معرفت، سال بیستم، شماره چهارم، پیاپی 163، تیر 1390، صفحات 133-

    اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام

    نوع مقاله: 
    ترویجی
    نویسندگان:
    مرضیه پوراصغر / *کارشناس ارشد - ادبیات عرب جامعه الزهرا (س) / marzyehnor@gmail.com
    چکیده: 
    مشاوره رابطه‏اى حرفه‏اى بین مشاور و مراجع است که پدیده‏اى نو، و از دستاوردهاى دانش روان‏شناسى نوین به شمار مى‏رود. اما مشاوره در مفهوم گسترده عبارت است از: هدایت و کمک به انسان‏ها و راهنمایى خواستن از افراد صاحب‏نظر، که در اسلام بدان سفارش و تأکید فراوان شده است. اصول مشاوره در حقیقت، راهنماى عمل مشاور است که فعالیت مشاوره را جهت مى‏دهد. از این‏رو، براى جهت‏دار شدن فعالیت مشاوران، شناسایى این اصول ضرورت دارد. این جستار، به بیان برخى از مهم‏ترین و عمده‏ترین اصول و راه‏کارهاى مشاوره از نگاه اسلام، به روش توصیفى ـ تحلیلى پرداخته است. طى بررسى‏هاى انجام‏شده، 25 اصل مهم استخراج شده و در اختیار مشاوران و عموم علاقه‏مندان به امر مشاوره قرار گرفته است.
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    سال بیستم ـ شماره 163 ـ تیر 1390، 133ـ152

    مرضیه پوراصغر*

    چکیده

    مشاوره رابطه‏اى حرفه‏اى بین مشاور و مراجع است که پدیده‏اى نو، و از دستاوردهاى دانش روان‏شناسى نوین به شمار مى‏رود. اما مشاوره در مفهوم گسترده عبارت است از: هدایت و کمک به انسان‏ها و راهنمایى خواستن از افراد صاحب‏نظر، که در اسلام بدان سفارش و تأکید فراوان شده است. اصول مشاوره در حقیقت، راهنماى عمل مشاور است که فعالیت مشاوره را جهت مى‏دهد. از این‏رو، براى جهت‏دار شدن فعالیت مشاوران، شناسایى این اصول ضرورت دارد.

    این جستار، به بیان برخى از مهم‏ترین و عمده‏ترین اصول و راه‏کارهاى مشاوره از نگاه اسلام، به روش توصیفى ـ تحلیلى پرداخته است. طى بررسى‏هاى انجام‏شده، 25 اصل مهم استخراج شده و در اختیار مشاوران و عموم علاقه‏مندان به امر مشاوره قرار گرفته است.

    کلیدواژه‏ها: مشاوره، اصول مشاوره، مشاور، مراجع، راه‏کارهاى مشاوره.

    مقدّمه

    امروزه نیاز به مشاوره با توجه به مسائل بى‏شمارى که در حوزه‏هاى مختلف (خانواده، ازدواج، شغل، تحصیل و...) وجود دارد، ضرورتى تردیدناپذیر است. چون هر انسانى درمى‏یابد در لحظه‏هایى از زندگى به تنهایى از عهده حل مسائل خود برنمى‏آید، از این‏رو، نیاز به مشاوره یا متخصص در این فن را در خود احساس مى‏کند. البته مشاوره همیشه براى بررسى و حل مشکل نیست؛ برخلاف آنچه که در اذهان جا گرفته و فکر مى‏کنند کسى که ناهنجارى یا مشکلى دارد به مشاور مراجعه مى‏کند. گاه برخى افراد نیاز دارند، به شناسایى استعدادهاى خود (مثلاً در زمینه پیشرفت تحصیلى) بپردازند تا بتوانند با فراهم آوردن زمینه‏هاى مناسب، استعداد درونى خود را شکوفا کنند. بنابراین، مشاوره رابطه‏اى یاورانه براى رشد و شکوفایى افراد است. از این‏رو، اسلام نیز تأکید دارد انسان‏ها براى پیشرفت و رشد بیشتر با دیگران مشورت کنند. خداوند در آیه 159 سوره «آل‏عمران» برنامه عمل رسول اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهرا، که رمز کامیابى و پیشرفت و موفقیت آن حضرت بود، با عبارتى کوتاه بیان فرموده است: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ.»در امور اجتماعى با مسلمانان مشورت نما؛ موقعى که خط مشى، معین شد و در اجراى آن تصمیم قاطع گرفتى، به خداوند اتکا کن. در این عبارت کوتاه، وظیفه پیامبر در مقابل مردم و نسبت به خودش و در پیشگاه خداوند، تعیین شده است. خداوند، مشورت کردن با دیگران را، حتى براى پیامبرش، رمز موفقیت و پیشرفت مى‏داند. بنابراین، وظیفه ما نیز عمل به رهنمود قرآن است؛ یعنى براى رشد یافتن، باید در کارها با کسانى که صلاحیت مشورت را دارند، مشورت کنیم.

    مشاوره، کمک به مراجعان است براى کسب مهارت‏هاى فردى ـ اجتماعى و تغییر و یا اصلاح این مهارت‏ها، توسعه و پیشرفت سازگارى و افزایش قابلیت انطباق آنان با تمنّیات و خواسته‏هاى متنوع و متغیر زندگى، افزایش مهارت‏ها به منظور مقابله با مشکلات محیطى و سرانجام، توسعه انواع قابلیت‏هاى آنان در حل مسائل، مشکلات و تصمیم‏گیرى‏ها.1

    «اصل» به معناى بن و ریشه، قانون بنیادین و زیربنایى و قاعده یا قانون رفتار است. اصول مشاوره ماهیت عمل مشاوره را روشن مى‏سازد و فعالیت مشاوره را جهت مى‏دهد.2 از این‏رو، براى انجام مشاوره، شناسایى اصول آن براى مشاوران ضرورت دارد، تا فعالیت‏هایشان جهت‏دار و مطلوب باشد.

    مباحث این نوشتار دربرگیرنده بررسى‏هاى مفهوم‏شناسانه درباره اصول کلى مشاوره، اصول اخلاقى، اصول ارتباطات، مصاحبه، تشخیص و توصیه‏اى مشاوره‏اى است که به ترتیب منطقى و با رعایت اختصار آرایش یافته است. به دنبال بحث‏هاى مفهوم‏شناختى و بیان اصول کلى مشاوره، از اصول ارتباطات به عنوان تکیه‏گاه اساسى و کلید مشاوره، از مصاحبه به عنوان کارکرد اصلى ارتباطات، از تشخیص به عنوان کارکرد اصلى مصاحبه و از توصیه‏ها به عنوان کارکرد اصلى تشخیص، سخن به میان آمده است.

    از آن‏رو که یادگیرى اصل و قاعده و قانون هر علمى، اهمیت زیادى در پیشبرد اهداف آن علم دارد و اگر کسى بدون اطلاع از اصول یک علم به آن بپردازد نتیجه مطلوبى نمى‏یابد، براى آسان شدن کار بر محققان، این تحقیق به این امر اهتمام ورزیده است. آنچه که این نوشتار را از سایر مقاله‏ها ممتاز مى‏کند، این است که تقریبا تمامى اصول مشاوره را که یک مشاوره موفق بدان نیازمند است، جمع‏آورى نموده است.

    ساختار مقاله در راستاى پاسخ به سؤالات اصلى و فرعى مقاله تنظیم شده است؛ سؤالاتى نظیر: اصول مشاوره چیست؟ «اصل» به چه معناست؟ و راه‏کارهاى دست‏یابى به این اصول کدام است؟

    در زمینه مشاوره آثار فراوانى نگاشته شده است، که در برخى از این نوشته‏ها به اصول مشاوره به صورت پراکنده و مجمل و غیرمنسجم پرداخته شده است. براى نمونه کتاب مشاوره کاربردى، نوشته رضا شاکرى به طور خلاصه به برخى از اصول کلى مشاوره در ضمن بحث‏هایش (در کلیات) اشاره نموده است. کتاب مبانى و اصول مشاوره و راهنمایى، تألیف احمد احمدى که بخش کوتاهى از مباحث کتاب را به بررسى برخى از اصول موردنیاز مشاوره پرداخته است. همچنین کتاب آشنایى با اصول و فنون مشاوره اثر سیداحمد رهنمایى در مورد اصول و فنون مشاوره است که بخش اصول را تحت عنوان اصول ارتباطات مشاوره‏اى، اصول مصاحبه مشاوره و اصول تهیه و تشخیص مشاوره‏اى آورده است. مقاله‏اى با عنوان «درباره اصول و راه‏کارهاى مشاوره» از یداللّه کوثرى به برخى از اصول مشاوره اشاره کرده است. اما از آن‏رو که مباحث این کتاب‏ها و مقالات به صورت پراکنده و مجمل بوده است، نگارنده درصدد است تمامى اصول و راه‏کارهایى که براى یک مشاوره موفق موردنیاز مشاوران است را در این مقاله بگنجاند و تلاش نموده عمده اصول موردنیاز براى یک مشاوره موفق را در این نوشتار گردآورى نماید.

    اصول کلى مشاوره

    مشاوره همانند سایر علوم و مهارت‏ها اصولى دارد. اگرچه برخى اصول ممکن است با اصول مطرح‏شده در علوم دیگر مشترکاتى داشته باشد، ولى این اصول در جایگاه مشاوره معنا و تفسیر خاص خودش را خواهد داشت.

    دیدگاه مثبت و احترام‏آمیز به مراجع

    انسان داراى حرمت و احترام است. یکى از مهم‏ترین اصول اخلاقى در اسلام، ارزش قایل شدن براى کرامت انسانى و احترام گذاشتن به آنهاست. بنابراین، بر مشاوران نیز لازم است به شخصیت انسانى مراجعان احترام بگذارند. خداوند در قرآن مى‏فرماید: «ما فرزندان آدم را کرامت و ارزش بخشیدیم.»3 در این آیه، خداوند از همه خواسته است کرامت انسان‏ها را از بین نبرند.

    از این‏رو، یک مشاور باصلاحیت، همواره باید در فرایند مشاوره، مراجع خود را مورد احترام قرار دهد. وجود مشکلات و مسائل و بیان آن از طرف مراجع، نباید باعث موضع‏گیرى و احیانا تغییر شخصیت مراجع گردد. به طور کلى، مشاورى که دچار بدبینى نسبت به مراجع خود شود، باید او را به متخصص دیگرى ارجاع دهد.4

    در فرایند مشاوره باید احترام مراجع حفظ شود؛ چون اگر مراجع احساس کند که مشاور توجهى به او و شخصیتش ندارد و برایش ارزشى قایل نیست، مسائل خود را براى مشاور به صورت شفاف بیان نمى‏نماید و این باعث مى‏شود، جریان مشاوره به کندى پیش برود.

