معرفت، سال هفتم، شماره چهارم، پیاپی 27، زمستان 1377، صفحات 47-

    نظارت و بازرسى در اسلام

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    نظارت و بازرسى در اسلام

    ابوطالب خدمتى

    مقدمه

    یکى از حیاتى ترین ارکان یک مدیریت سالم و کارامد وجود یک نظام کامل و دقیق نظارت و بازرسى است. البته ضرورت وجود نظارت به معناى نداشتن اعتماد به کارکنان سازمان نبوده و سفارش به داشتن یک نظام قوى نظارتى نیز به معناى توصیه به نداشتن اعتماد به کارکنان نیست، بلکه باید در یک عبارت کوتاه گفت: «اعتماد در سازمان خوب است، ولى نظارت لازم است.» و این دو تصاد و منافاتى با هم ندارند; چرا که نظارت، تنها جست و جو براى دست یابى به نقاط ضعف و کاستى هاى کارکنان سازمان نیست، بلکه در نظارت، هم باید به دنبال نقاط قوّت و توانایى هاى افراد بود و هم به دنبال نقاط ضعف و کاستى هاى آنان; زیرا شناخت نقاط مثبت و استعدادها و توانایى هاى افراد نقش به سزایى در بالا بردن کارایى سازمان دارد و مدیریت سازمان با توجه به توانایى هاى شناخته شده افراد، مى تواند تصمیمات معقول و صحیح ترى در مورد کارکنان سازمان و نقش هاى سازمانى آن ها بگیرد. و این، هم کارایى و موفقیت سازمان را به دنبال خواهد داشت و هم به رشد و تکامل و پیشرفت کارکنان سازمان کمک خواهد کرد.

    از آن جا که دین مبین اسلام دینى کامل و جامع و پاسخ گوى تمام نیازهاى تکاملى انسان است. و هر آنچه تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزه هاى دینى یافت مى شود، در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مسلمان را به داشتن یک نظام دقیق، جدّى و عادلانه نظارت و بازرسى سفارش مى کند; چراکه سلامت و موفقیت هر سازمانى وابسته به وجود نظام نظارتى دقیق در آن سازمان است.

    این نوشتار در سه فصل تهیه شده که فصل اول به بحث نظارت در مدیریت پرداخته، در فصل دوم به این مسأله اشاره شده که نظارت بر عملکرد انسان ها یکى از سنّت هاى ثابت الهى است و خداوند متعال همواره ناظر اعمال انسان هاست و در فصل سوم نیز به برخى از دستورات پیامبر گرامى اسلام(ص) و ائمه هدى: اشاره شده است. در ادامه نیز نیم نگاهى به سیره عملىِ پیامبر گرامى اسلام(ص) و حضرت امیر مومنان، على(ع) افکنده شده است.

    نظارت در مدیریت

    یکى از ضرورت ها در موفقیت برنامه هاى سازمان ها وجود یک نظام دقیق نظارتى است. انجام فعالیت هاى سازمان همراه با موفقیت نخواهد بود، مگر آن که نظارت و بازرسى هاى لازم نسبت به آن صورت گیرد.

    وجود یک نظم نظارتى در سازمان، مدیریت را نسبت به نحوه تحقق هدف ها و انجام عملیات آگاه ساخته و او را قادر مى سازد که پیگرى هاى لازم را انجام دهد.

    سازمان بدون داشتن یک نظام دقیق نظارت، نمى تواند به تمام اهداف مورد نظر خود دست یابد و از امکانات و منابع موجود، به نحو مؤثر و درست استفاده کند.

    اطمینان از این که اجراى برنامه و هدایت آن درست انجام مى شود و در صورت مشاهده انحراف، براى تصحیح آن اقدام لازم به عمل مى آید، نیازمند یک نظام مؤثر و دقیق نظارتى است.

    بنابراین، یکى از وظایف اساسى مدیر، نظارت و کنترل است که البته این وظیفه با سایر وظایف مدیر رابطه تنگاتنگ دارد. در این میان، ارتباط نظارت و کنترل با برنامه ریزى بیش تر و روشن تر است; زیرا در صورت وجود نظارت و کنترل است که برنامه ریز به صحت و درستى پیش بینى هاى خود پى مى برد. از سوى دیگر، نظارت نیز بدون وجود برنامه، مفهومى ندارد و کارى عبث و بیهوده خواهد بود.

    به دلیل این ارتباط تنگاتنگ میان نظارت و برنامه ریزى است که برخى از نویسندگان علم مدیریت، نظارت و برنامه ریزى را به دو تیغه یک قیچى تشبیه کرده اند که بدون هر یک از تیغه ها، قیچى قادر به کارکردن نیست و فایده اى نخواهد داشت.1

    تعریف «نظارت»

    «نظارت» فعالیتى است که «بایدها» را با «هست ها»، «مطلوب ها» را با «موجودها» و «پیش بینى ها» را با «عملکردها» مقایسه مى کند و نتیجه این مقایسه، تصویر روشنى از تشابه یا تمایز بین این دو گروه از عوامل خواهد بود که در اختیار مدیران سازمان ها قرار مى گیرد.

    تعاریف گوناگونى از نظارت و کنترل ارائه شده است که در همه آن ها یک نقطه اشتراک وجود دارد و آن این که نظارت عبارت است از مقایسه بین آنچه هست و آنچه باید باشد.

    عده اى از نویسندگان مدیریت، «نظارت» را چنین تعریف مى کنند: «نظارت عبارت است از سنجش و اصلاح عملکرد براى به دست آوردن این اطمینان که هدف هاى سازمان و طرح هاى اجرایى آن با کامیابى به انجام رسیده است.»2

    فرایند نظارت

    فرایند نظارت و کنترل داراى چهار مرحله اساسى است:

    1ـ تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازه گیرى;
    2ـ اندازه گیرى عملیات و عملکرد;
    3ـ مقایسه عملکرد با استانداردها;
    4ـ اقدامات اصلاحى.

    1ـ تعیین استانداردها و معیارهایى براى اندازه گیرى3

    تعیین استاندارد ـ که براى موفقیت و کارایى یک نظام نظارتى لازم است ـ عبارت است از بیان هدف هاى سازمان در قالب نتایج قابل اندازه گیرى و دقیق. در تعیین استاندارد و معیار، تأکید اصلى بر این است که اهداف سازمان به صورت کمّى و قابل سنجش بیان شوند; چراکه اهدافى که به صورت کیفى بیان گردند، قابل اندازه گیرى و سنجش نخواهند بود و این، نظارت را با مشکل مواجه خواهد کرد. لذا، اهداف کیفى و کلى را باید به صورت هدف هاى ریز و کوچک و به صورت اعداد و ارقام ذکر کرد تا هنگام نظارت بتوان آن ها را مورد ارزیابى و سنجش قرار داد.

    در یک تقسیم بندى کلى، مى توان استانداردها را به دو نوع عمده تقسیم کرد:

    1ـ استانداردهاى کمّى: استانداردهاى هزینه، درآمد سرمایه، و برنامه از این قبیل است.

    2ـ استانداردهاى کیفى: این نوع از استانداردها بر کیفیت تولیدات یا خدمات نظر دارند و مطلوبیت آن ها را تعیین مى کنند.

