معرفت، سال نهم، شماره چهارم، پیاپی 36، مهر و آبان 1379، صفحات 115-

    گـروه انـدیـشى1

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    محمدمهدی نادری قمی / *مربی - موسسه آموزشی امام خمینی / Naderi@qabs.net
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    گـروه انـدیـشى1

    محمدمهدى نادرى

    تعریف «گروه اندیشى»

    حتماً براى ما پیش آمده که گاهى پیش از ورود به جلسه اى، تصمیمى گرفته و یا از نظرى به شدّت طرف دارى کرده باشیم، ولى وقتى وارد جلسه شده و در فضاى آن قرار گرفته ایم، بدون آن که اراده کنیم، از آن تصمیم منصرف شده و چه بسا تصمیمى صد درصد مخالف آن اتخاذ نموده ایم. این پدیده را «گروه اندیشى» مى گویند.

    «گروه اندیشى» یک نحوه تفکّر است که در آن، اعضاى گروه تحت فشار گروهى، آن چنان توافق جو مى شوند که از ارزیابى هاى واقع بینانه باز مى مانند و به یک راه حل، که مورد نظر گروه است، دل مى بندند و آن را باور مى کنند. در چنین حالتى، فرد در میان جمع، هم چون یک برّه بدون هیچ گونه اراده اى از خود، همان چیزى را تکرار مى کند که گروه مى خواهد و همان طور مى اندیشد که گروه مى خواهد.

    اساساً گروه اندیشى ناشى از فشارهایى ایجاد مى شود که گروه به اعضاى خود وارد مى کند و آنان را اجباراً به سمت یک توافق پیش مى برد. در این حالت، فرد باور گروهى یافته و به خود مى قبولاند که آنچه گروه مى گوید همان مورد نظراوست. هرگاه افراد در جلسه این جمله را تکرار کردند: «در تأیید فرمایش آقاى رئیس...» نشانه آن است که گروه دچار بیمارى گروه اندیشى شده. در این گونه گروه ها، اطاعت از گروه و گردن نهادن به آن ارزش و سرپیچى از گروه نیز ضدّ ارزش است.

    نشانه هاى گروه اندیشى

    محقّقان براى گروه اندیشى، نشانه هایى ذکر کرده اند که به وسیله آن ها مى توان به وجود بیمارى گروه اندیشى در گروه پى برد. مهم ترین نشانه ها و عوارض ناشى از گروه اندیشى عبارتند از:

    1ـ توهّم آسیب ناپذیرى: یکى از علایم این نابسامانى، توهّم آسیب ناپذیرى در اعضاى گروه است، به طورى که آنان خطرات آشکار و واضح را نادیده مى گیرند و به علایم خطر مى خندند; یعنى: احساس رویین تن (بدون حریف) بودن مى کنند.

    2ـ گریز از نقد منطقى: اعضاى گروه هایى که تحت فشار جمعى تصمیم گیرى مى کنند از هرگونه استدلال مخالف گریزانند و علاقه اى به نقد و بررسى منطقى تصمیمات خود ندارند. این منطق گریزى حالت یک طرفه دارد و اعضا عمدتاً از یک استدلال، که توجیه گر تصمیمات آن هاست، با تعصّب حمایت مى کنند; اما از این که تصمیم هایشان به نقد و بررسى گذاشته شود، سخت بیزارند. گاهى در میان گروه، برخى اعضا با اتّکا به نکات جزئى یا شواهد بسیار ضعیف، مى کوشند تصمیم هاى خود را منطقى جلوه دهند و باور گروهى را استحکام بخشند.

    3ـ یک سو نگرى و تعصّب گروهى: معمولاً تفکّر گروهى موجب مى شود که افراد در ارتباط با دیگران و تصمیم گیرى هایشان، به ارزش هایى جز ارزش هاى درون گروهى نیندیشند و معیارهاى ارزشىِ غیر ]گروه[ خود را بى ارزش بپندارند، به طورى که برخى از آنان با تعصّبى که بعضاً عقلشان را از داورى بازداشته، به تصمیم گیرى مى پردازند و همه را به جز خود، به هیچ مى گیرند. بنابراین، تحقیر دیگران و ناچیز شمردن آنان و مطرود داشتن عقاید و افکار و اندیشه هایشان نشانه هایى از وجود چنین حالتى در گروه است.

    4ـ قالب سازى: گروه مبتلا به این بیمارى معمولاً براى این که بتواند به سهولت و بدون مقاومت تصمیم بگیرد، در مورد دیگران به قالب سازى (کلیشه سازى) متوسّل مى شود; بدین معنا که یک تصویر کلّى، یکسان و از پیش ساخته شده را به همه کسانى که در مقابل آن ها قرار گرفته اند تعمیم مى دهد و بر همین اساس، تصمیم مى گیرد; مثلاً، گفته مى شود: «دشمنان ما همه افرادى پلید و زشت خو هستند و دوستان ما همواره انسان هایى نیکو و پاک سرشت اند.» با چنین الگوى از پیش ساخته اى، گروه، دیگران را ارزیابى مى کند و تصمیماتى مى گیرد که یقیناً اعتبار چندانى ندارد. این شیوه از قالب سازى در نظام سیاسى، معمولاً تفکّر «حذف گرایى» را در جامعه مى گستراند.

