تأمّلى بر مسئولیت بین المللى دولت با تأکید بر رژیم اشغالگر قدس
Article data in English (انگلیسی)
سال نوزدهم ـ شماره 154 ـ مهر 1389، 59ـ68
علیرضا ابراهیمى1
چکیده
مفهوم مسئولیت بینالمللى دولت ابتدا از سوى کمیسیون حقوق بینالملل به صورت طرح پیشنویس وارد ادبیات حقوق بینالملل معاصر گردید. انتساب مسئولیت به رژیم ناقض حقوق بشر، مشروط به داشتن شرایط اولیه تشکیل حکومت نیست. رژیم اشغالگر قدس، بیش از شش دهه است که منطقه خاورمیانه و قدس شریف را به آشوب و جنگ و خونریزى کشیده است.
مسئولیت بینالمللى رژیم اشغالگر قدس از مفاهیم حداقلى حقوق بینالملل معاصر بوده و ریشه در مبانى فلسفى حقوق بینالملل دارد و با مبانى دینى نیز سازگار است. ضبط اسناد و مدارک جنایات اسرائیل، ضبط عناصر مادى جرایم ارتکابیافته آنان به شمار مىروند و از نظر حقوقى حایز اهمیت است. هدف از این تحقیق، تبیین اهمیت مسئولیت بینالمللى رژیم اشغالگر قدس است. برخى تصور مىکنند که شرط تحقق مسئولیت بینالمللى اسرائیل، شناسایى این رژیم به عنوان دولت مستقل است. در حالى که در این تحقیق این شرط نفى شده و مسئولیت بینالمللى اسرائیل به علل متعدد تبیین گردیده است.
روش مطالعه تحلیلى ـ آمارى است. از یافتههاى مهم پژوهش حاضر، احصا ادلّه متعدد براى مسئولیت اسرائیل از قبیل مفاهیم: جرائم بینالمللى، قواعد آمره بینالمللى، تحول مفهوم سنتى حمایت دیپلماتیک به حمایت بینالمللى حقوق بشر و شکلى بودن قاعده مراجعه به مقدماتى به محاکم داخلى در ادبیات حقوق بینالمللى معاصر است.
کلیدواژهها: مسئولیت بینالمللى، دولت، رژیم اشغالگر قدس، انتفاضه، جرایم بینالمللى، دادگاه کیفرى بینالمللى.
مقدّمه
در گذشته مفهوم سنتى مسئولیت در قلمرو حقوق خصوصى به معناى مسئولیت مدنى براى تعیین خسارت و جبران ضرروزیان وارد شده به اشخاص حقیقى به کار مىرفت.
در گام بعدى، حوزه حقوق تجارى و حقوق اقتصادى نیز از این پایه بنیادین بهرهمند شدند، اما در روزگار ما مسئولیت بینالمللى نظر به «وجدان جمعى دولتها» دارد. دولتها به عنوان تابعان اصلى حقوق بینالملل مکلف و موظف هستند تا از هرگونه اقدام و یا ترک اقدام که موجبات مسئولیت بینالمللى آنان را فراهم مىسازد خوددارى کنند.
شوراى امنیت سازمان ملل متحد که با هدف حفظ صلح و امنیت بینالمللى در منشور ملل متحد پیشبینى شده است، موظف و متعهد گردیده با بررسى موضوعات مختلف در چارچوب فصل هفتم منشور، هر کشورى را که ناقض صلح و امنیت تشخیص داد، ابتدا با توصیه و تذکر و سپس اعمال تحریمهاى اقتصادى و در نهایت، تهدید نظامى، از اقدام خود منصرف نماید.
کشورهاى عضو جامعه بینالمللى نیز موظفند با همکارىهاى منطقهاى، شوراى امنیت سازمان ملل متحد را در رسیدن به هدف عالى تأمین و استمرار صلح و امنیت یارى رسانند. آنچه در پى مىخوانیم بررسى موضوع رژیم اشغالگر قدس و اقدامات مستمر این رژیم است که بیش از نیم قرن در سرزمینهاى اشغالى و خاورمیانه هیچ حد و مرز حقوقى را به رسمت نشناخته است. مفهوم مسئولیت بینالمللى به صورت مطلق در مقالات و کتابهاى متعددى از جمله مسئولیت بینالمللى دولت زیرنظر جمشید ممتاز نگارش یافته است، اما تطبیق موضوع بر رژیم اشغالگر در این مقاله مورد تأکید قرار گرفته است.
سؤال اصلى این است که آیا مسئول شناختن رژیم اشغالگر قدس منوط به شناسایى آن رژیم به عنوان «دولت مستقل» است؟ و سؤال فرعى اینکه چه تحول در بستر حمایت از حقوق بشر در سالهاى اخیر رخ داده است. بررسى مسئولیت بینالمللى رژیم اشغالگر در این تحقیق تبلور یافته است.
