معرفت، سال پنجم، شماره اول، پیاپی 16، بهار 1375، صفحات 2-

    تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم(قسمت نهم)

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم
    (قسمت نهم)

    شک آفرینى!

    حیات انسان بدون فلسفه، امکان ناپذیر است. هر انسانى داراى فکر و اندیشه اى است و در فضائى از ایده ها و افکار و آراء خاص زیست مى کند. تنها اکسیژن و آب نیست که مایه حیات و زنده ماندن انسان اند، فلسفه و جهان بینى نیز مایه حیات آدمیان اند. حتى پوچگرائى و نیست انگارى (nihilism) نیز نوعى فلسفه اند و بنابراین آدمى را گزیر و گریزى از فلسفه نیست. چنانکه انسان در حیات خود هرگز گریزى از جا و مکان ندارد و آنچه براى او مهم است، انتخاب نوع مکان است; در حیطه عقیده و اندیشه نیز، آنچه مهم است، گزینش نوع فلسفه و چگونگى نظام فکرى است.

    پرداختن به فلسفه کار فقط امروز یا تنها فردا نیست، بل در همیشه زمان بوده، هست و خواهد بود. مادام که در این عالم، آدم زیست مى کند، بازار فلسفه داغ است و تنور تفلسف، گرم!

    انسانِ امروز دائماً با انبوه مکاتب و نحله هاى فکرى روبروست و چاره اى جز گزینش ندارد. بویژه جوانان، هم اینک در فضایى از تزاحم و تعارض ایسم هاى رنگارنگ و فلسفه هاى گوناگون، گاه چنان متحیر و مضطرب مى شوند که عنانِ تفکر از دست داده، خود را بدست سرنوشتِ کور مى سپارند و در برهوتِ حسرت و گیجى رها مى کنند! هنر فیلسوف و اندیشمند مصلح در روزگار ما آن است که در حد توان دستِ بشر امروز را بگیرد، راه را به او بنمایاند، او را از تحیّر یأس و سردرگمى برهاند و به او آرامش ببخشد. هنر این نیست که جوانان را دائماً به سمت شبهه، تحیّر، گیجى، سردرگمى، راز آلودگى، یأس، توقف، بى هویتى، پوچى، ابهام و مقولاتى از این دست سوق دهیم. متأسفانه برخى قلم بدستانِ عصر ما چنین مى پندارند که رسالتشان چیزى جز تحیر آفرینى و ایجاد شک و شبهه در ذهن جوانان نیست. بنظر ما این عین بى هنرى است! هنر آن است که نسل امروز را از گرداب یأس و جهل و تحیر برهانیم و اگر هم آنها را به وادى شک مى بریم، از شک بعنوان سکوى پرش بسوى یقین استفاده کنیم نه اینکه آنان را در برهوت شک و تردید چنان در معرض طوفان و شبهات قرار دهیم که هیچ رمقى در عقیده و فکرشان باقى نماند. بدانیم که مهاجمان فرهنگى نخست با طوفان «شک» هجوم مى کنند و سپس بتدریج، ریشه هاى عقیدتى جوانان ما را مى خشکانند. از این رو باید بهوش باشیم که کسانى بنام فلسفه و فکر و اندیشه و قلم، در متزلزل ساختن پایه هاى عقیدتى، قداستها و  ارزشهاى ثابت ما نکوشند و نام آن را معرفت دینى، کلام جدید و فلسفه دینى و... بگذارند! باید دید سمت و سوى اینگونه بحثها چگونه است. بنظر ما اگر هدف صرفاً ایجاد شک باشد، طرح این گونه مباحث مخدّر است نه محرّک و دقیقاً در جهت خواسته هاى مهاجمان فرهنگى است. و امّا اگر هدف، رفع و دفع شک باشد، البته مطلوب و مفید و بجاست.

    والسلام
    سردبیر

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1375) تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم(قسمت نهم). ماهنامه معرفت، 5(1)، 2-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم(قسمت نهم)". ماهنامه معرفت، 5، 1، 1375، 2-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1375) 'تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم(قسمت نهم)'، ماهنامه معرفت، 5(1), pp. 2-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). تهاجم فرهنگى و فرهنگ تهاجم(قسمت نهم). معرفت، 5, 1375؛ 5(1): 2-