بررسى نگرش مذهبى دانش آموزان دختر دبيرستان هاى شهر تهران
بررسى نگرش مذهبى دانش آموزان دختر دبيرستان هاى شهر تهران
مه سيما پورشهريارى
مهرانگيز شعاع كاظمى
چكيده
براى انجام اين پژوهش 4 منطقه (در قسمت هاى شمال، جنوب، غرب و شرق) از مناطق 20 گانه آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصيلى 83ـ 82 با استفاده از نمونه گيرى خوشه اى به عنوان نمونه تحقيق انتخاب شدند. از بين مناطق يادشده تعداد 609 دانش آموز دختر در پايه هاى تحصيلى مختلف (اول تا سوم) به پرسشنامه نگرش سنج پاسخ گفتند. هدف از تحقيق مزبور اين بود كه علاوه بر پديده نگرش مذهبى، به بررسى رابطه وضعيت اقتصادى، پايه تحصيلى، ميزان تحصيلات والدين، و الگوهاى مورد ارائه با نگرش مذهبى نيز پرداخته شود.
در بخش شيوه هاى آمارى از آمار توصيفى و استنباطى (T وابسته و تحليل واريانس يك طرفه ANOVA) تجزيه و تحليل استفاده شد. بر اساس نتايج به دست آمده تفاوت معنادارى بين پايه هاى تحصيلى و نگرش مذهبى، وضعيت اقتصادى خانواده و نگرش مذهبى، الگوهاى مورد ارائه، ميزان سواد والدين و دو نوع نگرش ذهنى و عملى مشاهده شد. بدين صورت كه دانش آموزان پايه اول نسبت به پايه هاى دوم و سوم از نگرش مذهبى قوى ترى برخوردار بودند. همچنين خانواده هايى كه از طبقات اقتصادى و اجتماعى پايين جامعه محسوب مى شدند نگرش مذهبى مثبت ترى داشتند; چرا كه دين را به صورت عملى وارد زندگى خود كرده اند، ولى طبقات اقتصادى بالا جز به صورت تشريفاتى با دين سر و كار ندارند و از نگرش مذهبى ضعيف ترى نيز برخوردار مى باشند.
در پايان سعى گرديده با ارائه توصيه هاى كاربردى نقش دين را در زندگى روزمره نوجوانان پر رنگ تر سازيم; زيرا به نظر مى رسيد بخش عمده كاستى ها مربوط به روش آموزش دينى مى باشد كه آنان را در ارائه طريق دچار سردرگمى مى كند و از اين رو، هر روز به ابزارى نو براى حل مشكلات خود متوسل مى شوند.
مقدّمه
كدام فلسفه است كه چرايى زندگى را توضيح مى دهد؟ به تعبير نيچه «هركس چرايى زندگى را يافته است با هر چگونه اى خواهد ساخت.» روشن است كه جز شناخت راهى كه آفريدگار يكتا به انسان ارائه كرده است، همه مشمول نقصان خواهند بود و اين فقط شعار ما نيست و در تحليل بسيارى از روان شناسان مانند ويليام جيمز، اريك فروم و يونگ نيز آمده است; به طور مثال، فروم (1950) در كتاب روان كاوى و دين مى نويسد: «نياز دينى يعنى نياز به يك الگوى جهت گيرى و مرجعى براى اعتقاد و ايمان. هيچ كس را نمى توان يافت كه فاقد اين نياز باشد.»
فروم همانند يونگ در تحليل عوارض ناشى از پيروى از مكاتب غيرخدايى اعتقاد دارد كه جامعه صنعتى غرب، انسان را از فطرت خود دور كرده و پيدايش بسيارى از مشكلات را، كه ساليوان آن ها را مشكلات زندگى مى نامد، ناشى از نپرداختن به دين الهى مى داند.1
نقش الگوها در رشد و انسجام شخصيت انسان انكارناپذير و يكى از ابزارهاى مهم تربيتى است. انسان الگوطلب است، به دنبال الگوها حركت مى كند، مى آموزد، تقليد مى كند و به آن ها دل مى بندد و چگونه بودن خود را رقم مى زند. عناصر انسانى پيرامون او مثل والدين، مربيان، شخصيت هاى هنرى، ورزشى، علمى و فرهنگى مى توانند الگوى فرد در مراحل مختلف زندگى باشند. اين الگوها نقش تربيتى مهمى دارند; زيرا اگر ضعيف و دروغين و يا دچار انحراف باشند نقش تخريبى غيرقابل انكارى را در ساختار روانى و شكل گيرى شخصيت انسان خواهند داشت. از اين رو، الگوهاى سالم، كامل و پويا از نظر تربيتى و اخلاقى اهميتى به سزا در رشد صحيح روانى، رفتارى و شخصيتى انسان دارند.