مفهومشناسى
مسئولیت بینالمللى
در گذشته از مفهوم «مسئولیت» به صورت سنتى استفاده مىشد و تأکید بر احراز عناصرى همچون قصور و تقصیر و لزوم وقوع خسارت بود. آنچه در باب مسئولیت مدنى درباره خسارت و تعیین نوع خسارت وجود داشت، در همین چارچوب مورد توجه قرار مىگرفت. کمکم مسئولیت در حوزه حقوق تجارت از مفهوم سنتى جلوتر رفت و «مسئولیت مبتنى بر ریسک (خطر)» به جاى آن نشست. در این برهه، مسئولیت کارفرما در قبال کارگران و لزوم بیمه اجبارى آنان مطرح شد.
اما مطالعات جدید در عرصه «مسئولیت بینالمللى»، از مسئولیت Liabilityسخن مىگوید. در این قلمرو، «دولت» به دلیل آنکه پذیرفته است «دولت» باشد، باید در قبال عملکرد خویش نیز «پاسخگو» باشد. حقوق اساسى بشر از نوع تعهدات عامالشمول و جهانى است که هم در مبانى فقهى و دینى بر آنها تأکید شده و هم در اسناد بینالمللى (نظیر آراى متعدد دیوان بینالمللى دادگسترى، به ویژه در قضیه بارسلونا ترکشن) از آن یاد مىشود.
امروزه اثبات مسئولیت بینالمللى دولت، بخصوص اگر به خاطر نقض آشکار و مستمر حقوق بشر باشد، مستلزم صرف هزینههاى گزافى نیست و توسعه ارتباطات و فناورى به خوبى مىتواند زمینه اثبات مسئولیت کیفرى دولتى را که اقدام به نقض حقوق اساسى بشر نموده و یا مرتکب جرایم بینالمللى شده است فراهم سازد.
جرائم بینالمللى
امروزه نقض قواعد آمره بینالمللى با جنایات بینالمللى صورت مىگیرد. اگر در گذشته جرم در چارچوب قوانین جزایى کشورها مورد بررسى قرار مىگرفت، اما در برهه زمانى حاضر وصف بینالمللى جرایم آنها را از چارچوب صلاحیت ذاتى محاکم داخلى به سطح صلاحیت محاکم بینالمللى ارتقا داده است. در گذشته تعهد دولت مجرم به جبران خسارت واردشده مفهوم سنتى مسئولیت بینالمللى تلقّى مىشد. در نیمه دوم قرن نوزدهم و ابتداى قرن بیستم، حمایت از اشخاص در سطح داخلى مورد توجه بود. جنایت تنها در چارچوب روابط اشخاص خصوصى مورد توجه قرار مىگرفت و آن را به عمل دولت مربوط نمىساخت. مسئولیت دولت در حقوق بینالملل در حد جبران خسارت، قابل بررسى بود. تا دهههاى اخیر مسئولیت کیفرى دولت وارد حقوق بینالملل نشده بود، اما امروزه مسئولیت کیفرى دولت از سوى حقوقدانان مورد توجه عمیق قرار گرفته است.
تعارض منافع دولت زیاندیده با منافع دولت مرتکب جنایت
عرصه روابط بینالمللى، عرصه همکارى و همگرایى میان کشورهاست. اگر کشورى با ارتکاب جرم این عرصه را محدود سازد، بالتبع منافع خویش را در خطر انداخته است. دولت زیاندیده به دنبال مطالبه حقوق از دسترفته خویش است و دولت مرتکب جنایت تعهد دارد که از اقدامات جنایتکارانه خویش دست بردارد و جامعه بینالمللى نیز حق دارد براى متوقف کردن اعمال جنایتکارانه، دولتمربوطهراتحتکنترل خویش قرار دهد.
در اینباره به مثالهاى زیر اشاره مىشود:
شوراى امنیت سازمان ملل متحد طى قطعنامه 312 مورخه 4 فوریه 1972 «حفظ سلطه استعمارى با زور» را یک «جنایت بینالمللى» خواند و از پرتغال خواست مردمان سرزمینهاى تحت تسلط خود را براى تعیین سرنوشت خویش به رسمیت بشناسد. همچنین در تاریخ 13 ژوئن 1980 اقدامات خشونتآمیز و نژادپرستانه آفریقاى جنوبى را محکوم کرد و از این کشور خواست نقض حریم هوایى آنگولا را متوقف سازد. قطعنامه 598 نیز در 20 ژوئیه 1987 از دولتهاى ایران و عراق مىخواهدبه آتشبس فورى اقدام کنند.1
البته در صورتى که تعهدات ذکر شده از نوع نقض قواعد آمره بینالمللى باشد، اعاده وضع به حالت سابق تاوان ارتکاب جنایات بینالمللى است. در این موارد گاهى به اقداماتى برمىخوریم که منافع دولت به صورت غیرمستقیم نقض مىشود و خساراتى وارد مىگردد.