    در یک تقسیم بندى دیگر، استانداردها را بر اساس نحوه به دست آمدنشان، در چند گروه طبقه بندى مى کنند:4

    1ـ استانداردهاى تاریخى:5 این نوع استانداردها براساس تجربیات و اطلاعات گذشته به دست آمده و به همین دلیل، استانداردهاى تاریخى نام دارند.

    2ـ استانداردهاى تطبیقى یا خارجى:6 این نوع استانداردها از سایر سازمان ها و واحدهاى مشابه اقتباس مى شوند.

    2ـ اندازه گیرى عملکرد و عملیات7

    یکى از مراحل مهم و اساسى در فرایند نظارت، تهیه و جمع آورى اطلاعات لازم در مورد عملکرد و عملیات است. یک نظام نظارتى بدون در اختیار داشتن اطلاعات کافى، صحیح و به موقع نمى تواند نقش مؤثرى ایفا کند. بنابراین، طراحى یک شبکه اطلاعاتى که قادر باشد براى مسؤولان اطلاعات لازم را فراهم سازد و به موقع در اختیار آنان قرار دهد، در نظارت حیاتى و ضرورى است. و از آن جا که نظارت دایمى و مستمر بر عملکرد افراد و یا فرایند کارها، به دلایل متعدد از جمله هزینه و وقت زیاد، امکان ندارد، لازم است که در جمع آورى اطلاعات به نقاط مهم و حساس توجه بیش تر داشته باشیم و اطلاعات مربوط به آن ها را جمع آورى نماییم; چراکه این کار موجب به دست آوردن نتایج بیش تر با هزینه و وقت کم تر مى شود. یکى از مسائل اساسى که در نظام هاى نظارتى نقش مهمى دارد و در نظام هاى اطلاعاتى مدیریت مورد بحث و توجه قرار مى گیرد، وجود اطلاعات مناسب است; چراکه اطلاعات اضافى و زاید به همان اندازه مشکل آفرین است که اطلاعات ناقص مسأله ساز مى باشند.

    مدیران گاهى به دلیل اطلاعات بیش از حدى که به دست آن ها مى رسد و یا به دلیل آن که این اطلاعات بر حسب نیازها درجه بندى نشده اند، اگر همه وقت خود را نیز صرف مطالعه آن ها نمایند باز هم با کمبود وقت مواجه خواهند شد.

    شبکه اطلاعاتى باید طورى طراحى و تنظیم شود که اطلاعات لازم را در اختیار  مسؤولان قرار دهد، اما از دادن اطلاعات اضافى و زاید بپرهیزد.

    پس در این مرحله، دو نکته اساسى وجود دارد: یکى این که نظارت در کجا باشد و دوم این که این اطلاعات به دست آمده به چه اندازه باشد.

    مقایسه اطلاعات با استانداردها8

    مرحله سوم در فرایند نظارت این است که اطلاعات مربوط به عملکرد واقعى و عملیات انجام شده را با استانداردها و معیارها مقایسه و تطبیق کنیم.

    مقایسه اطلاعات واقعى با شاخص ها و استانداردها باید به گونه اى باشد که هم قابل فهم باشد و هم امکان تصمیم گیرى و اقدامات اصلاحى را ممکن سازد.

    در ارائه اطلاعات و مقایسه آن با استانداردها، بهتر است از جدول هایى استفاده شود که مقایسه آن ها براى مسؤولان و مدیران آسان باشد و گزارش ها در این مورد به گونه اى تهیه شود که مطالعه آن ها و تجزیه و تحلیلشان کار دشوارى نباشد.

    در صورتى که ارقامى که باید مقایسه شوند، زیاد باشد و به شکل منظم میزان انحراف از معیارها را نشان دهند، بهتر است از رایانه نیز استفاده شود.

    اقدامات اصلاحى

    پس از این که میان عملکرد یا عملیات واقعى و استانداردها مقایسه و تطبیق انجام شد، در صورتى که نتیجه حاصل از مقایسه حاکى از آن باشد که پیش بینى ها به درستى عمل شده و عملکرد با استاندارد مطابقت دارد، در آن صورت، هیچ اقدامى لازم نیست. اما اگر نتیجه مقایسه حاکى از وجود انحرافات و مغایرت هایى میان عملکرد واقعى و استاندارد باشد، باید علت یا علت هاى این مسأله را جست وجو کرده و در جهت رفع آن ها و انجام اقدامات اصلاحى اقدام کرد.

    البته هدف اصلى یک نظام مؤثر نظارتى این است که با نظارت دقیق بر کارها بتواند از هرگونه اشتباه و انحراف جلوگیرى کند و عملکرد و عملیات را با برنامه هاى پیش بینى شده و اهداف مورد نظر تطبیق نماید. ولى احتمال این که عملکرد واقعى یا عملیات انجام شده کاملاً با استانداردها و برنامه ها منطبق باشد و داراى هیچ گونه انحراف یا تغییرى نسبت به پیش بینى هاى انجام شده نباشد بسیار کم است. لذا، اگر اقدامات اصلاحى انجام نشود نظام نظارتى ناقص و بى نتیجه خواهد بود و هیچ گونه آثار مثبتى در پى نخواهد داشت.

    ذکر این نکته نیز لازم است که اگر اختلاف بین نتایج به دست آمده و پیش بینى هاى برنامه زیاد باشد، بهتر است خود برنامه و هدف هاى آن نیز مورد تجدید نظر قرار گیرد; زیرا یا توجه لازم و مناسب به منابع و امکانات موجود نشده و یا این که پیش بینى ها و جهت گیرى برنامه ریزى اشتباه بوده است که در هر دو صورت، انجام اقدامات اصلاحى و تصحیح انحرافات، لازم و ضرورى است.

    ویژگى هاى نظارت مؤثر

    1ـ دقت: یکى از ضرورت ها در مؤثر بودن نظام نظارتى، دقت آن است; یعنى: باید اطلاعات به دست آمده کاملاً دقیق باشند.

    2ـ به موقع بودن: نظارت باید به موقع صورت گیرد و گزارش آن باید هرچه سریع تر در اختیار مدیران قرار گیرد تا اقدامات اصلاحى را ـ در صورت نیاز ـ انجام دهند.

    3ـ مبتنى بر هدف و برنامه بودن: نظارت مؤثر، نظارتى است که مبتنى بر هدف و برنامه مشخصى باشد.

    4ـ تأکید بر نقاط راهبردى: از آن جا که نظارت بر تمام کارها و عملیات ممکن نیست و چنین کارى ضرورتى هم ندارد، نظارت باید توجه اصلى خود را بر نقاط حساس و راهبردى معطوف دارد. منظور از نقاط حساس و راهبردى نقاطى است که انحراف و اشتباه در آن ها موجب صدماتى سنگین مى شود. بنابراین، نظارت بر آن ها موجب کارایى بیش تر مى شود.

    5ـ انعطاف پذیرى: از آن جایى که بیش تر سازمان ها در محیطى پویا و متحوّل کار مى کنند، یک نظام نظارتى خشک و غیر منعطف با آن ها مناسبت ندارد و نظام نظارتى باید به گونه اى باشد که بتواند خود ار با تغییرات و تحولات محیطى منطبق کند.

    6ـ مقرون به صرفه بودن: نظارت مستلزم صرف هزینه و زمان است. بنابراین، هزینه اجراى نظارت باید کم تر از فواید حاصل از نظام نظارتى باشد.