    5ـ اِعمال فشار بر اعضا: در تفکّر گروهى، اعضاى گروه عضوى را که به هر دلیل، افکار و اعمال گروه را مورد تردید قرار مى دهد، تحت فشار قرار مى دهند و او را مجبور مى کنند که نظرات گروه را بپذیرد; یعنى: در جمع، روحیه توافق جویى حاکم است و گرایش عمیقى براى یکسان فکر کردن و یکسان عمل نمودن وجود دارد. معمولاً حربه اى که علیه اعضاى ناموافق به کار گرفته مى شود در جملاتى نظیر این، تجلّى مى یابد: «سخنان شما همچون سخنان دشمنان ماست. پس دم فرو بندید و نگذارید تخم نفاق و تفرقه بین اعضا افکنده شود. با مخالفت شما، گروه تضعیف مى شود و خودتان نیز به همراه گروه از بین مى روید. پس در حقّانیت گروه تردید نکنید ونظر گروه را محترم شمارید و بیایید با یکدیگر هم دل و یک صدا شویم.»

    6ـ چشم پوشى از لغزش هاى گروه: افراد گروه مى کوشند تا در مقابل لغزش ها و خطاهاى گروه، مُهر سکوت بر لب زنند و اشتباهات و خطاهاى گروه را بسیار کم اهمیت شمارند; یعنى: تلاش مى کنند تا به نوعى «خود سانسورى» اقدام کنند و از دیدن نقاط ضعف ونقد عملکرد گروه بپرهیزند و به عکس، نقاط قوّت را مدح و ثنا کنند. این شیوه گرچه از نظر روانى، به گروه قوّت قلب مى دهد، اما این قوّت، کاذب است و پیامدهایى منفى در زمینه تصمیم گیرى به دنبال دارد.

    7ـ اتفاق آراء و توافق جمعى بى منطق: یکى دیگر از نشانه هاى گروه اندیشى اتفاق آراء، بدون هرگونه مخالفت آشکار است. معمولاً در چنین سازمان هایى، اعضاى گروه غالباً به نفع یکدیگر صحبت مى کنند و هیچ کدام مخالفت جدّى با نظر یکدیگر ابراز نمى دارند، به طورى که در جلسات، همه از آغاز مى دانند که براى توافق، گردهم جمع شده اند.

    8ـ نادیده گرفتن اطلاعات مخالف: در سازمان هاى مبتلا به گروه اندیشى، معمولاً اعضا مى کوشند تا چیزى از اخبار و اطلاعات مخالف به گروه آنان راه نیابد و از این راه، خللى در تصمیماتشان وارد نگردد. در این زمینه، بعضى از اعضاى گروه به طور جدّى، از ورود اطلاعات مخالف جلوگیرى مى کنند و اطلاعاتى را که جنبه موافق نظرات گروه دارد تقویت مى نمایند. علاوه بر این، در منبع اطلاع یابى نیز همین حساسیت به چشم مى خورد; یعنى: سازمان به دنبال آن منابع اطلاعاتى مى رود که نظراتش را تأیید کند و از منابعى که مخالفت نشان مى دهد سخت پرهیز مى کند و در جلسات خود، با کسانى که توافق جویى نشان نمى دهند مشورت نمى کند. به عبارت بهتر، گروه با اتّخاذ این روش، مى خواهد اطلاعات و نظراتى را مورد توجه قرار دهد که مُهر تأییدى براى تصمیمات گروه است.

    دلایل گروه اندیشى

    در مورد این که چرا افراد به گروه اندیشى روى مى آورند، دلایل ذیل شناسایى و برشمرده شده است:

    1ـ نیاز افراد به اعتماد به نفس: افراد غالباً نیازمند آنند که مورد تأیید قرار گیرند تا احساس اعتماد به نفس کنند.

    2ـ نیاز به احترام: افراد دوست دارند که از حرمت کافى برخوردار باشند تا احساس آرامش کنند و مورد حمایت قرار گیرند. گروه اندیشى چنین علاقه اى را در آنان ارضا مى کند. گاهى مدیران براى آن که اعتماد به نفس خود را حفظ کنند، در درون سازمان دست به تشکیل گروه هاى غیر رسمى مى زنند که در آن، اختلاف نظر بین اعضا وجود ندارد.

    3ـ مدیران به کمک تفکّر گروهى، اضطراب کم ترى در تصمیم گیرى ها خواهند داشت.