اعاده وضع به حالت سابق، قبلاً در قطعنامههاى شوراى امنیت ذکر شده بود. براى مثال، قطعنامه 475 مورخ 9 دسامبر 1982 و قطعنامه 37143 مورخ 27 ژانویه 1983 مجمع عمومى یا قطعنامه 498 شوراى امنیت مورخه 1982 در مورد خروج اسرائیل از لبنان تصریح دارند.2
منافع عام جامعه بینالمللى
کنوانسیون حقوق معاهدات بینالمللى 1969 وین در تبیین قاعده آمره، به وصف «عامالشمول» و «کلى بودن» توجه کرده است. اگر موضوعى از سوى اعضاى جامعه بینالمللى3 به آن درجه از اهمیت قرار گرفته باشد که آن راغیرقابل تخطى مىدانند، و فقط با «قاعده آمره»4بینالمللى با همان ویژگى قابل تغییر است، به دلیل اهمیتى است که جامعه بینالمللى به این نوع از تعهدات دارد.
این تعهدات با موضوعات مهم «صلح» و «امنیت بینالمللى» مرتبطاند. در صورتى که دولتى اقدام به جنایت بینالمللى کند تنها منافع یک کشور را نقض نکرده، بلکه منافع عام جامعه بشرى را مورد خدشه قرار داده است.
شوراى امنیت و مجمع عمومى نسبت به وظیفه جبران خسارت و پرداخت غرامت به عنوان حقى براى دولتها و ملتهاى عرب در سرزمینهاى تحت اشغال اسرائیل، به ترتیب طى قطعنامههاى 3175 مورخه 7 فوریه 1974 و 320 مورخه 9 مه 1974 تأکید نمودهاند.
در تصمیمات سازمان ملل متحد تعهدات عام جامعه بینالمللى در قبال نقض قواعد آمره به ویژه جنایات بینالمللى تصریح شده است. براى مثال، «در قطعنامه "تقویت امنیت بینالمللى" مورخ 16 دسامبر 1970 به شماره 2734 مجمع عمومى، آمده است: همه دولتها موظفند طبق منشور سازمان ملل متحد با یکدیگر همکارى کنند و اشغال سرزمین در نتیجه تهدید یا کاربرد به زور را قانونى ندانند. به علاوه، کشورها موظفند با اقدامات فردى و جمعى، تحقق اصل تعیین سرنوشت و برابرى حقوق ملتها را تسریع نمایند.»5
شکلى بودن «قاعده مراجعه مقدماتى به محاکم داخلى»[6]
گزارشکر کمیسیون حقوق بینالملل آقاى محمد بنونا در گزارش خویش به آن کمیسیون از تحول مفهوم حمایت دیپلماتیک به «حمایت بینالمللى از حقوق بشر»7صحبت کرده است.
این تحول در پى اهمیت جامعه بینالمللى در ارتقاى حقوق اساسى بشر انجام گرفته است. مراجعه مقدماتى به محاکم داخلى پیش از مراجعه به محاکم بینالمللى که از شرایط دست و پاگیر حمایت دیپلماتیک (سیاسى) بود، شکلى خوانده مىشود.8 از اینرو، اگر محاکم داخلى بهنقض حقوق اساسى بشر بىتوجه باشند، دلیلى ندارد که محاکم بینالمللى این هدف مهم را دنبال نکنند. مراجعه آحاد انسانى به دادگاه اروپایى حقوق بشر نیز در همین قلمرو تفسیر مىشود.
صلاحیت دادگاه کیفرى بینالمللى
دادگاه بینالمللى کیفرى (icc) طبق اساسنامه خود صلاحیت دارد به جرایم مختلف از جمله ژنوساید9 یاکشتار دستهجمعى، نسلکشى، و جنایات علیه بشریت رسیدگى نماید.
از آنرو که صلاحیت دادگاه کیفرى بینالمللى براى رسیدگى به جرایم جنایتکاران جنگى دانسته شده است، این سؤال مطرح مىشود که با توجه به اینکه دولت جمهورى اسلامى ایران رژیم اشغالگر قدس را به رسمیت نشناخته است، اساسا آیا امکان طرح دعوى علیه این رژیم در دادگاه کیفرى بینالمللى وجود خواهد داشت؟
در پاسخ به این سؤال مىتوان موارد زیر را متذکر شد:
1. تعهدات دولتها و سازمانهاى بینالمللى در قبال حقوق اساسى بشر از نوع تعهدات عامالشمولى است که منافع عام جامعه بینالمللى را مخدوش ساخته است و دولت مرتکب جرم در قبال کل جامعه بینالمللى مسئولیت بینالمللى دارد.
2. تعریف قاعده آمره در حقوق موضوعه به ویژه در کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین دلالت بر آن دارد که قاعده پذیرفته شده از سوى اعضاى جامعه بینالمللى از نوع تعهداتى است که در چارچوب توافق و یا رضایت و اراده یک کشور و یا رژیم سیاسى خلاصه نمىشود. بدیهى است که این مهم موضوعى نیست که بتوان بر سر آن معامله کرد یا با تساهل و تسامح با آن روبهرو شد.