    7ـ تناسب با مقتضیات: نظام نظارتى سازمان باید طورى طراحى و اجرا شود که با کارها، عملیات و پست هاى گوناگون تناسب داشته باشد; چرا که هر کارى و هر پستى در سازمان نظارت خاصى را مى طلبد و نظام نظارت در صورتى مؤثر خواهد بود که به این اصل مهم توجه داشته باشد.

    8ـ مقبولیت داشتن: نظارت هاى شدید و خشک موجب ایجاد روحیه مقاومت در کارکنان شده، به تضعیف روحیه و کاهش بازدهى منجر مى شود. بنابراین، براى ایجاد یک نظام نظارتى مؤثر و کارا، رعایت نکات ذیل ضرورى است:

    الف ـ حمایت مدیران عالى سازمان;
    ب ـ اطلاع و اشتراک تمامى مدیران;
    ج ـ توجیه تمامى کارکنان;
    د ـ ایجاد ارتباطات مناسب.

    9ـ توجه به اهداف سازمان: هدف نهایى از نظارت، رسیدن به هدف هاى سازمان است. جمع آورى اطلاعات، تعیین استانداردها و...، همه ابزارى هستند براى دستیابى به هدف هاى اصلى سازمان.

    نظارت; سنّت ثابت الهى

    یکى از سنّت هاى ثابت الهى، نظارت کامل، دقیق و مداوم بر اعمال و نیّات انسان ها و بازرسى و ارزیابى آن هاست. خداوند متعال در این دنیا، دقیقاً بر تمام اعمال، گفتار و نیّات انسان ها نظارت دارد و بر مبناى همین نظارت دقیق و کامل است که در روز قیامت، همه کارهاى انسان را مورد ارزیابى و سنجش قرار مى دهد و پاداش یا کیفر مناسب را براى هر یک از آن ها تعیین مى کند.

    خداوند سبحان، در قرآن کریم بارها در آیات متعدد، مسأله نظارت و بازرسى اعمال بندگانش را مطرح کرده و خود را شاهد و ناظر کارهاى بندگان خود معرفى مى نماید: «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللّه عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَالمُوْمِنُونَ وَ سَتُردُّونَ اِلى عالِم الغِیبِ وَ الشَّهادَةَ فَینبّئُکُمْ بِما کُنتُم تَعمَلُونَ» (توبه:105); (اى پیامبر)، بگو عمل کنید، خداوند و رسول خدا و مؤمنان اعمال شما را مى بینند و به زودى به سوى کسى باز مى گردید که پنهان و آشکار را مى داند و شما را به آنچه عمل مى کردید خبر مى دهد.

    همچنان که از این آیه شریفه استفاده مى شود و در آیات دیگر قرآن و روایات معصومان: بیان شده است، خداوند متعال علاوه بر این که تمام کارهاى انسان ها را مى بیند و آن ها را به دقت زیر نظر دارد، افکار و نیّات انسان ها نیز تحت نظارت کامل و دقیق الهى است. با اندک تأملى در آیات قرآن کریم و روایاتى که از پیامبر(ص) و ائمّه هدى: رسیده، چنین برداشت مى شود که شش گروه، کار نظارت بر اعمال و افکار و نیات انسان ها را بر عهده دارند:

    1ـ خداوند سبحان: پیش از همه و برتر و بالاتر از همه، ذات پاک خداوند بر اعمال و رفتار و نیات بندگانش نظارت مى نماید و در قرآن کریم در این باره مى فرماید: «وَ ما تَکونُ فى شَأن وَ ما تَتلُوا مِنهُ مِن قُرآن وَ لا تعملونَ مِن عَمَل اِلاّ کُنّا عَلَیکُم شُهوداً اِذْ تُفیضونَ فیهِ...» (یونس: 61); در هر حال که باشى و هر آیه اى از قرآن که بخوانى و هر کارى را انجام دهید، ما شاهد و ناظر بر شما هستیم، هنگامى که در آن کار وارد مى شوید. پس نخستین ناظر بر اعمال انسان، خود خداوند متعال است. حضرت امام خمینى; نیز فرمودند: «عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید.» واقعیت این است که اگر انسان این حقیقت را همیشه نصب العین خود قرار دهد و خداوند متعال را همواره شاهد و ناظر بر کارهاى خود بداند و به عبارت دیگر، خود را همواره در محضر خدا ببیند، از هرگونه لغزش و خطا و خیانت مصون خواهد ماند

    پر واضح است که نظارت و شهادت خداى متعال، براى همه چیز و همه کس کافى است و ضرورتى به وجود ناظران دیگر احساس نمى شود، اما لطف خداوند و عدالت او ایجاب مى کند که ناظران و شاهدان دیگرى نیز براى نظارت بر کارهاى انسان ها معیّن نماید.

    2ـ پیامبران و امامان: قرآن کریم در این باره مى فرماید: «فَکَیفَ اِذا جِئْنا مِنْ کُلِّ اُمَّة بِشَهید وَ جِئْنا بِکَ عَلى هؤلاءِ شَهیداً» (نساء: 41); چگونه خواهد بود آن روز که از هر امتى گواهى مى آوریم و تو (پیامبر خاتم) را گواه بر این امّت (اسلام) قرار مى دهیم.

    خداوند متعال در این آیه مى فرماید که پیامبر گرامى اسلام(ص) در روز قیامت، بر امّت خود گواهى خواهد داد و روشن است که گواهى آن روز، بدون وجود نظارت در این دنیا، درست نخواهد بود. لذا، پیامبر(ص) در این دنیا ناظر بر اعمال امّت خود مى باشد.

    در ذیل این آیه شریفه، امام صادق(ع) مى فرماید: «این آیه درباره امّت محمد(ص) نازل شده که در هر قرنى براى آن ها، امامى از ما خواهد بود گواه بر آنان و محمد(ص) گواه بر همه ماست.»9

    3ـ فرشتگان: علاوه بر نظارت خداوند متعال و پیامبران و امامان:، عده اى از فرشتگان نیز مأمور نظارت بر اعمال و رفتار و نیّات انسان ها مى باشند. قرآن کریم در این باره مى فرماید: «وَ جاءتْ کُلُّ نَفْس مَعَها سائقٌ وَ شهیدٌ» «ق: 21) ; در آن روز (قیامت)، هر انسانى وارد صحنه محشر مى شود، در حالى که فرشته اى با اوست که او را به سوى حساب سوق مى دهد و شاهدى از فرشتگان است که بر اعمال او شهادت مى دهد.

    4ـ اعضاى بدن انسان: همه اعضاى بدن انسان، شاهد و ناظر اعمال او مى باشند، اما در قرآن کریم به نظارت و گواهى چند تا از آن ها تصریح شده است. از جمله آن ها مى توان به زبان، دست، پا، چشم و گوش اشاره کرد. آیه 24 سوره مبارکه نور مى فرماید: «یَومَ تَشهَدُ عَلیهمْ اَلسنتُهُمْ وَ اَیدیهمْ وَ اَرجُلُهمْ بِما کانُوا یَعملون»; روزى که زبان و دست و پاى آنان، به آنچه انجام داده اند شهادت خواهد داد.

    5ـ زمان: زمان نیز که یکى از مخلوقات الهى است که به اذن خداوند متعال، در این دنیا بر اعمال و رفتار انسان ها نظارت داردو در قیامت گواهى و شهادت خواهد داد.

