سخن آغازین
Article data in English (انگلیسی)
سخن آغازین
عصر نهادینه شدن سازمان و مدیریت
همچنانکه برخی از پژوهشگران عرصه سازمان مدیریت نیز اشاره کردهاند، بیتردید یکی از ویژگیهای بارز عصری که ما در آن به سر میبریم، ظهور پدیده «سازمان»ها و فراگیری گسترده آنها در جای جای جوامع امروزی است. سازمانها امروزه تا بدان حد برای جوامع و کارکردهای مختلف آنها مهم و ضروری شدهاند که میتوان در کنار «نهاد»های سنّتی و ریشهداری همچون خانواده، آموزش و پرورش و سیاست و حکومت، نهادی جدید به نام «سازمان» نیز اضافه کرد. با کمی تأمّل میتوان دریافت که حتی نهادهای مرسوم (خانواده، سیاست و...) برای ایفای کارکردهای خود به این نهاد جدید، یعنی سازمان وابستهاند و اگر سازمانها را از صحنه جوامع امروزی حذف کنیم، قطعا شاهد نابسامانی و اختلالی باورنکردنی در عرصه جامعه خواهیم بود. تردیدی نیست که زندگی و نظام اجتماعی ما امروزه آنچنان به سازمانها وابسته است که با حذف آنها، زندگی برایمان تقریبا غیرقابل امکان و تصور خواهد بود. از اینرو، مطالعه سازمانها یکی از الزامات و ضرورتهای انکارناپذیر عصر ماست و پرداختن به این مقوله میتواند برای درک پیچیدگیهای جوامع امروزی و حل بسیاری از مسائل و مشکلات بشر امروز راهگشا باشد.
همچنین به لحاظ ارتباط تنگاتنگی که بین «سازمان» و «مدیریت» وجود دارد، مطالعات سازمانی را نمیتوان از مطالعات مربوط به مدیریت جدا دانست و آنها را از یکدیگر منفک نمود. تجربه علمی و یکصد ساله این دانش نیز نشان داده است که این دو مطالعه پیوسته همآغوش و دوشادوش یکدیگر به پیش رفته و کشیدن خط حایل و مرزبندی بین آنها تقریبا غیرممکن و به غایت دشوار است.
در هر صورت، امروزه پیشرفت جامعه و اجرای هر الگویی از توسعه، یکی از بنیانهایش داشتن درک، تحلیل و نظریاتی درست و کارآمد از «سازمان» و «مدیریت» و پدیدهها و مسائل سازمانی و مدیریتی است. با مروری بر تاریخ یکصد سال اخیر، به وضوح میتوان مشاهده کرد که توسعه و پیشرفت کشورها و جوامعی که امروزه آنها را «توسعهیافته» مینامیم، با توسعه و پیشرفت دانش و نظریههای مربوط به سازمان و مدیریت قرین و همراه بوده است و یکی از عوامل مهمی که در تحلیل چرایی پیشرفت و توسعهیافتگی این جوامع بر آن انگشت نهاده میشود، عامل «مدیریت» است.
مردم و ملت مسلمان و آزاده ما نیز که با ایجاد تحول بزرگ و حیرتآور «انقلاب اسلامی»، و به ویژه پس از خاتمه جنگ تحمیلی، گام در مسیر توسعه نهاده و عزم خود را برای ساختن ایرانی آباد، آزاد و مستقل جزم کردهاند. به گمان نگارنده، برای ما نیز نظیر سایر جوامع پیشرفته، یکی از عوامل و عناصر مهم و بسیار تأثیرگذار در این راه، توسعه و ارتقای عامل و عنصر «مدیریت» است، که آن نیز خود در گرو بسط نظری و تئوریک در عرصه دانش سازمان و مدیریت میباشد. البته روشن است که این سخن، هرگز به معنای نفی نقش سازنده سایر عوامل مؤثر و بسط دانش و حوزه نظری مربوط به آنها نخواهد بود.
از سوی دیگر، نگارنده همچنین بر این باور است که هم اصل الگو و مدل توسعه، و هم بسط عرصه نئوریک و دانش نظری دانستههای مختلف علوم انسانی تأثیرگذار در این حوزه، و از جمله دانش سازمان و مدیریت، نیازمند «بومیسازی» و تدوین رهیافتهای اسلامی این علوم است و بدون این امر، توسعه مطلوب و بهسامان ایجاد نخواهد شد. امیدواریم که تمامی اندیشمندان و فرهیختگانی که به نحوی به این مهم پیوند میخورند، با جدیت و پشتکار مثالزدنی، به انجام این رسالت عظیم همت گمارده و برگ زرین دیگری را در تاریخ ایران و اسلام به ثبت رسانند.
دبیر گروه مدیریت