3. اساسا صلاحیت دادگاه کیفرى بینالمللى در قبال جرایم یادشده در اساسنامه دادگاه منحصر به تقدیم دادخواست از سوى دولت معینى نظیر جمهورى اسلامى ایران نیست تا اشکال شود که به دلیل عدم رسمیت داشتن رژیم اشغالگر قدس از سوى جمهورى اسلامى ایران امکان طرح دعوى علیه این رژیم فراهم نباشد؛ چراکه اولاً، کشورهاى اسلامى و غیراسلامى، عربى و غیرعربى در احیاى حقوق انسانها در فلسطین اشغالى و نوار غزه و لزوم جبران خسارتهاى واردشده به مردم مظلوم و ستمدیده فلسطین جملگى تأکید دارند. پس وابسته به تقدیم دادخواست معینى از سوى یک کشور نیست. ثانیا بارها و بارها حقوقدانان، گزارشگران حقوق بشر و مراجع بینالمللى در مورد اعمال خشونتآمیز و ضد بشرى رژیم اشغالگر قدس تذکر دادهاند.
4. اساسا موضوعات مهم «صلح و امنیت بینالمللى» در چارچوب قواعد حقوق عرفى و موضوعه منحصر نمىشوند و به دلیل ارتباط ارگانیک این مفاهیم اساسى با تعهدات جامعه بینالمللى همچون «روح حاکم بر حقوق بینالملل» تلقّى مىشوند. پس مراجع بینالمللى نظیر شوراى امنیت و مجمع عمومى سازمان ملل متحد مىتوانند در این زمینه فعال شوند. گزارش اخیر گلدستون به شوراى حقوق بشر سازمان ملل متحد و تأیید نهایى گزارش مبنى بر اقدامات غیرقانونى رژیم اشغالگر اسرائیل شاهدى بر این مدعاست.
5. دادگاه کیفرى بینالمللى مىتواند با توجه به اهمیت موضوع پس از قطعنامههاى مجمع عمومى و شوراى امنیت، نسبت به نقض صلح و امنیت بینالمللى به صورت مکرر از سوى رژیم اشغالگر قدس رسیدگى کند و این مهم در چارچوب اساسنامه دادگاه کیفرى بینالمللى قابلیت توجیه دارد.
نتیجهگیرى
از دیرباز مسئولیت و تعهد دولت امر سادهاى جلوه مىکرد. با پدیدارى سازمانهاى بینالمللى دولتى قدمى مؤثر در ارتقاى سطح مسئولیت دولت به وجود آمد، اما آرامآرام سازمانهاى غیر دولتى ملى ـ منطقهاى و جهانى خلأ موجود در حمایت بینالمللى از افراد انسانى را پر کردند.
این واقعیت تا آنجا پیش رفت که شکافى در پدیده دولت به وجود آمد و دیر یا زود دولتها با واقعیتى جداى از آنچه امروزه با آن مواجهند، روبهرو خواهند شد.
حضور فعال در عرصه روابط بینالمللى و دیپلماسى پر تحرک، امکان هماهنگى و همسانسازى بیشتر میان قواعد داخلى به عنوان پایههاى نظام حقوقى ملى با تحولات جهانى را فراهم خواهد ساخت. تنها در این صورت است که امکان پاسخگویى دولت به عنوان مسئول در تقابل با سازمانهاى بینالمللى در زمینه حمایت بینالمللى از نقض تعهدات دولت در قبال افراد فراهم مىآید.
رژیم اشغالگر قدس به دلیل ارتکاب جنایات جنگى و نسلکشى در غزه «مسئولیت بینالمللى» دارد و «دادگاه کیفرى بینالمللى نیز صلاحیت دارد تا به دلیل نقض مستمر و آشکار اسرائیل نسبت به حقوق اساسى انسانها در فلسطین اشغالى رسیدگى کند»؛10 چراکه جنایتکاران جنگى اسرائیل از هیچگونه مصونیتى برخوردار نیستند.
ضمیمه یک
انتفاضه از نگاه آمار
بر اساس جدیدترین آمار وزارت بهداشت فلسطین، مقاومت انتفاضهالاقصى از آغاز تا اول ماه سپتامبر جارى حدود 2479 شهید (14 شهید از داخل مناطق 1948) تقدیم کرده است. از این تعداد، مشخصات 1802 نفر ثبت شده است و 663 نفر نیز به دلیل محاصره شدید و قطع ارتباط با شهرهاى فلسطینى هنوز ثبت نگردیدهاند. علاوه بر این موارد، برخى از شهدا و مفقودان شهرهاى جنین و نابلس به دلایلى، از جمله تعمد اسرائیل در مخفىکارى و دفنهاى دستهجمعى و ناپدید شدن تعداد زیادى از اجساد در میان آوارهها، هنوز شناسایى نشدهاند.
براساس گزارش این وزارتخانه، تعداد شهداى کرانه باخترى بالغ بر 1089 و شهداى نوار غزه حدود 713 نفر بوده است.
آمار مجروحان 39300 نفر اعلام شده که تعداد 8435 نفر آنها به صورت سرپایى معالجه گردیدهاند. از این تعداد، قریب هزار نفرشان از مناطق فلسطینى 1948 مىباشند.
در میان شهدا 1961 نفر کمتر از 18 سال سن دارند و کودکان مجروح نیز در حدود 11385 مىباشد. آمار معلولان بالغ بر 5500 اعلام گردیده که 980 نفر آنها کودک مىباشند.