    حضرت امیرالمؤمنین، على(ع) مى فرماید: «هیچ روزى بر فرزند آدم نمى گذرد، مگر این که به او مى گوید: اى فرزند آدم، من روز تازه اى هستم و بر تو گواه هستم. در من سخن نیکو و خوب بگو و کار نیک انجام بده تادر قیامت به نفع تو گواهى دهم.»10

    6ـ زمین: زمینى که زیر پاى ما قرار دارد و ما همواره میهمان آن هستم و از ما با انواع نعمت ها و برکاتش پذیرایى مى کند مراقب و ناظر اعمال و رفتار ماست و در روز قیامت آن ها را بازگو خواهد کرد. خداوند متعال در این مورد مى فرماید:«اِذا زُلزلتِ الارضُ زِلزالَها وَ اَخرجَتِ الارضُ اَثقالَها وَ قالَ الانسانُ مالها یَومئِذ تُحدِّثُ اَخبارَها» (زلزال: 1 ـ 5); هنگامى که زمین شدیداً به لرزه درآید و زمین بارهاى سنگینش را خارج سازد و انسان مى گوید زمین را چه مى شود (که این گونه مى لرزد.) در آن روز، زمین تمام خبرهاى خود را بازگو مى کند.

    از این آیات استفاده مى شود که زمین در قیامت اخبار خود را بازگو خواهد کرد و این یقیناً مسبوق به نظارتى است که دراین دنیا بر اعمال انسان ها دارد.

    هدف از نظارت الهى

    هدف از این نظارت دقیق، گسترده و کامل و وجود این همه ناظر و شاهد بر اعمال و رفتار و نیات انسان ها، این است که انسان، خود را همواره در محضر خدا و سایر ناظران احساس کند و آن ها را شاهد و ناظر اعمال خود ببیند تا کم تر به سوى نافرمانى خدا و زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات الهى کشیده شود.

    حال این سؤال مطرح مى شود که چرا على رغم این گونه اعتقادات، نافرمانى و سرپیچى از دستورات و قوانین الهى وجود دارد؟

    در جواب، باید گفت که این به دلیل عدم توجه کامل و غفلت انسان ها از این نکته مهم اعتقادى است، و گرنه انسانى که خود را همیشه در محضر خدا و پیامبر و دیگر ناظران ببیند و آن ها را شاهد و ناظر بر کارهاى خود بداند، به هیچ وجه، جرأت معصیت به خود نمى دهد و نافرمانىِ حق نمى کند.

    ارزیابى و سنجش اعمال

    خداوند متعال تنها به نظارت صرف بر اعمال بندگانش اکتفا نمى کند، بلکه پس از نظارت و بررسى دقیق بر کارهاى بندگان، اعمال و رفتار آن ها را مورد ارزیابى و سنجش قرار مى دهد و بر اساس همین ارزیابى و سنجش نتایج به دست آمده از آن، پاداش ها یا مجازات هایى به تناسب، در نظر مى گیرد.

    در آیات و روایات بسیارى سخن از «وزن» و «موازین» آمده و گفته شده است که روز قیامت، میزان هاى عدل برپا مى گردد و کارهاى خوب و بد مردم را مى سنجند. آن گاه کسانى که کارهاى مثبت و خوبى داشته باشند به پاداش الهى نایل مى شوند و کسانى که کارهاى بد و ضعیفى داشته باشند، مجازات کارهاى خود را مى چشند.

    خداوند سبحان در آیه 47 سوره مبارکه انبیاء چنین مى فرماید: «وَ نَضعُ المَوازینَ القِسطَ لِیومِ القِیامةِ فَلاَ تُظلمُ نفسٌ شیئَاً و ان کان مِثقال حبّة مِن خردل اَتینا بِها و کَفى بِنا حاسبینَ»; ما تروازوهاى عدل را در روز قیامت نصب مى کنیم. به هیچ کس کم ترین سمتى نمى شود و اگر به مقدار سنگینى یک دانه خردل (کار نیک یا بدى باشد) ما آن را حاضر مى کنیم و کافى است که ما حساب کننده باشیم.

    روز قیامت، که در قرآن از آن به عنوان روز جزا نیز تعبیر شده است، روز برقرارى میزان اعمال و بررسى و ارزیابى اعمال و رفتار و نیات خوب و بد مردم مى باشد. با توجه به بعضى از آیات، چنین استنباط مى شود که نخستین و اساسى ترین مسأله در قیامت، همان سنجش و ارزیابى اعمال انسان هاست، چنان که خداوند متعال مى فرماید: «سَنَفرغُ لَکُمْ اَیُّهَا الثَّقَلان» (الرحمن: ); اى انس و جن، به زودى به حساب شما رسیدگى خواهیم کرد. پس اولین مسأله در قیامت، رسیدگى به اعمال نیک و بد انس و جن و بررسى و ارزیابى آن هاست و بدینوسیله است که مقدار تکامل و کرامت و شرافت انسان ها معلوم خواهد شد. در روایتى از امام جعفر صادق(ع) چنین نقل شده است: بین سلمان فارسى; و مردى خصومت و دعوایى شد. آن مرد (با تمسخر) به سلمان گفت: تو چه کسى و چه چیزى هستى؟ سلمان; گفت: آغاز وجود من وتو نطفه اى آلوده و آخر من و تو مردارى گندیده است. پس وقتى روز قیامت بر پا شود و میزان هاى سنجش اعمال نصب گردند، هر کس که میزان هاى عملش سنگین باشد، کریم است و هر کس که میزان هاى عملش سبک باشد، پست و لئیم.11

    مراحل نظارت و ارزیابى

    در علم مدیریت، گفته مى شود که در یک نظام نظارت و ارزیابىِ درست و موفق، باید مراحل ذیل طى شود:

    الف ـ تعیین نتایج مورد انتظار یا بایدها;
    ب ـ تعیین الگوهاى مطلوب;
    ج ـ تعیین نحوه جمع آورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى);
    د ـ ارزیابى اطلاعات و نتیجه گیرى.

    این مراحل، در ارزیابى و نظارت الهى نیز مشهود است و نظارت دقیق و عادلانه خداوند متعال بر اعمال و نیات انسان ها با پیمودن دقیق و جدىّ این مراحل، انجام مى شود:

    مرحله اول. تعیین نتایج مورد انتظار (بایدها) خداوند متعال با فرستادن هزاران پیامبر: و چندین کتاب آسمانى، در هر عصر و زمانى و براى هر امّتى، راه سعادت و تکامل را مشخص نموده است. با فرستادن خاتم پیامبران(ص) و قرآن کریم نیز نعمت خود را بر بندگان تکمیل کرده، بایدها را تعیین نموده و راه صلاح و رستگارى را نمایانده است. خداوند متعال در قرآن مى فرماید: «اِنّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ اِمّا شاکراً وَ اِمّا کَفوراً»(انسان: ); ما راه را به او نشان دادیم; خواه شاکر باشد و بپذیرد یا کفران کننده باشد و نپذیرد.

