حسـادت; زمینه هاى رشد و راه هاى جلوگیرى از آن
Article data in English (انگلیسی)
حسـادت; زمینه هاى رشد و راه هاى جلوگیرى از آن
محمد مهدى صفورایى پاریزى *
چکیده:
پروردگار متعال مى خواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشیم. بى تردید، زندگىِ پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنیت هاى نادرست، این وضعیت مطلوب را برهم مى زند. یکى از ذهنیت هاى نامطلوب، «حسادت» است که باید علل و زمینه هاى رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم تر، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمى و روانى که در ما ایجاد مى کند، با به کارگیرى شیوه هاى اخلاقى و علمى، از بروز آن در خردسالى جلوگیرى کرده، در صورت شکل گیرى، با خشکاندن ریشه هاى آن در بزرگ سالى، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.
مقدمه
«حسادت»1 واکنشى هیجانى است که از قریب دو سالگى آغاز مى شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگ سالى ادامه یابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورت هاى متفاوتى جلوه گر شود. حسادت درکودک،پاسخى طبیعى است به محرّک هاوهنگامى ایجاد مى شود که به اعتقاد وى، عاطفه یا محبتى را از دست داده باشد. در الگوى حسادت، غالباً نوعى ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود احساس مى کند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت به وى به خطر انداخته است و یا مقامى را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز کرده است. بنابراین، موقعیتى که حسادت را برمى انگیزد، غالباً یک موقعیت اجتماعى است.2
کودکان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمى دانند که چرا رفتارهاى آنان تغییر کرده است. به عبارت دیگر، رفتارهاى آزار دهنده کودکِ حسود تا حد زیادى ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بیش تر و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگ سالى و به دست آوردن تجربه هاى درونى و بیرونى درباره علل و انگیزه هاى رفتار حسادت آمیز خود، این گونه رفتارها بیش تر آگاهانه مى شود و به همین دلیل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت آمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار مى گیرد و فرد وظیفه دارد به گونه اى آن ها را مهار کند.
زمینه هاى رشد حسادت
منشأ محرک هاى حسادت را باید در موقعیت ها، شرایط خاص محیطى و روابط اجتماعى وبه خصوص دروجود اشخاص جست و جو کرد. بدین روى، در این جا به برخى از آن ها اشاره مى شود:
الف ـ شرایط خانواده و تفاوت هاى فردى
رقابت و هم چشمى یکى از فرزندان نسبت به سایر خواهران و برادران، که گاه «رقابت هم شیرها»3 نامیده مى شود، یکى از زمینه هاى مساعد و عمده رشد حسادت در کودکان است و والدین آن را طبیعى و تقریباً غیر قابل اجتناب مى دانند.4 با توجه به چنین شرایطى، مى توان گفت:
1. اولین فرزند نسبت به کودکان بعدى حسادت بیش ترى از خود نشان مى دهد; زیرا او مدت ها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود. ولى با تولد فرزند دوم، این فرصت از او گرفته مى شود و همین موجب تحریک حسادت او نسبت به او مى گردد.
2. در میان کودکانى که تفاوت سنّى آنان بین 18 ـ 42 ماه است، بیش از سایر کودکان زمینه حسادت وجود دارد. بچه خردسال به هر مزیتى که طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت مىورزد و بچه بزرگ تر از محبت و مواظبتى که به بچه کوچک تر مى شود بدش مى آید.
3. در خانواده هاى 2 یا 3 فرزندى، بیش از خانواده هاى پرجمعیت حسادت وجود دارد.
4. والدینى که به فرزندان خود توجه افراطى دارند و شدیداً نگران و مواظب آن ها هستند، بیش از والدینى که به کودکان خود توجه کم ترى دارند با مشکل حسادت کودکان شان روبه رو هستند; زیرا این والدین براى پیشرفت فرزندان خود قوانین معیّنى وضع کرده اند و وقتى که اطفال نتوانند خود را با آن منطبق سازند، مورد سرزنش پدر و مادر قرار مى گیرند. این فرزندان بیش تر اوقات با کودکانى که پیش تر رفته اند مقایسه مى شوند و این موجب برانگیخته شدن حسادت نسبت به دیگر کودکان مى شود.