گروههاى پزشکى و امداد 18 شهید تقدیم کردهاند. 240 دستگاه آمبولانس هدف تیراندازى و یا بمباران قرار گرفته که 34 دستگاه آن کاملاً از بین رفته است. تیراندازى به رانندگان آمبولانس 650 مورد ثبت گردیده است. گزارش وزارت بهداشت فلسطین مىافزاید: 72 نفر از شهدا در پشت مراکز ایست و بازرسى فوت کرده و به بیمارستانها نرسیدهاند.
براساس اسناد این سازمان، طى این دو سال 79 فلسطینى به دست نیروهاى اسرائیلى ترور گردیدهاند، که در 32 مورد منجر به قتل شده و نیز نیروهاى غیرنظامى اسرائیلى 22 فلسطینى را از پاى درآوردهاند.
از آغاز انتفاضه قریب 2742 باب منزل مسکونى کاملاً ویران گردیده و 36000 باب نیز خسارتهاى جزئى دیدهاند. آقاى ماهر غمیم سرپرست وزارت مسکن فلسطین با ارائه این آمار به خبرنگاران گفت: این ساختمانها توسط بمباران هوایى، بولدوزر و یا توسط انفجارهاى اسرائیلى از بین رفتهاند (آمار مزبور شامل نابودى ساختمانهاى مقرّ عرفات و مرکز نیروهاى امنیتى در راماللّه نمىشود.) بیشترین خرابى مربوط به اردوگاه جنین مىشود. دستکم 800 باب منزل مسکونى در این اردوگاه از بین رفتند. تاکنون 25 باب منزل مربوط به خانوادههاى عاملان عملیاتهاى شهادتطلبانه نیز تخریب گردیده است. وزیر فلسطینى هزینه بازسازى خانههاى تخریب شده را 800 میلیون دلار برآورد کرد. فقط بازسازى اردوگاه جنین بیش از 20 میلیون دلار هزینه خواهد داشت.
از آغاز انتفاضه تا پایان آگوست گذشته، اسرائیلىها به کشته شدن 619 یهودى توسط فلسطینىها اعتراف کردهاند. 183 نفر از آنها افراد نظامى و بقیه از شهرکنشینان و دیگر یهودیان بوده است. مجروحان اسرائیلى 4497 نفر اعلام گردیده که قریب یک سوم آنها (1996 نفر) ارتشى مىباشند.
کارشناسان اسرائیلى براى ارزیابى دقیق خسارتهاى وارد شده به این رژیم، تاریخ درگیرى با فلسطینىها را به سه دوره مشخص تقسیم مىکنند: مرحله 15 سال پیش از اسلو (1993)، مرحله بین اسلو تا پایان سپتامبر 2000 (7 سال) و مرحله انتفاضه فلسطینى تا به امروز (2 سال).
براساس آمارهاى رژیم، عملیات فدایى (شهادتطلبانه) در مرحله انتفاضه اخیر 14 برابر پیش از اسلو از اسرائیلىها قربانى گرفته است. پیش از اسلو حدود 793 تیراندازى در مناطق کرانه غربى و نوار غزه ثبت گردیده بود، در حالى که عملیاتهاى انتفاضه اخیر به 11000 مورد بالغ گردید.
بین سالهاى 1977 تا 2000 میلادى سالانه حدود 390 عملیات فدایى (شهادتطلبانه) انجام گرفته است. این عملیاتها در سال اول انتفاضه به شدت رشدیافته و به 1794 مورد رسید و در نیمه اول سال دوم (انتفاضه) 3069 مورد ثبت شده است.
براساس آمار اسرائیلى، طى پانزده سال پیش از امضاى موافقتنامه اسلو 254 نفر یهودى به قتل رسیدهاند. پس از امضاى موافقتنامه اسلو و طى 7 سال کشتههاى آنها به 300 نفر رسیده است. مجموعا در دو سال انتفاضه 619 یهودى به قتل رسیدهاند؛ یعنى سالانه قریب 17 اسرائیلى در سالهاى اولیه اسلو. در سالهاى بعد آمار قتلها بالا رفته؛ یعنى سالانه 47 مورد و در مرحله انتفاضه 309 نفر.
شهرکنشینان یهودى بخش قابل توجهى از کشتهشدگان اسرائیلى را به خود اختصاص دادهاند. طى دو سال (انتفاضه) 133 نفر از این شهرکنشینان به دست فلسطینىها به قتل رسیدهاند که 5/21 درصد مجموع کشتههاى اسرائیلى را تشکیل مىدهند. البته نسبت آنها پیش از انتفاضه و در مقایسه با دیگر کشتههاى اسرائیلى بیشتر بوده و 40 درصد اعلام شده است.
آمارهاى رژیم اشغالگر قدس نشان مىدهد طى انتفاضه اخیر 85 نفر از یهودیان قدس (حدود 7/13 درصد)، 30 نفر از حیفا (حدود 2/4 درصد)، 25 نفر از تلآویو (حدود 4 درصد)، 19 نفر از ریشون لتسیون (حدود 3 درصد)، 13 نفر از الخضیره (حدود 1/2 درصد) و 17 نفر از کارگران خارجى کشته شدهاند.
