معرفت، سال هفدهم، شماره هفتم، پیاپی 130، مهر 1387، صفحات -

    سخن آغازین

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سخن آغازین

    سخن آغازین

    در سال نوآوری و شکوفایی، برنامه‏ریزی برای تحوّل همه‏جانبه در بخش‏های گوناگون نظام اسلامی ضرورتی دوچندان می‏یابد. این تحوّل در نظام تعلیم و تربیت کشور که پایه سایر تحولات به شمار می‏رود، از اهمیتی ویژه برخوردار است. رهبر معظّم انقلاب اسلامی دوازدهم اردیبهشت ماه سال جاری در بیاناتی ارزشمند چگونگی این تحوّل اساسی را تبیین کرده‏اند که اینک گزیده آن به عنوان سخن آغازین تقدیم می‏شود:

    «من سال گذشته در همین دیدار با معلمان در تهران، مسئله تحوّل عمیق در آموزش و پرورش را مطرح کردم. این تحوّل عمیق یعنی چه؟ بارها گفته‏ام که ما از یاد گرفتن از غربی‏ها و غیرغربی‏ها و بیگانه‏ها خجالت نمی‏کشیم، امتناع نمی‏کنیم. اینی که ما یک روش اداری را، یک روش آموزشی را، یک دانش را، یک اختراع را از کشورهای دیگر یاد بگیریم، هیچ خجالتی نمی‏کشیم، کوتاه هم نمی‏آییم، دنبالش هم می‏رویم؛ شاگردی می‏کنیم. منتها دو نکته اینجا وجود دارد، یکی اینکه در کنار این شاگردی کردن... ما آنچه را که می‏گیریم، ارزیابی کنیم، ببینیم به درد ما می‏خورد یا نه. اگر صددرصد به درد ما می‏خورد، صددرصد قبول کنیم؛ اگر صددرصد به درد ما نمی‏خورد و مضر است، صددرصد رد می‏کنیم. اگر بین این دوتاست، به همان اندازه‏ای که به درد می‏خورد، قبول کنیم، مابقی‏اش را رد کنیم. من مثال زدم و گفتم فرق است بین آن کسی که یک جسمی، یک میوه‏ای، یک غذایی، یک دارویی را می‏بیند، می‏شناسد، می‏خواهد با دست خود، با میل خود آن را بگذارد در دهانش و فرو بدهد، با آن آدمی که دست و پایش را می‏گیرند و یک چیزی را با آمپول در بدن او تزریق می‏کنند. اینها با هم فرق دارد. نوع اول درست است، نوع دوم غلط است. به ما نباید تزریق کنند؛ ما باید انتخاب کنیم. این یک نکته که مورد غفلت قرار گرفت. هرچه آوردند، مثل آدم‏هایی که بی‏حس و حال و بیهوش افتاده‏اند و همین طور چیزی را یا در جسمشان فرو می‏کنند یا از دهانشان به حلقشان می‏ریزند، نباشیم. ما در دوران استحاله فرهنگی منتظر ماندیم که بریزند به حلقمان.

    نکته دوم اینکه بالاخره این ماجرای «شاگرد، استادی» تا ابد نباید طول بکشد. بله، ما حاضریم شاگردی کنیم پیش کسی که بلد است آن چیزی را که ما بلد نیستیم؛ اما دیگر تا ابد که نباید انسان شاگرد بماند. ما باید خودمان استاد بشویم. این دو نکته مورد توجه قرار نگرفت.

    یکی از چیزهایی که یاد گرفتیم، مسئله آموزش و پرورش است. آنها شیوه‏های آموزش و پرورشی خوبی داشتند و ما هم از آنها یاد گرفتیم. اینکه دبستان‏ها از مکتب‏خانه‏های قدیم بهتر بود؛ دبستان، دبیرستان، تقسیم‏بندی‏ها، خوب بود. اینها را که ما رد نمی‏کنیم؛ اینها مفید است؛ اما بالاخره چقدرش، چه جورش، با کدام رویکردش، ما دیگر به این توجه نکردیم و یکپارچه گرفتیم. آنها گفتند شش کلاس اینجور باشد، شش کلاس آنجوری باشد، ما همان را آوردیم. بعد، آنها روششان را تغییر دادند، پنج کلاس و سه کلاس و فلان، ما هم این را یاد گرفتیم، آوردیم. خوب، اینکه نمی‏شود. آنها کتاب درسی با درس‏های مختلف داشتند، گفتند اینها را تعلیم بدهید، ما هم همین‏طور این تراکم تعلیمات را فراگرفتیم. شیوه سازماندهی آموزش و پرورش از هم لحاظ قالب، هم از لحاظ محتوا یک شیوه تقلیدی محض است. این درست نیست. ما باید نگاه کنیم ببینیم چه لازم داریم، این شیوه‏ای که هست، کجایش معیوب است. این شیوه عیوبی دارد که یکی از عیب‏هایش همین حافظه‏محوری است به جای فکرمحوری. آموزش و پرورش ما حافظه‏محور است، بچه‏ها باید همین‏طور دائم محفوظات درست کنند. محفوظات خوب است؛ اما حفظ‏محوری بد است که محور تلاش، عبارت باشد از حفظ. محور تلاش باید عبارت باشد از فکر، ولو با حفظ هم همراه باشد. خوب، این یک عیب بزرگی است؛ این باید اصلاح شود. ما اگر امروز آن را اصلاح نکنیم، چه کسی اصلاح کند؟ ما باید امروز این کار را درست کنیم. چه کسی باید درست کند؟ متولی اصلی، آموزش و پرورش است. البته من این را بگویم، درست است ستادی در آموزش و پرورش درست کردند، لازم هم است آموزش و پرورش به این کار کمر ببندد، لکن ـ اولیای آموزش و پرورش! ـ اصل، کارشناسی کارشناسان است. خودتان را از صاحب‏نظرانی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در جاهای دیگر هستند، مطلقا محروم نکنید؛ از اینها استفاده کنید و یک کار سنجیده پخته، تحویل ملت ایران و تحویل نسل‏های آینده بدهید، تا به عنوان باقیات‏الصالحات بماند. این یک نکته است که به نظر من بسیار مهم است.»

    دبیرگروه علوم تربیتی

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1387) سخن آغازین. فصلنامه معرفت، 17(7)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."سخن آغازین". فصلنامه معرفت، 17، 7، 1387، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1387) 'سخن آغازین'، فصلنامه معرفت، 17(7), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). سخن آغازین. معرفت، 17, 1387؛ 17(7): -