5. در محیط هاى خانوادگى، که مادران شیوه منظّم و ثابتى در تربیت کودک خود ندارند و برخوردشان بى ثبات و متغیر است، بیش از سایر خانواده ها، رفتارهاى حسادت آمیز مشاهده مى شود. 6. در دختران بیش از پسران حسادت دیده مى شود5 و از هر سه بچه حسود دوتایشان دخترند.6
7. حسد در میان اطفال باهوش تر بیش تر است.
8. حسد در روابط بین دختر با دختر بیش تر مشاهده مى شود تا روابط بین پسر و پسر و دختر و پسر.
9. اگر میان همسران تضادى باشد، فرزندى که از یک یا چند جهت به یکى از آن ها شبیه است، هدف خشم و قصاص دیگرى واقع مى شود. طفلى که این گونه مورد بى مهرى واقع مى شود، به خواهر یا برادرى که بر خلاف خودش از محبت و نوازش برخوردار است، حسادت مىورزد.7
ب ـ برخوردهاى تبعیض آمیز
به طور کلى، «امتیاز و تبعیض» حسادت را به دنبال دارد. کسى که نسبت به دیگرى از امتیاز ویژه اى برخوردار است در معرض حسادت دیگران قرار مى گیرد; چنانچه در حدیثى از امام على(علیه السلام)آمده است: «کلُّ ذی رتبة سنیّة محسود»;8 هر شخصِ داراى امتیاز و رتبه شایسته، مورد حسادت واقع مى شود.
برخى از پدران و مادران به دلایل گوناگون، بعضى از فرزندان را بر خواهران و برادران خود ترجیح داده، مورد توجه و محبت بیش ترى قرار مى دهند; چنانچه گاهى جنسیّت فرزندان عامل تبعیض مى گردد، به طورى که مادران معمولاً با پسران خود صمیمى بوده و پدران بیش ترین محبت خود را متوجه دختران مى نمایند. در نتیجه، فرزندى که از طرف یکى از والدین محبت و ملاطفت کم ترى دریافت مى کند و شاهد رفتارى غیرعادلانه است، نسبت به فرزند دیگر حسادت مىورزد و از وى متنفّر مى شود.
همچنین زمانى که والدین بیش ترین تماس و نوازش خود را با تولد نوزاد جدید به وى اختصاص مى دهند، سایر فرزندان احساس مى کنند که این نوزاد سبب بى مهرى و فراموشى آنان گردیده است. در نتیجه، به وى حسادت مىورزند.
ممکن است هریک از والدین برخى از فرزندان خود را به دلیل زیباتر، باهوش تر، زرنگ تر، خون گرم تر، ساکت تر و یا عاطفى تر بودن و یا به دلیل معلولیت جسمى و ذهنى مورد محبت بیش ترى قرار دهند و در نتیجه درخواست هاى این کودکان سریع تر مورد پذیرش سرپرست خانه واقع گردد و به اعمال و گفتار آنان علاقه بیش ترى ابراز شود; چنین رفتارهایى براى سایر فرزندان، بى مهرى و تبعیضى آشکار تلقى گشته، آنان را به حسادت وامى دارد. به طور کلى، در صورت مشاهده رفتارهاى غیرعادلانه در خانواده، وجود حسادت شدید و پر دردسر، امرى اجتناب ناپذیر است.9
متأسفانه این رفتارها فقط در دوران کودکى، به خانه پدرى و خواهر و برادر محدود نمى شود و ریشه هاى حسادت را براى آینده زنده نگه مى دارد و فرد را دچار مشکلات فراوانى مى کند. مثلاً، ممکن است پس از ازدواج، نتواند تبعیض مادرزن خود را ـ هرچه اندک باشد ـ تحمل کند و نسبت به دیگر داماد خانواده حسادت بورزد و موجب اختلاف هاى خانوادگى و تلخ شدن زندگى زناشویى و کانون گرم خانواده خود گردد.