بیشترین خسارتها را عملیات شهادتطلبانه به اسرائیل وارد آورده است. تقریبا 43 درصد یهودیان از این طریق کشته شدهاند. همین تعداد نیز توسط گلولههاى فلسطینى از پاى درآمدهاند. البته ارتش و پلیس اسرائیل ادعا مىکنند 97 درصد عملیاتهاى شهادتطلبانه را پیش از هر اقدام خنثا نمودهاند.
براساس این آمارها، عملیات پرتاب گلوله خمپاره (موشکهاى الاقصى) توسط فلسطینىها تأثیر زیادى نداشته و فقط یک اسرائیلى به وسیله آن به قتل رسیده است. 35 نفر با نفوذ نیروهاى مقاومت به داخل شهرکنشینان یهودى و عملیاتهاى مسلحانه از پاى درآمدهاند.
گزارشهاى منابع امنیتى اسرائیلى خاطرنشان مىسازند: طى دو سال گذشته از مجموع 14267 عملیات مقاومت فلسطینى، حدود 96 درصد آن در مناطق کرانه غربى (6624 مورد) و نوار غزه (7142 مورد) و 611 مورد در داخل مناطق اشغالى 1948 بوده است. علىرغم کمبودن تعداد عملیاتهاى داخل مناطق اشغالى 1948 (در حدود 4 درصد)، 342 نفر یعنى حدود 55 درصد از کشتهشدگان اسرائیلى مربوط به این مناطق مىشود.
پس از عملیات «دیوار بازدارنده» توسط ارتش اسرائیل و از پایان ماه مارس گذشته، از تعداد عملیاتهاى فلسطینى کاسته شده، ولى آمار کشتهشدگان اسرائیلى کاهش نیافته است. این امر نشان مىدهد عملیاتها پس از این مرحله اگرچه کاهش داشته، ولى از قدرت تخریبى بالاترى برخوردار بودهاند و خسارتهاى بیشترى را بر اسرائیل وارد آوردهاند. پس از عملیات اسرائیلى «دیوار بازدارنده» و طى پنج ماه 117 نفر فقط با 15 عملیات مقاومت فلسطینى از پاى درآمدهاند. در خود عملیات دیوار بازدارنده نیز 64 اسرائیلى کشته شدهاند که نیمى از آنها را نظامیان تشکیل مىدادند.
سالفان شالوم وزیر دارایى رژیم اشغالگر قدس، خسارتهاى مادى انتفاضه اخیر به اسرائیل را 24 میلیارد شیکل (حدود 5 میلیارد دلار) ارزیابى کرد. وى مىافزاید: حدود 80 هزار اسرائیلى شغل خود را از دست دادهاند، تولیدات اسرائیلى حدود 4 درصد (تقریبا 3 میلیارد دلار) کاهش پیدا کرده است. هزینههاى نظامى یک میلیارد دلار افزایش داشته و از طرفى، درآمدهاى دولت هم در همین حدود کاسته شد.
رژیم اشغالگر قدس در حال تهیه فهرستى از خانوادههاى قربانیان یهودى و کسانى است که در انتفاضه خسارت دیدهاند تا به سازمان ملل متحد ارائه دهد و همانند غرامتهایى که به خاطر جنگ خلیج فارس از عراق دریافت نمود، از فلسطینىها ادعاى خسارت نماید. در حال حاضر اتحادیه هتلداران خواستار غرامتى در حدود 5/1 میلیارد شیکل (320 میلیون دلار) از تشکیلات خودگردان شدهاند که به زودى مدارک آن تقدیم دادگاه حقوقى شد.
براساس گزارشهاى مرکز آمار اسرائیلى، در سال 2002 بیشترین کاهش در مهاجرت یهودیان به اسرائیل نسبت به 12 سال قبل ثبت شده است. در گزارش سالانه رژیم که اوایل ماه سپتامبر (جارى) منتشر گردید، جمعیت فعلى رژیم شش میلیون و 592 هزار نفر اعلام شده که نسبت به سال گذشته قریب 133 هزار نفر، یعنى 2/1 درصد، افزایش داشته است.
طى سال گذشته معدل افزایش طبیعى جمعیت کاهش محسوسى را نسبت به مهاجران جدید نشان داد. براساس این آمارها، فقط 4/1 درصد به جمعیت یهودیان افزوده گردید. نسبت آنها در مقایسه با سایر اقوام 2/77 درصد (کل جمعیت اسرائیل) اعلام گردید، در حالى که سال پیش از آن (2000) این نسبت 8/77 درصد بوده است. مجموع جمعیت یهودى و عربى شهر قدس در سال 2001 بالغ بر 670 هزار نفر رسید که در طى سال 12400 نفر به آن افزوده شده بود. کمتر از یک سوم این جمعیت، فلسطینى هستند و افزایش نفوس آنها بیشتر به خاطر زاد و ولد زیاد مىباشد.
از نظر ترکیب جمعیت اسرائیل (1948)، مسلمانان حدود 4/15 درصد، مسیحیان 2/1 درصد و دروزىها حدود 6/1 درصد ساکنان آن را تشکیل مىدهند.