    هر انسانى داراى شخصیت و ارزش و احترام است و مشاورى که مى‏خواهد در امر مشاوره موفق باشد، باید با مراجع خود رفتارى کریمانه داشته باشد. این روش انبیا و پیشوایان دینى ما بوده و به دیگران هم توصیه مى‏کردند با مردم چنین رفتارى داشته باشند. از جمله، مولاى متقیان على علیه‏السلام در نامه به مالک‏اشتر، فرماندار خود، دستور مى‏دهد با مراجعان خود رفتارى کریمانه و محترمانه داشته باشد: «بدان آنها نظیر و برادر تو به شمار مى‏آیند؛ یا برادر تو در دین هستند یا همانند تو در انسانیت‏اند.»5 این منطق اسلام است، که کرامت انسان را مورد توجه قرار مى‏دهد، بنابراین، مشاور هم باید به احترام به مراجع را به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرار دهد.

    مراجع، یک انسان است و به حکم انسان بودن محترم است: «قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنا.» خداوند نفرمود با اهل ایمان و تقوا رفتار احترام‏آمیز داشته باشید، بلکه فرمود: با مردم رفتار نیک داشته باشید. از این‏رو، مشاور هم باید مراجع را به عنوان یک انسان بپذیرد و به او احترام بگذارد.

    امام سجاد علیه‏السلام نیز یکى از حقوق مهم مشورت‏کننده را احترام به شخصیت او و مهربانى و نرمى در گفتار و رفتار بیان نموده است.6

    هنر همدلى کردن

    همدلى مهارتى است که به مشاوران کمک مى‏کند تا درک خود را از دنیاى مراجع به او انتقال دهند؛ تأیید، پذیرش و درک این نکته که پژواک خویشتن انسان است، و نوعى غذاى روان‏شناختى است که بدون آن، زندگى قابل تحمل نخواهد بود.7

    همدلى درک دنیاى درونى مراجعان است. مشاورِ آگاه در ابتداى ورود مراجع، باید با همدلى نظر مراجع را جلب نماید و بیان کند که مسئله او خیلى حاد نیست و فقط او دچار چنین مشکلاتى نیست تا مراجع کمى آرام شود و بتواند راحت مسائل خود را بیان کند. مشاور با همدلى، به مراجع خود کمک مى‏کند با آرامش مشکلات خود را کشف نماید، تا با کمک مشاور براى آن راه‏حل مناسب بیابند. این یکى از ویژگى‏هاى مؤمنان است که همیشه نسبت به هم حالت همدلى دارند. پیشوایان دینى ما به همدلى نسبت به یکدیگر توصیه کرده‏اند. در فرمایشى از پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمده است: «مؤمنان را در همدلى، دوستى و مهرورزى‏شان همچون یک پیکر مى‏بینى. چون عضوى به درد آید، سایر اعضا در شب‏بیدارى و تب با او همدردى مى‏کنند.»8

    انعطاف‏پذیرى

    انعطاف‏پذیرى عبارت است از انجام دادن هر کارى که از نظر اخلاقى نتیجه‏بخش است. انعطاف‏پذیرى دعوت به انجام کارهاى احمقانه نیست، بلکه دعوتى است براى سازگار کردن فرایند با شرایط خاص مراجعه‏کننده.9

    یک مشاور باتجربه نباید حالت خشک و انعطاف‏ناپذیر داشته باشد؛ چون مراجع از او فاصله مى‏گیرد و به راحتى نمى‏تواند با او ارتباط برقرار کرده و مشکلش را بیان نماید. از شیوه‏هاى اخلاقى امام على علیه‏السلامدر برخورد با دیگران، انعطاف‏پذیرى و خوش‏اخلاقى زیاد ایشان بود؛ تا جایى که متهم به شوخ‏طبعى مى‏شدند.10

    اصل نفوذ میان‏فردى و اعتمادسازى

    تحقق مشاوره موفق، منوط به اعتمادسازى است و مشاور باید در طى جلسات مقدماتى اعتماد مراجع را به دست آورد. مشاور هر قدر بتواند در مراجع خود نفوذ نماید و اعتماد او را جلب کند، مشاوره با موفقیت چشمگیرى ادامه پیدا مى‏کند و تغییرات احتمالى سریع‏تر به نتیجه خواهد رسید.11 در غیر این صورت، یعنى عدم وجود اعتماد، مراجع تمام آنچه را که باید در جلسه مشاوره براى حل مسئله خود بیان کند، بروز نمى‏دهد و این روند مشاوره را کُند و ناموفق مى‏کند. اعتمادسازى بیش از اینکه نیاز به مهارت و تخصص داشته باشد، معلول رفتار و اخلاق مشاور است.

    به اعتقاد تراکس و میشل (1971)، رفتار اعتمادبخش داراى سه بُعد است: اصالت، همدلى و توجه مثبت. بنابراین، مشاورى مى‏تواند ایجاد اعتماد بکند که اصیل و صادقانه عمل نماید؛ از نقش‏هاى کلیشه‏اى و متظاهر بپرهیزد؛ از واکنش‏هاى تدافعى دور باشد؛ با ابراز مهربانى و صمیمیت، فضایى غیرتهدیدآمیز، مطمئن و ایمن ایجاد نماید؛ با درک درست از احساسات و حالات مراجع سطح درک همدلانه بالایى داشته باشد.12 یکى از راه‏کارهایى که براى مشاوره موفق و ایجاد اعتماد پیشنهاد مى‏شود، احترام گذاشتن به مراجع است؛ چون کسى که حرمتش شکسته شود، دست به هر کارى مى‏زند. بنابر فرمایش امام هادى علیه‏السلام: «کسى که نفسش خوار شود، از شرّش ایمن مباش.»13

    نتیجه اینکه پیش‏نیاز ایجاد جو و محیط درمانگرى، اعتماد است. مراجع اگر در قدم‏هاى اولیه، مشاور را فردى قابل اعتماد بیابد، به طور فزاینده‏اى در زمینه‏هاى هیجانى خطر مى‏کند و افکار و احساسات، اضطراب‏ها و ترس‏هایى را که بحث کردن در مورد آنها مشکل است، و حتى گاه آنها را انکار کرده مطرح مى‏نماید.14 پذیرش و احترام بدون قید و شرط، عنصر کلیدى دیگرى در ایجاد فضاى اعتماد است، که حاکى از حرمت نفس مشاور مى‏باشد.

    گوش دادن فعالانه و با دقت به سخنان مراجع

    خوب گوش دادن به سخنان مراجع، هم حس همدلى را در مشاور افزایش مى‏دهد و هم به گسترش صمیمیت درمانى کمک مى‏کند. همچنین کلمات و شیوه‏اى که مراجعان به کار مى‏برند، سرنخ‏هاى مهمى را در اختیار مشاور قرار مى‏دهد تا از دیدگاه‏هاى مراجعان نسبت به دنیا آگاه شوند.15

    گوش کردن شامل چهار فرایند است:

    1. مشاهده و درک رفتار غیرکلامى مراجع، قیافه، اشارات صورت، حرکات، لحن صدا و...؛

    2. گوش کردن به پیام‏هاى کلامى مراجع و درک آنها؛

    3. توجه به بافت، یعنى تمامیت فرد در زمینه‏هاى اجتماعى زندگى؛

    4. توجه به تذکرات تند مراجع؛ یعنى مطالبى که براى مبارزه‏طلبى یا حق‏طلبى عنوان مى‏کند.16

    براى اینکه فرایند مشاوره به نتیجه درست منتهى شود، نیازمند این است که مشاور به سخنان مراجع به دقت گوش دهد تا از لابه‏لاى سخنان مراجع راه‏حل مشکلش را بیابد. این کار باعث ترغیب مراجع مى‏شود تا مسئله خود را به طور کامل بازگو کرده و هر دو راه‏کارى درست پیدا نمایند. امام صادق علیه‏السلام در باب مشورت به کسانى که به سخنان طرف مقابل خود گوش نمى‏دهند، مى‏فرماید: «بد گوش کردن به گفتار طرف مقابل، خیانت است.»17

    کسى که براى مشاوره نزد شما آمده، انتظار دارد فعالانه به سخنانش گوش فرا دهید تا به کمک هم به کشف مسئله او برسید. اما اگر مشاور هنگام سخن گفتن مراجع، حواسش به جاى دیگر مشغول باشد، نه تنها موفق به حل مشکل مراجع نمى‏شود، بلکه مراجع را از سخن گفتن درباره مسئله خود پشیمان مى‏نماید؛ زیرا یکى از امورى که رغبت گوینده سخن را به سخن گفتن برمى‏انگیزاند، خوب گوش‏دادن طرف مقابل است. ولى اگر این مسئله از طرف مشاور انجام نشود، مراجع تمایلى به بیان مشکل خود نخواهد داشت.

    هنر به حرف واداشتن

    توانایى ایجاد انگیزه به حرف واداشتن مراجعه‏کنندگان به نحوى مطلوب، از مهارت‏هاى مشاوره است. هدف این کار، کمک به مراجعه‏کننده براى بررسى هرچه دقیق‏تر و کامل‏تر مسائل موجود است. از این‏رو، مى‏تواند در هر مرحله از فرایند، مؤثر واقع شود.18 در مشاوره، چون در ابتداى امر مراجع به مشاور اعتماد ندارد، تمام حرف‏هاى خود را بیان نمى‏کند. اگر مراجع هنر به حرف واداشتن را به خوبى بداند، با استفاده از سؤالات متعدد مى‏تواند به عمق مسئله مراجع خود پى ببرد.

    پرهیز از نصیحت‏کردن

    مشاوران، به ویژه در مراحل نخستین ایجاد ارتباط، به دو دلیل از نصیحت کردن اجتناب مى‏کنند: 1. مراجعان قبلاً این راه‏هاى آسان را امتحان کرده‏اند؛ 2. نصیحت در مراحل قبل بى‏نتیجه بوده؛ از این‏رو، مراجع به مشاوره روى آورده است. بسیارى از مراجعان نصیحت را پدیده‏اى خارجى دانسته، با آن مخالفت مى‏ورزند، و آن را نوعى مداخله در کار خود مى‏دانند. خواسته آنان از مشاور حل مشکلشان است.19

    در دوران معاصر، مردم علاقه‏اى به شنیدن نصیحت ندارند و اگر براى مشکلى به مشاور مراجعه مى‏کنند، دوست دارند مشاور خیلى سریع به آنها راه‏حل ارائه دهد، نه اینکه زبان به پند و نصیحت بگشاید. بنابراین، اگر مشاور در مقام نصیحت‏گویى برآید، مراجع از او مى‏گریزد و تمایلى به بیان مسائل خود ندارد؛ چون مراجع در این مسیر به قدرى نصیحت شنیده که دیگر ـ به اصطلاح ـ گوشِ نصیحت شنیدنش پر شده و فقط براى شنیدن راه‏حل مشکل خود به مشاور مراجعه کرده است. پس یک مشاور آگاه در چنین مواقعى از نصیحت کردن پرهیز مى‏کند. بنابراین، مشاوران با توجه به این مسئله باید شیوه‏هاى جدید را براى مشاوره به کار برده از نصیحت کردن در ابتداى امر بپرهیزند.

