پراگماتیسم که در فارسى به فلسفه اصالت عمل، عملگرایى، مصلحتگرایى و سودمندى برگردان مىشود، بیانگر اندیشهاى است که در آستانه سده بیستم میلادى در آمریکا شکل گرفت. رویکرد فلسفى پراگماتیستى که نخستین بار توسط سندرس پرس (1878) مطرح و با نام ویلیام جیمز پیوند خورده، جان دیویى، هومز، روسکوپاند و دیگران آن را گسترش دادهاند، به آرمانها و تصورها هیچ اعتنایى ندارد و حقیقت را در آثار عملى آن مىجوید. این اندیشه در همه علوم انسانى از جمله در دانش حقوق پیامدهایى دارد. اعتماد افراطى بر حس و تجربه، عینیت حقیقت با مصلحت و تفسیر آن به منفعت، انکار حقایق عینى، نسبىگرایى و اومانیسم افراطى از مهمترین پیامدهاى رویکرد پراگماتیستى است که در حقوق نیز چالشهایى اساسى فراهم مىآورد.