از لحاظ سنى، یهودیان از پیرترین جمعیتها محسوب مىگردند و نسبت افرادى که به سن 65 سال و بیشتر رسیدهاند در حدود 12 درصد اعلام شده است. ولى مسلمان از جوانترین گروههاى سنى محسوب شده و نسبت افراد مسن (65 سال و بالاتر) به سایر گروههاى سنى فقط 3 درصد مىباشد.
در مرحله انتفاضه، مهاجرت به اسرائیل کاهش زیادى داشته است. در سال 2001 قریب 43600 نفر وارد اسرائیل شدهاند که در مقایسه با سال 2000 (یعنى 60200 نفر) در حدود 28 درصد کاهش را نشان مىدهد. این آمار کمترین مهاجرت به اسرائیل پس از سال 1990 به بعد را نشان مىدهد. در سال 2001 بیشتر مهاجرتها (حدود 43 درصد) از کشور اتیوپى و مهاجران آفریقایى بوده است.
طى سال 2001، تعداد بیکاران اسرائیل افزایش محسوسى داشت و به 3/9 درصد نیروى کارى آن رسید و این نسبت در مقایسه با سال 2000 حدود نیم درصد افزایش داشته است.
براساس آمارهاى رسمى اسرائیلى، بخش جهانگردى بیشترین خسارتها را متحمل شده است. تعداد جهانگردان طى هفت ماه اول سال جارى (2002) 473200 نفر بوده که نسبت به دوره مشابه سال گذشته در حدود 41 درصد کاهش را نشان مىدهد. سال گذشته (2000) در مقایسه با سى سال قبل بیشترین کاهش در ورود جهانگردان به اسرائیل ثبت گردید. ناظران اسرائیلى عقیده دارند در سال 2002 آمار از آن هم بدتر خواهد بود، و احتمالاً از 750 هزار نفر تجاوز ننماید. در این صورت، اسرائیل در سال جارى کمترین جهانگرد را از سال 1970 به بعد به خود مىبیند (در آن سال فقط 628 هزار نفر از اسرائیل دیدن کردهاند.)
براساس گزارشهاى اتحادیه صنایع رژیم اشغالگر قدس، صادرات رژیم نیز به صورت محسوسى کاهش دارد. تنها از میان صادرات اسرائیل به آمریکا 34 درصد کاسته شده است. واردات مواد سرمایهاى که براى طرحهاى زیرساختى به کار مىرود و اهمیت ویژهاى براى رژیم دارد، 1/11 درصد کم شده است. روزنامه «یدیعوت احرونوت» (26 آگوست 2002) فاش ساخت: از اول سال جارى سرمایهگذاران اسرائیلى بیش از یک میلیارد دلار را از بانکهاى جهانى بخصوص بانکهاى آمریکایى منتقل کردهاند.
نظرسنجى روزنامه «یدیعوت احرونوت» از 2777 پرسش شونده و از طریق اینترنت نشان مىدهد: حدود 80 درصد اسرائیلىها معتقدند انتفاضه الاقصى که در 29 سپتامبر وارد سومین سالگرد خود مىشود، در آینده اوج بیشترى خواهد گرفت، فقط 11 درصد افراد گفتهاند انتفاضه کاهش مىیابد. 4 درصد عقیده داشتند در حال حاضر انتفاضه پایانیافته تلقّى مىگردد. 5 درصد اظهار عقیده کردند هنوز پایان نیافته، ولى رو به افول مىباشد.
ضمیمه دو
هزینههاى فلسطینىها در انتفاضهالاقصى از نگاه آمار و ارقام
از آغاز انتفاضه الاقصى (2 سپتامبر 2000) تاکنون، فلسطینىها به رغم وارد آوردن خسارات بسیار براى صهیونیستها، خود نیز متحمل خسارات انسانى و مادى زیادى شدهاند. آنچه در پى مىآید گزارش تفصیلى خسارات فلسطینىها در زمینههاى مختلف است.
تعداد فسطینىهایى که توسط نیروهاى اسرائیلى و شهرکنشینى یهودى کشته شدهاند:
فلسطینیانى که در عملیاتهاى اسرائیلى کشته شدهاند: 1515 نفر؛
فعالان فلسطینى و شخصیتهاى سیاسى که توسط جوخههاى ترور اسرائیلى ترور شدهاند: 158 نفر؛
فلسطینیانى که در نتیجه عملیاتهاى شهرکنشینان علیه شهروندان فلسطینى کشته شدهاند: 32 نفر؛
نسبت شهروندان بىگناه فلسطینى از کل کشتهشدگان (65 درصد): 1108 نفر؛
تعداد کل کشتهشدگان فلسطینى: 1705 نفر؛
جنسیت کشتهشدگان:
تعداد نهایى کشتهشدگان مرد: 1602 نفر؛
تعداد نهایى کشتهشدگان زن: 103 نفر؛
در نتیجه ممانعت اسرائیل براى دسترسى به بیمارستان:
تعداد فلسطینیانى که در ایستهاى بازرسى نظامى اسرائیل متولد شدهاند: 36 نفر؛
تعداد فلسطینیانى که در هنگام زایمان در ایستهاى بازرسى اسرائیل کشته شدهاند: 21 نفر؛
تعداد مادران کشته شده: 23 نفر؛
تعداد نوزادان مرده به دنیا آمده: 21 نفر؛
زایمانهاى انجامشده توسط پرستارانماهر: 67 درصد؛
زایمانهاى خانگى: 30 درصد؛
کودکان در حال رنج از سوءتغذیه مزمن: 56 درصد؛
کودکان در حال رنج از سوءتغذیه حاد: 44 درصد؛
خانوادههایى که طبق گزارش از مشکلات بدنى یک یا چند نفر از اعضاى خانواده رنج مىبرند: 87 درصد.