    تدریج

    تدریج نیز مثل اصل پیشین که عموما در تعلیم و تربیت کاربرد دارد، در مشاوره داراى اهمیت بسیار است. مشاور آگاه در فرایند مشاوره و اصلاح و تغییر رفتار، باید بداند که تغییر دفعتا رخ نمى‏دهد و مراجعان نیز نباید با انتظارى معجزه‏آسا نزد مشاور بروند و انتظار حل مشکل خود را در یک جلسه داشته باشند، بلکه مشاور طبق طرح درمانى خود، مشکل مراجع را طى چند جلسه حل مى‏کند و از شتاب‏زدگى و عجله پرهیز مى‏نماید.20 هر کار براى رسیدن به سرمنزل مقصود، نیازمند صبر و حوصله و گذشت زمان است. پس براى موفقیت باید تدریج را در هر امرى، بخصوص مشاوره، مراعات کرد.

    عدم وابسته‏سازى

    گاه در جلسات مشاوره رابطه عاطفى شدیدى بین مشاور و مراجع ایجاد مى‏شود. یک مشاور آگاه باید به گونه‏اى عمل کند که چنین اتفاقى نیفتد. در جریان مشاوره، باید فرد را به الگوى حل مسئله رهنمون کرد، نه اینکه او را وابسته ساخت، به گونه‏اى که براى هر مسئله کوچکى نزد مشاور بیاید؛ چون این خود تبدیل به مسئله جدیدى براى مراجع مى‏شود.21

    مشاور متعهد و دلسوز که خود را موظف به کمک کردن به مراجعان مى‏داند، باید سعى کند در طول مشاوره، به گونه‏اى برخورد نماید که مراجع به او وابستگى عاطفى پیدا نکند. در صورت بروز چنین آسیب و مسئله‏اى، مشاور باید فاصله جلسات را بیشتر کند، و از فنون دیگر براى حل این مشکل استفاده نماید.

    رعایت حساسیت فردى

    مشاور ضمن اینکه نباید از حساسیت‏هاى مراجعان خود غافل باشد، باید به نحوى مسائل تربیتى، اخلاقى، خانوادگى و فرهنگى را هم موردنظر قرار دهد. مشاور باید مبناى جلسات اول خود را بر شناسایى و ارزیابى قرار دهد، تا از شخصیت مراجع و مشکل او نکته مبهمى باقى نماند. گاه یک رفتار خام از سوى مشاور، فرایند اعتمادسازى را به مخاطره مى‏اندازد.22

    از آن‏رو که هر منطقه‏اى فرهنگ مخصوص به خود را دارد و تربیت‏هاى خانوادگى هم متفاوت هستند، مشاور باید این نکته مهم را مورد توجه قرار دهد و حتى‏الامکان در جلسات اول اطلاعات کافى را درباره مراجع به دست آورد تا با توجه به این اطلاعات، برخوردى صحیح با مراجع داشته باشد.

    پرهیز از ارائه دستورالعمل و راهنمایى‏هاى مستقیم

    مراجع عموما از مشاور مى‏خواهد سریعا و صریحا به او دستورالعمل دهد تا مشکل خود را هرچه سریع‏تر حل کند، در حالى که چنین عملکردى همیشه توأم با موفقیت نیست و آفاتى به دنبال دارد. مثلاً، در صورت شکست مراجع، فرایند اعتمادسازى دچار مشکل مى‏شود و جلسات را رها مى‏کند. پس مشاور باید راه‏هاى مختلف با ذائقه مراجع را پیشنهاد کند و مراجع، خود با کمک مشاور بهترین راه را انتخاب نماید تا در صورت ایجاد مشکل، تبعات منفى حاصل نشود.23

    یکى از اصولى که مشاور همیشه باید به آن توجه داشته باشد (با توجه به اصل تدریج)، این است که بلافاصله راه‏حل صریح به مراجع ارائه ندهد. چون مراجع مى‏خواهد خیلى زود از مشکل خود بیرون بیاید، با اولین راه‏حلى که دریافت کرد، به دنبال کار خود مى‏رود و جلسه مشاوره را ترک مى‏کند. در حالى که حل یک مشکل نیازمند وقت و بررسى راه‏هاى متعدد براى یافتن بهترین راه است. بنابراین، مشاور نباید سریعا و خیلى صریح پاسخ مراجع را بدهد، بلکه باید با شنیدن کامل سخنان مراجع، بهترین راه‏حل را در طى جلسات مشاوره تشخیص دهد.

    عجله نکردن در حل مسئله

    معمولاً در مشاوره حل بسیار زودهنگام مشکلات مؤثر واقع نمى‏شود.24 منظور از حل مسئله، اقداماتى است که مشاور در قالب ارائه پیشنهادها و راه‏کارهاى مناسب براى برطرف کردن مشکل مراجع انجام مى‏دهد. مشاوران مى‏توانند به جاى حل زودهنگام مشکل، با تعریف کامل آن براى مراجع به او کمک کنند. مثلاً، دانستن راه‏حل‏هاى قبلى کمک مى‏کند مراجع بفهمد علت وخیم‏تر شدن مشکل اولیه او چیست؟25

    مراجع معمولاً انتظار دارد مشاور خیلى سریع در اولین جلسه راه‏حل مسئله او را بیان کند، اما مشاور باید از این کار اجتناب نماید؛ چون ممکن است آنچه مراجع در جلسه اول بیان مى‏کند، همه مطلب نباشد.

    امام صادق علیه‏السلام، در این‏باره فرمودند: «لقمان به فرزندش گفت: هر گاه با گروهى هم‏سفر شدى، در کار خود و آنان با ایشان زیاد مشورت کن... و چون با تو مشورت کردند، فورى پاسخ نده، بلکه دقیقا بیندیش و زود تصمیم نگیر تا اینکه پس از دقت و بررسى یک رأى را بپسندى و با این همه، پاسخ مشورت را نده، مگر آنکه برخیزى و بنشینى و بخوابى و غذایى بخورى و نمازى بخوانى و در طول این مدت اندیشه و اطلاعات خود را در کار مورد مشورت به کار اندازى؛ زیرا کسى که درباره مشورت‏کننده صادقانه خیرخواهى نکند، خداوند رأى و اندیشه‏اش را از او بگیرد و امانت‏دارى را از وى دور سازد.»26

    در این روایت، از مشاور خواسته شده جواب مراجع را فورى بیان نکند؛ چون ممکن است به دلیل عجله کردن در پاسخ، جواب صحیحى به مراجع نداده، و او را با مشکلات جدیدى مواجه کند.

    عدم ابتلاى مشاور به مشکل مراجع

    اگر مشاور مبتلا به مشکل مراجع باشد، باید مراجع را به فرد متخصص دیگر ارجاع دهد و خود از استمرار رهنمود اجتناب نماید؛ زیرا کسى که خود گرفتار مشکلى شده، نمى‏تواند راهنماى دیگران در آن موضوع خاص باشد.27 خداوند در قرآن مى‏فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ.» (صف: 2)؛ یعنى اگر راه‏کارى که مشاور به مراجع پیشنهاد مى‏دهد، درست است، چرا خود مشاور براى حل مشکلش آن را انجام نمى‏دهد.

    همچنین اگر مشاور در خود توان حل مشکل را ندید، و مشکل مراجع به گونه‏اى بود که نیاز به تخصص در زمینه خاص داشت، مشاور باید او را به متخصصان در آن رشته ارجاع دهد و از مشاور دیگرى استمداد بجوید تا مراجع دچار سرگردانى نشود؛ چراکه مشاوره محل دانش‏اندوزى یا دانش‏آموزى نیست.

    توجه به رفتارهاى غیرکلامى

    مؤلفه‏هاى غیرکلامى (لحن صدا، حالات چهره، تماس چشمى و...) ظریف‏تر، اطلاعات را منتقل مى‏کند.28 ماهیت ارتباط غیرکلامى مى‏تواند تحت تأثیر فرهنگ قرار گیرد، اما هیچ معیار مناسبى وجود ندارد که بتوان به معناى ارتباط غیرکلامى با هر مراجع پى برد. از راه‏هاى مؤثر، تفاوت قایل‏شدن‏بین‏رفتارهاى‏کلامى‏وغیرکلامى است.29

    مشاورى که مهارت و تجربه را با هم دارد، پس از کسب تجربه، به راحتى مى‏تواند بسیارى از مشکلات مراجع را از حرکات، نگاه‏ها و... تشخیص دهد؛ چون گاه مراجع به دلیل شرم و یا دلایل دیگر، مشکل خود را به صورت کامل بازگو نمى‏کند. اینجاست که مهارت مشاور، او را در تشخیص درست و کامل کمک مى‏کند. بنابراین از جمله اصولى که مشاوران باید به آن توجه داشته باشند، رفتارهاى غیرکلامى مراجعان و حرکات آنهاست.

    کانون توجه قرار دادن مراجع و حل مشکل او

    مراجعان اغلب در مورد سایر افراد صحبت مى‏کنند. این اشخاص به عنوان علت مشکل و یا ملاک رفتار قلمداد مى‏شوند. مشاوران تقریبا همیشه تمرکز و توجه خود را به مراجع نشان مى‏دهند.30 موضوعِ تغییر در مشاوره، مراجع است نه سایر افراد. از طرفى، اگر دیگران (مثل خانواده) در فرایند مشاوره تأثیرگذارند، باید ترتیبى داده شود تا در جلسات مشاوره شرکت نمایند.31

    از آن‏رو که مشکل مراجع، عوامل متعدد دارد، و افراد دیگرى در به وجود آمدن مشکل او دخالت داشته‏اند، در جریان مشاوره لازم است از کسانى که به نحوى در این مسئله دخالت دارند، خواسته شود در مشاوره شرکت کنند تا با بررسى کامل مشکل مراجع، بهترین راهکار ارئه شود. البته این موضوع نباید باعث شود توجه مشاور بیش از حد به افراد دیگر جلب شود؛ چون این جلسات براى حل مشکل مراجع تشکیل شده؛ بنابراین، باید کانون اصلى توجه، مراجع باشد و اگر به دیگران هم توجه مى‏شود، باید براى حل مشکل مراجع باشد، نه اینکه اصل و کانون توجه قرار گیرند.

