سخن آغازين
جهاد اقتصادى؛ از نگاهى ديگر
همهساله در آغاز سال نو، نماد نياز و جهتگيرى كلان كشور از سوى رهبر فرزانه، هشيار و بصير انقلاب بيان مىشود. سال جارى نيز به «سال جهاد اقتصادى» نامگذارى گرديد. اين جهتگيرى كلى، كاملاً به صورت ماهرانه و مدبّرانه از سوى رهبر فرزانه انقلاب از حركت «اصلاح الگوى مصرف» و «همت مضاعف و كار مضاعف» آغاز، و اينك به «جهاد اقتصادى» رسيده است؛ چراكه در «دهه پيشرفت و عدالت»، چارهاى جز تلاش جهادگونه در همه عرصهها، به ويژه در عرصه اقتصاد نيست.
در اين زمنينه، توجه به نكاتى چند بايسته است:
1. واژه «جهاد» از واژگان و نمادهاى مقدس در انديشه دينى است كه به تلاشهاى مخلصانهاى اطلاق مىشود كه با انگيزه الهى و با همه ظرفيت و توان و امكانات صورت گيرد و موجبات استقلال اقتصادى و استغناى كشور از بيگانگان گردد.
2. در انديشه دينى، «جهاد اقتصادى» عامل مهم كسب استقلال و عزّت نظام و جامعه اسلامى است؛ زيرا مردم و جامعهاى كه جهادگونه در همه عرصهها و به ويژه در عرصه اقتصاد، آن هم با انگيزه خدايى فعاليت مىكنند، چنين جامعه اى خودكفا و مستقل است و به بيگانگان وابسته نيست؛ زيرا حاصل دسترنج توليدات خويش را خود مصرف مىكند.
3. در «جهاد اقتصادى» هم بايد به جنبههاى اثباتى موضوع مثل پيشرفت علم و فناورى و توليدات بيشتر و بيشتر، البته با كيفيت بالاتر، توجه كرد و هم به جنبههاى سلبى آن، نظير پرهيز از اسراف، تبذير و كاهش وابستگى به واردات و كنترل مصرف كالاهاى خارجى و... .
4. «جهاد اقتصادى» نيازمند بازشناسى همه ظرفيتها، امكانات و منابع، اعم از مادى و انسانى و بهرهورى حداكثرى از آنهاست.
5. «جهاد اقتصادى»، نيازمند عزم و جهاد ملى، بهرهگيرى از همه ظرفيتهاى نظام اسلامى و امكانات و نيز همسويى، انسجام و هماهنگى همه سازمانها و نهادهاى دولتى و خصوصى است. دست شستن از لجاجت، مچگيرىهاى بىحاصل، خدمت بامنّت، خودمحورى و خودبينى است. جهاد نيازمند از «خود»گذشتگى، تحمل، مدارا، گذشت، «ايثار» و به معناى واقعى كلمه، «جهاد» است. در واقع، جهاد اقتصادى، همچون جهاد نظامى، نيازمند آمادگى، از خودگذشتگى و داشتن فرمانده و رهبر واحد است كه بدون اذن فرمانده، كوچكترين حركت خودخواهانه موجب نابودى نيروهاى خودى است و بدون اذن او به قلب دشمن تاختن و به خيال خود تهور و بىباكى نشان دادن، خودكشى محض است.
6. در «جهاد اقتصادى» يكى از اصول مهم، اصل كارآفرينى است. نبايد به بهرهگيرى از منابع موجود اكتفا كرد. بايد «كار» را آفريد و «كار»هاى نوئى ايجاد و خلق كرد. در اقتصاد بسنده كردن به منابع موجود خدادادى و ثروتهاى ملى زيرزمينى، و بهرهگيرى از آنها، هرگز مصداق جهاد در راه خدا نيست. بايد منابع جديد خلق و ابداع كرد و از آنها بهره حداكثرى برد.
7. در «جهاد اقتصادى» پرهيز از اسراف و تبذير و رعايت اصل صرفهجويى در بهرهگيرى از امكانات و منابع يك اصل ملى و خدشهناپذير است. بايد در كنار توليد حداكثرى، مصرف را قاعدهمند و ضابطهمند كرد.
8. در «جهاد اقتصادى»، توجه به افزايش حداكثر ظرفيت توليد و افزايش بهرهورى از منابع موجود و پرهيز از مصرفزدگى و مصرفگرايى اصلى ضرورى و لازم است. بايد با بهرهگيرى از همه سازوكارهاى موجود، از اتلاف منابع خدادادى و توليدى جلوگيرى كرد. بايد توليد كرد و توليد و توليد و تلاش كرد و تلاش و تلاش ... .
9. رمز و راز ديگر «جهاد اقتصادى»، خدمترسانى بىمنّت و تلاش بىوقفه براى نيل به آزادى و استقلال كشور و نظام اسلامى است. اصولاً در نظام ولايى و اسلامى، خدمترسانى يك وظيفه و تكليف الهى است. انجام وظيفه، منّتبردار نيست.
10. جهت، مسير و مقصد همه حركتها و تلاشها در نظام اسلامى، بايد خدامحورى و حاكميت ارزشهاى دينى و الهى باشد
رمز و راز ماندگارى كارها، اصل انجام تكاليف الهى و وظايف دينى در سايه نظام ولايى و تلاش براى ظهور منجى عالم
بشريت است. در واقع، جهاد اقتصادى بايد براى زمينهسازى ظهور منجى باشد. همه حركتهاى فرهنگى، سياسى،
اجتماعى و اقتصادى بايد براى برپايى عدالت و حاكمت ارزشهاى دينى و در مسير تحقق جامعه مهدوى و تحقق حيات طيبه دينى باشد.
به اميد آن روز
دبير گروه