ج ـ احساس محرومیت
یکى دیگر از زمینه هاى بروز حسادت، شرایطى است که کودکان احساس مى کنند از دارایى هاى مادى و یا هر نوع دارایى دیگرى نظیر دارایى هاى عاطفى محروم شده اند; مثلاً، اسباب بازى، لباس یا هر شىء مورد علاقه دیگرى ممکن است زمینه به وجود آمدن حسادت کودک را نسبت به دیگرى فراهم آورد. این نوع حسادت، که از علاقه شدید به چیزى ناشى مى شودگاهى «غبطه»10 خوانده مى شود. لازم به ذکر است که تهیه چند چیز و تقسیم آن به طور مساوى بین فرزندان، ضرورتاً به حل مشکلات حسادت نمى انجامد; زیرا در هر صورت، کودکان بزرگ تر به دلیل ارشد بودن خود، احساس مى کنند که باید سهمى بیش از دیگران نسبت به بقیه داشته باشند. اما والدین مى توانند با توضیح و توجیه و فراهم کردن مقدمات فکرىوشناختى، ازبروزحسادت جلوگیرى نمایند.
آثار حسادت
از جمله آثار عمومى حسادت، که در کودک و بزرگ سال وجود دارد، «خشم» است. حسود فرد مورد حسادت واقع شده را هدف غضب خود قرار مى دهد; چنانچه از امام على(علیه السلام)نقل شده است: «الحسودُ یَغتاظ على من لا ذنبَ له»;11 حسود نسبت به کسى که هیچ گناهى ندارد خشمگین مى شود. تنها خطاى او برخوردارى از نعمتى است که حسود از آن محروم مى باشد. حسود ممکن است به دنبال حسادتى که خشم او را بر افروخته حسادت خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم ظاهر سازد.
1ـ واکنش هاى مستقیم:12 این نوع واکنش در رفتار کودکان بیش از بزرگ سالان دیده مى شود. کسانى که عواطف فرد مورد علاقه کودک را به خود جلب نمایند، معمولاً مورد خشم و غضب وى قرار مى گیرند. براى مثال، اگر با تولد فرزند جدید، عواطف مادر از فرزند بزرگ تر به نوزاد جلب شود، نوزاد مورد خشم کودک بزرگ تر واقع مى شود. او در این هنگام، ممکن است قهر خود را با واکنش هاى لفظى علنى و روشن و یا حملات بدنى مثل گاز گرفتن، لگد زدن و هل دادنِ کودک تازه متولد شده آشکار سازد.
در برخى موارد، ممکن است کودک از درون به انجام کارهایى مانند دزدى و فریب کارى، که از نظر اجتماعى ناپسند است، تحریک گردد تا شىء مورد علاقه خود را، که در اختیار دیگرى است، به چنگ آورد. همچنین ممکن است کودکان نزد والدین خود از فرزندى که از امکانات ویژه اى برخوردار است شکایت کنند و یا سعى نمایند شىء مطلوبى را که در اختیار دیگرى است مورد تحقیر قرار داده، کم ارزش جلوه دهند و یا والدین خود را به دلیل تهیه نکردن آن سرزنش کنند.13
در روایتى از امام على(علیه السلام)، به واکنش سریع و پرخاشگرانه حسود اشاره شده است: «الحسودُ سریعُ الوثبة» حسود زود پرخاش مى کند.14
2ـ واکنش هاى غیر مستقیم:15 رفتارهاى حسادت آمیز همیشه آشکار نیست; در برخى موارد، به ویژه در دوران پیش دبستانى و در سال هاى بالاتر، به گونه هاى غیر مستقیم و پوشیده ظاهر مى شود. بنابراین، برخورد با این رفتارها تا حدّى مشکل تر است. اعمال غیر مستقیم عبارتند از:
الف. بازگشت به دوران شیر خوارگى و انجام رفتارهایى مناسب با سطوح اولیه رشد; مثل شب ادرارى و انگشت مکیدن;
ب. کوشش براى جلب توجه دیگران از طریق تظاهر به ترس هایى که قبلاً از او دیده نشده است، غذا نخوردن یا خواستن غذاهاى مخصوص، اظهار بیمارى بى مورد، تخریب و ویرانگرى، نافرمانى عمومى و ناسزاگویى، عیب جویى همراه با تظاهر به بى نیازى از محبت و توجه اطرافیان، خراب کردن اسباب بازى هاى خود و مانند آن;
ج. دیگر آزارى; مثل اذیت اطفال کوچک تر از خود، آزار جانوران، ایجاد نزاع بین بچه ها و همانند این ها;
د. دست زدن به رفتارهاى ضد اجتماعى; مثل تکبّر، تظاهر، تقلّب، ترش رویى، گوشه گیرى و همچون آن.