    واضح و مشخص عمل کردن

    بعضى از ابزارهاى کار مشاوران، مانند افکار و احساسات، ناملموس هستند. مثلاً مشاوران احساسات را به باد تشبیه مى‏کنند؛ به این معنا که مراجعان باید به احساسات خود توجه کنند و اجازه دهند که این احساسات بگذرند و تغییر کنند. مشاور ماهر به مراجع کمک مى‏کند تا احساسات و افکار خود را ملموس و عینى سازد. از راه‏هاى عینى و ملموس ساختن احساسات، استوار ساختن آن در جسم است. عینى شدن زمانى اهمیت مى‏یابد که درباره رفتار و اهداف مراجعان صحبت مى‏شود.32

    هرچه مراجع بیشتر درباره مشکل خود صحبت کند، ابعاد بیشترى از مشکل او واضح مى‏شود. از این‏رو، مشاور باید با استفاده از اصل به حرف واداشتن، از مراجع درباره مشکلش اطلاعات به دست آورد. با این روش، زوایاى مشکل مراجع آشکار شده و مشاور با این داده‏ها به مراجع کمک مى‏کنند تا با ملموس کردن احساسات خود، آنها را عینى کرده و قابل لمس نماید. در این صورت، بهتر مى‏تواند بر مشکل خود فایق آید.

    رازدارى

    به دلیل اهمیت فراوان رازدارى در مشاوره، این نکته همواره یک اصل مهم قلمداد مى‏شود. مشاور آگاه باید بداند آنچه که مراجع به او مى‏گوید به عنوان امانت تلقّى مى‏شود و باید از افشاى آن خوددارى کند. امام صادق علیه‏السلامدر این‏باره مى‏فرمایند: «سخن گفتن با کسى به طور خصوصى حکم امانت داشته و باید از آن محافظت کرد.»33 از این‏رو، مشاور باید در تشکیل پرونده براى مراجع خود و حفظ و نگه‏دارى از آن، دقت لازم را به عمل آورد و آن را در اختیار کسى قرار ندهد تا از افشاى اسرار مراجع جلوگیرى به عمل آید.34

    در روایات ما به رازدارى اهمیت فراوان داده شده و رأى صحیح و انتخاب درست، در نگه داشتن رازها شمرده شده است: «رأى صحیح به این است که رازها محکم نگه‏دارى شود.»35 عدم رازدارى موجب تباهى کار و از بین رفتن نتیجه مطلوب مى‏شود.

    از امام صادق علیه‏السلام نقل شده است: مشورت نشاید، مگر با شرایط آن، و هر که آنها را بداند خوب است، وگرنه زیانش بر مشورت‏خواه بیش از سودش باشد: 1. طرف مشورت، خردمند باشد؛ 2. آزاد و دیندار باشد؛ 3. یار و برادر باشد؛ 4. اگر رازت را به او بگویى، همچون خودت آن را بداند و آن را نهان دارد؛ زیرا اگر خردمند باشد از مشورتش سود برى و اگر آزاد و دیندار باشد در خیرخواهى تو بکوشد، و اگر یار و برادر باشد، راز تو را که بر آن آگاه شده نهان دارد، و اگر همچون خودت به رازت آگاه شود مشورت به کمال انجام گیرد.36

    خلاصه‏گیرى از محتوا

    منظور از خلاصه کردن، مرور کوتاه مسائل اصلى مشاوره است. مرور مطالب مهم ممکن است طى جلسات مشاوره، پایان یک جلسه و یا در آخرین جلسه مشاوره انجام شود. مراجع و مشاور هر دو مى‏توانند جمع‏بندى داشته باشند. خلاصه کردن مطالب این امکان را براى مشاور فراهم مى‏کند که نظرات خود را در مورد فرایند مشاوره با مراجعان در میان بگذارد. خلاصه کردن از شیوه‏هاى سازمان‏دهى مشاوره است.37

    خلاصه کردن یکى از مهارت‏هاى لازم در هر مشاوره‏اى است که در مقاطع حساس مشاوره به کار مى‏آید. از خلاصه‏گیرى مى‏توان براى مراحل بعد بهره‏بردارى کرد. هدف از خلاصه کردن، این است که مراجع تصویرى درست از آنچه بیان کرده به دست آورد تا بتواند به وسیله این تصویر، موارد اشتباه را اصلاح کرده، تصمیمى درست براى حل مشکل پیدا کنند.

    توجه به تفاوت‏هاى فردى

    انسان‏ها از نظر نیازها، انگیزه‏ها، توانمندى‏ها و استعدادها متفاوتند. در مشاوره باید متفاوت بودن مراجعان پذیرفته شود. خدمات راهنمایى و مشاوره باید متناسب با نیازها و انگیزه‏ها، توانمندى‏ها و استعداد مراجعان تدوین و ارائه گردد.38 مشاور نباید براى همه نسخه واحدى بپیچد؛ چراکه افراد با تفاوت‏هاى خاصى که دارند، فرایند مشاوره را تعیین مى‏کنند و با وجود ثابت بودن روش‏هاى کلى در مشاوره، روش‏هاى خاصى با توجه به روحیات مراجعان اتخاذ مى‏شود.39

    در جریان مشاوره باید به اصل وجود تفاوت‏هاى میان انسان‏ها توجه کرد، چون اگر به این مهم توجه نشود و مشاور همان راه‏کارى را که براى یک مراجع خود ارائه داده، براى مراجع دیگر با همان مشکل ارئه دهد، ممکن است براى مراجعانش مشکلاتى به وجود آید. هرچند ممکن است مشکل این دو مراجع از یک سنخ باشد، اما با توجه به تفاوت‏هایى که دو مراجع از نظر درک، پذیرش، شناخت، رفتار و... دارند، نباید براى هردو یک نسخه واحد پیچید؛ چون باعث بروز مشکلات بیشترى مى‏شود.

    استفاده از استعاره

    استعاره نوعى سبک بیان است که با یک مقایسه غیرصریح، مفهومى در قالب کلمات دیگر بیان مى‏گردد. مشاوران گاهى مسائل خود را به شکل استعاره بیان مى‏کنند. استعاره‏ها به آسانى به خاطر سپرده مى‏شوند و به مراجعان کمک مى‏کنند تا در مورد علایق و تجربیات خود بیندیشند.40

    با توجه به اصلى که پیش‏تر بیان گردید، یعنى اصل پرهیز از ارائه دستورالعمل مستقیم، این اصل واضح مى‏شود؛ یعنى در برخى از مشاوره‏ها براى اینکه خیلى صریح دستورالعمل داده نشود، بهتر است از این روش (به کارگیرى استعاره) استفاده شود، تا راه‏حل بهتر در ذهن مراجع حک شده و بر اساس آن عمل نماید.

    توجه به رشد شخصى مراجع

    مشاوره محدود به یک دوره نیست و تمام مراحل رشد را دربر مى‏گیرد. راهنمایى و مشاوره به فرد کمک مى‏کند تا از ویژگى‏هاى هر مرحله از رشد آگاه شود و متناسب با آن ویژگى‏ها بتواند در مرحله از آن به خوبى استفاده کند و با کسب مهارت‏هاى لازم از عهده مشکلات مربوط به هر مرحله‏ برآید و به ‏مراجع ‏کمک ‏کند تا به ‏خودشکوفایى‏ برسد.41

    هر مشاورى باید در جریان مشاوره توجه داشته باشد راه‏کارى را ارائه دهد که به رشد مراجع کمک کند. پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏فرمایند: «مشاورى که در پاسخ مشورت‏خواه به چیزى نظر دهد و او را به امرى هدایت کند که مى‏داند راه رشد و واقعیت، چیز دیگرى غیر از آن است، به او خیانت کرده است.»42

    توجه به تنوع فرهنگ‏ها

    انسان‏ها داراى زمینه‏هاى فرهنگى، اجتماعى و مذهبى متفاوتى هستند که در فرایند مشاوره باید مورد توجه قرار گیرد. مهم توجه به تفاوت نگرش‏ها و ارزش‏هاى مراجعان در رعایت این موضوع است. در مشاوره تلاش مى‏شود به مراجع در جهت باور کردن ارزش‏هاى خویش کمک شود و نباید هیچ‏گونه تحمیلى از طرف‏مشاوران صورت گیرد.43

    توجه به پیش‏گیرى

    مشاوره بر پیش‏گیرى دلالت دارد و سروکارش با افراد بهنجار است و به افراد در رشد درونى و برونى‏شان کمک مى‏کند. مشاوره تسهیل‏کننده رشد است و در جهت خودشکوفایى و بارور کردن استعدادها و توانمندى‏هاى فرد حرکت مى‏کند. مشاوره به تصمیم‏گیرى‏ها و حل مشکلات موقعیتى مراجعان کمک مى‏کند و این، از ضایعات روانى پیش‏گیرى مى‏کند.44

    حفظ سلامتى و پرهیز از تحلیل‏یافتگى

    مشاور وظیفه‏اش کمک به مراجعان است، اما این کمک کردن نباید به حدّى باشد که سلامتى مشاور را به خطر بیندازد. خداوند هم در قرآن، وقتى رسالت پیامبر خود را هدایت و راهنمایى مردم بیان مى‏کند، به او مى‏گوید: تو نباید در این راه خود را آزار و شکنجه کنى، بلکه رسالت تو رساندن پیام است؛ اگر آنها نپذیرفتند تو مقصر نیستى و نباید خود را به رنج بیندازى.45 در سوره «طه» نیز مى‏فرماید: «قرآن بر تو نازل نشده که خود را به رنج و مشقت بیندازى.»46

    مشاور نباید خود را آن‏قدر درگیر کند که سلامتى‏اش به مخاطره بیفتد. اگرچه یک مشاور دلسوز باید پیگیر کار مراجعان باشد، اما باید از احساساتى بودن پرهیز کند و خود را به حدى درگیر احساسات مراجع خود نکند که خود دچار بحران عاطفى گردد. مشاوران با آموزش‏هاى خاصى که مى‏بینند و با فنون ویژه، همواره مراقب این امر هستند. مشاور باید بتواند با انرژى مثبت خود، بر انرژى منفى مراجع فایق آید.

    آموزش فرایند تصمیم‏گیرى به مراجع

    در مشاوره فرایند تصمیم‏گیرى به مراجعان آموزش داده مى‏شود و به آنان کمک مى‏شود بر اساس توانمندى‏ها، استعدادها و علایق خود رشته تحصیلى و شغلى و... را انتخاب نماید و در این انتخاب به امکانات و فرصت‏هاى خود و نیازهاى اجتماعى توجه کنند.47 در مشاوره تا جایى که امکان دارد نباید راه‏حل مستقیم به مراجع داد، بلکه باید او را راهنمایى کرد تا خود براى حل مسئله خود تصمیم بگیرد، و با رهبرى مشاور، خود به راه‏حل‏هاى احتمالى برسد. این امر باعث مى‏شود در مسائلى که در آینده براى مراجع پیش مى‏آید، راحت بتواند تصمیم بگیرد و مشکلى براى او ایجاد نشود. مشاور ماهر باید مراجع را به گونه‏اى راهنمایى کند که دیگر در هر امر کوچکى به مشاور مراجعه نکند.