امروز بيش از هر زمان ديگر نيازمند تفكر و انديشه در باب تأثيرگذارى تقيّدات دينى بر تمامى امور انسانى، به ويژه مسائل عاطفى و روحى، هستيم. بسيارى از انديشمندان و صاحب نظران بر اين باورند كه مذهب تأثير انكارناپذيرى بر سلامت روح و جسم و ديگر ابعاد زندگى بشر دارد.
دستورات اسلام پيرامون بهداشت جسم و روان و ساير امور، كامل ترين فرامين است، به گونه اى كه طبقه بندى رفتار از نظر اسلام متأثر از مفاهيم بهنجار و نابهنجار است و تا زمانى كه سلامت و بهنجارى اعتقادى حاصل نشود، سلامت روانى هم حاصل نمى شود و مى توان گفت كه اين دو به طور اجمال رفتار فرد مقيد و پايبند را نشان مى دهند; يعنى رفتار سالم و بهنجار با تمامى معانى آن.
اهداف تحقيق
مهم ترين هدف اين تحقيق بررسى نگرش مذهبى دانش آموزان دختر دبيرستان هاى شهر تهران و رابطه آن با طبقه اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى و نيز الگوهاى مورد ارائه به دانش آموزان مى باشد. به طور خلاصه مى توان گفت كه قصد بر اين است تا رابطه بين نگرش مذهبى و عوامل مؤثر در اين زمينه مورد بررسى قرار گيرد. در همين زمينه اهداف زير مدّنظر مى باشد:
1. بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و وضعيت اقتصادى خانواده;
2. بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و ميزان تحصيلات والدين;
3. بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و پايه هاى تحصيلى دانش آموزان;
4. بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و الگوهاى مورد ارائه به دانش آموزان;
5. بررسى رابطه بين نگرش مذهبى به صورت ذهنى و عملى.
فرضيات تحقيق
فرضيات تحقيق عبارتند از:
1. بين نگرش مذهبى به صورت ذهنى و عملى تفاوت وجود دارد.
2. بين ميزان تحصيلات والدين و نگرش مذهبى رابطه وجود دارد.
3. بين نگرش مذهبى و پايه تحصيلى رابطه وجود دارد.
4. بين نگرش مذهبى و الگوهاى مورد ارائه به دانش آموزان از طريق رسانه هاى گروهى رابطه وجود دارد.
5. بين وضعيت اقتصادى خانواده و نگرش مذهبى دانش آموزان رابطه وجود دارد.
پيشينه تحقيق
تغيير در نگرش
نگرش ها دو نقش اصلى دارند. از يك سو، نسبتاً پايدارند; براى مثال، فرديت هر كس و اينكه او در تمامى عمر خويش همان است كه هست ناشى از همين نقش مى باشد.
از سوى ديگر، نگرش ها مى توانند دگرگون شوند، اما دگرگونى آن ها نسبتاً به كندى و از طريق ساز و كارهايى كه قابل بررسى هستند انجام مى گيرد. بدين ترتيب، معلوم مى شود كه چگونه يك فرد در عين آنكه در همه عمرش خود را حفظ مى كند مى تواند دگرگون شده و با وضعيت هاى اجتماعى و شرايط تازه زندگى انطباق حاصل نمايد; او مى تواند در يك موقعيت عقيده اى داشته باشد و در موقعيتى ديگر عقيده اى متفاوت با آن. به عبارتى ديگر، در جامعه اى كه به سرعت در حال تغيير است، افراد بايد خود را با تغيير هماهنگ كنند و ميان نگرش هاى عميق خود و تغييرات سريع جامعه سازش پديد آورند; يعنى نسبت به موقعيتى آگاهى پيدا كرده و آن را بپذيرند.2
نظريه هاى تغيير نگرش
در روان شناسى اجتماعى موضوع تغيير نگرش در چارچوب چهار الگو مورد بحث قرار گرفته است. اين چهار دسته عبارتند از: الگوهاى يادگيرى با جهت گيرى محرك ـ پاسخى، الگوهاى شناختى شامل الگوى قضاوت اجتماعى، الگوهاى هماهنگى شناختى و بالاخره الگوهاى كاركردى كه تا حدودى جنبه بينابين الگوهاى يادگيرى محرك ـ پاسخى و شناختى را مورد توجه قرار داده اند.
مذهب و نوجوانى
در دوران نوجوانى رشد فكرى و عقلى نوجوان افزايش يافته و آگاهى و جهان بينى او نسبتاً وسيع تر مى شود. اصولا توجه نوجوان به مسائل ماوراء طبيعى بيشتر جلب شده و علاقمند مى شود كه از مسائل آن سوى پرده طبيعت آگاهى پيدا كرده و از دنياى معنويات، جهان آخرت و ايده آل هاى اخلاقى باخبر شود. از نظر قلبى و احساسى نيز، تمايل او متوجه زيبايى هاى معنوى مى شود. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در اين رابطه مى فرمايند: «به شما درباره نوجوانان به نيكى سفارش مى كنم كه آن ها دلى رقيق تر و قلبى فضيلت پذيرتر دارند.»3
فضيلت دوستى و خيرخواهى نوجوانان گاه دامنه گسترده ترى پيدا مى كند و ميل به اصلاح جهان در آنان افزايش مى يابد. در اين هنگام ايده آل هاى اخلاقى تمام وجود نوجوانان را مسخر مى كند. اگر اين اراده و تمايل اخلاقى در جهت مطلوب هدايت شود زمينه ساز رشد و حركت نوجوان مى گردد.
