فتنه ها و راههاي گريز از آنها
فتنه ها و راههاي گريز از آنها
عليرضا حيدري 1
چكيده
مسلمانان براي به سلامت گذشتن از فضايي كه به سبب آميخته شدن حق و باطل، غبارآلود و گمراهكننده شده است، بايد عوامل به وجود آورنده چنين فضايي را بشناسند تا بتوانند خود را از معركه نجات دهند. عوامل متعددي در ايجاد فضاي شبههآلود مؤثرند. «زور» و «تزوير» از جمله ابزارهايياند كه همواره افراد مشرك و معاند در طي حيات اسلام از آنها استفاده نموده و سعي كردهاند زماني با اجبار و ارعاب، آزادي انتخاب در دين و گزينش مذهب را از افراد سلب كنند، و گاهي با نيرنگ و فريب و با ظاهري آراسته، به انحراف در دين و در هم آميختن حق و باطل بپردازند و در اعتقادات مسلمانان شبهه ايجاد كنند. از سويي، شخصيتزدگي در طول تاريخ، انديشه و وجدان مردم را تحتالشعاع قرار داده و چهرههاي به ظاهر حق به جانب، دستمايه ايجاد شبهه و تلبيس امر بر مردمان سادهلوح شدهاند. از جمله شيوههاي تربيتي، شناخت درست فتنها در زندگي و راههاي گريز از آنهاست. اين مقاله به اين مهم ميپردازد.
كليدواژهها: فتنه، قرآن، سنّت، بدعت، دنيا، تقوا.
مقدّمه
در قرآن كريم، واژه «فتنه» و مشتقات آن به تناسب مضامين و مفاهيم آيات، در سورههاي مكّي و مدني 61 بار ذكر گرديده است؛ اما چون واژهها در بستر زمان دچار تحوّل معنايي ميشوند، اين واژه را نيز برخي از مفسّران به شرك، گناه، آزمايش، امتحان، اختلال و اضطراب در نظام امور تفسير نمودهاند. نكته قابل توجه در اقوال مفسّران در اين زمينه اشاراتي است كه به طور ضمني دالّ بر آن است كه مراد از «فتنه» در آيات، آشوبها و تشنّجهاي ناشي از شرك است، نه خود شرك كه نوعي عمل قلبي و اعتقادي است. از جمله ويژگيهاي زمان فتنه، همانگونه كه در خطبه 93 نهجالبلاغه آمده چنين است: «فتنهها چون روي آورند، باطل را به صورت حق آرايند، و چون پشت كنند حقيقت چنانكه هست، نمايد. فتنهها چون روي آورند آن را نشناسند، و چون بازگردند آن را بدانند.»
اين گفتار حضرت علي عليهالسلام به روشني، آميختگي حق و باطل را در زمان ايجاد فتنهها نشان ميدهد. اصولاً اساسيترين مبناي فريبكاري فتنهجويان و مؤثرترين عامل پيروزي آنان همين «آميختن حق و باطل» است؛ زيرا اگر آنان سخنان و كردار خود را يكسره بر مقدّمات باطل استوار سازند، گمراهي مردم را موجب نخواهند شد؛ چنانكه اساس فتنه خوارج بر آيه «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ»، 2 كه سخن حقي است، استوار بود؛ اما هدفي كه آنان در پي دست يافتن بدان بودند، باطل و گمراهكننده بود. اين از آنروست كه غلظت شبهه اين «فتنهها» شديد بود. نهروانيان و ناكثان انسانهايي معمولي نبودند كه فتنه آنان براي مردم آشكار باشد. بسياري از آنان در ميان مسلمانان به تهجّد و زهد و انجام عبادات و مستحبّات معروف بودند؛ حتي برخي از آنان همچون طلحه و زبير و عايشه از بزرگان صحابه به شمار ميآمدند. از اينرو، وقتي آنان
با همه حسن سابقه به مقابله با خليفه مسلمانان، حضرت علي عليهالسلام، برخاستند، مردم در تشخيص و گزينش راه درست، دچار آشفتگي شدند.
ريشه هاي فتنه ها
حضرت علي عليهالسلام در آغاز خطبه 50 نهجالبلاغه در جملاتي كوتاه و گويا به اين پرسش پاسخ گفتهاند: «همانا آغاز پديد آمدن فتنهها پيروي خواهشهاي نفساني و نوآوري در حكمهاي آسماني است؛ نوآوريهايي كه كتاب خدا آن را نميپذيرد و گروهي از گروهي ديگر ياري ميخواهد تا بر خلاف دين خدا، اجراي آن را به عهده گيرد.»
امير مؤمنان عليهالسلام دو چيز را زمينهساز و خاستگاه فتنه برميشمارند: نخست پيروي از خواهشهاي نفساني، و ديگري بدعتگذاري در احكام الهي، كه اين خود به نوعي معلول عامل نخست است؛ زيرا زماني نوآوريها و بدعتها در دين شكل ميگيرند كه خواهشهاي نفساني بر انسان چيره شده، عقل و خرد او را زايل سازند. براي درك صحيح سخن حضرت علي عليهالسلام، كه الهام گرفته از آيات الهي است، بايد اندكي درباره هر يك از اين دو عامل و نيز عامل دنياگرايي توضيحاتي ارائه شود:
1. پيروي از خواهشهاي نفساني
خداي متعال جوهر انسان را با اميال و غريزههاي گوناگوني سرشته است، كه همه آنها در تكامل و تعالي انسان و رسيدن به مقصودي كه خداوند براي انسان ترسيم نموده، نقشي اساسي دارند. بيترديد، وجود غريزههايي همچون خشم و غضب، دوستي و محبت، ميل به زندگي، و كشش جنسي با وجود برخي اختلاف و تضادها ميان آنها، در پي هدف و مقصود واحدي هستند. اما آنچه مهم است نظاممندي و اعتدال در بهره جستن از اين اميال و غريزههاست. مادام كه انسان هر يك از خواستهها را در جاي خود به كار گيرد و آن را از نظم طبيعي خارج نسا