    اگر مراجع هنر تفکر کردن را بیاموزد، به اندیشه درست رهنمون مى‏شود؛ چون به رشد فکرى و عقلى مى‏رسد. امام على علیه‏السلام در این‏باره مى‏فرمایند: «اندیشیدن، فرد را به رشد فکرى و راه درست هدایت مى‏کند.»48 بنابراین، مشاور براى اینکه مراجع راه‏حل مناسب مسائل را پیدا کند، باید او را هدایت به اندیشیدن نماید.

    اصول اخلاقى مشاوره

    رعایت محدودیت‏ها و مسائل اخلاقى

    محدودیت، امرى واقعى بوده و در هر شغل و حرفه‏اى وجود دارد، گاه تصور مى‏شود در مشاوره، اصول اخلاقى و ارزش‏ها نادیده گرفته مى‏شوند و مراجع و مشاور ناگزیر مى‏شوند در همه امور به هر شکل ممکن وارد شوند، در حالى که در مشاوره باید به بایسته‏ها و نبایسته‏ها توجه داشت. مثلاً، مشاور باید از زندگى خصوصى مراجع و گذشته او در روابط خانوادگى‏اش و محدودیت‏هاى او تا حدى که واقعا احساس ضرورت مى‏کند، آشنایى داشته باشد، و از خودافشایى مراجع جلوگیرى کند؛ زیرا بیان برخى مطالب به طور جزئى و دقیق که نیازى به آن نیست، ممکن‏ است ‏از حیث‏ اخلاقى ‏مشکلات‏ دیگرى ‏را پدیدآورد.49

    نکته: در مشاوره‏هاى جنسى حتما باید اصل همجنس بودن مشاور و مراجع رعایت گردد. عدم رعایت آن، نه تنها مشکلاتى را ایجاد مى‏کند، بلکه موجب مى‏شود مفاهمه و درک متقابل، که یکى از مهارت‏هاى مشاوره‏اى است، صورت نگیرد. از این‏رو، باید هماهنگى جنسیت در مشاوره مورد توجه باشد.

    هشدار دادن: اگر مشاور در طى مشاوره متوجه شد که فردى در معرض آسیب است باید هشدار دهد. مشاوران باید به منظور حفاظت از افرادى که ممکن است از سوى مراجعان آسیب بدنى ببینند، مراقبت‏هاى منطقى به عمل آورند. محافظت مى‏تواند شامل هشدار به قربانى و یا اطلاع دادن به پلیس باشد. البته این موضوع منجر به شکستن رازدارى مى‏شود. بنابراین، مشاوران باید میزان جدیت تهدیدهاى مراجعان را به دقت ارزیابى کنند و محدودیت‏هاى رازدارى را براى مراجعان توضیح دهند. نیز اگر مراجعان مستعد خودکشى هستند، مشاوران وظیفه حفظ جان آنها را دارند. همچنین اگر طى مشاوره به سوءاستفاده از کودکان پى بردند، باید آن را گزارش دهند.

    نکته: البته برخى از اصولى که در ابتدا تحت عنوان «اصول کلى مشاوره» بیان شد (مثل اصل رازدارى و...) مى‏تواند جزء اصول اخلاقى مشاوره نیز باشد. از اصول اخلاقى دیگر مى‏توان به صداقت و راستى، امانت‏دارى، و مسئولیت‏پذیرى اشاره کرد که تا حدودى ذیل اصول دیگر قرار مى‏گیرند. از این‏رو، در اینجا بحثى از آنها به میان نمى‏آید.

    مباحثى که بیان گردید، اصول کلى مشاوره را دربر مى‏گرفت و مواردى از اصول اخلاقى یک مشاوره خوب نیز بیان شد. اما براى اینکه بحث مشاوره به طور کامل بیان شود و همه کسانى که علاقه‏مند به حرفه مشاوره هستند ار آن استفاده کافى ببرند، در این قسمت براى تکمیل بحث، به اصول ارتباطات، مصاحبه، تشخیص و توصیه‏اى مشاوره برگرفته از کتاب آشنایى با اصول و فنون مشاوره اشاره مى‏نماییم.50

    اصول ارتباطات مشاوره‏اى

    رابطه حرفه‏اى بین مشاور و مراجع

    خدمات یاورانه‏اى مشاوره‏اى، ایجاب مى‏کند بین یاور و مددجو ارتباطى از نوع ارتباطات حرفه‏اى برقرار گردد. اگر این ارتباط صورت نگیرد، مشاوره اساسا نه روح و معنا پیدا مى‏کند و نه ساختار مناسب. براى اینکه رابطه بین مشاور و مراجع حرفه‏اى باشد، باید از اصول راهبردى و راه‏کارى ویژه‏اى برخوردار باشد؛ یعنى عالمانه، یاورانه، صمیمانه و متعهدانه باشد، که هرکدام ویژگى‏هایى دارند.

    1. ویژگى رابطه حرفه‏اى عالمانه:

    ـ کارشناسى لازم پیش از هر اظهارنظرى؛

    ـ شناسایى موضوع پیش از هر اقدام؛

    ـ اندیشه پیش از ابراز عواطف؛

    ـ برخورد علمى با مراجع و مشکل.

    2. ویژگى رابطه حرفه‏اى یاورانه:

    ـ ارائه اطلاعات مفید و لازم مناسب با مشکل مراجع؛

    ـ تقدیم توصیه‏هاى لازم به مراجع با رعایت احترام؛

    ـ اصلاح شناخت‏ها و گرایش‏هاى نامطلوب؛

    ـ همراهى با مراجع در راستاى حل مشکل.

    3. ویژگى رابطه حرفه‏اى صمیمانه:

    ـ ابراز محبت کافى به مددجو؛

    ـ کنترل هیجانات و همدلى با مراجع؛

    ـ سامان‏دهى عواطف؛

    ـ برخورد با مراجع و مشکل او با حلم و بردبارى.

    4. ویژگى رابطه حرفه متعهدانه:

    ـ به کارگیرى حس مسئولیت‏پذیرى مشاور و اقدام متعهدانه او؛

    ـ حمایت‏پذیرى مراجع و رفتار متعهدانه او؛

    ـ مسئولیت‏پذیرى مراجع نسبت به حل مشکل مراجع؛

    ـ حمایت‏پذیرى مراجع نسبت به توصیه‏اى مشاور.51

    بخشى از اصول ارتباطات مشاوره‏اى به جنبه مهارت‏آمیز بودن این قسم از ارتباطات بازمى‏گردد و بخش دیگر، به ساختار و روح این قبیل ارتباطات.

    مجموعه تجارب آموزشى، کارورزى و کاربردى حرفه یاورانه مشاوره هنگامى اعتبار و مفهوم مى‏یابد که مشاور آنها را با تکیه بر هندسه خاص شناختى ـ رفتارى و به پشتوانه تجربه‏ها و کارورزى‏هاى ساختاریافته به دست آورده باشد. ساختارها مشروط به اینکه متوازن با موضوع مشاوره و متناسب با روح ارتباطات مشاوره‏اى انتخاب شوند، ارتباطات حرفه‏اى را سامان داده، به آنها جهت و معنا مى‏بخشند.

    ساختار ارتباطات مشاوره‏اى: ارتباطات مشاوره‏اى ساختار ویژه‏اى دارد. در حین ‏مشاوره ‏مى‏توان ‏براى ‏بسیارى ‏از الگوهاى کلامى، رفتارى و حرکتى مشاور ـ مراجع معناى خاصى را در نظر گرفت که به روند مشاوره جهت دهد و نقش مشاوره را از حیث کمّى و کیفى کم‏بار یا پربار یا خنثا سازد.

    ارتباط کلامى

    مشاور ابتدا از راه گفت‏وگو علاقه‏مندى خود را به ایجاد ارتباط با مراجع نشان مى‏دهد و سعى مى‏کند مراجع را متقاعد سازد که بهترین راه‏حل مشکل او، رابطه کلامى است و هر چاره و تدبیرى باید از گذرگاه گفتار عبور کند تا به تدابیر رفتارى برسد. بیش از هر چیزى، زبان و اندیشه پژواک یکدیگرند؛ به این معنا که اندیشه نارسا به گفتار ناتمام مى‏انجامد و بعکس.

    مراحل ارتباط کلامى:

    الف. پذیرش روانى ـ عاطفى: نخستین رویارویى مشاور و یا دستیار و منشى او با مراجع بسیار حساس و سرنوشت‏ساز است. اگر مشاوره تأثیرى داشته باشد، بر اثر کلام شیرین و دلپذیر در اولین برخورد، افزون‏تر مى‏شود. مشاور باید به حسب مورد از کلمات و عبارات و جملات دلپذیرتر و آرامش‏بخش‏تر و سازمان‏یافته‏تر استفاده کند تا مراجع را به برقرارى ارتباط کلامى بیشتر جذب کند. اگر آداب کلامى مناسب در اولین برخورد استفاده شود، پذیرش عاطفى ـ روانى به سهولت انجام مى‏گیرد.

    ب. ارائه رهنمود آغازین: مشاور در ابتدا از تشریفات و آداب لازم با گفتار آغازین خود، زمینه مناسبى براى مراجع فراهم مى‏کند تا مسائل و مشکلات خود را بازگو کند. بیان یک خاطره ساده، توصیف یک پدیده، و... مى‏تواند نظر مراجع را جلب کند و زمینه را براى شرح مشکل و یا طرح مسئله از زبان او فراهم نماید.

    ج. مصاحبه حرفه‏اى: مهم‏ترین بخش در ارتباط کلامى در مشاوره به تنظیم مصاحبه حرفه‏اى برمى‏گردد که امر ساده و پیش پا افتاده‏اى نیست، بلکه لازم است مشاور با آداب و ضوابط آن آشنا باشد و اصول آن را بداند.

    د. تشخیص و اظهارنظر: مشاور معمولاً پس از مصاحبه، تشخیص عالمانه خود را در مورد مشکل مراجع اظهار مى‏دارد و او را در جریان شناسایى نوع مشکل و عوامل سبب‏ساز، زمینه‏ساز و برانگیزاننده آن و تشخیص راه‏حل مشکل قرار مى‏دهد. همه این موارد مشمول ضوابط مربوط به ارتباط کلامى است. مشاور سعى مى‏کند مراجع را نسبت به وضعیت خود تا حد مطلوب حساس کند و او را نسبت به فعالیت‏هاى مشکل‏زدایى و یا درمان‏گرانه برانگیزاند.