موريس دبس (M. Debes) روان شناس و مربى معروف فرانسوى مى گويد: در حدود 15 تا 17 سالگى جوانان با نداى تقديس به لرزه درمى آيند و آرزو دارند كه جهان را از نو تشكيل داده و عدالت مطلق را حكمفرا نمايند. به نظر وى سن 16 سالگى سنى است كه معمولا آدمى در آن يا ايمان خود را از دست مى دهد و يا آن را نگاه مى دارد.4
در همين زمينه تحقيقات كوهن (Kohen) و آرنولد (Arnold) نشان داد كه ميزان اعتقادات مذهب در سنين 12 تا 15 سالگى بيشتر است و در سن 18 سالگى كاهش مى يابد. به عقيده اين محققان خانواده و اجتماع در تثبيت اعتقادات مذهبى نقش بسيار مهمى به عهده دارند و نوجوانان به شدت تحت تأثير خصوصيات اخلاقى خانواده، محيط و گروه همسالان قرار مى گيرند. بيابانگرد در اين رابطه پس از بررسى 623 خانواده تهرانى نتيجه اى مانند تحقيقات كوهن و آرنولد به دست آورد. از نتايج اين پژوهش استنباط مى شود كه نوجوانان بيش از جوانان به مذهب علاقه دارند و هر چه طبقه اقتصادى، اجتماعى بالاتر مى رود عقيده مذهبى سست تر مى شود.5
اگر متخصصان بخواهند در بهداشت روانى انسان و سرانجام در كمك به آسايش، آرامش و خوشبختى وى قدمى مثبت بردارند راهى جز يارى گرفتن از دين، در پيش رو ندارند. رشد و پيشرفت علم و تكنولوژى بر وحشت، اضطراب و نگرانى هاى انسان خواهد افزود و بى اعتمادى و بدبينى و ضعف روحى و شخصيت همواره او را در عذاب و شكنجه هاى روانى قرار خواهد داد و بشر روى آرامش و خوشبختى را نخواهد ديد.6
از آن رو كه اساسى ترين مسئله در شخصيت انسان سالم تعهد دينى و مذهبى است، كوئينگ (Koening) معتقد است: ديندارى درونى (قلبى) در هنگام اضطراب و افسردگى به كمك وى مى شتابد.7
داشتن معنا و هدف در زندگى، احساس تعلق داشتن به منبعى والا، اميدوارى به كمك به يارى خداوند در شرايط مشكل زاى زندگى، برخوردارى از حمايت هاى اجتماعى و حمايت روحانى همگى از جمله منابعى هستند كه افراد مذهبى با برخوردارى از آن ها مى توانند در مواجهه با حوادث فشارزاى زندگى آسيب كمترى را متحمل شوند.
به طور كلى، مذهب در تمام عواملى كه مى توانند نقش مؤثرى در استرش داشته باشند از قبيل: ارزيابى موقعيت، ارزيابى شناختى خود فرد، فعاليت هاى مقابله و منابع حمايتى نقش كاهش دهنده دارد.
طرح تحقيق
در كل، طرح تحقيق يك روش توصيفى را دنبال مى كند. ابتدا منظور بررسى نگرش مذهبى مى باشد كه با استفاده از يك روش پيمايشى اين كار صورت پذيرفت.
سپس در مرحله دوم با در نظر گرفتن هدف تحقيق كه به دست آوردن علل اين گرايش و يا عدم گرايش است، از يك طرح تحقيق علّى استفاده شده است.
جامعه آمارى
جامعه مورد تحقيق عبارت است از كليه دانش آموزان دختر دبيرستان هاى شهر تهران در پايه تحصيلى اول تا سوم كه در سال تحصيلى 83ـ82 مشغول به تحصيل بوده اند.
روش نمونه گيرى و انتخاب نمونه
در اين تحقيق از شيوه نمونه گيرى خوشه اى استفاده شده است; بدين صورت كه از بين مناطق 20 گانه آموزش و پرورش شهر تهران، ابتدا به صورت تصادفى 4 منطقه در قطب هاى شمال، جنوب، شرق و غرب انتخاب گرديدند (مناطق 1، 2، 8 و 16). سپس از بين دبيرستان هاى موجود در هر منطقه 2 دبيرستان به طور تصادفى انتخاب شد و از هر دبيرستان 2 كلاس در پايه هاى اول تا سوم انتخاب و در بين دانش آموزان كلاس ها پرسشنامه اجرا شد و در مجموع از هر منطقه 152 دانش آموز انتخاب شدند كه كل نمونه مورد آزمايش 608 نفر مى باشند.
