مبتنی‌بر تحریم و ممنوعیت هرگونه انحراف جنسی (اسراء: 32؛ فرقان: 68).
    تضاد سند (هدف چهارم توسعه) با تربیت جنسی فرزندان بر اساس تعالیم دینی در آیات و روایات.

     

    References: 
    • براهنی، محمدتقی و دیگران (1378). واژه‌نامه روان‌شناسی و زمینه‌های وابسته. تهران: فرهنگ معاصر.
    • بروجردى، آقاحسین (1386). جامع احادیث الشیعه. تهران: فرهنگ سبز.
    • پاینده، ابوالقاسم (1382). نهج الفصاحه. تهران: دنیای دانش.
    • حبیبی، رضا (1396). واکاوی بنیان‌های ایدئولوژیک سند 2030. قم: فردا.
    • حر عاملى، محمد بن حسن (1409ق). وسائل الشیعه. قم: مؤسسۀ آل البیت.
    • راجی، سیدمحمدحسین (1397). نقد علمی بر سند 2030. مشهد: دانشگاه فردوسی.
    • سلگی، مریم و کریمی، سوده (1399). ارزیابی مسئله خانواده با محوریت نقش زن در سند ملی آموزشی 2030 یونسکو. مطالعات الگوی پیشرفت اسلامی و ایرانی، 15(8)، 267ـ298.
    • صاحب زمانی، محمدحسن (1344). جوانی پر رنج. تهران: عطائی.
    • صدوق، محمد بن على (1413ق). من لا یحضره الفقیه. قم: دفتر انتشارات اسلامی.
    • فقیهی، سیداحمد (1393). روش‌های تربیت اخلاقی در المیزان. قم: مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
    • فقیهی، علی‌نقی (1387). تربیت جنسی: مبانی، اصول و روش‎ها از منظر قرآن و حدیث. قم: دارالحدیث.
    • فولادی، محمد (1396). بررسی انتقادی سند توسعه پایدار 2030یونسکو؛ آثار و پیامدهای آن. معرفت فرهنگی اجتماعی، 3 (31)، 73ـ98.
    • کریمی، منصوره و دیگران (1398). بررسی تأثیر سند 2030 بر خانواده با رویکرد فقه حکومتی. گفتمان فقه حکومتی، 4(2)، 85-109.
    • کلینى، محمد بن یعقوب (1407ق). الکافی. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
    • کمسیون ملی یونسکو ـ ایران (1395). سند ملی آموزش2030.
    • مجلسى، محمدباقر (1403ق). بحار الأنوار. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
    • محدث نورى، حسین بن محمدتقى (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل. قم: مؤسسۀ آل‌البیت.
    • محمدیان، مجید (1388). روش‌های تربیت نوجوانان و جوانان در اسلام. قم: دارالهدی.
    • مطهری کچوروی، محمدلطیف (1398). روش‌های تربیت جنسی فرزندان در اسلام، اولین کنفرانس بین‌المللی دین، معنویت و کیفیت زندگی.
    • مکارم شیرازى، ناصر و دیگران (1371). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الاسلامیه.
    • Https:Wikipedia.org
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسنی، یونس.(1404) تضاد سند 2030 با آیات و روایات در باب اصالت خانواده با تاکید بر تربیت جنسی نوجوان و جوان. فصلنامه معرفت، 34(3)، 59-71 https://doi.org/10.22034/marifat.2024.5000399

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    یونس حسنی."تضاد سند 2030 با آیات و روایات در باب اصالت خانواده با تاکید بر تربیت جنسی نوجوان و جوان". فصلنامه معرفت، 34، 3، 1404، 59-71

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسنی، یونس.(1404) 'تضاد سند 2030 با آیات و روایات در باب اصالت خانواده با تاکید بر تربیت جنسی نوجوان و جوان'، فصلنامه معرفت، 34(3), pp. 59-71

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسنی، یونس. تضاد سند 2030 با آیات و روایات در باب اصالت خانواده با تاکید بر تربیت جنسی نوجوان و جوان. معرفت، 34, 1404؛ 34(3): 59-71