    مرحله دوم. تعیین الگوهاى مطلوب

    خداوند علاوه بر این که انسان را هدایت نموده و راه تکامل و سعادت و رستگارى را به او نمایانده، الگوها و میزان هایى نیز براى او مشخص کرده است. این الگوها و اسوه ها، پیامبران و امامان: و افراد صالح مى باشند. از حضرت امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه «وَ نَضَعُ المَوازینَ القِسطَ...» سؤال شد، فرمودند: «میزان ها و معیارها، پیامبران و جانشینان آان هستند.»12

    در روایت دیگرى، نقل شده است که: «میزان ها و معیارها، امیر مؤمنان، على(ع)، و امامان ـ که فرزندان اویند ـ مى باشند.»13

    به همین دلیل، در زیارت مطلقه امیر مؤمنان، على(ع) مى خوانیم: «اَلْسَّلامُ عَلى میزانِ الاَعمالِ»; درود بر میزان سنجش اعمال.

    این به این معناست که هر مسلمانى را از نظر ایمان و اخلاق و اعمال، با آن حضرت مقایسه مى نمایند; هر کس که شباهت بیش ترى به آن حضرت داشته باشد به مقامات عالى تکامل انسانى نزدیک تر بوده و هر چه شباهت کم تر باشد، از تکامل و سعادت دورتر است.

    مرحله سوم. جمع آورى اطلاعات (طراحى شبکه اطلاعاتى)

    اطلاعات مورد نیاز براى ارزیابى و سنجش اعمال و رفتار انسان ها به صورت دقیق و کامل جمع آورى مى شود و هیچ چیزى از قلم نمى افتد، چنانکه خداوند متعال مى فرماید: «فَمَنْ یَّعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَیْراً یَرَهُ وَ مَنْ یَّعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرَّاً یَرَهُ»

    (زلزال: 8 ـ 9)، هر کس به اندازه مثقالى، کار خیر یا شر انجام داده باشد در روز قیامت به آن رسیدگى خواهد شد.

    همان گونه که گفته شد، به منظور نظارت بر اعمال و رفتار انسان ها و جمع آورى اطلاعات لازم براى ارزیابى و سنجش کارهایشان، ناظرانِ متعددى، کارِ نظارت بر کارهاىِ انسان را بر عهده دارند و بر تمام کارها و رفتار و افکار و نیات انسان دقیقاً نظارت مى کنند و به صورت کامل و جامع، ثبت و ضبط مى نمایند.

    البته بى شک، نظارت خداوند متعال به تنهایى کافى است، اما تعدد ناظران و شاهدان اعمال و رفتار انسان، هم اتمام حجت براى انسان است و هم اثرات تربیتىِ قوى ترى دارد.

    مرحله چهارم: ارزیابى اطلاعات و نتیجه گیرى

    مرحله نهایى در نظارت و ارزیابى این است که با توجه به اطلاعات به دست آمده، عملکرد شخص را با معیارها و بایدها مقایسه و اعمال او را ارزیابى نمایند. این کار نیز در قیامت با دقت انجام مى شود و پس از بررسى کامل اعمال انسان ها و ارزیابى دقیق کارکرد آن ها، انسان ها به دو گروه عمده تقسیم مى شوند:

    1ـ گروه اول کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آن ها مثبت است. اینان رستگار هستند و به سعادت واقعى و ابدى دست یافته اند. قرآن مى فرماید: «فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُهُ فَاوُلئِکَ هُمُ المُفْلِحُونَ» (مؤمنون: 102); آنان که میزان هاى عملکردشان سنگین است رستگارانند.

    در جاى دیگرى نیز مى فرماید: «فَهُوَ فى عِیشَة رَّاضِیَة» (قارعه: 7); پس او در یک زندگى خشنودى خواهد بود.

    2ـ گروه دوم کسانى هستند که نتیجه ارزیابى آن ها منفى است. اینان زیانکار هستند و پناهگاهشان جهنّم است و جزاى اعمال زشت خود را در آن جا خواهند دید. قرآن کریم مى فرماید: «وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَاُولئِکَ الَّذْینَ خَسِرُوا اَنْفُسَهُمْ» (مؤمنون: 103); کسانى که میزان هاى عملشان سبک است، آن ها به خود ستم کرده اند. و در جاى دیگرى مى فرماید: «فَاُمُّهُ هاوِیَةٌ» (قارعه: 9); پناهگاه آن ها جهنم است.

    نکاتى درباره نظارت و ارزیابى الهى

    در نظارت خداوند متعال بر اعمال و رفتار انسان ها و ارزیابى و سنجش اعمال آن توسط خدا و فرشتگان، چند نکته مهم وجود دارد که به اختصار ذکر مى شوند:

    1ـ دقت در نظارت

    از آیات قرآن کریم و روایات ائمّه هدى:: به خوبى استفاده مى شود که در نظارت بر اعمال انسان ها و بررسى و ارزیابى کارهاى آن ها در قیامت، دقت و موشکافى کامل خواهد شد. خداوند متعال در قرآن کریم، یکى از سفارشات لقمان به فرزندش را چنین نقل مى کند که لقمان به فرزندش گفت: «یا بُنَىَّ، اِنَّها اِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّة مِنْ خَرْدَل فَتَکُنْ فى صَخْرَة اَوْ فِى السَّماوَاتِ اَوْ فِى الاَرْضِ یَأتِ بِهَا اللّهُ» (لقمان:16); پسرم، اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (عمل خوب یا بد) باشد و در دل سنگى یا در گوشه اى از آسمان ها یا زمین پنهان گردد خداوند آن را (در روز قیامت براى حسابرسى) خواهد آورد. این به معناى این است که در نظارت خداوند متعال بر اعمال و رفتار و نیّات انسان ها و ارزیابى خدا از اعمال، حتى کوچک ترین و کم اهمیت ترین کارها و رفتارها از نظر دور نمى ماند و محاسبه خواهد شد.

    2ـ عمومیت نظارت و ارزیابى

    نظارت خداوند متعال بر اعمال بندگان و ارزیابى حضرت حق از عملکرد آنان، عمومیت دارد و منحصر به انسان هاى معمولى نیست، بلکه انسان هایى والا نیز که نزد خدا ارج و منزلتى دارند، مثل فرستادگان خدا و امامان: و رهبران امّت ها نیز مورد نظارت دقیق و ارزیابى قرار خواهند گرفت. خداوند متعال در آیه 6 سوره اعراف مى فرماید: «وَلَنَسْئَلَنَّ المُرْسَلینَ» (اعراف: 6); همانا از پیامبران سؤال خواهیم کرد (که آیا رسالت خویش را به نحو احسن انجام داده اند؟)

    حضرت امیر المؤمنین(ع) نیز در بیان همین مطلب مى فرماید: پیامبران: نگه داشته مى شوند و از آنان سؤال مى شود که آیا رسالت خویش را به امت هاى خود رسانده اند یا نه؟ و آن ها خبر مى دهند که این وظیفه را انجام داده اند.»14

    3ـ ارزیابى خدا از سر اطلاع

    خداوند متعال، عالِم به غیب و شهود است و همه چیز را، اعم از پنهان یا آشکار مى داند. نظارت و سؤال و سنجش از جانب او و گماشتنِ چندین شاهد و ناظر براى نظارت و گواهى بر اعمال بندگان، به منظور کسب اطلاع خودش نیست، بلکه براى اتمام حجت بر انسان ها و آگاهى آن ها از نتایج اعمال خودشان مى باشد.

    قرآن کریم مى فرماید: «فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْم وَ ما کُنّا غائِبینَ» (اعراف: 7); ما با علم و آگاهى خویش، تمام اعمال آن ها را برایشان شرح مى دهیم; زیرا هرگز از آن ها غافل نبودیم.