ابزار تحقيق
آزمون نگرش سنج مذهبى
اين آزمون در سال 78 ـ 1376 توسط دكتر خدايارى و چند تن از همكاران ايشان با 44 ماده با مقياس 5 درجه اى ليكرت ساخته شده بود. ولى بر اساس اهداف پژوهش و بر اساس يك Pilotانجام شده، تغييرى در اين مقياس ها داده شد; به اين صورت كه مقياس 5 گزينه اى به 4 گزينه تغيير يافت (گزينه حد وسط حذف گرديد.) علاوه بر اين، در پايان نگرش سنج نيز با توجه به اهداف تحقيق سؤالاتى اضافه گرديد تا بر اساس آن بتوان به ارزيابى عوامل مؤثر در تقويت يا كمرنگ شدن نگرش مذهبى پرداخت.
نحوه اجراى پرسشنامه
براى اجراى پرسشنامه از دانش آموزان خواسته شد تا بر اساس ميل و رغبت خود در اين طرح شركت نمايند. به اين دليل از هر كلاس 40 نفرى حدود 20 نفر به طور داوطلب در امر پاسخگويى به پرسشنامه ها همكارى كردند و هيچ پرسشنامه خالى ديده نشد.
در اين پژوهش براى شناخت روابط بين متغيرهاى مورد مطالعه، از شاخص هاى آمار توصيفى و استنباطى استفاده شد; آمار توصيفى همچون: فراوانى، درصد، نمودارها و ضريب همبستگى; و آمار استنباطى همچون: آزمون t وابسته، تحليل واريانس يك راهه Anova و آزمون تعقيبى شفه.
تجزيه و تحليل آمارى
جدول شماره (1) درصد فراوانى دانش آموزان گروه نمونه مناطق مختلف
مناطق مختلف آموزشى | فراوانى | درصد |
1 | 144 | 6/23 |
2 | 169 | 4/27 |
8 | 150 | 4/24 |
16 | 138 | 7/22 |
بدون شرح | 7 | 9/2 |
كل | 609 | 0/100 |
بر اساس نتايج به دست آمده دانش آموزان منطقه 2 با 169 نفر و 4/27% داراى بيشترين تعداد و دانش آموزان منطقه 16 با 138 نفر و 7/22% داراى كمترين تعداد بوده اند.
جدول شماره (2) فراوانى و درصد پايه هاى تحصيلى دانش آموزان گروه نمونه
رشته تحصيلى | فراوانى | درصد |
سال اول | 124 | 0/22 |
سال دوم | 237 | 38 |
سال سوم | 248 | 40 |
كل | 609 | 0/100 |
رابطه بين تحصيلات والدين و نگرش مذهبى
جدول شماره (3) آزمون تحليل واريانس يك طرفه بين دانش آموزانى كه پدرانشان داراى تحصيلات مختلف مى باشند و تفاوت در نگرش مذهبى
منابع واريانس ـ شاخص هاى آمارى | درجه آزادى | مجموعه مجذورات | ميانگين مجذورات | نسبت F | احتمالF |
واريانس بين گروهى | 4 | 5933/5 | 3983/1 | 9276/6 | 00/0 |
واريانس درون گروهى | 574 | 8605/115 | 2018/0 | ||
مجموع | 578 | 4538/121 |
چون F محاسبه شده (92/6=F) از (24/3= F) جدول با 578 و 4= df بزرگتر است، بنابراين نتيجه مى گيريم كه سطح تحصيلات پدر مى تواند عامل تفاوت در گرايشات مذهبى باشد.
ساير گروه ها تفاوت معنادارى در عامل نگرش مذهبى با يكديگر نداشته اند.
جدول شماره (4) نتايج تحليل واريانس يك طرفه بين دانش آموزان داراى مادر با تحصيلات مختلف در عامل نگرش مذهبى
منابع پراكندگى | درجه آزادى | مجموعه مجذورات | ميانگين مجذورات | نسبت F | احتمال P |
واريانس بين گروهى | 4 | 7930/3 | 9483/0 | 6342/4 | 0011/0 |
واريانس درون گروهى | 578 | 2708/118 | 2046/0 | ||
كل | 582 | 0639/122 |
بر اساس نتايج به دست آمده چون مقدار (63/4=F) محاسبه شده از (24/3=F) جدول با 578 و 4=df بزرگتر است، بنابراين بين ميانگين هاى دانش آموزان فوق الذكر در عامل نگرش مذهبى متفاوت معنادارى وجود دارد.
جدول شماره (5) (به منظور سنجش دقيق تر اختلاف بين گروه ها از آزمون تعقيبى شفه استفاده شده است.)
ميانگين | گروه ها | 4 | 5 | 3 | 2 | 1 |
6528/2 | 4 | |||||
7384/2 | 5 | |||||
8677/2 | 3 | * | ||||
9291/2 | 2 | * | * | |||
9626/2 | 1 | * |
بر اساس نتايج به دست آمده بين ميانگين دانش آموزان داراى پدر با تحصيلات ليسانس، فوق ليسانس و فوق ديپلم با دانش آموزان داراى پدر ديپلم، سيكل و بى سواد در عامل نگرش مذهبى تفاوت معنادارى وجود داشته است.