    ه . توصیه و رهنمود: پس از تشخیص و اظهارنظر، مشاور توصیه‏ها و رهنمودهاى خود را بیان مى‏دارد. توصیه‏ها، بجز در موارد استثنایى و ویژه، هرگز جنبه آمرانه و ناهیانه پیدا نمى‏کند. در عین حال، باصلابت و متانت ارائه مى‏گردد و باید با معیارها و ضوابط ارتباطات کلامى تنظیم گردد.

    و. قرار بعدى: گاه یک جلسه پاسخگوى نیاز مشاوره‏اى مراجع نمى‏باشد. در این صورت، در هر جلسه‏اى که روند مشاوره نیمه‏تمام ماند، لازم است براى تکمیل مشاوره، قرار بعدى تنظیم شود.

    ارتباطات غیرکلامى

    گاه رفتارها و حرکت‏هاى نشان‏دار و بى‏نشان، بامعنا و مهم‏اند و مشاور باید نسبت به رفتارها و حرکت‏ها و حتى اشارات خود در حین مشاوره دقت داشته باشد و در انتخاب کلیشه‏هاى مناسب غیرکلامى ظرافت به خرج دهد. این کار، نظر مراجع را جلب مى‏کند و گرایش‏ها و نگرش‏هاى او را تحت تأثیر قرار مى‏دهد.

    صورت‏هاى ارتباطات غیرکلامى:

    الف. ارتباطات غیرکلامى ـ وضعى: جلسه مشاوره به گونه‏اى تحت تأثیر طرز نشستن، جهت نشستن و مکان نشستن مراجع ـ مشاور قرار مى‏گیرد که همه اینها ترجمان خاصى در ذهن مراجع ایجاد مى‏کند. مشاور همچنین وضعیت روحى و روانى مراجع را از طریق این امور برانداز و کشف مى‏کند.

    ب. ارتباط غیرکلامى ـ حرکتى: مشاور باید مراقب حرکات ریز و درشت گوناگونى که از خودش یا مراجع سر مى‏زند باشد. این حرکات شامل حرکات سر و گردن و شانه‏ها و دست‏ها، حرکات متوالى و ریز پاها و... مى‏باشد.

    ج. ارتباطات غیرکلامى ـ اشاره‏اى: اشاره‏ها، علایم و ابزارى که براى اشاره کردن به کار مى‏روند، همه به طرز گویا و جالبى جایگزین سخن مى‏گردند. برخى از این اشارات از استاندارد بین‏المللى برخوردارند و در همه مناطق مفهومى یکسان افاده مى‏کنند و برخى متناسب با عرف و برداشت‏هاى عرفى، در هر جایى به کار مى‏روند و مفهوم خاصى را به ذهن متبادر مى‏کنند. اشاره‏هاى رایج مثل چشم، ابروها و...، و اشاره‏اى که با ابزارى مانند مداد، خودکار و... صورت مى‏گیرد، باید به گونه‏اى صحیح و شایسته نظارت و کنترل و تفسیر شوند تا مطلب از ذهن مخفى نماند یا به غلط بار ارزشى خاصى را به ذهن القا نکنند.

    د. ارتباطات غیرکلامى ـ چهره‏اى: چهره هر فرد همواره با مخاطب سخن مى‏گوید و حالات چهره، انعکاسى از اوضاع و احوال درونى است و واکنش افراد به دیگران با حالات چهره نمایان مى‏شود. چهره شاد و خندان، غمگین و... ارتباط خاصى را بین دو فرد ایجاد مى‏کند که به اعتبار آنها، خدمات مشاوره‏اى جهت مى‏یابد.

    نکته: ارتباطات کلامى ـ غیرکلامى علاوه بر اینکه مجزا تأثیرگذار است، هرگاه این دو با هم به کار روند، رسایى و اعتبار و کاربرد بیشتر از صورت مجزاى این دو دارند.52

    روح ارتباطات مشاوره‏اى

    در بیشتر موارد، ساختار ارتباطات مشاوره‏اى نقش برجسته و بارزى را در راستاى تأمین و تدارک روح ارتباطات مشاوره‏اى ایفا مى‏کند. از آثار ناشى از روح ارتباطات مشاوره‏اى، مى‏توان به موارد ذیل اشاره کرد:

    الف. هم‏آوایى و همبستگى: ارتباطات مشاوره‏اى نوعى هم‏آوایى و همبستگى بین مشاور و مراجع ایجاد مى‏کند و این دو، شرط موفقیت مشاور در اولین رویارویى با مراجع و یا پس از آن، در ادامه دادن به جلسات مشاوره‏اى مى‏باشد. هم‏آوایى به منزله هم‏گام شدن در حد امکان با زبان، لحن، روحیه و رفتار و یا حتى باورها و گرایش‏هاى مراجع مى‏باشد و باعث مى‏شود مراجع به اشتباه نیفتد و یا به رفتار مقاومت‏برانگیزى دست نزند. هم‏آوایى فضایى صمیمى ایجاد مى‏کند، باعث تأثیرپذیرى مراجع مى‏شود. از جمله راه‏کارهاى ایجاد هم‏آوایى و همبستگى، پذیراى خوب، شنواى خوب و پاسخگوى خوب بودن است.

    ب. ایجاد اعتماد متقابل: مراجع به اعتماد اینکه مشاور شأنیت و استعداد مشاوره دادن را داراست، سعى میکند از فضاى مشاوره بهره‏بردارى لازم را ببرد. این کار، به حس اعتماد مراجع به مشاور اعتبار مى‏بخشد و مشاوره را در نظرش مقبول مى‏گرداند. همواره بخشى از وقت مشاوره صرف اعتمادسازى مى‏شود. این حالت با برخوردهاى شایسته و اظهارنظرهاى عالمانه مشاور میسر مى‏گردد. البته اعتماد مشاور به مراجع نیز به اعتبار مشاوره مى‏افزاید. براى ایجاد اعتماد، راه‏هاى ذیل توصیه مى‏گردد:

    ـ صلابت و متانت سخن گفتن؛

    ـ توجیه مشاور ـ مراجع؛

    ـ برخورد صادقانه؛

    ـ پرهیز از وعده‏هاى بى‏مورد و نامطمئن؛

    ـ همراهى و هم‏نوایى با مراجع؛

    ـ رعایت شأن مراجع؛

    ـ پرهیز از واگرایى صریح و مستقیم.

    ج. ایجاد آرامش: یکى دیگر از آثار ارتباطات مؤثر، ایجاد آرامش فکرى و روانى است. این آرامش نسبى براى مراجع، در درجه نخست به منزله اعتماد به مشاور و در نتیجه، سامان‏یابى روانى و رهایى از مشکل، و براى مشاور به منزله حصول اطمینان از نتیجه مطلوب مشاوره مى‏باشد. راه‏کارهاى ایجاد آرامش عبارتند از:

    ـ گفتار و رفتار نویدبخش؛

    ـ تقویت باور مراجع؛

    ـ بالا بردن اعتماد به نفس مراجع.53

    اصول مصاحبه مشاوره‏اى

    مصاحبه در مشاوره بیانگر گفت‏وشنود خاصى است که به صورت رو در رو بین دو یا چند نفر (مشاور ـ مراجع) انجام مى‏گیرد و ناظر به اوضاع شخصى، شغلى، خانوادگى، اجتماعى، شخصیتى، رفتارى و روانى مصاحبه‏شونده مى‏باشد. در مصاحبه مشاوره‏اى، بر اساس اصول و ضوابط روان‏شناختى و تربیتى، امکان مشاهده مستقیم و بدون واسطه رفتار و حرکات مصاحبه‏شونده براى مشاور فراهم مى‏گردد. این پدیده به منزله فراخوانى مشاور به مطالعه زوایاى مختلف رفتارى، روانى و شخصیتى مراجع از جهات گوناگون مى‏باشد. عناصر مصاحبه عبارتند از: گفت‏وشنود رو در رو، اوضاع شخصى، شغلى، اجتماعى و... مراجع (مشاهده مستقیم) و مطالعه زوایاى مختلف زندگى مراجع.

    الگوهاى مصاحبه مشاوره‏اى: تقسیماتى که براى مصاحبه‏هاى مشاوره‏اى از جنبه‏هاى گوناگون شکلى و محتوایى استفاده مى‏شود. این تقسیم‏بندى‏ها مبتنى بر اعتبارات گوناگونى است که به شکل‏هاى مختلف براى مصاحبه منظور مى‏گردد. متغیرهایى نظیر ماهیت، ساختار، اهداف و... . عناصرى همچون روحیات مصاحبه‏کننده و روحیات مصاحبه‏شونده، در این تقسیمات نقش بسزایى ایفا مى‏کند.54

    اصول تشخیص مشاوره‏اى

    مصاحبه حرفه‏اى امر تشخیص را براى مشاور آسان مى‏سازد. اصولاً، ارتباطات سامان مى‏پذیرد و مصاحبه انجام مى‏گیرد تا امکان تشخیص دقیق و لازم و کافى نسبت به نوع و طبقه‏بندى مشکل، عوامل مشکل و راه‏کارهاى رفع مشکل براى مشاور فراهم شود. تشخیص اساسى‏ترین کارکرد مصاحبه است. پس براى طبقه‏بندى بهتر و منظم‏تر، اصول تشخیص را باید از اصول مصاحبه جدا کرد تا جایگاه تشخیص در مشاوره برجسته‏تر گردد. هرچه مصاحبه حرفه‏اى‏تر باشد، تشخیص کارآمدتر و مفیدتر خواهد بود.

    اصول تشخیص مشاوره‏اى شامل دو بخش است. بخش اول آن، شامل ساختار و ابزار تشخیص است که شامل موارد ذیل مى‏گردد:

    ـ نابهنجارشناسى (روان‏شناختى، تربیتى، طبى)؛

    ـ سبب‏شناسى (سبب‏ساز، زمینه‏ساز، انگیزشى)؛

    ـ ابزارشناسى (مصاحبه، مشاهده، نقاشى)؛

    ـ درمان‏شناسى (پیش‏گیرانه، درمانى، توان‏بخشى).

    بخش دوم، شامل نقاشى کودکان است که ابزارى براى تشخیص و رمزگشایى نقاشى کودکان مى‏باشد. در جایى از مشاوره که کلام و حرکات کارآیى لازم را نداشت، بر حسب مورد مى‏توان از ارتباطات تصویرى، نظیر رسم و نقاشى یک جریان، یک پدیده، یک موقعیت و... بهره برد. بسیارى از افراد، به ویژه کودکان و نوجوانان، یک واقعیت را با قلم و تصویر بهتر بیان مى‏کنند تا با زبان و بیان کلامى و یا فعل و انفعالات رفتارى.55

    اصول توصیه‏اى مشاوره‏اى

    مشاور باید پس از مصاحبه به‏ناچار انتظار مراجع خود را با ارائه توصیه‏هاى راهبردى و راه‏کارى سودمند برآورده سازد و این امر مستلزم شناخت نسبتا کامل مشاور نسبت به اصول توصیه‏هاست.