توضیح: این تعداد علاوه بر موارد گوناگونى است که درباره ضربههاى روحى گزارش شده است.
حملات اسرائیل به کادر پزشکى و تجهیزات:
تعداد نهایى پرسنل پزشکى که کشته شدهاند: 3 نفر؛
تعداد نهایى پرسنلپزشکىکه زخمى شدهاند: 180 نفر؛
تعداد نهایى عملیاتها بر ضدآمبولانسها: 198 مورد؛
تعداد نهایى آمبولانسهاى صدمهدیده: 98 دستگاه؛
تعداددفعاتممانعتازدسترسىبهآمبولانسها:452مورد؛
تعداد آمبولانسهایى که بعد از تعمیر صدمه دیدهاند: 26 دستگاه؛
حملات اسرائیلىها علیه روزنامهنگاران:
روزنامهنگاران فلسطینى کشته شده توسط نیروهاى اسرائیلى: 4 نفر؛
روزنامهنگاران فلسطینى و خارجى زخمى شده توسط نیروهاى اسرائیلى: 219 نفر؛
روزنامهنگاران خارجى کشته شده توسط نیروهاى اسرائیلى: 1 نفر؛
تعداد ساختمانهاى مسکونى گلولهباران شده:
نیمه ویران: 1211 باب؛
ساختمانهاى کاملاً تخریب شده: 616 باب؛
تعداد بیمارستانها و کلینیکهاى گلولهباران شده؛
نیمه ویران: 318 واحد؛
کاملاً تخریب شده: 136 واحد.
تعداد مدارس گلولهباران شده:
نیمهویران: 185 واحد؛
کاملاً تخریب شده: 25 واحد.
تعداد مؤسسات همگانى گلولهباران شده:
نیمهویران: 1967 واحد؛
کاملاً تخریب شده: 2788 واحد.
تعداد مؤسسات خصوصى گلولهباران شده:
نیمه ویران: 822 مورد؛
کاملاً تخریب شده: 1012 مورد.
تعداد نهایى ساختمانهاى گلولهباران شده:9398 باب: تعداد نهایى ساختمانهاى نیمهویران: 4821 باب؛
تعدادنهایىساختمانهاىکاملاًتخریبشده:4577باب.
- درختان ریشهکن شده فلسطینیان: 667390 اصله.
- زمینهاى زراعى ویرانشده فلسطینیان: 69/36 درصد.
- توضیح: از سال 1967 اسرائیل تقریبا 75 هزار جریب از 5/1 میلیون جریب زمین کرانه باخترى و نوار غزه را مصادره کرده است. از سال 1967 نیروهاى اسرائیلى 200هزار درخت را ریشهکن کردهاند. از سال 1967 فقط بیش از 7000 خانه به دلیل اینکه براى ساخت، اجازه اسرائیل را نداشتهاند، ویران شدهاند (اجازه ساخت مسکن براى فسطینیان فقط باید از سوى مقامات اسرائیلى صادر شود.)
-
- 1- استادیار دانشگاه قم. دریافت: 25/10/88 ـ پذیرش: 19/6/ 89. aliqom110@yahoo.com
-
- پی نوشت
- 1ـ ر.ک: جمشید ممتاز، مسئولیت بینالمللى دولت.
- 2ـ همان.
-
3-International Community.
-
4-Jos cogens.
-
5-British and foveign state papers, 1919-v01, cxll, p. 87-88.
-
6-Local Remedies.
-
7-A. coucado frindade. Co- Existaence and coordination of mechanisms of international protection of Human Rights RCADI 202, p. 173.
-
8-Amerasinghe, local remedies in international law gnotius cambridje, 1995.
-
9-Genocide.
- 10ـ ر.ک: اساسنامه دادگاه کیفرى بینالمللى و سند نهایى کنفرانس دیپلماتیک رم.
- منابع
- ـ ممتاز، جمشید، مسئولیت بینالمللى دولت، تهران، دانشگاه تهران، 1377.
- ـ اساسنامه دادگاه کیفرى بینالمللى و سند نهایى کنفرانس دیپلماتیک رم، تهران، دفتر امور بینالملل قوّه قضائیه، 1377.
-
- British and foveign state papers, 1919-v01. cxll.pp.87.88
-
- Amerasinghe. local remedies in international law gnotius cambridje 1995.
-
- Felix ermacora. Human Rights and Domestic gurisdiction Rcadj-1968
-
- A. coucado frindade. Co- Existaence and coordination of me chanisms of international protection of Human Rights RCADI 202.p173