رابطه بين وضعيت اقتصادى خانواده و نگرش مذهبى
جدول شماره (6) تحليل واريانس يك طرفه مربوط به سطح درآمد و عامل نگرش مذهبى
منابع پراكندگى | درجه آزادى | مجموعه مجذورات | ميانگين مجذورات | نسبت F | احتمال P |
واريانس بين گروهى | 3 | 4345/2 | 8115/0 | 0686/4 | 0071/0 |
واريانس درون گروهى | 534 | 5058/106 | 1994/0 |
بر اساس نتايج به دست آمده چون (06/4=F) محاسبه شده از (24/3=F) جدول با 534 و 3= df بزرگتر است، بنابراين نتيجه مى گيريم كه تفاوت معنادارى بين گروه ها مشاهده مى شود; يعنى اينكه عامل درآمد مى تواند سبب تغيير نگرش مذهبى شود.
جدول شماره (7) (بر اساس تست تعقيبى شفه)
ميانگين | گروه | 3 | 4 | 2 | 1 |
7586/2 | 3 | ||||
7741/2 | 4 | ||||
8688/2 | 2 | ||||
9188/2 | 1 | * |
بين درآمد گروه 3 و 1، يعنى سطح درآمد 100ـ70 هزار تومان و 160 به بالاتر تفاوت معنادارى در عامل نگرش مذهبى وجود دارد. در ساير گروه ها تفاوت معنادارى مشاهده نشده است.
رابطه بين الگوهاى مورد ارائه و نگرش مذهبى
جدول شماره (8) همبستگى بين الگوهاى مورد ارائه و نگرش مذهبى
همبستگى بين الگوهاى موردارائه و ميزان مذهبى بودن | سطح معنى دارىP | ميزان همبستگىr |
الگوهاى مورد ارائه و مذهبى بودن | 001/0 | 65% |
با توجه به نتايج به دست آمده و سطح معنادارى 001/0 و 65%=r مى توان نتيجه گرفت كه همبستگى معنادارى بين الگوهاى مورد ارائه به دانش آموزان و ميزان مذهبى بودن وجود دارد و فرض صفر رد و فرض تحقيق پذيرفته مى شود.
بحث و نتيجه گيرى
در كل با توجه به نتايج به دست آمده از اين پژوهش و پژوهش هاى مشابه مى توان نتيجه گرفت كه تعارضات موجود بين آموزش و تربيت دينى خانواده ها با جامعه بزرگ تر (مدرسه، صدا و سيما و سينما) سبب تغيير نگرش و بعضاً سبب فاصله گرفتن و يا بيراهه رفتن دانش آموزان مى گردد. منطبق و همسو شدن تربيت دينى خانواده ها با جامعه بزرگ تر براى همرنگ شدن با جامعه در بسيارى اوقات موجبات سردرگمى نوجوان را فراهم مى سازد; زيرا نوجوان و خانواده او معتقدند نبايد از اجتماع فاصله بگيرند; چرا كه در غير اين صورت جزء اقليت مى شوند. در همين زمينه پيشنهاد مى گردد اطلاع رسانى صورت گيرد و سعى شود تا جايى كه ممكن است از ارائه شيوه هاى دوگانه و متضاد پرهيز گردد، تكاليفى مناسب با سن دانش آموز از او انتظار داشته باشند و از سخت گيرى بيهوده اجتناب گردد. تربيت دينى با ملاطفت و نرمش و نه خشونت و اجبار صورت بگيرد. سعى شود تا دانش آموز و نوجوان از خاطرات و تجارب خوب و مثبتى در زمينه تربيت و آموزش دينى برخوردار گردد، به علايق نوجوان توجه و احترام كافى شود و در موقع مناسب به اصلاح طرز تفكر و نگرش او پرداخته شود، ابتدا طرز تفكر او مورد پذيرش قرار گيرد و سپس در صورت نياز، به اصلاح و يا نفى نگرش او پرداخته شود. نوجوان راه لذت بردن از نعمات دنيوى را بياموزد تا از اين طريق به لذايذ معنوى نيز معتقد گردد. به دانش آموزان كمك شود تا معتقدات دينى خود را با عمل همسو سازند و اين جمله بهترين راهنماى آنان باشد كه انسان هاى سعادتمند افكار و كردارشان با هم همسو و هم جهت است و از تظاهر و ريا پرهيز مى كنند و ذليل ترين انسان ها كسانى مى باشند كه آن طورعمل مى كنند كه نيستند.
