در عصر رکود اقتصادی اندیشمندان مدیریت با ارائه روشهای متعدد درصدد برآمدند که راه نجات سازمانها را بیابند و آنها را از خطر سقوط حفظ کرده و در مسیر حرکت و سرعت قرار دهند. ایدههای مطرح شده برای نجات سازمانها، به مرور به وسیله دانشمندان مورد کنکاش قرار گرفت و در کتب و مقالات متعدد منتشر شد. برخی از مدیران با اطلاع اندک از این ایدهها، آن را نجاتبخش سازمان خود قلمداد میکنند.
کشورهای در حال توسعه نیازمند حرکت پرشتاب سازمانها و شرکتهایی تأثیرگذار هستند. مدیران آنها درصددند با انجام تحولات و دگرگونیهای ساختاری و فرایندی، در این حرکت پرشتاب، فعال و موثر ظاهر شوند. شناخت الگوهای متداول در دانش مدیریت، مدیران سازمانهای کشور را، پرتوان کرده و از هدر رفتن نیروها و امکانات بازمیدارد.
در این نوشتار سعی شده است با استفاده از منابع اصلی و معتبر، شناخت بهتری نسبت به یکی از ایدههای دگرگونی سازمان، یعنی بازمهندسی، صورت گیرد تا بستر بومیسازی آن و تطبیق با فرهنگ دینی در کشور فراهم گردد.