    نتیجه

    از آن جا که خداوند متعال بهتر از هر کس دیگر، با ویژگى ها و روحیات انسان آشناست و انسان را کاملاً مى شناسد ـ چرا که خالق اوست ـ و با توجه به این که خداوند متعال خودش بر اعمال انسان نظارت مى کند و حتى علاوه بر خودش، ناظران دیگرى نیز معیّن نموده و این همه تأکید بر روى نظارت و بررسى اعمال انسان مى کند، مى توان استدلال کرد که نظارت بر انسان، یک کار ضرورى و لازم است و مدیران مسلمان مجموعه ها و سازمان هاى اسلامى نیز باید خود را موظّف به نظارت بر عملکرد افراد سازمان خود نمایند و عملکرد آن ها را دقیقاً ارزیابى کنند.

    نظارت در مدیریت اسلامى

    یکى از ضرورت ها در یک مدیریت سالم و موفق، وجود یک نظام کامل نظارت و بازرسى است و از آنجا که دین مبین اسلام، دینى کامل و جامع است و پاسخگوى تمام نیازهاى تکاملىِ انسان مى باشد و هر آنچه که تکامل و سعادت انسان در گرو آن باشد در آموزه هاى دینى یافت مى شود، در این زمینه نیز دستوراتى دارد و مدیران مجموعه ها و سازمان هاى اسلامى را به داشتن یک نظام دقیق، جدّى، و عادلانه نظارت و بازرسى سفارش مى نماید، چرا که سلامت و موفقیت هر مجموعه و سازمانى وابسته به وجود نظارت و بازرسى دقیق در آن سازمان است.

    حضرت امیر مؤمنان، على(ع)، در عهدنامه معروف مالک اشتر، درباره نظارت چنین دستور مى دهند: «با فرستادن مأموران مخفى و راستگو و باوفا، کارهاى آنان را زیر نظر بگیر; زیرا بازرسى مداوم و پنهانى، سبب مى شود که آن ها به امانت دارى و مدارا با زیر دستان ترغیب شوند.15

    در این قسمت از نامه، حضرت على(ع) علاوه بر دستور به داشتن نظارت و بازرسى و توصیه به مداومت در انجامِ آن، به خصوص به صورت پنهانى، به چند مورد از مزایا و فواید وجود نظارت نیز اشاره فرموده است; از جمله; امانت دارى کارکنان و مدارا کردن با زیر دستان و مراجعان.

    در قمست دیگرى از این نامه، حضرت على(ع) مى فرماید: اى مالک، باید وضع آنان را، چه آن ها که در مرکز فرماندارى تو هستند و چه آن ها که در گوشه و کنارند بازرسى و بررسى کنى.16

    آن حضرت در این بخش از نامه، علاوه بر این که مالک اشتر را موظف مى کنند که بر اعمال کارکنان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتار آنان را بررسى و بازرسى نماید، به مسأله دیگرى نیز اشاره فرموده اند و آن این که نظارت و بازرسى باید به صورت جامع و کامل انجام شود و همه افراد سازمان و مجموعه مورد نظر را در برگیرد.

    نظارت بر اطرافیان

    حضرت على(ع) با این که به مالک اشتر دستور داده اند که بر تمام کارکنان و زیردستان خود نظارت داشته باشد و اعمال و رفتار آن ها را بازرسى و بررسى نماید و این دستور شاملِ اطرافیان نیز مى شود، اما به دلیل این که نظارت بر اطرافیان اهمیت بیش ترى دارد، مسأله نظارت بر کار آن ها را جداگانه مطرح نموده و بر آن تأکید نموده اند: «اعوان و انصار (اطرافیان) خویش را سخت زیر نظر بگیر; اگر یکى از آنان دست به خیانت زد و بازرسان سرّى تو متّفقاً چنین گزارشى دادند، به همین مقدار شهادت، قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر و به مقدار خیانتى که انجام داده او را کیفر نما، سپس او را در مقام خوارى و ذلت بنشان و نشانه خیانت بر او بنه و قلاّده ننگ و تهمت به گردنش بیفکن.»17

    این همه تأکید و تعیین این مجازات هاى سنگین، همه به دلیل اهمیتى است که نظارت و بازرسى، به ویژه نظارت و بازرسى اطرافیان، داراست.

    سیره پیامبر گرامى(ص)

    وجود نظام نظارت و بازرسى لازمه حفظ سلامت و رشد و توسعه هر مجموعه و سازمان و موجب پیشرفت و تعالى کارکنان آن است.

    با توجه به این اصل بود که پیامبر گرامى(ص) هیچ گاه از نظارت و مراقبت بر عملکرد کارکنان خود غافل نبودند و اغلب براى نظارت و بازرسىِ عملکرد کسانى که از سوى آن حضرت به کار گماشته مى شدند، بازرسان و ناظرانى مشخص مى نمودند تا اعمال و رفتار آن ها را به طور مرتّب، به آن حضرت گزارش کنند تا بر اساس این گزارشات، عملکرد و رفتار کارکنان خود را بسنجد و بر اساس این سنجش و ارزیابى، تصمیمات بعدى را اتخاذ نمایند.

    حضرت امام رضا(ع) در مورد سیره نظارتى و بازرسى پیامبر گرامى(ص) مى فرماید: «سیره و روش پیامبر(ص) این بود که هر گاه سپاهى را به مأموریت مى فرستادند و فرماندهى براى آن تعیین مى کردند، برخى از افراد موثق و مورد اعتماد خود را بر او مى گماشتند تا رفتار و عملکرد او را زیر نظر بگیرد، براى رسول خدا(ص) گزارش کند.»18

    سیره حضرت امیر مؤمنان على(ع)

    حضرت على(ع) در دوران حکومت و مدیریت خود، در زمینه نظارت و مراقبت بر کارگزاران خود بسیار دقیق و هشیارانه عمل مى کردند پرداختن به تمام سیره آن حضرت در حوصله این مختصر نیست. به ناچار، تنها به ذکر مواردى از سیره آن بزرگوار اکتفا مى شود.

    مالک بن کعب ارحبى، فرماندار عین التمر، از جانب حضرت بود. حضرت در نامه اى خطاب به او نوشتند: «در حوزه خدمتت، کسى را جانشین بگذار و با گروهى از یارانت بیرون برو تا به سرزمینِ سواد عراق بگذرى و در میان دجله و عذیب درباره کارگزاران و کارکنان من پرسش و تحقیق کن و روش عملکرد آنان را نظارت و بازرسى نما.»19

    امیر مؤمنان(ع) در این نامه، به مالک بن کعب ارحبى مأموریت مى دهد که بر عملکرد کارگزارانش در محدوده دجله و عذیب، نظارت کرده، کار آن ها را بررسى نماید و به آن حضرت گزارش دهد. در این نامه، همچنین، حضرت به او سفارش مى کنند که باید در نظارت و بررسى و گزارش خود، راستى را از یاد نبرد و بداند که کار بنى آدم، نزد خدا محفوظ است و او به همه چیز آگاهى دارد. آن حضرت علاوه بر دستورهایى که براى نظارت و بازرسى به کارگزاران خود مى دادند، خود نیز در دوران حکومت و مدیریت، همواره بر عملکرد و فعالیت هاى همه کارگزاران و زیردستان خویش نظارت کامل داشتند و به طور مستمر، عملکرد آنان را بررسى مى کردند.