گاهى کودک به نحو غیر عادى نسبت به فرد مورد حسادت اظهار علاقه و محبت مى نماید و گاهى با انجام رفتارهاى مطلوب و جامعه پسند و جلب توجه والدین به سوىِ خود، سعى مى کند تا فرد مورد حسادت را شکست دهد.16
در برخى از روایات به بعضى از واکنش هاى غیرمستقیم حسود اشاره شده است: امام صادق(علیه السلام) به نقل از لقمان در ذکر نشانه هاى حسود مى فرمایند: «... در پنهان، از فرد مورد حسادت بدگویى مى کند، اما در ظاهر، به چاپلوسى مى پردازد و هنگام مصیبت، شماتت مى کند.»17
آثار جسمى و روانى حسادت
حسادت گذشته از واکنش هاى مستقیم و غیرمستقیم نسبت به دیگران، داراى آثار جسمى و روانى نامطلوبى در خود حسود نیز مى باشد که در این جا به برخى از آن ها اشاره مى شود:
آثار جسمى حسد موضوعى است شایان توجه و تحقیق علمى بیش تر. فعل و انفعالات تنکردشناختى ـ همانند فعالیت غدد درون ریز ـ و واکنش دستگاه هاى عصبى هنگام بروز و ادامه یافتن این حالت هیجانى باید مورد توجه بیش تر قرار گیرد.
در روایات بسیارى، آثار جسمى حسد مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال، در تعدادى از آن ها آمده است که حسادت بدن را ذوب مى کند.18 در بعضى دیگر، حسد به زنگار و بدن به آهن تشبیه شده است; همان گونه که زنگار به تدریج موجب نابودى آهن مى گردد، حسد نیز بدن را از بین مى برد.19 در اجتماع، به وضوح این آثار جسمى در افراد حسود مشهود است، اما گاهى به آن توجه نداریم و نمى دانیم که از کجا ریشه گرفته است و فقط به درمان ظاهرى و برطرف کردن عوامل غیر واقعى مى پردازیم، ولى با کمى تفکّر و مراجعه به مشاوران متخصّص و دلسوز، مى توان به ریشه پى برد و آن را خشکاند.
آثار روانى حسد، به ویژه در سال هاى بالاى رشد، از اهمیت فراوانى برخوردار است. حسادت در سال هاى اولیه، رشد چندان عمقى ندارد و به همین رو، آثار آن زودگذر است و با از بین رفتن شرایطى که باعث حسادت شده، آثار آن نیز از بین مى رود. به عنوان مثال، هنگامى که یک اسباب بازى مورد علاقه کودکى قرار مى گیرد و با کودکى که آن را در اختیار دارد درگیر مى شود، اگر اسباب بازى بشکند یا اسباب بازى را از آن ها بگیریم، ممکن است مدتى بعد رفتار صلح آمیز از سر گرفته شود. ولى در سال هاى بالاتر، حسادت عمیق تر و پابرجاتر است و گاه چندین سال ادامه مى یابد. در این موارد، آثار روانى نامطلوب حسادت آشکار مى شود. این نکته در روایات متعدد مورد تأکید قرار گرفته و به آثارى از حسادت همچون اندوه مداوم اشاره شده است. حسود نسبت به چیزى محزون است که توانایى تغییر آن را ندارد. او از محرومیت خود رنج مى برد، در حالى که نه قدرت سلب آن نعمت را از دیگرى دارد و نه توانایى کسب آن را براى خود. حسادت حتى بهره مندى فرد را از چیزهایى که در اختیار دارد و لذت بردن از نعمت هاى موجود را از او سلب مى کند20 و بدین سان، او را از آسایش روانى محروم مى گرداند21 و در دراز مدت، موجب ابتلاى او به بیمارى هاى سخت روانى مى شود.