    توصیه، راه‏کارى اصلاحى و یا درمانى است که مشاور، متناسب با ساختار و ماهیت مسئله، مشکل و نابهنجارى، و براى کمک به مراجع در جهت حل مشکل، رفع نابهنجارى و یا درمان اختلال ارائه مى‏دهد.

    منظور از اصول در مقام توصیه‏هاى مشاوره‏اى، ضوابطى است که مشاور پیش از ارائه توصیه یا در مقام آن، باید نسبت به آنها اطلاع کافى داشته و در به کارگیرى آنها مهارت لازم را دارا باشد. در ذیل، به برخى از این اصول اشاره مى‏شود:

    آمادگى مشاور: فرض بر این است که مشاور همیشه از لحاظ علمى و تجربى آمادگى لازم را براى ارائه توصیه‏ها دارد، ولى گاهى ممکن است شرایط جسمانى، همچون بیمارى و یا خواب‏آلودگى و شرایط روانى، مثل از دست دادن عزیزى، مانع از بهره‏بردارى وى از علوم و تجارب کاربردى خود در راستاى ارائه توصیه‏هاى مشاوره‏اى گردد. از این‏رو، نمى‏تواند توصیه‏هاى درستى ارائه دهد و لازم است توصیه‏ها را به تأخیر بیندازد. اصول مربوط به آمادگى مشاور عبارتند از: آراستگى ظاهرى، آرامش روانى، رعایت تشریفات، سرزندگى، و حلم‏ورزى.

    آمادگى مراجع: اگر مراجع دچار مشکل جسمانى، مثل خواب‏آلودگى، و یا هر مشکل جانبى دیگرى باشد، آمادگى شنیدن و دریافت توصیه‏ها را ندارد و ارائه توصیه براى او تأثیر چندانى نمى‏بخشد؛ چون شرایط او براى دریافت و به کار بستن توصیه‏ها مساعد نیست. در اغلب موارد، آماده‏سازى مراجع و بالا بردن میزان توانایى او بر انجام توصیه‏ها، از جمله وظایف مشاور به شمار میرود. البته در این کار مى‏تواند از اطرافیان نیز کمک بگیرد. برخى اصول آن عبارتند از: اعتماد به نفس، مصمم بودن، باحوصلگى، بى‏تکلفى، و پذیرندگى.

    مساعدت شرایط جانبى: گاهى مشکلى از جانب مراجع یا مشاور در میان نیست و هر دو آمادگى براى توصیه را دارند، اما موانع دیگر، شرایط را براى ارائه و یا دریافت توصیه‏ها نامساعد مى‏کند. ممکن است این موانع توسط عوامل انسانى ایجاد شده باشد، یا بر اثر عوامل غیرانسانى، همچون اوضاع و عوامل محیطى، جوى، اقتصادى و یا هر عامل غیرانسانى دیگر. از این‏رو، مشاور باید با در نظر گرفتن شرایط و عوامل جانبى، نظیر ایمنى محیط، جذابیت جلسه، مصونیت از پیامدهاى نامطلوب، صمیمیت و صفا، مراجع را در مسیر عمل بر اساس توصیه‏ها راهنمایى و کمک کند.

    ملاحظه اصول علمى ـ تجربى: مشاور علاوه بر تسلط بر امر مشاوره و به ویژه توصیه، باید نسبت به میزان و کیفیت اثرپذیرى‏ها آگاه باشد. او باید بداند چه رابطه علمى و منطقى بین توصیه‏هاى او و رفع و حل مشکل مراجع وجود دارد. حتى باید میزان و چگونگى این رابطه را قبلاً کشف کرده باشد، وگرنه نمى‏تواند و نباید سهل‏انگارانه توصیه‏اى ارائه دهد.

    ملاحظه ارزش‏ها و باورها: ارزش‏ها و باورهاى هر فردى در ذهن و روان او رسوخ کرده و جزء سازمان شناختى او شده است. از این‏رو، مشاور لازم است ملاحظات جدى را در برخورد مناسب با ارزش‏ها، عادات، آداب و رسوم، باورهاى مراجع به کار بندد. اگر مشکل مراجع با ارزش‏هاى مورد پذیرش او ارتباطى پیدا نمى‏کند، مشاور نباید در فرایند درمان یا رفع مشکل آنها را دخالت دهد، مگر اینکه خود مراجع بخواهد راجع به این مقوله مشاوره ببیند.

    اگر مشاور در عملیات تشخیصى خود به این نتیجه برسد که گرایش‏ها و پاى‏بندى مراجع به یک نظام ارزشى ویژه در ارتباط تنگاتنگ با مشکل اوست، مى‏تواند با ظرافت کامل و مراعات جوانب، مراجع را نسبت به این پدیده چالش‏برانگیز و مشکل‏ساز آشنا کند و براى حل مشکل او اصلاحات ارزشمدارانه ضرورى را پیشنهاد داده، به کمک مراجع به اصلاح، تغییر و سامان‏دهى ارزش‏ها و باورهاى او بپردازد.

    این ملاحظات ارزشى مى‏تواند شامل ارزش‏هاى ملى، ارزش‏هاى سیاسى، ارزش‏هاى فرهنگى، ارزش‏هاى اعتقادى و حتى ارزش‏هاى فرمایشى باشد.

    اصول تربیتى و روان‏شناختى

    اصول تربیتى و روان‏شناختى، اصولى هستند که باید به آنها آگاهى داشت. در ذیل، به برخى از این‏اصول اشاره مى‏شود:

    بیان تأثیرگذار: بیان مشاور باید این ویژگى‏ها را داشته باشد: الف) دلپذیر و جذاب باشد نه ملال‏آور و خسته‏کننده؛ ب) رسا و گویا باشد و نه مبهم و نارسا؛ ج) برانگیزاننده و مشوقانه باشد و نه گزنده و طلب‏کارانه؛ د) برخاسته از احساس درونى مشاور باشد و نه تقلیدى و جانبدارانه.

    روان تأثیرگذار: مراجع باید در دریافت توصیه‏ها، به لوازم زیر پایبند باشد: الف) شنواى خوبى براى توصیه‏هاى مشاور باشد؛ ب) با احساس و اراده و میل و رغبت به توصیه‏ها گوش فرا دهد؛ ج) توجه خود را بر جلسه مشاوره متمرکز سازد؛ د) بر انجام به‏موقع توصیه‏ها مصمم باشد.

    سازگارى در اندیشه و رفتار: آنچه را مشاور القا مى‏کند باید قبلاً در اندیشه او جا گرفته و مورد پذیرشش قرار گرفته باشد. مشاور باید از اندیشه‏هاى مغایر با آنچه توصیه مى‏کند پیراسته بماند و نباید ناسازگارى نسبت به توصیه‏ها در رفتارش باشد. چون اگر مراجع چنین مغایرتى را در اندیشه و یا رفتار مشاور نسبت به توصیه‏ها و یا مفاد توصیه‏هاى مشاور مشاهده یا حتى احساس کند، در عمل به آنها دچار تردید مى‏شود و واکنش مناسبى نسبت به توصیه‏ها بروز نمى‏دهد.

    تدریج: مشاور و مراجع هر دو باید متوجه باشند که اصل تدریج از روشمندترین اصول اصلاح و تربیت به شمار مى‏رود؛ یعنى مشاور باید در مقام توصیه‏ها مطابق با شرایط موجود و استعداد و پذیرش مراجع، مراحل متوالى را براى ارائه هر توصیه در نظر بگیرد، تا مراجع گام به گام بتواند موفقیت را در عمل به توصیه‏ها به دست آورد.

    سازگارى با شأن مراجع: توصیه‏ها نباید موجب خدشه‏دار شدن شأنى باشد که مراجع براى خود قایل است و یا دیگران براى او در نظر مى‏گیرند. در غیر این صورت، مشاور پاسخ مطلوب و روشنى از مراجع دریافت نمى‏کند. حتى ممکن است دستورالعمل خاصى به شأن و حیثیت مراجع لطمه وارد سازد و وضع او را از اینکه هست بدتر کند. شأنیت فرد به اعتبار و حیثیت او برمى‏گردد. طبعا آنچه که خلاف شأن مراجع باشد، حیثیت او را زیرسؤال مى‏برد. در این صورت، نمى‏توان به واکنش مثبت مراجع امید بست.

    تناسب با توان مراجع: توانایى مراجع از جنبه‏هاى روانى، جسمانى، اقتصادى و... بر عمل به توصیه‏ها، متغیر دیگرى است که مشاور پیش از ارائه توصیه باید آن را محرز بداند. ناتوانى مراجع نه تنها واکنش منفى و نامساعد او را در پى دارد، بلکه موجب خدشه‏دار شدن ارزش توصیه مى‏شود و همچنین ممکن است پیامدهاى نامطلوبى همچون سرخوردگى و ناامیدى مراجع را به دنبال داشته باشد.

    اصل همراهى با مراجع: مشاور باید علاوه بر دادن توصیه‏ها، اگر مراجع را در امر درمان نابهنجارى و یا رفع مشکل خویش نیازمند همراهى دید، تا آنجا که برایش میسر است او را همراهى کند. همراهى مشاور با مراجع امیدوارى و اعتماد به نفس مراجع را بالا مى‏برد و به او احساس لطیفى مى‏دهد که به موجب آن، درمانش تسریع مى‏یابد.

    اصل نظارت: در روان‏شناسى تربیتى، اصل نظارت بر روند تربیت، خواه نسبت به کار مربى و خواه نسبت به نقش‏پذیرى متربى، به اندازه خود تربیت، برجسته و مهم ارزیابى شده است. تربیت انسانى، به سامان نمى‏رسد، مگر از طریق نظارت مستمر و پى‏گیر که باید از جانب مربى و دستیاران او و حتى از جانب متربى بر تلاش‏هاى پرورشى اعمال گردد. نظارت مستمر و برنامه‏ریزى‏شده به مشاور فرصت مى‏دهد تا نسبت به بهبودى وضعیت مراجع بیشتر دقت و اهتمام ورزد و احیانا کمبودها و نواقص مشاوره‏اى را بهتر و سریع‏تر جبران کند. بى‏توجهى و عدم نظارت کافى موجب بحرانى‏تر شدن اوضاع مراجع مى‏گردد. با نظارت به‏موقع مى‏توان از بروز بسیارى از اختلالات مزمن و یا تحلیل‏برنده پیش‏گیرى کرد و یا امر درمان را تسریع بخشید. عدم نظارت ممکن است یک مشکل ساده و جزئى را به بحران تبدیل کند.