به نوجوان آموزش داده شود كه باور دينى يعنى شناخت كل عناصر دين و اعتقاد داشتن به مؤثر بودن قضا و قدر الهى در زندگى و اينكه انسان موجود شريفى است (لقد كرمنا بنى آدم) كه خداوند او را آفريد و راه سعادت و شقاوت را به وى الهام نمود (فالهمها فجورها و تقويها) و هم اينكه همه هستى را براى او آفريد كه تسبيح او گويند (ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون). باور دينى امرى نيست كه گوشه اى از وجود آدمى را پركند و ساير گوشه ها را خالى بگذارد. ايمان باور دينى زمانى خود را نمايان مى سازد كه در سراسر زندگى بشر حضور داشته باشد. باور دينى يعنى حضور همه جانبه معنويت در زندگى فردى واجتماعى كه داراى دو نقش سلبى و ايجابى است. نقش سلبى آن يعنى اينكه انسان از لذات حرام و مكروه كناره گيرى كند و به خود بقبولاند كه براى هدفى برتر خلق شده است.
وظيفه خانواده از اين جهت بسيار خطير مى باشد. والدين بايد از دوران كودكى به كودك طورى آموزش مذهبى دهند كه كودك تصورات دقيق و صحيحى از خداوند داشته باشد; بدين صورت كه او نسبت به ما مهربان است و عين نيكى و لطف است. آموزش هاى متناسب دوره كودكى موجب افزايش آگاهى در فرد شده، قدرت تصميم گيرى و مقاومت در برابر ناهنجارى ها را در او ميسّر مى سازد. اريكسن معتقد است كه روان نوجوان روانى عقيدتى است كه همواره در جستوجوى وحدت بخشيدن به ايده ها و عقايد مختلف است. بنابراين، نوجوانى كه قادر به يافتن ارزش هاى مثبت پايدار در فرهنگ، مذهب يا ايدئولوژى خود نيست ايده آل هايش به هم مى ريزد و كسى كه از درهم ريختگى هويت رنج مى برد نه قادر به ارزيابى ارزش هاى گذشته است و نه مى تواند آزادانه به انتخاب ارزش هاى جديد بپردازد، از اين رو، دچار فروريختگى مى شود و به تدريج به سوى ضد ارزش ها گرايش مى يابد. پس بر عهده خانواده و تمامى گروه هاى دست اندركار رشد و تعالى نوجوانان است تا به آنان كمك نمايند اعتماد به نفس، شجاعت، توفيق، سرزندگى و پيشتازى، را از آن خود سازند و از قبول پستى، ضعف، شكست، نااميدى، يأس و تسليم بپرهيزند. وظيفه مسئولان علوم تربيتى اين است كه آنان را دريافته و از منحرف شدن آنان به سمت و سوى ديگر جلوگيرى به عمل آورند; زيرا نگرش مذهبى عامل اعتماد متقابل بين فردوافرادخانوادهورشته مؤثرپيوندوقرابت بين افراد است.
خانواده مذهبى، مدرسه مذهبى و به طور كلى جامعه مذهبى از انسجام بهترى برخوردار است و به افراد خود اطمينان لازم را دارد و از اعضاى خود حمايت به عمل مى آورد و اين رمز نگهدارى و حمايت از نوجوان و جوان است. خانواده و مدرسه اى كه از بينش مذهبى درست برخوردار باشد براى واقعيت وجودى نوجوان و جوان خود تعريف درستى ارائه مى دهد و سعى مى كند تجربياتى را براى آنان فراهم سازد كه متناسب با ظرفيت وجودى آن ها باشد. از اين طريق به پويايى فكرى و عملى آنان كمك مى نمايد تا ديگر نوجوان احساس خلأ و تهى شدگى نكند. براى تربيت دينى نوجوانان بهتر است جاذبه هاى دينى را تقويت و دين را بدون اوهام، خرافه و ترس به آنان معرفى نماييم تا فردايى با زنان و مردان ديندار، با نشاط، اميدوار و مصمم داشته باشيم و از اين طريق بتوانيم آينده روشنى را ترسيم كنيم.
پرسشنامه
مشخصات فردى
سن:…………… جنس:……………… دانش آموزسال:……………
منطقه:………… رشته تحصيلى:………………
شغل پدر: ميزان تحصيلات پدر: بيسواد:□سيكل□ديپلم□فوق ديپلم□ليسانس و بالاتر□
شغل مادر: ميزان تحصيلات مادر: بيسواد:□سيكل□ديپلم□فوق ديپلم□ليسانس و بالاتر□
تعداد فرزندان خانواده:
وضعيت منزل مسكونى: اجاره اى □ رهن و اجاره□شخصى□آپارتمان□حياط دار□
تعداد افرادى كه در منزل با شما زندگى مى كنند:
ميزان درآمد خانواده در ماه: 100ـ70 هزار تومان□130ـ 100 هزار تومان□160ـ130 هزار تومان□160 هزار تومان به بال□
پاسخ دهنده گرامى
با مطالعه دقيق يك يك سؤال ها، پاسخ خود را درباره هر سؤال با گذاردن علامت × در گزينه اى كه با عقيده خود منطبق مى بينيد بيان فرماييد. لطفاً هيچ يك از سؤال ها را بى پاسخ نگذاريد.