    نامه هایى که آن حضرت براى کارگزاران و عمّال خود در شهرها و استان هاى گوناگون نوشته و در آن ها، نقاط قوّت و ضعف آنان را متذکر شده اند گویاىِ این مطلب است که آن حضرت همواره بازرسان و ناظران مخفى بر کارگزاران خود مى گماشت تا کلیه رفتار و عملکرد آنان را به طور دقیق زیر نظر گرفته، بررسى نمایند و نتیجه این نظارت و بررسى را براى آن حضرت گزارش کنند.

    نظارت و مراقبتى که از جانب آن حضرت صورت مى گرفت، کاملاً جدّى، عمیق و دقیق بود، به گونه اى که حتى شرکت یکى از کارگزاران آن حضرت در یک جشن و میهمانى، از نظر آن حضرت مخفى نمى ماند، چنان که وقتى عثمان بن حنیف، فرماندار بصره، در مجلس میهمانىِ (جشن عروسى) یکى از ثروتمندان و اشراف بصره شرکت کرده بود، گزارش آن به زودى به حضرت على(ع) رسید و آن حضرت بلافاصله در نامه اى خطاب به او چنین نوشتند: «اى پسر حنیف، به من گزارش رسیده که یکى از جوانان اشراف بصره تو را به خوان میهمانى اش دعوت کرده و تو به سرعت به سوى آن شتافته اى و در آن جا برایت غذاهاى رنگارنگ و ظرف هاى بزرگ غذا، یکى پس از دیگرى آورده مى شده است. من گمان نمى کردم که تو میهمانى مردمى را بپذیرى که نیازمندانشان از آن مهمانى محروم و ممنوع بوده، و ثروتمندانشان دعوت شده اند.»20

    با دقت و تامّل در بعضى از نامه هاى حضرت على(ع) به کارگزاران خود، روشن مى شود که آن حضرت تنها به نظارت، بررسى ها و گزارش هاىِ بازرسان و ناظران خود، اکتفا نمى کردند و فقط با تکیه بر آن ها، عملکرد کارکنان خود را ارزیابى نمى نمودند، بلکه علاوه بر آن گزارشات، کارکنانِ خود را به حضور مى طلبیدند و از آنان در مورد عملکرد و رفتار خودشان سؤال مى کردند و یا این که از آنان گزارش کتبى مى خواستند و بدین وسیله، عملکرد آن ها را از خودشان نیز تحقیق مى کردند. این نشانگر نهایت دقت و احتیاط و کمال عدالت و انصاف است که آن حضرت هنگام نظارت و بازرسى بر عملکرد کارگزارانش رعایت مى کرد; مثلاً، در نامه اى به یکى از کارگزاران و فرمانداران خود چنین مى فرمایند: «به من خبر رسیده که تو زمین هاى آباد را ویران کرده اى، آنچه توانسته اى تصاحب نموده اى و از بیت المال ـ که زیر دست تو بوده است ـ به خیانت خورده اى فوراً حساب خویش را برایم بفرست و بدان که حسابرسى خدا از حسابرسى مردم سخت تر است».21

    یکى دیگر از نشانه هاى وجود یک نظام دقیق نظارت و بازرسى در حکومت و مدیریت حضرت على(ع) و توجه خاص آن حضرت به مسأله نظارت و ارزیابى عملکرد کارکنان و زیر دستان خود، نامه اى است که آن حضرت هنگام معرفى عبدالله بن عباس به مردم بصره به عنوان استاندار جدید، خطاب به مردم آن شهر نوشته اند. قسمتى از آن نامه چنین است: «سخن او (عبدالله بن عباس) را بشنوید و مادامى که او از خدا و رسولش اطاعت کند، فرمانش برید. پس اگر در میان شما بدعتى نهاد یا از مسیر حق منحرف شد، مطمئن باشید که او را از حکومت بر شما برکنار خواهم کرد.»22

    در این نامه، حضرت على(ع) به مردم بصره قول حتمى مى دهند که اگر استاندارى که او معرفى مى کنند، بدعتى بگذارد یا منحرف شود، او را برکنار خواهند کرد و این نشان مى دهد که حضرت، نظام نظارت و ارزیابى دقیق و مطمئنّى داشته اند که بر مبناى آن، همواره کارگزاران خود را زیر نظر داشته و مراقب اعمال و رفتار آنها بوده اند در صورت مشاهده هر گونه تخلف یا انحراف، آن ها را از کار برکنار مى کرده اند.

    توجه حضرت على(ع) به نقاط قوت و ضعف: روشن است که ناظر نباید فقط بر نقاط ضعف افراد تأکید ورزد، اما برخى چنین مى پندارند که در نظارت و بازرسى، باید صرفاً به دنبال یافتن نقاط ضعف عملکرد افراد بوده، در حالى که در یک نظام موفق و سالم نظارت و بازرسى، باید نقاط قوّت و نقاط ضعف افراد، در کنار یکدیگر، مورد توجه و دقت قرار گیرد و از توجه صرف به نقاط ضعف افراد پرهیز شود; چرا که توجه صرف به نقاط ضعف کارکنان سازمان، آن ها را نسبت به نظارت بدبین مى کند و موجب ایجاد روحیه مقاومت در برابر نظارت و بازرسى خواهد شد، همچنان که در بیش تر سازمان ها چنین حالتى وجود دارد و افراد سازمان گمان مى کنند در نظارت و بازرسى، تنها به نقاط ضعف آن ها توجه مى شود و ناظران و بازرسان فقط کاستى ها و نقاط ضعف آن ها را ثبت مى کنند و به دلیل چنین نگرشى به نظارت، معمولاً افراد سازمان در مقابل نظارت و بازرسى مقاومت مى کنند و از آن دلِ خوشى ندارند.

    حضرت امیرالمؤمنین على(ع) به این مسأله نیز توجه داشته اند و در عهدنامه مالک اشتر، این مسأله را به او گوشزد کرده و به مالک اشتر دستور داده اند که عملکرد زیردستان خود را زیر نظر داشته و ناظرانى براى بررسى اعمال و رفتار آنان داشته باشى و در این نظارت و بازرسى، هم نقاط قوّت عملکرد آن ها را مورد توجه قرار ده و هم نقاط ضعف و منفى را. آن حضرت در بخشى از نامه خود به مالک اشتر، چنین مى فرماید: «فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى از مردمان امین و حقگوى ـ که در میان مردم به این صفت شناخته شده اند ـ بگمارى تا زحمات و تلاش آنان را براى تو ثبت کنند و آنان مطمئن باشند که زحمات و تلاش هاى آنان را مى دانى.»23حضرت در این بخش از نامه اولاً، تأکید دوباره مى کنند که باید بازرسان و ناظران مخفى براى مراقبت و بررسى عملکرد کارکنان داشته باشى. ثانیاً، دستور مى دهند که به نقاط قوت و مثبت کارکنان و تلاش ها و فداکارى هاى آنان توجه داشته باشد تا آنان بدانند که تلاش آنان دور از چشم مافوق خود نیست و لذا، به این تلاش ها ادامه دهند و دلگرم تر شوند.