    نظارت از وظایف اصولى مشاوره است و بدون آن، مشاوره معنا نمى‏یابد و یا ناتمام است. نظارت مى‏تواند مستقیم یا غیرمستقیم باشد. اگر مشاور مربى مراجع خود باشد، نظارت مى‏تواند مستقیم باشد. به دلیل مشکلات اجتماعى، بهتر است مشاور بخشى از نظارت را به کمک دیگران، نظیر والدین، مربیان، آموزگاران و یا حتى دوستان مراجع اعمال کند.56

    جمع‏بندى و نتیجه‏گیرى

    در این جستار سعى شد اصول کلى و جزئى که دانستن آنها بر مشاوران لازم و ضرورى است، بررسى گردد. با کنکاش در کتب مشاوره، 25 اصل از اصول مهم مشاوره استخراج گردید، که مى‏تواند راهنماى عمل مشاوران باشد. برخى از این اصول عبارتند از: داشتن دیدگاه احترام‏آمیز نسبت به مراجع، گوش دادن به حرف‏هاى مراجع و همدلى کردن با او، انعطاف‏پذیرى، توجه به تفاوت‏هاى فردى و فرهنگى، رازدارى، توجه به مشکلات مراجع، رعایت تدریج در حل مسائل و ... .

    شاید بسیارى از این اصول با اصول مطرح‏شده در علوم دیگر مشترک باشد، اما در هر حال، آنچه که در این مقاله بدان پرداختیم، مهم‏ترین اصولى است که در جریان فرایند مشاوره به مشاوران در حل مشکلات و مسائل مراجعان کمک مى‏نماید.

    از آن‏رو که مشکلات انسان‏ها هر روز پیچیده‏تر مى‏شود، نیاز به تحقیقات بیشتر در زمینه اصول و فنون مشاوره احساس مى‏گردد تا مشاوران بتوانند با تکیه بر معلومات خود، مراجعان را در حل مشکلاتشان یارى کنند. از این‏رو، پیشنهاد مى‏شود در زمینه مهارت‏هاى موردنیاز در امر مشاوره نیز تحقیقاتى صورت گیرد.

    ··· منابع

    • ـ نهج‏البلاغه، ترجمه محمد دشتى، قم، مشهور، 1379.
    • ـ احمدى، سیداحمد، مبانى و اصول راهنمایى و مشاوره، چ سوم، تهران، سمت، 1383.
    • ـ اصغرى‏پور، حمید، کلیات راهنمایى و مشاوره، چ هفتم، مشهد، تمرین، 1385.
    • ـ ایگن، جرارد، مهارت‏هاى مشاوره، رویکردى در حل مشکل مددکارى، ترجمه طیبه زندى‏پور و سوسن سیف، تهران، سمت، 1383.
    • ـ تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمد، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه جمال‏الدین خوانسارى، تهران، دانشگاه تهران، 1366.
    • ـ حنبل، احمدبن، مسند احمد، محقق ابوالمعاطى النورى، بیروت، عالم‏الکتب، 1419ق.
    • ـ خرمشاهى، بهاءالدین، پیام پیامبر، تهران، منفرد، 1376.
    • ـ دیلمى، حسن‏بن محمد، ارشادالقلوب، چ سوم، تهران، اسلامیه، 1377.
    • ـ رهنمایى، سیداحمد، آشنایى با اصول و فنون مشاوره، چ سوم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى، 1386.
    • ـ ریکى، ال. جورج، ترز. اس. کریستیانى، روان‏شناسى مشاوره؛ نظریه‏ها، اهداف و فرایندهاى مشاوره و روان درمانگرى، مترجمان رضا فلاحى و محسن حاجیلو، چ پنجم، تهران، رشد، 1386.
    • ـ سیف، على‏اکبر، تغییر رفتار و رفتار درمانى: نظریه‏ها و روش‏ها، چ ششم، تهران، دوران، 1383.
    • ـ شاکرى، رضا، مشاوره کاربردى، بى‏جا، سنابل، 1383.
    • ـ شفیع‏آبادى، عبداللّه، مقدمات راهنمایى و مشاوره (مفاهیم و کاربردها)، تهران، رشد، 1387.
    • ـ کلینى، محمدبن یعقوب، اصول کافى، تهران، مکتبة الاسلامیه، 1413ق.
    • ـ گلدارد، کاترین، اصول و فنون مشاوره با کودک، ترجمه حامد برآبادى، تهران، سازمان انجمن اولیاء و مربیان، 1381.
    • ـ مایر، اسکات و سوزان دیویس، اصول و مهارت‏هاى مشاوره، ترجمه کیانوش زهراکار و زهرا کهلویى، بى‏جا، روان، 1387.
    • ـ مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، بى‏تا.

    * کارشناسى ارشد ادبیات عرب و پژوهشگر گروه اخلاق و تربیت اسلامى، جامعه‏الزهراء علیهاالسلام. marzyehnor@gmail.com دریافت: 11/7/89 ـ پذیرش: 23/2/90.


    • 1ـ تعریف مشاوره از کمیته معیارهاى حرفه‏اى انجمن روان‏شناسى آمریکا در سال 1981، به نقل از: محمدحسین شریفى‏نیا، مبانى روش‏هاى مشاوره بالینى.
    • 2ـ عبداللّه شفیع‏آبادى، مقدمات راهنمایى و مشاوره مفاهیم و کاربردها، ص 31.
    • 3ـ اسراء: 70.
    • 4ـ رضا شاکرى، مشاوره کاربردى، ص 22.
    • 5ـ نهج‏البلاغه، ترجمه محمد دشتى، نامه 53.
    • 6ـ رساله حقوق امام سجاد علیه‏السلام، حق 39.
    • 7ـ جرارد ایگن، مهارت‏هاى مشاوره، رویکرد در حل مشکل، ترجمه طیبه زندى‏پور و سوسن سیف، ص 167؛ على‏اکبر سیف، تغییر رفتار
      و رفتاردرمانى: نظریه‏ها و روش‏ها، ص 121.
    • 8ـ بهاءالدین خرمشاهى، پیام پیامبر، ص 697.
    • 9ـ جرارد ایگن، همان، ص 76.
    • 10ـ حسین دیلمى، ارشادالقلوب، ترجمه على سلگى نهاوندى، ج 2، ص 39.
    • 11ـ رضا شاکرى، همان، ص 23.
    • 12ـ ال. جورج ریکى و ترز. اس، کریستیانى، روان شناسى مشاوره؛ نظریه‏ها، اهداف و فرایندهاى مشاوره و روان درمانگرى، مترجمان رضا فلاحى و محسن حاجیلو، ص 196.
    • 13ـ محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 72، ص 293.
    • 14ـ ال. جورج ریکى و ترز. اس، کریستیانى، همان، ص 190.
    • 15ـ اسکات مایر و سوزان دیویس، اصول و مهارت‏هاى مشاوره، ترجمه کیانوش زهراکار و زهرا کهلویى، ص 36؛ کاترین گلدارد، اصول و
      فنون مشاوره با کودک، ترجمه حامد برآبادى، ص 113.
    • 16ـ جرارد ایگن، همان، ص 145.
    • 17ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 72، ص 97.
    • 18ـ جرارد ایگن، همان، ص 188.
    • 19ـ اسکات مایر و سوزان دیویس، همان، ص 32.
    • 20ـ ر.ک: رضا شاکرى، همان، ص 22.
    • 21ـ همان، ص 26.
    • 22ـ همان، ص 25.
    • 23ـ همان، ص 27.
    • 24ـ اسکات مایرو سوزان دیویس، همان، ص 33، به نقل از: ایگان، 2001.
    • 25ـ همان.
    • 26ـ محمدبن یعقوب کلینى، کافى، ج 8، ص 348.
    • 27ـ رضا شاکرى، همان، ص 24.
    • 28ـ اسکات مایرو سوزان دیویس، همان، ص 38، به نقل از: وینر، بودنى، وود و راسل، 1989.
    • 29ـ اسکات مایر و سوزان دیویس، همان، ص 38.
    • 30ـ اسکات مایرو سوزان دیویس، همان، ص 39، به نقل از: سکستون و همکاران، 1997.
    • 31ـ اسکات مایر و سوزان دیویس، همان، ص 39.
    • 32ـ همان، ص 41ـ42.
    • 33ـ محمدبن یعقوب کلینى، همان، ج 2، ص 66.
    • 34ـ رضا شاکرى، همان، ص 23.
    • 35ـ عبدالواحدبن محمد تمیمى آمدى، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه جمال‏الدین خوانسارى، ص 517.
    • 36ـ محمدباقر مجلسى، همان، ج 16، ص 69.
    • 37ـ اسکات مایر و سوزان دیویس، همان، ص 44؛ کاترین گلدارد، همان، ص 113.
    • 38ـ سیداحمد احمدى، مبانى و اصول راهنمایى و مشاوره، ص 25.
    • 39ـ رضا شاکرى، همان، ص 22.
    • 40ـ اسکات مایر و سوزان دیویس، همان، ص 43.
    • 41ـ سیداحمد احمدى، همان، ص 24.
    • 42ـ احمدبن حنبل، مسند احمد، ج 2، ص 365.
    • 43ـ سیداحمد احمدى، همان، ص 25.
    • 44ـ همان، ص 27.
    • 45ـ شعراء: 2.
    • 46ـ طه: 2و3.
    • 47ـ سیداحمد احمدى، همان، ص 26.
    • 48ـ عبدالواحدبن محمد تمیمى آمدى، همان، ج 1، ص 186.
    • 49ـ رضا شاکرى، همان، ص 26.
    • 50ـ ر.ک: سیداحمد رهنمایى، آشنایى با اصول و فنون مشاوره، ص 41ـ160.
    • 51ـ همان، ص 33ـ35.
    • 52ـ همان، ص 41ـ49.
    • 53ـ همان، ص 55ـ62.
    • 54ـ ر.ک: همان، ص 73ـ80.
    • 55ـ ر.ک: همان، ص 105ـ133.
    • 56ـ ر.ک: همان، ص 150ـ160.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پوراصغر، مرضیه.(1390) اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام. ماهنامه معرفت، 20(4)، 133-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مرضیه پوراصغر."اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام". ماهنامه معرفت، 20، 4، 1390، 133-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پوراصغر، مرضیه.(1390) 'اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام'، ماهنامه معرفت، 20(4), pp. 133-

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پوراصغر، مرضیه. اصول و راه‏کارهاى مشاوره در اسلام. معرفت، 20, 1390؛ 20(4): 133-