با تشكر
1. سستى ايمان و اعتقادات مذهبى سرچشمه فساد اخلاقى است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
2. سعادت آدمى از راه پيشرفت علم فراهم مى شود و دين مانع پيشرفت علم است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
3. نگرش مذهبى، جامعه را به سوى زندگى اخلاقى سوق مى دهد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
4. من احساس مى كنم در زندگى چيزهاى مهم تر از مذهب هم وجود دارد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
5. مذهب به انسان كمك مى كند كه توازن و ثبات را در رفتار خويش حفظ كند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
6. مذهب بسيارى از سؤالاتى را كه در زندگى مطرح است پاسخگو مى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
7. انديشه هاى مذهبى انسان كارهاى روزانه اوراتحت تأثيرقرارمى دهد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
8. حضور خدا در همه صحنه هاى زندگى محسوس است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
9. در راه اعتقادات دينىومذهبى بايد همه چيز حتى جان خود را فدا كرد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
10ـ لزومى ندارد كه در ضمن اعتقاد به خداوند، به زندگى پس از مرگ نيز معتقد باشيم.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
11. اعتقادات دينى آرامش روانى ايجاد مى كنند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
12. تفكر دينى روحيه نوع دوستى را تقويت مى كند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
13. مراكز دينى اصيل جايگاه مناسبى براى رشد شخصيت افراد هستند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
14. جامعه انسانى به تعليم و تربيت دينى نيازمند است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
15. قوانين و احكام دينى با طبيعت انسانى تناسب و توافق دارند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
16. اگر افرادى كه در رأس كارهاى مهم قرار دارند پايبند به دين باشند، بسيارى از مشكلات اجتماعى حل خواهد شد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
17. هدف هاى اساسى زندگى بايد مبناى مذهبى داشته باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
18. در حوادث زندگى بايد تسليم مشيت و راضى به رضاى خدا بود.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
19. عبادت خداوند بالاترين لذات زندگى است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
20. انسان بايد قلبش پاك باشد، انجام فرايض مذهبى شرط نيست.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□21. در همه امور زندگى به دعا و توسل نيازمنديم.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
22. انسان بايد به وعده هاى خداوند در قرآن ايمان داشته باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
23. مسلمانان به خاطر تبعيت از دين عقب مانده اند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
24. انسان ها بايد همواره به خاطر نعمت هايى كه خداوند به آن ها داده است شكرگزار باشند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
25. همواره گردش هاى توريستى را به سفرهاى زيارتى ترجيح مى دهم.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
26. به خاطر امر به معروف و نهى از منكر انسان بايد آماده قبول خطرات و فداكارى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
27. كتاب هاى آسمانى بايد راهنماى مردم قرار گيرند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
28. اولياى دين زندگى خود را براى سعادت واقعى انسان ها فدا كرده اند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
29. تقيد به دين در همه شرايط زندگى لازم نيست.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
30. بايد اعتقادات دينى را در زندگى روزمره به كار گرفت.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
31. براى اينكه آدم خوبى باشيم لازم نيست حتماً مذهبى باشيم.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم □ كاملا مخالفم□
32. افرادى كه كارهاى نيك انجام مى دهند، تأييد خداوند را احساس و تجربه مى كنند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم □ كاملا مخالفم□
33. دعا و طلب هدايت خداوند انسان را از وسوسه هواى نفس باز مى دارد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
34. دين باعث گسترش خرافات در ذهن انسان ها مى شود.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
35. هنگام اخذ تصميمات مهم بايد از خداوند كمك خواست.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
36. مؤمن بايد علاوه بر نمازهاى روزانه، در خلوت نيز به دعا و نيايش بپردازد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
37. تلاوت آيات قرآن حتى بدون فهم معناى آن نيز مهم است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
38. لزومى ندارد همسر مورد انتخاب انسان مذهبى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
39. نذورات و صدقات باعث رفع مشكلات و پيشگيرى از خطرات زندگى مى شوند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