راه هاى جلوگیرى از رشد حسادت
1ـ درمان حسادت در کودکى
براى جلوگیرى از ظهور و رشد حسادت در کودکى، لازم است والدین توجه داشته باشند که کودک را به دلیل حسادت مورد ملامت و سرزنش قرار ندهند، بلکه با برخوردهاى حساب شده، در حذف علت هاى آن گام هاى مؤثرى بردارند. والدین مى توانند با خوددارى از تنبیه و کنار کشیدن ظاهرى خود، رفتار او را نادیده بگیرند و احساس ارزشمندى، شخصیت و محبوبیت را در او تقویت کنند.22 به عنوان مثال، براى کاهش حسادت کودک نسبت به نوزاد، مى توان پیش از تولد، کودک را از ورود وى آگاه ساخت و پس از تولد نیز در طول روز مدتى را با کودک بزرگ تر سپرى نمود و او را مورد مهر و نوازش قرار داد. در مورد کودکان کوچک تر نیز مى توان شیئى از طرف نوزاد به او هدیه داد و در نگه دارى و انجام کارهاى نوزاد او را سهیم کرد.
اگر والدین در برخورد با کودک، واکنش هاى حسادت آمیز وى را تشدید کنند و او را به شدت خشمگین سازند، تأثیرات منفى زیادى را در او ایجاد خواهند کرد. اگر والدین انتظار داشته باشند که او هنگام حسادت، هیچ واکنشى نشان ندهد و هیجان درونى خود را نادیده بگیرد، در این صورت، به تدریج و به طور طبیعى، ممکن است شیوه هاى دفاعى نامطلوبى براى مقابله با این موقعیت ها در او شکل گیرد. همان گونه که اشاره شد، بهترین راه از بین بردن زمینه حسادت در کودکان، به کارگیرى عدالت در بین فرزندان وتوجه ومحبت به همه آن هاست. این نکته در آموزش هاى تربیتى اسلام آمده و سفارش شده است که نسبت به فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.23 همچنین با پنهان نمودن برترى و برجستگى یکى از فرزندان نسبت به دیگرى، مى توان جلوى حسادت آن ها را گرفت; چنانچه حضرت یعقوب(علیه السلام)به فرزند برجسته اش،یوسف(علیه السلام)، سفارش مى کندکه خواب نویدبخش خود را براى برادرانش نقل نکند; مبادا باعث حسادت آنان گردد.24
2ـ درمان حسادت در بزرگ سالى
براى درمان حسادت در بزرگ سالى، ابتدا شناخت ریشه آن ضرورى است تا بتوان با مقابله و از بین بردن آن، حسادت را درمان نمود. مى توان گفت: ریشه اصلى حسادت ضعف فکرى در نحوه تلقى امور و بدبینى است; اگر کودک نسبت به نوزاد حسادت مىورزد که چرا پدر یا مادر به او محبت مى کنند، براى این است که احساس مى نماید ممکن نیست پدر هر دو را دوست بدارد; یا اگر اسباب بازى و چیزى از این نوع در کار است، احساس مى کند فقط همین یکى است و دست یابى به مثل آن امکان ندارد. البته این مسأله در سال هاى اولیه رشد ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى در سال هاى بالاتر، به دلیل آگاهى بیش ترى که فرد نسبت به حالات خود پیدا مى کند، با دید وسیع ترى به امکانات موجود در جهان مى نگرد; یعنى این بار بدبینى و کج فکرى هنگام حسادت به نظام عالم و خداى متعال تغییر جهت مى دهد; فرد وسعت فضل الهى را انکار مى کند و یا فکر مى نماید خدا او را دوست نداشته که فلان نعمت را به او نداده است. به همین دلیل، در بعضى روایات، ریشه «حسادت»، کفر و انکارِ فضل الهى ذکر شده است.25 با توجه به ریشه حسادت، مى توان راه هاى فکرى و عملى براى رفع حسادت پیشنهاد کرد.