    در بخش دیگرى از این نامه، توجه مالک اشتر را به نقاط ضعف و خیانت ها و انحراف هاى احتمالى کارکنان معطوف داشته و چنین فرموده اند: «اطرافیان خود را تحت نظر بگیر; اگر یکى از آن ها دست به خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارش دادند، به همین مقدار از شهادت و گواهى قناعت کن و او را زیر تازیانه کیفر بگیر...»24

    وجود بازرسان متعدد: از این قسمت از نامه مالک اشتر ـ که ذکر شد ـ نکته دیگرى را نیز مى توان استنباط کرد و آن این که در نظارت و بازرسى، نباید به وجود یک بازرس و ناظر اکتفا شود، بلکه باید بازرسان و ناظران متعددى وجود داشته باشد; زیرا حضرت فرمود: «اگر یکى از آنان دست به خیانت زد و بازرسان تو همگى چنین گزارش دادند...» پس معلوم مى شود که باید بازرسان متعددى وجود داشته باشد و این به آن دلیل است که اعتماد به گزارش یک بازرس صحیح نیست; زیرا احتمال خطا و اشتباه و غرضورزى شخصى وجود دارد.

    ویژگى ها و صفات بازرسان: با توجه به اهمیت و حساسیت بالاىِ نظارت، بازرسان و ناظران باید داراى ویژگى هاى الهى و انسانى باشند. به چند مورد از این ویژگى ها اشاره مى شود:

    1 و 2ـ خداترسى و تواضع: در عهدنامه مالک اشتر آمده است: «براى رسیدگى و بررسى کارهاى مردم، افراد مطمئن را ـ که خداترس و متواضع هستند ـ به کار بگمار»25

    3 و 4ـ صداقت و وفادارى: حضرت على(ع) فرمود: «ناظرانى انتخاب کن و به کار بگمار که صادق و وفادارند.»26

    5 و 6ـ امانت و حقگویى: در جاى دیگرى، حضرت على(ع) مى فرماید: «فراموش مکن که باید بر آنان، بازرسان مخفى ـ از کسانى که در میان مردم به امانت و حقگویى شناخته شده اند ـ بگمارى.»27

    نتیجه

    نظارت و کنترل یکى از وظایف اصلى مدیران در سازمان هاست و موفقیت برنامه هاى سازمان در گرو داشتن نظام دقیق نظارتى است. بدون وجود نظارت صحیح و بازرسى هاى لازم، فعالیت هاى سازمان موفق نبوده و به نتیجه نخواهد رسید. مدیران بدون داشتن نظارت کافى بر عملکرد کارکنان و اجراى برنامه ها، به اهداف و برنامه هاى از پیش تعیین شده خود دست نخواهند یافت.

    علاوه بر این که نظارت در مدیریت امروز یکى از ضرورت هاى اساسى است، خداوند متعال نیز همواره بر اعمال و رفتار انسان ها دقیقاً نظارت دارد و عملکرد انسان را در مورد ارزیابى و سنجش عادلانه قرار مى دهد. اساساً نظارت و بازرسى یکى از سنّت هاى ثابت الهى است.

    پیامبر گرامى(ص) و حضرت على(ع) در زمانى که حکومت و مدیریت جامعه را برعهده داشتند، همواره بر اعمال و رفتار کارکنان و کارگزاران خود نظارت داشتند و با توجه به نتایج این نظارت و بازرسى ها، کارگزاران خود را مورد ارزیابى و سنجش قرار مى دادند.

    بر این اساس، در نظام مقدس جمهورى اسلامى، که افتخارش این است که نظامى دینى و اسلامى و پیرو دستورات الهى و پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم: است، باید بر عملکرد مدیران و کارکنان سازمان ها دقیقاً نظارت وجود داشته باشد. بر اساس این نظارت دایمى و دقیق، عملکرد افراد مورد ارزیابى و سنجش قرار گیرد و تمامى تصمیمات مربوط به کارکنان، اعم از پاداش، ترفیع و مانند آن، بر اساس نتایج به دست آمده از این ارزیابى ها انجام شود.

    البته در نظارت بر اعمال کارکنان و کارگزاران نظام باید یک نکته همواره مدنظر باشد و آن این که هم بر نقاط قوّت نظارت شود و هم بر نقاط ضعف افراد و در ارزیابى عملکرد افراد این دو عمل، همراه یکدیگر، مدنظر باشد، نه این که فقط به نقاط ضعف توجه شود و نقاط قوّت افراد فراموش گردد; چرا که در آن صورت، نوعى نگرش منفى نسبت به نظارت و ارزیابى در میان کارکنان به وجود خواهد آمد که نتیجه آن مقاومت افراد در مقابل نظارت و ارزیابى خواهد بود.

    نکته دیگرى که در نظارت بر اعمال افراد و ارزیابى عملکرد آن ها باید بدان توجه داشت، این است که براى نظارت بر اعمال کارکنان سازمان باید حتماً از چند نفر ناظر و بازرس استفاده کرد و به بازرسى و نظارت یک نفر اکتفا ننمود; زیرا اگر ناظر و بازرس یک نفر باشد، هم خطا و اشتباه او زیاد است و هم احتمال دخالت دادن مسائل شخصى و غرضورزى نسبت به بعضى از افراد زیاد مى شود. اما اگر ناظران و بازرسان چند نفر باشند، این احتمالات در مورد آن ها کاهش مى یابد و اعتماد نسبت به گزارش هاى آن ها بالا مى رود. البته بازرسان نیز باید از میان افراد مورد اعتماد و وثوق انتخاب شوند.


    • پى نوشت ها

      1ـ کونتز و همکاران، اصول مدیریت، ترجمه طوسى و همکاران، ج 2، ص 388.

      2ـ همان، ج 2، ص 388.

      3- J. A. Stoner & R. E Freeman, Managment, P. 600.

      4- Ibid, P. 601.

      5ـ سید مهدى الوانى، مدیریت عمومى، ص 97.

      6- Historical Standards.

      7- External Standards.

      8- Ibid, P. 601.

      9- Ibid, P. 601.

      10ـ اصول کافى، کلینى، جلد 1، صفحه 190.

      11ـ سفینة البحار، جلد 2، ماده یوم.

      12ـ تفسیر نورالثقلین، جلد 5، صفحه 660.

      13ـ بحارالانوار، مجلسى، جلد 7، صفحه 252.

      14ـ بحارالانوار، مجلسى، جلد 7، صفحه 251.

      15ـ تفسیر نورالثقلین، جلد 2، صفحه 4.

      16ـ17ـ18ـ نهج البلاغه، نامه 53.

      19ـ وسائل الشیعه، شیخ حر عاملى، جلد 11، صفحه 44.

      20ـ تاریخ یعقوبى، جلد 2، صفحه 205.

      21ـ نهج البلاغه، نامه 45.

      22ـ نهج البلاغه، نامه 40.

      23ـ الجمل، شیخ مفید، صفحه 224.

      24ـ25ـ26ـ27ـ نهج البلاغه، نامه 53.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خدمتی، ابوطالب.(1377) نظارت و بازرسى در اسلام. فصلنامه معرفت، 7(4)، 47-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    ابوطالب خدمتی."نظارت و بازرسى در اسلام". فصلنامه معرفت، 7، 4، 1377، 47-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خدمتی، ابوطالب.(1377) 'نظارت و بازرسى در اسلام'، فصلنامه معرفت، 7(4), pp. 47-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خدمتی، ابوطالب. نظارت و بازرسى در اسلام. معرفت، 7, 1377؛ 7(4): 47-