40. قوانين اجتماعى متكى بر دين بهترين الگوى حكومت است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
41. چه كسى بيشترين تأثير را در گرايش شما به طرف مذهبى شدن داشته است؟
والدين□خواهر و برادر بزرگتر□
دوستان□معلمانo رسانه هاى گروهى□
42. چه كسى بيشترين تأثير را در عدم گرايش شما از ارزش هاى مذهبى داشته است؟
والدين□خواهر و برادر بزرگتر□
دوستان□معلمان□رسانه هاى گروهى□
43. قاطعيت و عدم عذرپذيرى والدين علت عدم گرايش به مذهب مى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
44. عدم عضويت در گروه هاى ورزشى و مذهبى ممكن است يكى از عوامل فاصله گرفتن از اعتقادات مذهبى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
45. گرايش هاى مذهبى نياز به بيان آزادانه افكار، عقايد و احساسات را مانع مى شود.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
46. نياز به حمايت هاى مالى و اقتصادى يكى از علل گرايش هاى مذهبى مى باشد. كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
47. شادابى و جذابيت از خصوصيات افراد مذهبى است.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
48. اشتغال به امور مذهبى سبب خستگى جسمانى و روانى مى شود.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
49. آموزش هاى مذهبى زودهنگام و اجبارى سبب بيزارى افراد از مذهب مى شود.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
50. ترجيحاً به تماشاى فيلم هايى مى پردازم كه مروج و بيانگر حماسه هاى مذهبى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
51. هنرپيشه هاى مورد علاقه ام افرادى مى باشند كه مطابق مد روز عمل نمايند.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
52. براى اينكه مورد تمسخر همكلاسى هايم قرار نگيرم سعى مى كنم تا حد امكان با آن ها همرنگ شوم.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
53. اگر مى توانستم كارگردان فيلم باشم بيشتر به ساختن فيلم هاى مذهبى همچون تنهاترين سردار، امام على (ع) و روايت عشق مى پرداختم.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
54. اگر صدا و سيما مى توانست وضعيت يك خانواده سالم و منسجم را به نمايش درآورد تماشاگران بيشترى را به خود اختصاص مى داد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
55. اگر به الگوهاى علمى و عملى دسترسى بيشترى داشته باشم، احتمال تجديدنظر در گرايش هاى مذهبى ام وجود دارد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم □ كاملا مخالفم□
56. امكان دسترسى به عالم و عامل مذهبى به راحتى ميسر نمى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
57. اكثريت برنامه هاى تلويزيونى تكرار مكررات مى باشد; به همين دليل نقش مثبت و سازنده آن ها كم مى باشد.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
58. گرايش هاى مذهبى مانع رشد همه جانبه فرد و عدم برخوردارى از لذايذ دنيوى مى شود.
كاملا موافقم□تا حدى موافقم□
تا حدى مخالفم□كاملا مخالفم□
پى نوشت ها
1ـ ر.ك: فريبا جمالى، «بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و احساس معنابخشى در دانشجويان دانشگاه»، پايان نامه كارشناسى ارشد دانشگاه الزهرا، 1381.
2ـ ر.ك: غلام عباس توسلى، نظريه هاى جامعه شناسى، انتشارات سمت، 1369.
3 الى 5ـ به نقل از: زهرا رازفر، «بررسى نقش باورهاى دينى در خويشتندارى نوجوانان تهران»، دانشگاه الزهرا، 1379.
6و7ـ ر.ك: فريبا جمالى، «بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و احساس معنابخشى در دانشجويان دانشگاه»، پايان نامه كارشناسى ارشد دانشگاه الزهرا، 1381.
منابع
ـ غلام عباس توسلى، نظريه هاى جامعه شناسى، چ اول، تهران، سمت، 1369;
ـ فريبا جمالى، «بررسى رابطه بين نگرش مذهبى و احساس معنابخشى در دانشجويان دانشگاه»، پايان نامه كارشناسى ارشد دانشگاه الزهرا، 1381;
ـ ويليام جيمز، دين و روان، ترجمه مهدى قائمى، انتشارات آموزش و پرورش انقلاب اسلامى، 1372;
ـ محمد خدايارى فر، «تهيه پرسشنامه نگرش سنج مذهبى در بين دانشجويان دانشگاه»، 1378;
ـ زهرا رازفر، «بررسى نقش باورهاى دينى در خويشتندارى نوجوانان تهران»، دانشگاه الزهرا، 1379;
ـ طاهره سهرابيان، «بررسى تأثير نگرش مذهبى بر سازگارى فردى و اجتماعى دانش آموزان استان لرستان»، دانشگاه الزهراء، 1379;
ـ على اصغر صباغ پور، «بررسى نگرش مذهبى جوانان ذكور تهران (22ـ17 ساله) و عوامل مؤثر بر شكل گيرى آن»، دانشگاه تربيت مدرس، 1379;
ـ فصلنامه انديشه و رفتار، شماره 8، زمستان 80.
ـ نيما قربانى، «روان شناسى دين، يك رويكرد عملى چند تبارى»، فصلنامه قبسات، سال سوم، ش 2، تابستان و پاييز 1377.
ـ عبدالعظيم كريمى، رويكرد نمادين به تربيت دينى با تأكيد بر روش هاى اكتسابى، انتشارات قربانى، 1374;
ـ يوسف كريمى، روان شناسى اجتماعى، چ چهارم، دانشگاه پيام نور، 1372;
ـ مهرى محمودى، «رابطه قشربندى اجتماعى و رفتارهاى مذهبى»، دانشگاه تربيت مدرس، 1378;
ـ رضا ناظميان، انسان و دين، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، 1369;
- G.W. Alport, (1959), Relgion and Pregudice (crane Reviwe 2).
- J.M. Burger (1997), Psycho and Lytic theory and Religian in hand book of personality Grove. Books/colepub.
- Tread Way. K.m(1995) Religion and optimism models of the relationship student Jurnal of psychology.