در فرهنگ اسلام (قرآن کریم، روایات اهل بیت(علیهم السلام) و کلمات دانشمندان اخلاق)، براى جبران ضعف شناختى بزرگ سالان که منجر به حسادت مى شود، راه هاى متعددى وجود دارد که در ذیل، به برخى از آن ها اشاره مى شود:
الف ـ توجه به رحمت و حکمت خداى متعال: توجه به گستردگى نعمت ها26 و نیز حکمت خداى متعال، که هر کارى را از روى حکمت انجام مى دهد، مى تواند چاره بدبینى در حسود باشد. اگر نعمت هاى الهى را به دریایى از آب شیرین و گوارا تشبیه کنیم، هیچ کس بر سر سیراب شدن از آن، به دیگرى حسد نخواهد برد. از سوى دیگر، محدودیت هایى که در بهره مندى از این دریاى عظیم وجود دارد به دلیل حکمت هایى است که خداوند در اداره این عالم به کار گرفته است. توجه به این دو مطلب زمینه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امکانات برایش فراهم شده آماده مى کند و او را از حسادت نسبت به نعمت هایى که در دست دیگران است، باز مى دارد.
توجه به کمال نبودن بهره مندى مادى ـ که غالباً موضوع حسادت است ـ و توجه به فضیلت صبر بر تلخى محرومیت ها و نیز تلاش براى به دست آوردن خواسته ها از راه صحیح، از دیگر اندیشه هاى سودمند براى مبارزه با حسادت است. اسلام پیروان خود را همواره به بى اعتنایى نسبت به آنچه در دست مردم قرار دارد27و بى ارزش شمردن و اصالت ندادن به بهره مندى هاى مادى و بسنده نمودن به قدر کفایت همراه با پاکى و عفاف، دعوت نموده است.28
ب ـ توجه به موقعیت ها و امکانات شخصى: علاوه بر توجه به گستردگى نعمت هاى الهى در این جهان مادى و محدود و توجه به نعمت هاى فراوانى که خداوند، به هر یک از ما داده است، توجه به آنچه را که حسود به صورت بالفعل دارد، مى تواند راه عملى دیگرى براى مبارزه با حسادت باشد;29 همین که فرد محاسبه کند «من چه نعمت هاى زیادى دارم که دیگران ندارند و مى توانم با تلاش و به کارگیرى توان خود، بیش از این هم به دست آورم»، او را کمک مى کند تا ریشه حسادت را در درون خود بخشکاند.
ج ـ توجه به ضررهاى حسادت: تلقّى حسادت به عنوان یک بیمارى خطرناک، مى تواند زمینه را براى درمان آن فراهم آورد. همان گونه که گذشت، حسد موجب ضررهاى بدنى و نیز رنج و اندوه فراگیر و طولانى مى شود. توجه به این که حسادت پیش از فرد مورد حسادت، اولین ضربه و مهلک ترین آن ها را بر حسود وارد مى آورد30 و او را اسیر غم و اندوه مى سازد، مى تواند به عنوان زنگ بیدار باش مورد توجه قرار گیرد.
راه هاى عملى درمان حسادت در بزرگ سالى
با وجود آن که ریشه حسادت فکرى است، ولى کسى که به حسادت مبتلا شده غیر از رسیدگى به جنبه هاى فکرى و شناختى، باید با آثار بدى که حسادت به وجود آورده است ـ مانند نفرت و کینه ـ نیز به مقابله برخیزد و این تنها با اندیشه اصلاح نمى گردد، بلکه باید از نظر عملى هم روش هایى را براى از بین بردن آثار نامطلوب حسادت به کار بندد. در این جا، با توجه به نصایح و سخنان اندیشمند بزرگ اخلاق، مولى محسن کاشانى، راه هاى مبارزه با حسادت در دو مرحله بیان مى شود:
مرحله اول: تمرین بر ترتیب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلاً، فرد به جاى بدگویى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تکبّر، تواضع نسبت به او را در پیش گیرد.