    4ـ دلیل دیگر روى آوردن به گروه اندیشى این است که گروه اندیشى موجب کاهش فشار عصبى ناشى از تصمیم گیرى هاى ناعادلانه و غیر منصفانه مى شود. افراد به کمک گروه اندیشى، احساس گناه و شرمسارى کم ترى خواهند داشت; زیرا همگى افکار و نظرات یکدیگر را به عنوان مطلوب، تأیید مى کنند و جایى براى اندیشیدن و بیان نقاط ضعف باقى نمى گذارند.

    چند توصیه براى پرهیز از گروه اندیشى

    براى جلوگیرى از گروه اندیشى و یا کاهش اثرات زیان بار آن، یک مدیر مى تواند از روش هاى کاربردى ذیل استفاده کند:

    1ـ مدیر مى تواند در گروه هاى تصمیم گیرى، اعضا را به ارزیابى دقیق نظرات و نگرش نقّادانه به مسائل و آزاداندیشى و استقلال فکرى تشویق کند. علاوه بر آن، باید احساس اطمینان و آزادى (در قبال اظهار نظرهاى مخالف) را براى آنان فراهم نماید و در این زمینه، اطمینان هایى به آنان بدهد.

    2ـ زمانى که اعضاى مافوق قصد تصمیم گیرى و خط مشى گذارى دارند و این مأموریت را به همکاران خود وا مى گذارند، تا حدودى به آنان آزادى عمل بدهند و از پیش، تمام توقّعات خود را بر گروه تحمیل نکنند.

    3ـ یک سازمان باید در تصمیم گیرى هاى مهم و خط مشى گذارى هاى اساسى، از گروه هاى خارج سازمان نیز براى تصمیم گیرى و ارزیابى همان موضوعات بهره گیرد. این شیوه از ایجاد یک گروه منسجم و یکپارچه، که القا کننده یک روش خاصّ تصمیم گیرى باشد، جلوگیرى کرده، زمینه پیدایش راه حل هاى مختلف را فراهم مى سازد.

    4ـ مدیر باید در مقاطعى، پیش از آن که گروه به توافق نهایى برسد، از اعضاى گروه بخواهد تا هر کدام به واحد خود مراجعه کنند و نظرات گروه را با سایر هم کاران در میان نهند و واکنش آن ها را بگیرد و دوباره به گروه ارائه دهد.

    5ـ مدیر باید هر چندگاه یک بار، از متخصّصان خارج از سازمان دعوت به عمل آورد ـ یعنى: متخصّصانى که در ارتباط با موضوع تصمیم گیرى داراى شناخت باشند ـ و از آنان بخواهد که نقطه نظرات اعضاى گروه را مورد سؤال قرار داده، به نقد بکشند.

    6ـ در هر یک از جلسات گروه یا سازمان، مدیر مى تواند از یک یا چند عضو هوشمند و تحلیل گر بخواهد که با ایفاى نقش مخالف به طور مصنوعى، تصمیمات گروه را از زوایاى مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و در صورتى که کاستى هایى در عملکرد گروه و تصمیمات آن مشاهده مى کنند، کاستى ها را مطرح سازند و حتى اگر نظر گروه معتبر نیست، با استدلال، بى اعتبارى آن را نشان دهند.

    7ـ مدیر مى تواند گروه تصمیم گیرى را به چند گروه فرعى تقسیم کند تا به طور جداگانه و به مدیریت افراد گوناگون، تشکیل جلسه داده، مسائل مودر بررسى را به طور جداگانه تجزیه و تحلیل کنند تا به انتخاب هایى برسند و سپس در یک جلسه عمومى، از گروه هاى گوناگون بخواهد که کلیه نظرات اعلام شده را به بحث گروهى بگذارند و تصمیم گیرى کنند و به این ترتیب، با مطرح شدن نظرات مختلف، که بدون فشار یک گروه خاص صورت گرفته است، از بروز گروه اندیشى جلوگیرى کند.

    8ـ پس از آن که گروه به یک انتخاب معیّن رسید و افراد بر راه حلى توافق کردند، براى رفع شبهه، مدیر مى تواند فرصت دیگرى را پیش بینى کند و تصمیم گیرى نهایى را به آن موکول نماید. در این فرصت، از همه اعضاى گروه خواسته مى شود که اگر اندک تردید یا مخالفتى دارند و یا نقطه ضعفى در تصمیم مى بینند، دوباره به تفکّر نشسته، نظرات خود را اعلام کنند.


    • پى نوشت ها

      * این مطلب از منبع ذیل اقتباس شده است:

      Gregory B. Northcraft & Margaret A. Neal, Organizational Behavior (1990).
       

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    نادری قمی، محمدمهدی.(1379) گـروه انـدیـشى1. فصلنامه معرفت، 9(4)، 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    محمدمهدی نادری قمی."گـروه انـدیـشى1". فصلنامه معرفت، 9، 4، 1379، 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    نادری قمی، محمدمهدی.(1379) 'گـروه انـدیـشى1'، فصلنامه معرفت، 9(4), pp. 115-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    نادری قمی، محمدمهدی. گـروه انـدیـشى1. معرفت، 9, 1379؛ 9(4): 115-