مرحله دوم: ایجاد رابطه عاطفى مثبت بین خود و فرد مورد حسادت; به این صورت که وقتى حسود رفتار خود را اصلاح کند، طرف مقابل این مسأله را درک خواهد کرد و دلش نسبت به او نرم مى گردد و زمینه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مى شود. واکنش طبیعى فرد مورد حسادت در این هنگام، نیکى و احسان خواهد بود. بدین سان، حسود نیز به سمت احسان و نیکى تمایل پیدا مى کند و زمینه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بین رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مى گردد.31 این روشى است که ـ به طور کلى ـ قرآن کریم براى رفع کینه ها در روابط بین افراد پیشنهاد مى کند.32
ناگفته نماند که براى ریشه کن شدن حسادت، اطرافیان و اجتماع نیز وظایفى دارند و باید به فرد کمک کنند; زمینه هاى بروز حسادت و رفتارهاى حسادت آمیز را از میان بردارند تا تلاش هاى شخصى هر کس براى غلبه بر هیجان حسادت به ثمر برسد و جامعه اى باصفا و داراى آرامش روانى مطلوب داشته باشیم.
- پى نوشت ها
1- jealousy.
2- Hurlock, Child Development, P. 203.
3- Sibling rivalty.
4- Gardner, Development In Early Childhood, P. 242.
5- Hurlock, Developmental psychology, P. 138.
6و 7ـ على اکبرشعارى نژاد، روان شناسى رشد، ص 455
8ـ آقاجمال خوانسارى،شرح فارسى غررالحکم، ج 4، ص 531
9ـ ر. ک. به: ایلینگورث، کودک و مدرسه، ترجمه شکوه نوابى نژاد، ص 36
10ـ غبطه اگر به حسادت نینجامد، خود مذموم نیست و این مسأله مورد توجه دانشمندان اخلاق اسلامى قرار داشته است. به عنوان نمونه، مرحوم فیض کاشانى در کتاب محجة البیضاء، ج 5، ص 325، مى فرمایند: اگر فرد از برخوردارى دیگرى از نعمتى احساس رنج نکند و علاقه به سلب آن از او نداشته باشد، اما از این که خودش را برخوردار از آن نعمت نمى بیند ناراحت باشد و دوست بدارد که خود نیز مانند او داراى آن نعمت باشد، به چنین حالتى «غبطه» مى گویند که ناپسند هم نیست.
11ـ محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 73، ص 256
12- direct responces.
13- Hurlock, Child Development, P. 204.
14ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 73، ص 251
16-Ibid. ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 251: «للحاسد ثلاثُ علامات: یَغتابُ اذا غابَ، یَتملّقُ اذا شَهدَ و یَشمتُ بالمصیبةً»
17ـ آقا جمال خوانسارى، پیشین، ج 1، ص 17: امام على(علیه السلام): «الحسدُ یذیبُ الجسدَ.»
18ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 256
19ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ص250: امام على(علیه السلام): «اقلُّ النّاسِ لذّةً الحسود.»
20ـ همان، ص 252: امام على(علیه السلام): «لایطمعنَّ الحسودُ فی راحِة القلب.»
21ـ ایلینگورث، پیشین، ص 93
22ـ علاءالدین هندى، کنزالعمّال، ج 16، ص 444: رسول خدا(صلى الله علیه وآله): «اتّقواللّهَ و اعدلوا بین اولادِکم...».
23ـ یوسف: 5
24ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 255: امام صادق(علیه السلام): «الحسدُ اصلهُ مِن عمىِ القلبِ وجحودِ فضلِ اللّهِ تعالى و هما جناحانِ للکفر.»
25ـ «و اِن تَعدوا نَعمتَ اللّهِ لا تُحصوها» (ابراهیم: 34); «الّهُمَّ اِنّی اَسألکَ برحمتکَ الّتیوسعتْ کل شىء»(شیخ عباس قمى، مفاتیح الجنان، دعاى کمیل).
26ـ سید رضى، نهج البلاغه، قصارالحکم، ص 343: امام على(علیه السلام): «الغنىَ الاکبر الیأسُ عمّا فی اَیدى النّاسِ.»
27ـ محمدمحمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 6، ص 364: امام على(علیه السلام)«یَنبغی لِمن عَرفَ نفسهُ انَ یلزمَ القناعةَ و العفّة.»
28ـ در این زمینه قرآن کریم مى فرماید و امّا بِنِعمة ربّک فحدّث
29ـ محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 255: امام صادق(علیه السلام): «الحاسدُ مضرٌ بنفسِه قبلَ اَن یَضّرَ بالمحسود.»
30ـ ملاّمحسن کاشانى،محجة البیضاء،ج5، ص342
31ـ فصّلت: 34